عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

هزاران سلام به اساتید عزیزم. جناب عباسمنش بزرگوار و بانوی شایسته عزیزم

و هزاران سلام به همه دوستانم در این سایت توحیدی

اولین زیبایی دیدن چهره شما دو استاد نازنینم بود که زیر نور خورشید درخشان زیبا، بسیار خوش تیپ و در آغوش هم به من لبخند میزنید.

پوست زیبا ، بسیار شفاف و جوان استاد

پهنه بیکران آسمان آبی و….. و….. و…واااااااای خدای من اون لحظه ایی که دوربین می‌چرخه به سمت دریا و مرز آسمون و دریا و ساحل سفید به هم دوخته میشن نا خودآگاه از دلم کنده شد که بگم الله اکبر الله اکبر الله اکبر

شکرت از این وسعت خلقتت خداجانم

چقدر زیبایی

و عظمتت رو قشنگ به رخ مخلوقت میکشی که به یاد بیارم خالقی تا این حددددد توانمند دارم و آروم بگیرم.

چقدر زیبا موج دریا رو فرمان میدی بخرامه به سمت ساحل تا به یاد بیارم حرکت کردن به فرمان و هدایت تو فقط زیبایی ست.

چقدر زیبا انسانهای آرام و در صلح با خودشونو در خط سفید ساحلت جمع کردی تا با دیدنشون به یاد بیارم تک تک ما بنده های تو هستیم پس لایق آرامش و عشق و تجربه زیبایی های آفرینشت هستیم.

چقدر زیبا قدم های اساتید عزیزم رو هدایت کردی به روی اون شن های سفید ساحل ، تا به یاد بیارم میشه قدم زدن رو ابرها رو در روی زمین پر برکتت تجربه کرد.

چقدر زیبا نقاشی کردی آبی وصف نشدنی دریاتو تا به یاد بیارم منم میتونم با توکل به همین قدرتِ تو، نقاشی کنم لحظه به لحظه زندگیمو… رنگ به رنگ

زلاله زلال روانه روان..

الله اکبر از این همه زیبایی و عظمتت و شکرت:

از این همه آرامش

از این همه امنیت

از این همه عشق

از این همه پاکی آسمون

از این همه تمیزی ساحل و آب دریا

از این همه دوستهای خوشحال و همدل

از این همه زوج های همراه و همگام

از این همه فراوانی.. فراوانی فراوانی در همه خوبیها فقط در این یک قطعه از زمینت در مقابل اون همه وسعت از کائناتت شکرت الله جانم شکرت

استاد جان انگار رفلکس نور در عینک شما هم با رنگ دریا یکی شده چه سِت قشنگی…

و جالب اینجاست دقیقا وقتی داشتم تو دلم میگفتم این همرنگی عینک استاد با دریا چه سِت بینظیری شده از دور یک زوج خوشبخت باهم قدم زنان از کنارتون گذشتن و مایوهاشونو با هم ست کرده بودن(مشکی فیروزه ایی)!!!!

و بعدشم یک زوج تقریبا میانسال با دلهای جووون که دست در دست خرامان توی ساحل میرفتن آخییی دلم قنج زد براشون…

و در نهایت کلام پر مغز و شیرین استاد: که انگار تماما درس های قدم اول و دوم از دوره خارق‌العاده دوازده قدم رو(ما محصولات رو با ایمیل همسرم خریداری میکنیم) مرور کردم.. که:

درسته که ذهن مثل یک اسب چموشه ولی با کنترل ذهن ، افسار این چموش در دستان منه و بعد میتونم اون جایی ببرمش که من می‌خوام تا خداوند آسون کنه برای آسانی ها

تا چرخ زندگیم روان بشه، تا قلب فرصت کنه ندای هدایت رو بشنوه… چرا که ذهن واکنش نشون میده و قلب خلق میکنه..

یادم اومد میگفتین خداوند در قرآن از فعل مضارع استفاده میکنه که: ما همواره در حال اجابت در خواست های درخواست کننده گان هستیم…

و وای به اون روزی که منه درخواست کننده حواسم پرت منفی ها بشه..پناه بر خدا

یادم اومد روی این نکته خیلی تاکید داشتین که:تغییر باور نیاز به تغییر ورودی ها داره…

و حالا اینجا مجدد برام یاد اوری شد که به خودم بیام که وجیهه جان هر لحظه چه ورودی داری به ذهنت میدی!!!!!!!!

