دلیل نتایج پایدار - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    سلام خدمت استاد و همه دوستان

    خداراشکر که باز هم هدایت شدم به این فایل قبلا هم دیده بودم اما الان تاثیرش بیشتر بود چون چند روز بود کامنت نذاشته بودم و کامنت بچه هارو هم نمیخوندم اما تو سایت بودم و فقط فایلهای سفر به دور امریکا رو از اول دنبال میکردم

    خداراشکر که دوباره قانون بهم یاداوری شد که در هر لحظه دارم فرکانس میفرستم و هر چه بیشتر روی باورهای ثروت ساز و دیدن زیبایی ها کار کنم و بنویسم و بشنوم به همان اندازه جهان به من پاسخ میده

    واقعا الان بیشتر درک کردم که خداوند داره همه رو هدایت میکنه اما چه کسانی به این هدایت عمل میکنن کسانی که باورهای توحیدی داشته باشن که همه انسانهای موفق از طریق هدایت خداوند پیشرفت کردند و من هم هدایت شدم به این فایل تا دوباره با تعهد محکمتر این مسیر رو ادامه بدم کامنت بذارم و کامنت بقیه رو هم بخونم

    خداراشکر که جز 2 درصد مردمی هستم که اگاهانه دارم زندگی خودم رو کنترل میکنم و هر چیزی رو وارد مغزم نمیکنم و برای زندگیم سلامتیم روابطم نعمتها و ثروتهایی که دارم ارزش قائلم و نمیخام دوباره برگردم و از اول شروع کنم حالا که تااینجای مسیر اومدم پس باید بیشتر کار کنم تا باورها بیشتر بشه و نتیجه هم بیشتر میشه

    در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    امیر انیسی گفته:
    مدت عضویت: 1524 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم جناب عباسمنش و سلام و ادب محضر بانوی ارجمند خانم شایسته

    تحصیلات و تحقیقات بنده در رشته عرفان و بحثهای متافزیک و نتایج زندگی به من نشان داد که فرمایشات جناب استاد کاملا درست،

    چراکه وقتی از علامه طباطبایی می پرسندراز موفقیت و شهود چیست می فرماید تقوای آن به آن

    و همانطور که خداوند در قرآن وقتی می فرماید و من یتق الله یجعل له مخرجا، از فعل مضارع استفاده می کند که نشان دهنده استمرار در تقوا و مراقبت و عمل به قوانین است.

    و تحقیقت شناختی این مطلب رو تایید می کند که تقوای آن به آن باعث می شود که مغز انسان در امواج آلفا که پل شهود است، قرار بگیرد، و در این زمان است که خون به قشر و بالای مغز میاد و انسان قدرت تفکرش چندین برابر می شود و در نتیجه مسیرها رو پیدا می کند.

    همانطورکه قرآن می فرماید راه خروج ایجاد میشه که شرطش تقوا دائم و مستمر است.

    با اعماق وجودم از همه عزیزان و استاد بزرگوار قدردانی می کنم که در این مدت آشنایی و خرید دوره بی نظیر 12 قدم اتفاقات بزرگی برای من به وجود اومد که از جمله اون

    ارتقا شغلی پیدا کردن و الان به عنوان استاد دانشگاه در رشته عرفان و علوم شناختی و مباحث متافزیک تدریس می کنم

    بالا رفتن درآمدم که خدارو شاکرم و می دونم خیلی بیشتر از اینها میشه

    و آشنایی با لبه تکنولوژی و در حوزه ارتباطات،

    باهمسرم رابطه بسیار عالی و عاشقانه پیدا کردم

    و همچنین با فرزندانم ارتباطم عالی شد

    در حوزه سلامتی عالی شدم و سیگار رو کنار گذاشتم و اهل ورزش وکاهش وزن شدم

    همه این موفقیتها که در ابتدای اون هستم رو مدیون آگاهی استاد و تمام عزیزان در این سایت هستم،

    و می دونم باید برای موفقیت به ذهن حیوانی مسلط شد که این فایلهای بی نظیر شما استاد عزیز کار رو برای تسلط بر ذهن حیوانی راحت می کند.

    در آخر از حضرت دوست طلب می کنم دیدار شما استاد بزرگوار رو، و همانطور که مولانا در وصف شمس فرمود:

    مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم

    دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

    دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا

    زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم

    گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای

    رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

    گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای

    رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

    در نور حق باشید.

    ارادتمند همیشگی امیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    اصغر آذرکمان گفته:
    مدت عضویت: 922 روز

    به نام الله همیشه همراه ومهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته.

    استاد به نکته بسیار مهمی اشاره کردید ،من خودم هم که حدودا 4 ماهه که عضو سایت شما هستم و تصمیم گرفتم که به طور جدی روی خودم کار کنم.

    واقعا با این چیت دی که اشاره کردید یاد خودم افتادم که مثلا 20 روز در ماه روی خودم کار میکنم و 10. روز به خودم شل میگیرم و تغییر آنچنانی هم نکردم.ولی از لحاظ معنویت، روابط، حال خوب ،بسیار تغییر کردم .یه 40 روزی میشه که آگاهانه برای خودم فضای تنهایی درست کردم ،البته شبها.چون روزها سر کارم .و شبها با خودم حرف میزنم ،درباره اهدافم فکر میکنم.روبه آسمان شب با خدای خودم راز و نیاز میکنم و از ازش کمک و هدایت میخوام.خیلی با تنهایی خودم حال میکنم.در صورتی که سالهای قبل اصلا جرعت تنها خوابیدن رو نداشتم، و نجوا و ترس اینکه الان جن میاد سراغت یا دزدها میان ویا… نمیزاشت من تنهایی بخوابم.ولی الان به لطف الله همیشه همراه حدود 40, شبه که تنهای تنهای تنهام.و تصمیم گرفتم آگاهانه روی باورهام کار کنم.قرض نگیرم و آرام آرام توی شغلی که دوسش دارم رشد کنم.و به موفقیت و اهدافی که دارم برسم.

    خیلی ازتون ممنونم به خاطر این همه اگاهی و تجربه عالی که در اختیار ما قرار میدید،خداشاهده بعضی از تجربه هایی رو که در اختیار ما قرار میدید عینا توی زندگی تجربه میکنیم و یاد سخنان ارزشمند شما میافتیم.خیلی ازتون سپاسگزارم .انشالله همیشه موفق باشید استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2226 روز

    به نام تنها فرمانروای جهان و جهانیان

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم

    سلام و صد سلام

    ……………………………………

    قانون تکامل را باید همیشه و همه جا به خودمون بگیم تا بشود جزیی از وجودمون چون با تکامل نتایج مون پایدار میشه و لذت می بریم

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم که استاد عباس منش عزیزم را به عنوان بهترین الگو دارم و وقتی نتایجشون را می بینم به خودم میگه میش میشه از خوبشم میشه

    استاد عزیزم خدا بهتون سلامتی و عزت بده

    چقدر سوالات بالا من را به فکر فرو برد خدایا شکرت

    من وقتی با آموزه ها و کلا قانون آشنا شدم خیلی زور می زدم خیلی تقلا کردم چون از اون ذهنیت کاملا منفی میخواستم بیام بیرون ولی به لطف الله مهربان و آموزه های استاد عباس منش عزیزم و موندن در این مسیر خدا را شکر الان خیلی کم و همون آنی می فهمم که از فضا دور شده ام و دارم بر میگردم ، سریع حالم را خوب میکنم ، اگر در جمعی باشم سریع حرف را به بهتر شدن می برم ، سریع یاد حرف های استاد می افتم که میگن من نمی تونم در کنارت باشم باید خودت بفهمی من میام قانون را بهت میگم من میام مسیر درست را بهت میگم بقیش با خودته الهی شکر برای وجودتون

    استاد در تمام فایل ها و دوره ها می گویند باید حرکت کنی ، باید وقتی قانون را فهمیدی حرکت کنی ،

    من اولش درک نکردم این حرف را ولی الان خدا را شکر شده به اندازه یه بند انگشت هم وقتی فایل را گوش کردم و فهمیدم ،که این هم بر میگرده به موندن در این مسیر درست و الهی ، فایل را نگه می دارم و استاپ اش میکنم و میگم چی فهمیدم ؟ چیکار باید بکنم ؟ الان با این وضعیتی که دارم باید چیکار کنم ؟ بعد کم کم درونم بهم میگه که چیکار کن مثلا من در مورد روابط به شدت ترمز داشتم و الان خدا را شکر خیلی خیلی خوب شدم که این هم بر میگرده به گذشته اما این امید و اطمینان هست که می شود شرایط ات را تغییر بدهی و برای من هم شد خدا را شکر من الان روابط خوبی دارم خدا را شکر چقدر همه با من خوب برخورد میکنند از وقتی که خودم تغییر کردم و خودم را تغییر دادم البته باز هم باید بهتر شوم

    در مورد روابط من یه ادمی بودم که از همه بدم می اومد!!! از همه و همه و من اومدم این را تغییر دادم و تمرین و تمرین کردم با خودم حرف زدم ساعت ها و ساعت ها و الان خدا را شکر بهتر شدم مثلا وقتی به کسی زنگ میزنم اونقدر خوشحال میشه در صورتیکه قبلا اصلا جواب تلفن من را هم نمی دادند به بهونه های مختلف حتی خانواده ام یعنی در مورد غریبه ها نبود در مورد افراد نزدیکم هم این مورد بود خدا را شکر این هم حل شده خداوند خداوند همیشه حامیه ماست در همه حال

    چقدر خدا را شکر میکنم برای اینکه میتونم جواب این سوالات را بدهم چون من قبلا نمی تونستتم اونقدر فکر میکردم و به خوب یالانم نبودم خدا را شکر برای پیشبرد این روند که من خیلی دوستش دارم و عاشقشم

    در مورد روابط باز هم به این نکته رسیدم که من هر چی که میگم هیچ کس به هیچ عنوان قبول نمیکنه و قبول نداره در صورتیکه نمیگم همیشه ولی در بعضی موارد داشتم درست میگفتم ، داشتم من هم حرف می زدم و من اومدم این ترمز را درستش کردم خدا را شکر و الان با آرامش حرف میزنم و در بیشتر مواقع حرفم درست و صحیح هست و اول خودم قبول دارم حرف خودم را و دیگران هم حرفم را قبول میکنند

    خدا را بی نهایت سپاسگزارم برای این همه تغییر خدا را شکر

    من آموزه های استاد عباس منش را به هیچ کس نگفتم حتی به نزدیکترین افراد خانواده ام البته همسرم کمی میدونه اون هم برای اینکه با هم این مسیر را شروع کردیم می داند وگرنه در مورد هیچ کدومش من نه ایشون و نه به هیچ کس دیگه ای نگفتم و نمیگم خدا را شکرمیکنم که این همه قدرت به ما داده خدا را شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حسن زنگنه گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    استاپ سلام به گرمایی خورشید و سلام خاله مریم عزیز

    بینهایت ممنونم سپاسگزارم برای ابن فایل بینهایت عالی که برای ما گذاشتی

    یکی از دلایلی که اینکه نتایج پایدار برای شخص خود من اتفاق نمی‌افتد بخاطر انگیزه تو زمان های تو شرایط حالا به دلیل تضاد به دلیل خواست ها یا هر دلیل دیگه یک مدت با انگیزه بالا شروع به کار کردن با روی یک پروژه خواستی میرم شروع میکنم کار کردن بعد کلی ایده میاد کلی روی احساسم روی باور ها کار میکنم بعد نتیجه که شکل میگیره به خاطر اینکه انگیزه کم میشه یا به دلیل اینکه به اون خواست رسیدم نمیام بگم آفرین حسن تونستی پس ادامه بده کار درست تو عالی هستی دیدی شد پس حرکت کن برو جلو بیشتر کار کن برو توبعدی برو خواست های دیگه کار کن حالا خودت گسترش بده تو جنبه های دیگه الان تو وضعیت مالی تو مدار مالی خوبی هستی و تونستی کلی از نظر مالی دستاورد داشته باشی حالا برو بیشتر روی رقم های بزرگتر روی روابط روی پروژه های بزرگتر کار کن اما انجام نمیدم چون فکر میکنم اوضاع شرایط دیگه همین جوری خواهد بود استاد یک چیز دیگه از خودم فهمیدم اینکه زمانی که روی خودم کار میکنم انگیزه دارم و به اون خواسته به اون هدف میرسم تو ذهنم اینجوری فکر میکردم حالا که باید به خودم استراحت بدم یک مدت تعطیل کنم کار روی باور هارو بعد با ابن توجیه حسن تو چقدر زحمت کشیدی آفرین الان یک مدت کنار بزار آفرین خسته نباشی انگاری این روی خودم کار کردن به نوعی اهرم لذت باشه شده بود اهرم رنج یعنی بجای اینکه من لذت ببرم داشتم رنج رنج می‌بردم از اینکه روی خودم کار میکردم و یک وظیفه ای میدونستم مثل یک زندانی که باید اون زمان اون وقت خودم را در زندان بگذرونم تا این زمان تمام بشه بعد من آزاد بشه یعنی تو ذهن من این بود من اگر ابن زندان تحمل کنم به طور مثال بعد طعم آزادی خواهم کشید در صورتی که من بجای اینکه بیام روی زندان تو محیط خودم تصور کنم بیام روی ابن مسأله کار کنم من چطور شخصیتم عوض کنم چطور خودم بهبود بدم که مه دیگه به زندان ختم نشه بخوام رنج بکشم یعنی ابن تغییر کردن در ذهن من مساوی شده بود با رنج نه لذت. این مثال زندان ازکجا به ذهنم رسید من شخصیت نلسون ماندلا خیلی دوست دارم بعد توی یک مستند اون شخص داشت تعریف میکرد از ماندلا پرسید بود توی ابن چهل سال چطور تونستی با این تنش با این سختی با این رنج هم تمرکز داشته باشی روی مسأله بیرون و همین که ابن رنج تحمل کنی حالا جواب چی بود میگه ماندلا با خنده خیلی مهم با خنده این خودش یا باور یک باور که داره می‌خنده میگه من اصلا تو این چهل سال اصلا زندان نبودم بعد اون گزارشگر اون مجری تعجب می‌کنه میگه یعنی چی میگه اینا جسم من زندانی کرده بودن اما روح من فکر من اون بیرون بود من داشتم خودم اون بیرون تجسم میکردم و هر مقدار ابن کار بیشتر انجام میدادم احساس میکردم من میان مردم حضور دارم

    استاد ابن مستند چنان انفجاری در مغز من به وجود آورد که من مدت ها داشتم به این مسأله فکر میکردم که من وقتی به یک تضادی به یک مشکلی بر میخورم چجوری به نوع مسأله نگاه میکنم آیا خودم تو مشکل مبینم با میگم نه این یک رحمت است ابن داره به من کمک می‌کنه وقتی این سوال کردم از خودم دیدم وقتی به یک تضاد بر میخورم حال احساسم بعد میشه گفتم این داستان این این که من باید تغییر کنم اگر به هر تضادی بر میخورم و همان احساس بد دارم پی من کار دارم پس من تغییر نکردم تازه جالب تر از همه ابن تمام انسانهای بزرگ حتی استاد عباسمنش وقتی اصلا این تفاوت ایجاد می‌کنه این که آدمهای بزرگ به وجود میان اینکه ابن آدمها این افراد می‌شوند جز یک درصدی دنیا که استاد عباسمنش هم جزی از اونها است این اصل آقا من هروقت مسله حل میکنم و اون تمام میشه و نتیجه عالی میگیرم دیگه نمیگم خوب تمام شد بزار من یکم استراحت کنم نه تازه میگه پس شد دیدی شد بزار برم روی پروژه‌ای بزرگتر کار کنم بزار خودم بیشتر به چالش بکشم بزار اندازه رغم خودم در درون خودم ارتقا بدم تمام انسانهای بزرگ دنیا هم به همین شکل عمل کردن ماندلا وقتی بعد چهل سال زندانی نگفت خدا حافظ من دیگه بازنشسته شدم تا لحظه آخر زندگیش به دنبال بهبود به دنبال کیفیت به دنبال گسترش ثروت به دنبال صلح آشتی و ارتقا سطح کیفی جامعه و کشورش بود و همین امر شد ماندلا خیلی ها بودن که توی اون شرایط حتی بد تر از ماندلا بودن اما تفاوت در دیدگاه اون اشخاص بود که دنیارو جای بهتری برای ما کرد و نسل امروز مدیون عباسمنش ها ماندلا ها استاد عباسمنش با اینکه دیگه نیاز مالی نداره اصلا دیگه نیاز نیست که کاری انجام بده برای امرار معاش خودش اما باز هم داره بیشتر بیشتر داره بیشتر روی مسأله بهبود سطح کیفی افکار باور ها و هر دفعه مبینم سخاوت مندان داره مطالب جدید تری به ما آموزش میده و عالی تر از همه اینکه هر دوره هر دوره که خرید کنید هر دوره ای حتی مثلا ثروت 1 میتوانی تو تمام زمینه ها پیشرفت کنیم چون اساس اصل قانون یک چیز و توی تمام عرصه زندگی ما همان قانون داره کار می‌کنه اما باز هم استاد میاد به شکلی به نوعی با متد خودش میاد شکل این انجام دادن این قانون به ما به نوعی که برای ما قابل مفهم باشه داره تغییر میده تا قابل درک تر تا قابل فهم تر و آسان تر باشه برای ما انجام میدهد اما ما من خودم مثال می‌زنم حتی دوره میخرم حتی پول میدم اما باز هم درون خودم برای خودم آنقدر کم ارزش جلو میدم که روی خودم برای بهبود زندگی خودم کار نمیکنم و یک مدت کار میکنم بعد میرم میشنم با افرادی که تو مغزشون پر از چرندیات است هم صحبت میشم هم کلام میشم و همان وردی ها و همان چرت پرت های که از گذشت اجداد ما داستن چ به ما هم دادن دوباره من هم تکرار میکنم

    استاد ازت بینهایت سپاسگزارم ازخاله مریم عزیز

    من این کانت برای این ننوشتم که مثلا این فایل که شما زحمت کشیدی تهیه کردی حالا یک حرف خوب بزنم حالا یک حرف قشنگی زده باشم بعد چند نفر مثلا ببین رای بدهند بگن آفرین نه من از سال پیش یک تضادی برای من رخ داد به شکل خیلی خیای بدی و چنان چک لگدی خوردم دنیا من مجبور کرد باید تغییر کنی اگر نکنی تازه اولش است

    من یک انسان با جسارت شجاعی هستم توی تمام مراحل زندگی خودم جسارت های بزرگی انجام دادم در حد اندازه خودم بلکه از تمام تیر طایفه فامیلهای خودم تمام آنها با کارمند بودن با مدیر بودن اما من خودم میشه به چالش کشیدم و خودم تو خطر های بزرگی انداختم و هیچ ترس هم نداشتم چون دوست داشتم اما اما اما اما یک مسله بزرگترین این جا وجود داشته با اینکه من این هم پول های زیادی کسب کردم کردم و کارهای بزرگی انجام دادم یکی از همین کارها من زمانی که میخواستم کارخانه داشته باشم به خاطر مقدار زیادی پولی که میخواست کار من من اون زمان توانایی خرید ابن تجهیزات نداشتم و پا توی عرصه ای گذاشتم هیچ کس تا به حالا تو ایران به قول بازاری ها این ریسک نکرده تو صنف من انجام ندادن چهار سال مطالعه بی‌وقفه شبانه روز و آزمون خطاهای که انجام دادم تونستم خودم دستگاههای که نیاز من برای کار خودم باشه اختراع کنم با وجود اینکه خیلی بودن من تو کار وسط کارم ترکم کردن نزدیکانم من مدت ها تنها مجبور بودم خودم تنهایی کار کنم اجاره خونه من عقب افتاد از خیای از لذت ها گذشتم مسافرت حتی خرید ماشین و خیلی خیای لذت های دیگه اما تونستم به موفقیت برسم من تمام دوستان خودم همه همه ترک کردم و قطع رابطه همه رو پاک کردم از زندگی خودم فکر کنم الان یک نفر با دونفر باشه اون همه چند ماه به چند ماه خبر دارم ازشون و الان دارم با دستگاهای که اختراع کردم محصول تولید میکنم و این تعهد به خودم دادم من باید با این دستگاه محصول تولید کنم به بازار بدم و نتیجه مطلوبی گرفتم شروع میکنم به ساخت فروش دستگاه حتی کشورهای دیگه چ یک روزی فایل این اتفاقات برای استاد عزیزم خواهم فرستاد تا تصویری ببینه که شاگردش چه کارهای بزرگی داره انجام میده

    من نمی‌خوام بگم کلی سختی کشیدم رنج کشیدم بی پولی بدهکاری نه نه اصلا حرف من این نیست تمام این مطالب گفتم بخاطر این بود فقط بخاطر این من بلد نبودم من بلد نبودم من با باورهای با پیش فرض های جلو اومدم ابن همه شرایط سخت پشت سر گذاشتم و از زمانی که با استاد اشنا شدم هم نتایج من عوض شد هم شکل اون روند دستاورد ها من یادم زمانی که میخواستم این کار انجام بدم همه به من می‌گفتن این کار نشدنی است این نمیشه دیونه شدی بابا ولش کن نمیشه بعد این باور داشتم من میرم سختی میکشم بعد از کلی رنج مشقت سختی بعد به دستاورد میرسم و همین شد و

    اما زمانی که با استاد اشنا شدم فهمیدم بابا ابن همه دربه دری داغون شدن احتیاج نبود همیشه این باور ابن جمله به خودم میگم من وصل میشم به خدا من وصل میشم به منبع همه چیز درست میشه اصلا قرار نیست من کاری انجام بدم و زمانی که درک کردم فهمیدم تکامل ابن جمله تی کردم تازه فهمیدم که استاد چی می‌گفت که این هم خودش تکامل داشت تا بفهم درک کنم

    در کل بینهایت دوستان دارم استاد عزیزم به خدا هر جمله ای که شما میگی فقط باید نشست فکر کرد ابن جمله ها همه همه از جنس طلا هستن از جنس سنگ یشم از جنس الماس هستن ابن بخاطر این میگم خودم به شخصه جز کسانی بودم یک درصد نه به یک درصد یک‌درصد از این قانون توی شرایط خیلی خیلی سخت مثل بدهی چهار سال پیش یک میلیارد هفتصد میلیون تومان منی که هیچ وقت نه ابن عدد مه این شرایط گذرونده بودم این کلام استاد کاری به من کرد من از ریشه تغییر کنم اصلا آدم دیگه بشم من ظرف مدت سه ماه یا چهار ماه بدهی پرداخت کنم بلکه بعدش نتایج بزرگ‌تری هم بدست بیارم و بزرگ تر ازهمه ابن دستاورد های که توی زندگی من بزرگتر بود اینکه من شکل خدارو نگاهم به خدارو به کل توی زندگی خودم عوض کنم

    بینهایت سپاسگزارم سپاسگزارم استاد بینهایت و از خاله مریم عزیزم

    دوستان گرانقدر همراه عبامنش با کامنت های بینظیرشون اون ها هم به من کمک های خوبی کردند سپاس از همه شما

    شمارو به کسی میسپارم که آرامش این جهان از آن اوست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سیدمجتبی آیت گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    سلام

    خدمت استاد عزیزم وخانم‌ شایسته

    استاداین فایل ارزشمند بسیاربسیار در زمان مناسب روی سایت قرارگرفت ویه زنگ خطری برام بود تا بیدار بشم ودر بعضی موارد که درحال دورشدن از مسیر اصلی بودم با قدرت دوباره خودمو وارد مسیر کنم وآگاهانه مراقب حرکت روبه جلو باشم.

    در مورد سوال اول: من از زمانی که باشما واموزشهای شما آشنا شدم و به خاطر میل به تغییر بسیار وحشتناکی که در وجودم شکل گرفته بودوبایک شورو اشتیاق سوزان به دنبال پیشرفت کردن بودم آگاهانه خودمو غرق در آموزشها و محتوای بی نظیر سایت کردم ونتایج کوچک و بزرگ یکی پس از دیگری وارد زندگیم شد مخصوصا در کسب وکارم بسیار پیشرفت کردم و به لطف پروردگار وجدی گرفتن وتعهد بالای خودم برای تغییر وعمل به قوانین هرروز درحال بهتر و بهتر شدن هستم البته در بعضی جنبه ها مثل روابط هنوز تغیرات اساسی ایجاد نشده ودر زمان مناسب با تهیه دوره روابط حتما در این جنبه از زندگیم هم پیشرفتهای اساسی خواهم کرد.

    در زمینه سلامتی با این که مشکلی از نظر سلامتی نداشتم ولی برای رسیدن به اندام ایدال بعداز قرارگرفتن دوره فوق‌العاده قانون سلامتی روی سایت در همون روزهای اول دوره رو خریداری کردم وبلافاصله وارد سبک جدید قانون سلامتی وتغذیه صحیح و سالم شدم و تونستم در3ماه اول 25کیلوچربی بسوزونم وبه اندام ایدال خود برسم واز انرژی بسیار بالا و روحیه عالی برخوردار بشم وچقدر این سبک زندگی رودوست دارم ولی بعداز گذشت بیش از یک سال آرام آرام در بعضی موارد از مسیر سلامتی خارج شدم .ولی بادیدن این فایل باز خودمو پیداکردم وبیدار شدم.

    و مطمئن هستم اگه دوباره به مسیر اصلی برنگردم دوباره نتایج قبل سروکلشون پیدا میشه ودر یه بازه زمانی کوتاه دوباره همون اندام قبلی وکم بود انرژی به سراغم میاد.وبی نهایت سپاس گزار خداوندو شما هستم که دوباره منو به مسیر هدایت کردین.

    استاد به نظر من بزرگترین دلیلی که باعث میشه افراد بعدازپیداکردن مسیر اصلی وگرفتن نتایج عالی پس از مدتی دوباره از مسیر خارج بشن و الگوهای قبلی وارد زندگیشون میشه چیزی نیست جز فراموشی..

    چون ما یادمون می‌ره که از کجا به کجا رسیدیم وبعد از بهبود و پیشرفت در هر جنبه ای از زندگی شرایط برامون عادی میشه و فراموش میکنیم که قبلاً با چه مسائل و مشکلاتی درگیر بودیم .

    وهمین فراموش کردن باعث میشه که از ریل خارج بشیم و دوباره الگوهای قبلی تکرار بشن.

    به همین خاطر شما هم در جلسه اول قدم اول دوره بینظیردوازده وهم در جلسه اول قانون سلامتی تاکید کردید که حتما چکاپ فرکانسی وثبت شرایطی فعلی رو انجام بدیم .تا باهر بار مرور کردن ودیدن شرایط قبل به یادبیاریم که از کجا به کجا رسیدیم ومسیرو گم نکنیم وچقدر این چکاپ فرکانسی وبه یاد آوردن می‌تونه سوخت جدید برای پیشرفت و ادامه مسیر باقدرت بیشتر باشه.

