توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 68
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-65.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-31 06:15:372024-07-20 18:23:58توحید عملی | قسمت ۶شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مقتدر و توانا
سلام استاد عزیز
ممنون از شما بخاطر آگاهی های سری فایل های توحید عملی
چند روز پیش نشانه ای برای خودم خواستم و هدایت شدم به این فایل ، اما چیز زیادی متوجه نشدم . تصمیم گرفتم کل فایل های توحید عملی رو گوش بدم و این کار رو انجام دادم و الان که این متن رو مینویسم یک باور شرک آلود رو در خودم شناسایی کردم و سعی می کنم اونو مرتفع کنم.
یکی از باور های من اینه که برای حفاظت و مراقبت از خودم و خانواده ام در مقابل افراد متهاجم می بایست برم در کلاس های ورزش های رزمی شرکت کنم تا کسی نتونه به من و خانواده ام آسیب برسونه.
چندین بار تلاش کردم و روی آمادگی جسمانی ام کار کردم و به این جور کلاس ها هدایت شدم(با توجه به باورهام) اما بعد از مدت کوتاهی که احساس امنیت می کردم ، اونو کنار میذاشتم ( می دانم که دلایل منطقی درستی برای ادامه کار نداشتم و عامل اصلی ، ترس و احساس نا امنی بود)
با توجه به آگاهی های شما و بررسی گذشته ام متوجه شدم که باید روی باورهام حساب کنم ،
همان قدرتی که خداوند به من و یکایک انسانها عطا کرده .
همان قدرتی که به همسر و فرزندم نیز عطاشده .
متوجه شدم با توجه به توجهات من به مهر و محبت و عشق بین آدما هیچ وقت چنین شرایطی پیش نیامده . پس نگرانی من از بابت آسیب دیدن کاملا بی مورده .
فرکانس های من در خصوص احترام بین آدما ، محبت و نوع دوستی و عشقه . چطور امکان داره چیزی برخلاف آن را دریافت کنم ؟
باور داشتم یادگیری هنر رزمی باعث افزایش اعتماد به نفسم میشه و باعث قدرت دفاع از خودم در برابر مهاجمان.
متوجه شدم که وجود خدا و قوانین محکم و ثابت او هستند که به من قدرت میدن و این عامل باید باعث اعتماد به نفس من بشه نه زور بازو.
حالا متوجه شدم که به هیچ وجه حمایت و یاری الله بخاطر جثه نحیف یا عدم امادگی جسمانی من نیست.بلکه وقتی او بخواد کمک کنه به میلیون ها روش حامی تو میشه . طوری که حتی دست طرف به تو نرسه
یا ممکنه اصلا شرایطی پیش نیاد که بخوای وارد مبارزه بشی
یا ممکنه حرفی بزنی که طرف راهشو بگیره و بره
یا ممکنه اون شخص در اثر سکوت تو به خواسته اش نرسه و بره
یا …. و هزاران راهی که خدا میدونه و من نمیدونم
داریم آدمای قدرتمندی که از یک فرد با جثه کوچک ضربه خوردن
پس شرایط جسمی من نباید موجب ترس من بشه
عقیده پیامبران ما هم (چون موسی، محمد و ..) مورد پسند بسیاری از افراد صاحب ثروت و قدرت نبود و آنها تمام تلاش خودشون رو برای از سر راه برداشتن پیامبران کردند اما همیشه حق پیروزه و قانون همیشه برای همه کس ،جواب داده و میده.
ورزش و امادگی جسمانی برای تناسب اندام و پرانرژی بودن و راحت انجام دادن کارها و کمتر خسته شدن خیلی خوبه اما اگه این بخاطر نگران بودن از آسیب رسیدن از طرف افراد شرور باشه اصلا جایز نیست و موجب ورود ناخواسته به زندگیم خواهد شد. پس اگه واقعا زندگی آرام همراه با امنیت میخوام باید فرکانسهام رو درست کنم
باید به افراد مهربان و با محبت توجه کنم
باید امنیت جاده ها ، شهر ها ، خیابان ها و کوچه ها رو ببینم و بخاطر اون سپاسگزار باشم
حتی باید حواسم باشه وقتی دارم بخاطر وجود امنیت سپاسگزاری می کنم اصل فرکانسم بخاطر ترس از نا امنی نباشه
از آنجایی که من بسیاری از نعمت هایی که الان دارم رو با همین روش یعنی توجه به خواسته و برداشتن توجه از روی ناخواسته ها بدست آوردم ( با نوشتن ، با سپاسگزاری، با حرف زدن و ..)
