گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛
  • لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛
  • به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛
  • اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
    392MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

296 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 5
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَکَذَٰلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا ۚ مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَٰکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿5٢﴾

    و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی کردیم] روحی را [چون قرآن] از امر خود به تو وحی کردیم. تو [پیش از این] نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟ ولی آن [کتاب] را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم؛ بی تردید تو [مردم را] به راهی راست هدایت می نمایی.

    صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ ﴿5٣﴾

    راه آن خدایی که آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. آگاه باشید! که همه امور به سوی خدا بازمی گردد.

    =====================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم

    سلام به استاد شایسته جانم

    سلام به یاران توحیدی غارحرای من

    نامبرده با اینکه دیشب دیر خوابیده بود ولی از6/٧ صبح خدا بیدارش کرده،دیدی میخوای بخوابی انگار مغزت لجبازی کرده نمیزاره؟منم هی به خودم میگفتم بخواب بابا،کجا چه خبره؟ساعت ٢ خوابیدی ،6 پاشی چیکار؟ ولی قلبم می‌گفت خدا داره بیدارت می‌کنه برای چی مقاومت میکنی؟پاشو از برکت این وقت استفاده کن!

    این شد که روز من از ٧صبح شروع شد با قهوه و شیرینیِ صوت سوره ی حدید

    شکرگزاری و ستاره ی قطبی،خوندن نقطه‌ی های آبی قشنگم ودیدن نشانه ی روزانه،تموم کردن جلسه ٢ ثروت،و فایل الگوهای تکرار شونده ٧ که الان روی صفحه ی سایت هست و خوندن رد پای خودم در سال گذشته زیر همون فایل.

    و

    اینجا استپ خوردم!

    یهو به قلبم این درخواست اومد:

    خدایا من می‌خوام درآمد رو ٣برابر کنم،چیکار کنم بهم بگو!

    هدایتم کن!

    یک چرخی زدم توی سایت ودیدم منو برد سمت کامنت خانوم نورا که توی تاپ کامنت های محصولات امروز بود.

    یک سری گره ها توی مغزم باز شد!

    شروع کردم به حمله کردن به باورهای محدود کننده م.

    گوشی رو دستم و گرفتم و مثل برق و باد این جملات رو می‌نوشتم.

    تمرینم‌رو‌اینجا کپیش میکنم تا شاید به کار کسی بیاد!

    =====================================

    پول فقط توحید است.

    توحید فقط پول است.

    پول یک نیروی ماورایی از جنس توحید است.

    اگر توحید رو می‌خوام باید پول رو بخوام.

    اگر پول رو بخوام یعنی توحید رو می‌خوام.

    اگر توحید داشته باشی،یعنی پول ها دنبالت میان.

    چون توحید و پول هم فرکانس هستند همدیگرو جذب می‌کنند.

    توحید و پول یکی هستند،و جز جدایی ناپذیر همند.

    توحید بدون پول غیر ممکنه.

    پول بدون توحید غیر ممکنه.

    هرکس توحید رو میخواد یعنی پول رو میخواد .

    هرکس پول رو میخواد یعنی توحید رو میخواد .

    هرکسی بی پول تره،توحیدش کمتره،درنتیجه ایمانش کمتره،بخاطر ایمان کمش در مدار سختی هاست.

    هرکس پولش بیشتره،توحیدش بیشتره،در نتیجه ایمانش بیشتره،و بخاطر ایمان بیشتر در مدار آسونی هاست.

    رسیدن به توحید راحته،پس رسیدن به پول هم راحته.

    نمیشه توحید داشته باشی ولی پول نداشته باشی

    نمیشه پول نداشته باشی ولی توحید داشته باشی

    توحید =پول

    توحید=قدرت،نعمت،حال خوب،آسایش،آرامش،عزت،احترام،ایمان،روابط عالی،خوشبختی،یکتا پرستی،مدار آسانی ها،عبادت درست،احساس خوشبختی بی قیدو شرط،خلق زندگی دلخواه

    پس:

    پول=قدرت،نعمت،حال خوب،آسایش،آرامش،عزت،احترام،ایمان،روابط عالی،خوشبختی،یکتاپرستی،مدار آسانی ها،عبادت درست ،احساس خوشبختی بی قیدوشرط،خلق زندگی دلخواه

    خدا برای تموم بنده هاش توحید زیاد میخواد!

    توحید= پول

    خدا برای تموم بنده هاش پول زیاد میخواد !

    پول خواستن یعنی توحید رو خواستن

    هرکه پولش بیش،توحیدش بیشتر !

    هرکه پولش بیش،عشق و حالش بیشتر!

    هرکه پولش بیش!عبادتش مقبول تر!

    هرکه پولش بیش!به درگاه خدا مقربتر!

    هرکه پولش بیش!زندگی آسانتر!

    هرکه پولش بیش!عزت و احترامش بیشتر !

    هرکه پولش بیش!بندگی اش بیشتر !

    هرکه پولش بیش! آسانی اش بیشتر !

    توحید از پول جدا نیست،پول از توحید جدا نیست.

    اگر توحید رو میخوای باید پول رو بخوای !

    اگر پول رو میخوای یعنی توحید رو خواستی !

    خدا مشتاقه که بنده هاش توحیدی تر بشن!

    پس خدا مشتاقه که بنده هاش پولدار تر بشن!

    هرچقدر پولدارتر=معنوی تر

    هرچقدر پولدار تر=خداپسندانه تر

    هرچقدر پولدارتر=به خدا نزدیکتر!

    فقط ثروتمندان به بهشت می‌روند!

    فقط ثروتمندان به مقام رضای خدا میرسند!

    استاد میگه من فقط می‌خوام شاگردهایی رو ببینم که نتیجه مالی کسب کردن !

    خدا هم فقط بنده هایی رو میبینه که به ثروت رسیدند!

    خدارو میخوای باید خرما رو هم بخوای !

    خدارو میخوای باید ثروت رو هم بخوای!

    رضایت الله=داشتن ثروت و نعمت و خوشبختی !

    نارضایتی الله=فقر و کمبود و بدبختی !

    هرکسی که ثروتمندتر است،بهشتی تر است.

    توحید انرژیه پس پول هم انرژیه!

    با سختی پول در آوردن ،بی ارزشیست.

    پولی که به آسانی به دست بیاد ارزشمنده!

    پولی که آسون میاد موندگاره!

    پولی که سخت به دست میاد از دست می‌ره!