و این تجربه زیبا برام تداعی شد که من همیشه خیلییییییییییییی لذذذذذت میبرم از زوج هایی که خوش انرژی ان، با هم همدل و همراهن و اگر روزهای متمادی در کنار هم باشن همیشه حرف برای گفتن دارن… بدون این که بحثی کنن همیشه میتونن با صحبت کردن باهم مسائل شونو به زیبایی و آرامش حل کنن ، همیشه و همیشه خیلی تحسین میکنم عشق ، صداقت ، دلبستگی و نه وابستگی و احترام بین همسران رو

و در نهایت خداوندمهربونم عشقی بهم داده مثال زدنی… در حالی که من و همسرم در سن 15 و 19 سالگی یک ازدواج سنتی داشتیم ولی این نگاه باعث شده تا الان سی سال کنار هم با همه افت و خیز ،سخت و اسون زندگی زیباترین و باز هم زیباترین و رؤیایی ترین رابطه رو هزاران بار شکر تجربه کنیم و صد البته هر جایی هم اختلافی بوده به خاطر عدم آگاهی و تمرکز بر ناخواسته ها بوده.. و جالب اینجاست از زمانی که به صورت آگاهانه(روی آگاهانه تاکید دارم) داریم در کنار هم زندگی میکنیم کیفیت این رابطه هزاران برابر بیشتر شده انگار تو بهشتیم، بارها با همسرم این شعر رو چشم تو چشم هم زمزمه میکنیم که: نظر بر حوری جنت ندارم تا تو را دارم…

خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

الان که دارم این مطلب رو مینویسم یک هو به خودم اومدم

دیدم دارم با لبخندی که تا بنا گوشم بازه مینویسم

حالا جالب اینجاست که خدای من شاهده تو اطراف خونه ما (با وجودی که ما تقریبا در مرکز شهر تهرانیم) پره از صدای خوندن پرندگان انگار برای ما میخونن.. درختهای اطراف خونه ما بینظیر سرسبز و پر طراوتن.. نور توی خونه ما انگار درخشنده تر و خاصتر میتابه و اینو هررررررر کسی وارد خونه ما میشه بعد از چند دقیقه به زبون میاره که میگه ما باورمون نمیشه وسط این کلان شهر انگار تو شمالیم

و همسرم همیشه یک پاسخ دارن:قدرت عششششق

خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

و ممنونم که فرصتی پیش اومد تا این کامنت رو با همه عشقم براتون بنویسم و همین تمرکز رو به سمت ثروت و نعمت هم هدایت کنم تا به لطف الله مهربان امسال برامون پر بشه از خیر و برکت و ثروت بیشتر.

ممنونم استاد خوبم که باز هم کلام خداوند رو برامون جاری کردین

ممنونم استادم مریم بانوی عزیز که گام به گام با عشقتون اومدین و زیبایی رو از چشم دوربینِ با وضوح عالی تون به ما هدیه کردین..

دستان هردوتونو با افتخار میبوسم که دستان خداوند مهربونمه..

و ممنونم از همه دوستان نازنینم در خانواده برزگ عباسمنش

در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند وسعاتمند در دنیا و آخرت باشید.

سلام دوست خوبم نداجان

ممنون که این مطالب زیبا رو نوشتی و خداوند رو شاکرم که منو هدایت کرد به خوندن این کامنت چقدر زیبا گفتی که: این اصل باید مثل خون تو رگهامون جاری بشه! باید بره در لابلای زندگی مون ، عادتهامون، طوری که اصلاااااا نتونیم جور دیگه ایی فکر کنیم….

عالی بود و نوشته تون ، به عمق دلم نشست.

سپاسگزارم ازتون و براتون بهترینها رو ارزو میکنم.

دقیقاااااااااااااا همینه

سلام مجدد ماریا جان زیبارو

هر روز که میگذره بیشتر از قوانین و نوع عملکردشون متعجب میشم!!!

مثل همین پاسخ عالی شما ، انگار امروز باید دقیقاااااا این جمله میشنیدم:

اگه اهمیت موندن تو احساس خوب رو درک کنیم و بدونیم‌ چقدررررررر مهمه، اون وقت دیگه اصلا سوال نمیپرسیم ، میریم و فقط انجامش میدیم!!!!!!!!

رفتم که امروز تمام تلاشم این باشه که فقط احساسمو خوب نگه دارم..

خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

بابت این آگاهی های نابی که هر روز به بهانه‌های مختلف در مسیرمون قرار میدی..

خدایاااااااااااااااا دوست دارم

ماریاجان ممنونم دوست خوبم

روزت پر از احساس خوب