- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
به نام خداوند بخشاینده مهربان
پس هرکه را خدا هدایت او خواهد قلبش را به نور اسلام روشن گرداند وهرکه را خواهد گمراه نماید
دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ گرداند که گویی میخواهد از زمین برفراز آسمان رود این است که خدا آنان را که به حق نمیگروند مردود وپلید میگرداند .سوره الانعام آیه 125
هرکس کارنیکو کند اپرا ده برابران خواهد بود و هرکس کارزشت کند به قدر مارزشتس مجازات شود وبرانعا اصلا شتم نخ.اهد شد .آیه 160سوره الانعام
با یاد تو که آغاز گر هراغازی وپایانی هستی شروع میکنم که هدایتگر هر جنبنده ای هستی
سلام ودرود به تنها استاد توحیدی واستاد مریم جان عزیزم
استاد صادقانه خیلی دوست داشتم یه موضوعی در مورد تحمل و صبر را بذارید چون من به شخصه خیلی جاها تحمل کردم وبه خودم ظلم کردم
وقتی مفهوم تحمل را به جای صبر اشتباه بگیرم هر چیزی که داره منو اذیت میکنه رابپذیرم وبگم خب صبر میکنم درست میشه
ولی به خدا درست نمیشه
خدا قوانینش درست وعادلانه است به هیچ کس ظلمی نمیکنه
یه موضوعی را میخوام تعریف کنم از چند سالی که تحمل کردم ولی بدتر شد تا اینکه خداوند با قدم برداشتنم قدم های بعدی را برداشت
15 سال پیش در یه زیرزمین که بدون هیچ امکانات نه اتاق داشت نه گاز نه آب نه برق و من به همسرم میگفتم اشکال ندارد تحمل میکنم درست میشه اینجا میمونیم تا صاحب خونه بشیم
ولی هر روز بدتر میشد که بهتر نمیشد
به خاطر شرک به خاطر ترس به خاطر باور کمبود
باورهای اطرافیانم که خونه خوبی داری حالا بساز درست میشه
خودم را گول میزدم وهمون اشغال هایی که زیر مبل پنهان کردم همون احساس عدم لیاقت وعزت نفس که لامسب تحمل چرا
به خودم بگم من هم لیاقت بهترین ها دارم بهترین زندگی و بهترین خانه
چرا باید تحمل کنم
دوره شیوه حل مسائل که خدا هدایت کرد تهیه شد وگرفتم وفهمیدم ای بابا همه چیز راه حل داره
بگرد دنبال راه حلش
به خدا همه چیز باورهست
وقتی که قاطع به همسرم گفتم میخوام منزلم را عوض کنم ترسید وگفت پول ندارم ومنزل ما را اصلا اجاره نمیکنند ویه عالمه ترس که داشت
ولی یه ایمانی در قلبم میگفت فقط قدم بردار نترس
استاد یعنی حرف های شما را باید طلا گرفت
یه قدم کوچولو که اصلا خودم هم فکر نمیکردم جواب داد واون هم گذاشتن در سایت برای اجاره
به خدا دوهفته نشد هم خونه به قیمت عالیرهن رفت هم خونه سه خوابه اجاره کردم
درسته که اجاره هست ولی خداوندحتما من را به بهترین جاها هدایت میکنه
استاد تو این خونه جدید که صاحب خونه عالی داره محیط عالی همه امکاناتی که میخوام باهم برام درست شد
یعنی همه چی باهم اومد
وقتی تحمل نکردم وباور نکردم که من باید شرایطی که دوست ندارم را بپذیرم
یه مورد دیگه الان یادم اومد سالهای قبل همیشه درد معده داشتم وتحمل کردم وتحمل کردم واتفاقی که افتاددیگه کارم به عمل جراحی کشید
تو قرآن که چند روز هست دارم میخونم بیشتر از ظلم به خودمون صحبت کرده وبه پیامبر میگه کافران ایمان نمیآورند
یا رفتار دیگران را با خودم که با بی احترامی بامن رفتار میکردندرا تحمل میکردم
از وقتی که تحمل نکردم وبا قانون آفرینش یاد گرفتم برای خودم ارزش قائل باشم وهرجایی دوست ندارم نرم اجازه به هیچ کس ندم که بی احترامی کنه به خدا همه چی خوب شد احترام بیشتر گذاشته شد به من چون من خودم به خودم احترام گذاشتم وخودم را دوست داشتم
الان وقتی یه خواسته ای دارم و ذهنم چرت وپرت میگه میگم ببین خدایی که جای من را تغییر داد این خواسته من را هم اجابت میکنه
استاد من حتی رنگ میزدم موهام را به خاطر اینکه حرف بقیه را تحمل کنم که مبادا توهین کنند
ولی از وقتی رنگ نزدم وبرام بی اهمیت شد حرف بقیه چقدر با این موهای سفیدم زیباتر شدم
از خدا هدایت میخوام که قلبم را باز کنه برای دریافت هدایت هاش
ممنونم از استاد عزیزم که اینقدر زیبا صحبت کردید واز مریم جون به خاطر فیلمبرداری عالیشون
دلم تنگ پرودایس بود واون باران زیبا که به موقع اومد
خدایی که هدایت کرد باران را همزمان با تموم شدن فایل شما
به نام خداوند بخشاینده مهربان
ممنون بابت تجربه خوبی که مطرح کردی
دقیقا من هم دوستی از نوع سمی داشتم که چقدر تحقیر وتوهین میشدم
به عنوان شوخی ونزدبکی حرفش را میزد
با حرف های شما یاد خودم افتادم که من هم به لطف الله دوستی ام را قطع کردم وچقدر دوستای خوبی در سایت پیدا شد
وقتی فرکانس بالا بره به راحتی افرادی که قبلاً میدیدی دیگه نمیبینی وبا آدم های بهتری هم فرکانس میشی
اینقدر جهان گوشم را پیچوند تا درس گرفتم که اینقدر نچسبم به انسانها به بهانه تنها نبودن
آخ که عاشق این خدا هستم با قوانینش
کبوتر با کبوتر باز با باز
کند هم جنس با هم جنس پرواز
از وقتی دورشدم از افراد قبلی چقدر بعدش جهان امتحانم کرد
کسانی که قبلاً دوست بودم باز میخواستند باهام رابطه برقرار کنند ولی به راحتی گفتم نه وگفتم همین که خدا را دارم وسایت ودوره کافیه
باز هم سپاس بابت کامنت عالی تون
به نام رب الارباب
دختر چقدر کامنتت به دلم نشست
قشنگ توحید را میشه از فرکانست گرفت
چقدر درس گرفتم
آخ شرک
ولی به چیزی فهمیدم که خدا بنده های خویش را زود به راه راست میاره چون عاشقشونه
واقعا جهنم همون دوری از خداست
وبهشن نزدیکی به پروردگار
داشتم به داستان امام حسین فکر میکردم که امام حسین برای خداخالصانه کار کرد ورفت وخدا چطور بعد از گذشت این همه سال هنوز عزت داده بهش و محبوبش کرده
عزت و ذلت دست خودشه
من هم سیلی از جهان به خاطر شرک خوردم ولی الان میفهمم که نمیتونم و نباید قضاوت کنم کسی رو چون جهان همون بلا را سرم میاره
ممنونم که یادآوری کردید بهم