سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 148

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محبوبه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

تنوع رنگ‌ها همیشه منو مجذوب خودش کرده. تو دل جاده‌ی جنگلی سبز با خط کشی زرد وسطش دیدن ماشینای رنگی رنگی مثل فورد قرمز شما چشم منو می‌نوازه، جذبم می‌کنه. دلیل اینکه اینقدر به تنوع رنگ ها تاکید می کنم به خاطر اینه که واقعا از ترکیب و تنوع رنگ ها لذت می برم. و برای همین پاییزو خیلی دوست دارم.

اینکه شما با وسایلی که دارید با عشق و محبت رفتار می‌کنید خیلی زیباست. بهشون احترام می‌ذارید. چون سپاسگزارید چون بهتون خدمت می‌کنند و شما بهشون احترام می‌ذارید حتی به اشیای بی جان. برای همین به فورد خوش‌رنگتون غذای خیلی با کیفیت می دید. دلارهاتون رو تا نخورده داخل کیف می‌ذارید و من باید یاد بگیرم به وسایلم احترام بذارم تا سپاسگزاری ابراز کرده باشم. چون اونا بهم خدمت می کنند اگر می خوام بهتر خدمت کنند باید محترم بدارمشون. نه به معنای وابستگی نه. به معنای سپاسگزاری.

شما همواره و بی محابا و بی توقع بهم عشق می ورزید. وقتی حتی یکی از شما به دیگری لبخند می زنه. اینو بهم می گید عاشقتم. وقتی یکی تون زیبا و با ذوق صحبت می کنه اینو می گید. عاشقتم. من عاشق این عشق شدم. شما عاشق صلح درونی هم دیگه هستید.

این کشور، کشور آب و جنگله و تکنولوژی… چقدر منظم. چقدر کاربرد ایده های نو و‌ جدید. از اون بالا که شهرا رو می‌بینیم یا وقتی که با درون شهرو می گیرید بیشتر نظم و مدرنیته به چشم می خوره و جالبه این نظم کنار ترکیب جادویی درختا و رود ها، رویایی می‌شه.

در ایالت ایلینوی به Huck’s food and fuel رفتیم. غذا و سوخت هاک:

از وسایل خوارکی تا وسایل تزیینی. از پوشاک تا اسباب بازی برای بچه ها، تقریباً همه اون چیزایی که یه نفر در حین سفر ممکنه براش مسئله بشه رو جواب داده. جایی برای غذا خوردن. سرویس بهداشتی و پمپ بنزین. من تمیزی رو واقعا تحسین می‌کنم. و از شما یاد گرفتم که تمیزی باید همراه با کارایی باشه وگرنه دوام کوتاهی خواهد داشت.

قسمت biggswigg فروشگاه خیلی برام جالب بود و هم اینکه طراحی زیبایی داشت. جایی تو ایران همچین حالتی ندیده بودم که نوشیدنی رو به صورت سلف سرویس بفروشن.

پیش از این می‌گفتم واااو داشتن یه خونه‌ای که حرکت می‌کنه چه محشره! چقدر می‌تونی رها و آزاد سفر کنی.‌ خونه‌ات رو برداری، برونی و هرجا می خوای بری، حالشو ببری. هنوزم می گم محشره ولی از وقتی تراک کمپر رو دیدم می گم واااو داشتن اتاقی که حرکت می کنه و همه چی برای راحتی تو داره. سبک بال و سبک بار میندازی رو کولت و هر جا دلت می خواد می ری. محشره!!!

نکته‌ی مثبت دیگه اینه که وقتی پشت تراک می‌شینید به خاطر رانندگی خودکارش، راحت تر می تونید برامون صحبت کنید. هم اینکه لذت بردم که تراک خودش پله داشت و همچنین یه دسته داشت برای اینکه از پله بری بالا . هرچند قبلاً تو‌ سریال زندگی در بهشت نشونمون داده بودید و دیدن کاربردش حین سفر خیلی برام جذاب تر بود.

شهر سنت لوییس در ایالت میزوری! ما به دیدن gateway arch رفتیم که یه یادمان قوسی شکل که عظمت خیره کننده است منو واداشت ببینم ارتفاعش چقدره. ۱۹۲ متر.. واااو واقعا غوله. تقریبا نصف ارتفاع برج میلاد.

که استاد هم لایو شماره پنج رو اینجا ضبط کرده‌اند. خانوم شایسته وقتی فرمودید روزی این جاذبه رو از قاب دوربین استاد دیدید و الان دارید به صورت ملموس تر و بهتر تجربه اش می کنید. یاد احساس و ذوق شما افتادم زمانی که به دیدن خانه‌ی آبشار اون شاهکار فرانک لوید رایت هدایت شدید. تصویری که به صورت سیاه و سفید تو کتاب دیده بودید و هدایت برای تجربه و لمسش با تمام حواس از نزدیک.

تصاویری که از قاب دوربین استاد دیدید و هدایت برای تجربه و لمسش با تمام حواس از نزدیک. خداوند ما رو در مسیر توجه مون هدایت می کنه.

