فقط روی خدا حساب باز کن

سلام به استاد عزیزم، مریم جانم و دوستان خوبم❤️

دقیقا همین امروز که تو دل تضاد بودم هدایت شدم به این فایل، خدای من چی بگم از حکمت و بزرگیت، چقدر قشنگ جوابمو میدی🥺❤️

تقریبا یک هفته ای میشه که مدیرم ما رو مجبور کرده یه قرارداد زوری که کاملا غیرقانونی هست امضا کنیم و تهدیدش هم اینه که حقوقتون رو نمیدم. تو دل این تضاد کلی درس بود برام که میخوام اینجا بگم تا بیشتر به این باور برسیم که هر تضاد کلی درس برامون داره، راه حلش تو خودشه و الخیر فی ماوقع هست.

اول اینکه من خیلی توی رابطه با مدیرم اعتماد به نفس پایینی داشتم و معمولا درخواستام رو بهش نمیگفتم ولی وقتی جلسه گذاشتیم درباره قرارداد خودم شروع کننده صحبت بودم چون میدیدم همکارام هم ساکت نشستن، درسته وقتی صحبت میکردم صدام میلرزید، کلمات مناسب پیدا نمیکردم و مقداری دستپاچه بودم ولی خیلی از خودم راضی بودم و گفتم همین یه کار ساده که جرات کردم خودم شروع کننده بحث باشم و جلو مدیرم ایستادم و گفتم کار شما غیرقانونی و غیرحرفه ایه، کلی به رشد اعتماد به نفسم کمک کرد.

دومین درسی که برام داشت این بود که دنباله رو جمع نباشم، روزهای اول همکارام میگفتن نمیخواد حقوق بده پس ما هم امضا میکنیم، یا میگفتن وای ما اگر از اینجا بریم دیگه کار گیرمون نمیاد و از این صحبتای شرک آلود. اولش واقعا داشتم تحت تاثیر قرار میگرفتم😅 ولی نشستم فکر کردم گفتم اگر من نگران باشم حقوقم رو نمیده و زیر بار برم و قرارداد امضا کنم و یا اگه نگران باشم که کار گیرم نمیاد شرک ورزیدم و به قانون ذره ای عمل نکردم،(البته من مقاومتم برای کار پیدا نکردن خیلی کم بود چون قبلا هم که محل کارم رو عوض کردم دیدم که چقدر راحت کار گیرم اومد و محل کار جدیدم چقدر فوق العاده تر از قبلی بود، درواقع باورم درمورد پیدا کردن کار و فراوانی شغل خیلی خوب بود). اومدم پیام دادم به همکارام و با قاطعیت گفتم من امضا نمیکنم، یکی از همکارام گفت خانم راستی اگر ما همه امضا کنیم و فقط شما امضا نکنی یعنی شما تخطی کردی منم گفتم خدای من بزرگه و من زیر بار حرف زور و غیرقانونی نمیرم! خدای من باورم نمیشه فرداش که همکارام رفتن امضا کنن مدیرم چنان رفتار غیرحرفه ای کرده بود که اونا هم پشیمون شدن و اومدن تو تیم من، خدای من صدهزاربار شکرت برا این حکمت و بزرگی و همراهیت😍😍

این خانم هنوز حقوق ما رو نداده و چون دم عیده ما نمیتونیم از لحاظ قانونی کاری انجام بدیم و دو هفته ای شروع کارای اداری و قانونی به تعویق میفته ولی من اصلا نگرانش نیستم و میدونم تو این مسیر خداوند بهترین دست هاشو سر راهم میذاره تا من حقم رو بگیرم و حتما همینطور بوده که من از لحاظ فرکانس و مدار رشد کردم و باید از این مدیرم و همکارام جدا میشدم❤️❤️❤️

حالا دقیقا دیشب که یه کم ناراحت بودم بخاطر همین قضیه،با همسرم بحثم شد! چون میدونم قطعا بخاطر حال بد خودمه امروز اومدم واتساپمو بستم تا کسی حواسمو پرت نکنه و اومدم تو سایت، فقط فایل گوش دادم و سعی کردم در لحظه باشم و لذت ببرم! میدونم که با برنامه ریزی بی نظیر خدای خوب و بزرگم این تضاد هم میگذره و میره!!!

خدای خوب من صد هزار بار شکرت بخاطر این سایت، بخاطر استاد عباسمنش و مریم جانم و این آگاهی های ناب❤️❤️❤️❤️

امروز فایل فقط روی خدا حساب کن، نجات دهنده ی من بود، شکر ❤️