سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 154

به نام فرمانروای آسمان ها و زمین

سلام به استاد عزیزم ومریم بانو نازنینم

سلام به دوستان همسفر متعهد و بانگرشم

خداروشکر برای اومدن قسمت 154 سریال سفر به دور آمریکا

خدایا شکرت برای براحتی دانلود شدن این قسمت

خدایا شکرت برای این ارامش سکوت حاکم در خونه

خدایا شکر برای این همه امکانات

خب به یاری الله یکتا بعد از یک مهمونی و جشن تولد و تازه شدن دیدار راهی جاده میشیم و ادامه سفر.

استاد این توقف بیشتر و ماندن خونه رایان چه خیرتی داشت واقعا که به شما قدم بعدی سفر گفته بشه.استاد جان چقدر خوبه آدم ازاد و رها بدون محدودیت زمانی و قالب و چهارچوب و برنامه خاصی میتونه سفر خودش رو پیش ببره به هر جایی هدایت میشه اونم به سمت خواسته ها به سمت تجربه های دلنشین و اشنا شدن با جاهای جدید و بکر و زیبا.واقعا خداروشکر برای دیدن این همه زیبایی.

خب همینطور که نشانه ها و علامت ها میگن ما کنزاس سیتی رو ترک کردیم و در مرز بین میزوری به سمت NEBRASKA در حرکتیم با باکــی پر از امید و عشق و توکل.داریم به سمت بد لند نشنال پارک پیش میریم اونــم هدایتی.

یعنی استاد عاشقتم که پشت فرمون هم در حال حرف زدن در مورد یک موضوع هستی و یکهو یک اتفاق یا یک حرکت یا موضوع جالب و قشنگ توجه ات رو جلب میکنه فرصت رواز دست نمیدی.حرکت دسته جمعی کلی گنجشک از سمت راست جاده که از چشمان تیز بین و نگاه زیبابین شما جـا نموند. استاد عاشقتم که چیزهای خوب رو از دست نمیدی، اتفاقات جالب و زیبا رو از دست نمیدی و تازه به مریم جان هم اشاره میکنی که اینجا رو بگیـر. یعنی میگی و شریک میکنی تا ما هم ببینم گذر کلی پرنده رو تو اسمون آبی زیبا. استاد این رفتارت خیلی درس داره ها. یک ناخودآگاه جالب در وجودت هست که اینو من خیلی دوست دارم.

(یکم منم دارمش مثلا با همسرم داریم راه میریم یکهو گلی درختی گربه ایی بچه ایی چیزی نظرم رو جلب میکنه، ذوق میکنم و همون لحظه مثلا وسط صحبت همسرم یا حتی خودم ابراز میکنم و میگم یا نشون میدم. فکر میکردم این خصلت بدی هست یکجورایی وسط حرف پریدن یا تمرکز روی یک موضوع نداشتن یا اهمیت ندادن به حرف طرف میشد. و گاها خیلی پیش اومده همسرم ناراحت بشه از این کارم و خیلی سعی کردم جلوی خودمو بگیرم البته من یک عادت بد دارم اینه وسط حرفش خیلی میپرم نه فقط همسرم کلا وقتی موضوعی رو متوجه میشم یا برای اینکه بخوام ببینم درست کردم میام ادامه میدم و حرف میزنم و بهش حق میدم اینجوری برداشت کنه. اما الان بیشتر متوجه میشم که در درون من نمیخوام از اتفاقات قشنگ و موضوعات جالب ساده بگذرم و بهشون توجه نکنم. قبلا که فکر میکردم این ذوق کردن هامم خیلی کار لوسیه، یا اینکه صدامو بچگانه میکردم اما تو فصل اول سفربه دورامریکا این خصلت خودمو پذیرفتم و دیدم اصلا چیز بدی نیست و بیشتر خودم هستم و نگران قضاوت شدن هم نیستم.)

خدایا شکرت برای توانایی دیدن زیبایی ها و شکارشون حتی در یک لحظه

استاد تحسین تون میکنم که هربار که یک وقفه ایی اتفاقی می افته و بعد رشته افکار یا ادامه حرف تون یادتون هست و درست ادامه میدین موضوعی که داشتین میگفتین. واقعا این توانایی تون رو تحسین میکنم این همه حواس جمع بودن و تمرکز و تسلط تون به حرف زدن تون رو. واقعا این ویژگی تسلط و تمرکز موقع حرف زدن رو شما خیلی خوب دارید.

خداروشکر برای این آگاهی ها

خداروشکر برای بودن در وسط غرب

خداروشکر برای دشت صاف و مزارع ذرت

خداروشکر برای نزدیک شدن به کوه های راکی

جالبه این ذرت ها رو برای دام ها ساختن و جالبه که منم اطلاعات و دیدگاهـم درمورد ذرت بالا رفته.تنکس تو آگاهی های قانون سلامتی.

چه جالب مرز آیوا و نبراسکا یک رودخونه است.

به به

چه مزارعی

چه جاده ایی

چه همه اسم یاد گرفتیم چه همه شهر…

به به توقف کردم و یک استراحت عالی داریم. دیدن ماه زیبا با اون رنگ های پاییزی رو داریم و مریم جان بعد از انتشار کامنت ها میاد دوباره به ماه سر میزنه و چقدر زیباست. چقدر قشنگه خدای من. تازه بقول شما اون چیزی که شما با چشم میبینی ما نگاه دوربین از اون فاصله نمیبینم واقعا زیباست.

خب اول صبح با انرژی بالا بیدار میشیم و با یک قهوه داغ و خوشمزه میریم که بریم به ادامه مسیر بپردازیم. منو همسرمم مدتی هست صبح ها ساعت حدود 6 الی 6ونیم بیدار میشیم و قهوه میخوریم.جالبه من جوری تغییر کردم که قهوه تلخ رو براحتی میخورم و لذت میبرم و چقدر شارژ میشم و چقدر انرژی دارم.باز هم تنکس تو قانون سلامتی.

چقدر زیباست اول صبح با بیدارشدن زمین و روشن شدن این منظره ها رو میشه دید و تجربه کرد و حس کرد واقعا حسش بینظیره.فقط دلم میخواد تجربه کنم. دیدن این همه زیبایی رو این نسیم صبحگاهی و طراواتی که تو هوا اول صبح میپیچه. نمیدونم چه حسیه واقعا. سرمای اول صبح اش هم میچسبه اگر زاویه دید و باورهات درست باشه.

چه هوای سردی 41 درجه فارنهایت که اولین بار در عمرش ماشین بخاری روشن کرده. خدایا شکرت برای این لحظه.

41 فارنهایت (Fahrenheit) معادل 5 سانتیگراد سلسیوس (Celsius)

امشب سردترین دمای تهران به 14 درجه سانتیگراد میرسه.

خدایا شکرت که در همه چیز تکامل هست آرام آرام هوا داره سرد میشه و تغییر فصل از گرما به سرما داره احساس میشه.خدایا خودت کمکم کن تا تکامل رو درک کنم و بیشتر رعایت کنم و با قانون تکامل عمل کنم و پیش برم.

واقعا سپاس گزارم از خداوندم برا دیدن این سپاسگزاری های مریم جان و استاد جان.

سپاس گزاری از ماشین و امکانات و راحتی هایی که برامون فراهم کرده.

سپاس گزاری ازاین بهترین ترکیبی که تا الان بوده و اینکه استاد راضی هستن ازاین ترکیب سفر کردن با تراک کمپر و این امکانات ماشین و تامین برق و تکنولوژی هندزفری درایوینگ…جالب گفتی مریم جان لعلک ترضی شدین.

دلم خواست آیه ایی در این موضوع رو سرچ کنم تا بیشتر درک کنم.

سوره طه_آیه 130

فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ

پس بر آنچه مى‏ گویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و

حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى (۱۳۰)

دیدن رد زیبای طلوع خورشید در حالی که به سمت غرب حرکت میکنیم.خیلی باحال بود خیلی زیبا بود خیلی آگاهی داشت.

چقدر قیافه اول صبح مریم باحال بود استاد جان ممنونم از فیلمبرداری کردن هاتون. ممنون برامون از آینه بغل تون و از زاویه دید خودتون زیبایی ها سفر رو نشون دادید. زیبای های مسیر رو نشون دادید. استاد یک لحظه فکر کردم این خودمم که چسبیدم به شیشه و دارم به عقب و طلوع خورشید نگاه میکنم و این فرصت بینظیر و طلایی طلوع خورشید رو میبینم واقعا سپاس گزارم. چندبار همین صحنه رو دیدم عالی بود زیبا بود حقیقت بود حس خوب بود. خدایا شکرت برای دیدن این همه.

جالب بود از اون محوطه ایی که رد شدین جایی بود که انگار ورودی میگرفت. که استاد گفتین: برین حالشو ببرید بعد که خارج شدین پولشو بپردازید. میدونید یاد چی افتادم اینکه میگین برای رسیدن به ثروت باید لذت ببرین از مسیر علایق تون برین وقتی از مسیر علاقه میری مگر میشه لذت نبرد. بعد خود به خود پول خودش میاد. ثروت خودش میاد. نمیدونم کدوم فایل شنیدم ولی یکی از پاشنه های اشیل یا ترمز من هست که من دنبال پول میرفتم بعد بفکر علاقه و لذت بردن بودم. اقا سیستم اینه اول لذت بردن بعد پول بدست اوردن.

به به اومدیم یک تریل زیبا و تابلوهای ورودی که به قشنگی برامون خوندین.

75 million year walk

75 میلیون سال پیاده روی

this trail features 7 type of animals that once lived in the area now known as Badlands National Park

این مسیر دارای 7 نوع حیوان است که زمانی در منطقه ای که امروزه به نام پارک ملی بدلندز شناخته می شود زندگی می کردند.

این پارک یک خواست در من ایجاد کرد که ببینمش. خیلی جالب بود تحقیق کردم و واقعا جالب بود.

پارکی طبیعی در ایالت داکوتای جنوبی که ۹۸۲ کیلومتر مربع وسعت داره.

و در مورد حیات وحش این پارکWildlife in the park باید بگم که:

Bighorn sheep

گوسفند کوهی امریکایی همون موجودات زیبا و خوشگلی که مریم جان باهاشون عکس گرفت.

Prairie dogs

سگ های دشتی

Bison bull

گاومیش کوهان دار آمریکایی

یکسری گونه های در حال انقراض هم داره.

خیلی ممنون از شما استاد عزیز و مریم جان که این تجربه های ناب تون رو با به اشتراک میگذارید و این روح تشنه حقیقت و ماجراجوی منو بهش آب می رسونید. واقعا چقدر جا هست برای دیدن و تجربه کردن به قدمت کره زمین و به قدمت حیاط و فسیل های چند هزار ساله و چند میلیون ساله کره زمین.

قسمت فسیل هاش هم واقعا جالب بود چه ایده های جالبی اجرا کردند. بقول مریم جان پلنگ های اولیه هستن.

واقعا دم شون برای این تریل عالی و تمیز و امن و ایمن.

تریلی که براحتی حرکت کنی بدون اینکه آسیبی به طبیعت برسونی خدایاشکرت.

اون لونه پرنده ها هم جالب و زیبا بود.

که فکر کنم الیاف بتنی یا پلی پروپلین که یکجور سیمانی هست که به جای گل و کاه ازش استفاده کردند. نمیدونم حدس میزنم…

واقعا سپاس گزارم برای فیلمبرداری از تمام اطلاعات و تابلو ها و خصوصا که حدود دقیقه 15 برامون گرفتی برای اطلاعات عمومی ما بچه های سفر به دور امریکا. خدایا شکرت.

چیزی که من متوجه شدم آمونیت ها قدیمی ترین گونه جانوری در اون منطقه بودند که برمیگرده به 75 میلیون سال قبل یعنی کرتاسه پسین و حضور اولین موجودات روی زمین و بعد از اون و طی تکامل و تغییر اقیانوس ها و گسترس خشکی ها تمساح سانان بودن تکامل پیدا میکنه. خلاصه که سیر روند تکاملی گونه های اولیه حیات رو از دریا به خشکی کوتاه و مختصر نشون داده بود.جالب بود.

در مورد گیاه ها یا انسان های اولیه تابلو نداشت….؟! جالب بود واقعا سپاسگزارم.

خدایا شکرت این طلوع زیبا و ما و استاد ومریم جان و تراک کمپر و این پارک ملی جالبی که دیدیم و رفتن به یک سیر تکاملی از یک بخش از زمین…

خدایا در طول مسیر هم از این Bighorn sheep که به اسم گوسفند کوهی آمریکایی ترجمه کرد. واقعا چقدر آروم چقدر زیبا چقدر سالم چه چشم هایی چه شاخ هایی چه رنگ هماهنگ و استتار شده ایی با طبیعت شون دارند. خدایا چقدر خوشگل و آروم بودن…

خدایا سلام میکنیم به بچه داکوتایی کوچولو که داره تازه پشم درمیاره برای زمستون.خدایا چقدر نازن…

سلام به برو بچه های داکتوتای جنوبی در بدلندنشنال پارک سلام

مریم جان چه عکس زیبایی شد

چه عکس پر حس حال خوبی شد کنار این حیوان های ارام و در صلح

واقعا زیباست این طبیعت فوق العاده این خط و خطوط و رنگ هایی که روی اون صخره و کوه ها نشان از قدمت و تحول اونا رو میده.

چقدر حرکت جالبی زدین استاد جان و مریم جان

خوندن کامنت و دیدن جاده و مسیر

کامنت منتخب محبوبه عزیز در قسمت 148 عالی بود عالی بود….

چقدر تحسین تون میکنم دوست عزیز برای این نکاتی که نوشتی. چقدر قشنگ توصیف کردی.ممنونم که نوشتی…

ممنون از مریم جان که برامون خوندی…

ممنون از ایده های ناب تون برای دیدن مسیر و توجه چندبرابری به زیبایی ها و نکات مثبت…خدایا شکرت برای این همه

واقعا خداوند ما رو در مسیر توجه مون هدایت میکنه.

خداوند به همه ی ما برکت بده.آمیـن