و مرور این اتفاقات این حرفتون که مطمئنم برای خیلی از شما همسفرام که این شهرو دارید از قاب دوربین می بینید در آینده این اتفاق می افته که با پای خودتون میاید تو این downtown و کنار این آرچ و خیلی خیلی ملموس تر و بهتر تجربه اش می کنید.. این حرف و قول شما برای ذهنم قوی تر و منطقی تر شد. من هم در مسیر توجهم هدایت خواهم شد به دیدن falling water و به دیدن gateway arch.

God bless you, lady.

God bless you, my dear master.

God bless my people, my country.

God bless America, a very beautiful country.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 148
    425MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

166 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اشکان ناصری» در این صفحه: 1
  1. -
    اشکان ناصری گفته:
    مدت عضویت: 1120 روز

    خدایا صد هزار مرتبه شکر.سلام عرض میکنم خدمت استاد و خانم شایسته . باعث افتخاره تو دوره ای با شرایطی زندگی میکنم که به این آگاهی ها دست پیدا کردم .

    میتونم احساس خوب رو در این فایلا با تمام وجود حس کنم . هنوز دو قسمت آخر سفر به دور آمریکا رو ندیدم ولی میدونم که قطعا تجربه فوق العاده ای هستش . امشب حس کردم که خدا هدایتم کرده تا اینجا باشم و احساس خوبمو با دوستان به اشتراک بزارم .منم یه نوجوونم که هنوز داره با خانواده زندگی میکنه و واقعا ناخواسته هایی در روزمرگیم بود که منو ضعیف کرده بودن.یه دو سه هفته ای بود که خودم رو فراموش کرده بودم . شده بودم عضوی از بدنه ی بی هدف و جنگ زده ی جامعه . ولی امروز وقتی فایل رایگان رمز پایداری نتایج رو که گوش میدادم نهیب خوردم که اشکان تو هنوزم میتونی مقابل شرایط منفی باییستی.

    تا همین 3_4 ساعت پیش احساس ضعف میکردم ولی بعدش احساس کردم ذهنم برای لحظاتی آروم شده و حس میکنم دارم به همون شرایط مثبت سابق برمیگردم.

    من بیزارم .از این که هر روز نابسامانی هارو توی ذهنم فرو کنن و بهم بگن توام همرنگ جماعت شو .

    ولی قول میدم و قسم یاد میکنم تا لحظه ای که امکان اعراض هست اعراض کنم. من طی سه هفته اخیر خیلی از لحاظ روحی و روانی شکست خورده بودم . یه سفر خانوادگی به تهران که جز اندک لحظات فوق العاده ای که واقعا از صمیم قلب از خدا سپاسگذارم بقیه اون سفر برام مثل یه عذاب شده بود.

    فامیل و خانواده تماما روی ناخواسته ها تمرکز داشتن و مدام گله و شکایت از انواع و اقسام مسائل روزمره که دیگه طی 6 روز من هم به نوعی انگار تسلیم این شرایط اسفناک شده بودم. در حالی که بهم میگفتن تو نبین تو نشنو واقعا نمیشد . شرایطی پیش میومد که نمیتونستم به فایلای استاد پناه ببرم.

    سعیم این بو دکه با تمام توان حالم رو خوب جلوه بدم ولی بعد سه چهار روز با وخیم تر شدن اوضاع و انواع و اقسام اتفاقات منفی که واقعا در عجبم که چطور متوجه اش نبودن که از کانون توجهشون میاد ویروس افکار منفی به منم سرایت کرد . من هم یک جوون 17 ساله ام که احساسی برخورد کردم و ضربه دیدم . به جوری که وقتی از اون سفر برگشتیم بعد ماه ها سیستم ایمنی بدنم که واقعا قوی شده بود به یکباره ضعیف شد.

    ناتوان شده بودم و در عرض یک هفته از 64 کیلو به 61 کیلو کاهش وزن رو تجربه کردم که این اتفاق برای من خیلی سنگین بود چون هدفم اضافه وزن بود و عضلاتم رو از دست داده بودم . سرما خوردگی و حالت تهوع داشتم و جوری بود که احساس میکردم اون قدرتو و اراده فولادینم به یکباره ریخته . از خدا صادقانه ابراز کمک کردم . من فهمیده بودم سپاسگذاری و خلوص نیتم صادقانه نبود برای همین خدا بهم فهموند ریشه تکرار افکار منفی چه بلایی به سرمون میاره .

    ولی خداروشکر الان که این کامنت رو برای دوستان مینویسم حالم خیلی بهتره و از زمانی که تونستم خودم رو ابراز کنم و حس وحالم رو احساس میکنم که واقعا رها شدم و همینطور تونستم برای شروع یک کیلو وزن اضافه کنم توی باشگاه و این روند ادامه داره تا همه چیز حتی بهتر از سابق بشه.من در همینجا و در حضور تمامی دوستانی که این پیام رو میخونن و در این مدار قرار دارن قول میدم که به نحو احسن شرایط رو بهتر از هر وقت دیگه ای کنم . فارق از اینکه در چه محدوده جغرافیایی هستم و چه تجربیاتی در جامعه به وجود میاد. “خدایا مارا به راه راست هدایت کن . به راه کسانی که نعمت دادی . نه به کسانی که غضب کردی. ”

    “الهی آمین”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: