صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-10-27 03:50:512024-06-08 22:35:34صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
خداروشکرمیکنم برای روز۳۰ازسفرنامم
تمام اتفاق های زندگیم حاصل فرکانسهای وباورهای خودمونه
خیلی خوشحالم که باقوانین ثابت خداوندمیتونم درهرزمینه ای به هرآن چه که دوس داشتم ودارم برسم فقط بایداین اصل مهم روبپذیرم که همه چی به باورهام برمیگرده وچقدرامیدوارمیشم وایده میگیرم ازدوستانی که درباره موفقیت هاشون صحبت میکنن ومیگم ببین ازقوانین استفاده کرده درعمل وباورکرده وتوام میتونی وگرنه هم مسیرنمیشدی که این حرفاروبشنوی
خیلی هاهمش حرفای همیشگی رومیزنن که پول نیست کار
نیست همه چی گرون شده دیگه نمیشه کاری کردیاچیزی خرید
امامن فقط سکوت میکنم ویادحرفای استادمیوفتم که همه چیز بخاطرباورهامونه قبلنا تاییدمیکردم حرفاشونووهمراهی میکرد اما خوشحالم که الان دیگه ذهنم تاییدنمیکنه چون یه چیزای دیگه ای داره میشنوه الگوهای موفقی روباصدای خودش شنیده باچشمای خودش دیده و..که درهمین شرایط یکسان نتایجی متفاوتی دارن میگیرن واقعیت همه یکسان نیست همه چیزبخاطرباورهامونه
خداروشکرمیکنم دیگه هرحرفی روقبول نمیکنم تاییدنمیکنم یادوس دارم موضوع روعوض کنم تانشنوم این حرفای تکراری وخسته کننده رو.
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و تمام اعضای مثبت اندیشان کاروان پیشرفت و ترقی.
روز سی ام سفرنامه به یکی از مهمترین موضوع کسب و کار اشاره شده که پاشنه آشیل خیلی از افراد را درمورد کسب و کارشان شناسایی میکند.
چرا یک کسب وکار مشابه دو نتایج متفاوت دارد؟
ذهن ثروتمند مفرماید بخاطر باورهای شان است آنها باورهای قدرتمند در مورد کسب کار خود دارد آنها به محصول و خدمات خود ایمان دارد آنها باورهای توحیدی عاری از شرک در خود تقویت کرده آنها ایمان دارد که در کارمن مشتری زیاد است مردم خیلی پولدار است با خدمت که من ارائه میدهم مردم با عشق از من خرید میکند و…… سایر باورهای قدرتمند و توحیدی دارد
اما ذهن فقیر مفرماید مردم پول ندارد رقیب زیاد است وضعیت بازار خراب است قدرت خرید مردم هر روز کم میشود و سایر باورهای شرک آلود در مورد کسب کار وکار خود دارد و باعث شده که فروش نداشته باشه .
درهمین سوپر مارکیت که من مغازه دارم دو تا فروشگاه بزرگ موبایل بغل هم است یکی شان فروشگاه پایتخت و دیگری برتر هردوی شان از نگاه محصول و کیفیت لوازم یکسان اما از نگاه فروش و مشتری کاملا متفاوت فروشگاه پایتخت همیشه مشتری دارد وخیلی فروش عالی دارد اما فروشگاه برتر مشتری چندانی ندارد وقتیکه از آنها مصاحبه گرفتم صاحب فروشگاه پایتخت خیلی خوشبین و باورهای قدرتمند درمورد کسب وکار خود داشت اما مسئول فروشگاه برتر خیلی ناله و شکایت داشت مردم پول ندارد هرروز دلار بالا و پایین میشود رقیب زیاد شده پایتخت زیر قیمت می فروشد بازار را خراب کرده و……. سایر باورهای شرک آلود.
من خودم با شنیدن این فایل و خواندن کامنت های بچه ها پاشنه آشیل خود را پیدا کردم و فهمیدم که چرا من فروش عالی ندارم همه شان بخاطر باورهای من بوده و تک تک آنها را شناسایی کردم و با تکرار باورهای قدرتمند و ثروت ساز به لطف خدای مهربان آنها را برطرف میکنم وباعشق این مسیر زیبا را ادامه میدهم و آنقدر روی خود و باورهای خود کار میکنم تا به هرآنچه در زندگی بخواهم بدست بیاورم .
زیباترین لحظه در زندگی ام، لحظه ای است که یک نفرِ دیگر، با درک قوانینِ ثروت، اجازه ورود نعمت و ثروت را به زندگی و کسب و کار خود می دهد و با ثروتمند شدنش، خود را شکوفا می کند.
سلام استاد خوبم،روز اخر سفرنامه اول،خداروشکر بابت شنیدن این موهبت ها،استاد این پاراگراف بالا یه نکته خیلی مهمی داره اینکه شما اجازه ورود نعمت روبدید نه که خودتون بسازیدش چون ثروت و نعمت همه جا بوفور هست مثل اکسیژن اگر این رو بپذیریم و باور کنیم همین باور فراوانی رو یه نشتی بزرگ رو برطرف کردیم…
استاد دیروز با یکی از همکاران که اتفاقا هم مسیریم در مورد افکار و باورهای کارفرمامون صحبت میکردیم که چه باورهایی داشته که از زیر صفر به این حد از ثروت رسیده ، مهمترین باورهایی که از ایشون یادم اومد:١-ارامش زیاد که. همیشه هر مساله ای رو با نهایت ارامش حل میکنند٢- اعتماد به نفس بالا و احساس لیاقتشون که همیشه برای هر مساله ای راهکار دارن٣- باور فراوانی کارمند ایشون هیچ وقت منت هیچ کارمندی رو نمیکشن اگر به هر دلیلی کارمند بخواد بره خم به ابرو نمیارن۴-سحر خیز بودن یادمه یه بار گفتن تو بچگی بهم گفتن صبح ساعت ۶بیدار شی ثروتمند میشی و ایشونم همیشه اون ساعت بیدار شدن چون باور کردن وبه ثروتم رسیدن…۵- خیلی دست ودلبازانه خرج میکنن من هرگز خساست در خرج کردن ایشون ندیدم باور فراوانی زیادی دارن۶- سرمایه گذاری در ملک و … شم اقتصادی قوی دارن٧- طول روز کم در مورد سیاست و اوضاع کشور صحبت میکنن و شکرگزاری همیشه سرزبانشونه…
باید بیشتر به رفتار و باورهای ثروتمندان فکر کنم تا بزودی هدایت شم به خرید دوره خفن ثروت تا کمتر از یک سال میخرمش بخودم قول میدم چون من قراره مولتی میلیاردر شم توکل بر ربم
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 30
استاد من دارم تمرکزی رو سایت و فایلهای رایگان کار میکنم دورهامم که خریدم اونارو هم میبینم و تصمیم گرفتم که امروز خودمو با دیروزم قیاس کنم و سعی کنم هر روز یه کمی بهتر بشم و تکاملمو تو تغییر باورام طی کنم و وقتی دورهامو میبینم و پاشنه آشیلمو پیدا میکنم سعی میکنم که کمی از دیروزم بهتر باشم نه خیلی سریع عجله کنم برا پیشرفتم نه خودمو با دیگران قیاس کنم من خودمو با خودم میسنجم و سعی میکنم روز به روز بهتر بشم این حرف شما آویزه گوشم کردم که تو هر چیز باید تکاملو طی کرد وگرنه به بیراهه میرم و امروز یکی از همون روزای قشنگ که میخوام با خودم رو است باشم و سر خودمو کلاه نزارم و سعی کنم واقعا تغییر کنم چون من تا تغییر نکنم هیچ اتفاق خوب تو زندگیم نمیفته با خودم رو راست باشم و امروز خدارو شکر نتیجشو دارم میبینم
من یه روز قربونش صدقه همسرم میشم یه روز تو یه فاز دیگه هستم و دارم با گفته شما پیش میرم و آروم آروم حرکت میکنم واقعا کنترل ذهن کار یکی دو روز و ماه نیست و باید صبور بود و استقامت کرد تا نتایج خودشو نشون بده من باید کنترل دهنمو به دست بگیرم و این اتفاق حتما رخ میده به امید الله یکتا وقتی با شما باشم حالم خوبه و مسیرو درست پیش میرم
به امید اون روز که درهای برکت و نعمت به زندگی همچون باز بشه و به ثروت در تمام جنبها برسیم
یا حق
سلام استاد عباس منش عزیز
موفقیت مالی هیج ربطی به شهر کشور جنسیت سن و سرمایه اولیه و یا عوامل دیگه مثل استعداد یا حتی نبوغ نداره
ما نوابغ زیادی در طول تاریخ داشتیم که با کمبود عزت نفس با باور های مخرب اصلا جرات نکردن برن دنبال پیشرفت
حتی تو مدرسه یادمه بعضی دوستام هوششون خوب بود اما انقدر تخریب شده بودن یا تحقیر شده بودن وقتی میرفتن پای تخته دست پاشون میلرزید
یا اصلا جرات نداشتن دست بلند کنن و بگن آقا ما جواب رو بلدیم
توی کسب کار هم همینه
خیلی ها دارن تلاش میکنن
درست کار هم هستن
تو کارشون حرفه ایی هم هستن
اما نتیجه اون چیزی که باید باشه نیس.
درسته استاد
جواب بر میگرده به باورها
افکاری که مدام تو سر اون شخص تکرار میشن تعیین میکنن
اون شخص قراره چیا بدست بیاره
شاید خیلی خاسته های درست منطقی و به جایی داشته باشیم
خاسته هایی مثل
ثروت سلامتی شادی
که حق طبیعی ماست
اما باور هامون تعیین میکنن به این خاسته ها میرسیم یا نه
خداوند نیس که تعیین میکنه
باور هامونن.
در یک کلاس درس 30 نفره
خداوند نیست که تعیین میکنه کی شاگرد اول میشه
باور ها و تلاش اون دانش اموزان رتبه هاشونو مشخص میکنه
در بین کسب کار ها هم همینه
خدا نیس که روزی رو صبح به صبح تقسیم کنه
یکی اصلا صبح تا شب خوابه یا داره تو مسافرت لذت میبره
اما هزار برابر اون کارگری که 6 صبح منتظر سرویس کارخونه سر خیابون وایساده روزی در میاره..
خب اگه خدا قرار باشه به تلاش فیزیکی و صبح بیدار شدن و صادقانه عرق ریختن جواب بده که اون کارگر باید بیشتر بهش عطا بشه
چرا همیشه درگیر قسط وام و بدبختی هاشه؟
چون با باور های اشتباه که در مدار اشتباه قرار میگیریم
و مهم نیس تو اون مدار چقدر جون بکنیم
اونجا نه گنجی هست نه نعمتی و نه شرافتی
ما باید با تغییر افکار غالب مون
جابجا بشیم
تغییر افکار غالب یک شبه ممکن نیست
استمرار میخواد
هر روز باید باور های درستی که اینجا یاد گرفتیم رو زندگی کنیم
باید
اون باور ها رو هر لحظه به جریان بندازیم
چون اگه اینکار رو نکنیم ذهن خود به خود برمیگرده سراغ افکار قبلیش
و ذهن هیچ دشمنی با ما نداره
ذهن هرچیزی که یاد بگیره رو اجرا میکنه
فحش یاد بگیره فحش میده
حمد و ستایش یاد بگیره
همونارو میگه
جواب فرکانس ها خیلی زود میان
مثلا فردای روزی که حسمون خوب بود یکم اوضاع بهتر میشه
باید ادامه بدیم
باید یک هفته ادامه بدیم
بعد یک ماه بعد یک سال و بعد
عادت میکنه ذهن به این سبک فکر کردن
و کار راحت تر میشه
چون نتایج میان باعث اعتماد به نفس باور بیشتر و خوشحالی بیشتر میشه
اما همیشه باید ادامه داد
چون در جهانی که 90 درصد ادمهاش دارن نا اگاهانه به سمت بد بختی میرن
ما اگه اگاهانه روی خودمون کار نکنیم
یهو میبینیم باهاشون هم قطار شدیم
ما زود تاثیر میگیریم.
تغییر باور ها اسونه
خیلی اسونه
پیشرفت و موفقیت و ثروتمند شدن خیلی اسونه
زشته اگه این همه اسونی رو قدر ندونیم
و با وجود این همه قوانین اسان
موفق نشیم
خدایا شکرت.
