گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
  • “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
  • شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
  • قدرت احساس خوب؛
  • کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
  • راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
  • قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
  • قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    769MB
    49 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا
    45MB
    49 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فرنگیس محمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2708 روز

    سلام استاد جان

    سپاسگزارم بابت این لایو زیبا

    این آگاهی هایی که رایگان نیست به رایگان در اختیار ما قرار میگیرد

    این قسمت نشانه امروز من بود برای شروع کار جدیدم

    از صبح حالت ذوق زده، با توجه به نشانه هایی که این چند وقت گرفتم و حرکت هایی که زدم،

    مدام از خدا به او می پرسیدم حالا چیکار کنم

    حالا بگو چیکار کنم ؟

    من قدم هام رو برداشتم سمت خودم درست کردم و کلی نشانه های عالی دریافت کردم ،ولی واضح تر به من بگو چیکار کنم؟

    من نمیدونم؟ من کسی رو ندارم،

    چشمم به دستهای تو امیدم به تو ست

    و جواب سوالم رو گفتم ،

    آروم باش ،در زمان مناسب گفته میشه ،هیچ عجله ای نیست

    فقط ارتباطت رو قوی تر کن

    در مورد اشاره ای که داشتید به بازی بچه های کوچیک ,میخواستم بگم پسر من, که کلی اسباب بازی داره ولی گاهی ساعت ها میشینه و با دوتا تسبیح بازی میکنه و مدام با خودش پچ پچ می‌کنه امروز گفتم امیر چطور میتونی این همه با این تا تسبیح بازی کنی؟ چه بازی انجام میدی،؟

    گفت، مامان من تصور می کنم این خداست و حالت دست و پا داره و به هر شکلی که بخوام در میارم و روبروم نشسته و داریم باهم حرف میزنیم خدا شاهده که دقیقا این حرف رو زد

    تاثیر قرار گرفتم که چطور آگاهی های به این نابی رو یادمون رفت

    چطور یاد مورن رفت از خدایی که در وجود ماست جواب همه سوال ها رو میدونه

    فقط باید آرامش داشته باشیم

    فقط باید به قلب مراجعه کنیم و به ذهنمان استراحت بدیم و ساکتش کنیم

    در این صورت چقدر زندگی زیبا خواهد بود چقدر آرامش خواهیم داشت چیزی که همیشه دنبالش بودم و به لطف این سایت و استادی مثل شما بیشتر اوقات در آرامشم،با خودم در صلح ام

    خدا رو شکر بابت وجود شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: