گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد

آزاده ی عزیزواستادگل ،سلام .

گفتگوی بسیارزیبایی بود،فقط یه کم منوسرخورده کردوبردبه گذشته ی خودم که چقدبی هدف وبی انگیزه زندگی کردم .واینکه توجه وتمرکزم روچ مسائل پوچی بوده .راسش هروقت یه کسیومی بینم که ازجنس خودمه وموفقیتهایی راکسب کرده ،حالم نسبت به خودم بدمیشه .

نمیدونم چه جوره که بعضی ازافرادازهمون دوره نوجوانی ،کلن متفاوتن واگه مثل آزاده جون دنبال رواهدافشون باشن که دیگه خیلی عالی میشه .آخه بعضی هااین استعدادهاوتوانی هارادارن ولی راه راگم میکنن ومسیراشتباهی رومیرن وبه چیزی نمی رسن وبعضی هامثل آزاده جون دنبال هدفشون میرن وبه موفقیتهای بالامیرسن .

خیلی خوبه که هرکسی بتونه خودش توانمندیهاشوپیداکنه .اکثرماهادوره نوجوانی یاحتی جوانی ،رابه بطالت می گذرونیم وفکرمیکنیم مهمم نیس چون هنوزخیلی فرصت داریم واین افرادباهوش هستن که ازاون روزهای طلایی ،بهترین استفاده رامی کنن ووقتی به سن بالاتررسیدن ،زودتربه خواسته هاشون میرسن .نه مثل من که ۴۳سالم شده ،تازه شروع کردم برای تغییرباورهاورفتارهای خودم .

البته این احساس الانمه .گفتم که لحظه ای بهم میریزم ولی نکات مثبت این قضیه رامی بینم واونم اینه که من دوتافرزنددارم وهردودوره ی نوجوانی هستن .سعی کنم به کارهاواهدافی که اونامیخان انجام بدن ،احترام بزارم وهمیشه تشویقشون کنم وازشون حمایت کنم .من تودنیای اونانیستم حتمن برای خودشون برنامه هایی دارن ،بایداجازه بدم که خودشون هرچیزی راتجربه کنن .آزادبزارمشون وجایی که کمک خاستن بهشون کمک کنم .

سعی کنم بچه هامودرک کنم وبه خاطرباورهاوتعصبات غلط فرهنگمون ،به اوناسخت نگیرم .

این حداقل کاری که میتونم برای جبران گذشته ی خودم کنم .

الان هم درحال حاضرباوجودخانه داربودنم ،سرم خیلی شلوغه وظاهرا،زندگی خوب ونرمالی دارم ولی خب خواسته های زیادی دارم که آرزوی رسیدن بهشونودارم وتومسیری که افتادم ،میدونم بهشون دست پیدامیکنم .همچنان صبورانه وباشکرگزاری روزانه وهدفگذاری وبرنامه ریزی و باتوکل وامیدبه خدای مهربون ، وهدایت خداوالبته کارکردن روی تغییرباورهام ،پیش میرم .دلم میخادمسیررودرست برم وجهان خودش چیزهایی که میخام رابهم بده .درخواستهای من فقط مالی نیستن خیلی اهداف بالاترووالاترازاین چیزادارم که دارم روی اونهاکارمیکنم .

انشالله هروقت به نتایج خوب رسیدم حتمن توسایت به اشتراک میزارم .

عجله نبایدبکنم من یه ساله دارم جدی روفایلهای استادکارمیکنم .بایدبه خودم زمان بدم تااتفاقات عالی تروبیشتری برام رخ بده.

منم استادراخیلی قبول دارم وایشون وخانم عزیزش ،الگوهای واقعی زندگی من هستن .میدونم اگه همین طورپیش برم ،منم حرفهاوتجربه های جالب وشگفت انگیزی دارم که تعریف کنم .من روهمه ی موضوعات دارم کارمیکنم هم باورفراوانی توهمه زمینه هاش .توروابط باهمسرم .ازلحاظ سلامتی .ارتباطم بامعبودم.روابطم بادیگران .روهمه ی این موضوعات با،جز،جز مباحثشون .

به قول استادنشونه هاوتغییروتحولهای زیادی دیدم ومی بینم ،منتهی نتایج بزرگ هروقت گرفتم درموردش می نویسم .یه موضوع مهم آرامش ودورشدن ازفضای فرکانسی منفی هستش که خداروشکراین اتفاق افتاده.

ازاستادوآزاده جون ممنون وسپاسگزارم که تجربه های قشنگشون رابه اشتراک گذاشتن .