این فایل، توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.
ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.
طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:
- یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
- ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
- ایجاد رقابت سالم بین بچهها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
- جهتدهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
- ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
- یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیباییهای بیشتری ببینم.
این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.
همچنین، میتوانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.
خوشحال میشویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کردهاید و چه منفعتهای دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم373MB25 دقیقه
- فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم39MB25 دقیقه
به نام خدا
سلام
شکارچیِ نکاتِ مثبت
حتما که برام لازم بوده که هدایت شدم به این فایل.
به دوست عزیزم عارفه جان، که مدتهاست ازش خبر ندارم.
امیدوارم در هر شرایطی هست بهترین باشه براش.
موسیقی گوش دادم، بعد اومدم سراغ فایلهای استاد، به خدا گفتم چی گوش بدم، رندوم انتخاب کردم، بعد دیدم فایل شکارچیِ نکات مثبت اومد.
پیام خدا رو دریافت کردم.
تو پیاده روی نکات مثبت و زیبایی ها و داشته هامو گفتم.
به سمانه گفتم افرین که تلاش میکنی خودتو بهبود بدی، حس خودتو خوب کنی.
آفرین برای اینکه تلاش میکنی کنترل ذهن کنی.
مرسی برای کنترل ذهن امروزت و البته که خداوند پاداششو سریع برات فرستاد.
نکته جالبش اینه برام که برام شفاف شد با داشته های الانت لذت ببر، تشکر کن، به گذشته یا اینده فکر و توجه نکن، حتی به 10 دقیقه بعد فکر نکن، خداوندی که الانت رو برات به بهترین ها چیدمان میکنه بلده و میتونه لحظاتِ بعدت رو هم زیبا بچینه.
الهی شکرت که هستی و لحظاتِ فرکانس پایینم با یادت و توجه به قشنگی ها، برام اسون میکنی و روبه بهبود.
سلام زهرا جان
آخرهای کامنت قبلیم رفتم بیرون و مقداری از کامنتم موند که الان برات مینویسمش:
زهرا جان،
اینکه بخوای ارتباطات و دوستی ها و معاشرت های نامناسبِ گذشته تو حذف کنی، شجاعت، جسارت و تعهد می خواد.
برات خیلی خوشحالم که هم شجاعی، هم جسور و متعهد.
که شاگردِ خوبی هستی برای استاد و قیدِ روابط اجتماعیِ ی نامناسب برای رشدت رو زدی و خودتو دور کردی.
ورودی هاتو کنترل کردی.
حتما که پاداشت رو از خدا و جهان گرفتی و بازم میگیری.
به قول استاد جانمان: شما تغییر کنین، متعهد باشین، جهان برای شما تغییر میکنه.
همه ی فایلهای استاد محشرن، محشر.
من دارم با فایلهای دانلودی و هدیه ی استاد زندگی میکنم.
کیف میکنم.
که چقدر اصل هستن.
چقدر دورن از حاشیه.
پر از نکات مهم و کلیدی که تو همه ی فایلها بلا استثنا تکرار میشن:
توجه به نکات مثبت و زیبایی ها
تحسین کردن
سپاس گزاری
احساس خوب=اتفاقات خوب
باور فراوانی
حس لیاقت
و …
هر کدومِ اینا تمرینِ مداوم میخواد.
زهرا جان، ان شاالله ثانیه به ثانیه ی زندگیت مثلِ الان پر از حس های خوب باشه و متعاقبش اتفاق های خوب جاری بشه تو زندگیت.
همیشه همینطوری خوشحال باشی و سرشار از حس های عالی.
و بیای اینجا و کامنت بنویسی و همه مون خوشحال شیم.
ممنونم از لطفت و از خدای مهربونم ممنونم برای نوشتنِ حرف های قلبم، حرف هایی که از عشق به خودش میجوشه و نوشته میشن.
از طرفِ تک تکمون برای همدیگه تا توی مسیرمون محکم تر جلو بریم.
کاملا حس میکنم خدا از طریقِ کامنت دوستان باهامون صحبت میکنه و میگه بنده های قشنگم، حواسم بهتون هست، هیچ نگران نباشین، خودم همه چیزهایی که میخواین بهتون میدم، بیاین در آغوشِ خودم که پاک ترین، امن ترین، لطیف ترین، مهربون ترین هست براتون.
منم با قلبم دوستت دارم، کلی لذت بردم خوندم کامنتتو، بهترین ها نصیبِ قلبِ پاک و عاشقت.
در آغوشِ خدا باشی، در هم آهنگیِ بی نهایت با خدا جااان.
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
به نام خداوند هدایتگرم
سلام مجدد زهرا جانم.
سلام به همه ی دوستان.
خیلی لذت بردم از این جمله ات:
من کلا خودم رو در قید و بند قرار نمیدم که حتما الان باید جواب این کامنت رو بذارم یا نه. زمانی کامنت میذارم که یه حس قوی پشتش باشه.
مطمینم اینطوری بهترین حرف ها منتقل میشه اینجا، حرف هایی که از قلبمون میجوشه و به صورت نوشتار جاری میشه انرژیش.
مرسی که از درختِ توتِ سفیدِ جلوی پنجره ی آشپزخونه مون یاد کردی…
مرسی که از پروانه ها، گربه ها، کوییک نوشتی.
مرسی که با کلمه های زیبا از من نوشتی، بدون شک این از زلالی و پاکیِ درونیِ خودت میاد.
و اینکه خیلی تحسین برانگیزی که به زیبایی ها توجه میکنی و مینویسی در موردشون.
این جمله ات برام خیلی دلنشین هست:
(الان یک چیزی رو متوجه شدم. من چقدر وقت پیش این حرفها رو میخواستم به تویی که اصلا ندیدم بیان کنم، اما امروز گفتم، دلیلش ارتعاشیه که خودت دادی و معلومه وجود خودت خیلی برای خودت عزیز شده که دیگران رو به تحسین وا میداری. تجربه این آگاهی برام جالب بود)
اغلبِ ما، همدیگه رو ندیدیم ولی چون در فرکانسِ مشترکیم، در کنار همیم و از معاشرت با هم لذت میبریم.
فکر میکنم جنسِ ارتباط به دیدن یا ندیدن کاری نداشته باشه، مهم همون فرکانسِ مشترکه که از قلبهامون میاد. قلب هایی که به خدا وصل شدن و بعد خدا وصلمون میکنه به همدیگه برای نشاط و آرامش بیشتر…
و نکته ی بعدیش: ارزش و احترام و محبتی که چند وقتیه دارم خودم برای خودم قائل میشم، از خودم تشکر میکنم، افتخار میکنم به خودم، خودمو دوست دارم، خودمو تشویق میکنم و مهمتر از همه ی اینا خیلی خیلی خیلی کمتر خودمو سرزنش میکنم.
نمیتونم ادعا کنم خیلی با خودم مهربون شدم، اما به اندازه ی تلاشم دارم جواب میگیرم، همین حالِ خوبم یکی از دلایلش احترامیه که دارم برای خودم قائل میشم، در تلاشم حسِ لیاقت رو با توجه به درس های استاد برای خودم خلق کنم…
من ازت ممنونم که این نکته رو برام نوشتی تا یادآوری شه برام که همین فرمون رو بگیرم برم جلو.
میدونی چیه زهرا جان، چند روزی هست که صبح ها قبل از اینکه آلارم موبایلم بیدارم کنه تا برم سراغ ستاره قطبی، نوشتن های عزیزِ دلم، پیاده روی، آغازِ یه روزِ عالی و در هم آهنگیِ بی نظیر با خدا، خود به خود بیدار میشم با صدای آواز پرندگانی که از پنجره روبه روم میاد…
با یه لبخند بیدار میشم، خوشحال میشم، ذوق میکنم، سلام میدم به خدا و پرنده ها و فضای سبز جذاب روبه روم و روزم آغاز میشه…
من اینطوری نبودم، یا اگه بخوام منصفانه خودمو بررسی کنم، مواقعی ناآگاهانه اینطوری بودم و گاهی نه.
فرقش اینه الان اتفاقا میدونم چرا اینطوری شدم و اگه بخوام همینطوری بمونم و حس های خوبم بیشتر شن، باید همین مسیر فعلی رو ادامه بدم.
شنبه شب رفتم خونه مامانم خوابیدم و صبحِ یکشنبه در اوج آرامش و هوای عالی صبحگاهی، با بوی خوشِ قورمه سبزی بیدار شدم…
عطرش دیوانه کننده بود…
درسته که نمیتونم بخورمش، اما کیف کردم از این بوی بهشتی که از عشقِ مامانم به خانواده میومد…
که صبح بلند شده و بساطِ قورمه سبزی اش رو راه انداخته تا با عشق خانواده شو دور هم جمع کنه.
خدا حفظش کنه برامون، ازش تشکر کردم که ما رو دور هم جمع کرده، که انرژیش عالیه و خیلی خوش گذشت بهمون.
بعدش با خواهرم رفتیم پیاده روی و از قشنگی ها صحبت کردیم…
دقیقا یاد تمرین های فایل شکارچیِ نکات مثبت افتادم…
اینکه هر کسی از زعمِ خودش زیبایی ها رو میگفت. خواهرم از زیباییِ صدایِ جارو کردن خیابان ها توسط عزیزانِ محترم شهرداری گفت. که تو اون سکوتِ شب چقدر این صدای جارو کشیدن جادویی و زیباست…
خیلی خوشم اومد که چقدر زیبایی وجود داره که ما حتی بهش فکر هم نکردیم اما وقتی میشنویم از زبان دیگران این فرصت رو داریم که آگاه شیم بهش و بیشتر سپاس گزارِ خدا باشیم.
صحبت که میکردیم این جمله رو که برگرفته از آگاهی ها و درس های استاد هست گفتم:
اینکه لذت بردنمون از زندگی، خیلی به نگاهمون به زندگی ربط داره. من با توجه به نگاهم به زندگی از یه چیزایی لذت میبرم و ذوق میکنم که شاید برای بقیه معمولی یا بدون اهمیت باشه.
یک نگاهِ زیبا بین و زیبا جو یه عالمه زیبایی میبینه و تحسینشون میکنه و سپاس گزار خدا هست.
دقیقا عین الگوهای بسیار عزیزم، استاد عباس منش عزیزم و مریم جانم.
و اینکه وقتی زیبایی ها رو پیگیری میکنم، دائم داره زیبایی های جدیدتری میاد سرِ راهم…
چند روز پیش تو پیاده رو یه قسمت بود جلوی چند تا مغازه که سنگ فرش شده بود با طرح برگ های پاییزی، شگفت زده شدم از این ذوق و سلیقه و زیبایی، انگار که دلم نمیومد روی این برگ ها راه برم که زیرِ پام نرن…
یا ابرهای کپلی که تو آسمون میبینم و عاشقشونم.
در حالی مینویسم که دارم آهنگِ خدا همینجاست، ساسان پاشایی فر رو گوش میدم…
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام زهرا جان.
نمیدونم چطوری ولی اصلا متوجه این پیام و پیام بعدیت نشدم…
یعنی دایره آبی رو ندیدم که بازش کنم.
با اینکه هر روز چندین بار سایت رو چک میکنم…
نمیدونم چطوری، اما حتما که هدایتیه، همینطوری اومدم لیست پاسخ هامو مرور کردم یهو متوجه این دو تا پیامت شدم و معلومه که خیلی خوشحال شدم…
این برام عجیبه، نمیدونم چرا، ولی لابد باید الان متوجه پیامت میشدم و میخوندم. چندین روز بعد و کاملا هدایتی…
خیلی متن کامنتت رو دوست داشتم.
گفتگوهات، کار کردن روی خودت، دوستی ات با خدا و کلا روند تکاملی که داری طی میکنی خیلی جالبه.
اسم حس لیاقت رو آوردی برام جالب بود، چون منم این اواخر رسیدم بهش…
از فایلهای اخیر استاد رسیدم بهش.
متوجه شدم که الان نیاز دارم روی حس لیاقت کار کنم و کاملا توجهم به سمتش جذب شده.
خوبه این سایت هست و ما هم فرکانسیم، و میتونیم در رابطه با مسائل اینچنینی خیلی راحت با هم حرف بزنیم، چون میدونیم طرف مقابل دقیقا میدونه از چی داره حرف میزنه و مشارکت میکنیم با هم در گفتگو.
منم خدا رو خیلی شکر میکنم که مدارم بالاتر رفته، درکم نسبت به گذشته ام، از حرف های استاد بالاتر رفته، همینطور درکم نسبت به کامنت های بچه ها بالاتر رفته، قبلا به خیلی مسائل باور نداشتم و طبیعتا نتایج قشنگ خیلی کمی تو زندگیم میومد. الان که اوضاعِ باورهام کمی بهتر از گذشته شده، مدارم عوض شده، تغییرات خودم بیشتر قابل فهم شده برام و غرقِ لذت و شادی ام از این احساسِ خوب، حالِ خوب، ارتباطم با خدا که بهتر از قبلم شده و مطمئنم همینطور ادامه بدم بهتر و بهتر هم میشم.
یه طوری شده هر روز زیبایی های بیشتر و متنوع تری از دیروز میاد جلوی چشم ها و درکم و منو لبریز میکنه از خوشحالی و نشاط و سپاس گزاری.
دفترم داره تند تند پر میشه و این خبر خوبیه.
یعنی من موارد مثبت و سپاس گزاری و تحسین زیادی دارم که مینویسم و صفحه ها پشت سر هم پر میشن…
یکی از جذابترین کارهای روزانه ام همینه…
نوشتن از زیبایی ها و سپاس گزاری که الحق انرژی و فرکانس بالایی داره.
خدا رو خیلی شکر که همه مون اینجاییم و لذت میبریم از مسیر رشد و بهبودهامون.
استاد جانم خیلی ممنونم ازتون، بی نهایت ممنونتونم.
زهرا جانم، هر چی جلوتر میرم تازه بهتر متوجه منظور استاد از خلق کردن زندگیمون توسط خودمون میشم، هم برای خودم، هم تو، هم همه ی بچه های این سایت، مطمئنم که میتونیم بهترین ها رو برای خودمون خلق کنیم، چون خدا قدرت خلق کنندگی رو درون همه ی انسانها گذاشته، از روحِ وسیعِ خودش درون ما گذاشته، پس من و تو و بقیه میتونیم خلق کنیم هر اونچیزی رو که دلمون میخواد فقط باید اینو باور کنیم…
هر وقت هر چیزی رو باور کنیم قلبا بهش میرسیم.
من امتحان کردم در مورد بعضی چیزها و سریع هم جواب اومده برام.
این علامتیه که بهم نشون میده میشه سمانه، میشه…
وقتش برسه، تو آماده بشی، ظرف و ظرفیتِ وجودت رو پر و آماده کنی میشه هر چیزی که اراده کنی…
کن فیکون…
عاشقتم زهرا جونم.
باعث شدی این کامنت رو بنویسم و با تو و خودم حرف بزنم و به خودم بگم دوباره که سمانه میشه، میشه…
هر وقت که وقتش برسه میشه…
آرزو میکنم شخصی رو در کنار خودت داشته باشی تو زندگیِ عاطفیت که لحظه به لحظه از کنار هم بودن لذت ببرین و همینطوری برین بالا و بالا و بالاتر…
ماچ به روی ماهت.
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
زهرا جان؛
عزیزِ دلم
سلام مجدد
مبارکت باشه پیشنهادِ شعلیِ جدید.
جالبه، وقتی متوجهِ پیامت شدم که تقریبا یه هفته آزمایشی ات پر شده و مشخص میشه حال و روزگارت با شغلِ جدیدت…
امیدوارم بهترین ها برات رقم بخوره.
نه فقط تو شغل، بلکه تو حس و حالت، روابطت، ثروتمندیت، سلامتیت و همه چیزِ زندگیت.
دست رو هر چی میذاری با موفقیت واردش بشی و تجربه اش کنی و لذت ببری از لحظاتت.
لذت ببری از ارتباطت با خدا، وجودِ قشنگِ خودت، ارتباطاتت، سلامتیت، آزادیِ مالی و زمانی و مکانی ات و …
چیدمان و زمان بندی و هدایت های خدا بی نظیره، طوری همزمانی رو انجام میده که ما در بهترین زمان، در بهترین مکان باشیم، با بهترین شرایط و برسیم به چیزی که دلمون می خواد…
عاشق خدا هستم با چیدمانِ شگفت انگیزش…
اول حیرت میکنم، میخکوب میشم، بعدا دائم میگم الهی الحمدالله…
تسلیمِ خدا بودن، اجازه بدم خودش منو هدایت کنه، هم آهنگ باشم با خدا
برای من همیشه بهترینها رو رقم زده، جایی که سُکان رو بدون هیچ حرف و سرکشی سپردم دست خودش انقدر آروم شدم که نگو…
انقدر جواب های خوب اومده که نگو…
من تازه کارم…
دارم سعی میکنم تعداد دفعاتِ تسلیم بودنم در برابرِ خدا رو بیشتر و بیشتر کنم تا بیشتر از این شهدِ شیرینِ بندگیِ خودم در برابرِ قدرتِ مطلق بودنِ خدا بچشم…
دائم باید یادآوری کنم به خودم که تسلیمِ خدا باش.
هدایت بگیر از خدا.
بذار به قولِ استاد چرخ دنده های گاریِ زندگیت نرم و ساده تر برن جلو.
تو سمانه باید اجازه بدی، از خدا درخواست کنی که خدا کمکت کنه، همراهیت کنه، خدا همیشه و 24 ساعته بدون خواب و استراحت بیداره، هوشیاره که تو زنگ بزنی و درخواست بدی، بگی من پشتِ در هستم خدا، لطفا در رو برام باز کن…
خدا در رو باز میکنه.
با عشق آغوشش هم بازه
میگه خوش اومدی عزیزِ دلم…
اینچنین خدایی، بندگی کردن براش افتخاره، عشقه، انگیزه ی زندگیه، امیدِ زندگیه…
از استاد یاد گرفتم، با عزت نفس، درخواستم رو مطرح کنم، اینکه بشه یا نشه، با من نیست…
اگه بخواد بشه، خدا خودش میندازه به دلِ بنده هاش و کار من انجام میشه.
اگه نه هم مسئله ای نیست، یه راه دیگه میذاره جلوی پام خودِ خدا…
آفرین که شجاعت و جسارت درون خودت رو پذیرفتی و تحسین میکنی.
این از عزت نفست میاد.
اینکه خودت رو پذیرفتی با همه ی محاسن و معایب.
با خودت راحتی.
آفرین، آفرین.
سریال زندگی در بهشت، یه کارگاهِ آموزشی هست از ابعادِ گوناگون.
من تو این کارگاه دو تا استاد دارم:
استاد سید حسین عباس منش.
استاد مریم شایسته.
جفت بزرگواران، برای من حق استادی دارن از بس که حرف هاشون رو تو عمل دیدم که دارن زندگی میکنن.
برای همین بهترین الگو هستن.
حرف با عمل و نتیجه بهترین شیوه ی آموزش دادنه.
استاد جان و مریم جانم، سپاس گزارتونم تا همیشه.
منم درست مثلِ تو، دارم روی احترام به خودم کار میکنم و چقدر خوشحالم از توجهی که خودم به خودم نشون میدم، احترامی که به خودم میذارم، محبت و تحسینی که خودم به خودم میدم تا سیراب شم و بی نیاز از بیرون از خودم.
انقدر خوشحالم که دارم بهتر یاد میگیرم خودمو بیشتر دوست داشته باشم، به صلح درون نزدیک شم و مدتهاست سرزنش کردن خودمو کم و کمتر کردم …
الهی شکرت بی نهایت.
مرسی برای آرزو و دعای قشنگت برام.
همه شون اومدن نشستن روی قلبم، درسته و کامل، یه چیکه اش هم جا نموند، رسید بهم.
مرسی از مهربونی و خلوص و صفای قلبِ خودت.
بهترین ها برای تو و قلبِ خدایی و پاکت زهرا جانم.
خدایا ازت ممنونم برای تمامِ آدم های توحیدی، مهربون و خوش قلبی که تو زندگیم، وارد شدن همیشه.
خیلی پر برکته فایل شکارچی نکات مثبت باشیم
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام آقا محسن.
خیلی ممنونم ازتون برای کامنتِ آخری که برام گذاشتین و شعر زیبایی که نوشتین.
کلمه پاسخ پایین کامنتتون نیومده بود اونجا، صبر کردم تا بعد براتون بنویسم، اما الان ایده اومد پایین این یکی کامنتتون تشکر کنم.
از حسنِ نظرتون خیلی ممنونم.
سلامت و برقرار باشین همیشه.
موردی که اضافه کردین هم بسیار زیبا بود.
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام آقا محسن.
ممنونم از کامنت تون.
از خدا هدایت خواستم که اگه الان وقتِ گوش کردن به دوره کشف قوانینِ زندگی هست و من آماده اش هستم، بیارتش تو مسیرم…
مطمئنم و باور دارم که خدا در بهترین زمان، بهترین مکان، بهترین شرایط، منو به خواسته هام میرسونه.
ممنونم که خرید دوره ی آپدیت شده ی جدید استاد رو بهم پیشنهاد کردین، امیدوارم در بهترین زمان بهش دسترسی پیدا کنم.
در رابطه با تمرینِ لبخند زدن هم یه اتفاق های جالبی داره شروع میشه:
امروز یه دختر خانم نوجوان، جوابِ لبخندم رو با لبخندِ قشنگش بهم داد.
از کنار هم رد شدیم، بدون هیچ کلامی…
اما برای من یه دنیا ارزش داشت.
دو تا آدم غریبه فقط با یه لبخند بینِ خودشون حسِ خوب منتقل کردن.
این شگفت انگیزه.
این معنی رو میده که جفتمون در مدار حس خوب بودیم، که به هم وصل شدیم و جابجایی حسِ خوب انجام شد.
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
به نام خداوند مهربان و هدایتگرم.
سلام زهرا جانِ عزیزِ دلم.
خیلی خوشحال شدم لحظه ای که دایره ی آبی رو دوباره دیدم کنار پروفایلم و مواجه شدم با سه تا کامنت از طرف تو دوست عزیزم.
خیلی ممنونم ازت برای وقتی که گذاشتی و محبتت برای نوشتن کامنت ها برام.
قبل از هر چیزی میخوام برات بهترین ها رو آرزو کنم.
همون چیزی که خودت دلت میخواد، بشه برات.
خواسته ی خدا برای تو هم همینه، که برسی به خواسته هات، به آسانی و شیرینیِ هر چه تمام.
در موردِ روبه رویی با چالش ها، یه چیزی میخوام بگم:
دقیقاً پاشنه آشیلِ من روبه رویی با چالش ها و تضادها تو زندگیم بودن و هنوزم هستن…
یعنی قبلا خیلی میترسیدم، واکنشِ سریع میدادم، فرار میکردم، از سَرَم باز میکردم به جای رو به رویی و پذیرفتن و حلشون…
اما این چند ماه اخیر به دلیلِ گوش دادن متمرکز فایلهای استاد، مکانیزمم عوض شده و تا حدودی بهبود رو در خودم مشاهده میکنم…
یعنی تصمیم گرفتم واکنش گرا نباشم دیگه، واکنش رو خلق کنم.
از چه طریق؟
از راهِ کنترلِ ذهن.
با چه ابزاری؟
ابزارِ الخیر فی ماوقع
ابزارِ توجه به زیبایی ها و نکات مثبت
ابزارِ هدایت گرفتن از خدا در همه ی امور و خواسته ها و سوال هام
ابزارِ سپاس گزاری
برای تو هم آرزو میکنم خداوندِ یکتا هدایتت کنه به انجامِ کاری که برای تو بهترینه.
به انجامِ کاری که تو رو خیلی خوشحال و خوشبخت و راضی میکنه.
بهترین هارو برات میخوام از خدا، عزیزِ دلم.
چند روز پیش اومدم برات بنویسم، نوشتم، اما ارسال نشد، حس کردم اون کامنت کامنتی نیست که باید برات ارسال کنم، امروز به یادت بودم و فرصت دست داد که بیام و برات بنویسم.
امیدوارم که خدا هدایتت کنه در مسیرت، و بهترین راه رو انتخاب کنی و قدم بذاری داخلش و کلی تجربه و مهارتِ عالی کسب کنی، لذت ببری، خوشحال باشی، ثروت خلق کنی و لذت ببری از تک تکِ لحظاتِ زندگیت.
راستی خیلی تحسینت میکنم برای مسیرِ زندگیت، تجربه هات، مهارت هات و مسیری که در پیش گرفتی و جلو میری.
ممنونم ازت برای پیشنهادت برای گوش دادن فایل عالی درس های یک بازی که فوق العاده است و سرشار از نکته و درس.
همینطور فایلهای مربوط به حس لیاقت.
جلسه 5 و 6 دوره عزت نفس هم اگه اشتباه نکنم، در رابطه با احساسِ لیاقت هست.
ممنونم ازت برای یادآوریِ معجزه ی سپاس گزاری کردن و حسِ خوبی که خلق میشه به واسطه ی سپاس گزاری.
کیف کردم نوشتی خودت رو دعوت کردی شام بیرون، هدیه عینک دودی خریدی برای خودت، عاشقِ این توجه به خود ها هستم چه وقتی خودم برای خودم انجام میدم، چه وقتی میشنوم یه نفر دیگه برای خودش انجام میده. آفرین بهت.
دقیقا مصداقِ حس لیاقت داشتنه، یعنی من انقدر ارزشمندم که خودم برای خودم وقت میذارم، خودم به خودم توجه میکنم، خودم برای خودم هدیه میگیرم و خودم خودمو دوست دارم…
ماچ به رویِ همچون ماهت.
خدایا دوستت دارم
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام عارفه جان.
خیلی بهت تبریک میگم برای گذاشتن عکسِ زیبات روی پروفایلت.
تحسینت میکنم که تونستی و انجامش دادی و این مسئله رو حل کردی.
منم دقیقا سر و کله زدم با فیلترشکن تا تونستم و موفق شدم.
جا داره تشکر ویژه کنم برای آموزش مرحله به مرحله عکس پروفایل در سایت که چقدر حرفه ای و آسان مسیر رو نشون داد بهمون.
دمِ بچه های فنیِ سایت و مریم جون و بقیه گرم.
وای که چقدر ذوق کردم وقتی عکسمو کنار اسمم دیدم تو سایت.
خوشحالم که این مسئله رو حل کردم و یه پله بزرگتر شدم، اعتماد به نفسم هم بالاتر رفت.
برای همه مون خوشحالم.
چقدر کار خوبی کردی که کامنت گذاشتی همینجا، چون همین کار هم به نوعی نکته مثبت محسوب میشه تو عملکرد شما نسبت به خودت و رشدت.
تحسینت میکنم که داری روی خودت کار میکنی.
آفرین بهت برای تمامِ بهبودهای ریز و درشتی که خودت خلق کردی برای زندگیت.
لحظه به لحظه بیشتر هدایت شی به بهترین ها عارفه جان.
خدایا شکرت برای سایت، استاد، مریم جانم، همه ی بچه های باصفا و تلاشگر در جهت بهبود زندگی، در این سایت توحیدی.
سلام به سید علیِ خوشدلِ عزیز.
من تمرین کردم تو هر کامنت یا فایل هر چیزی که برام جالب باشه، بولد کنم و بهش اشاره کنم.
که هم بتونم اون نکته رو واسه خودم یادآوری کنم.
هم یه نسخه از اون آگاهی رو برای خودم ذخیره داشته باشم تا راحتر پیداش کنم
هم اینطوری تحسین کنم اون فایل رو، یا کامنت خوبی که دوست عزیزی نوشته.
الان هدایتی اومدم اینجا و رسیدم به کامنت خوبت.
قبلا، همون موقع که تازه روی صفحه اومده بود خوندم و لذت بردم، الان هم یه مدل دیگه لذت بردم از کامنتت.
اول یه چیزی بگم در مورد شما:
قبل از اینکه ویدیوهاتون رو توی یوتیوب ببینم، فکر میکردم شمایی که این کامنتهارو مینویسی و به شهادت همه ی دوستان من جمله خودم فرکانست بالاست و دسترسی بهت سخت!
اینکه شما تو مداری هستی که خیلی فاصله دارم باهاش….
این بود که این نگاه، خودش ترمز میآورد که من چی بنویسم برای سید علی؟
سید علی که تو کامنتهاش رگباری درس و آگاهی میاره، یه طوریکه ذهن فرصت نفس کشیدن پیدا نمیکنه :)
و اما بعد…
چند روز پیش که هدایتی رفتم سراغ یوتیوب و اولین ویدیوی سلفی تونو دیدم و اینکه چقدر ساده، صمیمی، بدون زرق و برق، فارغ از هر چیزِ اضافه ای انقدر راحت داری صحبت میکنی با صدای بسیار زیبا و شنیدنی…
یهو یه چیزی شکست تو ذهنم…
ببین سمانه، سید علی هم یکیه مثل تو، فقط یاد گرفته به درونش نزدیک و نزدیکتر شه…
رمز و راز مدار بالاش اینه.
هر چی به درونت نزدیکتر شی عملا به خدا هم نزدیکتر شدی.
این مقدمه رو گفتم برسم به اینجا:
الان دلم خواست بنویسم برای شما و تحسینت کنم.
گفتم چی بنویسم؟
کجا رو بولد کنم بیارم توی متنم که خدا رو خوش بیاد، خودمم خوشحال باشم از توجهم به نکات مثبت و زیبایی های این کامنت؟
دیدم خط به خط بوی خدا میده کامنتت:
از شعر باباطاهر که تو ویدئو اونقدر دلی و خوش صدا خواندی…
از داستانِ نشانه گذاری که با آسانسور گذاشتی، و نحوه ی چینش خدا برات به صورت مفصل یاد کردی…
بله، درسته، کل کامنتت محشره، اما سمانه دست میذاره روی چیزی که بیشترین تاثیر رو روش گذاشته.
اینکه نوشتی:
وقتی شما شرایط در زندگیتون پیش میاد و خواسته هایی رو می خواین برای خودتون عملی کنین و بیشتر بهش برسین باید سعی کنین نقش خدارو درک کنین
یعنی چی؟ یعنی اینکه من به عنوان سیدعلی خوشدل میدونم که خدا همه کار هارو می کند ! خب آفرین هنر کردی اینو همه میدونن!
پس باید یک مرحله بیشتر انجام بدم!!
بیفتم دنبال نمونه های که خدا همه کار هار برای من می کند رو ببینم و بیشتر و بیشتر پیداش کنم.
و شروع کردی به مثال زدن و فولدر خدا و نشانه هاش برای هموار کردنِ مسیرت توسط خدا رو نوشتی.
همینجا ازت ممنونم برادرِ عزیزم، سید علی جان.
چون من با مثال بهتر درک میکنم، بهتر متوجه میشم چی به چیه.
و یه جرقه تو ذهنم روشن کردی سمانه اگه تو بخوای فولدرِ خدا همه ی کارهارو انجام میده برات رو از سند و دلیل و مدرک پر کنی و بهش فایل اضافه کنی چی داری که بگی؟
به عبارتی این پوشه، با نشانه ها، هدایتها، موارد سورپرایز کننده و نشاط آور برای روح از طرفِ خدا پُر میشه.
به نام خدا
1- رفتم سیب زمینی بخرم، آقاهه تا من داشتم سیب زمینی انتخاب میکردم، بارِ جدیدِ سیب زمینی خالی کرد و تونستم بهترینها رو انتخاب کنم.
2- دقیقاً به اندازه ی مقداری که سیب زمینی برداشتم، تو اون کارتم موجودی بود.
3- صف طولانی بود برای حساب کردن، من هم تک کالایی بودم، یه آقاهه به یه نفر از مغازه گفت یه دونه خرید داره، گفت بیا اینور و با ترازوی وانتِ اون مغازه وزن کرد و کارت کشید، منم بعد اون آقا اینطوری کارت کشیدم و تو صف نموندم.
همونجا گفتم خدایا دمت گرم.
این سه تا فایلِ جدیدِ داغ برای همین چند روز پیش هست که گذاشتمش تو فولدر، تا بیشتر فکر کنم ببینم کجا کنار کشیدم و خدا قشنگ کارهامو جلو برده.
4- یه مثالِ پررنگ دارم برای این فولدر: اینکه صبح ها تو پیاده روی کاملا هدایتی راه میرم، مسیری که من بهشون فکر نکردم، من فقط میدونم به قصد پیاده روی و توجه به زیبایی های خدا اومدم بیرون و بعد خدا منو هدایت میکنه مسیرهای خلوت، امن، خنک، زیبا.
5- وقتی طعمِ یه غذا شگفت انگیز هست (چه خودم آشپزش باشم چه دیگران) میفهمم پایِ نگاهِ خدا وسطه که من بیشتر لذت ببرم.
6- اینکه انجامِ کاری واسم سخته، اما در یه لحظه اون کار رو میذاره داخلِ جریانِ هدایت و بهم منتقل میکنه، بعد من عینِ فنر، عین فرفره چشم میگم و اونکار رو انجام میدم بازم خبر از راهگشایی خدا در انجامِ امورم رو میده.
7- اینکه کارهارو همزمان و موازی انجام میدم، دقیقا کارگشاییِ خداست برام.
8- امروز موقعِ آشپزی تو آشپزخونه کمی قبلش فرکانسم پایین اومده بود، همینکه مشغول بودم گفتم خدایا میدونم هستیا، حوصله ام سر رفته یه رخی به من نشون بده، نشانه ای بفرست تا دلم گرم شه، چند دقیقه نشد نگاهم خورد به پنجره ی توی آشپزخونه و باغچه ی روبه رو که عاشقشم و پر از دار و درخته، و چی دیدم؟
نشونه مو
پروانه
دلم قنج رفت و با لذت مشغول آشپزی شدم و انجام کارهام.
9- همسرم از محل کارش امروز هدیه ای دریافت کرد که من دوست دارم، تشکر کردم از خدا برای این نشانه ی گوارا هم.
تا اینجا فعلا یادمه…
ممنونم که با کامنت ارزشمندت بهم انگیزه دادی هم خودت رو تحسین کنم، هم از خودم و درونم بنویسم و به پاسخ های جدید برسم…
همگی مون در پناهِ رب العالمینِ قشنگم باشیم، شاد سعادتمند ثروتمند و سرشار از آرامش.
الهی شکرت برای دونه به دونه ی کامنتهایِ محشرِ این سایت که توشون گنجینه ای از آگاهی ها وجود داره.