پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 64
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای عاشق و همیشه حاضر
سلام دوستان، تعدادی از کامنت های زیباتون رو خوندم لذت بردم…. همگی عالی بودند.
دوست دارم تجربه ای زیبا از ایجاد احساس خوبم به شما بگویم.
زمانی که داشتم در کتاب فروشی دنبال کتاب خاصی میگشتم به صورت ناخوداگاه چشمم به کتابی افتاد و به دلم نشست چیزی از درون بهم گفت این کتاب را خریداری کن.
اسم کتاب “از دولت عشق” بود از کاترین پاندر.
این کتاب دیدگاه زیبایی از عشق به من داد. بعد از آن شروع کردم به عشق دادن به دیگران بدون هیچ قید و شرطی. و هر رو ز با خودم تکرار میکردم من همگان را بدون هیچ وابستگی دوست دارم و همه مردم بدون وابستگی دوستم دارند. هر بار که با عابری برخورد میکردم به او عشق میدادم و دوستش میداشتم فارق از جنسیتش و شخصیتش و اینکه کی هست و چرا اینجا هست. هنوز هم همین طور است.
احساس عشق الهی موجب شده تا هر روز اوج بگیرم و پر از حس و حال عالی باشم.
احساس سبک بالی، احساس یکی بودن با جهان میکنم زمانی که این احساس را در خودم بوجود میآورم. و به هر کس و هر چیز عشق میدهم. حتی به گربه ها. به اشیا به گل ها.
این احساس موجب برکت و فراوانی و حس عالی در زندگی ام شده است. خیلی رشدم زیاد شد و به انسان بهتری تبدیل شدم وقتی اجازه دادم عشق الهی در من جاری شود.
برای دوست داشتن دیگران نیازی نیست کاری کنید فقط بگذارید تا این احساس در شما جاری شود. متحیر میشوید از نتایج عشق و محبت در زندگی تان.
عشق موانع به ظاهر محال را ذوب میکند. محبت غیر ممکن را ممکن میسازد.
سپاس از اینکه زمان گذاشتید.
امیدوارم برات مفید بوده باشه..
اگر دوست داشتی راه کارهای دیگرم برای رسیدن به احساس خوب را مطالعه کن?
abasmanesh.com
دورود فراوان خدمت استاد مهربونم و هم فرکانسى هاى عزیز خیلى دوست داشتم به عنوان عضو صمیمى خانواده عباسمنش نظر و تجربیاتم رو به اشتراک بزارم با تشویق خواهر مهربونم تصمیم گرفتم اینکارو انجام بدم.
هشت ماه از شناخت خودم و آشنایى با دنیاى شگفت انگیز و قدرتمند الهى میگذره،توو این مدت همیشه پروردگارم مراقبم بوده و هوامو داشته …
عاشقانه این مسیر و مدارو ادامه میدم به طورى که هیچ نیرویى وجود نخاهد داشت که منو از این مسیر دور کنه…
زیباترین و شیرین ترین تجربه ام بر میگرده به اتفاقى که دوشب گذشته برایم پیش اومد.
وقتى خودمو توو این رویداد دیدم ، بعد از کمى ناراحتى و عصبانیت ، به خودم اومدم و به خاطر اوردم حتما حکمتى در آن است چون زمانى که توو این مدار هستم هیچ اتفاقى برایم نمى افتد و تواانایى این رو دارم که با کنترل اعصاب و شرایط این مشکل را حل کنم ، پس شروع کردم به سپاسگزارى و درخواست معجزه از پروردگارم و این باور رو تا صبح ادامه دادم که پروردگارم این اتفاق رو به طور معجزه آسایى حل میکنه و صبح دقیقا همان شد که من میخواستم …
با وجود اینکه همه اطرافیانم خارج از مدار و فرکانس من هستند من خودم رو خوشبخت ترین آدم این شهر میدونم
وقتى همه چیو فققققط از پروردگارمون با تموووووم وجووود درخوااااست کنیم معجزه رخ میده …
از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که اینقدر روشن و عاششششقونه این عشق (خدا) رو در وجودم شعله ور کردید.
درود بشما سمیه جان، این خیلی عالیه که عاشق خدا هستی و با خالق هستی همیشه حالت خوبه و معجزاتش رو باور کردی مطمئنم اونم به اعتماد شما پاسخ داده و این نشونه ی زیبا رو که گفتی واست فرستاده، شاد و ثروتمند و تندرست باشی در آغوش خدا ?
