مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
- “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
- شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
- قدرت احساس خوب؛
- کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
- راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
- قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
- قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD769MB49 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا45MB49 دقیقه
درود و عرض ادب:
به همه دانشجویان دانشگاه بین المللی ” جهان بینی زندگی ” .
سپاسگزار خداوندم که مرا به این مسیر الهی هدایت کرد و سپاسگزار استاد بزرگوارم ” استاد عباس منش” عزیز و یار مهربانش سرکار خانم شایسته و تمامی دوستان فرهیخته همفرکانسی که با اشتراک گذاری تجربیات خودشان همچون استاد عرشیانفر گرامی باعث غنی شدن هر چه بیشتر محتوای این سایت الهی میشوند.
به نظر من ، اگر کسی دنبال این هست ( چون تو کامنت های قبلی ام گفتم ) که چگونه میتوان نظیر راهی را که استاد طی کرده اند ، البته نظیر آنچه استاد طی کرده اند؟؟ چون طبق قانون خداوند که ” عدالت در تفاوت هاست نه در همسان بودن ” مانند افکار کمونیست ها ؟؟!!!
اگر دنبال الگو گیری جهت بهرمندی برای اهداف ، سلیقه و پر کردن و رسیدن به نیازهای درونی خودتان هستید ، من فکر میکنم ، مانند کتابهای آسمانی ، که بقول قرآن ” ما این کتاب و آیات را فرستاده ایم که تاییدی باشد برای همه آنهائیکه پیشتر فرستاده بودیم ” حجت را تمام کرده تا در دنیای پس از مرگ بهانه ای نداشته باشید که بگوئید ما بی خبر بودیم و کسی برای ما نیامد تا راه درست را نشانمان بدهد؛ چون در باز در قرآن آمده که نگهبانان دروازه های بهشت و جهنم از شما می پرسند ” مگر از خودتان پیامبر و کتاب نیامد چرا؟ مشرک شدید؟؟
یعنی به نظر من ، اگر کسی با جان و دل به این فایل های شماره های 700 تا 705 گوش جان بسپارد بقول استاد ، ” با گوش قلبش ” نه قلب فیزیکی که در قرآن بنام ” فؤاد ” آمده است نه قلوبهم یعنی مرکز دریافت الهامات .
متوجه میشوید همانطور که قبلا گفته ام ، یکی از تفاوت های آشکار و مهم استاد با سایرین و دلیل اینکه چنین نتایج درخشانی گرفته اند ، در این است که برعکس دیگران از جمله خودم ، ایشان با این قوانین شهودی که من اسم آنرا گذاشته ام ” جهان بینی زندگی ” هر لحظه به لحظه زندگیشان با آن زندگی میکنند ، یعنی به تعبیر دیگر کلیت وجودی ایشان ، درون و برونش چیزی فارغ از این قوانین نیست و پیدا نمیکنید، چون ایشان به آن ” شاه کلید واقعی ” که خداوند در وجود همه انسانها تعبیه کرده دست یافته اند !!!
البته تاکید میکنم ، این کلید را خداوند به همه انسانها داده و از همین بابت است که انسان را اشرف مخلوقات قرار داده ، چون قادر به تغییر سرنوشت خود و خلق آن به دست خود هستند.
اما چرا همه ما نمیتوانیم به یک درجه نتیجه بگیریم ؟؟؟
چرا بعضی ها آنقدر نتایجشان درخشان ، البته منظورم همان است که استاد همیشه به ان اشاره دارند یعنی ” پکیج ثروت ” شامل سلامتی ، آرامش ، روابط عالی، پول ؛ شهرت و غیره ،
پاسخ به این سوال مهم قبلا ، توسط کتاب آسمانی چون قرآن گفته شده ” بستگی به ایمان شما دارد ” همان جمله ای که جناب عرشیانفر در همین گفتگو هم به آن میپردازد که جزء مکررات استاد عباس منش بوده و هست یعنی ” IN GOD WE TRUST” .
یعنی همان که استاد همیشه به آن تاکید دارند و گفته شده اگر شما تمام محصولات سایت را بخرید و تمام دفترهای دنیا را هم پر کنید و بگویید من با سابقه ترین فرد این سایت هستم و….غیره قول میدهم که هیچ اتفاقی برایتان رخ نخواهد داد و شما فقط و فقط انبار اطلاعات هستید؟؟؟!!!
یعنی میرسید به جمله معروف استاد ” ایمانی که عمل نیاورد ” حرف مفت است ”
و مثل فیلم مارمولک که میگفت ” فل واقع ، من به این جمله ” که به تعداد آدمهای روی زمین ، راه رسیده بخدا وجود دارد، فکر می کنم که همگی باید کاری نکنیم و فقط بنشینیم و تا میتوانیم در مورد این جمله فکر کنیم ” .
بنظرم مثل خود من ، اگر کسی با گوش قلبش ، به این فایل های اخیر استاد گوش دهد ، تازه متوجه میشود که حرفی که استاد تاکید دارند ، یعنی حرکت با توکل به الله ، چه پیامدهای آشکار و چه تفاوت های شگرفی با تفکرات ذهنی و مغزی دارد.
یعنی ما در هر سطحی از زندگی که هستیم ، همانی هستیم که باید باشیم ، یعنی سطح زندگی ایی که الان تو درون آن هستی ، دقیقا طبق قوانین ثابت خداوند که استاد به آن تاکید دارند ، فرقی نمیکند که پامبر باشی یا یک فرد عادی ، تو برداشت کننده بازتاب ” جهان بینی زندگی ات” هستی و لاغیر.
چرا؟؟؟؟
چون کلیدی که خدا بشما داده ، به میزانی که به خداوند اعتماد داری !! درب های نعمت را برایت باز میکند و هر وقت بقول استاد در فر کانس های منفی مثل خشم ، غرور، تعصب ، حسادت ، شهوت زیاد ، غیبت ، قضاوت ، درغگویی و از همه اینها مهمتر ” ترس و حزن ” افسردگی و دل مردگی و بی انگیزگی بسر میبری ، نتایجت بتو میگویند ، درجه اعتمادت و نه اعتقادت ، کم بوده که چنین نتایجی گرفته ای و الان در این لحظه در این سطح از زندگی هستی !!!
من قبلا هم گفته ام ، اگر من به این سایت میگویم ” دانشگاه بین الملی جهان بینی زندگی ” به دو دلیل است.
اول آنکه تمام آنچه که هر کدام از ما در طول عمری که خدا بما داده از مدسه گرفته تا دانشگاه ، یاد گرفته ایم خیلی هنر کرده باشیم فقط به درد ” زنده بودن مان ” امرار معاش میخورد و در ابعاد بالا اگر دست یافتیم ، وسیله ای است برای آگاهی های ناب زندگی.
ولی یادمان باشد ، مانند قانونی که استاد به ان ایمان دارند هیچکدام آنها نمیتوانند در شما تغییر ی به وجد آورند و شما هم قادر به تغییر هیچ کس حتی بچه تان هم نیستید مگر اینکه خودتان بخواهید تغییر کنید؟؟!!!
که وقتی به زندگی خودم نگاه میکنیم ، دقیقا زمانی نتایجی خوبی گرفتم ، که با پا گذاشتن برروی ترسهایم البته با طی کردن فرایند تکاملی ، با حرکت و توکل بخدا انجام گرفته و هزاران بار اگر نتیجه نگرفتم فقط بخاطر عدم حرکت و با ترسهایم زندگی کردم.
من در کامنت های قبلی ام ، گفته ام .
اگر جنس ایمان و درجه ای از ایمان عباس منشی را جلوی چشمتان بیاورم که البته استاد در اینجا اشاره مختصری به ان کردند ، را بگویم که البته من هیچوقت چنین ایمانی الان هم در خودم نمیبینم و لی طبق اموزه های کلاسیک ” هر کسی که بیشترین ریسک را میپزیرد ، بیشترین سود را هم میبرد” که جنس آن از نوع دیگری است و قابل قیاس با این مباحث ناب نیست.که گفتم شما در دانشگاه یه شاخه از هزاران شاخه لازم برای زندگی را یاد میگیرید نه ، ” پکیج ثروت ” را.
اما آن درجه ایمان ، من قبلا گفتم ، نمیخواهد به 10 یا 15 سال پیش برگردیم و بگو ییم در آن سالها چند میلیارد در آمد ماهانه از طیق ” فروش محصولات تند خوانی ” که استاد داشتند ؟؟!!
برای اینکه ابعاد درست دستتان بیاید ، حدود سال 90 که دلار 1000 تومان بود ،؟؟؟!!
چند میلیارد همه نه بگویید ماهی یک میلیارد؟؟
با همین دلار 30 هزار تونی!!! 10 سال پیش همه نه هیم الان؟؟؟!!!
آیا منو شما ، انصافا ، چند نفر از ما حاضریم ، فقط و فقط بخاطر یک الهام درونی به همین راحتی که استاد در این فایل صحبت می کنند ، و دقیقا با حرکت و توکل بخدا ، بدون هیچ چشم انداز روشنی مانند ، زمانیکه اول یک جاده ای ایستاده ای که آنقدر مه غلیظ آنرا در بر گرفته ( نجواهای ذهنی ) که به هیچ وجه ، ته آن و جاده معلوم نیست بتو بگویند اگر میخواهی به موفقیت بالاتر برسی باید از ماشینی که اینقدر برایت راحتی و سرعت در طی کردن مسیر را داشت ، پیاده شوی و پای پیاده دوباره شروع کنی و وعده بدهند ، تاکید میکنم ، وعده بدهند که ما در این مسیر اگر قدم برداری بتو امکانات بسیار بهتری از قبل و ماشین قبلی میدهیم؟؟؟؟!!!!!!!
خوب ، بشنیم ، خودمان را قضاوت کنیم !!
آیا تاکنون چنین ایمانی بخرج داده ایم ، که بخواهیم نتایجی به بزرگی ، مثل استاد عباس منش بگیریم ؟؟
یادمان نرود وقتی استاد ، بجای مثال از حضرت ابراهیم و حضرت زینب و موسی و عیسی و یونس و محمد…. وغیره میگه آقا ، نمیخاد تضادی مثل سربریدن اسماعیل توسط ابراهیم را مثال بزنی ، بیایم عمل گرایانه ، در شرایط فعلی شما گوشه موبابلت بشکنه میای بگی ، حتما خیری در این هست که خدا میخاد منو بجای بهتری هدایت کنه ؟؟؟!!!
و از اونها انسانهای ماوراء طبیعی درست نکنیم ، که اگه تونسته خوب حضرت ابراهیم بوده ؟؟ منکه نمیتونم ،؟؟
برای همینکه استاد میگه تو فایل ، “من همیشه با این جمله مشکل داشته ، که آیا خدا پیامبران را انتخاب کرد یا پیامبران خدا رو پیدا کردند؟؟؟”
البته من اینو میخام ربط بدم به جمله ای که استاد در این فایل های ناب که واقعا قیمتی نمیشه روی اون گذاشت و در همین مباحث هست که نشون میده استاد بودن به ” کاغذ چاپ شده روی دیوار با مهر تایید ” دکتر فلانی از دانشگاه فلان ” نیست که بتونه درس زندگی بده ، اینجاست که ثابت میکنه ، استاد کیه؟؟ که چنین تفکر عمیق و نگاه عمیقی به مسائل داشته باشه؟؟ البته بت نمیسازم چون اساسا برای هیچ انسانی حتی پیامبرش هم چنین دیدگاهی ندارم ایشان خودشان هم چنین ادعایی هم ندارن ، اما از هر زاویه نگاه میکنم ویژه هستند.
اما نظر استاد ، که اعتقاد دارن ، پیامبران خدا را پیدا کردند ، دقیقا مثل جمله طلایی بود که در یکی از فایل هایشان گفتند ” که شما فکر میکنید که وحی ایی که به پیامبر نازل شد ، شد قرآن یا وحی ایی که پیامبر شنید، شد قرآن.
البته بقول خودشان ، ماحصل آن تفوت نمیکند چون شد قرآنی که در دسترس همه ماست اما، این دو با هم فرق دارد ، خدا باهمه انسانها با زبان احساس صحبت میکند اما چه کسی با قلبش گوش میکند یعنی همان مرکز و گیرنده الهام ، که این اراده و ایمان و قدرت کنترل نجواهای ذهنی را بگیرد ، و روی موج فرکانس الهام خدا کار کند تا فرکانسش را دریافت کند.
یعنی آفتاب دلیل آفتاب است ، یعنی این پیامبران بودن که خدا را پیدا کردند چون گوش کردند به الهامات .
و تمام افراد برجسته ، میدانند که طیف و گستره الهامات قابل قیاس با الهامات ذهنی و تجربیات نیست ،
نمیخواهد جای دوری بروید ، نگاه کنید که هر آنچه که باعث پیشرفت و گستردگی جهان شده ، ما میدون انسانهای دگر اندیش بوده ایم که دنبال حل کردن تضاد هایشان بوده اند و بس .
مثل استاد که بقول اقای عرشیانفر چند نفر همین الان حاضرند بروند توی پارک از سالخورده ها چنین سوالاتی بکنند که تجارب آن زندگی شان را تغییر دهد ؟؟
چه کسی سوالاتی مثل استاد که برشمردم از خودشان پرسیده؟؟؟؟؟؟
چه کسی با دست خالی حاضر شده بدون هیچ نشانه ایی ، شغل و درآمد و … غیره را که فقط بهم الهام شده کنار بگذارد؟؟؟؟
جنس این ایمان با جنس ایمان پیامبران چه تفاوت ماهویی دارد؟؟
فکر کنید؟؟؟
اما خبر خوب آنستکه ، که همه این توانایی را دارند البته ، عده ای که آگاهی از این توانایی ندارند که بقول استاد ما فقط میتوانیم برایشان دعا کنیم ، که باز هم نتایج این دعا بخود ما برمیگردد، عده ایی هم که آگاهی دارند مثل من با ترس هایمان زندگی میکنم که حرکت نمیکنند ، و عده ای که با آگاهی کامل با این قوانین زندگی میکنن و با کنترل ذهن در شرایط سخت باعث رشد زندگی و جان میشوند که بقول خود قران عده قلیلی وارد بهشت میشوند و بقول استاد 95 درصد مردم تو در و دیوارند؟؟؟!!
و به همین خاط معتقدم ، اگر گفته اند محمد (ص) خاتم پیامبران است و این کتاب اخرین کتاب اسمانی است .
تکرار میکنم که بقول کتاب ” ملت عشق ” اثر خانم الیف شافاک ، شمس تبریزی ها و مولاناها هرگز نمیمیرند و همه نیست اسمشان ” عزیز زاهارا اشاره رفته در کتاب” چیست چون همیشه میایند و میروند و این روند همچنان تا ابد باقیست، رساندن پیغام ” یکتا پرستی خداوند ” بر دوش کسانی مانند عباس منش افتاده که با خدای خودش عهد بست ، ” که میخواهد ابراهیم زمانه اش باشد ” که ما در عمل شاهد تغییر مسیر میلیونها انسان بواسطه آموزش های او هستیم ، نمونه اش خودم که همیشه با قرآن قهر بودم آما امروز اگر هر روز سوره ای و آیه ای را به زبان مادری نخوانم انگار چیزی را گم کرده ام که بسیار آرامش بخش قلب است.
و بقول قران ” در نهایت همان عده قلیل ، یعنی صالحان دنیا را به ارث میبرند”
مثل همیشه به نقظه ای رسیدم که دوباره بگویم ، کلام الکن و عاجز از سپاسگزای عمق این اگاهی های ناب است که هیچ ، تاکید میکنم هیچ قیمتی برآن نمیتوان نهاد. و فقط میتوانم دعا کنم .
” خدایا سپاگزار نعمت های توام که مرا در این مسیر الهی قرار دادی ، و امیدوارم تمامی همراهان این است الهی را همچنان در رها یکتا پرستی خودت نگاه دار.
و بقول جناب عرشیانفر ” استاد شما سر سفره نیت پاک و ایمانتان نشسته اید”
پاینده باشید.
بقول قرآن