اگه همه چیز باور چرا گاهی خلاف باورهایمان اتفاقی می افتد؟

دسته بندی: رشد شخصیت درونی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: رشد شخصیت درونیاگه همه چیز باور چرا گاهی خلاف باورهایمان اتفاقی می افتد؟
1

سلام دوستاناگه همه چیز به باورهای ما برمیگرده چرا گاهی راجع به مواردی که صددرصد اطمینان و باور داشتیم خلاف اون قضیه ثابت شده؟ علت این تضاد چیه؟

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
3
بهترین پاسخ

سلام .
اتفاقات رو ما برچسب میزنیم روش.
ما خیلی دیدیم که یه اتفاق به ظاهر بدی برای یک فردی به وجود میاد ولی آخرش اون اتفاق به ظاهر بد خیلی هم به نفعش تموم میشه و برعکس
بعدشم هیچ چیز صفر و یک نیست .
ما یه چیزی بین صفر و یک هستیم‌
نمیشه که به چیزی اطمینان صددرصد داشت
یا به چیزی اصلا باور نداشت
یه چیزی بین این دوتاست که برای هر فردی متفاوته.


0

با نام و یاد خداوند آفرینش

سلام و درود

باور همه چیز نیست! باور خوب تا زمانی که در سطح مغز و فضای ذهنه و در وجود و اندام های بدنتان در قالب تقویت اراده و عمل صالح به فعلیت نرسیده و شما رو به منبع کمال وصل نکرده، دیتایی هست بلا استفاده، مثل سایر دیتاهاییه که در مغز ذخیره شده!(مغز مثل هارد کامپیوتره و میتونید بینهایت روش باور نصب کنید و شلوغش کنید بدون اینکه ازش استفاده کاربردی کنید) مثل نرم افزار طراحی سه بعدی دکوراسیونی که در لپ تاپ نصب و ذخیره کردیم و هرگز از آن استفاده نکردیم و ایده ای را به واسطه آن تبدیل به نقشه قابل اجرا نکرده و در واقعیت آن را احرا نکرده باشیم! باور همه چیز نیست، بلکه فقط پیش نیازه، یعنی باید اپلیکیشن باور روی مغز نصب بشه، تا بتونه در عملکرد ما نمود پیدا کنه و ما رو به روح الهی درون وصل کنه تا نصب نشه در عملکرد هم نمودی نداره ولی صرف نصبش کافی نیست و باید باعث بشه ضمن اتصال، ابعاد بیشتری از قدرت روح الهی جاری در وجودمون رو کشف کنیم و منیت ما رو از بین ببره و احساس هماهنگی و وحدت با منشاء خلقتمون کنیم تا کانون توجه ما از دیگران و ایگوهای خود، به سمت قدرتهای بی نهایت منبع کمالمون معطوف بشه و تغییر کنه و همه چیز هم راستای کانون توجه ما که به سمت منبع و قدرت خداوند هست، شکل بگیره!

وقتی شما از اثبات خلاف قضیه چیزی که اطمینان داشتی طور دیگری رقم میخوره معترض هستی، یعنی به صلاحدید منبع اعتماد نداری، یعنی با منبع یکی نیستی و کانون توجهت روی ایگو یا منفعت خودِ عقلی یا منِ مستقل از منبعه، درحالیکه آگاهی وجود شما مسیر منافع شما رو بسیار بهتر و دقیقتر از مغز دیتامحور شما شناسایی میکنه و در مقابل شما خلق میکنه! چون منبع کمال خنثی است و قدرتمند و در مقابل هرچیزی راه حل الهی و قوی دارد و هیچ شرایطی برای آن مانع نیست، و در مقابل هیچ چیز هراسی ندارد و وقتی شما هماهنگ با چنین منبعی باشید و با آن احساس وحدت کنید، شما هم از هیچ رویداد خلاف تصور مغزی نخواهید ترسید و با قدرت همان منبع کمال از چالش آن عبور خواهید کرد! این سوال شما یعنی احساس ناتوانی در مواقعی که چیزی خلاف تصور مغز شما اتفاق می افتد، در حالیکه شما قرار نیست با چیزهایی مواجه بشید که مغز دیتا محور شما به عنوان منفعت عقلی ترسیم میکنه و بخاطر پررنگ بودن منیت در خود، به اصطلاح از وقوع آن هم مطمئن میشوید! بلکه قراره با چیزهایی مواجه بشید که بخش آگاهی وجود شما که همان روح الهی جاری در وجودتون هست، اون مسیر رو حاوی منفعت برای شما شناسایی میکنه و پیش روی شما قرار میده و مواجهه با اون رو برای دسترسی به لایه های بیشتر کمال، در مسیر رسیدن به خواسته ها و اهدافی که مشخص کردید، لازم میدونه. پس اگر بهش وصل شدید و اعتماد دارید از هیچ واقعه غیرقابل پیش بینی توسط مغز نباید بترسید و غافلگیر شوید و در کمال خونسردی و آرامش با هدایت منبع از آن عبور کنید تا به مدار قدرت و اراده بیشتری از منبع آگاهی و کمال خود دسترسی پیدا کنید. و یکی از رایج ترین کارهایی که منبع کمال در مسیر رسیدن به اهداف و انجام ماموریت الهی ما انجام میده، قرار دادن شرایطی با قصد جدا کردن ما از تعلقات خاطرمون برای رهایی و سبک حرکت کردن در مسیره! در واقع به هرچیزی بیشتر تعلق خاطر و وابستگی داشته باشیم و ترس از دست دادنش را داشته باشیم به عنوان زندان و وزنه و مانع اوج گرفتن نگاه میکنه. در نتیجه آگاهی وجود شما که در وحدت با خداوند یکتاست، شرایطی را در مسیر رقم میزند که از آن وابستگی رها شوید و ببینید بدون آن هیچ اتفاقی نمی افتد و ترس شما بی مورد بوده و همچنان پایدار و برقرار خواهید ماند و به مسیر ادامه خواهید داد، چون قدرت منبع و روح الهی جاری در وجود ما، برای هر رسیدنی کافیست اگر باورش کنیم!

در پناه خالق یکتا باشید🌸


0

سلام دوست خوبم
باور اون چیزی نیست که ما بهش فکر میکنیم
باور اون چیزی هست که ما بهش عمل میکنیم اون رفتار ما اون عملکرد ما باورهای مارو نشون میده
شما به زبان میگی و به قول خودتون باور دارید که از سگ نمیترسید اما اگر سگی رو از نزدیک دیدید لمس کردید و ذره ای ترس نداشتید این یعنی باور به نترسیدن از سگ
یا شما به زبان میگویی من خسیس نیستم اما در عمل وقتی با چتدتا دوست میرید رستوران موقع حساب کردن دستتون نلرزه حس بد بهتون دست نده یعنی شما باورتون در مورد خسیس نبودتون درسته

یا شما باور دارید من همیشه به خداوند ایمان دارم کارامو انجام میده اما وقتی به مشکل میخورید به زمین و زمان رو میزنید کارتونو انحام بده و اصطلاحا دنبال پارتی میگردید این یعنی شرک ورزیدن به خدا کمک خواستن از کسی شرک نیست اینکه به کسی جز خدا دل ببندید میشه شرک و این نشون میده شما به خدا اصلا ایمان ندارید

پس باور اونی نیس که تکرار میکنید اونی هست که عمل میکنید

حتما شنیدید که میگن ادم از هرچی بدش میاد سرش میاد
درواقع ما به ظاهر دوست داریم فلان اتفاق نیوفته اما ته دلمون افتادن اون اتفاق واسمون مُحتمل تره این یجور دوگانگی بین واقعیت و خواسته قلبیمونه و این دوگانگی باعث میشه احساسمون بد شه و همین احساس بد اتفاق بد رو در پی داره چون مغز انسان بر پایه تجربیاتی که کسب کردیم و اون واقعیت های زندگی عمل میکنه و مارو به انجام کارها سوق میده یا جلومون رو میگیره اما باورای ما اون عملکردی هست که ما بروز میدیم و بصورت قلبی و درونی هست


2

بنام خدا
سلام دوست عزیز
اگر در مسیر درست قرار دارید ودرحال کار کردن روی خودتون هستید این تضاد همان سکوی پرتاب شماست آمده تا شما را رشد بدهد این همان اتفاقِ خوبِ هست فقط کافی است با احساس خوب وآرامش این تضاد را پشت سر بگذارید
موفق باشید



1

3 ماه پیش

ممنونم از پاسخ سرشار از انرژی مثبتتون

1

به نام خدای مهربانم سلام به دوست عزیزم
بله درسته همه چیز ذهن و باور و فرکانس ماست
به هر چیزی که باور داشته باشی و ذهنت بپذیره و فرکانسشو بفرستی و توجه بهش کنی از همون جهان بهت پاسخ میده چه خوب و چه بد
خلاف هیچ چیزی انفاق نمی‌افته ما بد متوجه میشیم
همه چی در جهان درسته و جای خودشه


رفتن به بالا