توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 44
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-65.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-31 06:15:372024-07-20 18:23:58توحید عملی | قسمت ۶شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
من چندین ماه پیش اون فایل استاد رو که در اون میگفتن فقط روی خدا حساب کنید و رو آدما حساب نکنید رو گوش داده بودم…اونم نه یک بار بلکه حداقل 50 بار
ولی در عمل دو بار به اون آموزه عمل نکردم و هر دو بار به شدت متضرر شدم…دو نفر دقیقا رفتار مشابهی نسبت بهم انجام دادن و اخرش کسی که روزی از صمیمی ترین عزیزانم بود کاری باهام کرد که هیچ وقت یک صدم درصد هم انتظارشو نداشتم و فکرشو نمیکردم
نمیخوام بهش فکر کنم و با اون تیپ اتفاقات هم فرکانس شم و در زندگیم بازم تجربه ش کنم…سریع میگم و از کنارش رد میشم
وقتی به چیزایی که یاد میگیرم عمل نمیکنم یاد اون آیه ی قران میوفتم که میگفت : آیا فکر میکنین همین که بگوید ایمان آوردیم رها میشوید و مورد آزمایش قرار نمیگیرید؟
احساس میکنم وقتی این قوانین رو یاد میگیرم خدا منو مورد ازمایش قرار میده و من در شرایطی قرار میگیرم و فرصت این ایجاد میشه که بفهمم ایا واقعا به اون مطالب ایمان دارم و بهش عمل میکنم یا نه.
من از استاد یاد گرفتم که رو آدما حساب باز نکنم …رو دوست و آشنا و پدر و مادر و همه و همه
رو هیچ کس جز خدا نباید حساب باز کنم
ولی من دو بار از این مطلب غافل شدم و هر دو بار چوبشو خوردم….دقیقا رو کسی که حساب باز میکنی و فکر میکنی این همونیه که بهت کمک میکنه و اگه این نباشه کارت لنگه و فلان دقیقا از همون آدم شدیدا ضربه میخوری و …من از خدا غافل شدم و رو دو تا از دوستان صمیمیم حساب باز کردم و دقیقا همون دو تا دوستم که همیشه سعی کردم بهش خوبی کنم بهش کمک کنم همونا بهم ضربه زدن
جالب اینجاست هر دو تقربیا یک عمل مشابه انجام دادن و انگار ی سیکل دوباره تکرار شد …یک اتفاق قبلی دوباره تکرار شد و من بار اول ازش درسمو خوب یاد نگرفتم و عبرت نگرفتم و بار دوم و همون اتفاق افتاد
جهان با این دو اتفاق بهم یاد داد که دیگه رو ادما حساب نکنم .از این به بعد همیشه به این فکر میکنم که آیا من دیدگاه توحیدی و حفظ کردم و فقط رو خدا حساب کردم یا بازم دارم از مسیر خارج میشم؟ از این به بعد دیگه مواظبم که به کسی در ذهنم قدرت ندم و واسه کسی در ذهنم اهمیت زیادی قایل نشم و فکر نکنم اگه این بره و اگه این نباشه زندگی من خراب میشه و من بی این نمیتونم و فلان
از خدا ممنونم که کمکم کرد این درس بزرگ رو از این طریق یاد بگیرم و ذره ای از نتیجه و ثمره ی شرک رو ببینم
در مورد اون آیه هم جالبه که من ظهر داشتم فایل رو گوش میکردم دقیقا همون روز عصر من در شرایطی قرار گرفتم که یکی رو از ظاهرش و تریپ حرف زدنش و رفتارش قضاوت کردم و برچسب های بدی در ذهنم بهش زدم و بعدش یاد مطالبی که ظهر گوش میکردم افتادم….با خودم گفتم این از ازمایش دیگه که بازم سر افکنده شدی … یاد گرفتی قضاوت نکنی ولی کردی ….اون روز واقعا شرمنده شده بودم که چنین فکرای بدی در مورد اون بنده ی خدا کرده بودم
دوست من سلام کامنتت عالی بود ولی در مورد قضاوت یه تکنیک خدمتت عرض میکنم که شاید بتونه بیشتر بهت کمک کنه چون این ذهن مدام در حال کند و کاش هست برای چیزهای منفی ، اولین کاری که میتونی انجام بدی با کلامت سریع اون رشته فکری رو پاره کن وقتی خواستی اون و قضاوت کنی درجا بگو اگر منم جای اون بودم شاید بدتر از اون میکردم ، یه تکنیک خوبیه …
و اینکه به هیچ عنوان نسبت به خودت احساس بد نداشته درجا خودتو بیار تو مسیر با تلفظ حرفهای خوب و باورهای قشنگ …
مخصوصا تمرین آینه
در پناه الله یکتاه شاد پیروز سالم ثروتمند و سعادتمند باشی …
سلام و عرض تشکر و سپاس بر استاد عزیز
سلام بر همه عزیزان و دوستان
از استاد عزیز سپاسگذاری میکنم به دلیل همه زحمات شما
بویژه در مورد فایلهای توحید عملی
من عاشق این نظرات هستم ممنون و سپاس
تقوا یعنی توانایی کنترل ذهن
یعنی خاموش کردن وسوسه ها و اغواهای شیطان ذهن
وقتی این رو ازتون شنیدم استاد
انگار یه گام جلوتر آمدم در مسیر توحید
من با شرک از زبان تو آشنا شدم بااینکه آدم با دل و جراتی هستم، خودم رو در اقسام شرک یافتم.
و حالا نوبت تقواست
کنترل وسوسه ها و نجواهای پی در پی ذهن
انصافا پاشنه آشیل ام هست
خیلی به اغواها باج دادم
وقتی در کامنت بچه ها خوندم
“خدا وکیل منه” خیلی به دلم نشست از اون آگاهی های اصل این حرف ، آرام بخش، عزت بخش، تصدیقی برای لیاقت مندی و راهی برای رهایی از کوله بار سنگین وسوسه ها و نجواهای شیطان ذهن.
خداوند می فرماید: در مقابل وسوسه های شیطان به من پناه ببرید
و نیز می فرماید: در هر کاری از او توفیق بطلبیم و بر او توکل کنیم
پس می گویم:
رب من، به من توفیق فهم و توفیق اجرای سنت های تغییر ناپذیرت را بده.
حالا که مرا از ظلمت به نور هدایت کردی
که من همیشه امیدوارم مرا به بهترین ها هدایت کنی
و با قوانین نظام احسن آشنا کردی
این قوانین را بر جان و جسم من مسلط و جاری کن.
و توفیق پاکی و بندگی مدام ات را با رهایی از نجواهای شیطان ذهن بر من عطا کن.
رب من، من بر تو توکل می کنم ای نعم الوکیل و به سوی بازگشته ام.
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذهدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت وهاب.
سلام خانم وحدتی هم فرکانسی عزیز و محترم …
بهت تبریک میگم بابت این دیدگاه قشنگت و احسنت بر تو ، خدا میدونه با این کامنتت چقدر حالم خوب شد و فرکانسم عوض شد ..
در حال قضاوت یه بنده خدایی در ذهنم بود همین که توانایی کنترل ذهن یادم اومد و به خودم گفتم شاید اون بنده خدا داره راست میگه و اگه منم جای اون بودم شاید بدتر از این میکردم با این جملات ذهنم خاموش شد از نجواهای شیطان !
وقتی گوشیمو برداشتم رفتم تو سایت یهویی چشمم افتاد به کامنت شما و این اتفاقی نبود به دو دلیل ، دلیل اول اینکه ذهنم رو کنترل کردم و کامنتی درباره همین موضوع رو کائنات تو مسیرم گذاشت ، دلیل دوم اینکه شما چند وقت پیش یه سوالی ازم پرسیده بودی و برام شفاف نبود که جوابتون رو بدم به همین دلیل چند روز پیش دنبال کامنتهای شما تو سایت میچرخیدم و وقتی قانون رهایی رو اجرا کردم به راحتی شما رو تو مدارم گذاشت ، اگه لطف کنی سوالت رو دوباره و شفاف بپرسی ممنون میشم چون برای خودمم یه تمرین و چالش میشه …
در پایان میخوام بهت بگم واقعا از ته قلب ازت تشکر میکنم بابت این دیدگاهای قشنگ و محترم و خداگونه ات و نمیدونم چقدر باید سپاسگزاری خدایی باشم که همه چیزش رو قانونه ، خدایا متشکرم بابت این همه قانون بدون تغییر و دوستان و هم فرکانسیهای عزیز که بی منت به همدیگه کمک میکنن …
در پناه الله یکتا شاد پیروز سلامت سربلند ثروتمند و سعادتمند باشید …
سلام دوست هم فرکانسی ام
امروز تازه پاسخ شما رو دیدیم
خوشحالم کامنت بر روی یک نفر هم اثر گذار باشه
خدا رو شکر
در مورد سوال هم که گفتید یادم نیومد
من انقدر در حال زندگی می کنم که بیشتر دیروز یادم نمیاد
آرزو می کنم خدا به قول حضرت موسی ع به بهترین ها هدایتتون کنه
دقیقا دیشب داشتم یک مطلب در مورد تسلیم بودن در برابر خداوند میخوندم ، و امروز صبح کامنت شما هم که در مورد تسلیم بودن هست رو خوندم و این یک نشانه است ، عاشق این همزمانی ها هستم ، چقدررررررر این جهان هوشمنده ، خدایا تو واقعا بهترین و قدرتمندترینی ، عاشقتم مدبر الامور تمام لحظات زندگیم ای که به بهترین شکل و خیلی سریع پاسخ میدی، به استادم و عشق دوست داشتنیش و تمام دوستانم در این گروه خیر و برکت بده ، الهی امین ?
سروده زیبای سهراب سپهری از زبان خداوند با بنده اش :
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت. اینک صدایم کن مرا.
با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن.
بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم…
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد…
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من…
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد…
……………..
……………..
من خدا را دارم…..
وای وای وای!
چقد عالی بود این شعر!
چقد باهاش گریه کردم!
بی نظیر بود!!
روح سهراب سپهری گرانقدر در آرامش باشه!
وقتی می خوندمش انگار خود خدا داره باهام حرف میزنه!
و بی اختیار اشک میریختم.
مرسی دوست مهربونم بخاطر این آگاهی فوق العاده ای که به اشتراک گذاشتی!
دوست عزیزم آقای مسعود محمدی از کامنت پر مهرتون سپاسگزارم و از اینکه این شعر تونسته اون عشق و احساس نزدیکی به خدا رو در شما ایجاد کنه خوشحالم.
موفق باشید.
سلام به همه اولین باور که باید ایجاد بشه این هست. که من خالق شرایط زندگی خودم.هستم با افکار وباور هایم. درسته.! دقیقتر بگین ممنون.
سلام به استاد عباسمنش
صحبت های شما زیبا و یه آرامش خاصی همراه داره که منو یاد یه حدیث از امام کاظم (علیه السلام) انداخت که میگه مَن اَراد ان یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله. هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید
سلام خدای عزیزم :
خدایا اینجا بوی تو به مشام میرسد
بارالله ها ؛ آن ملا درست گفت که خدا برتاب بازی کودکانتان می آید
ای مهربان ؛ اتصالی عجیب در این لحظه ها با تو برقرار شده است دیدم که به اندازه نقاشی کودکان هم کوچک میشوی
محبوب من ؛ وقتی بنده ات مریم بزرگوار نقاشی رها از تهران را کانال گذاشت دیدم که آنجا هم بر کوچک وبزرگ ؛ سلام توست چه حس عجیبی سراسر وجودم را گرفت
ای مهربان من ؛ من به باد دل خوش کرده ام که شبی زلف بگشایی وبویت را باد به مشام من آرد ومست ازلی وابدی شوم
الهی وقتی که می بینم که چگونه با کودکان هم حال میکنی . چگونه حتی نقاشی کودکی میشوی ؛ مست وجودت میشوم در آن لحظه ، مستی که مگر شام قیامت که همه گردنکشان دربرابر توی عزیز ؛ ضعف وزبونی خودت را دیدند وکارها تمام شده ، آن وقت گویند یک بنده تازه به هوش آمده .
الهی اینجا خال کوچکی از زیبایی تو بیان میشود که چنین زیباست
خدایا ؛ این بنده هایت : سید پرشروشور واین مریم به سوی نور تو آمده ؛ وتمام اعضای این خانواده ، خط کوچکی از جمال تورا در این جا نشان میدهند وکور سویی از آن نور را به جهان عرضه میکنند وگوشه نوری از روزنه پنجره هستی ، به روی همه ی ما نشان میدهند . اما وای از لحظه ای که تو برای هر کسی ؛ سر از پنجره قلبش برون آری ، آنجاست که تمام نورها خاموش میشوند وتمام دیوهای وجودت وآن قلب ، خاکستر میشوند واثری از آنها نیست
ای خدای غفور ورحیم ؛ این تویی که میگویی ومن وسیله کلام تو میشوم این تویی که به اندازه سطل درک من از خودت سخن میگویی
در این لحظه توییمیگویی که بنویس : وقتی خداوند بر تخت وجود هر انسانی نشست آن انسان پر از شور وغوغا وشادی میشود وآن جاست که عشق وشور وهنر وشعر و آفریدن وجاویدی پدید می آید
میدانم خدای عزیزم که کسانی که در این جهان جاودان شدند وزنده ی ازلی وابدی شدند تنها تو حاکم ویگانه مخاطب قلبهایشان شدی پس از تو میخواهم که سراسر وجودم را غرق در نور خودت کنی ای محبوب قلب عاشقان راهت .
الهی یاریم ده که تو باشم وآن ده کهههههههههههههههههههه آن به .
خیلی در حالتم
بنام خداوند. سپاسگذارم
سلام وقت بخیر
چقدر قلمت زیبا و روان است احسنت خیلی خوب بود
نور خدا در شما ابدی باد
متشکرم از استاد عباسمنش و خانم شایسته و تمام اعضا سایت و دوستان صمیمی
سلام بر بنده ی خوب خدا هادی شهابی
سپاسگزار خدای عزیزم هستم که سخنم بر دل بنده ای عزیز از میلیونها بنده اش نشست
ممنونم عزیز که بنده را قابل دونستی وبرایم کامنت گذاشتی
از آن مهربان از آن جان جانان میخواهم که سراسر وجود خودت وخانواده ات را غرق در شادی وثروت وسلامتی وموفقییت کند
انشاءالله
استاد گرامی و خانواده دوستداشتنی عباس منش بخاطر تغییراتی که در سایت بوجود امده تشکر میکنم .فونت ورنگ کلمات عوض شده و برای ساعتها مطالعه خسته کننده نیست و بسیار عالی وجذاب شده است .امیدوارم روز بروز با تغییرات شگرف شاهد پیشرفتهای زیادی باشیم .
توحید، خداپرستی، یکتاپرستی و یا هر اسم دیگری
من درمورد خودم می گویم از کودکی که اینها رو گفتن و این را جز اصول دین
ما بیان کرده اند. ولی واقعا من چقدر به این موضوع ایمان دارم ایمانی که
از صمیم قلب باشد و واقعا آن را قبول داشته باشم؟ چقدر حاضرم همه زندگی
ام را به خدا بسپارم وایمان داشته باشم که با توکل به او می توان همه کار
را انجام داد؟ هر زمان که اتفاق بدی برای من در گذشته می افتاد می گفتم
که خدا نخواسته و یا صلاح نبوده است!! و هر زمان که کار خوبی انجام
میدادم می گفتم که نتیجه تلاش خودم بوده و من خودم به این نتیجه رسیده
ام!! درسخت ترین زمان ها به خاطر اینکه می دانستم از کسی دیگر کاری بر
نمی آید با ایمان تمام از درگاه خداوند متعال درخواستی داشتم و چون
فرکانسهای ارسالی من با درجه خلوص بالا و کمترین میزان شرک به خدا بود
جواب می گرفتم ولی بعد از آن روش درست درخواست کردن و از چه کسی درخواست
کردن را از یاد می بردم و یادم نمی آمد که چه حالی داشتم و چه درخواستی و
چه نتیجه ای گرفتم. وای بر ما که خدا در قرآن کریم هم می گوید که ما
فراموش کار هستیم. همه ما در تمام زندگی خودمان قطعا چنین روزهایی را
داشته ایم ولی بعد از طی شدن آن مرحله کاملا فراموش کردیم که از چه راهی
به موفقیت رسیده ایم. استاد در یکی از فایلهای خودشان در مورد توبه نصوح
صحبت کردند و اینکه خدا چگونه آبروی این شخص را در سخت ترین شرایط حفظ
نمود. برای من که بسیار زیاد این اتفاق افتاده است که خدا در سخت ترین
شرایط آنچنان به داد من رسیده است که اگر کل دنیا می خواستند این شرایط
را نمی توانستند برای من فراهم کنند باز هم جور نمی شد. ولی خدا اینکار
را برای من انجام داد . ولی وای بر من که بازهم از یاد بردم همه
آن چیزهایی که خدا به من داده بود.