پس قانون برای رفع این باور نیز همینه
ممنون استاد عزیزم ( خدای عزیزم) که منو متوجه این اشکال کردی . واقعا ممنون
ما را بجز خیالت فکری دگر نباشد
در هیچ سر خیالی زین خوبتر نباشد
نمی ایید به چشم کسی به غیر از تو
یعنی به لطف عشق تمرین میکنم یکتا پرستی را
تراوشاتی که عمیقا از درون انسان و به صورت ناخداگاه به بیرون میاید نشان از عشقی میدهد که هرگز بر روری زمین همانند آن عشق وجود ندارد عشق ما همانند عشق عمیق ابراهیم خلیل الله
می باشد عشقی که به قدری احساست خوبی داری نمیتوانی جلوی اشک هایت را بگیری نمیتوانی از شوق وصف ناپذیری که داری جلوی این عشق بی نظیر را بگیری
جایی که عشق باشد آنجا خطر نباشد
هرگز کسی قادر نخواهد بود عشق عمیق یکتا پرستی را با کلمات ساری و جاری کند عمیق ترین احساسات دنیا رو یکتا پرستان دارند نمیتونم حرف بزن خدایا چقدر خوشحالم که به جمع یکتا پرستان اومدم
من دنبال ثروت میگشتم اخه در برابر اینکه خدا رو پیدا کردم ثروت اصلا دیگه معنی نداره من خدا رو دارم واقعا نمیتونم توصیف کنم احساساتم رو اصلا کلمات قدرت توصیف این رو ندارند.
به نام خدایی که تنها یکیست تنها لایق پرستش است
توحید یعنی قدرت کاملا دست خداست و دیگر هیچ
توحید یعنی اتفاقات بد رو از طرف باورهای مخرب خودمون و همه اتفاقات خوب رو از طرف خدا بدونیم و اعتبارشو فقط به خدا بدیم و سپاس گذار باشیم چرا که خداوند به بندگانش ظلم نمی کند
توحید یعنی عامل تمام خوشبختی های انسان و شرک یعنی عامل تمام بدبختی های انسان چرا که منشا تمام باورها برمیگرده به توحید و شرک هرچقدر باورهای توحیدی محکم تری داشته باشیم زندگی آرام تر، شادتر، ثروتمندتر، آزادتری خواهیم داشت
توحید یعنی عدم ترس و نگرانی، وقتی خدا رو بعنوان خدای قدرتمند و هادی باور کنیم زندگی سراسر لذت خواهد بود
توحید یعنی اینکه همواره در تمام کارها مواظب افکارمان باشیم تا خدا رو منبع خیر و خوبی ببینیم و جز این یعنی شرک می ورزیم
توحید یعنی خداوند از هرچیزی بی نیاز است و قدرت خلق تمام زندگی بشر را به دست خودش داده است تا جوری که میخواهد زندگیش را بسازد و هرچقدر انسان ها قانون بدون تغییر خداوند را درک و استفاده می کنند و زندگی خودشونو خلق میکنند بیشتر قدرت خدارو درک می کنند و وابسته خدای خودشون میشن
توحید یعنی خدا دوس داره جوری زندگی کنیم که موقع مرگ حسرت هیچی رو نخوریم هم دنیا رو داشته باشیم هم آخرت رو
توحید اساس یک زندگی خداگونه است
توحید اصله
وقتی برای اولین بار که با استاد عباسمنش اشنا شدم یک روزنه کوچکی از نور در قلبم برای موفق شدن بود ولی وقتی فایل های توحیدی رو دیدم همش قلبم حرفای استاد رو تایید میکرد و با خودم میگفتم واقعا همینه همه چی در بهترین شرایط بهت داده میشه وقتی ربوبیت خدارو باور کنی
ولی هرچقدر که بیشتر میگذره بیشتر احساس میکنم که توحید فراتر از چیزیه که فهمیدم توحید خیلی فراتراز آگاهیه این حرفا رو بارها از استاد شنیدم ولی واقعا چقدر تونستم بهشون عمل کنم؟ عمل، اره تنها عمله که مشخص میکنه چقدر خدا رو باور کردیم اوایل با جمله “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است” مقاومت داشتم و میگفتم من که ایمان دارم ولی وقتی خواستم برای خودم ثابتش کنم برم تو دل ترسهام دیدم که عمل کردن بهش سخته و باید تکامل خودمو طی کنم و پا پس نکشم
بهترین باورها در هر جنبه ای از زندگی باورهایی هستند که با نگرش توحیدی عجین شدند مثل باور به فراوانی، باور به ارزشمندی وجودی، باور به احساس بی نیازی از دیگران، باور به لایق بودن و …
ولی عکس این باور ها با شرک عجین شدند و ناخوداگاه دارم تکرارشون میکنم و فکر میکنم که دارم روی باورهام کار می کنم و شاکیم چرا زندگیم تغییر نمی کنه
یبار با یکی از دوستان صحبت میکردم میگفت اینقدر ادا و اطوار درمیاری اخرش میبینی که ارام ارام به گفته هات داری عمل میکنی ولی به این نتیجه رسیدم اینجوری نیست و ادا و اطوار فقط عزت نفس و اعتماد بنفسمو پایین میاره از همون ابتدا باید یک اصلی رو محکم بگیریم و باورهامونو مطابق اون شروع کنیم به ایجاد کردن و اون اصل همان توحیده
یکی از بزرگترین تضاد های زندگیم عمل نکردنه ولی دارم تکاملمو طی میکنم و مطمئنم این تضاد یک باوری در من بسازه که خدا میدونه چی پیش بیاد بعدش
خداروشکر میکنم بخاطر این تضاد چون دارم ارام ارام یاد میگیرم چطوری عمل کنم به اگاهی هایی که خدا از طریق استاد بهمون میرسونه عملی که ایمانمو قوی کنه عملی که پشتش عطر خداوند رو بشه حس کرد عملی که همواره احساس شادی و آرامش داره عملی که برای درک بیشتر خداوند و داشتن یک زندگی عمیق
نتایج استاد عباسمنش زیباست واقعا زیبا و رویاییه ولی وقتی به بک گراندشون فکر کنیم دلیل این زندگی رو به وضوح میفهمیم و یک تلنگری میشه بمن که چقدر مثل استاد عمل کردم؟ ایا میتونم انتظار همچین زندگی رو داشته باشم؟
چقدر این جمله استاد رو دوست داشتم در یکی از فایلا که میگفتن هزاران نفر حرفای قشنگ میزنن پس چرا اونا شما رو نمی گیرند چون عامل اصلی فرکانسه نه حرفای قشنگ
این عمله که احساس خوب، احساس ارامش، وجود بی انتهای خداوند رو به زندگی ما میبخشه
وقتی ما سعی کنیم توحیدی عمل کنیم بقیه مسائل بصورت طبیعی اتفاق خواهند افتاد این باورهای شرک الود ما هستند که جلوی روند طبیعی اتفاقات خوب رو گرفتند
خدایا کمکم کن در مسیر توحید محکم تر قدم بردارم احساسی که این مسیر بمن میده از هرچیزی در دنیا بالاتر و غیر قابل وصف تره
دوست دارم یبار دیگه برای خودم نوشته هامو مرور کنم توحید یعنی اینکه خدا رو بعنوان تنها قدرت کل باور داشته باشیم تمام رفتارهای ما و زندگی ما از باورهای ما نشات میگیرند پس تنها تکرار جمله خدا تنها قدرت کل است، کافی نیست باید از کوچکترین مسائل زندگیم شروع کنم به داشتن دیدگاه خداگونه و عمل به آنچه که مبنای اونو میشه توحید دونست باید تعهد داشته باشم در مقابل نجواهای شیطان ناامید نشم و تنها با توکل به خدا به مسیر خودم ادامه بدم قطعا خدا هم در این مسیر کمکم میکنه
نتیجه این اعمال باورهای توحیدی و ثروت و روابط و عزت نفس است باور هایی که یک شخصیت جدید از من میسازند یک شخصیت توحیدی؛ خدا به چنین کسانی نعمت و ثروت بی حساب دنیا و سعادت اخرت وعده داده است
در یک کلام توحید یعنی داشتن نگرش خداگونه تر و عمل به این نوع نگرش در زندگی در هر لحظه و در هر لحظه …
بنام خالقی بی همتا
سپاس خداوند عالمیان را.
سلام به دوست عزیزم سعیددوست داشتنی.
دوست عزیزم تحسینت میکنم. ممنون که به الهاماتت عمل کردی و درکت رو به اشتراک گذاشتی.
حرفهایی که زدی خیلی ارومم کرد و دقیقا حرفهاییه که منم باید روش فکر کنم و بهش عمل کنم.
انگار یه تلنگر خوب به من، برای من، برای عمل به الهامات و ثابت قدم بودن در این مسیریه که دارم میرم بود.
توحید در عمل و مشرک نبودن.
کنترل ذهن و اطمینان به رب و ادامه دادن این مسیرِ پر از ثروت و نعمت.
من سال جدید رو سال ثروت نام گذاری کردم و به خداوند گفتم خدایا امسال در مسیر ثروت هدایتگر و حامی ام باش.
و زمانی که پرسیدم خدایا امسال از لحاظ مالی رشد میکنم و به انچه که در دفتر هدفگذاری ام نوشته ام میرسم؟
در پاسخ فقط یک جمله به من الهام شد؛
اگر به انچه به تو گفته میشود عمل کنی به بیش از انچه میخواهی میرسی!
روزها گذشت و همش تو این فکر بودم که خدایا به چی عمل کنم، انچه به من گفته میشود چیست؟
احساس میکردم که انگار یه چیزی مشخص و یک چیز موحد، هست که باید بهش عمل کنم تا به انچه میخواهم، برسم.
هر بار پرسیدم که آن چیز که باید بهش عمل کنم تا به بیش از انچه میخواهم برسم چیست؟
در جواب، پاسخ این بود؛
به انچه که در هر لحظه به تو گفته میشود باید عمل کنی، تا به بیش از انچه میخواهی برسی.
پاسخ این بود که من همیشه هادی و حامی تو هستم.
اگر بتوانی به انچه به تو گفته میشود عمل کنی، به بیش از انچه میخواهی میرسی.
این جمله بیش از هر چیزی مرا به کنجکاوی در درک قوانین و در عمل به الهامات وا میداشت.
بیشتر متعهدم میکرد که جستجو گر باشم تا بهتر درک کنم.
برای عمل به الهامات تصمیمم این بود که نتیجه انچه میخواهم باشد یا نباشد اهمیت ندارد، فقط میخواهم ببینم که آیا توانایی عمل به انچه بهم گفته میشود را دارم یا نه؟
گفتم اگر قوانین بدون تغییر هستند و اگر من به قوانین عمل کنم،
اگر انچه را میخواهم را بتونم بفرستم پس مطلقا نتیجه دلخواه است.
سکوت کردم.
سعی کردم تسلیم باشم.
ارام ارام پیش رفتم و ارام ارام هدایت شدم.
جواب این بود؛
💌
توحید.
جوابه اگر به انچه به تو گفته میشود عمل کنی به بیش از انچه میخواهی میرسی این بود؛
توحید عملی .
توحیدی که وقتی بهت گفته میشود، فارق از تمام باورها و اعتقادات و الگوها ودیده و شنیده هاو ….
به انچه بهت گفته شده اعتماد کنی و عمل کنی.
باورش کنی و ایمان داشته باشی که تو هستی که همه چیز را خلق میکنی. پس باورت رو تقویت کنی.
موفقیت یک الگوی مشخص ندارد. یک جاده ی مشخص ندارد که تو هم حتما باید از ان جاده بروی تا به خواسته هایت برسی.
اما
اما یک راهنمای مشخص دارد.
راهنمایی که همیشه هست، در هر جایی و در هر زمانی.
راهنمایی که همه چیز را میداند و بر تمام عمور واقف است.
راهنمایی که هم میبیند و هم میشنود.
راهنمایی که بینهایت دوستت دارد و عاشقانه تو را هادی راه و حامی است.
راهنمایی که باید باورش کنی.
راهنمایی که از بینهایت طریق تو را به خواسته هایت میرساند و تو را ازاد افریده!
انتخاب مسیر با ماست.
راهنمایی که باورش کنی و بهش اعتماد کنی از هر مسیری که بری تو را به مسیر انچه میخواهی هدایت میکند و در ان مسیر حمایتت میکند.
انتخاب با من است.
پس اگر به درستی انتخابت اطمینان داری؟
اگه نیتت خیره…
شک نکن که به اون الهامات باید عمل کنی و اگر عمل کنی، به بیش از انچه میخواهی میرسی.
چقدر ارومم کردی خدای من.
خدایا سپاسگذارم.
سعید جان دوستت دارم.💜
استاد نازنین ممنونم ازت.
بنام خدای بخشنده و مهربان
سلام استاد عزیز
استاد مدتیه که دارم روی باورهای توحیدی م کار میکنم روی این باور که من خالق زندگی خودمم و تا به الان هر اتفاقی که افتاده توی زندگیم رو من خودم شخصا،شخص خودم خلق کردم نه هیچ کس دیگه ای ،
هیچکی مقصر نیست و نبوده!
وااااااای استاد نمیدونید ذهنم چقدر وحشتناک مقاومت میکرد البته هنوزم ادامه داره ،،،،،
اومدم واسه خودم همه چی رو شفاف کنم و شروع کردم به بررسی کردن اتفاقاتی که در گدشته افتاده و الان هم داره میوفته
شروع کردم به تجزیه و تحلیل کردن همه چیز البته با یک نگاه دیگه با یه چشم دیگه
چشام قبلا خیلی کثیف میدید همع چیز رو!!!!
و همیشه فکر میکرد این کثیفی مال دیگرانه !!
اما غافل بودم که این چشای منه که کثیفه داره تار میبینه همه چی رو!!
زشت میبینه همه چی رو!!
استاد دارم کم کم و قدم به قدم این کثیفی ها رو از چشام میشورمو پاک میکنم.
خلاصه توی این دوباره دیدن ها که همیشه هم دیگران آلوده بودن از دید من ،
دیگران مقصر بودن از دید من!!
دقیقا روزیکه از یه نفر رنجش داشتم ذهنم مدام میگفت ؛
تو خلق کردی این اتفاق رو
درسته که اون طرف فلان کارو انجام داده اما مسببش تو بودی با افکارت و باورهات و،،،،
یه چیزی درونم میگفت ؛
باید اول بپدیری که خودت اون قسمت اون شخص رو برانگیخته کردی
اول باید ببخشی
دوم باید بگردی ویژگی های مثبت اون رو پیدا کنی !
استاد ذهنم چنان مقاومت داشت که هر وقت این اتفاق( که خییییلی هم تکرار شده واسم چند وقتیه)میوفتاد بی اختیار گریه میکردم و نمیخواستم
۱-بپذیرم
۲-ببخشم
۳-نکات مثبت رو ببینم
گریه میکردم بعد هم ذهنم منحرف میکردم سمت چیز دیگه ای که به این موضوع فکر نکنم،یعنی یه جورایی خودمو داشتم گول میزدم🤔
تا اینکه دیروز برای اولین بار با فشار ذهنی زیادی که داشتم موفق شدم حداقل درین مورد بپذیرم که من خلق کردم اتفاقات بد رو
و موفق شدم البته به سختی خییییییییییلی سخت چند تا از ویژگی های مثبت طرف رو ببینم و شاکر باشم😎💪
استاد بلاخره تونستم برای اولین بار توی عمرم این کار رو انجام بدم وخییییییییییییلی خوشحالم که بلاخره این مقاومت ذهنی رو که یکی از بزرگترین پاشنه های آشیلم بود و هست رو
یکم رامش کنم 🙂
خدا رو صد هزار مرتبه شکررررر ر رررررررر🤗
من با چشمم تکامل خودم رو دارم توی قسنت توحید دارم میبینم،و همیشه بی اختیار اشک شوق میریزم،یه حسی که تابحال تجربه ش نکردم.
ذهنم مقاومت داشت واس کامنت گزاشتن اما باز هم من موفق شدم غلبه کنم بر ذهن و اومدم نوشتم.
استاد من آرزو دارم در حوزه توحید به مداری که شما رسیدین برسم.
به اون درجه از ایمان و توکل🙏
و چون شما الگوی من هستین من هم مث شما قبل از این که هر کاری رو بکنم اول دارم روی قسمت توحیدیم کار میکنم
منم میخام مث شما قبل از شروع این کار (ترویج یکتاپرستی)
باور های توحیدیم درست بشه بعد قدم های بعدی رو بردارم.
استاد من خییییییییلی فکر کردم که چه کاری رو دوست دارم؟؟؟.؟!!!!!
هیچوقت به هیچ نتیجه ای نرسیدم که واقعا عاشق چه کاری هستم!!!
بجز این قوانین و بحث یکتا پرستی💖
چن من کارهای زیادی رو امتحان و تجربه کردم اما هیچکدومشون رو دوست نداشتم چن فکر میکردم که مجبورم انجامشون بدم انجام میدادم.
در حال حاضر هم شاغل نیستم.
تنها کاری که اگه انجامش بدم خسته نمیشم و دوست دارم ساعت ها انجامش بدم و بخونم و ببینم همین مباحث کیهانی و شناخت بیشتر توحیده🤗🤗
من آرام ارام جا پای شما میزارم استاد و مث شما یه روزی می بینم اون روز رو که قله توحید و یکتاپرستی رو فتح میکنم🙏🙏💪💪
چن تنها کاریکه دوست دارم تا آخر عمرم انجام بدم حتی اگه نیاز مالی نداشته باشم
دیدم فقط وفقط همینه😀
هنوز اول راهم اما قله رو هم دارم میبینم،چن هر روز دارم شما رو میبینم.
منم میخام مث شما پی و زیر بنای ساختمونم رو محکم محکم کنم ،
میخام زیر بنا و شالوده همه ابعاد زندگیم توحید باشه😍
میخام توحید زیر بنای ثروت
توحید زیر بنای سلامتی
توحید زیر بنای روابطم باشه.
و تا به ایمان راستین نرسم چیز دیگه ای رو نمیخام چن؛
بدون ایمان و توحید موفقیت پایدار وجود نداره
منم مث شما موفقیت پایدار و پکیج کاملش رو میخام.
از وقتی با شما آشنا شدم استاد زیاده خواه شدم استاد
همه چی رو در همه ابعادش و بهترینش رو میخام😎
من جایگاه توحیدی شما رو خییییییییییییلی تحسین میکنم و خواستار اون جایگاهم🙂
چقدر حالم خوب میشه استاد وقتی راجع به توحید می شنوم و می نویسم و با خودم حرف میزنم
به آرامشی میرسم که تا بحال با هیچ چیز و هیچ کس به این حد از ارامش نرسیدم.
بقول شما لطیف شدم استاد،بی اختیار اشک میریزم
از شناخت خیلی کمی که نسبت به خدا رسیدم.
راه طولانی رو پیش رو دارم ،،،،،،،،،،
ممنونم که منو با توحید واقعی آشنا کردین🌺
# خداوند پاداش تلاشهای شرک آمیز تو را نمی دهد
این پاسخ خداوند به من بود بعد از اینکه ۱۰ ماه تلاش کرده بودم و تمامی قراردادهایم یکی بعد از دیگری در قدم آخر کنسل شده بودن
و من هاج و واج از پاسخ خداوند !!
[خدایا من تو این چند ماه یه دفتر ۲۰۰ برگ فقط سپاسگزاری هام شده ! بماند کار روی باورهام و گوش دادن فایلها و جملات تاکیدی و کنترل ورودی هام….
احساس من بالای ۹۰ درصد مواقع خوب بوده ..به زبان و کلام به خودت توکل کرده بودم …گفته بودم خدایا خودت درستش کن…صد بار نوشتم خدایا تو همه کس منی ..خودت کارام رو پیش ببر ]
چند روز که اصن کُپ کرده بودم ..و واقعا خسته بودم ..هم جسمی ..هم روحی …گفتم خدایا من هر کاری به فکرم میرسید انجام دادم …هر چی نشانه و الهام هم دادی عمل کردم .پس چرا حااااالا میگی ؟!!
شرک !!!
من که از تو کمک خواستم …باید دیگه چکار میکردم ؟!!
دیدم دارم احساسی برخورد می کنم ..یه چند روز بیخیال همه چیز شدم تا بتونم این خدا را به شکل یه سیستم بی احساس ببینم و باهاش به شیوه منطقی برخورد کنم..اما این سوال که کجا شرک ورزیدم تو مغزم باد کرده بود!! و داشت منفجر میشد !
…بعد از چند روز به خودم گفتم یکساله دارم از تمام دقیقه هایی که بقیه دارن دور میریزن برای باورسازی و تجسم و کارکردن روی پاشنه های آشیلم استفاده می کنم …چقدر روی کنترل ورودی هام کار کردم..اینجای کار بی خیال بشم!!
نه !
گفتم من راه دیگه ای که به اندازه این مسیر حال و روزم رو خوش کرده باشه نمیشناسم …من قبل از این شیوه دهها روش رو تست کردم و واقعا آرامش الانم رو نداشتم ..
به خودش گفتم ..خودت بهم بگو …برام واضح کن ..این تلاشهای شرک آلودی که میگی چی هستن؟ بهم نشونشون بده ..من واقعا نمی فهمم داری از چی صحبت می کنی !!
و#هدایت شدم به سفرنامه …
بعد #هدایت شدم به کار کردن روی باور احساس لیاقت
( که تا جایی که من تا الان متوجه شدم تنها راه بدست آوردنش شناخت عمیق تر موجودیت خودت و ارتباط این موجودیت با خدا و عظمت خداست ..
حالا از صبح تا شب تو گوشت هنزفری بزار و گوش بده : من ارزشمند هستم …
تا وقتی درک نکردی( چرا من ارزشمند هستم ؟ )
بعد از یه مدت احساس لیاقتت یه ذره جَو میگیره و بالا میره ؟ ولی به محض اینکه دیگه گوش ندی ..دوباره میاد پایین …
میدونی چرا میاد پایین ؟
[چون صدای آروم ذهنت رو نمیشنوی که میگه: تو با ارزش هستی؟!! …فک نمی کنم ..تجربه ای تو فلان کار که نداری …مدرک فلان دوره رو هم که نداری …اون محصول عزت نفس و ثروت استاد رو هم که نخریدی هنوز …کارم نکردیشون که بگم حداقل چند تا باور درست و حسابی ساختی …
دورِ رابطه با دوست و آدمیزاد رو هم که خط کشیدی ..نه عشقی ..نه رابطه ای ..نه دوست صمیمی …مثل این غارنشینا خودتو ایزوله کردی !! ..
پس چرا فکر می کنی با ارزش هستی سما ؟]
.باید منطقیش کنی…چرا ؟
و اگه منطقت ذهنت رو قانع نکنه مثل اون مثالی میشه که خدا زده …داری روی غباری که روی یه سنگ سخت نشسته دانه میکاری که با یه باد ( یه تضاد ) همه چی رو از دست میدی ( بازم احساس بی ارزشی می کنی )
جواب این (چرا )هر چی برات قانع کننده تر باشه ..احساس لیاقتت بالاتر میره و البته با ثبات بیشتر ..)
#بعد هدایت شدم به کار کردن متمرکز روی توحید ( فایلهای توحیدی استاد و خواندن قرآن)
از خدا خواستم هر لحظه ای که دارم شرک میورزم …خودش منو متوجه کنه …چون واقعا نمی تونستم تشخیص بدم ..
من هیچ وقت نمی رفتم بالای صندلی و داد بزنم #فقط فلانی هست که میتونه قرارداد منو جمع کنه یا من #فقط روی خودم حساب می کنم !!!
جدی میگم !! هیچ وقت این کارها رو نمی کردم 😂😁
کلی سپاسگزاری و حال خوب و تجسم و جمله تاکیدی و فایلهای استاد و …فقط اینا بود
😊😊
و اینکه چقدر من برای شروع قرآن مقاومت داشتم ..دو سه بار تو این چند ماه با نشانه خدا بهم گفته بود شروع کن ولی احساسم بد میشد برای شروع کردنش ..حتی یه دفعه هم تا چند روز خوندم باز رها کردم
منطق ذهنم این بود : همش میگفت سما خانم ؛مگه نه اینکه سالهای قبل چندین بار قرآن رو فارسی و عربی خوندی …هر چیزی هم که ازش فهمیدی رو عمل کردی
ولی تجربه خوبی از نتایجش نداشتی ..
در واقع همش میگفتم بزار روی باورهام کار کنم ..یه کم قوی تر بشم و قرآن رو با ذهنیت جدید بخونم ودرک کنم ..وگرنه بازم بی فایده است
تازه یه دلیل دیگه هم داشتم …میگفتم بابا این همه سال خودتو درگیر خدای غلط و قرآن و مذهب کردی ..همه تلاشهات بی ثمر موند …حالا همه ام نه ..ولی واقعا صدها برابر نتیجه بیشتری باید حاصل میشد و….نشد !!
میگفتم بزار یه ذره حال خوش رو تجربه کنم ..تغییر های دلخواهم را ایجاد کنم ..زندگیمو تغییر بدم ..باورام قوی بشن …قرآن هم میخونم
داشتم با این خدای جدیدم کلی حال میکردم😙😙
بعدش هم اینهمه آدم موفق و خوشبخت …مگه همه قرآن خوندن ..قرآن هم یه وسیله است ..
البته الان که دارم فکر می کنم با این همه باور اشتباه و داغونی که من داشتم بیشتر از این هم نباید تلاشهام نتیجه میداد….نتیجه قبل از اینکه نیازمند وسیله های درست باشه …نیاز به بِیس باورهای درست داره…همه چی باوره ..قرآن میتونه بهنرین وسیله باشه ولی وقتی باورات درست باشه )
ولی بالاخره شروعش کردم ..چون درک کردم که تمام باورهای غلطی که تا الان درآوردم و دارم کار میکنم …ریشه اون باور به شرک بر میگرده و یا عدم شناخت عظمت و قدرت خداوند ….
🤔😑
اگه اون تَه مَه های قلبت فکر می کنی خودت و یا دیگری در بدست آمدن نتیجه نقش داشتین…میارتت تا قدم آخر بعدش هر چی ساختی خراب میکنه😑
اون خدای با عظمت و قدرت خراب نمی کنه …اون که قدرتش رو داده به تو ..که خودت بسازی هر چی میخوای
باور غلط ات…فرکانست ..خراب می کنه
تا همین قدر نتیجه بیشتر نمیده…مثلا این که بوی پول را احساس کنی و حتی صدای اونو …ولی لمسش نمیکنی !! 💸💸💸💸
باید اون تَه قلبت رو پاک کنی ..باور داشته باشی که این محصولی که داری ازش استفاده می کنی ، این تلاشهای با اشتیاق برای باورسازی ، این وضوح خواسته هات ، این حال خوبت یه طرف و اینکه حتی ذره ای خودت و دیگران را در روند موفقیت یا نتیجه ات دخیل ندونی طرف دیگه است
باید درک کرده باشی با پوست و استخوانت که اونه که داره کارها را جلو میبره …نه حرفه ای بودنت …نه عقل ..نه تجربه ات …نه ظاهر جذابت ..
💎باید درک کنی حتی خودت هم در موفقیت های خودت وسیله هستی ..خودت هم در نتایجِ خودت ، دستِ خدایی و این نتایج را داره اون نیرو رقم میزنه💎
نه به کلام ! اون صدای آرومی که ذهنت میگه …
من نتونستم بشنومش تا اینکه از خودش خواستم شرک رو لحظه به لحظه تو افکارم ، احساسم و رفتارم تشخیص بدم
حتی تنها کسی که میتونه شرک رو برامون واضح کنه هم خودشه ..اینقدر ریزه که من بعضی وقتا با خودم میگم اگه من از خودش نخواسته بودم ..صد سال که هیچ …هزارسال هم فکر می کردم و دوره و کتاب و..هر چی فکر کنی میگذروندم نمیفهمیدم …نمیشنیدم .
اون فکر خیلی خیلی آرامی که تو اون موقعیت میگه (شاید ” این ” بتونه کار منو درست کنه ..) یا ( خودم درستش می کنم )
در صورتی که از خدا خواسته بودم -همین دیروز- کلی باهاش صحبت کردم …که چی میخوام ..چطوری بشه …نوشتم ..سپاسگزاری هم کردم
الان دیگه یواش یواش داره دستم میاد …باید هر لحظه حضور داشته باشم و وجودش رو درونم حس کنم تا شرک نورزم
دارم درک می کنم همه چیز خداست ..مادی و انتزاعی
تمام آنچه هست : انسانها ، اجسام مادی و ویژگی های انتزاعی از انرژی خداوند تشکیل شده..
همکار ، پدر ، مادر ،…
در ، صندلی ، خودکار، ماشین، پول
جذابیت ، زیبایی ، گیرایی ، زشتی …
پس همه چیز از خداست و اعتبار همه چیز به خدا بر میگرده
و از بُعد دیگه هم..وقتی یه کاری برای یه کسی انجام میدم و کلی ازم تشکر میکنه …اونجا هم باید حواسم جمع باشه .
باید اظهار کنم تو قلبم ، تو ذهنم که ..من نبودم ..خودت بودی خدا ..باید سپاسگزارش باشم که منو به عنوان دست خودش انتخاب کرده تا این احساس لذت بخشِ مفید بودن برای بقیه رو تجربه کنم
راستش داشتم فکر میکردم پس این آدمهایی که به همه چی رسیدن .ثروت ، مقام ، شهرت ، …یا تو یه زمینه ای نفر اول شدن تو سطح جهان …چقدر قلب و ذهن پاکی دارن ..چقدر باایمان تر از بقیه مردم هستن
واقعا تحسینشون میکنم ..💎
یه چیز دیگه ..به نظرم اینکه تلاش کنی نگاهت و عملت توحیدی تر بشه یه سطح از آگاهیه…و اینکه اصن بفهمی داری شرک میورزی و راه اشتباه رو میری یه سطح دیگه است
به نظرم ۹۰ درصد شایدم بیشتر.. توی سطح دوم هستن..طرف اصن نمیدونه مشرکه … اصن مفهوم شرک رو نمی دونه .. داره ناآگاهانه شرک میورزه ..روحشم خبر نداره مشرک شده
..فکر می کنه اگه بیفته به پای کس دیگه مشرک میشه …نمی دونه اگه تمام آداب عبادیت رو به جا آوردی ..سپاسگزاریش رو هم کردی و حال خوبم داشتی ..ولی یک درصد روی خودت یا دیگری حساب باز کردی …شرک ورزیدی …و خراب کردی
..
سلام دوست و هم خانواده عزیزم
بی نهایت خدا را سپاسگذارم که این چنین زیبا خودش را در قلم تو به من نشون داد
این کامنت برای من جزو کامنت های فوق العاده بود و خدا را شکر میکنم که فقط به خوندم کامنت های لایک شده اکتفا نکردم و به الهامم گوش کردم که هر فایلی را دیدم تمام کامنت های اون را بخونم
الان که نکته برداری کردم دارم به خودم میگم میدونی فقط با همین کامنت چند سال جلو افتادم
اومدم بعضی دیدگاه های دیگه را هم خوندم ازت و متوجه شدم جزو کسایی هستی که قانون را خوب درک کرده و خیلی خوشحال شدم کلا وقتی کسی تو هر کاری نتیجه میگیره لذت میبرم
امیدوارم همیشه تو این مسیر موفقیت های بیشتری را دریافت کنی و شادتر و ثروتمندتر و معنوی تر باشی
عالی بود عالللللللی چقدر ریز اشاره کردی مسئله شرک وتوحید واقعا دمت گرم لذت بردم
سلام به استاد عزیزم
اول از همه میخوام خداروشکر کنم که منو به اینجا هدایت کرد
واقعا مگه خدا چیزی جز اینه که دلت میخواد درباره توحید بنویسی و تو ذهنت ی برنامه های میچینی بعد ی دفعه ی حسی بهت یادآوری میکنه این قسمت بهترین قسمت برای نوشتن در مورد توحیدِ
بعد تو وقتی میای کامنت های این قسمت رو میخونی چه نشانه های که نمیبینی و بیشتر باور میکنی که همه چیز میشود برای تو، خدا همه کس میشود برای تو، خدا
و من عاشق این خدا شدم
و این خدا چه کارهایی که برام نمیکنه
کمکم میکنه تا اونقدر تاثیر گذار بشم که وقتی در مورد توحید مینویسم ملت باور کنن ملت بخونن آنچه که من نوشتن چون باور کردم ک کلام من کلام الله یکتاست
مگر غیر از اینه که من تجلی خداوند بر روی این کره خاکی هستم
مگر غیر از اینه ک من بنده خداوند هستم و کار من بندگیِ و کار اون خدایی
و حالا بریم سراغ توحید:
دیشب از مادرم پرسیدم توحید یعنی چی؟
خیلی ساده جواب داد یعنی یگانگی خدا
ولی به نظر من جواب این سوال اینقدر ساده نیست و ما نباید سرسری ازش رد بشیم
چون همه چیز توحیدِ
توحید یعنی باور به اینکه خداوند عاشق منه و دوست داره تا من به خواسته هام برسم تا به این شکل جهان گسترش پیدا کنه
توحید یعنی اینکه هر رویایی که در وجود تو هست رویا نیست بلکه واقعیتِ بلکه درخواست خداوند از توِ و خودش تو راه رسیدن به اون خواسته کمکت میکنه تو باورش کن تو ذهنت رو کنترل کن
توحید یعنی تسلیم خداوند بودن یعنی مثل اسماعیل بودن تسلیم امر خدا
خدایا خودت کمکم کن مثل اسماعیل باشم
خودت کمکم کن توحیدی باشم
سلام خدمت ااقای عباسمنش من یه سه سالی هست که با سایت شما اشنا شدم کل حرفهایشما را قبول دارم هرچه بیشتر تغییرکنید بیشتر ثروت وفراوانی نصیبم شده بدون اینکه کار خاصی کرده باشم مثلا اینکه ازشرکت طلب کار بودم خودشون زنگ زدن بیا پولتو بگیر این نتیجه تغییر من است مبلغ یک صد وبیست میلییون تومان چون من بی خیال شدم و داشتم سایت شما را دنبال میکردم و از شرکت میخواستم بیام بیرون و برای خودم کار کنم بدون هیچ سرمایه ای الان پولم نقد شده یک ماشین زیر پایم است مغازه خریدم دفتر خدمات فنی زدم خرید وفروش ماشین انجام میدم چون فقط یه حرفی از اقای عباسمنش را باتمام وجودم درک کردم که خودم مسئول زندکی خودم هستم و خدا هم به من کمک کرده و از شرایطی که الان دارم سپاسگذارم و تلاتشم رامیکنم و خدا هم کمک میکند من مطمئن هستم که امسال 25/12/1399به ماشین النترا 2015 میرسم و خودم را در حال رارنندگی النترا میبینم خدایاسپاسگذارم به خاطر این همه تغییرات خدایا سپاسگذارم بخطر ماشینی که الان دارم خدایا سپاسگذام بخاطر این همه نعمت بخصوص ارامش شادی معنویت و ثروت عباس منش دوست دارم دم شم گرم که منو به ازادی رسوندی الان لذت میبرم از زندگیم چون من مستقل شدم واقا بالاسری ندارم من فقط حرفهای شما را باورکردم و سه ساله دارم دنبال میکنم
خداوند رو سپاس می کنم که شما رو سر راهم قرار داده 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام به استاد و دوستان
فقط روزی هزار بار خدارو شکر میکنم که با این سایت و استاد آشنا شدم
خدا ممنونم ازت
خدایا شکرت
سلام به همه دوستان عزیزم و مخصوصا استاد عزیز عاشقتم .واقعا هر یک جمله شما در این فایل و همه فایل ها یک کتاب محتوا داره ممنون ازاین همه راهنمایی .خدایااااااا شکرت که اینقدر راحت به راه راست راه کسانی که نعمت داده ای هدایت می شوم.ممنون از خانوم شایسته عزیز به خاطر همه ذحماتی که برای هدایت ما می کشند.