غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 32

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریا ترابی گفته:
    مدت عضویت: 1829 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته عزیزو و دوستان هم فرکانس امروز روز هفتم سفرنامه هستش و این صحبت های استاد به طور عجیبی خیلی مواقع تو زندگیم خلق شده به خاطر همین خیلی برام قابل درک تر بود این صحبت ها.

    من چندین سال پیش به طرز عجیبی عاشق گیتار بودم اما خانوادم مخالف بودن و برام نمیخریدن من انقدر تصویر گیتارو تو دفترهای مشقم دفتر یادداشتام میکشیدم ک بعد دو سال یهو بابام گفت پریا مگه تو گیتار نمیخواستی بیا بریم بخریم دیگه😳😳 و من اون لحظه متوجه این نشدم ک این بخاطر تمرکزم به گیتار بود و وارد زندگیم شد اما الان میفهمم بخاطر تمرکز زیادم رو گیتار وارد زندگیم شد نه شانسی و از این حرفا اوووو من کلی مثال دیگه ام دارم یا یادمه وقتی پدربزرگم مریض بود ناخواسته تو ذهنم تصویر سازی میشد ک فوت کرده و خبر فوتشو زمانی بهم میدن ک پیش یکی از دوستام بودم این اتفاق دقیقا بعد ۳ سال افتداد و من دقیقا پیش پیش همون دوستم بودم و خبر فوت پدربزرگم بهم داده شد خدای من یعنی هر چیزی ک تو ذهن بهش پرو بال بدیم چه خوب چه بد رخ میده این دوتا مثال متفاوت بود برای من شاید بتونه مفید باشه برای همه البته بازم از این مثالا دارم ولی ایمان پیدا کردم هر چیزی بهش توجه کنی اتفاق میفته پس خیلی مراقب ورودی های ذهن چه دیداری چه شنیداری چه افکاری باشیم

    مرسی از استاد عزیز بخاطر یادآوری این قدرت توجه و این که فهمیدم اتفاقا شانسی نیست توجهی هستن همشون راستی اینستامم یه هفته ای هست دی اکتیو کردم و واقعا دارم لذت میبرم ک دیگه هر آشغالی وارد ذهنم نمیشه شمام امتحان کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    بنام پروردگار یکتای بی همتا

    سلام به استاد عشق و همسفرهای نازنینم

    روز هفتم سفرنامه؛غذای روح

    مینویسم برای خودم تا خوراک قویتری بشه برای ذهنم

    غذای روح، یعنی ورودیهای ذهن. خب ورودیهای ذهن چجوری وارد ذهن میشن. از راه چشم.گوش.دهان.

    یعنی هرآنچه من میبینم و هر آنچه میشنوم و یا هر چیزی که درموردش حرف میزنم میشه یه ورودی ذهن اگه چیزای خوب ببینم. اگه حرفهای قشنگ بزنم. اگه چیزهای شاد و قشنگ گوش کنم و روشون تمرکز کنم میشه ورودی مناسب مثل دیدن زیباییهای طبیعت. مثل دیدن روابط عاشقانه دونفر. مثل تحقیق در مورد یه کسب و کار موفق و ثروت ساز.مثل حرف زدن در مورد خواسته هام. مثل دیدن سریال زندگی در بهشت. مثل خواندن داستان هدایت و موفقیت دوستان .مثل دیدن و تمرکز بر فراوانی جهان هستی و ….. میشه غذاهایی که روحو تقویت می کنه و بُعد خداییش پررنگتر میشه و به اصلش نزدیکتر میشه. و وقتی روح به اصلش نزدیک بشه افکارم قدرتمندتر میشن و ظرفم بزرگتر میشه و درهای ورود نعمت و ثروت به زندگیم بزرگتر و وسیعتر میشه و من موفق تر میشم و ایمانم هر روز قویتر و قویتر میشه

    خب اگه با چشمام بیفتم دنبال فیلم و سریالهای تلویزیون. با گوشهام بیفتم دنبال اخبار .بچسبم به بدنه جامعه و هرچی اونا میگن منم بگم و هر چی اونا میشنون منم بشنوم و هر غذای فاسد و بدبویی که اونا به ذهنشون میدن منم به ذهنم بدم نتیجه ش ضعف روح و روانم میشه و و روحی که ضعیف باشه مثل جوجه ایه که از پدر و مادرش جداشده باشه از اصلش دور میشه و از منبع ثروت و نعمت جدا میشه و سوراخهای ظرفش بیشتر و بزرگتر میشه و طبیعتا نمیتونه ثروت و نعمتی رو دریافت کنه.

    خب پس من باید حواسم جمع باشه که چی به خورد روحم میدم همونجوری که حواسم هست برای بدنم چجور غذایی آماده می کنم. باید اینقدر آگاهانه حواسم به ورودیهای ذهنم باشه که همونجوری که از خوردن غذای کثیف و بدبو چندشم میشه و ازش پرهیز می کنم تا افتادم تو مسیر ورودیهای نامناسب سریع مغزم آلارم بده که وای این غذای مناسبی برای روح نیست و اونوقته که درهای نعمت و برکت به رومون باز میشه🤗🤗 و چه حالی میده وقتی به قول استاد بیفتی تو سرازیری و از ذهنت کولی بگیری😊😊

    امیدوارم به زودی هممون برسیم به اون مرحله ای که ما سوار ذهنمون بشیم و این فرمانروای قدرتمند رو از تخت پادشاهیش بکشیم پایینو و اون روز بشه روز تاجگذاری خودمون🙏🙏🙏

    عاشقتم خدای مهربونم که منو در مسیر استادی قرار دادی که عمل به آموزه هاش زندگیمو بهشتی می کنه💛💜💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سودابه طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1939 روز

    سلام مهربونا

    واقعا عالی بود این پیام استاد به من که باید به عالی ترین ها توجه کنیم و منتظر باشیم تا عالی ترین ها نضیب بشه…

    البته انتظار با امید…

    براتون بهترین ها رو از خداوند میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    پویا گفته:
    مدت عضویت: 2442 روز

    به‌نام‌خدا

    سلام به همه

    اول از همه خداروشکر میکنم بابت داشتن استاد عباس منش عزیز، که این گنجنامه های الهی در اختیار ما قرار میدن و مطالب رو انقدر واضح و روشن توضیح میدن که آدم کیف میکنه، ممنون استاد عزیزم

    میخوام برای رد پای هفتمم، تجربه ی خودم رو تو زمینه ی کنترل کردن غذای روحم بهتون بگم

    من تا قبل آشنایی با استاد عزیز، خیلی آهنگ گوش میدادم، رمان میخوندم، فیلم های غمگین و ترسناک نگاه میکردم و و و

    و از همه اینها تاثیر میگرفتم، من در حد دل خودم موسیقی کار میکنم، برای همین، به متن آهنگ ها خیلی توجه میکنم

    وقتی یه آهنگ غمگین گوش میدادم، کاملا رو من تاثیر میذاشت، طوری که اون آهنگ میتونست یک روز من رو خراب کنه

    همینطور وقتی رمان میخوندم، یا وقتی فیلم ناراحت کننده ای نگاه میکردم

    همه اینها رو من تاثیر داشتن و حالم رو خراب میکردن

    خب من اون موقع قانون رو بلد نبودم، و نمیدونستم که چرا داره اتفاقات بد تو زندگیم رخ میده، چرا قالب اتفاقات ناراحت کننده هستن

    همینطور من گاهی شعر هم مینویسم

    یادمه تقریبا 6 یا 7 سال پیش بود، که من شعر هایی در قالب جدایی می‌نوشتم، همیشه تو شعر هام، معشوقی عاشقش رو ترک کرده بود و کلا زندگی به چشم عاشق تیره و تار بود، شعر های فوق‌العاده غمگین

    من سه سال بود با دختری که همبازی بچگیام بود دوست بودم، و تقریبا رابطه ی عاشقانه ی خوبی باهم داشتیم، نمیشه گفت رابطه ی عالی داشتیم چون سن جفتمون تقریبا برای یک رابطه جدی کم بود پس رابطه ی خوبی بود

    ما تو دو شهر مختلف زندگی می‌کردیم که تقریبا 2 ساعت جاده کوهستانی باهم فاصله داشتیم

    من خیلی عاشق بودم و همه تلاشم این بود که بتونم اون رو شاد کنم و کلی وعده های زیبا در آینده بهش داده بودم

    خلاصه بگم

    بعد سه سال دوستی،دقیقا جایی که من برنامه ریزی کرده بودم که بتونم برم تو شهر اونا زندگی کنم تا بتونیم بیشتر باهم باشیم، یک دفعه به من گفت که دیگه نمیخواد با من بمونه و میخواد که به این رابطه پایان بدیم.

    خب من خیلی بهم ریختم، چون توحید الانم رو نداشتم، فکر میکردم دنیا به آخر رسیده

    با اینکه خیلی برام سخت بود ولی دیگه چاره ای هم نداشتم، پس جدا شدیم.

    تا چند ماه بعد من با استاد آشنا شدم. یکمی با قانون آشنا شدم

    همینطور یواش یواش پیشرفتم، تا اینکه تقریبا یکمی اطلاعاتم راجع به قانون طوری شد که تونستم از قانون به طور عملی تو زندگیم استفاده کنم و تصمیمات توحیدی بگیرم

    وقتی برگشتم و به گذشته ی زندگیم نگاه کردم، متوجه شدم عامل اون جدایی من بودم، من خودم با فرکانس هایی که ارسال میکردم، اون اتفاق رو به زندگیم دعوت کردم و هیچ چیز اشتباهی رخ نداده بود، همش انتخاب خودم بوده

    فرکانس های ارسالی من چی بود؟ کانون توجهم کجا بود؟ همش رمان های غمگین، آهنگ های غمگین، فیلم های ناراحت کننده، شعر هایی که خودم میگفتم……

    پس مشخص شد که کاملا خودم باعث اون جدایی بودم

    البته باید به این نکته اشاره کنم که درسته من اون موقع خیلی بهم ریختم، اما باز وقتی از دید قانون به گذشته ام نگاه میکنم، می‌بینم که به لطف خدای مهربون،هر اتفاقی تو زندگی ما خیره و باعث پیشرفت ماست، متوجه شدم که اون جدایی به نفعم بوده، چون الان میفهمم اگه من اون مهاجرت رو انجام می‌دادم چه بلایی سر زندگیم می‌آوردم. یا اینکه اصلا اون دختر سلیقه ی من نبود و نمیتونست شریک زندگیه من باشه، چون فقط بخاطر سن کم بود که وارد اون رابطه شده بودیم.

    خداروشکر میکنم بابت اینکه هر لحظه هوامو داره و هدایتم میکنه.

    من برای کنترل ورودی ذهنم انقدر تمرین کردم که خداروشکر الان دیگه ذهن من مثل یک سیستم کار میکنه، ورودی های نامناسب رو خیلی راحت کنار میزنه و حذف میکنه و همش به دنبال نکات مثبت هست.

    استاد عباس‌منش عزیزم، از ته قلبم دوستت دارم، واقعا مرسی که هستی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2043 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت تک تک دوستای گلم استادم و خانم شایسته ی نازنین

    خوشحالم که تو این مسیر زیبا کنار شما دوستای عزیزم هستم به قول استاد اگر همونجوری که مراقب هستیم تا غذای مناسب به بدنمون بدیم تا بیمار نشیم تا حالمون بدنشه و با خوردن غذای مناسب لذت میبریم اگه به همون اندازه مراقب ورودی ها و افکاری که وارد ذهنمون میشه باشیم زندگیمون بهشت میشه پر نکات مثبت میشه و یه چیزی به ذهنم رسید اونم اینکه من که بدنسازی کار میکنم اینو میدونم وقتی غذای های مناسب اصولی وارد بدنم کنم بدنم اضافه وزن نمیاره زیاد چربی نمیاره برعکس عضله سازی میکنه بدنم سرحال تر هستم پر انرژی تر هستم برا انجام کارها کمتر بیمار میشم و هرچقدر بیشتر غذاهای مناسب میدم به بدنم و اصولی میرم جلو نتیجه بهتر میشه همین اصل رو اگه روی ورودی های ذهنمون پیاده کنم یعنی غذاهایی به ذهنمون بدیم که ذهن مارو قوی تر کنه غذاهایی بدیم به ذهنمون که فرکانس هامونو قوی تر کنه و هرچقدر بیشتر اینکارو بکنیم طبیعتا نتیجه زندگی مون خیلیییییی بهتر میشه و به قول استاد وقتی یه غذایی میخوریم اگه طعم بدی داشته باشه همون لحظه پسش میدیم ولی اگه ورودی بدی به ذهنمون بدیم یه مدت طول میکشه اتفاقاتشو ببینیم واسه همین نمیدونیم به دلیل اون ورودی های نامناسب بود که اتفاقات نامناسبو به وجود آورد ولی اگه آگاهانه بشینیم ورودی هامونو کنترل کنیم به زودی رابطه بین افکارمون و اتفاقات زندگیمونو پیدا میکنیم و اهمیت این ورودی ها و غذاهای ذهنی رو درک میکنیم فایلهای استاد بهترین غذای هایی هستند که میشه به ذهن داد و اگه با تعهد هر روز روشون کار کنیم خیلی زود نشانه هاشو میبینیم اونوقت متوجه افکار و کانون توجه و ورودی های ذهنمون میشیم که چه تاثیری تو زندگیمون دارن

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    بارانا گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    به نام انرژی منبع ، سلام به همه دوستانم ❤

    من واقعا از ته دل خوشحالم به خاطر وجود استاد واگاهی هاشون من از وقتی با استاد و حرفاشون اشناشدم به اطرافم یکم بیشتر دقت میکنم میبینم واقعا مردم و تا قبل از اینا خودم چقدر افکار بیماریزا به ذهنشون میدن مثلا پدرم زیاد اخبار گوش میده و هر روزم با مشکلات بیشتر دستو پنجه نرم میکنه مامانم با حرف زدن درمورد سختی ها و مشکلات بیماری هارو به خودش جذب میکنه ادمای کشورم همش درگیر اخبار و انداختن مشکلاتشون گردن این و اونن و من میدونم چون با این باورا و این غذاهایی که به ذهنم میدادم تو این موقعیتم اصلا گاهی بهش فکر میکنم باورم نمیشه که من چرا خودمو در گیر بازی های این ادما کرده بودم چرا من الان تو این موقعیتم اما نه این که ناراضی باشم خدارو شکر تا الانم به خیلی موقعیتای عالیی هم رسیدم اما از لحاظ ثروت و معنویت واقعی به جای زیادی نرسیدم خدارو شکر میکنم و واقعا سپاس گذار خداوندم که با این سایت با این استاد که خودش یک گنجه و با تمام شماها اشنا شدم و میتونم کم کم باورای غلطمو عوض کنم و از شماها الگو بگیرم و بتونم غذای مناسب به روحم بدم تا به امید الله مهربان به خواسته هام برسم خدارو شکر میکنم که دارم کم کم مثل شماها از بدنه جامعه جدا میشم دلم میخواد به جایی برسم که برای خودم زندگی کنم برای خوشحالی خودم برای رهایی خودم برای پیدا کردن احساس خوب در درون خودم همتونو دوست دارم و سپاس گذارتونم که به من تو این مسیر کمک میکنید.❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    امامی گفته:
    مدت عضویت: 2707 روز

    به نام خدای مهربان

    روز هفتم روز شمار تحول زندگی من

    همانطور که ما مراقب هستیم دقیقا چه غذایی میخوریم، و مواظب هستیم که آن غذا سالم باشد و مشکلی نداشته باشد – چرا که میدانیم اگر غذای نامناسبی را وارد بدنمان کنیم که با ذائقه ما همگام نیست و یا سالم نیست و گندیده هست چه بلایی سر جسممان می آورد و چه دل پیچه ها و چه رنجی را ایجاد میکند – باید به غذای ذهنمان هم توجه کنیم. زیرا غذای ذهن ما هست که فرکانس های ما را ارسال میکند. و این فرکانس ها اتفاقات زندگی ما را رقم میزند. این فرکانس ها «زندگی ما را در تمامی جنبه ها» رقم میزند. ما داریم در مورد چیزی صحبت میکنیم که سعادت و خوشبختی در زندگیمان به آن وابسته است. و اگر این ورودی ها و این غذای ذهن سالم نباشد و گندیده بد بو باشد اتفاقات رنج آور بی شماری را برای ما ایجاد میکند. ما را از نعمت ها و برکت های زندگی دور میکند و حالمان را بد میکند. آرامشمان را مختل میکند بنابراین باید حواسمان باشد که داریم چه غذایی به ذهنمان میدهیم؟ چه چیزی را میبینیم؟ چه چیزی را میشنویم؟‌ چه چیزی رو میگوییم؟ چه چیزی را میخوانیم؟ به چه چیزی توجه میکنیم؟ در مورد چه چیزی با دیگران صحبت میکنیم؟ با چه کسانی رفت و آمد داریم و به صحبت هایشان گوش میکنیم؟ یادمان باشد تنها تفاوت بین انسان های موفق و ناموفق توانایی آنها در کنترل ذهنشان هست و نگاهشان به شرایط است و افراد موفق مانند یک ورزشکار که به ورودی های جسمش و تمرینات ورزشی اش بی نهایت ارزش قائل هست، برای ورودی های ذهنشان تجسماتشان تخیلاتشان صحبت هایشان آنچه که میبینند آنچه که میشنوند آنچه که به آن توجه میکنند و تفسیر میکنند ارزش قائل هستند و هر روز تمرینات ذهنیشان را انجام میدهند و در هر لحظه مراقب هستند که در مسیر خواسته هایشان فکر و توجه کنند و نه ناخواسته هایشان.

    اهرم رنج و لذتی که من برای ورودی های ذهن تعریف میکنم:

    همانطور که خوردن غذایی سمی منجر به نابود شدن زندگی جسمانی ام میشود و به قول مریم خانم به بهای جانم تمام میشود، اجازه دادن و توجه کردن به غذای ذهنی مسموم و سمی مانند اخبار، پیگیری کردن بیهوده در شبکه های اجتماعی، بودن با افراد نامناسب و بی هدف و باری به هر جهت، غافل شدن از دادن ورودی های مناسب ذهنی، دقیقا مانند خوردن سم هست و نباید انتظار داشته باشم آینده زندگی ام عالی باشد اگر که اجازه میدهم ذهنم به هر جا که میخواهد برود و توجه کند. بنابراین به خودم میگویم آیا حاضری غذای سمی بخوری؟ اگر نه مراقب ورودی های ذهنت باش و به آن غذای سالم و لذیذ و عالی بده چرا که نتیجه اش واقعا ارزش دارد و زندگیمان را در تمامی جنبه ها عالی میکند. مانند تمامی دوستانی که از این مسیر فوق العاده نتیجه گرفته اند. و این نتایج حاصل دادن ورودی های مناسب بوده.

    یکی از مسائلی که من طی این مدت که در این مسیر فوق العاده دارم حرکت میکنم در آن ضعیف عمل کرده ام و بایستی روندش را تغییر دهم، این است که توجه ام در تصاویر ذهنی ام بیشتر روی ناخواسته هایم هست و مشتاقم که در روزشمار تحول زندگی من این مسئله را بهبود بدهم و تصاویر ذهنی ام را هم جهت با خواسته هایم و چیزهایی که به احساس خوبی میدهد تنظیم کنم.

    خدایا شکرت که من را به مسیر این آگاهی های فوق العاده هدایت نمودی.

    از شما و خانم شایسته مهربان بابت روزشمار تحول زندگی من بی نهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  8. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1857 روز

    به نام رب تنها فرمانروای هستی

    سلام به مریم خانم و استاد جان

    و سلامی دوباره به بچه های نازنین سایت

    مثل همیشه عالی و پر مفهوم

    من از زمانی که با شما آشنا شدم و قانون جهان و شناختم اتفاقات خوبی برام بوجود اومده و شادی واقعی و تو زندگیم تجربه کردم

    از دیدن و شنیدن اخبار منفی و مخرب بیزارم

    الان دیگه فقط دنبال نشاط و آرامشمم

    و همین کانون توجه منه که داره من و به خواسته هام نزدیک میکنه

    من دارم با کنترل ورودی های ذهنم اتفاقات خوب و برای خودم بوجود میارم و ایمان دارم که خدا هروز به من قدرتی میده که بتونم زندگیمو به بهترین شکل بسازم و از مسیری که دارم میرم کلی لذت ببرم و موفقیت های زیادی کسب کنم

    خدایا شکرت💛💛

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشین و سعادت مند درنیا و آخرت💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مصطفی حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 2160 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهرباااان

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان🌷🌷

    طبق تعهدی که داشتم فایل جدید را نگاه کردم پراز انرژی شدم هرچقدر در مورد قوانین گوش میدم انگار بار اولمه که میشنوم اینقدر این قانون فراره اینقدر که صبح تا شب چیزهای دیگه ای از همه شنیدم ..خداراشکر که به این آگاهی ها هدایت شدم…خدایا شکرت که میتونم آینده ام را انطور که دوست دارم خلق کنم ..واقعا سخته توجه کردن بیشتر روز به نکات مثبت و زیبایی ها اما میدونم مث هر چیزی با تمرین با تکرار میتونم قوی تر بشم البته که جهان هم کمک میکنه ..خوب از این فایل شروع میکنم چقدر تی شرت استاد زیباست چقدر نقش پشت صحنه استاد قشنگه انگار اون نقش ونگار و خوداستاد با هم مچ شدن و تصویر را زیباتر کردن خدایا شکرت بخاطر این همه تنوع رنگ..چقدر چیزهای خوشمزه و تمیزی عالین …چقدر خوبه هرکس هرچی میخواد میتونه برداره و خودش انتخاب کنه…خداراشکر یک فایل بینظیر دیگه ای راهم دیدم…من تصمیم میگیرم که فردا و روز های دیگه را بهترین توجه را بر زیبایی ها بر نعمتهام برنکات مثبت بر اتفاق های گذشته خوب و احتمالهای آینده خوب را شروع کنم به توجه از مسیری که میرم و میام از وقتی که چشامم را باز میکنم سعی میکنم باتمام وجود و انرژی توجه ام را کنترل کنم ..من میخوام اتفاق های خوب انسان های خوب روابط خوب سلامتی و ثروت را تجربه کنم پس به امید الله شروع میکنم بیشتر اینکار را انجام بدم ..حتی کنترل ذهن هم باید تکاملمون را طی کنیم اگه امروز یک ربع احساس خوب داشتم فردادسعی کنم بیست دقیقه اش کنم روز بعد بیشتر روز بعداش بیشتر و همینجوری ادامه بدم با تمرین وتکرار یعنی مهم ترین کار هر روزم کنترل توجه ام باشه …هر شب قبل خواب یا اول صبح این فایل را گوش میدم ❤❤🌷🌷خدایا شکررررت ❤❤❤❤🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    سلام و درود خدمت دوستان و استاد قدرتمندم.

    چه فایل زیبایی چه تعبیر مناسبی واقعا که آدم هرچقدر با این قوانین خداوند آشنا میشه بیشتر و بیشتر آرامش پیدا میکنه.

    من تا پارسال ۱۲۰ کیلو وزن داشتم و با نوشتن و کنترل ورودی های غذایی تونستم ۴۰ کیلو براحتی و در میان تعجب همگان وزن کم کنم و الان یکساله که تو وزن ایده آلم هستم بعد دیدن این فایل به ذهنم الهام شد که برای جلوگیری از ورودی های ذهنم هم بیام مثل کنترل ورودی غذایی از یادداشت کردن استفاده کنم بعد رفتم و کامنت دوستان رو خوندم و دیدم یه خانم هم فرکانسی هم همین پیشنهاد رو داده.

    خیلی خوشحال شدم خدایا شکرت.

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: