موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- کمترین نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه، داشتن “احساس خوشبختی” است
- رشد و پیشرفت یعنی: تلاش برای ایجاد بهبودهای کوچک اما دائمی، در هر سطحی که هستی؛
- کلید تجربه “روانی و آسانی” در مسیر پیشرفت چیست؛
- دلسوزی و حمایت بی جا از دیگران، مانع بروز توانایی های درونی فرد می شود؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی537MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی31MB34 دقیقه
به نام خدای بخشنده ی مهربانم
کامنت شماره 3
نشانه ی امروزم این فایل ارزشمند بود خدایا شکرت
منم جزو اون دسته هستم که چک و لگد میخوره البته نه اون دسته که دیگه به ته خط میرسن ولی چک و لگد میخورم تا تغییر کنم
من امروز از وقتی بیدارشدم سردردم و همون صبح فهمیدم که چرا اینجوری شدم ، بخاطر صحبتایی که توی خونه در مورد انتخابات شده بود با اینکه من تا حدود زیادی آگاهانه سعی میکردم که سرمو گرم کاری کنم ولی چون مهمان بودن مجبور بودم که تو خونه باشم و نتیجه این شده
من تو روابط و تو سلامتی و تو ارتباطم با خدا خیلی خیلی خیلی بهتر شدم و از وقتی که با استاد آشنا شدم کم کم برای تغییر این موردا اقدام کردم و نتیجه گرفتم و تو هر برهه ای با یکیشون درگیر بودم و خب نمیگم عالی اما نسبت به گذشته م خیلی خوبتر شدم و از اول امسال من به شدت چک و لگدایی در مورد ثروت و در مورد آدمای درجه یک زندگیم میخورم و فهمیدم که باید یه کاری بکنم . روانشناسی ثروت 1 رو خریدم و الان فقط دارم گوش میدم تا یه کم درک کنم و کم کم مقاومتای اولیه ذهنم کم بشه . و من بازم فهمیدم که تو روابط درجه یکم یعنی مامانم و خواهرا و برادرام عزت نفسم پایینه که نمیتونم حذفشون کنم بخاطر وابستگی ای که مخصوصا به مامانم دارم و البته حس دلسوزی هم هست اما میدونم که اشتباهه و از طرفی دخترم پیش خودمه و پیش مامانم زندگی میکنیم و مجبورم بخاطر دخترم برم و این دوتا تضاد و چک و لگدا ، به من داره میگه که پول بساز و خونه مستقل از خانوادت بگیر و با دخترت زندگی کن و من به شدت دوست دارم که با دخترم و عزیزدلم تو یه خونه زندگی کنیم اما فکر نمیکنم عزیزم قبول کنه البته من تا حالا بهش نگفتم و سپردم بخدا و دارم وابستگیم رو بهش کم میکنم که در زمان مناسب که از لحاظ مالی اوکی شدم تصمیمم رو باهاش درمیون بزارم و اگر تمایل نداشت تصمیم درست رو بگیریم ، من به خدا سپردم و فقط از خودش میخوام .
یه نشونه واضح دیگه اینکه چیزی که تو تمام فایلا و نشانه ها و کامنتا این چندوقت میبینم و میخونم و میشنوم ( عزت نفس ، احساس ارزشمندی ) هست و میدونم ک ضعفم اینه اما بازم دارم مقاومت میکنم :/
البته عزت نفس رو شروع کردم و فایل 1 رو چندین بار گوش دادم و دارم نت برداری میکنم و احساس لیاقت رو هم جلسه 1 رو گوش دادم . میدونم ذهنم داره سخت میکنه برام این دوتا دوره رو
بلاخره میفهمم که ریشه ش کجاست
واقعا باید این دو سه تا مسئله رو حل کنم
خدایا خودت کمکم کن
خودت هدایتم کن
خودت بگو چطوری آسونش کنم برای خودم
اگه تو نگی به من ، من گمراه میشم و دور خودم میچرخم .
سپاسگزارتم استاد خوبم و سپاسگزارم از بچه هایی ک صحبت کردن و با ما به اشتراک گذاشتن نتایجشونو .