به نام خدای تغییرهای بزرگ
ردپای من از روز سی ام سفرنامه
حدیث باور کن میشه؛ اگه خدا رو باور کنی.
خدا همون راحتی هاست.
همون خنده هاست.
همون حال خوبی هاست.
همون لذت هاست.
همون تفریح هاست.
همون آرامش هاست.
همون هدایت هاست.
خدا همون قشنگی هاست.
توی هر چیزی که قشنگ و زیبا و خوبیه خدا وجود داره.
باور کن همهی قدرت دست خداونده.
باور کن اون میتونه؛ تواناییش رو داره.
اون که خدای همهی آسمان ها و زمینه.
اون که خدای آدم های ثروتمنده.
خدای موفقیت هاست.
خدای ناظر بر تمام دنیاست.
اون خدا، خدای فراوانی هاست! فراوانی یعنی چی!؟ یعنی هرچی که تو بخوای! یعنی هرچی که تو این جهان وجود داره.
میشه، میشه، میشه. میشه چون خدای تو, اون خداست!
خدایا شکرت!
شکرت که تو خدای منی و من بندهی تو ام!
سلام به استاد مهربان
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل برای من خیلی الهام بخش بود
خیلی برای من مفید و کارساز بود
هر چه بیشتر روی خودم و باورهای خودم کار می کنم جهان هم به همان اندازه درهای جدیدی را برای من باز می کند
جهان راه هایی را به من نشان می دهد که واقعا برای من زیبا و عالی است
به راحتی به هر چیزی که می خواهم دست پیدا می کنم
به آسانی می توانم خواسته های خودم را تصور کنم و آنها را دستیافتنی می بینم
ایمان و امید من به خدای عزیز بهتر و بیشتر شده است
پس باید و باید همیشه روی خودم کار کنم و باورهایی را برای خودم بسازم که این باورها واقعا به من کمک کند
می دانم که من خودم جهان و دنیای خودم را می سازم پس می توانم به آسانی همان بشوم که دوست دارم و در این میان باید ترس های خودم را کنار بگذارم
باید روی داشته های خودم سرمایه گذاری کنم
باید بهتر بتوانم هر آن چیزی را که دارم قدردان آن باشم و تغییر کنم
دل به تغییرها بسپارم و از آنها ترس و دلهره نداشته باشم
هر چه بهتر روی خودم کار کنم باید منتظر نتایج عالی و فوق العاده بیشتر و بهتری باشم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای مهربانی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استادان عزیزم و دوستان هم فرکانسی
روز شمار تحول زندگی شگفت انگیز و رویایی من به سمت بینهایت ثروت و نعمت
1403/8/11 جمعه مبارک
خدایا با تمام وجودم ازت سپاس گزارم که تو کمک کردی فصل اول سفرنامه ام بخیر و خوبی تمام شود خدای بزرگم تو این فرصت را دادی که برای رشد و پیشرفت و بهتر شدن ام کار کنم جسم سالم دادی وقت را فراهم کردی توانایی دادی امید دادی خدایا بینهایت شکر ات
این سی روز که فایل های سفرنامه را کار کردم به جرئت میتوانم بگویم که یکی بهترین دوران عمرم بود در این سی روز خیلی رشد کردم شخصیت ام بهتر شد شادتر شدم امیدوارتر شدم قوانین را بهتر درک کردم
در این سی روز یاد گرفتم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم من با فرکانس هایم تمام اتفاقات زندگی ام را خلق میکنم تمام اتفاقات زندگی ما بخاطر باورهاست
یاد گرفتم که کنترل ورودی ها بینهایت مهم است به اندازه یی که بتوانم ورودی های ذهنم را کنترل کنم ورودی های خوب بدم به همان اندازه خروجی خوب دریافت میکنم
یاد گرفتم بهبود در زندگی و شخصیت ام هرگز یکبارگی رخ نمیدهد تغیرات آهسته و ریز اتفاق می افتد بنا خیلی مهم است که بهبودهای کوچک ام را ببینم و تحسین کنم تا هدایت شوم به سمت نتایج بزرگتر
فهمیدم که جهان بینهایت ثروتمند است بینهایت ثروت و نعمت وجود دارد اما من فقد به اندازه ظرف ام میتوانم از این بینهایت نعمت و ثروت دریافت کنم نه بیشتر
یاد گرفتم که توحید اصل و اساسی است که باید زندگی ام را بر آن بنا کنم هر قدر که توحیدی تر شوم به همان اندازه ثروت نعمت سلامتی خوشبختی ام بیشتر میشود
یاد گرفتم که خوشحال بودن شاد بودن هیچ منافاتی با دین ندارد احساس خوب داشتن شاد بودن تنها راه هدایت شدن به سمت ثروت ها نعمت های بیشتر است چون فاصله ما با خواسته های مان فقد و فقد با احساس خوب پر میشود
یاد گرفتم که برای رشد و پیشرفت ام باید روی خودم کار کنم دنیای بیرون من آیینه درون من است دست از کنترل کردن دیگران بکشم نخواهم دیگران را تغیر بدم که این کار فقد باعث پسرفت خودم می شود بهترین کمک که میتوانم به دیگران بکنم کمک به خودم است من به موفقیت ثروتمند شدن قوی شدن خودم میتوانم به دیگران کمک کنم
و بینهایت موارد دیگر که همه اش از لطف استاد عزیز مریم عزیز و دوستان آگاه و ارزشمند ام در این سایت هستند
خدایا شکر ات که توانستم به خوبی و خوشی این فصل را تمام کنم با کلی دست آورد
پیش به سوی فصل دوم سفرنامه پر قدرت تر با ایمان بیشتر خدایا خودت در تک تک این لحظات راهنما و راهگشایم باش
با سلام خدمت تمام خانواده عباس منش
مقدمه؛(انسان های سالم شاید یکم زمان بر تر بشه تا ایمانشون به خداوند و قدرتش عیان بشه براشون ولی افرادی مثل من که از منجلاب مواد مخدر اومدن بیرون با یک قدرت ماورایی وفراتر از تمام قدرت های جهان خوب درس اول ایمانشون بسیار محکم و با اصول پاس کردن که تا لحظه مرگ سپاس گزار خداوند هستیم وقدرتش بر ما پوشیده نیست )
روز سی ام سفرنامه که مصادف شد با رفتن به حرم امام رضا(ع) و چه روز مبارکی است و گواهی میده حداقل برای خودم که دوباره در مدار درست قرار گرفتم یادمه که از تابستان به حرم نرفتم و امروز 3ام آذر سال 1403که دوباره از صبح بهم این حس دست میداد که برو حرم و چند دقیقه آرامش اونجا رو تجربه کن برات لازمه ،کسانی که به حرم رفتن جدا از باور به هرمذهبی بی شک حالت آرامش حرم رو تجربه کردن که همه جای حرم لحظات ناب هست جایی که آدم دلش نمیخاد از اونجا بیاد بیرون ،میدونه که از اونجا وقتی میاد بیرون چطور نجوا های شیطان در ذهن شروع میشه که استرس ترافیک. دیر رسیدن ،قرض و بدهی وآینده ووو…ولی وقتی تو فضای حرم هستی فقط کافیه بشینی کار خاصی نکنی انگار تمام ورودی افکار ونجوا ها بسته میشن و اون انرژی پاک رو با هر مذهب و شکل و جنسیتی باشه در تمام سلول هات رخنه میکنه و همین امر باعث میشه که دلت نخواد پات و ازحرم بزاری بیرون…
در تابستان و چند ماه قبل که رفتم حرم یادمه برای گرفتن وامی یکسری چیزها رو میخواستن که میگفتن باید جواز کسب و دسته چک باید از یک نفر باشه که بدن بهم که من اصلا نتونستم همچین فردی رو پیدا کنم دو فرد متفاوت رو پیدا کردم و روز قبلش هم فردی که وام رو برام گرفته بود گفت برادرم رفته و گفته اصلا راه نداره قانون اینه فقط جواز کسب و دسته چک از یک نفر و من گفتم اشکال نداره فردا خودم دوباره میرم بانک هر قانونی یک راهی داره میدونستم کلید کار کجا کلید همون فضای حرم چون هر کاری داشتم میرفتم اونجا و بعد کار انجام میشد به قول خودم امام رضا روی منو زمین ننداخته به هیچ کی دیگه کاری ندارم
و فرداش خواستم برم بانک اتفاقا موقع اذان ظهر رسیدم و همه میدونن قبل اذان درهای صحن ها بسته میشن و من طوری رسیدم که بعد ورودم درهای صحن بسته شد نماز ظهر رو به جماعت خوندم و بعد که داشتم میومدم بیرون فقط یادمه یک جمله که همیشه میگم گفتم آقا ما پارتی نداریم میگن قانونه فلانه خودت ردیفش کن اگه قسمت منه و خیلی خونسرد با آرامش انگار هزار نفر گقتن برو بانک آقا واسطه شده به خدا که کارتو راه بندازه اگر هم نشد نگران نشو خیریت درش هست
و رفتم بانک پیش اون متصدی گفتم آقا اسم فلانی برای وام دراومد گفت خب؟گفتم ما ضامنی نداریم که هم دسته چک داشته باشه و هم جواز کسب
ولی یک نفر رو دارم که جواز کسب داره اون یکی هم دسته چک میشه اون نفری که جواز داره پشت چک رو امضا کنه یک کاریش کنین اگه میشه
یک مکثی کرد گفت آره میشه!!!من خودم و برای همین جواب آماده کرده بودم میدونستم این جواب آره رو توی همون حرم بهم دادن
و بعد بماند که همون مبلغ وام رو هم کلا از دست دادم
و باز دوباره رفتم حرم این بار هم سر نماز ظهر رسیدم ولی این بار با یک فشار روانی زیاد و از دست دادن مبلغی که برای من اون موقع زیاد بود
و یادمه وقتی میخواستم بلند بشم برای رکعت سوم چنان مغزم تحت فشار بغض تو گلوم بود که میخواست اشک ام جاری بشه به هر جوری بود نماز رو تموم کردم و بعد که تموم شد نماز خواستم بیام بیرون دوباره رو کردم به ضریح گفتم آقا کار منو راه بنداز اون بیرون خیلی فشار رومه دارم میترسم و هیشکی رو هم ندارم و نمیدونم چطور دوباره این سرمایه رو جور کنم که بتونم کارم و شروع کنم(کار من بازارهای مالی جهانیه)
و با خیال راحت تا دم آخر گفتم خودت یک کاری بهم بگو،از اونجایی که میدونی درست کن برام میدونم که هیچ وقت روی من یکنفر رو زمین ننداختی و نمیندازی چون ایمانم قوی تر بود مطمئن بودم کار انجام میشه ولی خب خیلی تحت فشار روانی بودم و اصلا و ابدا هم نمیتونستم از کسی این مبلغ بزرگ رو درخواست کنم و بعد چند وقت بهم زنگ زدن یکی از آشنایان ام گفت میای جای ما کار کنی من کار خودم (به هفته ای 1میلیون)نمیرسید و گفتم میام حالا اونجا باهم حرف میزنیم رفت ام و حرف زدم و لا به لای حرفاش انگار خدا یک جمله رو به من گفت که گفت بیا اینجا اینجا برای تو خوبه دائما این حرف مثل نوار میومد جلوی ذهنم پخش میشد و نمیدونستم چیکار کنم و چطور این هجرت رو بپذیرم یا نه دائم نجوا های ذهنم نمیذاشت خواستم زنگ بزنم حرف برام استخاره بگیرن فهمیدم شهادت تعطیل خلاصه رفتم مسجد قبل نماز به پیش نماز گفتم آقا یک استخاره قرآن برام میگیری گفت قرآن بیار ،قرآن و باز کرد گفت خوبه با احتیاط جوانب کار انجامش بده
و بعد گفتم مهر تایید اومد پس دیگه جای تردیدی نیست و راهی شدم اونجا وقتی رسیدم اونجا گفتم من اون اتاق بالا رو هم میخوام که این رو هم شب قبلش انگار هزار نفر بهم گفتن بگو اون اتاق بالا رو هم میخوام برای کارم (که لب تاب ام و سیستمم توی تایم استراحت ام کار دیگه ام و انجام بدم)بعد گفتن باشه اونجا رو هم مال تو نیازی نداریم
همه چی میرفت جلو و فقط یک چیز مونده بود که من از اون کار همباید توی تایم استراحت ام به سود میرسیدم و بعد دوباره شروع کردم به مرور آموزش هام یک ماه دوباره بازار رو نگاه کردم و با یک روش دیگه که یک فرد آمریکایی بود از آموزش های اون و دنبال کردم که دیدم همه چی داره درست میره جلو عین همون چیزی که فکر میکنم قیمت میره همونجا ها (دوره تکاملی که استاد عباس منش میگن)و بعد گفتم وقتشه که دوباره پول وارد بازی کنم ترس فراوان ترس فراوان تجربه باخت های قبل میترسیدم که یک معامله رو شروع کنم ولی بلاخره شروع کردم و با یک دهم اون مبلغی که وامگرفته بودم و از دست دادم
و بعد نتیجه اعداد پشت اعداد سد ها ذهنیم میشکست به روزی یک میلیون قانع بودم به پول خودم چشم وا کردمدیدم دارم روزی 10میلیون بالاتر درمیارم بدون اینکه اصلا متوجه بشم انگار خداوند تمام لحظه به لحظه رو داره از قبل بهم میگه
و کل اون پول وام رو تو کمتر یک ماه درآوردم اما اما اما اینجاش قشنگ و درس عبرت برای نفرهای بعدیه من وارد اون مدار بالا شده بودم اما نتوستم مدت زیادی اونجا بمون غافل بودم(که استاد میگن همیشه هدف هاتون و بزرگ تر کنین و گرنه میپوسین و تمام دست آورد هاتون صفر میشه )و من از طبقه هزار برج پرت شدم پایین به خودم اومدم دیدم دویاره تمام سرمایه رو از دست دادم درگیر حاشیه شدم تمرکز ام برداشتم ازکارم، به خودم نمیرسم از ذهن ام مراقبت نمیکنم از جسمم مراقبت نمیکنم و نتیجه همه کاخی که ساختم ویران شد و آوار شد روی سرم تا اینجا دوتا تجربه و باز بار سوم که بلند شدم با آموزهای این سفر و دوباره کار کردن روی خودم خدارو هزار مرتبه شکر بعد یک ماه هفته قبل دوباره تونستم مدارام و ارتقا بدم نظم بدم تمرکز کنم و بعد بوم یک هفته که روند صعودی گرفتم و ایندفعه از آموزههای استاد خیلی میخوام استفاده کنم در کارم و ممنون ام از خداوند که منو به این فایل ها هدایت کرد که بفهمم دلیل اینکه از اون بالا منو پرت کرده جهان پایین چی بوده من کدوم اصول رو رعایت نکردم که این چنین شدم نتیجه برای دوستان عزیزم ابتدا به مدار بالا رفتن یک کارایی باید کنیم و بعد و بعد وبعد نکته اینجاست توی اون مدار بخوایم بمونیم هزار برابر باید بیشتر حواسمون باشه که نیایم روی مدار های پایین نریم سراغ فرعیات ببخشید طولانی شد تجربه خودم بود شاید به درد فردی بخوره پرودگارا سپاس که همیشه هرآنچه خواستم بهم دادی و میدی و منم هرروز باید ازت بیشتر بخوام و این حسش طمع نیست این اسمش بیشتر کردن ایمانم به خداوند
سلام و درود
ممنون از اینکه مدام تکرار میکنید که کل زندگی مون رابطه مستقیمی با فرکانس های ارسالی مون داره..
همین خودش داره باورم رو قوی تر و قوی تر میکنه که من موجود فرکانسی هستم.
همین باور منو قوی تر میکنه که مسئولیت 100 درصد زندگیم دست خودمه..
همین باورم رو قوی تر میکنه که من با تغییر فرکانسم، می تونم زندگیم رو تغییر بدم..
خود این آگاهی مدارم رو بالاتر می بره و خیلی جاها تصمیمات رو تغییر میده..
الهی شکر بابت فایل هاتون استاد بینظیر
ممنون که اول انجام میدین و با باور هزار به ما انتقال میدین
یکی از قشنگ ترین مباحث، بحث ورود ثروت به زندگی هستش. باعث میشه خیییلی نگرانی ها از بین بره. خیلی از ترس ها از بین بره، خیلی از شک ها و…
95 درصد مشکلات با پول حل میشه و 5 درصد مابقی با پول بیشتر. پس بی نهایت مهم و ضروری هستش
رد پای 30 ام
شکرت خدای مهربانم..