دوستان وقتی این فایل استاد را گوش دادم اشک ریختم که واقعا من به چه
درجه ای از توحید رسیده ام . اشک در چشمان من جاری شد که شخصی مثل استاد
همه چیز را در جهان به خدا و توحید خودش ربط می دهد و ما که به هیچ چیز و
هیچ جایی نرسیده ایم همه چیز را از خودمان می دانیم . من چطور می توانم
باور کنم که تصمیمات مدیرعامل شرکت من و مدیران مافوق و حتی رئیس من هیچ
تاثیری در زندگی من ندارند؟؟ من چقدر به این مسئله ایمان دارم که اگر
کارم در یک اداره به مشکل برخورد نیاز به یک پارتی برای حل این مشکل
ندارم ؟؟؟ من چقدر ایمان دارم که برای پولی که به عنوان دستمزد کارم می
گیرم نباید از چندین نفر تشکر کنم که آنها به من این پول را داند؟؟؟
احترام چیز بدی نیست ولی ما جلوی چند نفر برای یک کار کوچک خم و راست می
شویم و تعظیم می کنیم ولی برای 5 دقیقه نماز خواندن و تعظیم کردن در
مقابل رب خودمان وقت نداریم؟ خوب کار کردن و درست کار کردن بسیار عالی
است و ما باید آن وظیفه ای که داریم را به نحو احسن انجام دهیم ولی چقدر
من از ترس اخراج نشدن از سر کار و اینکه ریئسم اگه من رو از کار اخراج
کنه بیچاره میشوم کارم را حتی با چاپلوسی انجام داده ام؟ زیر آب چند نفر
را در کارم به خاطر بقای خودم زده ام؟ واقعا من خودم چقدر می توانم ایمان
داشته باشم که قیمت دلار در زندگی من بی تاثیر است؟ من چقدر می توانم
قبول کنم که تصمیمات حکومتی و روسای جمهور و مسئولان در خوب و یا بد کردن
زندگی ما هیچ دخالتی ندارند؟ واقعا من چقدر می توانم بگویم که افرادی که
در ایران در حال حاضر به عنوان سلطان سکه، شکر،آهن و … معرفی می شوند
هیچ تاثیری در زندگی من ندارند؟ من چقدر می توانم باور داشته باشم که
جریانات سیاسی کشور در زندگی من هیچ تاثیری ندارد؟ من چقدر می توانم باور
داشته باشم که ترامپ، اتحادیه اروپا و … نمی توانند بر زندگی من تاثیر
داشته باشند؟ و هزاران من چگونه می توانم باور کنم دیگر… .
وقتی به این مسائل فکر میکنم می بینم که من چقدر مشرک هستم به خدا. حتی
بت پرست هم هستم. بتهایی از جنس اشخاص،دلار و … . و اینکه مومن بود و
ایمان داشتن واقعی به خداوند در این دنیای شرک آلود الان چقدر سخت است.
ایمان به خدا یعنی حل شدن تمام مشکلات ولی حرف زدن در این موضوع خیلی
ساده است ولی عمل کردن واقعی به آن خیلی سخت است.
امیدوارم که روزی یک فرد توحیدی باشم . یا حق
سلام
چقدر زیبا گفتی چقدر در کلامت خدارو حس کردم
خدایا سپاسگذارم ازت که منو میبخشی بخاطر اشتباهاتم دوستت دارم و سپاسگذارم ازت
متشکرم
سلام و سپاس از دوست عزیز
بسیار عالی عزیزم
سلام . خیلی از متن زیبای شما لذت بردم. خوش بحال شما که پله های ترقی توحید رو دارین طی میکنین. افرین، موفق باشید