    به هرحال منم با به یاد آوردن گذشته ودیدن چکاپ فرکانسیم دوباره با تعهد بیشتر به مسیر صحیح ادامه خواهم داد.

    بی نهایت از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که هر بار با گذاشتن یک فایل جدید تأثیری عظیم در زندگیمون میزاری.

    به امیددیدار شما..

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    سلام بر عزیزان

    استاد عزیزم از وقتی که این اندام زیبارو برای خودتون ساختین همه فایلهارو هم به صورت صوتی و هم تصویری میبینم درصورتی که قبلا فقط صوتی گوش میدادم اما الان انقدر جذاب و زیبا و خوشتیپ شدین که واقعا از دیدنتون احساس خوبی پیدا میکنم

    اوایل که با برنامه های شما آشنا شده بودم اصلا قانونو درست درک نکرده بودم یعنی فقط فایلارو گوش میدادم اما عمل نمیکردم بعد با خودم میگفتم پس چرا من نتیجه نمیگیرم یعنی مثلا اگر یه تضادی برام به وجود میومد با خودم میگفتم نه دیگه این اتفاق انقدر بده که من الان حق دارم عصبانی بشم وهیچ گونه تلاشی نمیکردم برای اینکه یه کم آروم تر شم یا مثلا اینکه شما میگید تمرکزتونو بذارید روی ویژگیهای مثبت آدما مثلا من با یکی برخورد میکردم که رفتارهاش خیلی روی مخم بود بعد با خودم میگفتم آخه این آدم چه ویژگی مثبتی داره که من تمرکزمو بذارم رووش اما بعد از گذشت چند وقت وقتی که بیشتر روی فایلای شما کار کردم آروم آروم متوجه شدم که دقیقا همون جاهایی که به خودم حق میدادم حالم بد باشه باید خودمو کنترل میکردم و وقتی سعی کردم که در شرایط بد ذهنمو کنترل کنم دیدم بله کم کم نتایج داره میاد البته اوایل خیلی برام سخت بود اما هربار به خودم میگفتم اشکال نداره این طبیعیه اگر ادامه بدی هربار کنترل ذهن برات راحت تر میشه وقتی که به همین روال ادامه دادم دیدم که دارم تغییر میکنم اما خیلی آروم مثلا میومدم چند روز روی فایلای ثروت کار میکردم و بعد میرفتم توی خیابون و میدیدم دو هزارتومن روی زمین افتاده بعد با خودم میگفتم من انقدرر روی این فایلا کار کردم فقط دوهزار تومن؟ بعد اینجاها دوباره یه کم ناامید میشدم بعد دوباره برمیگشتم به مسیر و هی این پروسه برام تکرار میشد تا اینکه الان به جایی رسیدم که مطمئن شدم باورهای من خیلی نادرستن و باید خیلی خیلی روش کار کنم و از وقتی به این باور رسیدم انصافا این مسیرو رها نکردم الان دیگه مطمئن شدم راه درست همینه البته که من هنوز به نتایج رویاییم نرسیدم نمیدونم که اگر به اون نتایج برسم چه عکس العملی نشون میدم آیا مسیرو ول میکنم یا نه اما شاید دلیل اینکه افراد مسیرو رها میکنن این باشه که به قول خودتون هدفهای بزرگتری ندارن یا مثلا به خاطر حرف مردم به اون هدفه رسیدن بعد که تایید بقیه رو گرفتن نیازهاشون برطرف شده و رها کردن یا شایدم هدفشون فقط این بوده که به راه حل برسن و ابهاماتشون برطرف شه و این باعث شده دیگه ادامه ندن

    استاد عزیزم قبلنا خیلی دنبال نتایج بودم اما الان واقعا هدفم لذت بردن از مسیره چون فکر میکنم اصل همینه که لذت ببرم

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم ازتون خیلی ممنونم برای این فایل عالی چقدر این ماشینتون فوق العاده ست انگار که سوار هواپیما هستین و خانم شایسته عزیز ممنون از شما برای فیلم برداری عالیتون ولی ای کاش از اون جاده فوق العاده بیشتر فیلم میگرفتین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    آمنه رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 1865 روز

    بنام تنهای فرمانروای جهان هستی

    سلام استاد عزیزم

    استاد این فایلتون خیلی عالی بود و فکر میکنم تلنگری بود برای همه ی دوستان سایت

    و خیلی بجا و به موقع بود طبق معمول

    هر وقت دلسرد میشم تنبل میشم خدا هدایتم میکنه و امروز هدایتش عالی بود

    چون همیشه از خدا میخام هدایتم کنه تو این مسیر حتی یک لحظه هم ازم غافل نشه تا رشد کنم و قابل کنترل تر بشه ذهنم

    دقیقا استاد درست میفرمایید تا میایم یکم نتیجه بگیریم دوباره تنبلی شروع میشه و هر چی رشته بودیم پنبه میشه

    منم دقیقا قبل عید که 12 قدم رو کار میکردم یهو متوقف شدم و دست کشیدم ولی نه کامل هر روز توی سایتتون بودم و فایلها رو میدیدم ولی اونجور که تمرکزی داشتم کار میکردم نبود نتیجش هم نمیگم خیلی بد بود نه چون داشتم کار میکردم ولی کمتر … ولی خوب خیلی داشت خوب پیش میرفت که با تنبلیم یا نمیدونم اسمش چیه یکم متوقف شدم … من از اول که وارد سایت شدم همینطوری بوده خیلی فراز و نشیب داشتم توی تمرکز و عمل کردن به فایلها

    خدایا کمکم کن تا بی نهایت برم تو این مسیر و تنبلی را کنار بزارم نمیدونم چه جوری ولی هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    پری سیفی گفته:
    مدت عضویت: 2599 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزم و سلام خدمت دوستان عزیزم

    اول بگم استاد صبح با شوق و ذوق اومدم سایت به امید اینکه فایل جدیدی رو آپلود کرده باشین. و وقتی دیدم که یه فایل جدید اومده خیلی خوشحال شدم. اما چون میخواستم برم بیرون دانلود نکردم و بعد اینکه که برگشتم سریع زدم دانلود بشه. اینم بگم اول میخواستم فقط فایل صوتی رو دانلود کنم و بشنوم تا شاید اینترنت کمتری مصرف بشه اما باز به خودم گفتم این فایل گنجه اگه کل اینترنت یک ماهه‌ت هم بره چیزی نیست و تو باید این فایل رو تصویری ببینی و به ذهنت بگی ببین استاد من چقدر آزادی مالی داره که داره با گرونترین و بهترین ماشین در زمانی که خودش دلش میخواد به مهمانی میره. ببین و لذت ببر. استاد وقتی شما رو پشت فرمون می‌بینم خیلی احساس خوبی دارم یه احساس قدرت و ثروت عظیمی دارم حال دلم خوبه. خدایا شکرت. و البته شما استاد من هستید و من که شاگرد شما هستم باید مقابل شما بشینم و شما رو در حین آموزش ببینم تا بیشتر یاد بگیرم و درک کنم و فایل صوتی رو وقتی گوش میکنم شاید وسوسه بشم به کارهای دیگه مثل توی گوشی رفتن یا به انجام کارهای منزل هم مشغول بشم. بنابراین با عشق دانلودکردم و بی‌نهایت از شما سپاسگزارم که این آگاهی‌های ارزشمند رو در اختیار ما میگذارید بدون اینکه بابتش پولی دریافت کنید و نظر من اینه که این کار رو شما انجام میدید چون اولا یه استاد واقعی هستید که شاگرداتون رو خیلی دوست دارید و عاشقانه میخواید که رشد و پیشرفت کنند و ثانیا شما ذهن ثروتمندی دارید و کار رو صرفا بخاطر پول انجام نمیدید. البته این فقط نظر منه.

    اما در مورد این فایل اتفاقا من دیشب هم مثل خیلی از مواقع دیگه داشتم با خواهرم نرگس صحبت میکردم و گفتم که دلیل موفقیت استاد و تفاوت ایشون با اکثریت مردم جهان این هست که ایشون تعهد صد در صدی داره به انجام تمرینات و کنترل ذهن و … همه قوانینی که آموزش میده. وگرنه کیه که از موفقیت مالی و آرامش و روابط خوب و … بدش بیاد همه مشتاقن که به این نیکی ها برسن اما این اشتیاق دوامی نداره چون فقط یه چند روزی انجامش میدن و نتیجه میگیرن و بعد دچار روزمرگی میشن.

    نمونه‌ش خود من که به محض اینکه یه کامنت میگذارم یا کامنت دوستان رو میخونم یا هدایت میشم به یکی از فایل های ارزشمند شما و به یه آرامشی میرسم و خیلی امیدوارم میشم و خیلی هیجان دارم انگار میخوام سریع این حال خوبم رو با همه تقسیم کنم انگار فکر میکنم من که دیگه رسیدم .. البته ظاهرا فکر نمیکنم که کافی باشه و ظاهرا خودم رو متعهد میدونم به عمل کردن صد در صدی به آموزه‌ها اما در عمل فراموش میکنم. یکی از حواس‌پرتی‌های من شبکه های مجازی هستن. رفتن دنبال موسیقی های زیبا و دیدن طبیعت جاهای مختلف و لذت بخش از طریق تلگرام و سایت های مختلف. (کاری که شما حتی یک روز هم براش وقت نذاشتید) یعنی من از زمانم به نحو احسن استفاده نمیکنم و کنترل ذهنم رو از دست میدم و بعد این باعث میشه جهان من رو به سمتی ببره که کارهای مختلفی پیش بیاد که من نتونم روی سایت تمرکز کنم و نتونم روی خودم کار کنم.

    استاد عزیزم در مورد همین خودافشایی که گفتین واقعا ازتون ممنونم چون این مسئله خیلی در زندگی من تاثیر گذاشته چون من خودم هم الان مسائلی دارم بخصوص از لحاظ مالی که خیلی مواقع تحت فشار هستم و حالم گرفته میشه اما باز به خودم میگم ببین استاد خیلی شرایط نامناسب‌تری از تو داشته ولی بجای غصه خوردن و سرزنش کردن خودش، کنترل ذهن کرده و با آگاهی‌هایی که الان هم خالص‌تر و ناب‌تر در همین سایت قرار داده تونسته به همه خواسته‌هاش برسه.

    استاد عزیزم چقدر جالبه که در مورد قانون سلامتی گفتین جالبه که اول همین فایل به محض اینکه شروع کردین صحبت کردین خیلی خیلی تحسینتون کردم بخاطر اندام بسیار عالی که برای خودتون ساختین واقعا باورش سخته چقدر جوانتر شدین چقدر خوش اندامتر چقدر پوستتون روشن و لطیفتر شده. دقیقا مثل پوست کودکی که هنوز هیچ ماده شیمیایی بهش تزریق نشده. تبریک میگم نوش جانتون لذت‌های زندگیتون.

    استاد عزیزم دلیل موفقیت‌های ناپایدار منِ نوعی این هست که به قول شما من cheat day دارم اما شما هیچوقت چنین روزها و یا حتی لحظاتی رو تجربه نکردین

    من با اینکه میدونم الان که دارم مثلا با کسی صحبت میکنم و میخوام یک حرفی رو بهش اثبات کنم و انرژی که دارم اونجا صرف میکنم میتونم برای رشد فردی خودم صرف کنم و با اینکه همون لحظه ندایی در درونم میگه نه پری این اشتباهه پری داری خلاف قانون عمل میکنی اما باز هم میگم صبر کن الان تموم میشه البته خداروشکر خیلی خیلی بهتر شدم و دارم روی خودم کار میکنم که کنترل ذهن کنم خودم رو دوست داشته باشم زمانم رو دوست داشته باشم و هیچ چی مهمتر از خودم نباشه

    اما پاسخ به سوالات

    1. استاد من وقتی یک امتحان مهمی داشتم و با قبولی در اون تحول بزرگی در زندگیم ایجاد میشد به یکی از صحبتهای شما عمل کرده و به شدت روی کنترل ذهن خودم کار کردم و خیلی سعی کردم حالم رو خوب نگه دارم و تمام توجهم به زیبایی‌ها باشه و تمرکز صد در صدی روی کارم بذارم. با اینکه قبل از اینکه شروع کنم خیلی انرژی‌ها در اطرافم بودن که میگفتن نمیشه سخته باید آشنا داشته باشی پارتی میخواد و …اما من از شما یاد گرفته بودم که باید توکل به خدا داشته باشم و قدرت دست اونه و … و هر روز صدای شما در گوشم بود که میگفتین اگر برای رسیدن به هدفت 99 و 9 و 9 وووو درصد مطمئنی تو به هدفت نمیرسی اگه 100 در 100 مطمئنی به هدفت میرسی و من این ایمان رو و این اطمینان رو در وجود خودم ساختم گفتم قدرت دست خداست منم از خدا خواستم پس اون منو به خواسته م میرسونه من صد در صد مطمئنم به موفقیتم و هر روز تکرار میکردم جوریکه باور کردم این اطمینان رو و با عشق و اشتیاق فراااااوان تلاش کردم اصلا هم زجر نکشیدم خیلی با عشق مطالعه میکردم و اتفاقا مراحل اداری خیلی خیلی راحت اتفاق افتاد اصلا هیچ زجر و زحمتی نبود واقعا من اونجا متوجه شدم که این ایمان به خداوند بود که کارها رو برای من آسون کرد و من به راحتی به خواسته‌م رسیدم.

    اینم بگم که با استفاده از همین آموزه‌ها وقتی وارد کار شدم خیلی هم در کارم موفق بودم چون هیچ توجهی به نازیبایی‌ها نداشتم همه من رو دوست داشتن به من احترام میذاشتن قدر کارم رو میدونستن اما ….

    2. اما وقتی که دچار روزمرگی شدم و افتادم توی جریانی که در محیط کارم همه رو داشت با خودش میبرد و من یکی از اونها بودم با اینکه تلاش زیادی میکردم اما انگار فقط داشتم زجر میکشیدم و شاهد فعالیت افرادی بودم که کارهاشون اذیت کننده بود تلاش کردیم با همکاران که یک نفر رو که فکر میکردیم عامل به هم ریختگی محیط کارمون هست رو جابجا کنیم اما نه تنها موفق نشدیم بلکه کلی هم جریمه شدیم در حالی که این جریمه‌ها حق کسی که این همه تلاش کنه و همه از عملکردش راضی بودن نبود اما قانون هستی کار خودش رو میکنه.

    3. دلیل بازگشت ما به همون شیوه گذشته اینه که ایمان قوی نداریم اینکه کمال گرا هستیم و بعد از تغییر بزرگ یا کوچیک در زندگیمون اون تغییرات رو نادیده میگیریم و میشه گفت ناشکری میکنیم میگیم خب که چی هم سن و سالهای من به فلان جا رسیدن حق من بیشتر از ایناست و مقصر فلانیه فلانیه و میوفتیم توی جریان رو به سقوط جامعه

    بخاطر اینکه کنترل ذهن نمیکنیم من به حرفای دوستم و همکارم گوش میدم میشینم پای حرفاش و به هوای اینکه میخوام در به دست اوردن آرامش بهش کمک کنم یک ساعت دو ساعت به حرفاش گوش میدم و بارها برای خودم پیش اومده با این که قبل از این گفتگوها حالم خوب بوده داشتم کنترل ذهن میکردم اما به محض اینکه میشینم پای حرفای همکارم و به گلگی‌هاش گوش میدم و مثلا به احترامش اونجا رو ترک نمیکنم و خیلی سعی میکنم دقت کنم حال دلم ناخوش میشه و من هم بعد بیست دقیقه گوش دادن باهاش همراهی میکنم و در نهایت هم میگم چه فایده و یک عالمه نفرت و حال بدی برام ایجاد میشه

    یک تجربه دیگه هم بگم استاد من یه روز سر یه مسئله ای از دست همکار بالا دستم خیلی ناراحت شدم و اونم از دست من و میدونستم که جبران میکنه. شب یادم افتاد و با خودم گفتم عه من فردا میخوام ازش مرخصی بگیرم حالا فردا بهم گیر میده چون کلا هم عادت داره به مرخصی ها گیر میده و هی بهانه میاره واسه اکثر همکارا

    خلاصه من گفتم چکار کنم که با استفاده از قوانین کارم رو انجام بدم و فردا حالم خوب باشه؟ آخر شب بود شروع کردم توی نُت گوشیم به نوشتن سپاسگزاری و از خوبی‌های همین همکارم نوشتم و سایر داشته‌هام البته با حال خوب. تا دیر وقت نوشتم صبح هم باز بیدار شدم و با اینکه شب دیر خوابیده بودم اما صبح زود با اشتیاق پاشدم و با اشتیاق شروع به نوشتن همون شکرگذاری ها کردم و رفتم سرکار.

    وقتی رسیدم به همکارم خیلی با آرامش گفتم من مرخصی میخوام خودم برگه مرخصی بیارم؟ خیلی جالب بود انگار یه نیرویی نذاشت چیزی بگه گفت باشه و سریع برگه مرخصی رو امضا زد بدون اینکه یک کلمه چیزی بگه. همکارام تعجب کردن… واقعا انگار جادو شده بود

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم و عاشقتونم.

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    آیه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش  عزیزم

    سلام به مریم جان  شایسته

    سلام به همه دوستان  گرامی

    استاد چقدر تماشای این فایل را دوست داشتم.  مناظر زیبا و رویایی که در بک گراند شما رد می شد چقدر خاص بودند و حس و حال خوبی ایجاد می کردند.  من با دقت ماشین هایی که رد می شدند را تماشا می کردم،  خانه های زیبایی که از جلوی آنها رد می شدید و مناظر بی نظیر قلبم را پر می کرد از شعف و لذت. 

    با اینکه من خیلی در مورد ماشین ها اطلاعاتی ندارم اما خیلی حس خوب شما را وقتی پشت این ماشین لوکس و درجه یک و فوق العاده نشسته اید درک می کنم.  واقعا که همونجوری که در فایل مطرح کردید لایق بهترین ها از هر چیزی هستید.  ماشاءلله. 

    و وقتی که ماشین رفت روی اتو پایلوت و شما دستتون را از فرمون برداشتید دقیقا کاری انجام دادید هماهنگ با آنچه که می گفتید. 

    یه موقعی هست ما تازه با قوانین آشنا شدیم تازه  با قدرت خدای درونمون آشنا شدیم. تازه داریم با ترس و لرز (از شرک خودمون ) کارامونو به خدا می سپاریم،  تازه رانندگی یاد گرفتیم باید صد در صد حواسمون باشه که مبادا خطا کنیم اما اگه ادامه بدیم اگه ببینیم که خدا چطور هدایتمون می کنه،  چطوربه بهترین شکل برامون برنامه ها را می چینه، چطور فقط کافیه که به خودش تکیه کنیم،  دیگه کم کم فرمون زندگیمونو خیلی راحت می دیم دست خودش.  همونجوری که یهو شما دستتونو از روی فرمون برداشتید و به اتوپایلوت ماشین اعتماد کردین.  وقتی فرمون دست خداست فقط کافیه که من نظاره گر باشم و در موقع درست تصمیم درست را بگیرم. 

    اونوقت از قبل می دونم که هدایت گر من کارشو خوب بلده.  هدایتگر من می دونه که منو به کجا هدایت کنه.  هدایتگر من می دونه که من می خوام به کجا برسم.  مسیر را بلده حتی در تاریکی شب.  حتی اگر من مسیر را ندانم  و فقط مقصد را بدانم.  

    و چقدر اون لحظه ای که  شما دستتون را روی فرمون برداشتید من تحت تاثیر قرار گرفتم. 

    تا قبل از اون لحظه عمیقاغرق در حرف های شما و مرور داستان های زندگی خودم بودم اما در اون لحظه یهو همه چی ایستاد،  یهو گفتم ببین اینکه امروز چنان ماشینی زیر پای استاده که قابلیت اینو داره که ایشون را بدون دخالت دست و پا بدون زحمت کلاج،  ترمز و رانندگی به مقصد برسونه به این دلیله که ایشون یه روزی پشت ماشینی قراضه با دنده آرژانتینی به قدرت خدای درونش پی برده  و با طی کردن مسیر تکاملی مسیر زندگیش را هم رسونده به همین جایی که الان روی اتوپایلوت هست. 

    امروز هم خیلی راحت دستش را از روی فرمون زندگیش بر می داره و مطمئن هست که خدا ایشونو دقیقا به مقصد می رسونه و اون خدای سیستمی و دقیق حرف نداره فقط باید بهش به قوانینش به تعهدی که بهش دادی پایبند باشی،پایبند بمونی، در هر شرایطی اگر مقصد را می خوای پایبند بمونی، ادامه بدی، ادامه بدی تا روزی که دیگه بری روی حالت اتوماتیک.  تا بری روی حالتی که دیگه حالا اگر دستت را از روی فرمون برداری مطمئنی که داری به سمت مقصد می ری،  مطمئنی که راهت کج نمی شه  ،  جهتت تغییر نمی کنه و همچنان رو به سمت مقصد داری. 

    همیشه از کامنتهای خیلی طولانی شاکی می شم چون نمی رسم کامل بخونم.  اما دلم نیومد حرفامو خلاصه کنم. 

    دلم می خواست این حس شعف و لذت عمیقی که از تماشای این فایل ( جدای از مطالب مهمش )  بردم را با همه درمیون بذارم.

    حالا به سوالات پاسخ بدم چون این ردپاها برام مهم هستند  : 

    ⭕سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

    من تقریبا 9ماه هست که به طور مدام و منظم دارم فایل های استاد را گوش می کنم و نشانه های فراوانی در زندگیم می بینم.  و حس و حالی بی نظیر را در جنبه های مختلف زندگیم تجربه می کنم.  شاید قبلا هم همه این اتفاقات عالی در زندگیم بوده باشه با این تفاوت که من توجه چندانی به آنها نمی کردم. و الان خیلی موهبت های زندگیم را می بینم.  خیلی بهشون توجه می کنم.  خیلی با تمام وجودم بابتشون شکرگزارم.  و این چیزی بود که در زندگیم کم بود و حالا دارمش. 

    من همیشه سلامتی نسبی داشتم،  همیشه روابط نسبتا خوبی داشتم البته چون گذشت زیاده از حدی در روابطم دارم با چالش خاصی برخورد نمی کنم که حالا دارم روی خودم بیشتر کار می کنم.  زندگیم از لحاظ مالی نرمال هست.

    خیلی زندگی روتین و دوست داشتنی دارم.  و الان این زندگی زیبا و دوست داشتنی را با تمام وجودم حس می کنم،  از عمق قلبم درکش می کنم و با تک تک سلولهای بدنم هر لحظه اش را زندگی می کنم و این است آنچه از استادم آموخته ام و همیشه در این مسیر خواهم ماند و تولی نخواهم کرد. 

    ⭕سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

    خب من تازه اول راه استاد عباسمنش هستم و هنوز چنین تجربه ای نداشته ام.  هرچند که هنوز در باشگاه با دوستان یا افرادی که حرف هاشون همراستا با روش من نیست نمی دونم چه رفتاری درسته که انجام بدم.  خیلی وقتا وقتی دارن در مورد اوضاع مملکت گفتگو می کنند  من جمع را ترک می کنم  .  گاهی سعی می کنم ساکت باشم و در ذهنم با خودم حرفهای خوب می زنم و اگر از من نظری بپرسند پاسخی نمی دهم و می گویم اطلاعات کاملی ندارم یا من پیگیر نیستم خبر ندارم و…..  .   

    شایدهم به همین دلیل باشه که هنوز نتایج شگفت انگیزی نداشته ام.  هنوز شاید حاضر به پرداخت بها نیستم.  حاضر نیستم دیگران از واقعیت درونی جدیدم آگاه باشند.  شاید! 

    ⭕سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

    برا من اینجوری بوده که یه وقفه ای اجباری برام پیش میومده.  مثلا من یکسال تموم در دوره پاندمی که کلاسها آنلاین بود روزهای زوج ساعت شش صبح برای ورزش به پارک می رفتم و بسیار بسیار بسیار برام لذت بخش و خوب بود.  و مزایای زیادی برام داشت.  اما از آنجا که بعد از پاندمی باید صبح برای کار بیرون می رفتم دیگه این کار لذت بخش را ادامه ندادم و حتی روزهای تعطیل و روزهایی که امکانش هست هم همت نمی کنم ساعت شش بزنم بیرون. 

    دومین دلیل اینه که  نتیجه  ای که گرفتی برات ارزشش را از دست داده و وقتی بهش می رسی می گی این همه زحمت و اذیت به این نتیجه نمی ارزید.  در حالیکه حتما ارزشش را داشته و این فقط ذهن ماست که ارزش اون نتیجه را کوچیک می کنه.

    برای خودت منطقی می کنی که این نتیجه داره منو اذیت می کنه  .  مثلا من برای اینکه ساعت شش صبح برم پارک برای ورزش باید زود بیدار بشم و نتیجه اش هم که سرحال بودن در تمام روز و خیلی چیزای دیگه هست که در کوتاه مدت یا بلند مدت بهشون خواهم رسید را برای خودم غیر مهم می کنم.  تا اذیت زود بلند شدن را نداشته باشم. 

    سومین چیزی که به ذهنم می رسه اینه که: 

    ما بسیار تمایل داریم بر طبق عادتها و ذهنیتهای قبلیمون( که عمدتا منفی هستند ) زندگی کنیم. 

    و طبق بیان زیبای استادمون باید جهاد اکبری به راه بیندازیم تا به سمت تمایلات قبلیمون برنگردیم. 

    اگر ذهنیتهای جدید ما بذرهایی باشد در مکانی مناسب کشت مثل شمال ایران این بذرها به طور خودکار رشد می کند و محصول می دهد در حالیکه اکثر بذرهای ما در مناطقی با آب و هوای  خشک هستند و نیاز دارند که بهشون رسیدگی بشه حواسمون به آب و خاک و نورشون باشه تا جون بگیرند،  رشد کنند و محصول بدهند.  و خوشبختانه وقتی این ذهنیتها نتیجه می دهند ما درخت نیستیم و به محیطی متناسب با  آنچه ساخته ایم هدایت می شیم. 

    در حالیکه بعضی ها وقتی بذرشون تبدیل به نهال تازه ای شده یادشون می ره مکان این نهال خشک هست و باید هر روز آبیاری بشه.  باید هر روز حواسش به آفت ها باشه.  باید هر روز حواسش به نور و خاک باشه تا اینکه این نهال تبدیل به درختی تنومند بشه.  و اگر یادشون بره که این فقط تازه نهالی  در منطقه ای خشک و سرد است و رسیدگی را فراموش کنند قطعا نتیجه که میوه هایی دلچسب و عالیست نخواهند دید. 

    با تشکر فراوان از استاد عباسمنش عزیز که با مطرح کردن  سوالهای عالی   ما را به عمق وجودمون می برند تا با خودمون بیشتر و بیشتر آشنا بشیم. 

    در پناه حق باشید،

    19 تیر 14٠2

    روز 549 عضویت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: