سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 150

بخشی از دیدگاه های زیبا و تأثیرگذار دوستان عزیزمان به عنوان متن انتخابی این قسمت:

صحرا عزیز:

خارج شدن تون از قالب عادت های روزمره مثل هر بار دوش گرفتن در یک محیط جدید، ترکیب فوق العاده ی دوره سلامتی + تراک کمپر و ورزش و حمام:

این سطح از عملگرا بودن و تعهد و تمرکز بالای شما به دوره قانون سلامتی قابل تحسینه. چقدر زمان مفید بیشتری براتون فراهم شده تا به آسانی و راحتی تجربه متفاوت و غنی تری از سفر داشته باشید.

 

علی عزیز:
درسی که من گرفتم حل مسائل به شیوه استاد بود که برای من هم قابل تحسینه و هم قابل یادگیری تا بتونم جور متفاوتی به مسائل نگاه کنم تا راه حلهای بهتری رو پیدا کنم. استاد با این انتخاب و ثبت نام در باشگاه های پلنت فیتنس، هم هیکل و بدن بهتری خواهند ساخت و هم میتونن هر جایی که بودن به راحتی حمام کنن.

درس بعدی نظمیه که خانم شایسته در تهیه و چیدن وسایل دارن که این نظم زندگی رو براشون راحت تر می کنه.
البته این نظمه از اون تصویرسازی قبل سفری میاد که خانم شایسته گفتن انجامش میدن و من هم این درس رو از ایشون گرفتم که قبل از سفرهام یه بار در ذهنم به اون سفر برم و برگردم. خانم شایسته عزیز رو به این خاطر صمیمانه تحسین می کنم.

 

سمیرا عزیز:
همیشه زمان‌هایی تو زندگی پیش میاد که تازه میفهمیم اون شکرگزاری که باید بابت نعمت ها و داشته های زندگیمون نداشتیم به این دلیل که برامون بدیهی شده…
مثل سپاسگزاری مریم بانو بعد از حموم تو باشگاه

حمید عزیز:
این Planet fitness عجب باشگاه مجهز و هیولایی بود، خدا رو صد هزار مرتبه شکر، چقدر دستگاه ها تمیز و ارگونومی بودن. خیلی فرقه بین دستگاهی که ارگونومی و متناسب با ساختار بدن باشه، با یه دستگاهی که همینجوری ساخته باشن . خب وقتی بخوای با دستگاه غیر استاندارد ورزش کنی همش میخوای مراقبت باشی حرکت رو چطوری انجام بدی که آسیب نبینی ولی توی دستگاه استاندارد اصلا نگرانی از آسیب دیدن جایی نداره. چون طول قطعات و حرکت قطعات با مفاصل و کشش ماهیچه‌های بدن تناسب داره. خدا رو شکر چقدر تمیز بود و چقدر طراحی زیبا و موثری داشت. عملا بین برنامه تمرینی و چیدمان دستگاه ها یه تناسب خیلی عالی وجود داره. برخلاف باشگاه‌های بدنسازی که ما می‌بینیم که وضعیت نظافت شون چندان مطلوب نیست،این باشگاه بسیار بسیار تمیز بود.خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر این سرزمین و این همه فراوانی.

نرگس عزیز:
استاد نکته اول در مورد قانون بینظیر سلامتی است که از شما بینهایت سپاسگذارم که چقدر زندگی و احوالات ما را دگرگون کرده، ما هم تجربه سفر با قانون سلامتی را داشته ایم بسیار بسیار راحت و لذت بخش است.اینکه همیشه دنبال رستوران و خوراکی باشی و همینطور که شما گفتید خواب به خاطر سنگینی بعد از غذا که کل وقت سفر را میگیرد و از دیدن زیبایی ها ی اطراف محروم میکنه و مهم تر از همه پر انرژی بودن در سفر است، من با شروع دوره مدت ها است که در روز نمیخوابم و کلی وقت برای کارهام دارم

زهرا عزیز:

واقعا من فکرش رو نمیکردم که ی باشگاه میتونه تا این حد فول امکانات باشه کلا باورهای منو عوض کردین نسبت به باشگاه

با تعداد وسایل ورزشی بالا با خیال راحت بدون اینکه نگران باشیم کسی منتظر ایستاده یا مجبور بشیم منتظر بمونیم، حسابی لذت میبریم از انتخاب این باشگاه

چقدر خوبه بدون پرسیدن و کمک گرفتن از کسی میتونی به راحتی از روی دستورالعمل نوشته شده روی دستگاه ها می تونی متوجه بشی که چجوری میشه از این وسیله ها استفاده کرد یا حتی گاهی اوقات با دیدن ی فیلم ، ایده ی خلاقانه ای بود

خوبی این سفر لذت بخش اینه که همون لحظه میتونی به تمام کارات برسی، ورزش به موقع، حمام، خوردن غذای لذت بخش و راحت اونم در سریع ترین زمان ممکن، فیلم گرفتن و منتشر کردن کامنت ها نه حتی رنج نیست اونم توی سفر، بلکه با عشق فراوان انجامش میدین. واقعا مریم جان به نکته ی خوبی اشاره کردن سفر باعث میشه انسان شکرگزاری تری بشیم و بیشتر از امکانات خوبی که داریم لذت ببریم.

 

علی عزیز:
۲. رها کردن منطقه امن، نچسبیدن به انچه که به عنوان نعمت در اختیار داری و
ضمن شکر گزاری از اون نعمات باید از قالب عادتهای روزمره خارج شد تا فرصتی فراهم بشه برای کسب تجارب جدید،
دیدن سایر زیبایی های این سیاره بزرگ و رفتن به دل جاهای ناشناخته و تجربه های عمیق تر در زندگی…
مثلا عدم وجود حمام تو تراک کمپر و نیاز به ورزش و بدنسازی برا ی ایجاد احساس بهتر و سلامتی بیشتر جسم و روح ،شرایطی رو فراهم کرد که شما دو عزیز به دنبال راه حل باشید و به ایده باشگاه برسید.

 

عادله عزیز:
باز هم سلیقه خانم شایسته عزیز که همیشه منو به وجد میاره،اماده کردن کیت های حموم.

شاید بارها ما خودمون تو زندگی این کارها رو انجام بدیم،ولی به چشم یک تکلیف

تفاوت خانم شایسته اینه که با عشق کار انجام میده و وصفش میکنه،اون کار و از حالت تکلیف خارج میکنه و به چشم تجربه جدید نگاه میکنه. در واقع میاد نگاه روتین به اون رو تغییر می ده و نگاه تازه ای میبخشه به اطراف،باعث میشه تو با عشق به هرکاری نگاه کنی. عاشق این شخصیت سالمش هستم.

همه چیز رو مرتب بسته بندی میکنه و باز هم میگم نوع نگاهش باعث میشه منِ بیننده هم به وجد بیام.

حس میکنم اگر به خانم شایسته بگن باید یه مدت تو لاکِ یک لاکپشت زندگی کنی هم اونجا رو شبیه قصر کوچولو طراحی کنه،بدون اینکه فکر کنه چقدر محدودیت داره. انعطاف پذیری بالایی داره.

 

اسدالله عزیز:
ایده تراکمپر و قانون سلامتی به خوبی به این نیازها پاسخ داده و هنگامی که ایده باشگاه planet fitness را شرح دادید واقعآ برایم تحسین برانگیز و شگفت آور و جدید بود و من تا بحال باشگاه زنجیره ای با مدیریت و اشتراک و عضویت یکپارچه و یکسان ندیده و نشنیده بودم و چقدر کار خلاقانه و زیبایی است که امیدوارم این ایده در کشور ما هم اجرا بشه تا بتواند به نیازهای خیلی ها در این زمینه پاسخ بده.

از جمله ویژگیهای تحسین برانگیز این باشگاه؛ شعار جالبی است که انتخاب کرده که «در اینجا کسی شما را قضاوت نمی کند» و چقدر این جمله به آدم حس خوب ،آرامش و انگیزه برای ورزش کردن میدهد.

مرضیه عزیز:
چقدر من این تمییز و مرتب بودن باشگاه رو دوست دارم. وقتی گفتین دستمال و اسپری گذاشتند که هر کسی از دستگاه استفاده کرد خودش دستگاه رو تمییز کنه این ایده رو تحسین کردم اما از ذهنم گذشت که آدم های زیادی تو باشگاه این کار رو نمی‌کنند و قطعا مسئولان باشگاه فقط تمییز میکنند ولی به هر حال ایده ی خوبیه، اما توی فیلم وقتی داشتید صحبت می‌کردین چند نفر رو دیدم که خودشون دستمال و اسپری برداشتند تا دستگاه رو تمییز کردند و چقدر من آن لحظه خوشحال شدم که چقدر آدم ها مسئولیت پذیر هستند و چقدر به راحتی و حقوق دیگران اهمیت میدم واقعا تحسینشون کردم چقدر خوبن این آدم ها

مریم جان چقدر خوب صحت میکنی فوق العاده شیرین و دوست داشتنی هستی و چقدر خوبه که در مورد شکستن عادت های قبلی صحبت کردی و داری برای آزادی بیشتر و تجربه های زیبا خودت رو تغییر میدی

همیشه فکر میکردم تغییر باور به این هست که عبارت رو تکرار کنی والگو‌ببینی اما الان متوجه شدم که علاوه بر تکرار باور و دیدن الگو باید در عمل هم رفتارت رو تغییر بدی و شجاعت این رو داشته باشی که به چیزی که تا الان فقط تکرار کردی عمل کنی

و الان تصمیم گرفتم من هم اقدام کنم برای تغییر باورهام، تغییری که واقعی باشه نه به قول استاد فقط ادا دربیاوریم و حرف های قشنگ بزنیم

 

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    248MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

235 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه فرخی کاشانی» در این صفحه: 2
  1. -
    فاطمه فرخی کاشانی گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    به بههههه سلام به همه دوستان جواهر و ارزشمندبازم من اومدم تا چیزهایی که دیدم رو توی ذهنم خاص رنگ کنم تا گلد و طلایی بشه و الهی شکر که اینجا میشه هر کامنت زیبایی رو دید و انرژی گرفت مرسی از همه دوستان خصوصا مریم گلی جان و استاد گرانقدر مون 🫂

    آقاااااااااا یک اعترافی میکنم من همش فکر میکردم ما برای دستشویی و حمام توی سفر چکار باید کنیم آخه شاید باورتون نشه من خودمو همراه شما میبینم

    بعد رفتم کلی تحقیق کردم و دیدم بعضی از ماشین های تراک کمپر که توی ایران بهش میگم کاروان که این ماشین ها یک قسمتی داشتند برای دستشویی ‌‌…بعد گفتم لابد یک قسمتی داره و من ندیدم ..‌‌

    اما حمام چی ؟؟؟اخه حمام رفتن یکی از لذت بخش ترین لذتهای من توی زندگیمه … اصلا نمیدونید حمام رفتن برای من یک تفریح باحاله…از کودکی همینجوری بود اما توی یک مدتی که توی خوابگاه بودم اونجا همیشه حمام پر بود البته برای من همیشه خالی بود و اینکه اون محدودیت باعث میشد هروقت میرفتم حمام از خداوند بینهایت سپاسگزاری کنم که خدایا شکرت که من میتونم دوش بگیرم

    و از وقتی دوران خوابگاه تمام شده و به شکر خدا برگشتم پیش خانواده عزیزم ،نمیدونید با چه عشقی حمام میرم و با چه عشقی حمام رو میشورم و به خودم و خانوادم عشق میدم

    الهی شکر شکر شکر ….

    آقا این کیت های حمامتون خیلی باحال بود

    بهههههههه لذت بودن زیر دوش آب گرم نووووووووووووووووش جونتون هوس کردم دلم باز حمام خواست

    عرضا به حضور شما که چقدر جالب وقتی این فایل ها رو میبینم چقدررررر پی به باورهای محدود کننده میبرم

    من با اینکه بدنم رو خیلی دوست دارم و قبولش دارم هیچ وقت دلم نمی‌خواست که باشگاه برم

    وقتی باشگاه رو دیدم از خودم پرسیدم

    فاطمه دوست داری بری باشگاه؟؟؟چرا تو باشگاه نمیری ؟؟؟؟؟

    و باورتون میشه درونم جواب داد چون من لیاقت باشگاه رفتن ندارم من لیاقت اینکه به اندامم احترام بذارم و بخوام فرم خاصی بهش بدم رو ندارم….بوووووووق

    اصلا باورم نمیشد که من چنین تفکری داشته باشم و خدارو شکر که دیدن این برنامه چقدر باعث شد باور بسیار مهمی رو در خودم پیدا کنم

    تصمیم گرفتم به باشگاه های اطرافمون برم و جوری برنامه ریزی کنم که بتونم برم ورزش ژیمناستیک …ورزشی که از بچگی عاشقش بودم و به خودم احترام بیشتری بذارم

    از طرفی من مدت زیادی بود که از کار قبلیم بخاطر الهامات و نشانه ها اومده بودم بیرون و دنبال این بودم که بفهمم که چه کاری رو دوست دارم ؟؟؟؟

    حدود دو ماه گذشت و من فکر کردم و به جوابی نرسیدم ،درونم بهم نمی‌گفت ‌‌‌‌‌..

    تا اینکه توی برنامه سریال تمرکز بر نکات مثبت بود که من با والمارت آشنا شدم تازه یادم اومد که چقدر عاشق فروشگاه های بزرگم و از بچگی عاشق شون بودم ….

    به یاد آوردم که تنها قدم زدن توی این فروشگاه‌ها چقدر وقتی از سر کار برمیگشتم حالمو خوبتر میکرد و جزو یکی از تفریحاتم بود

    برای همین به فکر کار کردن توی فروشگاهی شبیه به وال مارت افتادم و البته باز یک تضاد دیگه ….

    باورتون نمیشه من دو تا کار پیدا کردم یکی توی یک سوپر مارکت و یکی کار توی جایی شبیه به والمارت که همه وسایل مورد نیاز برای یک خونه رو داشت

    شروع کردم به هدایت و حمایت خواستن از سمت خدا ….دلم میخواست برم اون هایپرمی بسیار بزرگ اما ذهن و منطقم می‌گفت برو اون سوپر مارکت کوچیک

    رفتم تحقیق کردم و زندگینامه صاحب والمارت رو خوندم …به خودم گفتم که من میرم توی این فروشگاه شروع میکنم به کار کردن و این تصویر ذهنی رو‌ می‌سازم که خودم چنین فروشگاهی دارم

    اینجا بود که فهمیدم که چرا مغزم و منطقم می‌گفت اون سوپر مارکت کوچیک !

    در واقع من خودم رو لایق فروشگاه بسیار بزرگی مثل هایپرمی نمی‌دونستم …متاسفانه این باور در ذهن من بود که میتونم. روی بزرگی خدا به اندازه یک سوپر مارکت کوچیک حساب کنم اما خدای من اینقدر بزرگ نیست که بتونم روش حساب کنم که بهم هایپرمی بده!!!!!

    اونجا بود که دوباره مچ عزت نفسمو گرفتم و گفتم حالا که نقطه ضعفتو پیدا کردی حالا باید اقدام کنی ….

    رفتم و با هایپرمی یک قرارداد بستم که براشون به عنوان نیرو کار کنم

    و چقدر خدا رو شاکرم که رفتم اونجا چون احساس اینکه اونجا مال من هست خیلی خیلی در من قوی شده الهی صد هزاران مرتبه شکر

    منی که نمیتونستم حتی تصور کنم که اونجا مال منه حالا بعد از دو روز کار کردن توی هایپرمی به این باور رسیدم که من لیاقت اونجا داشتن رو دارم

    و مدام تحسین میکنم که اونجا چقدر بزرگه و چقدر فراوانی است که چقدر خریدار داره و چه انسان های شریفی اونجا هستند

    یک باور محدود کننده دیگه هم پیدا کردم

    اونجا مثلاً از خرما چندین برند هست و من مخصوص فروش فقط یکی از برندهای هستم که تبلیغ کنم و بفروشم

    بقیه فروشنده ها هم دقیقا همینجور!

    مثلاً وقتی کسی میاد و از من خرید نمیکنه بلکه میخواد خرمایی مخصوص یک برند دیگه بخره….من خوشحالم که محصولات و مخصوصا خرماهای فروشگاه چقدر عالی داره فروش میره

    من فقط به منافع خودم فکر نمیکنم و میگم هر برندی مشتریان مخصوص به خودش رو داره .‌‌

    و چون باور دارم به فراوانی با خودم میگم که برای منم مشتری باز میاد

    اما متاسفانه میبینم که بقیه همکارانم آنقدر اصرار میکنند که مشتری مجبور بشه دست از کالایی که دوست داره برداره ….اینجا یا مشتری مثلاً اصلا ماست نمیخره یا اینکه با ناراحتی ماستی غیر از اونی که بهش معرفی شده رو میخره و جوری از سمت همکارانم میاد بیرون انگار داره از دستشون فرار می‌کنه ….فکر کن !

    تو میخوای ماست بخری و بری ببینی ده مدل ماست هست که یک نفر مدام بهت اصرار می‌کنه که بیا فقط این برند رو بخر ….

    احساس موذب بودن می‌کنی …هم داری پول میدی و یا مجبور میشی ماستی بخری که دوست نداری یا با حس بد ماستی که میخوای رو برمی‌داری و فرار می‌کنی !!!!!

    من حس میکنم خدا رو شکر توی این جنبه بزرگ فکر میکنم و احساس میکنم که رشد کردم البته که بزرگ تر هم خواهم شد

    راستی راستی ممنونم بینهایت برای فایل های رایگان که باعث میشه ما رشد کنیم

    انشالله به زودی با درآمدی که طی قانون تکامل در حال زیاد شدن هست ،من بسته ثروت یک رو خواهم خرید و به خودم افتخار میکنم از اینکه اینقدر بزرگ شدم و رشد کردم

    متشکرم که بهم این انگیزه و عشق رو دادین ….

    دوستون دارم

    برای تمام ورودی های مثبتی که برامون آماده می‌کنید بی نهایت ممنون و سپاسگزارم

    مریم گلی جان امیدوارم که هر روزتون بهتر باشه

    راستی انشالله به زودی منم قانون سلامتی رو عمل خواهم کرد

    سپاسگزارم که هستید و نفس می‌کشید و الگو سازی میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فاطمه فرخی کاشانی گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    سلام محدثه جون

    خدای منننننننن عجب معجونی نوشته بودی دختر

    من عاااااااااااااااااااشقتم

    تو فقط برای ما کامنت بنویس که دلم میخواد صدبار این کامنتت رو بخونم …چقدر ایمانت بالاست،چقدر توجهت زیاده …چقدر واضح صدای درونت رو می‌شنوی ….الهی صد هزاران مرتبه شکر محدثه نازنین که چنین دوست عزیزی خدا بهم داد …الهی شکر که تو و بقیه دوستان هستید و با انرژی حرفهاتون به ما هم انگیزه میدین

    عزیزم برای درآوردن باطری ساعت ممنونم …اتفاقا منم جدیدا به همین ایده دیشب رسیده بودم که سرکارم با خودم ساعت مچی نبرم که فقط و فقط لذت ببرم و هی نگران نباشم که آخ ساعت این شد من چند تا جنس فروختم ؟!

    ممنونم ازت عزیزم که اینقدر عالی و پر محتوا نوشتی به بعههههههههه به این کامنت

    الهی شکر که این سایت هست و میتونیم باعث رشد هم باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: