توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 66

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2817 روز

    خدایا چقدر این فایل نشانه امروز من نجات دهنده اس!

    استاد عاشق این ایده های قشنگتم!

    استاد جونی من سلام

    من تو دوره بروزرسانی شده عزت نفس تمرین آگهی بازرگانی رو چند بار تو ذهنم تمرین کردم ( تجسم) و در مقابل یک جمع بزرگ و چند جمع کوچیک در حد خوب و قابل قبول اجرا کردم ولییی نمیفهمیدم چرا به دلم نمینشست. احساس میکردم واقعی نیست. یه گره ای داره!

    ویژگیهای مثبتی که از خودم نام میبردم رو ذهن منطقیم باور نمیکرد و همش میگفت نه تو اینی نیستی که داری ادعا میکنی. تو یه آدم معمولی و ضعیف هستی هیچ کدوم از اینا که نام بردی درمورد خودت ویژگی مثبت یا دستاورد خاصی نیس. خیلی عادی و بی ارزشه. و…… نمیذاشت این تمرین رو بارها و بارها انجام بدم همونطور که تعهد داده بودم.

    تااا اینکه خداوند هدایتم کرد به نشونه امروزم چون ازش خواستم گره کارم رو بهم نشون بده.

    یه لحظه وقتی دیدم گره کارم مربوط به توحید و شرکه اشکام سرازیر شد!!!

    با اینکه بارها گفته بودین علت اینکه از آموزه های من نتیجه نمیگیرین بخاطر شرکه ولی باز من یادم رفته بود.

    وقتی این فایل رو دیدم با قلبم آرامش عمیقی رو احساس کردم و گفتم الان وقتشه! همین الان آگهی بازرگانیم رو از همین جایی که هستم یعنی خوابگاه شروع میکنم.

    توی سالن مطالعه فقط یک نفر بود ولی خیلی دختر باحال و با شعوری بود. اول آگهیم رو برای ایشون خوندم. و خیلییی تحسینم کرد چون روانشناسی و ان ال پی خونده حتی یه جاهایی بهم بازخورد داد و ایرادامو گرفت. کلی باهم در مورد عزت نفس صحبت کردیم و هر دومون لذت بردیم.

    بعد رفتم در تک تک اتاقا رو زدم اول از اتاقای پرجمعیت یعنی ۱۰ نفره شروع کردم تا رسیدم به ۴ نفره.

    و آگهی بازرگانیم رو به بهترین شکل ممکن اجرا کردم طوری که واقعا هم به دلم نشست و هم ذهن منطقیم خلع سلاح شد. بچه ها هم خیلی خوششون اومد و تحسینم کردن🥰💪

    بعد از آگهی بازرگانیم هم در مورد تناسب اندام ازم مشاوره گرفتن و کارت ویزیتمو بهشون دادم! (مشتری های بالقوه، در دسترس و فراوان) همچنین در مورد عزت نفس و اهمیت اون در موفقیت صحبت کردم و خیلی خیلی براشون جالب و جذاب بود!

    ازم پرسیدن که برای بالا بردن عزت نفس چیکار کنیم و من بهشون پیشنهاد دادم که تماااام ویژگی های مثبت خودتون رو با جزئیات دقیق روی کاغذ بنویسین و خودتون رو بابت تک تک اونها تحسین کنین.

    و خودتون رو دقیقا همینطوری که هستین دوس داشته باشین با تمام ویژگی های مثبت و منفیتون و هرگز خودتون رو بابت هیچ چیز سرزنش نکنین.

    هر سوالی میپرسیدن بلد بودم جواب بدم و خودم خیلییییی لذت بردم از صحبتهای خودم.

    خیلی زیبا صحبت کردم استاد! حتی یک نفر هم به حرفام عمل کنه کار بزرگی انجام دادم!😘💎

    عاشقتم عاشق تو و خدای تو و الهامات قلبی زیبای تو که هم خودت و هم من و هم هزاران نفر رو به مسیر زیبای توحید و عزت نفس هدایت کرد!💎

    استاد ایده بعدی که بهم الهام شده اینه که حین انجام تمرین از خودم فیلم بگیرم و توی پیجم بذارم!

    میخوام این تمرین رو تو جاهای سختتر یعنی پیش آدمای ثروتمند و قدرتمند و با کلاس اجرا کنم. میخوام تو این تمرین مسلط و حرفه ای بشم! ✌

    بله من همونم که این تمرین رو ۲ سال پیش توی فرودگاه مقابل ۲۰۰ نفر اجرا کردم اونم برای اولین بار! پس بازم میتونم مقابل ۱۰۰۰ نفر انجامش بدم😎💪

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2707 روز

    سلام ب استاد عزیز

    مدتی هست ک ی احساس قلبی بهم این.پیشنهاد و داد که برم و کامنت لایک.خرده بچه هارو ببینم و فکر کنم بهشون.

    من مدت زیادی هست ک ب فایل های رایگانتون دارم گوش میدم و العان.احساس مبکنم ک اون اگاهی ها ک واقعا همه چیز منو عوض کردن عالی هستند بهرحال من احساس میکنم ک العان تکامل خودم و سیر کردم و العان روح ام تشنه آگاهی های جدید هست واقعا این و از ته قلبم حس میکنم

    با اینکه شرایط برای خرید محصولات بصورت غیر قانونی هست اما.من ب این ا1ل باور دارم.ک.خدای عباسمنش خدای منم هست.و تا جایی ک خودم بخام در جد کار کردن روی خودم بهم الهام میکنه (یعنی تا جایی ک دارم روی خودم کار میکنم بهم الهامات میشه)پس لازم ب دور زدن و دزدی کردن نیست

    خیلی وقت بود ک دوست داشتم بیام.و بنویسم اما نمیدونستم راجب چی بنویسم حدود 2روزه ک کامل تمرکزم روی کامنت بچه ها هست و چقد عالیه چقد عالیه همه ماشالا واسه خودشون یه پا استادن

    دلم میخاد محصول تهیه کنم گیج هستم ک یا عزت نفس تهیه کنم یا 12قدم؟؟؟؟؟؟

    البته ک من ب داشتن اعتماد ب نفس معروف هستم اما راجب سلامتی ی.کوچولو مشکل دارم

    راستی اینم بگم وارد ی بوتیک شدم تو شهرمون ک مشتریشون بودم یهویی دیدم صاحب مغازه تا بیاد اهنگ بزاره صدای استاد پلی شد آی خداااااااا یک کیفی کردممممااااااا

    اصلا دیوانه شدم گفتم شمام عباسمنشی هستین و سر صحبت باز شد و ایشون.گفتن پیشنهاد بهتون میدم 12قدم و تهیه کنین

    ی.جورایی الهامی بود واسم اون حرف

    امروز بازم رفتم پیششون واسه خرید

    اخه من عشق لباسم 😍بازم انگاری قرصی تر بهم گفت 12قدم و بخر ک اصلا عالیه

    حس خوبی هم دارم بهظ این دوره

    اما تصمیم.گرفتم دست خدارو نبندم واسه انتخاب کردم

    1ساعت.پیش بهش گفتم خودت بهم بگو کدوم دوره ن اینکه بهش بگم انتخابم این 2 تا دوره هست کدوم.کدوم

    اینجوری بهتره هرچی ک بهتره برام اون خودش من و هدایت میکنه

    داشتم کامنتهارو.میخوندم یکی از دوستان گفت 40 روز تعهد میدم همه چی و ب خدا بسپارم همه چی و

    یهو الهام شد ک پریسا تو فقط 40 روز راجب سلامتیت بهم اطمینان کن

    یعنی هر فکری اومد بگو 40روز فقط ارامش بیشتر و خدا کارامو میرسه

    نجوا اومد ک.نشد و 40 روز روزه هستم و بیخیال همه چیز

    و بعد این 40 روز چهاااااااا ک نمیشودددددددد

    ای جانمممممممم

    اینجوری ذهنم و بذنامه ریزی میکنم ک.عجله ای نیست فقط 40 روز مغزتکونیه واسه سال جدید

    ایمان دارم این تعهد مسیرهای بهتری و برام باز میکنه واسه سال جدید

    احساس میکنم تجربه خوبی میتونه باشه واسم

    میتونه بعدها یادآوری خوبی باشه

    خدایا دوست دارم

    میدونم توام عاشقمی

    خدابا من واقعا خوش شانسم خیلی خیلی خوش شانسم

    میدونم.ک.همیشه همه چی و ول.میکنی و میشینی پای صحبتهای من

    هرچی.گفتم و واقعا دل ب تو دادم و حریف حرافی های ذهنم شدم تو گفتی ماشالا دختر

    تو لیاقتت بهترینای واسه این اراده ات

    بازم.میگم.من دیوانه ییی توااااااااامممممممم

    استاد توام خیلی خوبیییییی هروقت لایو یا صدات و میشنوم ذوق میکنم.

    مرسی ک.هستی

    یا الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2302 روز

    مدتیه هر روز دارم فایل های توحیدی رو گوش می کنم. به نکته جالبی رسیدم که برای دوستان هم بازگو می کنم، شاید براتون مفید باشه.

    زمانیکه ما فایلی رو بارها گوش می کنیم. در هر بار جمله ی خاصی برامون پررنگ تر میشه. توی ذهنمون همون یک جمله رو بیشتر درک می کنیم.

    برای مثال در توحید عملی 5 استاد میگن که: تو فقط روی خدا حساب کن.(با تاکید روی کلمه فقط)

    و من چند روزی مبهوت در این جمله بودم. و گذشته خودم رو کنکاش می کردم و جاهایی که (فقط) روی خدا حساب کردم چه نتایجی گرفتم به ذهنم می رسید. (نتیجه میشه ساختم باور قدرتمندتر و توحیدی تر)

    در روز دیگر، روی این جمله استاد(بصورت ناخودگاه) استپ کردم: من واقعا نظرم اینه کارایی که برای من داره انجام میشه رو خدا داره انجام میده.

    و بازهم ساعتها به فکر فرو می رفتم و میدیدم راست میگه هااااا…. فلان جا، بهمان جا، من اصلا کاریه ای نبودم و واقعا خدا پیش برد کارامو.

    و امروز دوباره این جمله در ذهنم پررنگ شد که: چرا فکر می کنید اگه طبق میل دیگران پیش نرید، اعتبارتون رو از دست میدید؟!(توحید عملی پنج)

    و ترمزی بسیییییاااار مخفی در درونم، برای رسیدن به اون حد از آزادی که مد نظرم هستش رو پیدا کردم. دیدم باز راست میگه هااااا من خودمو محدود کردم برای اینکه توی لایه های عمیق ناخودآگاهم، نگران از بین رفتن اعتبارم پیش یکسری از آدما هستم.

    و این داستان گوش دادن به تمام فایلها، الخصوص فایلهای توحیدی برای من ادامه داره.

    این مطلب رو برای اون دسته از دوستانی نوشتم که برای گوش کردن به فایلهای تکراری کمی مقاومت دارن و یا بی فایده می دونن.

    با گوش کردن مکرر، مدارمون در هر سری عوض می شه و آگاهی های عمیق تری دریافت می کنیم. این آگاهی های سالم و جدید باید اینقدر ریشه ای در وجود ما نفوذ کنند که بصورت ناخودآگاه اون سبکی(متوکل تر) پیش بریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      عرفان روح الله زاد گفته:
      مدت عضویت: 2827 روز

      من طبق عادت هر شب قبل خواب میام و یکی از کامنت های سایت رو میخونم

      امشب به دلم افتاد که یکی از کامنت های “توحید عملی 6” رو بخونم که کامنت شما رو خوندم

      چقدر به جا و نیازم بود این حرفات:

      1)تو فقط روی خدا حساب کن.(با تاکید روی کلمه فقط)

      2)چرا فکر می کنید اگه طبق میل دیگران پیش نرید، اعتبارتون رو از دست میدید؟!

      چند روزی بود که باورهام داشت منو به بیراهه میبرد

      با خوندم این دوتا جمله فهمیدم که دقیقا مشکل کار همینجاست

      مرسی دوست خوبم

      مرسی استاد

      مرسی خدا :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امیر نقی پور گفته:
      مدت عضویت: 3183 روز

      سلام

      اتفاقاً من یکی از روشهایی که تازه پیداش کردم اینه که شما یه فایلو که گوش می کنید با بازه های زمانی 30 ثانیه ای گوش بدید و هی برگردید عقب تکرارش کنید مثلاً 10بار یا 20 بار با اینکار جملاتی که بیشتر بولد هستند را می فهمید البته این کار هم زمان بیشتری رو میخاد و هم صبر و حوصله میخواد.ولی واقعاً اینکار معجزه می کنه. من تازه شروع کرده ام و مدام تو ذهنم این تکرارها رو به یاد میارم. اینکار بهتر از اینه که شما یه فایلیو از اول تا آخر گوش بدید و بعد بلافاصله دوباره برگردید از اول بازم گوش بدید چون ذهن مقاومت داره برا گوش کردن چندین باره پشت سر هم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم گُلی گفته:
    مدت عضویت: 3256 روز

    سلام ب خانواده ی دوست داشتنی خودم😊

    استاد جونم مریم نازنین این فایل امروز نشونه م بود😣 بر حسب نیاز این چند وقتم بود وپاشنه اشیلم…😶😶 اون مشکلات کوچیک کوچیک رو حل کردم یا خود به خود حل شدن،اما ی ترمز و تضاد از نوع دیگه ای و البته قوی تر و بزرگتر توی توحید جلوم قد علم کرده،چقــــــــــــدر من مردم رو بزرگ کردم و خدا رو و خودم رو کوچک کردم و خودم خبر نداشتم😟😟،استاد میگفتی کار کردن روی خود سخته،ولی من اون روزا درکت نمیکردم،ولی الان ک متهعد شدم رو خودم کار کنم،خیلی بهم سخت میگذره و افتادم توی تغییر . طعمش رو چشیدم دیگه نمیتونم عقب گرد کنم مجبــــــــــــور برم جلو،ولی استاد چقد سخته،الان می فهمم ک شما چقد رو خودت کار کردی چه تعهدی دادی،چ بت هایی رو شکستی،چ جهاد اکبری کردی بخدا ،چقد زحمت کشیدی.هر چی رو بدست اوردی نوش جانت گوارای وجودت واقعا.هم شما هم هر می روی خودش کار کرد و شخصیت جدیدی از خودش عرضه کرد.واسم دعا کنید من از این مرحله سربلند بیرون بیام.میدونم ک خدا کمکم میکنه💓💓💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سعید ذاکری گفته:
    مدت عضویت: 2944 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربونم و همه دوستان بینظیرم

    چند وقته که به مسئله ثروت توی زندگیم دارم توجه میکنم و به نوعی به دنبال ترمزهای اون توی ذهنم بودم تا اینکه دیشب همسرم پیشنهاد داد یکی از فایل های دوره بینظیر کشف قوانین رو گوش بدیم

    ناخودآگاه فایل شماره 9 رو پلی کردم و با هم گوش دادیم . وای خدای من چه فایل بینظیری بود . و در بین صحبت های استاد و خانم شایسته دو تا از ترمز هایی که قبلا هم به اونها رسیده بودم ولی دوباره از یاد برده بودم رو یافتیم . اما این بار از مدار جدیدتری اونها رو شناسایی کردیم و چندین ساعت برای شفاف تر شدن موضوع با هم صحبت کردیم و یکی از نتیجه های این صحبتمون این شد که باید سبک زندگیمونو توحیدی تر کنیم

    سوال بعدی که برام پیش اومد این بود که حالا چطور باید توحیدی تر زندگی کنیم و البته اینکه چطور فکر کنیم که توحیدی تر باشه.

    شروع کردم به نوشتن و فکر کردن روی کاغذ .

    زندگی توحیدی یعنی زندگی ای که فقط یک فرمانروا و یک پروردگار در اون حکمرانی کند و همه انسانها چه خوب و چه بد قدرتشون رو از خداوند میگیرند. خدایی که همه خواسته های ما را میشنود و همه آنها را اجابت می کند. پروردگاری که هر لحظه ما را هدایت و حمایت می کند . زندگی ای که در آن دیگر نگران نیستی . ترس نداری . همه چیز عشق است . امید است . زیبایی است . لذت است . زندگی ای که مشاور اصلی آن الله یکتاست . زندگی ای که بر اساس عزت باشد . زندگی ای که در آن باج دادنی نباشد . همه عزت است و قدرت و لذت . انسان موحد حاضر نیست از عقایدش دست بردارد . عقایدی که به آنها رسیده و درستی آنها را تایید کرده. این انسان آزاده است.

    بعد از نوشتن این چند جمله دوباره شروع کردم با همسرم به صحبت کردن.

    *

    *

    و در آخر به این جملات طلایی از نگاه خودم رسیدم که هرچه ترمزهای ذهنی ما در رسیدن به همه خواسته هامون بیشتر باشه یعنی ما از زندگی توحیدی فاصله گرفته ایم و هر چه ترمزهامون کمتر باشه توحیدی تر هستیم و البته زندگی ای که در آن هییییییییییییییییییچ محدودیتی وجود ندارد و اینکه هر چه بیشتر به خواسته هامون برسیم موحدتر هستیم .

    *

    *

    وای خدای من قلبم پر از عشق و هیجان شد. این جمله آخر رو همین الان به ذهنم الهام شد و نوشتم و این چقدر در من انگیزه ایجاد میکنه تا بیشتر و بیشتر به خواسته هام فکر کنم و رسیدن به اونها رو خیلی جدی تر بگیرم. خدای عزیزم سپاسگزارم. سپاسگزارم سپاسگزارم.

    استاد عزیزم واقعا نمیدونم چگونه بایست ازتون تشکر کنم. فقط میدونم که این خداوند عالم بود که شما رو در مسیر زندگی من قرار داد و به خودم افتخار میکنم که استاد برازنده ای چون شما دارم.

    به بودنتان میبالم.

    به امید دیدار استاد بینظیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
  6. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3484 روز

    به نام تنها قدرت جهان….

    سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

    وآنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد

    گوهری که از صدف کون مکان بیرون است

    طلب از گم شدگان لب دریا می کرد…..

    استاد تقریبا. سه ساله با سایت شما آشنا شدم و شروع کردم‌ به تغییر و امروز اومدم اعتراف کنم من هیچ چی…هیچ چی نفهمیدم انگاری توی مسابقه بودم مسابقه ای که پایانی نداره…….همش عجله داشتم عجله عجله عجله…همش فکر می کردم خوب الان روی عزت نفس کار کرذم بعد برم روابط بعد ثروت بعد فلان بهمان…… که یهو جا نمونم از قافله…..ولی فهمیدم که من پایه خانه ام ویرانه سستتتته با هر بادی می لرزه فرو می ریزه…..فهمیدم هیچ‌وقت نذاشتم هیچ‌باوری تو‌وجودم ریشه بگیره.. انقدر که این عجله عجله عجله ترس توی وجودم ریشه داشتتتت…..یادمه توی دوره افرینش گفتین که شما شبیه پدر و‌مادرتون هستین حتی اگر رفتار اونا رو قبول نداشته باشین اون روزی که این جمله رو شنیدم خیلی باهاش مقاومت داشتم ولی از همون روز تا به الان روزی نیست که یک شباهت با مامانم پیدا کنم انگار کپی کپی مامانمم هر بار توی ذهنم یک ایرادی از مامانم گرفتم بعد نشستم فکر کرذم دیدم اون رفتار یا باور توی وجود خودم هست و این باور عجله هم از همون باور ورفتارست…..همیشه هر وقت مامانم دیدم یک جمله ای رو که صدها بار توی روز تکرار می کنه اینه وقت ندارم وقت ندارم نمی رسم هیچ کاری بکنم چقدر زمان کمه چقدر زود می گذره و حتی یادم مامانم وقتی صبح مثلا قرار بود ساعت ۸ بیدار شه ۹ بیدار میشد چقدر بهدخودش بد بیراه می گفت این در حالی که مامانم شاغل نیست کار خاصی هم نمی کنه…..و‌چقدر این باور توی وجود خودم هم هست و باور کمبوذ وقت و‌عجله کردن……اصلا همین باور کمبود باعث عجله میشه……. ووقتی ریشه همه این ها رو میگزم باز می رسم به بک‌چیز به ایمان نداشتن به خدا….به این که نعمت ها فرصتهای خدا همیشه هستن تموم نمیشن….. که همیشه زمان هستتت….که هدف اصلی شاد بودنه…رها بودنه لذت بردنه…..که هدف اصلی وصل شدن به خداستتت ، اعتماد بع خداست ، باور به این که خدا قدرت زندگیت بهت داده….بهت داده که بسازی…..بسازی و‌لذت بببری…… نه‌نگران باشی نگران زود رسیدن یا دیر رسیذن…… امروز اومدم بگم برای خودم و‌دوستانم که اگر نمی دونین از کجا شروع کنید……از توحید شزوع کنید….از خدا شروع‌کنید خدایی که یک انرژی که همه جا هستتتتتت یک انرژی که فیزیک نداره و‌نمیشه دیدیش ولی میشه حسش کرد خداییی که پیدا ترین پنهان روزگاره….خدایی نزد گمان بندگانشه……خدایی که هیچ شکلی نداره ولی ما می توانیم بهش شکل بدیم….. خدایی که اگر قدرتش باوز کنی……. خدایی که اگر درکش کنی از همه چیز همه کس بی نیاز میشی… خدایی که همیشه هستتتت….. خدایی که نزدیکهٍ…… خداییی که در وجود ماست…..خدایی که در ما جاریه….. اومدم بگم اول پایه های خونتون محکم بسازین یک جوری محکم بسازین که هیچ سیل ، زلزله ای خرابش نکنه…..اگه زیر بنا های ساختمون خونه تون محکم بلشه به راختی میشه رنگ‌خوشگل وسایل خوشگل توش چید……ولی اگه بنا محکم نبلشه با کوچکترین زلزلهه ای همه چی ویران میشه و‌همه اون وسایل زیبا رو هم میبره پایین.. اومدم بگم اشتباهات منو تکرار نکنید…..تا یک‌چیزی توی وجودتون ریشه نکرفته نرین سراغ چیز دیگه عجله نکنید…..بهدخدا خواسته هامون فرارنمی کنندد تموم‌نممیشن…..دیر نمیشه…..من روی هر‌موضوعی کار کزدم به اندازه کار کردنم نتیجه گرفتم….ولی ولش کردم…….چون همش عجله داشتم….و با این که بارها رسیدم به این که تو باور توحیدی ت مشکل داره…..تو باور نداری خالقی گفتم نه بابا چی میگی اگر باور نداشتم که‌ول می کرذم این مسیر.،بابا نتیجه دیذم ها…..ولی من فکر می کنم توی هر زمینه ای که نتیجه نمی بینیم و‌نگران میشم می ترسیم بهدخاطز این که باوز نکردیم حداقل توی اون زمینه باور نکردیم یا به طور ریشه ای باور نکردیم که خالقیممممم باور نکردیم که قدرت دست خداست و‌خدا این قدرت دادهددست ما……

    به امید این که هر روز و هر روز بتوانم با عمل کردن به توحیذ و بارها تکرار کردنش این شرک ها رو هر روز کمتر کمتز کنم…… به امید این که همه دوستانم در این مسیز روز به روز موفق تر مو فق تر بشن…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    شیوا شعاری گفته:
    مدت عضویت: 2618 روز

    سلام به استاد عزیز و هم قطاران محترم : یکی از عادتهای خوبم نوشتن احساساتم بر روی کاغذ است که به من احساس فوق العاده ای میدهد . امشب که قلم در دست گرفتم کلماتی بر قلمم جاری شد و در پی ان احساسی که قابل وصف نیست بهم الهام شد که با شما به اشتراک بگذارم اخرین فایلی را که از استاد گوش داده بودم انتخاب کردم و در اینجا برایتان کامنت میکنم . سلام خدای مهربانی ها . سلام ای معبود من . درود بر تو و شکر تنها سزاوار توست خدای خوبم خدایی که صاحب و مالک این جهان و هر انچه در ان است هستی . خدای یگانه و بینظیر من شکرت که پروردگار منی . شکرت که مراقبم هستی . شکرت که مراقب فرزندانم و خانواده ام هستی . خدایا شکرت که از اگاهی های این جهان من و فرزندانم را بهره مند میسازی . خدایا شکرت که دوستمان داری . خدایا شکرت . خدایا شکرت که مسیرم را هموار و روشن کردی خدایا شکرت قلبم را ارام گردانیدی خدایا شکرت که هر انچه که از خوبی و نیکی نیاز داشتم در اختیارم قرار دادی ، خدایا شکرت . خدایا شکرت بخاطر احساس خوبی که دارم . خدایا شکرت بخاطر اهداف بلندی که دارم . خدایا شکرت که تو را دارم . خدایا تو مهمترین بخش زندگی منی حتی مهمتر از خودم . پروردگارم شکرت که چنین خدایی دارم خدایا شکرت که هرانچه را درخواست نمایم سریعا پاسخ میدهی خدایا شکرت . خدای من ، معبود من می خواهم همیشه در ارامش و احساس خوب و امنیت و عزت کامل باشم . ای خدای بینظیر من ای پروردگار مهربان من . خدای من شکرت که مرا بسوی اهداف و خواسته هایم هدایت میکنی خدایا شکرت که هرچه را از تو خواسته ام به من عطا کردی . خدایا شکرت نمیدانم چنین پروردگاری را چگونه باید پرستید . چگونه باید شکر کرد چگونه باید عشق ورزید . ؛عشق ؛ چه کلمه زیبایی کلمه ای که از تو نشات میگیرد نه تو خود خود عشقی تو خود همان عشق خالص و نابی . هیچ تعریفی را نمیتوان برای ان در نظر گرفت هیچ کلام و هیچ قلمی را یارای توصیف تو و عشق تو نیست . تو یگانه معبود منی . من خیلی خوشحال هستم که تو را دارم . خدایا شکرت . خدایا شناخت عشق تو و درک عشق تو بالاترین لذت هاست هیچ احساس خوبی را نمی توان بالاتر از عشق تو و شناخت تو توصیف کرد تو نهایت هر چیز خوبی . خیلی دوستت دارم . تو حامی و دوست و یار شفیق روزهای سخت و اسانی منی تو بهترین عشقی . تو بهترین هدیه ای . تو عالی ترین سطحی تو نهایت هر چیز خوبی تو تمام و انتهای همه خوبی هایی . من چقدر خوشبختم که تو را دارم که تورااحساس میکنم که عشق تو را حس میکنم . خدایا شکرت . خدایا وقتی کسی عشق تو را درک میکند بهتر بگویم تو راحس میکند دیگر چیزی نمی خواهد دیگر ارزویی ندارد تو نهایت ارزویی .تو خود ارزویی تو خود خود خواسته ای تو خود هدفی بعد از تو چیزی نیست ای خدای من عاشقانه دوستت دارم واقعا جدایی از تو چه عذاب دردناکی است و باتو بودن و نزدیک به تو بودن . تو را حس کردن . تو را بویییدن . چه لذت غیر قابل وصفی است بعد از حس و درک تو ارزوها گم میشوند ؛ گم میشوند ؛ کوچک و ناچیز میشوند ؛ محو میشوند . همه چیز در تو حل میشود در تو جذب میشوند و تنها تو میمانی این احساس احساسی وصف ناشدنی است ارزو میکنی که هر چه را داری بدهی ولی در ان احساس باقی بمانی نمیدانم شاید شبیه جدا شدن روح از جسم و لحظه ای بازگشت بسمت معبود . نمیتوانم این حساس را درست بیان کنم قادر نیستم ولی خود بهتر میدانی چه میگویم . اکنون من خوشبخت ترین مردمان این جهانم ؛ یکی از خوشبخت ترین ها . معبودم فقط میتوانم بگویم شکرت از بابت درک و حس چنین احساسی . شکرت ای بی پایان من . دوستت دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2302 روز

    سلام مجدد دوستان عزیز

    چندین روزه، فایل توحید عملی ۵ و ۶ رو روزی یکبار گوش میکنم. به دوستان عزیز هم توصیه میکنم، این کار رو.

    به نظر من یکی از راه های توحیدی تر شدن گوش دادن هر روزه به این فایلهاست. برای مثال طبق گردش افکار در ذهن ما و اتفاقات مختلف و … که روزانه پیش میاد، باعث میشه توحید رو در موضوع همون روزمون بررسی کنیم. حتی بررسی توحید در صحبت های دیگران.

    انسان فراموش کاره. برای تثبیت و دائمی شده چیزی مکرر باید روش کار کنیم.

    برای مثال میتونید چهل روز گوش کنید، و همزمان کامنتهاشم بخونید، سپس به مدت مثلا چهل روز دیگه فایلهای دیگه رو‌گوش کنید و دوباره برگردید روی همین فایل ها.

    حدود ده روزی میشه مدام گوش میکنم، و متعهد شدم تا پایان سال گوش کنم هر روز. روزای اول یه شرک درمورد روابطم پیدا کردم، و امروز یه شرک درمورد پوشش و حجابم. مطمئنم تا پایان سال بسیاری از ریشه ی مشکلاتم رو پیدا میکنم. و به زودی میام نتایجم رو اعلام میکنم.😊💞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2302 روز

    سلام به همه ی عزیزان و تشکر از استاد و خانم شایسته ی عزیز🌹🌺🌼🌻💖

    نمونه ای برای نترسیدن از حاشیه سازی های دیگران:

    یکی از عزیزان من در شرکت مهرام کار میکند، و درمورد درآمد عالی این شرکت صحبت به میان اومد. برام جالب شد ببینم موسسش چطور شروع کرده و سرچ جزئی توی اینترنت کردم. متن زندگینامه و تاسیس این شرکت و شرکت های دیگه اش رو خوندم که چقدر انسان موفقی هستش.

    و جالب اینجا بود که توی اینترنت در سالهای بین ۸۸ تا ۹۲ عنوان: فرار مرد دو میلیارد دلاری از ایران و بقیه حاشیه ها براش منتشر شده بود. در حالی که الان در سال ۹۸ هستیم، و همین آقا چند وقت پیش برای سرکشی به شرکت مراجعه کرده بود و عزیز من هم ملاقاتش کرده بود.

    از راست و دروغ عناوینی که بهش چسباندن خبر ندارم، تلاشی هم برای مطلع شدن از نداشتم. هرآنچه خوشاینده ببینیم و الگو بگیریم و مابقی فالعرض عنهم!!!

    خلاصه اینکه چند سال قبل حواشی براش ساخته شده بود، ولی الان با ادامه ی کارش و حضورش در شرکت، پرواضحه که اون حواشی تاثیر بد در روند موفقیتش نداشته.

    علاوه بر نمونه ی خود استاد که از خودشان مثال زدند، این راهم گفتم بنویسم برای دوستان خوبم در این خانواده ی صمیمی.😊💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    امیر حسین سراجی وطن گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    به نام خالق هستی

    وای خدای من این وادی که مارا بر آن وارد کردی جز زیبایی و آگاهی چیزی ندارد. هر لحظه که انسان

    آگاهی لازم داره قبل از اینکه خودش متوجه بشه این خدای زیبا براش آگاهی هاش رو می فرسته. این مبحث توحید خیلی لذت بخشه من چند روزی بود که فکرم مشغول این مبحث بود. با اینکه همیشه خدا خدا می کردم ولی شرک هایی در وجود خود یافته ام که داره دیوانم می کنه و هی از خودم می پرسم که با این همه شرک تو تا حالا چطوری زندگی کردی؟ و اینو به خودم می گم که وای چه خدای بزرگی در درون و اطراف من است. خدایی که من هر لحظه ناخودآگاه نفیش می کردم . ولی اون اینقدر بزرگ و متعال و مهربان و بخشنده بود که مرا هیچ گاه فراموشم نکرد. واقعا چه کسی رو می تونیم پیدا کنیم برای ستایش، که این شرایط رو داشته باشه. و خدایا از تو شاکرم که راه را نشانمان دادی و هدایتمون کردی.

    یه نکته مهم که الان به ذهنم رسید اینکه واقعا این باورها و آموزش هایی که به ما دادن و ما دریافت کردیم باعث شده بود من هر وقت به مبحث توحید فکر می کردم یه حزن و اندوه بزرگی در اون به دلم وارد می شد. همیشه به انسانهای دور و اطرافم نگاه می کردم و آدمهای مومن رو می دیدم که محزون اند و همیشه در عزاداری ها و مساجد و … بودن و هر وقت به این ماجرا فکر می کردم از این حزنه خوشم نمی اومد و برام سخت بود که وارد مباحث توحید بشم و باورم این بود که من باید اون شرایط رو برای خودم ایجاد کنم. این اصلا با سلیقه من جور نبود. ولی حالا از خداوند شاکرم که شادی و شادابی رو برایم با جلوه گر شدن خودش در زنگی ام هدیه قرار داده که هر روز به زوق گرفتن این هدیه از خواب بیدار می شم و همون لحظه هم دریافتش می کنم. و تا شب با اون هدیه مشغولم.

    استاد عزیز با انتخواب این آهنگ در پایان این فایل غوغایی در دل من به پا کردی. این آهنگ رو از دیروز بارها و بارها گوش دادم. با اینکه من شدیدا تو فاز موسیقی سنتی هستم و ازش خیلی لذت می برم ولی تا حالا کمتر آهنگی رو شنیده بودم که اینقدر برام لذت داشته باشه البته به جز آهنگ های استاد شجریان. که البته علت اینکه هیچ آهنگی بهم لذت موسیقی استاد رو نمی ده اینه که من گوشم به کم عادت نکرده و همیشه کیفیت بالا و قدرت بالای موسیقی رو شنیدم. از این بابت هم خدا را شاکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: