گفتگو با دوستان 3 | تسلیم بودن در برابر هدایت - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/03/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-03 07:44:442024-04-19 22:45:58گفتگو با دوستان 3 | تسلیم بودن در برابر هدایتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عزیز ، مریم جان و دوستان گرامی
استاد صبح که این فایل را گوش دادم دو بار حین گوش دادن به فایل خدا را سجده کردم و شکر کردم بابت همین فایل
و چندین بار دیگه گوش دادم
با این که میخواستم کلی مطلب بنویسم اما یه حسی بهم گفت کامنت نمی خواد بنویسی (تو همین فایل یاد گرفتم تسلیم تر باشم و بیشتر گوش بدم به ندای درونم ) فقط بارها گوش کن و درک کن
به قول سپیده عزیز باید هزار بار دیگه فقط همین فایل را گوش بدم
نمیدونم خدا داره چیکار میکنه با ماهایی که توی این سایت هستیم
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
و این کامنت را فقط برای سپاسگذاری نوشتم
ممنونم استاد و بی نهایت منتظر فایل های بعدی
سلام و درود بر استاد دوست داشتنی
به جرات میتونم بگم امروز یکی از بهترین فایل های شما را تماشا کردم
فوق العاده بودید استاد امروز،سنگ تموم گذاشته بودید
از سیر تکامل تخم مرغ ، جنین انسان ،تخم لاک پشت تا غریزه حیوانی،انسانی
الهاماتی که شاید گاهی بصورت غذا،لباس،مسافرت،تماس،دیدن،شنیدن،مکان و … به ما الهام میشه تا نرفتن ها،نیامدن ها،نارحت شدن ها و ….
از صحبت کردنتون در حوزه توحید و یگانگی خداوند و شریک قائل نشدن و قدرت ندادن به غیر خدا
از معنی اسلام که تسلیم بودن در برابر قضا و قدر الهی،معشیت الهی و توکل کردن و حساب کردن روی تنها قدرت جهان رب
رب که تنها پروردگار تمامی موجودات موجود در کائنات است
در مقابل هزاران الله که ما برای خود ساخته ایم
از شرک که در دل مومن مانند راه رفتن مورچه بروی تخته سنگ سیاه در دل تاریکی شب میباشد و لزوم دقت و حساسیت نشان میدهد
و این که هر چه انسان خاشع تر و خضوع تر در برابر پرورگار خود باشد رشد خواهد کرد
خدای خودت هدایتم کن که چی بنویسم؟
بسم الله الرحمن الرحیم این فایل داستان درک هدایت بود برام استاد وسپیده جان تحسینتون میکنم از این درک بالایی که از هدایت دارین من از دیروز که دیدم به معنای واقعی مردم ویک فرزاه متولد شد که هیچی نمیدونه میخواد دوباره از صفر شروع کنه .
استاد وقتی از هدایت شدن تخم مرغ وجوجه گفتین من دیوانه شدم میدونید چرا چون در سهایی که از سلول و اتم ومولکولول وواکنش هایی که درون یک سلول ویک ژن اتفاق میفته اون ۷-۸ درس خوندن اومد جلوی چشمم که وقتی میخوندم واقعا مات ومبهوت اینقدر دقیق بودن خدا میشدم وهمین هزاران علم بوجود اومده که همین مسیرها رو درک کنند ودر نگاهم درکم این علم بود وسوال چطوری اینقدر دقیق این اتم ها ومولکول ها کارشون رو عالی انجام میدن والان متوجه شدم داستان داستان هدایت هست و خداوند در سطح اتمی مولکول ا رو هدایت میکنه که ترکیبات رو بسازن و یک سیستم بسیار بزرگ در یک سلول کار میکنه من دیوانه شدم استاد . واینکه اون خدایی که این ها رو هدایت میکنه که سلول های من کار کنه همین خدا در هر لحظه من رو هدایت میکنه میتونم در هرشرایطی ازش بپرسم و در هرشرایطی بهم جواب میده وبهترین ها رو بهم جواب میده واین جواب یک قدم بالاتر از شرایط الانم است واین رونده وهر چه من تسلیم تر باشم در عمل میتونم پله ها رو تندتر طی کنم.
سپیده جان سپاسگزارم چقدر قشنگ درکت رو گفتی من دیوانه شدم
وقتی هر لحظه تک تک اتم ها ومولکول های اندامک وسلول های ما وهمه موجودات رو داره هدایت میکنه من باور کنم من ایمان بیارم که این هدایت به این عالیه داره اون ها رو هدایت میکنه چون خوندم چون با چشمام درک کردم وواقعا بهترین مسیر هست حالا همین خدا میتونه خود منم هدایت کنه و هرلحظه هوام رو داره میتونم هم صحبتش باشم وایمان داشته باشم که جواب هایکه به من میده بهترینه وایمان داشته باشم وبه نتیجه فکر نکنم بلکه ایمان داشتم مرا به بهترین ها در مسیر رسیدن به خواسته هام هدایت میکنه وتو این مسیر فقط عمل کنم تسلیم باشم. من میتونم در هر لحظه با این هدایت صحبت کنم نمیدونم از دیروز دیگه من نیستم خدایاشکرت خدایاشکرت که این فایل رو دیدم وشنیدم خدایاسپاسگزارم که علمم رو افزودی
من عاشق اونجایی شدم که گفتین من نمیدونم من تسلیمم من نمیدونم من نمیدونم من تسلیمم این کلمه مهمه من نمیدونم من تسلیمم ومیزارم خدا قدم بعدی رو بهم بگه حتما یک حکمت وخیریتی درش هست برای من .بعد در دراز مدت مشخص میشه ومیفهمی چه خیریتی داشت.
من اینو باید هزاران بار به خودم بگم هزار بار
خدایاشکرت خدایاشکرت شکرت
بخدا من دوباره به دنیا اومدم خدایا شکرت شکرت تازه میفههمم تسلیم ینی چی ؟
خدای من شکرت شکرت شکرت خدایا سپاسگزارم که هر روز علم وعمل صالح ام رو میافزایی.
گفتن ان شالله یعنی اینکه اگر تو مدارش باشی اگر مشیت وقوانین جهان هستی اجازه بدهد اتفاق میفتد نه اینکه اگر تو بخوای. یا اگر خدا بخواهد. وقتی از اراد الله صحبت میکنه یعنی اگر خدا بخواهد.
خدایاشکرت شکرت تازه میفههم ان شالله رو .
خدایا سپاسگزارم که هرروز درک میکنم میتونم هر روز وهر لحظه با تو هم صحبت باشم .
خدایا سپاسگزارم که هدایتمکردی که بنویسم و از استاد وهمه دوستان سپاسگزاری کنم.
خدایا من به خودم ظلم کردم من به هر خیری از سوی تو محتاجم.
دیگه نمیخوام همش حرف بزنم میخوام سوال بپرسم وسکوت کنم که بشنوم جواب سوالاتم رو.
ان شالله دوباره از فر میشینم فایل ها رو کار کردن واقعا به این باور رسیدم که نمیدونم چون وقتی چیزی رو میدونم که بهش عمل کنم.
خدایاسپاسگزارم که هرروز بر تسلیم بودنم میافزایی.
خدایاشکرت شکرت شکرت شکرتشکرت.
تو همین ۲ هفته ۱۴۰۰ سال خیلی بهتر نسبت به روزهای قبل بودم ولی الان متوجه شدم صفر وصفرم ودوباره شروع کنم. فرزانه عزیزم خوش اومدی به این زندگی دوباره.
خدایاشکرت شکرت شکرت
استاد خیلی سپاسگزارم خیلی سپاسگزارم که این آگاهی ها رو با ما به اشتراک گذاشتین.
سپاسگزارم از خدا که به من فرصت داد که بشنوم اونم زمانی که شدیدن به جوابش نیاز داشتم وهدایتم کرد که در مسیر درست پایدار باشم
سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام ..چقدر زیبا بود و البته به موقع ..امشب بعد از ی گفتگو مفصل با خدا خودم هدایت شدم به این فایل که دقیقا جواب همه صحبتهای بود که من با خدای خودم راجب هدایت داشتم ..استاد جان من خیلی دارم روی بحث عجول بودنم کار میکنم و توی این یکسال که با شما اشنا شدم و دقیقا از همون روز اول که وارد این مباحث شدم جواب کلی از سوالاتمو گرفتم ..که امشب باز با خودم یاداورش شدم ..امشب ی حس خیلی خوبی داشتم و کل این مسیر یکسالمو که طی کردم با خودم مرور کردم دقیقا اشک ریختم هدایتهای خودمو مرور میکردم که چطور خدا اینقدر قشنگ و بعد از ۳۷ سال ظلماتی که توش بودم و با همون بار اول که حسش کردم و بقول خودتون انرژی خدا توی وجودم وارد شد اینقد لبریز شدم از اون انرژی که مثل دیونها از اون یکسال تا الان خدا رو توی همه چیز میبنم نزدیک به خودم ..بقول شما همه چیز دست یافتنی باهاش همه چی ی رنگ دیگست ،رنگ درختا سبزتره ،خورشید تابان تره ،غذاها خوشمزه ترن ،لبخندای مادرم فرزندم دلنشین تره ..استاد حسش واقعا قشنگ جوری که همین انرژی بسمه انگار ..معنی زندگی رو فهمیدم ،اینکه الان توی این دنیا من چیکار میکنم چرا باید باشم ..قبلا همش فک میکردم زندکی همش درد همش رنج همش غصص ..ولی همیشه اون ندای درونیم بهم میگفت که دلیل دیگه ای وجود داره ..و من الان با فهمیدنش پر از شوق زندگیم و به الله که میپرستمش همین الان بخواد جون منو بگیره با عشق برمیگردم پیش معبود خودم .
خلاصه استاد ممنونم از شما و تمام دوستان گلم که امروز صداشونو شنیدم لذت بردم
بنام خداوند هدایتگر و وهاب
سلام به استاد عباسمنش و همه دوستان ثروتمندم
یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (16)
خداوند به وسیله ى آن (کتاب) کسانى را که بدنبال رضاى الهى اند، به راه هاى امن و عافیت هدایت مى کند، و آنان را با خواست خود از تاریکى ها به روشنایى درمى آورد، و به راه راست هدایت مى کند.
الله اکبر، چه صحبتهای تکان دهنده و مفیدی در مورد اصل قانون هدایت شد که همه ما تشنه آن هستیم و چقدر هم در اشتباه بودیم و استاد بخوبی این مطلب را بامثال توضیح داد و صحبتهای سپید خانم که بسیار عالی بود که ایشان گفتن بعداز 5 سال تازه فهمیده هدایت چیه و چطوری ازش بهره بگیرند و در مسیر موفقیت استفاده کنه تا جایی که با هدایت صحبت میکند و بحث می کنه ودر آخر تسلیم میشه ، و همان توضیح استاد که گفت من نمی دانم و فقط تسلیم الله و قوانین هستم.
بسیار این گفتگوها آگاهی دهنده هست که لازم هست بارها وبارها گوش کنیم و یادداشت کنیم که ردپا گم نشود
برای همه آرزوی موفقیت و خوشبختی کامل دارم
به نام خداوند هدایتگرم
سلام
مدتی هست که عادت کردم به دیدن نشانه ی روزانه م.
دیشب بعد از اینکه پسرمو خوابوندم، با اینکه خیلی خسته بودم خواستم اول نشانه مو ببینم
برای اولین بار قبل از اینکه روش کلیک کنم چند لحظه چشمامو بستم و گفتم، خدایا منو به یه آگاهی که خودت میدونی باید بدونم هدایتم کن
و به اینجا هدایت شدم.
وقتی فایلو گوش میکردم همه وجودم شده بود گوش
این وسط اقای فرهاد یه سوالی پرسیدن و استاد هم جوابشون رو دادن
.
استاد گفتند دین من اسلام نیست، دین من یکتا پرستی هست
با اینکه اینو جسته گریخته توی فایلای دیگم شنیده بودم، اما گاهی یه حرف رو هزار بار میشنویم و بار هزار و یکم در ما اثر میکنه
گوش کردم و خوابیدم
صبح که بیدار شدم همین فایلو برای همسرم فرستادم
عصر اومد خونه و بهم گفت چه فایل جالبی بود موضوع هدایت
دلم خواست دوباره گوش کنم
بازم گوش کردم و بعد از اون رفتم سراغ قرآن
بعد از شونزده ماه، دوباره دلم خواست از خدا یه نشونه بخوام و بازش کنم
مثل دیشب که از خودش خواستم، امشب هم گفتم خدایا یه آگاهی ای به من بده که لازم میدونی بهش برسم
صفحه ای که باز کردم رو شروع کردم به خوندن تا ببینم کدوم آیه به نظرم صحبتیه که خدا بخاطرش منو به این صفحه آورده
و….. الله اکبر
میخکوب شدم
آیات 51 تا 54 سوره مومنون:
ای رسولان، از غذاهای طیب تناول کنید و عمل صالح انجام دهید که من به هرچه میکنید آگاهم
و این مردم همه یک دین، و امت واحد شمایند
و من یگانه خدای شما هستم پس از من بترسید
آنگاه مردم دین خود را فرقه فرقه کردند!!!!!!!!!!
و هر گروه به آنچه نزد خود پسندیدند دلخوش گشت
پس بگذار این بی خبران در جهل و غفلت خود به سر برند تا هنگام معین(روز مرگ و قیامت)
سلام استاد عزیزم و مریم جونم امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید
استاد من قبلا این فایل رو گوش کردم ولی اصلا هیچی نفهمیدم بخدا اصلا نمیفهمیدم سپیده جان چی میگه بخدا
ولی امروز صبح ب عنوان روتین ام ک شروع کردم هر روز یه فایل گوش کنم اصلا دیوونه شدم بخدا
انگار حجاب ها از روی گوش هام کنار میرفت
اصلا درک میکردم ک سپیده جان چی میگه الان
و درک میکردم ک استاد الان میگه ک پنج سال بعد اگ سپیده گوش بده همین فایل رو نگاهش ب هدایت زمین تا آسمون فرق کرده
بخدا ک همینه من قبلا هم این فایل رو گوش کرده بودم ولی الان ک این فایل منو دیوونه کرده از حجم آگاهی هاش اون موقع فقط شنیدم و رد شدم
وای خدا خیلییی ذوق مرگم این یعنی الان مدارم عوض شده رشد کردم ظرفم بزرگتر شده
خدایا شکرت من خیلیییی خوشحالم استاد
از این ک گفتین این هدایت یه جریان خیلییی بزرگه و همیشه پیشرفت و پیشرفت میکنه و اینک شما الان هیچ ربطی ب آدم قبلا ندارین
هدایت
وای خدا هدایت اصل معجزست
منم دلم میخواد برسم ب جایگاه سپیده جان ک گفت من اصلا نمیفهمم نگرانی چ معنایی داره اصلا
و همون لحظه ب خودم میگفتم واو یعنی میشه من برسم ب اینجا ب این باور ب این حرف
خدایا شکرت اصلا احساس ذوق و شوقم سراسر وجودم رو گفته
من این فایل رو دارم از ساعت پنج صبح تا الان گوش میدم
اصلا ذوق و شوقش و آگاهی ک درک کردم ازش بی حد و اندازه ست خدایا شکرت
من میخوام این فایل رو بار ها و بارها گوش بدم و قورتش بدم بشه ملکه ذهنم
وای خدای من استمرار و گوش کردن فایل های استاد و آگاهی هاش پرده ها رو از جلوی چشم و گوش کنار میزنه
خدای مهربونم شکرت عاشقتمممم استاد
به نام قدرت مطلق
سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان عزیز و استاد عباس منش و مریم خانوم سپاس گذارم ازتون استاد این فایلتون مث شاه کلید بود فوق العاده پر از آگاهی و حس خوب
استاد بسیار عالی جریان هدایت برام امشب روشن شد. ینی در واقع باید بگم از دفعه ی قبلی روشن تر شد و همینطور با کار کردن روی خودم برام واضح تر میشه این فایل حتی اگه هزار بارم ببینم دفعه ی هزارو یکم واضح تر میبینم و همینطور اگه ی میلیون بار ببینم باز دفعی بعدش بهتر درک میکنم چون هر بار به قول کلام الاه حجاب بین من و فایل برداشته میشه و به عبارتی قلبم بازتر میشه و آماده تر برای دریافت .
نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم یک حال غریبی دارم. با کلمات نمیشه منتقل کرد چون حسه و با مکاتبه نمیتونم منتقلش کنم ولی بی شک کسایی که هم مدارم باشن همین الان که دارن میخونن حس منو میگیرن از نوشته ها . دست خدا به همراهتون بنظرم بهترین الهامی که بهتون شد این بود که تمرکزی فقط روی این حوزه کار کنید و به قول قرآن تمرکزتون رو پراکنده نکنید ،چون ما به آموزش هاتون بشدت نیاز داریم،اصل مهمی که عنوان کردید توی این فایل و بسیار مهم و ارزشمند بود اینه که اولا توقع بی جا از خودمون نداشته باشیم چون همه چیز ذره ذره رخ میده و تکاملی هست ،دوما چون از اون جایی که این تکامل پایانی نداره و بی انتها هست مدام به خودمون یادآور بشیم که ما هیچی نمیدونیم حالا هر نتیجه ای که گرفته باشیم باز تا بی نهایت جا داره رو خودمون کار کنیم و بهتر بشیم و سوما ما رو از تله ی غرور و از غرور مهمتر تله ی تکبر با خبر کردید که خدای نکرده دچار تکبر نشیم چون کبر کفش خداوند است و دروازه ی ورود به تاریکی هاست برای انسان و اگر وارد فضای تکبر بشیم همه ی قوانین اون فضا بر ما صادق است و قطعا، ما رو از عرش به فرش میاره.فقط میخواستم ازتون تشکر کنم عالی هستید امیدوارم بیشتر بدرخشید.مثل همیشه.
ب نام خداوند هدایتگرم
سلام استاد جان و مریم بانوی عزیز
سلام دوستان گل
ای کاش همیشه ب هدایت ها گوش بدیم
واقعا بعضی وقتالجبازی میکنم و اون تصمیمی ک از قبل گرفتم رو اجرایی میکنم ب هرنحوی ک شده ب راحتی هم انجام نمیشه
من دقیقا ازدواجم اونجوری بود و باخانواده م لج کردم و ب حرف خودم کردم
خب خیلی مشکلات زیادی رو تحمل کردم و زود چوبشو خوردم چوب لجبازیامو
اگ واقعا خودمونو تو آغوش خدا رها کنیم و ب هدایتاش گوش بدیم ک
دیگه چی میخوایم
میگن باخدا باش و پادشاهی کن
پشتت کسیه ک کل جهانو ساخته و نیروی قدرتمندی هست ک کافیه ب هدایتاش گوش کنی و البته باید اجازه ی هدایت شدن رو هم بدی
وقتی بدونی من لیاقت هم صحبتی باخدارو دارم خب صداشو میشنوی
اما اگ خودتو گناهکار بدونی و ادم حقیر و لایق ندونی ک خدامیتونه باهات حرف بزنه خب صداشو نمیشنوی
وقتی کم سن بودم بیشتر صداشو میشنیدم و واضح
چون باورای اشتباهم کم بود باورایی ک تو گناهکاری تو نماز نمیخونی
خدا ازدستت ناراحته و باهات قهره
چقدر باشنیدن این حرفا حس بدی بهم دست میداد
گریه میکردم و میگفتم خدایا منو ببخش
همیشه حس گنهکار بودنمونو تو ذهنمون فعال میکردن
و همیشه باید دخیل میبستیم ب امام زاده ها و ائمه ک بلکه خدا دعامون رو اجابت کنه
باورم نمیشه اینقدر مشرک بودم
خدایا شکرت برای اینکه هدایتم کردی
خدایا عاشقتم
عاشقتم فرمانروای من
من همیشه بهت گفتم وقتی بامنی من پشتم گرمه
برای بودنت کنارم همیشه ازت سپاسگذارم
وقتی حالم خوبه میدونم ک کنارم نشستی
توهرلحظه ک چشمم ب آسمون میوفته یاد عظمتت میوفتم
اواز پرنده هارو میشنوم یادت میوفتم
درختای سبزو ک میبینم یادم میاد ک چقدر زیبایی های زیادی رو برامون خلق کردی
دریاچه یا رود رو ک میبینم از خوشحالی موی تنم سیخ میشه و اینقدر بزرگی ک قابل
توصیف نیستی
ابرای آسمون
بارون
باد
رعدو برق
هرچیو ک میبینم انگار تورو میبینم رب بخشنده ی من
درپناه الله مهربان باشید
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
145. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
رد پای روز 5 خرداد رو مینویسم تا یادم بمونه چقدر خدا مراقبم بوده هر لحظه و هدایتم کرده
من امروز صبح بیدار شدم و رفتم دفتر خدمات قضایی تا در مورد شکایتم که گفته بودن نشر آگهی بدم تا باقی کارام انجام بشه ، قدم برداشتم
سوار ون شدم تا برم یهویی شنیدم رادیو ماشین آهنگ میخوند و گفت تو قلبمی تو قلبتم
و خندیدم گفتم خدا خوب میدونی چجوری نشونه بهم بدی
و بهم بگی که چقدر دوستم داری
داشتم به خدا میگفتم که خدا من نمیدونم تو خودت بهم گفتی راضیم میکنی الان من تو این مدت که اومدم تا شکایت کنم و درسایی که قرار بود بگیرم و گرفتم و از تو هدایت ها رو دریافت کردم ، پس خیالم راحته
از این نظر راحته که بارها گفتی و لسوف یعتیک ربک فترضی
جدیدا هی این آیه رو برام تکرار کردی که و کفی باالله وکیلا
همینجور داشتم میگفتم و ازش میخواستم آرومم کنه
این روزا همه میگن کاری که شروع کردی به جایی نمیرسه ولی من هر بار تمام هدایت هایی که خدا بهم گفت و نشونه داد رو یادآور میکنم و میگم ببین از همون روز اول که دو دل بودم و نمیخواستم برم شکایت کنم
خدا به دلم جاری کرد ولسوف یعتیک ربک فترضی
و این آرامش قلبی بود برای من
و شروع کردم
همینجور داشتم یادآوری میکردم که گفتم خدا از قرآن بهم یه نشونه بده کدوم سوره رو باید بخونم
حس کردم سوره نباید بخونی و رفتم تو اپلیکیشن قرآن گوشیم و یهویی رو آیه ای زدم که هر روز یه آیه به عنوان نشانه تو اپلیکیشن نشون داده میشه
وقتی بازش کردم دیدم ترجمه اش طولانیه
آیه 40 سوره توبه بود
إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ ٱثۡنَیۡنِ إِذۡ هُمَا فِی ٱلۡغَارِ إِذۡ یَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَیۡهِ وَأَیَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ کَلِمَهَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَکَلِمَهُ ٱللَّهِ هِیَ ٱلۡعُلۡیَاۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
اگر پیامبر را یارى ندهید، یقیناً خدا او را یارى مى دهد؛ چنان که او را یارى داد هنگامى که کافران از مکه بیرونش کردند در حالى که یکى از دو تن بود، آن زمان هر دو در غار بودند، همان زمانى که به همراهش گفت: اندوه به خود راه مده خدا با ماست پس خدا آرامش خود را بر پیامبر نازل کرد، و او را با لشکریانى که شما ندیدید، نیرومند ساخت، و شعار کافران را پست تر قرار داد، و شعار خداست که شعار والاتر و برتر است؛ و خدا تواناى شکست ناپذیر و حکیم است
این آیه رو وقتی تو دفتر خدمات قضایی بودم دیدم و خود به خود خندیدم گفتم خدای من دقیقا وقتی که داشتم میگفتم تو بهم نشونه دادی تا بگی
بذار هرچی مردم میخوان بگن ،بگن
بذار هرچی نزدیکانت میگن ،بگن
من خودم تو رو یادی میکنم
من خودم برای تو وکیلم و کافی
خدا تو این چند وقته تو موضوع های مختلف که هر کدوم متفاوت بوده درخواستم برای هرکدوم دقیقا جوری برام خواسته که مثلا یه آیه بارها و بارها به شکل مختلف تکرار شده تا آرومم کنه و اینا باعث شده که آروم بشم و ایمانم رو در عمل سعی کنگ نشون بدم و نتیجه رو به خودش بسپرم
خیلی حس خوبی داشتم وقتی این آیه برام نشونه داده شد
بعد همین که رسیدم به خونه حاضر شدم و نقاشیام و برداشتم تا برم اول دادگاه تا برگه رو بدم و بعد برم کلاس رنگ روغنم که هر دو تو تجریش بودن
از در خونه که اومدم بیرون میخواستم از مسیری برم که سریع تر برسم تجریش تا به کلاسمم برشم بعد دادگاه
یه حسی بهم گفت نه از اون مسیر نرو گفتم چشم رفتم نشستم ایستگاه و دوباره گفتم اتوبوس نیومد برم با بی آر تی برم مترو
که داشتم راه میفتادم
مثل یه برق تو دلم رد شد که طیبه یادت رفته برگه هارو کا باید ببری دادگاه ، با خودت بیاری
و دوباره من خندیدم گفتم خدای من خوب بلدی چجوری سادم بندازی داشتی مانعم میشدی از رفتن به مسیر نزدیک تا بشینم و بعد یادآور بشی که طیبه برگرد خونه و برگه هارو بردار ..
رفتم و برگه هارو برداشتم و اومدم حس کردم که الان اجازه داری بری از اون مسیر نزدیک
و رفتم و وقتی رسیدم مترو ،نقاشیامم با خودم آورده بودم
نشستن و گفتم بسم الله الرحمن الرحیم و دو تا آویز درست کرده بودم و کارامو با سنجاق وصل کرده بودم به نمد از میله مترو آویز کردم و شروع کردم به حرف زدن
گفتم که خانما جاکلیدی دارم 10 تمن آینه دستی 100 و 60 تمنی هم دارم گردنبند 45 و زیر لیوانی 90 گفتم و برگشتم یه خانم دیدم که خندید و منم خندیدم
بعد گفتم اشکالی نداره همین که تونستم بگم خودش کلی پیشرفته برای من ،مهم نیست اگه بهم خندید
اون لحظه حس میکردم که خیلی پیشرفت داشتم و دائم یادم میاوردم که خدایا میدونم کارتو بود تو کمکم کردی تا حرف بزنم
و بعد تا تجریش نشسته بورم و رسید و رفتم بیرون بارم سنگین بود هم نقاشیم دستم بود هم بوم نقاشیم
پیاده رفتم تا دادگاه ،سربالایی بود نفس نفس میزدم ولی باخدا شروع کردم به حرف زدن
میگفتم خدایا شکرت کمکم کن بارم سنگینه ، بیا باهم حرف بزنیم وقتی داشتم میرفتم میگفتم خدای من کاش یکی میگفت کمکت کنم
همین که داشتم میرفتگ یهویی یه پسر که باز از چهره اش قضاوت کردم که شاید افغانستانی باشه گفت اگه سنگینه کمکتون کنم
و من تشکر کردم و گفتم ممنون مرسی
و رفتم حس کردم که صدایی بهم گفت
چرا نذاشتی کمکت کنه ، تو گفتی بارم سنگینه منم برات خواستم کمک کنم ولی خودت نخواستی و گفتی ممنون
در هر صورت من جواب درخواستتو دادم به اختیار خودت گفتی ممنون
بعد که رسیدم دادگاه رفتم و برگه رو تحویل دادم و وقت داده بودن برای 7 مرداد ماه
بعد برگشتم و رفتم کلاس رنگ روغنم
و شنیدم یکی از همکلاسی هام گفت یک هفته دیگه استاد زمان داده برای نقاشی مجسمه که قرار بود تو نمایشگاه گذاشته بشه
من گفتم که منصرف شدم ولی بهم گفت ادامه بده این یک هفته رو بتونی سعی کن برسون
و بعد که کلاسمون شروع شد و استاد کارارو دید کار منو گفت که درست تر کار کردم و فرم هاشو در آوردم برجستگی و فرورفتگی های چهره رو
بعد قبل اینکه استاد بیاد به بچه های کلاس تعریف میکردم که تو مترو گفتم و چند روز پیش جلو در مدرسه یه سفارش چهره گرفتم
بچه ها گفتن به استاد نشون بده و نشون دادم گفت خیلی عالی شده نقاشیت و تحسین کردن
اونموقع حواسم نبود یاد آور بشم که کار من نبوده و خدای من همه کار تو هست و هرچی دترم ازتو دارم
وقتی برگشتم خونه و داشتم رفتارامو تحلیل میکردم متوجه شدم
وقتی استادم داشت کار میکرد یه حرفی گفت و این بود که
بچه ها من کاری به رنگاتون ندارم که چجوری میسازید چون فعلا رنگ شناسی کار نکردید
ولی الان من به اصل کار نگاه میکنم که فرم هارو در بیارید و فرورفتگی و برجستگی های صورت رو بتونید در بیارید
یاد اصول و قوانین خدا افتادم که استاد عباس منش میگفت که اصل اینه
تمرکز به زیبایی ها
سپاسگزاری
نشون دادن ایمان به خدا با قدم برداشتن
احساس خوب اتفاقات خوب
و به خودم گفتم تو سعی کن فرم هارو یاد بگیری به مرور خود به خود باقی کارا حل میشه رنگ هارو هم یاد میگیری تیره روشنیاشو چجوری بذاری
کل کلاس رو سعی کردم دقت کنم به رنگ زدن استاد و حرکت دست و قلم
وقتی کلاس تموم شد و برگشتم تو مترو رفتم و نشستم دوباره گفتم بسم الله الرحمن الرحیم و نقاشیامو آویز کردم
وقتی جمعیت زیاد شد نگاه میکردن و میپرسیدن یا فقط نگاه میکردن
منم تو دلم میگفتم خدا من یه قدم برنداشتم میدونم ولی سعیمو کردم و توکل کردم به خودت و آویز کردم و حرف زدم
این خودش برام پیشرفت بزرگیه ، من قبلا نمیتونستم کارامو نشون بدم چه برسه به آویز کردنش و حرف زدن
همه و همه کار خداست
سر کلاس که به استادم گفتم امروز تونستم تو مترو حرف بزنم تحسین کرد گفت من کاری که تو کردی رو فکر نکنم بتونم انجام بدم واقعا سخته رفتن تو مترو و فروختن و حرف زدن
و من تا ایستگاهی که باید پیاده میشدم نشستم جمعیت زیلد بود ولی کارامو نگاه کردن دست زدن به نقاشیم از نزدیک دیدن پرسیدن
این خودش یه پیشرفت بزرگ بود برام
وقتی رسیدم خونه اردکی که گرفته بودیم رو با خواهر زاده ام بردیم چند دقیقه تو چمنا غذا خورد و برگشتیم خونه
هر بار که به اردک نگاه میکنم عظمت خدا رو یادآور میشم خیلی حس خوبی میده