    =====================================

    بعد همون الهامم دوباره گفت برو فایل بنر سایت رو گوش کن،گفتم حاجی اینو ده بار گوش کردم!گفت برو!گفتم چشم!

    یکبار دیگه گوش کردن به صحبت های استاد،این گره های توی ذهن من رو باز تر کرد!

    اونجا که استاد از دیدن تغییرات زندگیش صحبت کرد که حتی سوار شدن یک مسافر خوش اخلاق تر یعنی نتیجه ای که جهان به تغییر باورهاش داده!

    گفتم همینه!من اصلا حواسم به تغییرات زندگی نیست،چون میگم تغییر نکرده و کانون توجهم روی کمبودهاست در نتیجه جهان نمیتونه تغییرات مثبت دیگه ای ایجاد کنه،و من فکر میکنم من هرچقدر دارم روی خودم کار میکنم،اون بیرون تغییر نمیکنه!نه این یک تله ست!نباید توش بیفتم !

    الان می‌خوام برای خودم یکم شرایط کاری قبل و بعدم رو مقایسه کنم و منطقی به ذهنم این تغییرات رو نشون بدم که به چه آسونی اتفاق افتاده !

    این منطق رو باید به ذهنم بدم:

    پس اگر انقدر آسووون این همه تغییر رخ داده،ازینجا به بعد به صورت تصاعدی آسونتر میشه،

    چون ذهن من به صورت پیش فرض پول بیشتر ساختن رو با تلاش بیشتر کردن مساوی میدونه،میگه پول بیشتر میخوای ؟بیشتر کار کن،و چون این یک اهرم رنج شده توی ذهن من،و میخواد ازش فرار کنه،پس نمیتونه به فرکانس ثروت دسترسی پیدا کنه.

    همه چیز ذهنیه!

    پول یک فرکانسه،ثروت فرکانسه،غیرمادیه.

    اینجوری نیست که ما توی ساحل باشیم و ماهی به سمتمون بیاد!

    ما باید بریم سمت دریا تا بتونیم ماهی بگیریم .

    ما باید این پیچ ذهنمون رو روی آهنگ ثروت تنظیم کنیم اونوقت آهنگ خود به خود پخش میشه!

    ما!

    ما باید فرکانسمون رو تنظیم کنیم!

    ثروت هست!

    بیش از نیاز کل مردم جهان!

    باران رحمت الهی همواره در حال بارشه!

    خودش میگه :

    وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ

    و اگر نعمت‌[هاى‌] خدا را شماره کنید، آن را نمى‌توانید بشمارید. قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.

    با چندتا تاکیید ؟

    وَإِنْاول آیه، إِنَّوسط آیه، لَ تاکید بیشتر در قبل ازصفت بخشنده بودن!

    بابا کجا دنبال چی میگردی؟

    ثروت داره بالای سرت داره می‌باره!

    مثل باران !

    تو ظرفت رو بزرگتر کن!

    تو دریافتش خواهی کرد!

    به تو عطا خواهد شد!

    وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ!

    و پروردگار تو به زودی به تو چندان عطا کند که تو راضی شوی

    من دورت بگردم که اینجام با تاکیید داری ذهن منطقی منو آروم می‌کنی خدا!تو چقدر قشنگی !چقدر مهربونی!

    من عاشقتم باشه؟!

    برم برای نوشتن تمرین از تغییرات مثبت زندگیم :

    =====================================

    تغییرات محیط کار:

    سابق :

    من قبلاً توی محیط icu و اورژانس بیمارستان کار میکردم و کارم پرستاری از مریض های بدحال بود و توی بدترین شرایط آدم ها باهاشون سروکار داشتم،همه ش صدای جیغ و گریه بود،فضای قدیمی بیمارستان،بوی نامطبوع،همکاران نامناسب،آدم هایی با مشکلات مالی،همه ش درگیر قسط و وام و چک،همه ش شکایت از روزگار و بی پولی،آدم هایی که احساس قربانی شدن داشتن،زیرآب همو میزدن،چشمشون به دست رئیس بود،جلوی رو آدم ها یک چیزی میگفتن،پشت سرشون یک چیز دیگه،همه ش گلایه،همه ش نارضایتی،همه ش درگیری

    فعلی:

    مراکز تجاری و مال های بی نظیر کیش،فروشنده های بینهایت مهربون،خوش اخلاق ،ثروتمند و توحیدی،همه جا خنک و خوش بو،صدای خنده وشادی و آهنگ های شاد،ارتباط من با آدم ها در بهترین حالتشونه،اومدن خوش گذرونی و تفریح و عشق و حال،همه شون پولدارن،همه شون خالق زندگیشونن،پر از احترام ،پر از عشق،کلا یک دونه همکار دارم اونم بینهایت توحیدی و انسان شریفه

    =====================================

    تغییرات ساعت کاری :

    سابق:

    قبلا باید در ماه ١٧٠/٨٠ ساعت کار میکردم تا موظفیم پر میشد،اضافه کاری اجباری بود،شیفت هام در گردش بود،صبح،عصر،شب،صبح و عصر باهم،(شب شب)

    درخواست برنامه ی ماه بعد باید تا بیستم ماه قبل داده میشد،آیا با مرخصی موافقت میشد یا نمیشد!اگر کار فوری پیش میومد شانس میاوردی میتونستی شیفتت رو جا به جا کنی،وگرنه هیچ،حتی اگر مریض بودی باید میومدی سرکار!

    فعلی:

    الان هروقت دلم بخواد میرم سرکار،هروقت دلم بخواد برمی‌گردم ،کلا در روز دوسه ساعت هم کار نمیکنم،اینکه کدوم مرکز تجاری برم دست خودمه،چه ساعتی برم دست خودمه،چقدر توی یک فروشگاه بمونم دست خودمه،حتی اگر نخوام یک روز برم هیچ مشکلی نیست.

    =====================================

    تغییرات ماهیت شغل :

    سابق :

    پرستاری در بخش icu و اورژانس کودکان تزریقات،داروها،برقراری راه وریدی،cpr،ساکشن،راند مریض ها،تغییر پوزیشن،نوشتن گزارش های طولانی،عضو تیم کد cpr،همراه با ویزیت پزشک و اجرای دستورات،تحویل درست بیمار از گزارش ،پرونده،بالین به شیفت بعد!

    فعلی:

    کارشناس محصولات شرکت،آموزش به فروشنده های سطح جزیره برای فروش درست محصولات به فروشنده ها

    =====================================

    تغییرات صاحب کار :

    سابق :

    کارمند دولت

    رئیس های محل کار به ترتیب :

    مسئول شیفت،استف،هدنرس،سوپروایزر،سوپروایزر آموزشی،مترون،رئیس بیمارستان ،رئیس بخش،پزشک مقیم،سوپروایز کنترل عفونت،مدیر بیمارستان و …

    فعلی:

    یکی یک دونه! مدیر عامل توحیدی دارم شاه نداره :))))

    هیچ کاری هم باهام نداره،فقط آخر شب دوخط گزارش کار براش میفرستم من به فلان جا ها سر زدم!اونم بلااستثنا میگه خسته نباشید با شکلک تشکر!اگر ماهی یکی دوبار زنگ بزنه،اونم برای اینکه ارتباطش رو حفظ کنه یا میخواد یک خیری برسونه و یک دلگرمی بده،همین.

    =====================================

    تغییرات نگرش آدم های اطرافم :

    سابق :

    وقتی از فریدونکنار رفتم گرگان،چه همکارهای سابقم ،چه جدید همه میگفتن تو دیوونه ای،این چه کاریه،گند زدی به زندگیت،٨سال icu کار بودی،اومدی اورژانس کودکان،مغز خر خوردی؟برگرد سرجات،عقل نداری این چه کاریه،خونه رو ول کردی رفتی توی اتاق زندگی می‌کنی …

    فعلی:

    بارها و بارهاو بارها از همه تحسین شنیدم،از انسان های ثروتمند و متمول که هرچیزی که شاید الان آرزوی من باشه،الان امکانات معمولی زندگی اوناست.

    خانومی که فقط اجاره ی مغازه ش ١٢٠ میلیون در ماهه بهم میگه تو واقعا کار بزرگی کردی،تو بینظیر عمل کردی،واقعا تحسین برانگیزی

    یا خانوم ثروتمندی که فروشگاهش نصف خونه ی منه و صرفا یک فروشگاه باز کرده از روزمرگیش دربیاد،همین دیشب بهم گفت ما بچه بودیم بخاطر شغل پدرمون خیلی مهاجرت میکردیم ،توی ذهن من مهاجرت یک کارمردونه بود،داشتم به شما فکر میکردم که تنهایی مهاجرت کردی واقعا تحسینت کردم و ذهنیتم تغییر کرد،الان که فهمیدم از شغلی که توش مستر شده بودی هم اومدی بیرون دیگه اصلا نمی‌دونم چه جوری تحسینت کنم!

    =====================================

    محل زندگی:

    سابق :

    شمال ،گرگان،یک اتاق توی خونه ی مادربزرگم،یک شهر به نسبتا خوب با امکانات معمولی

    فعلی:

    خونه ی مستقل توحیدی خودم

    جزیره ی زیبای توحیدی کیش

    پر از ثروت و نعمت و فراوانی ،محیط شهری فوق العاده،سکوت و آرامش ،فرهنگ ترافیکی بالا،مردمان بی نظیر و مهربان،پر از تفریح و سرگرمی و لذت

    =====================================

    با اینکه من واقعا خیلی خلاصه و‌کلی از تغییرات نوشتم ولی واقعاالان وقت اینکه مثل استاد بشکن بزنم و بگم:

    ایول،ایول!

    قانون داره جواب میده

    من باید با تعهد بیشتری ازین قانون استفاده کنم.

    خدایاشکرت!برای تموم قوانین ثابت جهان شکرت!

    برای این همه نور هدایت شکرت !برای این همه انسان های شایسته ی زندگی شکرت!خدایا برای همین لحظه ،همین ساعت،برای همین باز شدن قلبم به سمتت …ازت ممنونم خداااااا

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾

    آیا سینه ات را [به نوری از سوی خود] گشاده نکردیم؟

    وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾

    و بار گرانت را فرو ننهادیم؟

    الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾

    همان بار گرانی که پشتت را شکست.

    وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾

    و آوازه ات را برایت بلند نکردیم؟

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾

    پس بی تردید با دشواری آسانی است.

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾

    [آری] بی تردید با دشواری آسانی است.

    فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾

    پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری بپرداز

    به وقت صلات در میانه روز

    وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ

    و صلات را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپا دار، که یقیناً نیکی ها، بدی ها را از میان می برند، این برای یادکنندگان تذکّر و یاد آوری است.

    استاد های عزیزم ازتون ممنونم!

    دوستون دارم از روشنی قلبم!

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    از جنوب ایران به شمال فلوریدا

    جزیره ی زیبای توحیدی کیش

    سعیده در پی معرفت و خود شناسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 208 رای:
  2. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ ۖ وَأَسَلْنَا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ ۖ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَمَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿١٢﴾

    و باد را برای سلیمان [مسخّر و رام کردیم]، که رفتن صبح گاهش [به اندازه] یک ماه و رفتن شام گاهش [به اندازه] یک ماه بود؛ و چشمه مس را برای او روان ساختیم، و گروهی از جن به اذن پروردگارش نزد او کار می کردند، و هر کدام از آنان از فرمان ما سرپیچی می کرد از عذاب سوزان به او می چشاندیم.

    یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاءُ مِنْ مَحَارِیبَ وَتَمَاثِیلَ وَجِفَانٍ کَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِیَاتٍ ۚ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا ۚ وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ ﴿١٣﴾

    براى وى هر چه مى‌خواست از بناهاى بلند و تندیسها و کاسه‌هایى چون حوض و دیگهاى محکم بر جاى، مى‌ساختند. اى خاندان داود، براى سپاسگزارى کارى کنید و اندکى از بندگان من سپاسگزارند.

    =====================================

    سلاااام به استاد عباسمنش عزیزم

    سلام به استاد شایسته جانم

    سلام به رفیق های نازنین غار حرای من

    سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به قلب سلیم همتووون!

    پنجم مرداد ماه ١4٠٣

    خداروصد هزار مرتبه شکر،برای فرصت یک روز بندگی دیگه،خدایا ازت ممنونم که یکبار دیگه منو به راه راست منحرف کردی:))) دیدین ماشین میخواد بره جاده خاکی همون اولش خِر خِر صدا میده؟اگر هوشیار باشی همون موقع فرمون رو میچرخونی،مسیر قانون هم اینجوریه،اگر خوب روی خودت کار کنی،با اولین خِرخِری که شنیدی سرررریع به پای فرمون میشی که برگردی توی مسیر !

    میشه همون داستانی که استاد گفت،تا میفهمی اوضاع الان عالیه ولی عالی‌تر نیست،سریع میفتی به فکر چاره!

    وگرنه اگر حواست نباشه ،جاده خاکی چیه،میری تو دره،بعد اگر زنده بمونی باید منتظر امداد خودرو باشی تا بتونند بیارنت بیرون!

    خداروصد هزار مرتبه شکر تا اینجای کار که تونستم خوب این ماشین رو مهار کنم،نزارم کار به امداد خودرو برسه،بخشی ازین مدیریت کردن خوب فرکانس ها هم بخاطر این صلات های توی سایته،هرچقدر بیشتر اینجا فعال باشم اصلا انگار این ماشین می‌ره روی سیستم هندزفری درایوینگ.

    منم آهنگ میزارم و میزنم و می‌رقصم و از مسیر لذت میبرم و ماشین هم خودش راحت می‌ره به سمت مقصد!

    خداروشکر،خداروشکر که امروز رهاترم،تسلیم ترم،سپاسگزار ترم و دارم تلاش میکنم بیشتر تو جاده آسفالت بمونم.

    برای یک ماه تابستون،به خودم برنامه ی لیزر فوکس دادم تا الان خیلی هم خوب عمل کردم،و انشالله در ادامه هم با همین انرژی پیش میرم و سدها رو میشکونم.

    به قول اون آهنگه:

    من از دم شکستم هر سدی که جلوم بود

    یه جاهایی رفتم که قبل من پلمپ بود

    اصلا نذاشتم دلگیر شه روزگارم

    چون قصد نداشتم هیچ موقع کم بیارم

    این فایل بی نظیر رو دیروز چندبار گوش کردم و صحبت های استاد رو توی دفترم یاد داشت کردم و با هر تیکه ی این صحبت ها قلبم روشن و روشن و روشن تر شد !

    خیلی باحاله دیگه خداوکیلی ،اینطورنیست؟

    اینکه انقدر ایمان داشته باشی قوانین موی لای درزش نمیره،هیچ اشتباهی رخ نمیده،هرگز نمیشه که از مسیر قانون پیش بری و نتیجه نگیری.

    به قول استاد پات روی زمین سفت باشه و بدونی اگر این مسیر رو بری حتما به نتیجه میرسی،مثل اون خبرنگار که از فضانورد پرسید شما مطمئنید که با همین فرمون برید فضا،با همین فرمون برمیگردید زمین؟!

    اون فضانورد هم این پاسخ قشنگ رو بده:

    Physics doesn’t change

    من جای اون فضانورد بودم گلوم رو صاف میکردم و باااا صووووت میخوندم :)))

    ( در سبک صوت عبدالباسط خوانده شود لطفا!)

    أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا

    :))))))))))))))))))))))))

    خدایا شکرت که اون روی مسخره بازیم رو آوردی بالا:)همینو دوست دارم،ول کن بابا ،به من چه اون بیرون چه خبره،یا به قول استاد به من چه که توی زندگی بقیه داره چه اتفاقی میفته؟اونیکه مهمه اینکه من دوست دارم توی زندگی من چه اتفاقی بیفته!

    اوضاع از قبل بهتره؟خدااااروصدهزار مرتبه شکر!بهترم میشه!قانون داره جواب میده!من باید بیشتر روی عمل به قانون کار کنم!

    استاد ازت ممنونم بی نهایت برای این کلام وحی منزل شما،از استاد شایسته ی عزیزم ممنونم که با قلب سلیمش فایل هارو به موقع آپلود می‌کنه ،از خودمم سپاسگزارم :) که جام رو روی دوش خدا حفظ کردم و هم آهنگ با جریان هدایت دارم پیش میرم.

    امروز براش نوشتم پسر!

    من سه تا چیز ازت می‌خوام فقط!

    توی این سه تا مورد کمکم کن!

    بقیه ش با خودم :)

    یک!

    بهم قدرت سپاسگزاری بیشتر بده!

    دو!

    کمکم کن هر روز بیشتر از دیروز ،تسلیم تو باشم و جز چشم هیچ چیز دیگه به زبون نیارم.

    سه!

    بهم قدرت زندگی در لحظه رو عطا کن،که به فردا فکر نکنم و فقط این ٢4ساعت رو درست زندگی کنم.

    باتشکر از پاسخ‌گویی ٢4 ساعته شما با شماره ی تماس ادعونی استجب لکم :)

    آها یک چیز دیگه هم گفتم بهش،گفتم ببین تو بیرون از من که نیستی،خودت گفتی توی قلب منی وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ

    دیگه خودت به ضعف و ناآگاهی و احساسات من آشنایی ،فرمون دست خودته،خلاصه هم منو ببخش و هم من رو با تموم اشتباهاتم بپذیر که جز تو هیچ پناهی ندارم .

    خداروشکر که همیشه در توبه و برگشت بهش بازه و کسی لای در نمیمونه:)

    ازینجا به بعد می‌خوام صحبت های استاد رو که توی دفترم نوشتم توی این کامنت مکتوب کنم ،هم برای تاثیر پذیری بیشتر ذهنم و هم بعدها بتونم راحت بهش دسترسی داشته باشم و ازش استفاده کنم .

    به امید الله مهربانم .

    ===================================

    تفاوت آدم های موفق و سوپر موفق:

    این قانون رو بارها و بارها به یاد بیار:

    جهان در هرلحظه،داره با فرکانس های من،با فرکانس های این لحظه ی من،لحظه ی بعد من رو خلق می‌کنه!

    جهان اطراف من یعنی:آدم های اطراف من،شرایط اطراف من،ایده های اطراف من،موقعیت های اطراف من،آنچه در حول و هوش من اتفاق میفته

    هرآنچه که اتفاقات آینده ی من هست و اطراف من هست====>داره با فرکانس های این لحظه ی من،درآینده خلق میشه!

    بنابراین خیلی مهمه که من در هر لحظه آگاه باشم که دارم توی چه مسیری حرکت میکنم.

    این موضوع باید در اولویت و همیشگی باشد!

    ===================================

    ویژگی مهمی که باید در خودمان ایجاد کنیم:

    سعی کنیم همیشه از قبلمون بهتر باشیم،سعی کنیم قبل ازینکه جهان چک و لگد هارو بزنه،خودمون را بهتر کنیم!سعی کنیم!

    در این صورت:اوضاع فقط میتواند بهتر شود!

    این دلیل اصلی عالی یا خیلی عالی پیش رفتن زندگی استاد در شرایط عاطفی،مالی،سلامتی آرامش ،معنویت و… است.

    ===================================

    در زمانی که نتایج عالی هست ولی خیلی عالی نیست:

    اینجا باید بفهمیم که باید شرایطمان را بهتر کنیم و عالی تر کنیم.

    بخاطر همین استاد همیشه میگه:

    من باید حرکت کنم،باید افکار درست داشته باشم.

    سعی کنیم همیشه در حوزه ی کاری،در حوزه ی روابط،حوزه ی کار کردن روی باورهامون،انقدر کار کنیم که واقعا وقت نداشته باشیم هیچ کار دیگه انجام بدیم!

    این چیزیه که داره نتایج رو بزرگ و بزرگتر می‌کنه و این اون مسیری که ما باید طی کنیم.

    و بعد وقتی نتایج پیش میاد

    به جای اینکه مغرور بشیم،یا بیفتیم توی روزمرگی:

    به خودمون بگیم ایول!ایول!

    قانون داره جواب میده!

    حالا من با تعهد بیشتری ازین قانون استفاده کنم

    اگر سپاسگزاری داره جواب میده،با تعهد بیشتری از سپاسگزاری استفاده کنم

    ===================================

    صبر به معنی این نیست که ما یکسری تغییرات رو روی خودمون انجام می‌دیدیم و هیچ نتیجه ای هم به وجود نمیاد وما باید صبر کنیم.

    اصلا جهان اینجوری عمل نمیکنه …

    به محض اینکه ما تغییر میکنیم=شرایط تغییر میکند!

    ممکنه تغییرات به اندازه ای که آرزوی ماست نباشه.

    اما به اندازه ای که ما تغییر میکنیم جهان تغییر می‌کنه.

    بچه ها این مورد رو فراموش نکنید:

    وقتی میری جلوی آینه و دستت رو میبری بالا!

    آینه کی دستشو می‌بره بالا ؟!

    همون لحظه دستشو می‌بره بالا ؟!یا با دوساعت تاخییر دستشو می‌بره بالا ؟!

    جهان اینجوری عمل می‌کنه!

    جهان دقیقا همینجوری عمل می‌کنه

    اگر تو! انقدر@@تغییر کنی!

    جهان هم انقدر @@تغییر میده نتایج زندگیتو!

    کِی؟!

    همون لحظه!همون لحظه!

    مشکل چیه ؟!

    مشکل اینکه افراد انقدر @@ تغییر میکنند.

    و بعد می‌خوان جهان انقدر@@@@@@@@@@براشون تغییر کنه!

    بعد چون انقدر تغییر نمیکنه،فکر میکنند جهان تغییری نمیکنه!

    جهان داره تغییر می‌کنه !

    کِی ؟!

    همون لحظه! به اندازه ای که تو فرکانس هات و باورهای داره تغییر می‌کنه!

    که البته تغییرات بزرگتر همیشه :

    در عملکرد تو!

    در شخصیت تو!

    در رفتار تو!

    خودش رو بروز میده.

    به همون اندازه،جهان همون لحظه،جهان تو،جهان اطراف تو تغییر می‌کند

    همون لحظه،به همون اندازه

    بنابر این نیست که بگم من روی خودم کار میکنم و بعد !صبرررررررررر میکنم!

    (اینجا همه دست بزنید لطفا)

    منم رفتمو صبر پیشه کردم

    هی صبر هی صبر بازم صبر

    تا تو قلب سنگت پیشه کردم

    نه !

    من میام تغییر میدم خودم رو!و همون موقع نتایج تغییر می‌کنه!

    =====================================

    چرا من برخلاف بقیه ی بچه ها،گول این صحبت رو نخوردم که چرا من تغییر کردم ولی جهان من تغییر نکرد؟!

    چون من از همون اول فهمیدم،من توانایی تغییر به یک مدار خیلی بالاتر از مدار فعلیم رو ندارم

    من میتونم یک ذره بهترش کنم!

    بعد یکذره روی خودم کار میکردم،همون موقع مسافر بعدی که سوار میشد،یک درجه از مسافر قبلی بهتر بود!

    بعد من می‌دیدم اینو!

    میگفتم این مسافر که همین الان من دارم این صحبت هارو میکنم سوار شد،مسافر خوش اخلاق تری از قبلی بود!

    بله! یک میلیارد تومان رو توی زندگیم نیاورد اون مسافر—–>منم اندازه یک میلیارد تومان تغییر نکرده بودم!

    =====================================

    درمورد مسائل مالی:

    بعد از بررسی فرکانس ها از نظر مالی فهمیدم من به صورتbase و پایه در مورد مسائل مالی،باورهای نادرستی دارم.

    من به صورت بنیادین همون باور های قبلی رو دارم.

    همون باور کمبود

    همون باور آدم های ثروتمند میرند جهنم و هرچقدر ثروتمند تر شوی،از خداوند دورتر میشوی

    و…

    از فردای همون روزی که من روی باور های مالیم کار کردم!

    نتایج بهتر شد!

    مسئله اینکه درمورد مسائل مالی:

    همیشه توقع ما خیلی بیشتر ازونی که داریم کار میکنیم

    درمورد مسائل مالی،همه ی ما یک توهمی داریم.

    مثل این میمونه که مثلا یک دونه بیل میزنیم،و انتظار داریم با همون یک دونه بیل،ساختمون درست بشه!

    منم توقعم بیشتر بود ولی واقعیتش این بود که به اندازه ای که تغییر کردم،نتایج داشت تغییر میکرد،درآمد داشت بیشتر میشد.

    ذهن منم هر روز چرت و پرت می‌گفت،منم هی آگاهانه بهش میگفتم و باز ذهن چرت و پرت می‌گفت و من باز …

    یک جنگ و جدال همیشگی بین من و ذهنم بوده و هست! و خواهد بود!

    ولی واقعیت اینکه،نتایج داشت بهتر میشد ولی من دوست داشتم خیلی بهتر بشه،درحالیکه نمیتونستم باورهام و عملکردم رو یکدفعه خیلی بهتر کنم

    بعد اومدم باورهام رو عوض کردم.

    درنتیجه:

    عملکردم عوض شد

    مسئولیت کل کسب و کارم رو برعهده گرفتم

    و گفتم :

    من باید حل کنم مسائل رو،نباید فرار کنم،نباید آشغال هارو بریزم زیر مبل!

    و بعد :

    نتایج بهتر و بهتر شد

    بنابراین اون تیکه ای که بچه ها دارند فکر میکنند که من دارم تغییر میکنم ولی نتایج تغییر نمیکرده،و منم رفتم صبر پیشه کردم رو باهاش مخالفم! نه!

    به اندازه ای که تغییر می‌کنی!

    در همان لحظه

    جهان دارد به شما تغییرات را نشان میدهد!

    در همان لحظه!

    اما به این دلیل که

    تو نمیتونی خیلی تغییر کنی!

    نتایج هم یکدفعه تغییر نمیکنه!

    =====================================

    آقاااااا،این همین آگاهی های ارزشمند رو بگیرو باور کن و به قول استاد برو صفااااا کن برای خودت !

    نوشتن این کامنت از صبح توی خونه شروع شد،بعدش که میخواستم برم سر کار ،قلبم گفت دفترت رو ببر همراه خودت اونجا وقت داری ادامه ش بدی،منم لبیک گفتم. و همینم شد خداروشکر

    خیلی دلم میخواست این کامنت رو ادامه بدم ازونجا که نشانه ی امروز من روانشناسی ثروت بود ،دلم میخواست چندتا الگوی آدم های ثروت که این چند روز دیدم رو بنویسم ولی دیگه جریان هدایت یاری نمیکنه،یکم خواب آلودگی داره تمرکز منو میگیره .خداروصدهزارمرتبه شکر برای قانون سلامتی و قدرت جسم و انرژی های آزاد شده،با اینکه من خیلی درست به قانون سلامتی عمل نمیکنم از نظر ورزش و حجم پروتئین دریافتی و مکمل ها …ولی کلا در ٢4ساعت 6/٧ ساعت می‌خوابم و زمان باقی مانده همه ش سوده وسوده و سوده

    استاد عزیزم ازت سپاسگزارم و دعا میکنم کامنت های بعدیم از نتایج بزرگتر و قشنگتر از قانون باشه…

    فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ

    پس صبر کن که وعده خدا حق است. مباد آنان که به مرحله یقین نرسیده‌اند، تو را بى‌ثبات و سبکسر گردانند.

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    جزیره ی زیبای توحیدی کیش

    سعیده در پی معرفت و خودشناسی

    پ.ن: اگر دیگه کامنتی از من روی سایت نیومد احتمالا در اثر این گرما و شرجی جزیره ،یا ذوب شدم ،یا تصعید شدم رفتم هوا :)ازین دوحالت خارج نیست :)

    جنوبی های عزیییییز!

    چه خبرتوووووونه؟

    چه خبررتوووووووووونه؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 212 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    شهرزاد قصه ی گوی من سلام

    سلام و سلامتی و نور و عشق و‌رحمت الله رو از روشنی قلبم،کرووور کررررور برات میفرستم الهی که به قلب سلیمت بشینه!

    خداروشکر برای تک به تک تحسین های قلبی من،وقتی که روی روانشناسی ثروت کامنت میزاشتی و من میخوندم و لذت میبردم و نتنها توی قلبم تحسینت میکردم که با بقیه هم از مسیر پیشرفتت میگفتم و این انرژی رو مثبت ترش میکردم.

    قانون اینجوری کار میکنه،اون تحسین های قلبی من شده الان نقطه های پربرکت آبی تو،بیزنس وومن توحیدی سایت استاد.

    بینهایت ازت ممنونم و نمیدونی چقدر از ادوایس هات استفاده کردم.

    دعا میکنم این هم مداری کامنتی برسه به دیدارت در بهترین زمان و‌مکان ..

    شهرزاد جانم چندروز پیش یک کامنتی ازت خوندم درمورد عشق ومودت همون موقع قلبم گفت اینو به شهرزاد بگو و‌منو گذاشتم در بهترین زمان پیغام رو بهت برسونم.

    شهرزاد عزیزم کمترین فایده ی دوره ی عشق ومودت ایجاد یک رابطه ی عاطفیه درسته،کاری که دوره ی عشق ومودت باهات میکنه اینکه کل آدم هارو به خدمتت درمیاره،چنان صلح درونت رو با نور الله پر میکنه که به خودت میای میبینی نتنها همه بی دلیل عاشقتن که میخوان یکاری برات انجام بدن.

    راستی بعد این دوره دیگه ازون گور به گوری هام خبری نمیشه :))))

    عاششششششقتم من!

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان از محیامال کیش برای چرخیدن به دور سرت

    به امید دریافت یک نقطه ی آبی پربرکت دیگه ای ازت

    در پناه نووور باشی همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  4. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَالْعَصْرِ ﴿١﴾

    سوگند به عصر

    إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾

    [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است؛

    إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾

    مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایی سفارش کرده اند.

    =====================================

    حمید حنیف عزیزم سلام

    انرژی زیادی من رو هدایت کرد برای فرستادن یک موشک قرآنی در حد سطل پلاستیکی سعیده،بدون فوت وقت میرم سر وقت یک قطره از اقیانوس آگاهی های قرآن …

    هدایت قرآنیم،بعد نماز ظهر داستان صالح پیامبر و ناقه و نجاتش بود در سوره ی هود،باید اعتراف کنم هربار به این صفحه هدایت میشدم سرسری می‌گذشتم،این بار یک آیه توی صفحه بهم چشمک زد:

    فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ

    چیزی که به چشم من اومد اون نجات خداوند از سمت رحمتش بود،فارغ از سیستم و عدالتش !

    ببین قانون مدار ها درسته،سیستم بی عیب و نقصه درسته،هرکسی نتیجه ی اعمال خودش رو میگیره درسته ،اما یک نکته ای هست به اسم رحمت خداوند که بر عدالتش پیشی گرفته!

    این امیدواری آدم رو صد هزار برابر می‌کنه ،چطور؟

    اینطور که نمیشی روی عقل خودت حساب کنی بگی من امروز ٢ ساعت روی باورهام کار کردم ،پس ٢ تا پله اوضاع بهتر میشه .این کار سیستمه!

    اما توحید ،ایمان به الله ،ایمان به غیب ،توکل و امیدواری باعث میشه شما به رحمت خداوند دسترسی پیدا کنی،رحمتی فراتر از عدالت و سیستم !

    بیا بریم بقیه ی آیه های نجات پیامبران توی سوره ی هود رو ببینیم:

    قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ ۚ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ(4٣ هود)

    پاسخ نوح به فرزندش(نجات از رحمت خداست)

    وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا هُودًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَنَجَّیْنَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ(5٨ هود)

    (نجات هود و اهل ایمان به سبب رحمت خدا)

    فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا(66هود)

    (نجات صالح و اهل ایمان از رحمت خدا)

    وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا شُعَیْبًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَهُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ(٩4هود)

    (نجات شعیب و اهل ایمان از رحمت خدا)

    ببین داستان رحمت و عدالت اینجوری خیلی خوب میتونی برای ذهن تعریف کنی :

    رحمت خداوند یعنی:

    تو اندازه ی مشت خودت درخواست میکنی،اما اون اندازه ی مشت خودش میبخشه!

    دوسه تا تجربه ی بیگ بنگ دارم ازین داستان :

    وقتی انتقالیم استپ خورد و کنسل شد و من کلا دیگه ناامید شدم تا خرداد ١4٠٢ که هدایت ها اومد برام گفت این کارهای ذهنی رو انجام بده و دوباره بچه ها رو بفرست گرگان .

    بهش گفتم من انتقالیم کنسل شده،جایگزین ندارم.گفت:کاری که میگم رو بکن!

    وقتی من سمت خودم رو (خوب) انجام دادم .

    اون سمت خودش رو (عالی) انجام داد .

    بدون کوچکترین تقلا :

    ساعت ٧ونیم صبح از دفتر ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندران به من زنگ زدن و گفتن با انتقالی شما بدون جایگزین موافقت شد!حتی نمی‌خواد حضوری بیای.فردا از دفتر نقل و انتقالات پیگیر کارهای اداری شو!

    من اندازه ی مشت خودم درخواست کردم،اون اندازه ی مشت خودش بخشید.

    تجربه بعدی:

    وقتی بهم گفت انصراف بده از کارت،من هیچ ایده ای نداشتم برای شروع کار جدید،فقط مطمئنم بودم باید انصراف بدم تا قدم بعدی بهم گفته بشه،سخت بود ولی انجامش دادم.

    بعد وقتی من داشتم تو گرگان،فلکه ی شهرداری ،اگهی های استخدام رو میخوندم و دنبال این بودم که یک کاری رو از یک جایی شروع کنم!!!!چندتا عکس از چندتا شماره هم گرفتم که هرکدوم که قلبم گفت رو بهش زنگ بزنم و همزمان روی آموزش های استاد کار میکردم چه اتفاقی افتاد ؟

    من توی گرگان دنبال کار میگشتم

    ولی هدایت اومد : برو کیش ،برو کیش،برو کیش

    من اندازه ی مشت خودم درخواست کردم،اون اندازه ی مشت خودش بخشید.

    وقتی اومدم کیش،سه روز دنبال کار گشتم ،همه جا ،توی اینترنت ،توی بازار،فروشگاه ها،یک فروشگاه هست اینجا بهش میگن پاندا،شبیه والمارت،همه چیز داره،بهش گفتم من حاضرم برم اینجا از کارگری شروع کنم،ولی اگر تو بهم بگی،اون کاری رو انجام میدم که تو بگی،٣ روز طول کشید هیچ هدایتی نیومد،دیگه ناامید شدم،شب بلیط برگشت رو گرفتم وخوابیدم،صبح با sms فاطمه جان بیدار شدم :

    سعیده دستام داره می لرزه موقع تایپ کردن الانم .

    گفت تو خواب بهش یه عالمه باغ نشون دادن و گفتن این مال دوست فاطمه است که خونه ش کنار آبه

    یه قران سبز رنگ هم کنارشه

    بچه هاش هم با توپ زرد بازی میکردن یه پوشه هم دادن به آقا محمود که کارش را درست کنه

    من اندازه ی مشت خودم درخواست کردم،اون اندازه ی مشت خودش بخشید.

    برگشتم گرگان ،هیچی نمیدونستم ،محمود کیه،چه اتفاقی قراره بیفته ،اون کاری که قراره انجام بدم چیه،هیچی نمیدونستم ،هیچی !گفتم خدا گفته،پس منتظر میمونم.

    یک هفته نشد پسرداییم زنگ زد،دوستش آقای محمودیان!!!!! برام کار پیدا کرده بود ،گفت یک شرکتی یک نیرو میخواد،شرکتی که این محصولات رو وارد میکنه،پرسیدم کارم چیه؟چی کار باید بکنم،گفت نمیدونم،بیا خودت صحبت کن.

    بچه هارو برداشتم و دوباره اومدم کیش،هیچی نمیدونستم،شرکت چه جوریه،مدیرعامل کیه،داستان چیه،ولی به خودم میگفتم خدا گفته،باید انجامش بدم.

    شبی که میخواستم برم جلسه ی کاری،تموم وجودم پر از اضطراب و استرس بود،گفتم خدایا آرومم کن،قران رو باز کردم این آیه اومد :

    قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ

    دوباره قلبم آروم شد،گفتم هرچی باشه من انجامش میدم،هرکاری،من فقط باید تسلیم هدایت باشم.

    با دوتا اسکورت مردونه ،رفتم توی یکی از بهترین کافه های کیش،اولین بار مدیرعاملم رو اونجا دیدم،فضای کافه،جلسه ی کاری ،آدم هایی که کنارم بودن یک بار دیگه رحمت خدا رو به رخم کشید.

    من اندازه ی مشت خودم درخواست کردم،اون اندازه ی مشت خودش بخشید.

    بازی به اینجا ختم نشد،بعد از احوال پرسی صحبت های مدیرعاملم که شروع شد و من هربار از این رحمت خداوند سرگشته تر میشدم ،اون حرف میزد ولی من فقط خودمو در آغوش خدا می‌دیدم،من روح استاد عباسمنش رو می‌دیدم که در این مرد حلول کرده:

    یک مرد با ایمان،توحیدی،ثروتمند،یک تاجر با لیاقت،یک انسان کار درست ،آگاه به قوانین هستی

    چندتا جمله های قشنگش رو اینجا بنویسم؟

    (هیچ وقت نگران پول نباش،نباید دنبال پول بدوئی ازت فرار می‌کنه ،نگرانش نباشی خودش میاد)

    (دنیا دنیای انرژی و فرکانسه،ادم های هم فرکانس هم دیگروجذب میکنند.)

    (این دنیا بی سروصاحاب نیست،قانون داره،باید قوانینش رو یاد بگیری و طبق اونا عمل کنی)

    (در ازای کاری که برای من میکنی،داری عمرت رو میزاری،یادت نره همیشه کفه ی عمرت سنگین تره،همیشه کارهای خودت مهم تره)

    (هرجا توی کار خسته شدی،کار رو ول کن برو،من انرژی مثبتت رو می‌خوام توی کار ،نه به هر قیمتی کار کنی)

    (ما حق نداریم از محصول شرکت دیگه ای بدگویی کنیم ما فقط باید محصول خودمون رو معرفی کنیم.)

    (هرجا رفتی پیش فروشنده ها،دیدی دارن حرف های منفی میزنن،یک لبخند بزن و بحث رو عوض کن،به حرفاشون توجه نکنن،نزار ذهنت رو منفی کنند.)

    (کارت دست خودته،نیازی نیست من بدونم کِی رفتی،کجا رفتی،فقط شب ها یک گزارش کار برام بفرست،اینم برای مچ گیری نیست،برای اینکه دستمون باشه چه کارهایی انجام دادیم)

    ببین سعیده ای که اومده بود کیش دنبال کار و حاضر بود از کارگری شروع کنه،رحمت خدا براش چیکار کرد ؟

    من اندازه ی مشت خودم درخواست کردم،اون اندازه ی مشت خودش بخشید.

    من یک چیزی می‌خوام بگم،ما داریم روی خودمون کار میکنیم،میدونیم قوانین جواب میده،و طبق عدالت خدا و قوانین ثابتش،ما ازین مسیر حرکت میکنم به خواسته هامون میرسیم خب ؟

    اما یک چیزی فراتر ازین ها وجود داره !

    اون رحمت خداونده!اون اراده ی کن فیکونه!

    اون وهاب بودنشه،اون لغفور و رحیم بودنشه!!!

    روزی صدبار باید به خودمون بگیم.

    کافیه که ما سمت خودمون رو خوب انجام بدیم!!!!!

    اون سمت خودش رو عاااااالی انجام میده !!!!

    عالی به چه معنا ؟

    تو همون قرآن عالی رو اینجوری تعریف کرده :

    فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    پس هیچ کس نمی داند چه چیزهایی که مایه شادمانی و خوشحالی آنان است به پاداش اعمالی که همواره انجام می داده اند، برای آنان پنهان داشته اند.

    پس!

    روی مغز منطقی خودت حساب نکن!

    روی رحمت خدا حساب کن!

    اون در هارو از جایی باز می‌کنه که به عقل جن هم نمی‌رسه!!!!

    «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا»

    بابا خودش گفته دیگه !میگه کنترل ذهن کنی،تقوا داشته باشی،درها از جایی باز میشه که تو الان نمیدونی اینا اصلا دره!فکر می‌کنی دیواره!

    چرا می‌تونه در هارو باز کنه خودش ؟؟؟چوووون خوووودشه،اون در هاااا هم خوووودشه،همه چیز خووودشه!!!!

    هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٣﴾

    اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست.

    اینجا کلام بزرگوار رو منعقد کنم : کجا دنبال چی میگردی؟؟؟؟بابا همه چیز خووودشه!!!!از خودش بخواه!در مسیر درست حرکت کن،بیش از اندازه به تو عطا خواهد شد!!!

    وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ

    و رب تو به زودی به تو چندان عطا کند که تو راضی شوی

    داریم درمورد رب حرف میزنیم!

    کل قدرت ها دست اووونه!!!

    ارباب اووونه!!!

    همه چیز تحت کنترل اووونه!!!

    خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

    اوست که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلط شد. آنچه در زمین فرو می رود و آنچه از آن بیرون می آید و آنچه از آسمان نازل می شود، و آنچه در آن بالا می رود می داند. و او با شماست هرجا که باشید، و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.

    یک چیزی رو خوب میدونم،نور این کامنت تا مدت ها قلب من و شما و هر عزیزی که این رو میخونه روشن میکنه،اما باز ذهن منطقی کار خودش رو می‌کنه و خدا رو به اندازه ی عقل و توانایی های خودش میبینه ،نه قدرتی که از قرآن دریافت کرده !!!

    پس یکبار دیگه عظمت این قرآن رو از سوره ی واقعه به رخ ذهن منطقی خودم میکشم:

    فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧5﴾

    پس به جایگاه ستارگان سوگند می خورم،

    وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ ﴿٧6﴾

    و اگر بدانید بی تردید این سوگندی بس بزرگ است.

    إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿٧٧﴾

    که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش؛

    فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ﴿٧٨﴾

    [که] در کتابی مصون از هر گونه تحریف و دگرگونی

    لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾

    جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسی ندارند.

    تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٨٠﴾

    نازل شده از سوی پروردگار جهانیان است.

    أَفَبِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿٨١﴾

    آیا شما نسبت به این گفتار سهل انگاری می کنید [و آن را قابل اعتنا نمی دانید؟!]

    حمید جان نمی‌دونم این کامنت رو از کجا شروع کردم و به کجا ختم شد،فقط یک چیزی رو می‌دونم که وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ

    کل نتیجه ای که من می‌خوام بگیرم اینه:

    روی عقل خودت حساب نکن!روی رحمت پروردگارت حساب کن.

    اعتماد کن به خدایی که داره این جهان رو مدیریت میکنه.

    اون داره کیهان رو میچرخونه،اجابت خواست های تو براش تیله بازی هم نیست.

    حتی اگر اندازه‌ی مشت خودت درخواست کنی و سمت خودت رو خوب انجام بدی،اون سمت خودش رو عالی انجام میده.

    حرکت کن،قدم های بعدی بهت گفته میشه.

    ایمان،ایمان،ایمان،ایمانی که عمل بیاورد،ایمان است.

    آنجا که همه ی راه ها بسته است،خداوند راه میگشاید.

    اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

    اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ

    إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا

    =====================================

    ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ

    این است الله،رب شما، جز او معبودی نیست، آفریننده همه چیز است؛ پس تنها او را بپرستید، و او کارساز هر چیز است.

    =====================================

    در پناه نور باشی همیشه حمیدِحنیف

    به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 129 رای:
  5. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    و ما رمیت اذ رمیت…ولکن الله رمی…

    سلام به دادش یاسر مهربان و‌توحیدی و ارزشمندم.

    هر دونقطه ی آبی پربرکتت در بهترین زمان و مکان به دستم رسید و هم برام کلی درس داشت و هم پر از هدایت …

    سپاسگزارم ازت که به ندای قلبت گوش کردی و‌برام نوشتی،چقدر خداوند همه چیز رو قشنگ چیدمان میکنه…حتی رسیدن زمانِ رسیدن نقطه ی آبی رو….ماچ به کله ی خدای قشنگم…

    ازت ممنونم بی نهایت،به امید دریافت نقطه های آبی پربرکت دیگه ای ازت،در پناه نور میسپارمت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: