چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟ - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-04 00:01:252025-01-06 16:57:28چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عباسمنش عزیز
داشتم خلاصه بازی منچستریونایتد و لیورپول میدیدم اول بگم چقدر بازی خوبی بود حسم خوب شد
اما همون لحظه که پلی کردم بازی رو یه حسی بهم گفت عهه ببین چقدر مقایسه کردی چقدر توی فضای مقایسه ای بودیم در مورد فوتبال
همیشه مقایسه میکردیم که ببین امکانات و سطح فوتبال ما کجاست، امکانات و سطح فوتبال در اسپانیا و انگلیس المان کجاست
حالا درمورد کشورهای عربی خودمون با سطح دانش فوتبالشون مقایسه نمیکردیم میومدیم میگفتیم اینا پول دارن چه امکاناتی دارن ما نداریم
اما نمیگفتیم که چه بازیکن های خوبی دادیم به دنیا مثل علی دایی مثل مهدی مهدوی کیا مثل مهدی طارمی مثل سردار ازمون و…
نمیگفتیم چه بازیکن های تکنیکی داریم
مثل حسین طیبی بازیکن فوتسال ،که تا همین قبل از جام جهانی فوتسال توی پرتغال بعد اسپانیا بازی میکرد توی چمپونزلیگ فوتسال مدال قهرمانی، نایب قهرمانی و سومی گرفته و یه گل خوشگلم زد که چقدرررررر ویو خورد
میگفت ما از این گلا رو توی بازی هامون وقتی بچه بودیم میزدیم
این مقایسه ها هم توی فوتسال هست
وحید شمسایی
مسلم اولاد قباد که اونم با طیبی و سالار اقا پور باهم اسپانیا بودن
سالار اقا پور که بهترین بازیکن جوان جهان در فوتسال شد کلا فکر کنم 20 یا 22 سالش باشه
همیشه مقایسه بود اینقدر اون بیرون چشمم کور کرده بود که نمیدونستم سالها وحید شمسایی اقای گل جهان بوده و این لقب از یه بزریلی میگیره هرچند فالکائو اومد دوباره رکورد شمسایی زد ولی من نمیدونستم اینقدر فوتسالمون جهانیه
سالها پیش ما بزریل با فالکائو معروفش توی جام جهانی بردیم و سوم شدیم
استاد توی همون اروپا، کرواسی کشوری بوده که یه نسل خیلی خوب داشته بعد از اون شاید 15 سال یا 20 سال توی جام جهانی اینا هیچ نتیجه در حد اسم اروپا نداشتن اروپایی که بیشتر کشورهاشو توب جام جهانی مدعی میبینیم
بعد الان دوتا جام جهانی این کشور یه بار دوم شده یه بار سوم شده
درحالی که این کشور مثلا یه کشور اروپایی بوده اما سالها از این ارزو که بتونه دوباره توی جام جهانی رتبه ای بدست بیاره دور بوده
اینو گفتم چون خیلی توی فوتبال اسیا و اروپا مقایسه میشه
خب واقعا چمپونزلیگ یه چیز فوق العادس اما کار ذهن ما مقایسه خودمون لیگ هامون با لیگ های اروپایی
واقعا اینو میگم چون هر بار دیدم بازی رو از لیگ ایران که مربی خارجی وایستاده با خودم گفتم اییییین چجوری اومده ایران اصلا براچی اومده براچی برای مربی گری اومده ایران؟؟
قشنگ دارم میبینم اینو همیشه شاخکم هام بیرون میزد میگفتم این چرا داره روی نیمکت فلان تیم که حالا شاید ورزشگاهش در حد بقیه نیست سرمربی گری میکنه
یه چیزی یادم افتاد، میسون گرینوود بازیکن منچستر یونایند بعد از اینکه بهش اتهام زدن در مورد مسائل جنسی، منچستر حمایتش از این بازیکن جوون فکر کنم 18 سالش بود گرفت و خیلی حرف شنید و باهاش خوب برخورد نشد اونم بلند شد از انگلیس مهاجرت کرد به اسپانیا
الانم فکر میکنم فرانسه بازی میکنه
بعد توی ایرانم یه بازیکن خوزستانی بود فامیلش یادم نیست قدیمی تر ها میشناسنش
این از بارسلونا گویا پیشنهاد داشت اما بخاطر اینکه توی مهمونی مختلط شرکت کرده بود
دقت کنید گفتن شرکت کرده دیگه نمیدونم به اتهامش چی بوده هرچی کلا خراب شد فوتبالش الان هیچچچچچ کس نمیشناسش من میشنیدم که میگفتن این بازیکن بوده که میتونسته در سطح اول فوتبال جهان بازی کنه ولی حیف شد اون روزهاش
امیدوارم الان هرکجا هست توی هر بیزنسی موفق باشه
خلاصه این دو مورد میخواستم بگم شرایط تقریبا یکسانی برای هر دو بوده حتی فکر میکنم برای گرینوود بیشتر بوده
ولی انتخاب دو نفر متفاوت بوده
حتی تا اخرین چیزی که خبر دارم گرینوود ازدواج کرده
حالا من اینا رو نمیبینم خیلی ساده مقایسه میکنم
اگر من این چیزا ببینم این مثالا ببینم دیگه جرئت مقایسه توی بقیه چیزا به خودم نمیدم
یا به من میفگتن توی فوتسال اگر توی اروپا بودی میتونستی فوتسالیست خوبی بشی از اول همونجا
درحالی که ما توی فوتسال زنان زهرا لطف ابادی داشتیم که توی لیگ 1(برتر) اسپانیا بازی میکرد
مدرک بدنسازی فدراسیون ورزش اسپانیا گرفت
اسپانیایی هم شروع کرد به یاد گرفتن
همین دختر از شهر کوچیکی به اسم نکا توی مازندران فوتسالش شروع کرد
و میگفت که دانشگاه ول کردم رفتم سراغ فوتسال دکتر گفت کف پات صافه نمیتونی فوتسال بازی کنی
ولی اون به هیچ کدوم از اینا باج نداد
مارال ترکمان که الان توی تیم پالایش نفت ابادان بازی میکنه این دختر فکر کنم 22 یا 23 سالش باشه چندسال الان به عنوان پدیده مسابقات انتخاب میشه
کاندید بهترین بازیکن جوان جهان شده
استاد میدونید توی این چندسال اخیر هربار یه بازیکن
زن ایرانی جز ده بازیکن برتر جهان در فوتسال انتخاب شده؟؟ استاد حتم دارم نمیدونستید :)))
تازه بازی شروع شده… دارم گرم میشم :))
استاد الان یه چیزی یادم افتاد
این ذهن مقایسه گر که میگه پسرا فوتبالشون یا فوتسالشون بهتر از دختراس اصلا همش این حرفها بود که مگه دخترا هم میتونن فوتبال بازی میکنن
مگه دخترا فوتبال بلدن فوتبال بازی کنن
یاااا دختروووو چه به فوتبال؟
استاد الان فکر میکنم پس یعنی شانسی بود که من بعد چندبار امتحان کردن اونم برای اولین بار که بهم گفتن باید اینو انجام بدید من توپ از نقطه کرنر زمینی شوت کردم توی دربازه؟؟؟
یا این شانسی بود که پشت محوطه بودم اولین گلم شوت کردم توی دربازه اونقدر که دربازه توی مرحله دوم نتونست بگیرش؟ ؟؟
یا این شانسی بود که پاس خوشگل بدم توی تمرین برای کسی که غریبه بود اولین بار میدیدمش ؟
یا این شانسی بود که وقتی روبه دربازه خودمون بودم و ازهمونجا پاس از پشت دادم به کسی که از شکللل دویدنش لذت میبردی
یا این شانسیه که میتونم با دستای بسته روپایی بزنم
یا این شانسی بود که وقتی مربی من گذاشت توی تیم ضعیفه من رفتم اول گل با سماجت البته هم تیمیا هام زدم اینقدرر زدیم تا من ضربه اخر زدم تمام کردم
و مساوی کردیم
یا شانسی بود که بازیکن رد میکردم و حمله میکردم به سمت دربازه
یا شانسی بود که هر روز تمرین یه دختر کوچیک میگفت تووووو کاپیتان منی یه بازوبند ببند درحالی که توی اون تیم از من تکنیکی تر بود
یا شانسی بود که به مربی گفتم مربی من میخوام با تو بازب کنم توی تیم تو باشم حالا مربی کی بود کسی بود که کسی جرئت نمیکرد حرف بزنه باش میترسیدن ازش
یا شانسی بود که روز اول توی 10 – 13 دقه اول که رفتم توی زمین بازی کردم وسطش نفس کم اوردم به مربی گفتم تعویضم کن هم تیمی هام حواسشون نبود من رفتم بیرون همین که من رفتم بیرون گل خورررردیم
تا اون موقع تیممون قوی بود جلو بودیم
یا شانسی بود که تمرین روز دوم که رفتم توی زمین عین 13 دقیقه بازی کردم
بالاخره جواب معادله حل نشده ذهنمو پیدا میکنم
نه شانسی نبود مگه من توی 14 و 15 سالگی از خدا نخواسته بودم که میخوام فوتسالیست بشم
مگه نگفته بودم که خدایا من میدونم میتونم بهترین بازیکن لیگ برتر بشم پس چرا اون موقع اینکار نکردم
منکه والیبال میرفتم منکه توی تیم هندبال مدرسه بودم
پس چرا سراغ فوتسال نرفتم
چون باور نداشتم که میشه
اگر خدا بهم قدرت اینو نمیداد که تصمیم بگیرم چجور میتونستم اینکار بکنم
اگر خدا نبود پس کی بود که بدون اینکه بخوام جبران کنم برای کسی کلی از وسایلم جور شد
خدا این قدرت بهم داد
من که قبلم نماز میخوندم حجابم داشتم پس چیشد چرا خدا نمیدید
وقتی با عباسمنش اشنا شدم نماز میخوندم حجابم داشتم
ولی یه چیزی اینجا داشت تغییر میکرد
یه نیروی بهم گفت از مدرسه ساعت 1:40 پیاده برو خونه ،سرویس کنسل کن
منم روزها از مدرسه این ساعت که تمام مغازه ها بسته بودن و نه ماشین نه ادمی همه توی خونه هاشون بودن
جز دوسه تا موتوری که توی خیابون گاز میدادن میرفتن
اره همون موتوری هایی که وقتی راهنمایی بودم توی شلوغ ترین خیابون تیکه هاشون مینداختن ذیگه قدرتی نداشتن تووی ذهنم چون خدا گفت باید تنهایی دو محله رو پیاده توی این ساعت بیای خونه
من اومدم ترسها میومدن ولی من میومدم
اره گفت هیچ کس نمیتونه اذیتت کنه
من باهاتم تو قوی هستی
اره این خداست
خدا به من بیگ پیکچر داد چیزی فراتر از مهندس شدن قبولی توی بهترین دانشگاه بخاطر همین در عرض دوماه بعد از گرفتن تصمیم انصرافم از کنکور صبح رفتم سر تمرین
رفتممممم سر تمرین همون اول بسم الله توی تمرین جلو بچها افتادم بلند شدم خندیدم
نه عزیزان من یه ادم متفاوتی بودم اشتباه کرده بودن فکر کردن من ناراحت شدم وقتی ازم خندیدن
نه جانم.
باید ادامه بدم..
ممنونم استاد.
به نام رب جهانیان
سلام وادب
خدایاشکرت که بازهم میتوانم بنویسم
خوشحالم که من دراین سایت هستم استاد
دقیییقا من این مسئله روداشتم والان خداروشکر بهتر شدم
همیشه فک میکردم بقیه ازما بهترن
وهمیشه توذهنم بود که بقیه ازمن بهترن استعداد بیشتری دارن خوشکلترن چقد زندگیشون بهتره چقد خوشحال چقد خوب براشون همه چی پیش میره و…
باتمام وجودم حسادت میکردم استاد ودلم میخواست هیچی نداشته باشن وقتی میدیدم یه کسی یه مسئله ی براش پیش اومده باتمام وجود خوشحال بودم
خدایا ازت طلب مغرفت میکنم منو ببخش
ولی الان استاد عزییییزم باتکتک سلولهای بدنم خوشحالم ازاینکه بقیه خوشحالن و اتفاقات خوب روتجربه میکنن وباتمام وجودم ازته دلم براشون آرزوی خوشبختی بیشتر رومیکنم وتحسین میکنم
خوشحالم کع تعقیر کردم وازخدا سپاسگذارم وازشما استااادم ممنووونم
باور دارم زندگی زیباست
قدرت خداست
من ارزشمندم ولایق بهترینها
هرروز کارها آسونتر میشه
سلامتی هست وهرروز بهترمیشه
سلام عرض میکنم به استاد عزیزم و خانم شایسته سپاسگزارم خداوند هستم که این آگاهی های ناب رو از طریق استاد عزیزم به ما میرسد واقعا من توی زندگی خودم این مواردی که استاد گفتند رو داشتم و به لطف خدا از موقعه ای که قانون شناختم و با سایت استاد به مدت دو سال هست که آشنا شدم هی یک سری موارد با توجه به عملکرد به قوانین داره کمتر میشه و خوب شد که استاد یادآوری کردند این قوانین رو که واقعا فضای مجازی مسموم هست و قانون توجه رو به سمت کمبود و احساس بد میبره و به خودم از امین امروز قول دادم که خودم رو و قانون توجه رو بزارم روی زیبایی خداوند و واقعا سایت استاد یکی از باکیفیت ترین سایت های که در طول این دو سال که من قانون را شناختم بهترین بوده و میتوانیم قانون توجه رو باتوجه به فایل های که ارزشمند هست در بخش دانلود سایت میتواند قانون توجه ما رو به سمت زیبایی و فراوانی نعمت ما رو هدایت کنه .امیدارم که بتوانم صد درصد رو بزاریم روی کار کردن خودمان و کاری هم با دیگران نداشته باشیم و تمرکز بزاریم روی خودمون و عمل به آگاهی ها . خدا رو سپاسگزارم که من رو هدایت کرد به سابت استاد که در واقعه قوانین های خودش رو یاد بگیرم و عمل کنم و نتیجه بگیرم .با خرید دوره عزت نفس و دوره دوازده قدم در حال ادامه و گوش دادن و عمل کردین این دوره ها هستم که چقدر بی نظیره این دوره ها و خواستم که یک رد پای از خودم بزارم و از همه دوستان هم فرکانسی هم تشکر میکنم که وقت میزارن کامنت های دوستان رو میخونن و عمل میکنن با این قوانین بدون تغییر خداوند از طریق استاد عزیزم که واقعا یکی از دستان خداوند شده در زندگی من .آرزوی بهترین ها به استاد عزیزم دو دوستان رو آرزو مندم .فعلا خدانگهدار
سلام و درود بر استاد عزیز و ارجمند و همه دانشجو های عزیز. استاد واقعا از شما سپاسگزارم واسه تمام راهنمایی و نشان دادن راه درست زندگی. من شخصی بودم که قبلا با شما مشکل داشتم به دلیل یکسری رفتارهای اشتباه بعضی از دانشجوهای شما ک قوانین رو اشتباه فهمیده بودن و اجرا میکردن ولی یکبار الله یکتا به من الهام کرد و شما در جایگاه مهم زندگی من قرار گرفتین. واقعا من از الله یکتا سپاسگزارم ک منو با شما اینگونه آشنا کرد و از الله یکتا برای شما سلامتی مثل همیشه لب خندان خواستارم
سلام
نتایجی که توی این چند مدت گرفتم رو میخوام براتون بگم ،
دو ماه پیش تصمیم به خرید ماشین گرفتم ولی دو دل بودم که این نمیدونستم ماشین بخرم یا سرمایه گذاری انجام بدم ، ( چون تاحالا ماشین نداشتیم پدرم از خودم بیشتر دوست داشت ماشین داشته باشم خودش نداشته گواهی نامه هم نداره … ) یه احساسی اومد و گفتم بابا ماشین بخریم ؟! گفت اره چقدر پول داری منم فلان قدر دارم که کمکت کنم ، بابام به این دید نگفت که قرض بهت میدم یا اینها ولی من خودم گفتم اگر قرار باشه بابام بهم یه مقدار پول بده حتما بهش پس میدم ، درحال گشتن ماشین تو اینترنت و از دوست ها بودم … اولین ماشین که خوشم هم اومد تا پای بازدید هم رفتیم ولی کنسل شد … دومین ماشین رفتیم کارشناس اومد کنسل شد ( اینم بگم پسر عموم خودم میرفتیم برای بازدید اون خودش دوست داشت بیاد من بهش نگفتم و اصرار نکردم اصلا و خیلی جالبه انگار خدا اینو سرباز کرده بود برام که بگرده دنبال ماشین و این یه کارایو انجام بده برام ولی من هواسم به خودم بود که این بزار کار خودشو انجام بده من چیکار دارم بزار خدا کارشو انجام بده ) رفتیم ماشین سومی هم تا پای معامله رفتیم ولی کنسل شد ، اینم بگما خیلی میخواستم بخریم اینایی که رفتیم بازدید ولی باز به خودم یاداوری میشد که هواست باشه اشکال نداره بزار پیش بره صبوری کردم … .
وقتی سومین ماشین که کنسل شد همون موقع هم پسر عموم هی داشت میگشت و دنبال ماشین بود یوهو گفت فریاد فریاد این ماشینو… تماس گرفت و نزدیک خونمون هم بود رفتیم بازدید کارشناس هم اومد تایید کرد هم از لحاظ فنی و … کاملا خوب و عالی واقعا خداوند هدایت کرد به این ماشین که کاملا سالم 115 کیلومتر کار کرده بود یعنی خشک محسوب میشه و جالب هم اینکه 15 درصد از لحاظ قیمتی کمتر بود نسبت به بازار .
قانونی که من استفاده کردم برای این مورد… فکر کنم شامل اینهاست :
* اجازه بدیم خدا کارهارو انجام بده دست خدارو باز بزاریم
* احساس خوب
* به اتفاقات از زاویه ای نگاه کنیم که بهمون احساس خوب بدهد
البته بگم من زیر بار قرض رفتم ولی با خودم اومدم و گفتم این هدایت خدا بوده شاید باید تجربش میکردم این فشار قرض رو که درس بگیرم و به رشدم کمک کنه ( این از همون قانون اینکه از اتفاقعات طوری نگاه کنیم که احساس خوب به ما بدهد ، استفاده کردم )
به نام خداوند مهربان
با سلام خدمت استاد عزیزو تمامی بزرگواران
درکم از این فایل
با این باور که من خالق صد درصد زندگیم هستم باید بتونم در این مسیر دوتا کاررا به خوبی انجام بدم
اولا اینکه آگاهانه کانون توجه امو همیشه و در همه حال بر زیباییها ببرم زیبای های آدم ها زیبایی های شهرمون زیبایی های اطرافمون و لاجرم زیباییهای بیشتری وارد زندگی ام میشه که به نطرم همون مصداق آیه ای تو قرآن که میگه خداوند را بسیار یاد کنید و شکرگزار باشید تا نعمتهای شما هم زیاد شود
دوم اینکه کنترل آگاهانه روی ورودی هامون داشته باشیم که اینم همون تقوا داشتن هس یعنی کنترل کنیم آنچه باید بشنویم و ببنیم و آنچه رو که بر زبان میاریم که با کنترل درست ورودی ها خروجی های خوب هم وارد زندگی امون میشه
خدایا شکرت بابت این سایت ارزشمند
خدایا شکرت بابت این استاد عزیزو مهربان
خدایا شکرت بابت همه بزرگواران در سایت
در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
درود بر استاد عزیز که اینقدر عالی در مورد مسائل توضیح می دهد.
چقدر عالی که سال جدید میلادی رو هم تبریک گفتید، یک لحظه آخر فایل ، لبخند رو بهم هدیه دادید، ممنونم
یادم می آید که وقتی بچه بودم خیلی دوست داشتم با پسر دایی شون بوده و خونشون باشم، با این که همیشه اونجا می پلکیدم!!
وقتی پدر و مادرم گاهی اوقات بنده رو منع می کردند از رفتن به اونجا، من ناراحت می شدم و غرولند می کردم، قشنگ یادمه که یک بار برگشتم به مامان و بابام گفتم: من دوست داشتم بچه دایی شون بودم :((
باباشون هم یک خنده ای کردند و هیچ نگفتند.
اون ایام دقیقا برای من این قضیه مرغ همسایه غازه صادق بود، چون تمرکزم بر خوشی ها و لذاتی بود که در خانه دایی شون تجربه می کردم و از یکسری محدودیت های خانه خودمان رها بودم.
در موضوع هم شغل این عارضه کاملا شایع هست و در مورد خودم هم صدق می کند، اصلا هیچ ادعایی در این موضوع ندارم و خیلی خوشحال هستم که دلایل ریشه ای این قضیه برایم واضح شد
_تمرکز اشتباهی که داریم
_عدم مسئولیت پذیری
_مقایسه
بی نهایت از لطف استاد سپاسگزارم
این موضوع کنترل کانون توجه هر روز برایم مهم و مهمتر می شود و به لطف خداوند هر روز در موضوعات چالشی که احساساتم را درگیر می کند در مدت زمان کمتری خودم را به احساس پایدار می رسانم
همه اینها از برکت هدایت پروردگار در آوردن دوباره ام به مسیر آگاهی های این سایت و مطالعه روزانه فایل ها و کامنت نویسی فعالانه است، البته که هنوز ایرادات زیادی هست که باید برطرف شود و دارم تلاش می کنم تا ترمزهای ذهنی متعددی را که دارم بردارم و هر بار خداوند با نشانه ای هدایت و حمایتم می کند.
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
درود بر شما استاد عزیزم.
درود بر مریم خانم شایسته عزیزم.
از صمیم قلبم هر دوی شما استادان گرامی را دوست دارم.
خداروشکر میکنم که با شما استادان عزیزم در این مسیر همراه هستم.
آسان شدم برای آسانی ها توی این سایت الهی.
استاد بنظرم ریشه این فایل 1 باور بسیار مهم هست:
همواره موحد بودن و ایمان داشتن به رب العالمین
قبل از اینکه دلایل را بگم میخوام موحد بودن را واسه خودم شرح بدم:
1. خدا خالق هستی است.
2. خدا برای جهان قوانین قرار داده است.
3. مالک آسمان ها و زمین خداست.
4. توانایی و قادر مطلق، خداست.
5. عالم و آگاه به همه چیز و همه کس خداست.
6. جهان هستی مسخر خداست.
7. اگر خدا بگوید باش، در همان لحظه خلق می شود.
8. خدا یا قوانین حاکم بر جهان هستی دقیق و منظم هست.
9. خدا یا قانون یا سیستم چیزی را واسه کسی نمیخواد.
10. هر آنچه من بخواهم را خداوند به من عطا میکند. مخصوصا خوب ها را راحت تر و بهتر.
حالا دلیل من چیه؟ (این ها دلایلی هست که برای ذهن خودم منطقی کردم).
1. موحد بودن یعنی ایمان داشته باشم این قوانین و این خداوند و این سیستم وجود داره، دائمی است، خطا ندارد، حتما عمل میکند.
2. موحد بودن یعنی باور داشته باشم هیچ کس، هیچ چیز و هیچ شهر و مکانی روی من تاثیر نمیگذارد.
3. موحد بودن یعنی اینکه تاثیر عوامل بیرونی بر زندگی ام را صفر در نظر بگیرم.
4. موحد بودن یعتی بدانم و اگاه باشم که هر آنچه الان در زندگی شخصی ام دارم تجربه میکنم، بخاطر باورها، عملکردهای خودم هست.
5. موحد بودن یعنی بدونم که من قدرت خلق زندگی ام را آنطور که میخواهم دارم.
6. موحد بودن یعنی درآمد من، شرایط مالی و اقتصادی و روابط من، شرایط سلامتی من، هیچ ربطی به مکان، اشخاص، شرایط بیرونی ندارد.
حالا چقدر من علیرضا طاهرزاده میتونم بگم به این باورها اعتماد و اعتقاد دارم؟
چقدر میتونم بگم خودم قبول کردم که:
1. هیچ کس جلودار رشد من نیست.
2. هیچ کس باعث نشده من شرایط نازیبایی مالی را تجربه کنم.
3. تو همین اصفهان بهترین زندگی را میشه کرد.
4. تو همین ایران میشه میلیاردها دلار حتی درآمد داشت
5. تو همین شهر های کوچک حتی میلیاردها تومان درآمد داشت.
6. سلامتی من بخاطر رعایت نکردن شرایط غذایی خودم بد شده بود نه بخاطر آب و هوا و …
7. کارخانه ام دلیل رشد منه، نه رشد نکردن من.
8. دوستانم، خانواده ام، نیروهام، اطرافیانم دلیل رشد من هستند، دلیل این هستند که من بفهمم چی میخواهم، نه اینکه ترمز رشد من باشند.
9. خداوند از طریق این تضاد ها داره میگه پس به چه چیزی توجه کن! تا رشد کنی.
من علیرضا طاهرزاده اگه هر روز یادآوری بکنم حدود 20 درصد به نسبت روز اولم بیشتر باور دارم به خداوند و تمام باورهای توحیدی بالا.
استاد بنظرم تمام این فایل داره توحید و یکتا پرستی را از نگاه انسانی توضیح میده.
● مقایسه نکردن خودت و شرایطت.
● باور داشتن به اینکه هر کجا هستی جای درست توست.
● باور داشتن به اینکه با باورهای توحیدی از همونجایی که هستی میتونی رشد کنی.
و …
واقعا فایل بینظیری هست.
خداروشکر میکنم در این لحظه هدایت شدم به این فایل بینظیر.
واقعا.
عاشقتونم استاد عزیزم.
بینهایت ازتون سپاسگزارم.
خداروشکر چقدر فراوانی اینجا توی این سایت زیاد هست که توی 2 الی 3 روز 26 صفحه کامنت منتشر شده است.
واقعا خداروشکر.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان عزیز
خداروشاکرم بخاطر این فایل پر اگاهی
چقدر این مقایسه ها رو تمام مردم از جمله خودم در زندگی ام داشتم و چقدر باعث کم شدن انرژیم و نا امید شدنم میشدن
اما از وقتی که قوانین رو شناختم خیلی خیلی بهتر از قبل شدم و فهمیدم که فقط افکار باور ها و در نتیجه احساس این لحظه ام هست ک اتفاقات بعدم رو رقم میزنه و دیگه احساس امید درونم زنده شد
هر فردی در هر شرایطی که هست داره نتیجه فرکانس ها باور های ارسالیه خودش رو میگیره
پس مقایسه کردن خودم با دیگران فقط باعث دور شدن من از اصل میشه
فقط خودمون مسئول اتفاقات زندگیمون هستیم
هیچکس هیچ نقشی و ارتباطی نداره
اگر کسی اوضاعش از من بهتر قطعا در مدار فرکانسیه بهتری و فرکانس بهتری قرار داره
منم فقط باید حواسم به افکار و فرکانس های خودم باشه تا بتونم به ارامش برسم تا بتونم قانون احساس خوب اتفاقات خوب رو در عمل اجرا کنم الهی شکرت که اینقدر به من ازادی دادی
و اینقدر نعمت افریدی
من الان هرکس که اوضاع بهتری ازم داره رو فقط تحسین میکنم و لذت میبرم و شکر گزاری میکنم
الان اگر مشتری ام بره مغازه ی همسایه ام و اونجا کارشو انجام بده من شکر میکنم ک این نعمات وجود دارند و اگاهم وقتی تمرکزم روی نعمت هاست فرقی نداره که ماله منه یا نه فقط باعث میشه فرکانس بهتر رو ارسال کنم تا اتفاقات و شرایط بهتری رو تجربه کنم الهی شکرت
و اگاهم ک شرایطم اگر متعهدانه ادامه بدم با ایمان و احساس خوب سرشار از سپاسگزاری باشم همیشه رو به بهتر شدن و دریافت نعمت های بیشتر از قبل قرار میگیرم
خداروشکر میکنم ک مدت طولانی ایه که از فضای مجازی هم دور شدم و فقط ورودی هامو کنترل میکنم و باور های قدرتمند رو میسازم و عمل میکنم تا شخصیتم بهبود پیدا کنه مهارت هام ارتقا پیدا کنن و شرایط افراد هم مدار با من در زندگی ام بیان
خدایا شکرت واقعا
تجربه ی ذهن ازاد و با ارامش همراه با احساس خوب با امید ایمان و لذت خودش همه چیز است
وقتی که فقط تمرکزت رو خوبی ها و نکات مثبت زندگیه و این اطمینان در ذهنت وجود داره که فقط با احساس خوبم و لذت بردن از داشته هایم فقط شرایط و اوضاعم رو بهتر میکند و ایمان داشته باشیم به خدایی که همواره در کنار من است و اجابت میکند دعای هر دعا کننده ای رو و دنیایی پر از فراوانی وجود دارد و از تمام خواسته هایم اگاه است و از خودم بیشتر دوست دارد که من به خواسته هایم برسم چون با رسیدن به انها به گسترش جهان کمک میکنم این ایمان اجازه ی پرواز رو به من میده
احساس سبکی
احساس ارامش قلبم
سلامتی
و میشینم روی شونه های خدا و اون کار هارو برام انجام میده
من فقط از داشته هام لذت ببرم کافی است برای تجربه همه نداشته هایم و رسیدن به انها
برای خاطره شدن ارزو هام
چقدر خب این زندگی لذتبخشه
چجوری میتونم شکر گزار این زندگی و خداوند باشم
با اینکه دوساله توی این مسیرم هنوزم موقع یاداوری این اگاهی ها به خودم احساس شوق زیاد و ارامش قلبیه زیاد بهم دست میده اینگار ک تازه فهمیدم قوانین چجوریه و خوشحال سپاسگزارم بخاطر همه چیز
خدایا شکرت بخاطر سلامتیم ،رابطم،شغلم و دامدم بخاطر خانواده ام بخاطر ماشینم بخاطر هرچیزی که نمیبینم و هست بخاطر تک تک سلول های بدنم بخاطر اینکه منو خالق زندگیه خودم افریدی بخاطر اینکه از روح خودت درونم دمیدی بخاطر اینکه منو در این دنیا افریدی بخاطر اینکه منو هدایت کردی به این سایت الهی
بخاطر اینکه این قوانین وجود دارن شکرت
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
مرغ همسایه غازه
یرای من بارها این اتفاق افتاده و البته قبل از عضویت در سایت ، که یکسره درحال مقایسه بودم و با این زاویه دید از داشته های خودم ایراد اساسی می گرفتم و خودم را به احساس بد می رساندم و آین شیوه در همه ابعاد مختلف بود مثلا در دوران دانشگاه من می گفتم ، این استاد ما بدرد نمی خوره بد نمره هست کاش استاد فلانی مال ما بود ، یا کاش من فلان رشته را می خودم چرا این رشته را قبول شدم آینده نداره، درآمد نداره، رشته تحصیلی دوستم بهتره ، حتی کار بجایی رسید که من رشته ام را عوض کردم بعداز 4 ترم درس خواندن .
بعد رفتم سربازی باز این سبک نگاه بود ، و ذهنم به من می گفت چرا من اهواز افتادم ، تهران بهتر بود ، خوشا بحال دوستانم که الان در مشهد خدمت می کنند ، من چرا اهواز آمدم و هزاران دلایل دیگه،
در مورد شغل ، باز همین نگاه منو اذیت می کرد ، می گفتم شغل کارمندی خیلی بده ، همه اش باید به ریست احترام بذاری و واسه مرخصی التماس کنی ، شغل آزاد خوبه ، هم آزاد دی داری و هم درآمد بیشتر …
و هزاران مورد دیگه ،
ولی الان اصلا اینطور نیستم و از لحظات زندگی ام لذت می برم و اصلا عجلهای ندارم و خودم را مقایسه نمی کنم و شکر خدا آگاهی های توحیدی این سایت منو دگرگون کرده و بیشتر اوقات در احساس خوب هستم.
الان قانون را سعی دارم رعایت کنم، یعنی توجه به زیبایی ها و نکات مثبت، به داشته های خودم توجه می کنم و بابتش خوشحال میشم و سپاسگذاری می کنم البته سپاسگذاری که احساس درونی منو خوب کنه ، چراکه می دونم جهان هستی با احساس درونی من کار داره ، ومن از طریق احساس درونی هست که فرنکاس می فرستم و زبان داد و ستد جهان هستی با احساس درونی و فرنکاس من هست، و کاری با رفتار من نداره