پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 1

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آینا راداکبری» در این صفحه: 15
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3406 روز

    سلام

    – اساس کار را در تغییر باورهایم می دانم و یکسره به خودم می گویم تا باورت مثبت و درست نباشد چیزی درست نمیشود و به خودم می گویم برای این لحظه چه باوری را باید داشته باشم ؟ لحظه به لحظه می روم جلو و سعی می کنم الان و در این لحظه مثبت ودرست باشم و بعد لحظه بعدی و لحظه بعدی

    – با خواسته ای که می خواهم زندگی می کنم و این قدر تکرار و تکرارش می کنم در هر لحظه و در همه جا که برایم بدیهی باشد و خیلی نزدیک و وقتی که هم که به آن میرسم خیلی برایم ملموس و جا افتاده است چون بارها و بارها رسیدن به آن را و داشتن آن را تجربه کرده ام. و آن را برای خود قابل باور می دانم و حس خوب این لحظه را دائما با خود تصور و تجسم می کنم. و یکسره با خود افکار مثبت و احساس خوبی دارم.

    – هر چیزی را برای خود شیرین می کنم حتی مشکلات را ، بالاخره یک موردی خوب از آن برای خود پیدا میکنم ، مثلا همکاری دارم که خیلی خیلی می شوید و تمیز می کند و بعضی وقتها که دارد کلافه ام می کند به خودم می گوید ببین چقدر تمیز و منظم است و به او می گویم آفرین به تو که خیلی مرتب و تمیزی .

    – قانون آفرینش را یکسره و در همه حال برای خود مرور می کنم و وقتی این کار را می کنم پیش خودم می گویم باید رخ بده همون خواسته ای که من می خوام ، چون طبق قانون که عمل کنم پس اتفاق افتادن آن رد خور ندارد. و راه حلش هم همینه که باید این کار را انجام بدهم.

    – به خواسته هایم و آن چیزهایی که می خواهم توجه می کنم، مثلا در سالنی هستم که کثیف است و من دوستش ندارم ولی مجبورم یکساعت آنجا باشم پیش خودم متصور می شوم که وقتی اینجا را رنگ بشه چه طوری میشود اگر اینجا تمیز و مرتب بشه چه شکلی میشود یعنی تجسم

    – به اوقات و ساعات خوشی که در گذشته داشتم توجه و فکر می کنم ، مثلا رفتن در جنگلهای کلاردشت در شمال ایران.

    – کتاب می خوانم کتابهایی که دوستشان دارم و برایم جالب است و یا تحقیق و سرچ می کنم در مورد مطالبی که دوست دارم مثلا کهکشانها.

    – با نوشتن سناریو نویسی از شب قبل برای برنامه ریزی فردایم یا اگر وقت نداشته باشم سناریو رادر ذهنم می سازم و مرورش می کنم.

    – سوالات حافظه ای را از خود می پرسم ، تا افکار منفی می آید سراغم می گویم دو روز پیش ناهار چی خوردم ؟ و …

    – اگر در کنار شخصی باشم که منفی گرا شوم به هر دلیلی فوری از او تعریف می کنم و از نکات مثبت او صحبت می کنم .

    – اگر با کسی دیگر باشم فوری سوالاتی از او می پرسم که ذهن منفی ام را منحرف کند ، مثلا فردی مذکر است می پرسم خدمت سربازی خیلی بهت خوش گذشته ها مگر نه ؟ و می خندم و سوالاتی دیگر .

    – شکر گزاری از وقتی از خواب بلند می شوم و یکسره در طول روز و شکر گزاری در موقع خوابیدن برای اتفاقات خوب که داشته ام.

    – تا افکار منفی به سراغم بیاید به خودم دستور می دهم که رهایش کن فراموش کن .

    – همان لحظه تا افکار منفی به سراغ من بیاید فوری توجهم را به هر چیزی غیر از آن متوجه می کنم مثلا زمین مثلا مانیتور مثلا ناخن و …

    – تا افکار منفی به سراغم می آید از خودم تعریف می کنم در ذهن خودم و خودم از خودم تعریف می کنم مثلا آفرین چه چشمهای تیز بینی داری .

    – تا افکار منفی به سراغم می آید فوری متضادش را انجام می دهم و به اجبار به خودم دستور می دهم که باید این کار را انجام دهی، مثلا نشسته ام دارم یکسره افکار منفی و احساسات بد را در خود می پرورانم به خودمی گویم باید راه بری ، اگر حتی حوصله راه رفتن را نداشته باشم یعنی خودم را مجبور می کنم که حالت فیزیکی خود را عوض کنم و شروع کنم به راه رفتن که ازآن حالت خارج شوم

    – یکسره به خود یادآوری می کنم که اینطوری به نتیجه نمی رسی اگر می خواهی به نتیجه برسی باید طبق قانون آفرینش عمل کنی و باید از حالت منفی خارجی شوی و مثل 2+2=4 است پس اگر افکار منفی و حس منفی داشته باشی جواب نمی گیری باید مثبت باشی و این قانون است .

    – در همه جا در همهههههههههههه جا عبارات تاکیدی مثبت را گذاشته ام و یکسره جلوی دید من است در همه جا .

    – در روی داشبوردو یا میزم به رنگ میزم نوشت هام من از لحاط خیلی خوشبختم و از این جملات.

    – یکسره تمرینات را انجام میدهم تا یکسره متوجه خواسته هایم باشم.

    – یکسره به خودم می گویم که فلان چیز را که سالها قبل می خواستم شده است با یاد آوری آن به خودم ، پس این هم می شود و قانون قانون است ، نمیشود که یکبار بشود و یکبار نشود.

    – یکسره به خود می گویم خدا با من است و من بنده خدا هستم و خدا یکسره خوبی مرا می خواهد و به من کمک می کند.

    – بعضی وقتها که خیلی افکار منفی ام زیاد باشد فوری حتی علیرغم خواسته ام از کار فیزیکی استفاده می کنم ، مثلا پیاده روی

    – یکسره به خودم یادآوری می شوم که الان حالت و احساسات چیست و درستش چیست و باید چطوری باشد؟ و دنبال راه حل هستم .

    – هیچوقت بیکار نمیشنیم.

    – به خودم می گویم اگر این منفی بافی را رها نکنی چه بلاهایی سرت می آید و فوری رهایش می کنم و به مثبتها توجه می کنم یعنی با دلیل و منطق با افکار صحبت می کنم و ادامه اش هم نمی دهم تا دوباره سراغم می آید یک جمله کوتاه از بدی هایش می گویم و فوری می روم سراغ مثبتها.

    – می گویم فقط باید مثبت فکر کنی و مثبت احساس کنی و مثبت بنویسی و مثبت بگویی و مثبت بشنوی و اگر جایی باشم که مثلا مادرم دارد صحبت می کند و یکسره هم منفی می گوید همان لحظه میشوم مترجم همزمان و برای خودم تمام حرفهایش را در ذهنم ترجمه می کنم مثلا می گوید مملکت خیلی اوضاعش خراب شده و .. من توی ذهنم برای خود ترجمه می کنم که مملکت یکسره برای من اوضاعش عالی است و به نفع من است .

    – قران را با صدای بلند در خانه پخش کردن وروی هر کلمه آن تامل کردن و اینکه هر کلمه و جمله آن طبق قانون آفرینش یعنی چی .

    – دیدن عکسهای خوب در جعبه جادویم و تجسم خلاق روی آن و روی دریم بردم.

    – یکسره به خودم می گویم باید مثبت صحبت کنی اگر دوستم دارد غیبت می کند می گویم راستی چقدر این مانتو خوش رنگ است و به تو همه چیز می آید و از او تعریف کردن.

    – در تقویم کوچکی ، افکار منفی خود را می نویسم و جلویش مثبت آن را می نویسم و چند بار که ا ین کار را بکنم منفی خودش ساکت می شود در آن مورد بخصوص.

    – از آدمهای منفی و منفی نگر و پر مدعا و اخلاقهای بد دوری می کنم. و اگر هم مجبور به در کنار آنها باشم در تجسمات و افکار مثبت خودم هستم.

    – یک پاور پوینت چند ثانیه ای در ذهنم از خداوند ساخته ام که متحرک و خوش رنگ است و یکسره آن را در ذهنم تجسم می کنم.

    – از ریلکسیش استفاده میکنم که در سالهای قبل در کلاسهای متعدد آموخته ام.

    – یک جنگل ساخته ای برای خودم در مغزم ساخته ام که مثلا یک جاده دارد بعد دوراهی میشود من می رم سمت چپ به برکه ای خوشگل می رسم که سنگهای زیبا و درشت و بسیار تمیزی دور آن است پاهایم را در آب می گذارم بعد به کلبه ای وارد می شوم و قهوه می خورم و … و این ساخته من است و هر وقت بخواهم به این شکل فکر می کنم مثلا یکبار جاده را آسفالتی تصور میکنم گاهی با اسب می روم گاهی پیاده گاهی با دو … و این جاده و.. را یکسره برای خود مرور میکنم . گاهی در روی یک کلک می خوابم و خودم را وسط دریای خزر تصور میکنم که آب مرا با خود به هر جا می خواهد می برد و در آخر هم مرا به ساحل می رساند.

    – ورزش می کنم و یا نرمش.

    – یکسره به خودم می گویم الا باذکر الله تطمئن القلوب.

    – یادآوری کسانی که موفق شده اند مثلا استاد عباس منش به خودم.

    – خواندن قسمت کتاب مرجع از الگوی موفق در دانلودهای رایگان.

    – در سایت بودن و خواندن نظرات خوب دوستان که هم فرکانس من هستند.

    – خواندن نهج البلاغه و تفکر روی جملات آن.

    – فکر کردن در مورد خود و تحلیل افکار و رفتار خود که باید مثبت و خوب آن چطوری باشد.

    – گوش کردن آهنگی که دوستش دارم و فایلهایی که برای آن ساخته ام با پاور پوینت .

    – یکسره به خودم می گویم کار نشد نداره بالاخره یک راهی هست بالاخره خدا به من نشان می دهد.

    – یکسره با خدا حرف زدن عین کسی که با من است و داریم با هم صحبت می کنیم مثلا خوب خدای من بیا بریم بدو داره دیر می شه ها و …

    – به خودم می گویم اگر بشود چی میشه و احساس آن لحظه را متصور می شوم و خودم را از افکار منفی می رهانم.

    – کلماتی امید بخش از خدا وند را دارم که یکسره هم آنها را مرور می کنم مثلا خدا وکیل من است و همیشه و در همه حالی از من حمایت و پشتیبانی می کند و به چه دلیل چون من بنده اوهستم و او مرا خیلی دوست دارد.

    به امید خدایی که یار و یاور من و سرپرست و وکیل من است .

    همه ما موفقیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3406 روز

    سلام

    اقای امین خدا اصلا هم عجیب نیست خیلی عادی است ما عجیب فکر می کنیم و عمل می کنیم آفرین به باور شما باور داشته باشید که خدا یکسره همراه ماست و هیچگاه ما را تنها نمی زاره فقط با این باور قدم اول را برای برطرف کردن این مشکل بر دارید خدا خودش به شما کمک می کنه . من بارها این موارد را دیدم که راحت حل شده است راحت و آسان و خیلی راحت این زمان نیز گذراست . الا بذکر الله تطمئن القلوب

    لطفا از نتایج هم برای ما نبویسید سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: