سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 172

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مرضیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

درسهایی که من از این فایل گرفتم

1- استاد همیشه می گن دنیا دنیای فراوانی هاست هر چه زیبایی ببینی از اون زیباتر هم هست هر چه عظمت ببینی از اون عظمت بیشتری هم وجود دارد هر چه شگفتی ببینی از اون شگفت انگیز تر هم هست هر چه آسانی ببینی از اون آسان تر هم هست هر رابطه عالی داشته باشی از اون عالی تر هم هست

پس جهان جهان محدودیت نیست محدودیت در ذهن ماست

با این سفر من برام خیلی خیلی منطقی شد که هر لحظه خداوند زیبایی جدید ی را به ما نشان می دهد فقط ما باید ظرفمان را آماده کنیم و خودمون محدود به یک مقدار ثروت یا یک مقدار موفقیت یا یک مقدار شادی و … نکنیم و همش به قول استاد بگیم از این آسونتر هم می شه.

از این ثروت بیشتر هم می شه

از این موفقیت بیشتر هم می شه

از این رابطه قشنگ تر هم می شه

و از این طریق هر روز روی رشد خودمون کار می کنیم و متوقف نمی شیم و دنبال چالش های جدیدتر در زندگی مون هستیم

2- برای اینکه به نور دست پیدا کنی باید قدت را بلندتر کنی

وقتی دیدم درختها برای رسیدن به نور قدشون را بلندتر کردند دیدم حتی درختها هم دنبال راه هستند که به خواسته هاشون برسند و فهمیدند اگر خواسته شون نور است راهش اینه که قدشون را بلندتر کنند و عملگرایی انجام دادند و فقط فرکانس برای نور نفرستادند و با تغییر باورهاشون که می تونند قد بلندی داشته باشند اگر یکی از درختها تونسته اونها هم می تونند پس دست به عمل زدند و قدشون را بلندتر کردند و به نور دسترسی پیدا کردند طبق قانون بی تغییر خداوند! که هر کس هر چیزی را بخواد بدست می یاره چه خوب چه بد

اگر خداوند را هر لحظه در تمام زندگیت احساس نمی کنی برای این است که رشد نکردی و باید بیشتر روی خودت کار کنی و درونت را بزرگ کنی که بیشتر عظمت خداوند را دریافت کنی و بیشتر بتونی هر لحظه با خداوند در ارتباط باشی

که البته همیشه خداوند با من صحبت می کرد و نشونه هاش را می دیدم ولی متوجه شدم از وقتی روی خودم کار کردم و سعی کردم خودم را رشد بدهم خداوند را بیشتر در تمام لحظه های زندگیم دیدم چون او همیشه هست ولی من به خاطر محدودیت هایم نمی بینم و متوجه نمی شم و فکر می کنم خودم با عقل خودم دارم زندگی می کنم ولی وقتی توجه به عوامل بیرونی را از زندگی ام کم کردم و گاهی حذف کردم و تمرکزم را روی تغییر خودم گذاشتم دیدم که رشد زیادی در درونم پیدا کردم انگار وقتی ظرف وجودیم بزرگ شد تازه قدم به نور رسید و اونو بیشتر دیدم و ازش استفاده کردم چون اون نور همیشه هست مشکل از قد کوچک ماست که اونو نمی بینیم

3- چقدر لذت بردم از عزت نفس مریم جان و رفتار بزرگ منشانه استاد، که وقتی مریم جان داشتند از روی درخت حرکت می کردند حتی درخواست کمک نکردند، حاضر شدند نشسته حرکت کنند ولی خودشون بیاین حتی سختی راه هم پشیمانشان نکرد و این حرکت استاد که اصلا پیشنهاد ندادند که می خوای دستت را بگیرم یا کمکت کنم؟ حتی خیلی راحت مسیر را ادامه دادند و تمرکز نکردند به حرکت مریم جون روی اون تنه درخت.

یعنی ایشون باور داشتند که مریم جان به تنهایی از پس کار خودشون بر میان و نیاز به کمک ندارند و این باور ایشان به مریم جان، چقدر باعث می شه عزت نفس ایشون بالاتر برود و فقط به خودشون تکیه کنند

در حالی که تو رابطه های دیگر دختر خانم حتما درخواست کمک می کنه که دستم را بگیر کمکم کن دارم می افتم!

و یا حتی آقا پسر هم خیلی سریع می گه نه حرکت نکن وایسا من دستت را بگیرم می افتی ها!

ما بیشتر این الگوها را دیدیم

تازه خیلی پسر را هم تحسین می کنیم که به به دیدی چقدر حواسش به دختر بود و اگه اون نبود می افتاد

وای که چقدر توحیدی رفتار کردید لذت بردم می گم که آموزه هایتان که عملی در سفر به آمریکا به ما الگوی درست رفتار کردن در رابطه را به ما نشان می دهد

اتفاقا دیشب داشتم دوباره دوره عشق و مودت را گوش می کردم دقیقا شما می گفتید تمام ورودی هایی که از قبل وارد ذهنتون شده از رابطه بیرون بریزید

واقعا امروز نشونه اش را در رفتار شما دیدم که دقیقا نشان دادید که اصولا چه نوع رابطه ای را دوست دارید رابطه ای غیر وابسته که دو نفر در کنار هم از وجود هم لذت می برند و باعث رشد هم می شوند نه تکیه گاه

درس بعدی گالش های زیبای مریم جان است که بهم ثابت کرد که ایشون با داشتن توان مالی، زمانی که نیازی احساس نکردند خریدی انجام ندادند حتی یادم هست برای تولد، لباس خریدید و می توانستید اگر براتون مهم بود کفش هم بخرید ولی این کار را نکردید

عزت نفس برام اینجا معنی شد که شما هستید که می گید چی دوست دارید؟ نه اینکه برای تایید دیگران چیزی را تهیه کنید و حتی اون کفشی که به پاتون هم هست این احترام را حس می کنه

و نکته ای که گفتید چند سال پیش این عزت نفس را نداشتید و اگر اون موقع بود جور دیگه ای عمل می کردید یعنی اینکه این تاثیر کار کردن روی خود بوده که برای ما هم منطقی بشه اگر نگاهمون جور دیگه ای است باید روی عزت نفسمون کار کنیم و اگر ما هم کار کنیم نتیجه شما را می گیریم

چقدر قشنگ اون گالش ها را توصیف کردید که همراهتون در تمام قسمتهای سفر بوده و انگار ازش قدردانی کردید و نشان دادید که انرژی در همه چیز وجود دارد و شما قدردان تمام نعمتهای خداوند هستید.

از یک طرف هم یاد اون شیطنتتون افتادم. وقتی یلو استون رفتید و همین گالش ها پاتون بود به اون افرادی که داشتند قدم می زدند اشاره کردید و گفتید اینا فکر می کنند ما اینجا رو خوب می شناسیم دنبال ما راه افتادند الان می گن با این گالشاش معلومه بچه کف یلو استونه:) :)

4- از بزرگی ابعاد درختها و عظمت آنها به بزرگی و عظمت خداوند بیشتر پی بردم و فهمیدم آنقدر آفریده های خدا زیاد هستند و آنقدر عجائب خلقت زیاده که ما هنوز نمی دانیم و درک نمی کنیم

تازه اینها عجائب خلقت هستند که چشم ما قادر به دیدن آنها هست و عظمتهای بیشتری در آفریده های خداوند هست که با چشم قابل دیدن نیست و ما حتی از آنها آگاهی نداریم و الله اکبر از این همه عظمت و بزرگی خالق ما

ممنون از شما که باعث می شوید که هر روز یادآوری نعمات خداوند را بکنیم و بیشتر توحیدی شویم و انگار باور اقتدار خداوندمان بزرگتر شود و هی تایید کنیم این عظمت و بزرگی را و سپاسگزارتر می شویم

5- تا اینجا هر چی دیدیم زیبایی بوده و رسیدم به این حرفتون که خداوند فقط خیر و زیبایی می خواهد و اصل جهان بر خیره و تعریفتنون از نور که نور منبع داره ولی تاریکی منبع نداره جایی که نور نیست تاریکی است و تاریکی منبع ندارد می تونی جایی که تاریکه را نور ببری و روشن کنی و نمی تونی جایی که نور داره را با تاریکی تاریک کنی مگر اینکه منبع نور را قطع کنی

و خدا خدای زیبایی هاست و اگر جایی زشتی وجود دارد کار خالق نیست اون زشتی است که ما با از بین بردن زیبایی ها ایجاد کردیم و بیشتر به این مفهوم رسیدم که خداوند خالق زیبایی هاست و اگر در جستجوی زیبایی ها و تحسین آنها باشیم بیشتر به خدا می رسیم که خالق زیبایی هاست

و تازه می فهمم که قانون توجه به نکات مثبت و تحسین زیبایی چطور باعث می شود که زندگی مان زیباتر شود انگار ما به قول شما، دست خدا را باز می زاریم که خودش نقش و نگار زندگی مان را بزند و از جنس خودش که تماما زیبایی است وارد زندگی مان کند ممنون استاد از آموزه های تان و ممنون از شما که حتی در هنگام سفر هم، درسهای تئوری را به صورت عملی و کارگاهی به ما نشان می دهید

با خودم می گم انگار استاد اومدند ایران و برامون هر روز سمینار گذاشتند با این فایلهای سفر به دور آمریکا چقدر تو این مدت رشد کردیم و چقدر نشانه دیدیم در زندگی مان و چقدر تغییر کردیم و بزرگ شدیم قدردان شما و مریم جان هستیم

6- لحظه ای که مریم جان گفتند استاد دو سال پیش کنار اقیانوس آرام عکس انداختند و برای ایشان فرستادند والان اینجا هستند و آرزو کردند که ما هم به زودی آنجا را ببینیم خیلی ایشون را تحسین کردم که اینقدر منطقی کردند برای ما که درخواست بودن در این مکان، برای ایشان هم دو سال پیش از طریق عکس استاد ایجاد شده و الان اینجا هستند

حتی شاید ایشون فقط از دیدن عکس لذت بردند و تحسین کردند ولی طبق قانون جهان، شما وقتی چیزی را تحسین می کنی و زیبایی ها را می بینی از همون جنس یا خودش وارد زندگیت می شه

چقدر تو این مدت قانون جهان، برایم واضح تر شده و منطقی تر شده

ممنون از شما و بدونید هر نکته ای که شما اشاره می کنید در ذهن ما می مونه و جهان به ما هم پاسخ می ده چون من هم همون لحظه فرکانسش را فرستادم و گفتم به گفته مریم جون به زودی من هم کنار اون اقیانوس زیبا خواهم بود نگم براتون که چقدر عاشق دریا هستم و مشتاق دیدارش

7- اونجایی که نحوه انتشار دیدگاه را نشونمون دادید خیلی لذت بردم یعنی همیشه دوست داشتم ببینم صفحه ای که شما کامنت ها را می خونید چطوری است چون یکبار مریم جان اون صفحه را که آپلود می کردند را در فایلهای خیلی قبل نشان داده بودند چقدر خوبه که اینقدر شفاف هستید برای همینه منی که اصلا حوصله لایک کردن نداشتم (زمانی که اینستاگرام داشتم و اهل فضای مجازی بودم) ولی الان دلم می خواد کامنتهای طولانی بزارم

البته این هم تکاملش طی شد چون اوایل که وارد سایت شده بودم نه زیاد کامنت می خوندم نه کامنت می زاشتم ولی بعدش شروع کردم به خوندن کامنت و اثرهاش را در خودم دیدم و بعد شروع کردم به گذاشتن کامنت خیلی تک و توک و کوتاه و دیدم چه تاثیری دارد برای من و باعث می شود چقدر نکات در ذهنم بماند بعد از مدتی که می اومدم کامنتم را می خواندم مثلا وقتایی که یک دوستی پاسخی به کامنتم داده بود کیف می کردم که به به تو چه فرکانس خوبی بودم اونروز که این کامنت را نوشتم و این باعث می شد که در این راه با ثبات قدم بیشتری پیش برم

خدا را شاکرم بابت این آگاهی ها و ممنون از شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که یار و یاور ما اهالی سایت هستید و هر گوشه ای می رسید و لذت می برید فرکانس بودن بچه های سایت را در اونجا برامون می فرستید خیلی دوستتون داریم بهترینها براتون باشه بابت وجودتون خدا را سپاسگزارم

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    420MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «هانیه حساس» در این صفحه: 1
  1. -
    هانیه حساس گفته:
    مدت عضویت: 1812 روز

    بسم الله النور

    به نام خدایی که عاشقانه هدایت و حمایتم می کنه

    بریم برای یه قسمت جذاب دیگه از این سفر رویایی … بریم که قراره کلی زیبایی ببینیم…یاد بگیریم و خواسته های زیبا توی وجودمون شکل بگیره یا شفاف تر بشه

    وارد استیت پارک رد وود میشیم و همین بدو ورود چه درخت های هیولا و بلندی می بینیم..خدایا اینا چند متره ارتفاعشون؟ الله اکبر قطر تنه رو ……چه عظمتی هستن اینها…خدایا اینا چه قدمتی دارن؟‌چقدر تنه این درختی که مریم جان کنارش ایستاده قشنگه…خدایا مریم عزیزم چقدر شما خوش اندام و خوش تیپی…چقدر قرمز و سرخابی بهت میاد.

    هرقدر جلوتر می رین تصاویر جادویی تره…واقعا چقدر صاف و راست قامتن این درخت ها…این حد از بلند و صاف بودن واقعا عجیب و خارق العاده ست…..

    خدای من اون درختی که شکسته و شما استاد رفتین توی اون گودال کنار ریشه ش چقدر عجیب بود…بافت داخلی اون تنه و انتهاش واقعا عجیب بود…چقدر بزرگ

    خدایا این فضا چقدر خداییه…چقدر پر از تو و نگاه توست…من که دارم از قاب مانیتور می بینم این تصاویر رو و از نزدیک نتونستم زیبایی و عظمتش رو ببینم و لمس کنم اما از همینجا هم مبهوتم

    بعد از پیاده روی عالی بازم می رسیم به رودخونه….امکان نداره شما جایی برین و آب نباشه…الهی شکر…چقدر زیباست این منظره…درخت ها..اون آب زلال و آینه ای و انعکاس درخت ها…صدای آب …چقدر جادوییه واقعا

    در رقابت برای رسیدن به نور…چقدر قشنگ گقتین استاد….ای جانم مریم عزیز میگه: نه من باید بیام :) عاشقتم آخه که اینقدر فایتری و خودت رو به چالش می کشی تو شرایط مختلف..با اینکه کفش مناسب نپوشیدی حاضر نیستی از این تجربه ناب بگذری…..چقدر تحسین می کنم این سختکوشی و عزت نفس بالات رو….ممنون که برامون تعریف کردی و یادمون آوردی که هیچ چیز تو دنیا مهم تر از خودمون ؛ راحتی مون و حال و احساس خوبمون نیست…چقدر خوب که این تغییرات عالی الانت با ده سال قبلت رو یادآوری می کنی و با همین تکرار بازم عزت نفست رو بالا می بری

    من عاشق روابط شما دو تام..عشق بینتون…صمیمیت و شوخی هاتون….عاشقتم گفتن هاتون

    الهی آمین برای دعای قشنگی که کردی مریم جون…الهی آمین….خدایا خواسته م رو ارسال کردم..خودت در بهترین زمان اجابتش کن

    وای از این جاده و این آهنگ که چقدر رویایی و جادویی بود…چقدر لذت بردم..انگار توی همین ماشین نشستم و دارم بیرون رو نگاه می کنم..واقعا سپاسگزارم

    رد وود زیبا و جادویی رو ترک کردیم و میریم به یه شهر ساحلی ….عاشق توجه مریم جون به زیبایی های ریز و درشت اطرافم و نگاه و تشبیهات قشنگش…یه جنگل کوچیک روی تخته سنگ…یه درخت بنسای اون بالا…خدایا چقدر زیباست همه چیز

    مریم جانم عاشقتم که داری با عشق آشپزی می کنی..عاشقتم که چقدر انرژی کلامت بالاست…چقدر خاطره ها عالی یادته …الان در ویویی هستی که استاد قبلا بوده و برات عکس فرستاده و الان خودت تو همون فضا هستی…خدا می دونه ما هم که داریم این فضا و منظره رو می بینیم چند وقت دیگه خودمون این ساحل زیبای اقیانوس آرام رو تجربه کنیم…خدایا از فکر کردن بهش هم دیوونه میشم…چرا که نه…واسه تو که کاری نداره خدا…فرقی نداره من سفر برم شیراز یا اصفهان یا کیش و شمال یا برم آمریکا؛ ایتالیا؛ فرانسه و …من فقط باید خودم رو رشد بدم…ظرفم رو بزرگ کنم و برسم به خواسته هام …تو اجابتم کردی همین لحظه که از دلم این خواسته گذشت…بقیه ش به خودم و کار کردن روی باورها و حس لیاقتم و ایمانم به تو برمیگرده

    نوش جونتون غذای خوشمزه تون…نوش جونتون بودن تو این فضای زیبا و پر انرژی…خدایا چه صخره هایی…چه گیاه خوشگل و خوشرنگی روش هست…آخه خداااا اون مرغ دریایی رو ببین روی اون صخره نشسته…می تونم حس کنم که انرژی نابی رو اونجا گرففتین..چه فضای خوب و انرژی بالایی حاکم بوده

    چقدر شما دو نفر زیبا..خوش اندام…سالم …پر انرژی و سرشار از حس خوبین…چقدر بودنتون کنار هم زیباست…چقدر احترام بینتون و فضای خصوصی که برای خودتون دارین؛ در عین صمیمیت و عشقی که بینتون هست عالی و زیباست…تحسینتون می کنم عزیزای دل

    خدای من….دارم به این فکر می کنم تویی که تو این جنگل بی نظیر با این رویش گیاهی خاص ؛ این درخت های سر به فلک کشیده رو؛‌ اون گیاه های سبز کوتاه رو که شبیه سیکاس یا سرخس هستن رزق میدی؛ میشه مگه من رو فراموش کنی؟ مگه رزق دادن و ثروت دادن به من که اشرف مخلوقاتتم؛ سخت تر از روزی دادن به این درخت هاییه که گیاهن و ریشه توی خاک دارن و ثابتن؟ تو که به تک تک این درختها که فقط خودت می دونی چندین و چند هزار و میلیون و میلیارد هستن روزی میدی؛ خاک مغذی؛ بارون؛‌آب رودخونه؛‌نور آفتاب و هرچی لازم دارن بهشون می رسونی نمیشه که من رو فراموش کنی..اونهایی که اختیاری از خودشون ندارن و یک جا ثابتن تا همیشه اما در واقع درونشون زنده و حی و پر تکاپو هست

    ریشه هاشون رو قوی می کنن…تو دل خاک می گردن دنبال مواد معدنی و مغزی…نور رو می بینن و خودشون رو می کشن بالا…از آب بارون و رودخونه ها سیراب میشن و به رشد ادامه میدن…

    اون وقت من؛ من که زندگیم دست خودمه و تو من رو آزاد آفریدی و بهم قدرت خلق کنندگی دادی نتونم رشد کنم و به زندگی رویاییم برسم؟

    یه درخت آخرین حد از تکاملش چیه؟ اینه که قد بکشه و تا جایی که می تونه شاخ و برگ بده…میوه بده…سایه ای بشه برای رهگذرها و هوا رو پاک کنه..اما من؛‌ من انسان اصلا حد و نهایتی برای تکاملم وجود نداره

