سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 181

سریال سفر به دور آمریکا قسمت 181

به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

با سلام خدمت استاد و مریم جان و همه ی دوستان خوبم

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ

اولین ثانیه های فایل با جمله های قابل تامل و امید بخش مریم جان مواجه شدم که مفهومش این بود برای من که :

بدنبال هر چی که باشم پیداش میکنم چون مکانیسم جهان جوری طراحی شده که خواسته های ما از قبل مهیا شدن و توی مدارهای خاص خودشون هستن الردی و این ما هستیم که باید درخواست دادنشون رو بدیم و البته با ایمان به اینکه وجود دارن و با ایمان به اینکه اگر بخوایم بهمون داده میشن و گرنه صرف ارسال خواسته منجر به دریافت نتیجه نمیشه.میخوای بخواه با ایمان بهت داده میشه بقول استاد نقطه سر خط جز این نبوده نیست و نخواهد بود

چقدر از دیدن اون خانم و آقای مسن داخل چشمه لذت بردم همون فاکتور سنی که مرزها رو به جای اینکه محدود کنه شکسته توی مردم آمریکا و حدی براش وجود نداره و زیباتر از اون بودن اون خانم و آقا کنار هم که توی این سن اینقدر سالم هستن و به فکر گرفتن مواد معدنی برای بدنشون دیگه الگو از این بهتر برای من که بریزم دور این باور که 44 سالت شد و دیر شد واسه فلان کار و بهمان کار .وقتی هدف از زندگی لذت بردنه دیگه هیچ چیزی نباید و نمیتونه محدودش کنه مگه میشه لذت بردن رو محدودش کرد به ی قالب خاصی به ی مکان خاصی به ی زمان خاصی به ی سن خاصی .لذت بردن درست مثل زمانه مگه میشه بقول استاد زمان رو تعریفش کرد .زمان یعنی زندگی در لحظه لذت یعنی زندگی در لحظه .چقدر زیباست وقتی خوب فکر کنی هیچی از هم جدا نیست توی این دنیای مادی چون همه چیز خداست چون همه چیز انرژیه ی انرژی بهم پیوسته که توی شرایط مختلف با توجه به خاصیت دنیای مادی به ی شکلی در میاد مثل همین دو نفر توی همین چشمه ی آب گرم .جامد و مایع و گاز سرما و گرما و سنگ و درخت وهمه چیز کنار هم به شکل های مختلف اما در اصل از یک جوهره و اساس

فقط رنگ کاپشن هاشون رو نگاه کنید اونوقت من تا همین چند سال پیش قبل از آشنایی با استاد برچسب میزدم به رنگ های خداوند که این رنگ آدم رو سبک میکنه اون رنگ ادم رو سنگین نشون میده اون رنگ جلفه برای ی مرد و زن به فلان سال

وقتی به این چیزها فکر میکنم به خودم میگم چقدر خوب شد به این مسیر هدایت شدم و گرنه تا آخر عمرم باید با ی سری خرافات زندگی میکردم و خودم رو از خیلی از لذت ها محروم میکردم .الان هر رنگی رو میبینم برام زیبایی خاص خودش رو داره و دیگه برچسب همه ی رنگها شده برام زیبایی در شرایط خاص و موقعیت های خاص مثل زیبایی رنگ مشکی توی مراسم ختم یا ریبایی رنک سفید توی مراسم عروسی هر دوشون برای من الان زیبان هر کدوم توی جای مناسبش .یاد اون جمله ی خاص استاد افتادم که هر کسی هر جایی توی این دنیای سرجای خودشه و درسته .میشه تعمیم داد این رو که هر چیزی توی این دنیا سرجای درستشه توی این دنیا

چقدر جالبه که ی این چشمه های این قسمت هم دوقلو هستن کنار هم و چقدر اون رنگ سبز مانند روی صخره ی کنارشون زیباست

خدای من چقدر این چشمه های کوچولو زیبا بودن بخصوص اون رنگ سبز اطرافشون و شفافیت و وضوحشون و چقدر شوخی شما مریم جان با مزه بود

خدای من چقدر شکل این چشمه زیبا بود شبیه ی استخر شده ی استخر اختصاصی بقول مریم جان

با دیدن این چشمه ها که از دل زمین و این تخته سنگ ها میجوشیدن و اون جوی های آبی که توی دل این صخره های سخت جاری بود یاد این آیه ی قرآن افتادم :

آیه ی 74 سوره ی بقره

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِسپس دلهاى شما بعد از این [واقعه‌] سخت گردید، همانند سنگ، یا سخت‌تر از آن، چرا که از برخى سنگها، جویهایى بیرون مى‌زند، و پاره‌اى از آنها مى‌شکافد و آب از آن خارج مى‌شود، و برخى از آنها از بیم خدا فرو مى‌ریزد، و خدا از آنچه مى‌کنید غافل نیست.نْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

علاوه بر این جالبه که کلمه عین به معنی چشم و چشمه در قرآن استفاده شده وقتی خوب فکر میکنم میبینم که این چشمه ها عین چشم های زمین هستند که ازشون اشک جاری میشه درست مثل چشم انسان .

تو دل چشمه ی آب گرم کار و تفریح و لذت و همه چی با هم شعاری که شما سالهاست توی زندگیتون دارید تجربش میکنید و من هم دارم سعی میکنم مسیری که شما رو رفتن رو برم البته که هنوز در ایتدای راهم اما وقتی دیدم که هست همچین چیزی باور کردم که الته چند سال طول کشید برای من و الان تازه میخوام برم توی ی همچین مسیری

و باز هم هدایت ها در زمان مناسب به مکان مناسب چون باز هم شعار عملی شما در آغاز سفرهاتون همینه و دقیقا همین رو هم تجربه میکنین و خداوند اون چشمه رو برای شما خالی نگه داشته تا تجربش کنین

چقدر اول صبحی آب هم تمیز و شفاف شده بود قشنگ معلومه که آب مونده تخلیه شدهو آل تازه در جریانه

میدونین با دیدن اون دمپایی هاتون کلی موضوع اعتماد به نفس برام مرور شد صحبت هایی که توی دوره دوازده قدم داشتین و توی دوره عزت نفس اون زمانی که به ناچار دمپایی می پوشیدین اما باعزت نفس بالا و اونموقع هایی که آگاهانه دمپایی می پوشین باز هم به خاطر عزت نفس بالا .حتی یادمه که گفتین من اگه بخوام با دمپایی هم میرم هواپیما میخرم چون مهم فرکانس های منه نه دمپایی هام .و من از وقتی که صحبت های شما و مریم جان رو شنیدم در مورد عزت نفس چقدر حرف مردم برام کمرنگ شد و سعی کردم اونجوری باشم که دوست دارم هرچند باز هم باید روی این موضوع کار کنم توی خیلی از مسایل

چه درسی داره همین عوض کردن مسیر آب این ما هستیم که به این آبه میگیم که کپوم طرفی بره .یاد صحبت هاتون توی فایل رابطه ی ما با انرژی که آن را خدا می نامیم افتادم که توی تعریف خدا میگین که خدا ی انرژیه ی آبیه که به شکل ظرف ما در میاد هر باوری نسبت بهش داشته باشیم به همون شکل در میاد بدون هیچ مقاومتی درست مثل این آبه که بدون هیچ مقاومتی با ی مانع به همون سمتی میره که ما میخوایم تصمیم با ماست

چقدر زیبا بود تابش نورخورشید چه رنگهایی درست شده بود زرد صورتی و ی ذره اون وسط آبی جمع شده بود .چقدر با این سریال من تجربه کردم نورخورشیدی که 40 سال فقط به ی رنگ زرد تصورش میکردم رو در رنگ های مختلف ببینمش بقول قرآن انگار این 40 سال ی پرده ای جلوی چشمان من رو گرفته بود که این زیبایی این آیت و نشانه ی خداوند رو نمیدیدم و انگار با سریالهای شما اون پرده یا غشا رفت کنار و من بینا شدم و بقول قرآن بازم :

هل یستوی الاعمی و البصیر

نه واقعا مساوی نیستن این رنگ هایی که من دارم میبینم از نور خورشید الان با اون رنگی که من حتی نمیتونستم بهش نگاه کنم و جالبه نورخورشدید که نمیتونیم بهش خیره بشیم رو اینطوری میتونیم جلوه و شکوهش رو در برخورد با چیزهای دیگه ببینیم .الان درک میکنم که چرا وقتی موسی از خداوند خواست که خودش رو نشون بده خداوند نورش رو بر کوه تابید تازه موسی تاب تحمل اون رو نداشت

چقدر این محوطه ی پمپ بنزین زیبا بود تمیز با رنگهای جذاب

و یادآوری اصل درخواست کردن توی دوره قانون آفرینش که تمرینیه برای بالا رفتن عزت نفسمون که استاد اینجا بخوبی انجامش میدن و چقدر خود من توی این ضعیف بودم اما کم کم بهتر شدم از وقتی بخش اول و دوم قانون آفرینش رو کار کردم

چه ایده ی جالبی دادن برای این شلنگه و چقدر هم ثروت ازش میسازه تولید کنندش چون واقعا مساله ی مهم و بزرگی رو حل کردن چقدر هم مشخص بود که جنسش و کیفیتش عالیه .چقدر شبیه به انعطاف و جمع شدن بدن ماره .همه چیز الهام گرفته از طبیعته حتی این ایده

چقدر این کپسوله قشنگه و زیبا طراحی شده باورهای من رو راجع به کپسول عوض کرد چون من تا حالا فقط کپسول خاکستری یا نقره ای دیده بودم چقدر طراحی محفظه ی داخلیش هم زیبا و اصولی و محکم بود

این آهنگ روحانی که اشک آدم رو در میاره .خدا رو شکر که با آشنایی با شما استاد با خدایی که ازش مهجور بودم دوباره ارتباط برقرار کردم البته که اون بود اما ارتباط من باهاش قطع شده بود و ازش خواستم که باهام باشه و بقول شما استاد همه چیز و همه کس من شد

چقدر اون درخته زیبا بود شبیه کلم بروکلی بود

کارایی و کیفیت این یخچاله هم آدم رو شگفت زده میکنه چه توانایی انجمادی

تحسین میکنم آزادی مالی شما استاد رو برای مصرف مداوم گوشت به شکل های مختلف ان شا الله که من هم بززودی تجربه کنم این توانایی رو و صددرصد به دوره سلامتی عمل کنم .واقعا آدم شیپ شما توی دوره های قبل از سلامتی رو میبینه اصلا باورش نمیشه این حد از تغییر رو اما من خودم چون تجربه کردم کم کردن وزن رو اونم توی یکی دو ماه برام باورپذیر شد که چقدر راحت و ساده اتفاق افتاد . وقتی که کنار اون چشمه آب گرم وایستاده بودین و میخواستین برن داخل چشمه قشنگ اون شکم صاف و تختتون که حاصل دوره سلامتیه مشخص بود

سپاسگزارم استاد جان و مریم عزیز