دوست عزیز سلام
افرین به شما که هر روز لیستی از سپاس گذاری تهیه میکند
دیدگاه شما بسیار پربار بود //ممنونم
سلام از ماست
ممنون از شما. من هر چی یاد گرفتم از این سایت و از شما دوستان هست. براتون آرزوی موفقیت و جذب هر چی خواستتون هست رو دارم ?
سلام به همه دوستان گرامی و استاد عزیز
سپاسگزارم استاد چه ایده ی قشنگی چه مسابقه عالی همه تمرینات و تجربیات سایت یه جا ??????????????
تمریناتی که من معمولا برای کنترل ورودی های ذهنم انجام میدم
1- همه ی فایل هایی که از استاد عباسمنش دارم رو روی فلش ذخیره کردم و فلش به تلوزیون وصل و اکثر اوقات که خونه هستم این فایل ها رو میبینم و می شنوم
2- بک گراند گوشی ام همیشه جملات مثبت تاکیدی و یا آیات قدرتمند قرآن که ارزش منو به یادم میاره
3- تمرینات کتاب معجزه شکرگزاری رو انجام دادم و توی دفترم داشته های زندگیمو رو می نویسم و بخاطرش سپاسگزارم
4- اگه که از فردی ناراحت بشم میام توی یادداشت های گوشیم چند مورد از نکات مثبت اون فرد رو می نویسم و هر وقت بتونم تکرارش میکنم برا خودم تا توجه ام رو بذارم روی خوبی هاش
5- توی همون یادداشت های گوشیم کارهای خوبی که دیگران برام انجام دادن و یا کادوهایی که برام گرفتن رو می نویسم و سپاسگزاری میکنم بخاطر حضورشون در زندگیم
6- جملات تاکیدی مثبت رو با صدای خودم ضبط کردم و هر روز صبح ک میرم سرکار تا موقع برگشت با هنسفری اونها رو گوش میدم و برام تکرار میشن
7- عکس های زیبا مربوط به خواسته هامو از اینترنت دانلود کردم و با همه شون یه کلیپ درست کردم و یه آهنگ شاد روش گذاشتم و بیشتر اوقات این کلیپ رو میبینم
8- با دوستان خیلی نزدیکم گاهی میشینم و فقط درباره خواسته هام و آرزو هام صحبت میکنم
9- هر دوره استاد رو ک تهیه کردم توی دفترم کامل نوشتم صحبت هاشون و گاهی اوقات اونهارو هم مرور میکنم
10- یه برگه نوشتم که هدیه سلامتی مرا زنده نگه داشته است ( جمله کتاب معجزه سپاسگزاری) و اونو چسپوندم به آینه اتاق و هربار بخاطر سلامتی ام سپاسگزاری میکنم
11- یه برگه بزرگ آوردم و به خونه های کوچیک تقسیم بندی کردم و هر خونه رو به یه روز اختصاص دادم اگه اون روز سپاسگزاری انجام داده باشم خونه مربوط به اون روز رو تیک میزنم
12- همیشه یه صلوات شمار همراهمه و وقتی توی یه جمع هستیم و دیگران حرف میزنن من با اون نکات مثبت و یا چیزهای خوبی که اطرافم میشمارم و سپاسگزاری میکنم( آخه پاشنه آشیل من همین سپاسگزاری که مقاومت میکنه ذهنم دربرابرش بیشتر اوقات)
13- همیشه تو خیابون که ماشین ها و خونه های گرون قیمت میبینم تحسین شون میکنم و با خودم میگم اینا نشانه های خداس که به من نشون میده
14- هر ماه که فیش حقوقی ام رو دریافت میکنم با خط درشت روش می نویسم بخاطر پولی که درتمام زندگی به من داده شد سپاسگزارم
15- هر زمان که از جلو آینه رد میشم از خودم تعریف میکنم و میگم خدایا سپاسگزارم که منو اینطوری آفریدی
16- بیشتر اوقات میام توی سایت عباسمنش و نظرات دوستان رو در قسمتهای مختلف میخونم و ایمانم قوی تر میشه
17- اینقدر به دوستانم و اطرافیانم گفتم حرفای مثبت بزنیم اگه گاهی خودمم بخوام غر بزنم یا حرف منفی بزنم اونا بهم یادآوری میکنن که حرفای خوب بزنم ?
18- همه ویژگی های خوب خودم رو نوشتم و نسبت به خودم همیشه جملات مثبت به کار میبرم
و خداوند به شدت کافی ایست ..
درود بر شما خوبان
من خانمی هستم بسیار باهوش که از هوش زیاد بسیار به زحمت افتاده ام
احساس میکنم در زمینه درک پیرامون خود قدرت ماورایی دارم و خیلی زود آنچه که دیگران در آیینه میبینند در خشت خام دیده ام
چند سالی است که در فصل زمستان دچار افسردگی میشوم
حدود 5ماه قبل توسط دوستی با یکی از مدرسین قانون جذب آشنا شدم
و شروع به دریافت دوره و گوش دادن به آن نمودم
اما خیلی زود باورم نسبت به مدرس دوره تغییر کرد و احساس کردم بسیار متناقض صحبت میکند
حتی برای یقین و درک درست به سفری طولانی رفتم تا در سمینار ایشان شرکت نمایم
در آنجا بود که مطمئن شدم ایشان از اهرم دروغ استفاده میکند
ناراحت و نگران به خلوت خویش پناه آوردم
آه خداوندا انسانها بعضا از نام تو بهره میبرند آن هم به دروغ.. فقط برای متاع دنیا
در حالیکه خداوند میفرماید هرچه بخواهید به شما میدهم اما پاداش من به سپاسگزاران نزدیک است.
از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است
تصمیم گرفتم از آن مجموعه خارج شوم
در همین حین یاد صحبت دوستی افتادم که مرا با گروه عباسمنش آشنا کرده بود
اینبار با دقت یکی از فایلها را شنیدم
و احساس خوبی داشتم
امیدوار بودم که ایشان همچون آن شخص قبلی به باورهای زیبای من حمله نکند و اهل راستی و درستی باشد
با این امید در این مسیر قدم نهاده ام به امید روزهایی که آفتاب عشق از روزنه ی افق عباسمنش به مدد الهی بر چهره ی خسته ام بتابد
انشاالله
اما جواب سوال مسابقه:
من فقط یک ابزار قدرتمند از گذشته تاکنون در خود یافته ام
بدون حاشیه میگویم
امیدوارم تعبیر به برتری طلبی نشود
این مورد از نظر من حکم شکستن تابوها ی ذهنی را دارد
هر وقت میخواهم که بتوانم فقط و فقط خودم را در راستای شخصی قرار میدهم که اکنون توانسته است
بعد میگویم وقتی او میتواند پس من حتما میتوانم
و این باور به سرعت مرا به جلو میبرد
البته که انگیزه و دانش قدرت مرا افزایش میدهد
اما اصل موضوع فقط همان است که گفتم
من اکنون 36سال دارم اما حدود 16سال داشتم و عاشق رانندگی بودم که در تاکسی سوار شدم
بعد متوجه شدم راننده مردی درمانده متحیر و معتاد است که حتی نمیتواند دستش را برای گرفتن کرایه دراز کند اما به خوبی رانندگی میکرد
پس با دقت به او نگاه کردم و نحوه رانندگی وی
متوجه شدم با چه دقت و ظرافت ماشین از بین سایر خودرو ها عبور میکند..
خداوندا او معجزه میکرد
ناگهان با خود گفتم از او میتواند پس من حتما میتوانم
و بعد بدون آموزش فقط در حد اینکه بدانم گاز و کلاج و ترمز کدامین و دنده یک را شناختم خودم رانندگی یاد گرفتم و ماشین پدرم را برداشتم و کیلومترها از خانه دور شدم و دوباره باز گشتم!
این موضوع هر وقت به خاطرم می آید به من میگوید اگر آن شخص کارخانه ی دارد و خوب مدیریت میکند تو هم بسیار توانایی و بهتر از آن را میتوانی مدیریت نمایی
از دوستان عزیز همراه و گروه عباسمنش بسیار سپاسگزارم
از استاد عزیز و گرامی میخواهم فقط راستی و درستی در پیش گیرند همانگونه که اکنون هستند
زیرا باورهای زیادی به درستکاری شما پیوند خورده و امید همراهی دارند.
از خداوند سپاسگزارم که به بندگان خویش منت نهاده و نعمت خود به آنها ارزانی داشته است.
از شما سپاسگزارم که دانش خود به دیگران می آموزید.
موفق و برقرار و سعادتمند باشید
در پناه الله یکتا
انشالله
هر بار با خود
به نام خدا.سلام دوستان عزیز
تجربه خود رو در رابطه با کنترل ورودی های ذهن به شرح ذیل تقدیم میکنم امیدوارم مورد استفاده دوستان بر اساس شرایط زندگی عزیزان قرار بگیره.
پس از گوش کردن فایل های استاد و انجام تمرینات بررسی کردم ومتوجه شدم بینهایت راه و روش برای کنترل ورودی های ذهن وجود داره و میشه برای خودمون خلاقیت نشون داد و روش ایجاد کرد.بسته به موقعیت کاری و زندگیمون.
بعضی از دوستان عزیز اشاره فرمودند دوری از دوستان منفی نگر و نا امید کننده.القای اینکه شر وجود ندارد و همه چیز در نهایت و ذاتا خوب است.بودن و ماندن در احساس خوب.تهیه لیستی از نعمت هایی که خداوند به ما داده است و سپاسگزاری از خداوند.گوش کردن به فایل های صوتی استاد و وویس های خودمون هنگام خواب.و …..
با توجه به اینکه در طول روز افکار بسیار زیادی از منفی و مثبت به ذهن ما ورود میکنند .هدف ما کنترل و گذاشتن فیلتر روی مغزمون هست تا از ورود افکار منفی به مغزمون جلوگیری کنه. هر کدوم از تمرینها و تکنیک های مورد اشاره فوق میتونه بنا به شرایط زندگی هر کدوم از دوستان درصد بالا یا درصد کمی نتیجه مطلوب برای کنترل ورودی های ذهن داشته باشه.
تجربه شخصی بنده که واقعا شگفت انگیز بود و باورش برام بسیار حیرت انگیز بود تکنیک و تمرین کلمه و بیان بود .مثلا به قول استاد بیان این جمله بی نهایت نعمت برای من وجود دارد.بازم تاکید میکنم بیان جمله تاکیدی مورد نظرخودتون حتی اگه شده با تکون خوردن لبها
.به صورتی عجیب دیدم بعد گذشت مثلا یک ساعت ذهن نمیزاره و یا اینکه قادر نیست همزمان وقتی جمله رو تکرار میکنم به فکر منفی توجه کنه.به زبان ساده تر مثلا هنگام پیاده روی یا کار دیگه، وقتی داریم جمله رو تکرار میکنیم انگار مغز و ذهن انسان برا خودش حریم مشخص میکنه و تاوقتی داری تکرار میکنی اجازه ورود افکار منفی رو نمیده. و یک مورد دیگه که باعث شده ذهنم قوی بشه در برابر افکار منفی و باعث تربیت ذهن جهت مقاوم شدن در مورد افکار منفی شدهر 3 ساعت یک بار سابقه ذهن خودم رو چک میکنم که چقدر افکارم مثبت بوده و آیا افکار منفی هم وجود داشته یا نه .با هر بار تحلیل سابقه ذهن و فکرام و توجه به اون ،تکرار ورود اون افکار کمتر شده و حتی وقتی نا خودآگاه فکر منفی به سراغ مغز میاد
خودش به ذهن خودآگاه آلارم میده، داری به مورد منفی فکر میکنی ،و میتونی جلوشو خودت بگیری یا به اصطلاح افسار ذهنت دست خودت میاد.بازم میگم این روش برای من باشرایط زندگیم بسیار بسیار باعث شده مغزم و افکارم رو کنترل کنم و هنوز جای کار روی این تمرین وجود داره.دوستان عزیز هم میتونن این روشو بکار ببندند اگه دیدند براشون بیشتر جواب میده روش کار کنند و پرورشش بدن.در نهایت تشکر میکنم ازخدای مهربان، استاد عزیز و دوستان گرامی که اینجا رو گروهی زیبا ساختند.
سلام به همه دوستان و استاد عباسمنش عزیز
ورودی های ذهن مثل دیدن، مثل گوش دادن به حرف ها، مثل تلویزیون و اخبار ، مثل تاثیری که خانواده و فرهنگ جامعه روی یک فرد میزاره، مثل افکاری که در هر لحظه در ذهن یک فرد در حال تولید هست که ما بهش میگیم باور و … چون ورودی های ذهن بسار زیاد هست و بسیار در زندگی هر فردی تاثیر گزاره. من تجربه خودم رو در مورد ورودی ذهن میگم: در برهه ای از زندگیم تصمیم گرفتم با تمام وجود ذهنمو و ورودی های جسم و روحم رو کنترل کنم و تمرینات شکرگزاری خانم راندا برن رو انجام میدادم و بسیار خوشحال بودم و نگران هیچ چیز نبودم، اخبار و تلویزیون رو کلا گزاشتم کنار فایل های رایگان استاد رو هم گوش میدادم و انرژی میگرفتم و در اون زمان بی کار بودم هفت یا هشت روز نگذشته بود با من تماس گرفتن و یه کار خوب در زمینه شبکه های کامپیوتری به من پیشنهاد دادن و من از روز بعد رفتم سر کار، اصلا نفهمیدم چه جوری شماره منو پیدا کرده بودن و به من زنگ زده بودن . همه چیز عالی بود به لطف خداوند ولی من دیگه به کنترل ذهنم توجه نکردم در عرض دو ماه بی کار شدم و این تاثیر ورودی های ذهن در زندگی من هست. متاسفانه دیگه نتوانستم اون شرایط رو برای خودم به وجود بیاورم و ورودی های ذهنمو دیگه نتونستم کنترل کنم. امیدوارم از این فرصت که گروه تحقیقاتی عباسمنش در اختیار ما قرار داده به نحو احسن استفاده کنیم. همین الان من یک دفتر جلومه ویک قلم و میخوام به سرعت کامنت های دوستان رو بخوانم و ایده بگیرم شرایطی بهتر از اون زمان برای خودم به وجود بیاورم چون من خالق زندگیم هستم و خداوند یاری دهنده من هست .
سلام دوست خوبم ممنونم??
نظرم رو در مورد مسابقه ورزشکاران بصورت کاملتر و زیباتر در صفحه 10 نظرات قرار دادم?
میتونید مطالعه کنید و لذت ببرین?????
با سلام خدمت همه ی دوستان و استاد عزیزم
من اولین کاری که کردم که فوقالعاده تاثیر گذار بود ماهواره و تلویزیون را حذف کردم وبا تمام وجودم متعهد شدم که باید زندگیم رو زیبا کنم وبه تمام خواسته هام برسم و اگاهانه رو باورهام کار کردم که فوقالعاده تاثیر گذار بود
دومین کاری که بینهایت تاثیر گذار بود که تونستم ورودیهام رو کنترل کنم از قدرت کلامم استفاده کردم مداوم در مورد خواسته هام صحبت کردم باخدای مهربانم باخودم و دیگران در مورد خواسته هام صحبت میکردم ناخوداگاه احساسم فوق العاده عالی میشد ونتایج خیلی عالی در زندگیم رخ میداد که غیر منتظره بودبرام وخدا را سپاسگزارم که منو بااستاد عباس منش اشنا کرد و زندگی من با انجام تمرین های استاد ÷متحول شد
درود بر گروه عباسمنش
با کنترل ورودی ها از جمله برنامه های تصویری و صوتی تلویزیون ، ماهواره ، رادیو ، اینترنت ، آهنگ ها ، کتاب ها ، افراد ، روابط ، مکان ها ، افکار ، نگرش میتوان به زندگی بهتری دست یافت.
با تشکر از دوستان
سلام دوستای عزیزم
همه می دونیم راه رسیدن به خواسته هامون احساس خوبه ، من گاهی که با افراد منفی (هرکسی که می خواد باشه) یا اتفاقات منفی مواجه میشم برای کنترل احساسم زاویه دیدم رو این شکلی تغییر می دم که به خودم میگم این فرد فرستاده شیطان هست (و شخصیت اون فرد مهم نیست ،فقط فرستاده شیطان هست برای نابودی من) یا این اتفاق کار شیطانه و درواقع شیطان می خواد با این شرایط حال من رو بد کنه تا فرکانس من رو بد کنه و من رو از خدا و آرزوهام دور کنه بعد به آرزوهام فکر میکنم و می بینم که خیلی دوستشون دارم و می خوام زوتر به اونا برسم اینجوری تا حدی از اون انرژی منفی استفاده مثبت می کنم.