    اصلا نمیشه غایتی برای رشد در نظر گرفت…پس به همون نسبت چقدر نعمت های زیادتری در اختیارمه و چقدر بیشتر و بیشتر می تونم رشد کنم…می تونم از رزق خدا استفاده کنم…من خیلی بیشتر و بیشتر از زندگی نباتی از خدام؛‌ از رب وهابم روزی و نعمت و ثروت دریافت می کنم

    من خیلی بیشتر از آب و خاک و نور و هوا لازم دارم و بهم داده شده برای زندگیم

    برای رشد و رسیدن به بهترین مرحله م

    خدایا من باید مثل همین درخت ها که فقط دنبال نور رفتن و اصل رو گذاشتن روی رسیدن به نور و حتی به شاخ و برگ اضافه هم که انرژی شون رو بگیره نپرداختن؛ همه تمرکز و انرژیم رو بذارم روی اصل

    روی توحید

    روی تو

    برای اینکه به تو برسم باید همه تمرکزم روی تو باشه

    روی زیبایی هات

    روی دنیای پهناورت که گوشه گوشه ش پر از زیباییه

    تمام توجهم رو باید بذارم روی سپاسگزاری از تو و نعمت هات

    تمرکز و توجه روی زیبایی ها

    من با توجه به زیبایی ها؛ دارم به تو توجه می کنم…دارم خودم رو به تو وصل می کنم

    دارم منابع عظیمی از نعمت و ثروت رو به زندگیم دعوت می کنم تا رشد کنم

    و لاجرم پاداش می گیرم و رشد می کنم

    قد می کشم و به سمت نور حرکت می کنم

    خدایا بزرگم کن

    ظرف وجودیم رو بیفزا

    تا لایق شکرگزاریت باشم

    لایق استفاده از اینهمه نعمتی که برای زندگی بهم بخشیدی و اعطا کردی باشم

    رب من

    من درخت نیستم که یک جا ریشه داشته باشم و لاجرم همونجا بتونم رشد کنم

    من درخت نیستم که با آب و باد و خاک و نور به اوج تکاملم برسم

    من انسانم

    انسانی که با عشق آفریدیش

    و خودت رو برای آفرینشش تحسین کردی

    که جهانت رو مسخرش کردی

    خدایا این طبیعت…این حیوانات…زمین و آسمان و هر آنچه در اونها هست رو مسخر من کردی

    من چطور شکر این نعمت رو بجا بیارم خدای من

    رب من کمکم کن تا از تک تک این نعمت هایی که بهم دادی تا عالی زندگی کنم یاد بگیرم

    رشد رو یاد بگیرم

    استفاده از امکانات و حداکثر توان رو یاد بگیرم

    امکاناتی که من دارم و نعمت هایی که به من دادی کجا و این درخت های سر به فلک کجا؟

    رب من …. من رو به خودت وصل کن

    من رو همیشه دنباله روی نور الهی کن

    تا برسم به خودت و تو رو پیدا کنم

    تو رو که داشته باشم همه چی رو دارم

    پول و ثروت

    عشق و محبت

    احترام و محبوبیت

    آزادی و امنیت

    مثل این درختهایی که هرچی بالاتر رفتن و به خورشید نزدیک تر شدن؛‌ تلولوی نور زیبای خورشید رو بهتر پخش می کنن

    منم هرقدر بیشتر و بیشتر رشد کنم و مومن تر و موحد تر بشم ثروتمند تر و عاشق تر میشم

    بیشتر و بیشتر از جنس تو میشم

    و بیشتر و بیشتر در زندگیم جاری میشی

    اونوقت منم میشم تلولویی از نور الهی :(((

    اون وقت میشم همونی که پزش رو به فرشته هات میدی

    همونی که به خاطرش به خودت فتبارک الله گفتی :((

    به زودی اونقدر به من می دی که راضی و خشنود باشم :(((((

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای: