توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)

1127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز و همراهان ارزشمندم

    هزاران درود بر استاد عباس منش با این صحبت‌های زیبا که از درون زیبا و برون عملگرا میاد

    هر چه داریم و خواهیم از اوست.

    حرف مردم همچنان در من جولان می‌دهد زیرا هنوز دریچه های بیرون باز است

    هنوز نتوانسته ام از درون خداوند رو 100 درصد باور کنم و نتوانسته ام تزکیه نفس کنم از چیزهایی که ناتوانی رو برم بوجود می‌آورد

    ای رحمان اسی صاحب کرامت از تو درخواست دارم درخواست کسی که در امر حرف مردم هنوز نتوانسته حواسش رو به تجمع نماید ،دست مرا بچسبی و هدایتم کنی و مرا از شر شیطان حفظ نمایی

    خدای من کمکمان کن در هر لحظه فقط و فقط تو را بجوییم و فقط و فقط عبد تو باشیم

    چطور به خدا پناه نبریم حال آنکه می‌دانیم همه چیز از اوست

    ای رحمان دستان پرقدرتی را به ما بده تا به محتاج دستان ضعیف ذهنم نشوم و فقط تو را بجویم

    ای رحمان کمک نما این خصوصیت نادرست یعنی حرف مردم را از خودم برانم

    خدای من تویی نجات دهنده و تویی حفظ کننده و تویی که تنها قدر مطلق هستی و اجابت میکنی دعای اجابت کننده را

    سپاسگزار استادم هستم که شایسته بهترین نعمت‌ها است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهشید شاهمرادی گفته:
    مدت عضویت: 600 روز

    با سلام و درود

    سپاسگذارم از خدای منان که به این فایل بی نظیر هدایت شدم

    و سپاسگذارم استاد سید حسین عباس منش هستم که انقدر قشنگ با توصیحاتشون مارو به فکر فرو میبره

    دقیقا وقتی به زندگیم فکر میکنم میبینم تک تک جای جای زندگی خداوند بوده و خداوند هر وقت خودش خواسته از طریق دستی من رو حمایت کرده

    درس بزرگی گرفتم آره منم قبلا میچسبیدم به اون دست ها و ضربه اش رو هم میخوردم عشق .پول . ادم ها

    یاد گرفتم که باید رها باشم و فقط اون بند رو وصل کن به خدا و تمام بند های زندگیم رو پاره کنم و فقط بگم خدا

    واقعا شاید کار سختی باشه ولی وقتی قدرت رو از روی دیگران برمیداریم و میدیم به خدا چقدر معجزه اتفاق میوفته

    من یاد گرفتم تنها عشق خداست نه اینکه عشق های دیگه خوب نباشن اون عشق اصلی اون تغذیه شدن رو باید از خدا گرفت و اون وقت خدا همه رو عاشق تو میکنه ولی وقتی 1 نفر شد همه چیزت فکر کردی اگه اون نباشی تمام دقیقا از همون جاضربه میخوری شاید انقدر ایت الگو توی زندگی ماها تکرار شده تا 1 جایی کار میفهممیم عشق واقعی چیه

    یا ادم های که مارو ساپورت میکردن به این فکر نکردیم که بابا خدا بوده که از این طریق خواسته مارو حمایت کنه هر وقت هم خواست میتونه این حمایت رو برداره و از طریق کسی دیگه این حمایت رو برسونه

    دقیقا هر وقت سمت خدا میرم گفتگوهای درونیم مثبت تر میشه اروم تر میشم امیدوارم اینکه کسی هست قدرت کل جهانه فکر کن تو اونو داری دیگه نیاز نیست به هیچکی باج بدی دیگه نیاز نیست مردم راضی کن باشی دیگه نیاز نیست برای کسی کاری کنی دیگه نیاز نیست خودت رو خورد کنی تا 1 سری چیزا دست بیاری تو وصلی به منبع خودش همه کارا رو برات درست میکنه تو فقط بهش قدرت بده ایمان داشته باش که برات کارهارو انجام میده

    خدایا شکرت

    ممنونم ازتون استاد بی نظیر بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مارال میریان گفته:
    مدت عضویت: 514 روز

    به نام خدای مهربان

    خدایا شکرت که منو به مسیر درست هدایت کردی

    خدایا شکرت بابت فایل های توحیدی استاد عباس منش

    الان حس خیلی خوبی دارم وقتی فایل های توحیدی استاد گوش میدم متوجه میشم که چقدر مشرک بودم چقد غیر خدارو بزرگ میکردم فک میکردم دیگران میتونن تو زندگیم دخالت کنن و زندگیمو نابود کنن یا دیگران برام این کارو انجام بدن با این فایل ها متوجه شدم چقدر شرک تو زندگیم داشتم بازم خدارو شکر که هر روز بیشتر وبیشتر به مسیر درست هدایت میشم

    ایاک نعبدوایاک نستعین

    خداوند منبع ثروت .سلامتی .خوشبختی.روابط و….

    خداوند همه چیه فقط کافیه توکل کنی وایمانت قوی کنی خداوند همه چی بهت میده

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 2013 روز

    سلام استاد عزیزم

    و دوستای گلم

    من این فایل رو گوش دادم

    و دریافت های زیادی مثل هروز داشتم که برقلبو جانم رخنه کرد

    و این دریافت های هروزه منو قدم به قدم به خداوند نزدیک میکند

    من امروز یاد گرفتم که خداوند

    تنها گرداننده کل موجودات است و ما فقط باید بر او توکل کنیم و حرف مردم برای ما مهم نباشد و کاری که درست است را انجام دهیم

    از نه گفتن نترسیم

    وقتی کسی از ما درخواستی دارد اگر نتوانیم بگوییم نه نمیتوانم انجام دهم

    نگاه نکنیم که این فرد چه کارهایی برای ما انجام داده و ما بخواهیم برایش جبران کنیم

    حتی اگر کاری انجام نداده اگر بتوانیم برایش انجام دهیم اگر نتوانیم انجام ندهیم

    فکر نکنیم که اگر نه بگوییم آن فرد مارا تنها میگزارد

    از ما ناراحت میشود و لطمه ای به زندگی ما وارد میشود

    و محبت افراد را از سوی خداوند مهربان رب العالمین ببینیم

    و زیادی خودمونو اذیت نکنیم که حتما باید براش جبران کنم

    معرفت این نیست

    من یاد گرفتم جاهایی که باید نه بگوییم

    و این یکی از بزرگ ترین دستاورهای من هست

    چون باعث شده بتونم مسیر درست زندگی رو برم

    ما وقتی در مقابل درخواست های نابه جای دیگران نمیتونیم نه بگیم

    باعث میشه از مسیر درست زندگی خارج بشیم

    و اون خیری که طرف مقابل به ما میکنه در واقعیت بدترین آسیب ها به ما باشه

    استاد عزیزم

    من دیگه نمیترسم از اینکه توقعات نا به جای دیگران رو رعایت نکنم و بهشون جوابی ندم وقتی یکی بهم میگه توقع داشتم تو توی غمم شریک بشی باهام حرف بزنی آرومم کنی

    یا بیای به مراسم عزاداری

    یا وقتی من مریضم کمکم کنی

    بهشون میگم من یه اصولی دارم برای خودم که نزدیک نشم به هیچ مریضی

    به هیچ شکست خورده ای

    به هیچ عزاداری

    چون دیدم کسایی رو که بخاطر به دست آوردن دل مردم به عیادت مریض شکست خورده ها عزادار ها رفتن وارد چه مدار منفی شدن و چه بلاهایی سرشون اومده

    با خودم و خدای خودم عهد بستم که حتی به مریضی نزدیک ترین افراد زندگیم

    توجه نمیکنم و سعی نمیکنم کمکشون کنم چون با اینکار من وارد مدار اون اتفاقات میشم

    و ذهنمو فکرم به اون سمت میره

    من دوس دارم از خودشون مراقبت کنن و به این مریضی ها دچار نشن

    نه اینکه به بهانه عشق و محبت پرستار افرادی که به گفته های خداوند عمل نکردن باشم

    این برای من بدترین ننگه

    فقط در حد خیلی کم کمک میکنم

    خیلی خیلی کم

    چرا باید توی مراسم عزاداری شرکت کنم و اونهمه غموغصه رو تحمل کنم

    تا بهم بگن هانیه دختری هست که توی غم ها و شادیها کنار ما بود

    ماهم توی غم ها و شادیها کنارشیم

    واقعیتش من به کمک خدا هیچ غمی رو تجربه نخواهم کرد که بخوام کسی کنارم باشه

    بهم دلداری بده حالمو خوب کنه

    من همیشه شاد خواهم بود

    من همیشه اگر هم کسی رو از دست دادم شاد خواهم بود و به هیچ وجه توی هیچ مراسم عزاداری شرکت نمیکنم

    من هیچوقت مریض نخواهم بود تا کسی کمکم کنه

    من هیچوقت بی پول نخواهم بود تا کسی کمکم کنه

    بحث هدیه دادن فرق میکنه

    مثلا آدم هدیه میده به یه فردی

    هدیه نقدی

    هدیه زمانی مثلا میره باهاش بیرون براش یه کاری انجام میده

    ولی من تصمیم گرفتم هیچوقت هیچوقت توی شرایطی منفی وارد نشم تا بهش هدیه بدم

    هدیه ای خواهم داد که به خودم آسیب نزنه

    و این مورد قبول ترین انفاق هست

    و هیچوقت هم توی انفاق کردن اجباری نیست

    ینی قرار نیست من خودمو سرزنش کنم که تو میتونستی فلان جا به فلان فرد انفاق کنی پس چرا نکردی پس چرا بهش توجه نکردی و به جای دیگ توجه کردی

    نه انفاق و خیر رسوند شاید خیلی وقتها برای خودم باشه

    خیلی وقتها برای فلان افراد باشه

    خیلی وقتها برای اونیکی افراده

    ولی مهم اینه که در نهایت

    ما به همشون یه زمانی کمک کردیم …. و انرژی خودمونو براشون گزاشتیم

    و این کافیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2305 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگر

    سلام به تمامی دوستان عزیزم استاد عباس منش و خانم شایسته‌ی گرامی

    استاد عزیزم درک توحید هم تکاملی است و من هر چقدر بیشتر فایل های توحیدی شما رو مطالعه می کنم هر چقدر عمیق تر به این مفاهیم فکر می کنم بهتر می توانم ازشون به صورت عملی در زندگیم استفاده کنم.

    خدا رو بی نهایت شاکرم که به این مسیر خودشناسی و خداشناسی هدایت شدم

    خدا رو بی نهایت شاکرم که از کودکیم از اون زمان که یادم می‌آید ذهن بی نهایت کنجکاوی داشتم ، بی نهایت پرسشگر و حقیقت جو بودم …

    و در زمانی که آماده اش بودم

    پس از حدود یک سال که با قوانین آشنا شده بودم و به عالمه سوال تو ذهنم بود و دنبال حقیقت زندگی بودم

    و آموزه های هیچ استادی هم نمی توانست برای من موثر و مفید واقع بشه… توسط یکی از دستان مهربان خداوند (شما و سایت شما به من معرفی شد) و از اونجایی که من تشنه‌ی این آگاهی ها بودم ، اون زمان نقطه‌ی عطف زندگی من شد و

    آرامشم رو از زمانی به دست آوردم که فهمیدم همه چیز از من شروع میشه و به من خطم میشه در واقع توحید رو درک کردم

    من متوجه شدم که فقط و فقط خودم هستم که با فرکانس هایم زندگی خودم رو خلق می کنم

    زمانی که صحبت های شما رو می شنیدم ، در عین حال که ذهنم می خواست مقاومت کنه ، صدای قلبم اونقدر بلندتر بود که نجواهای شیطانی وجودم رو خفه می کرد

    یک عالمه مثال داشتم از زمان هایی که وقتی فلان اتفاق بد برایم رخ داد … که ….

    که من افکار شرک آلود داشتم …

    من شاید مثال های زیادی تو جنبه‌ی مثبت زندگیم نداشتم

    ولی صحبت های شما رو با پوست و استخوانم درک می کردم و تأیید می کردم چون در جنبه‌های ناخواسته های زندگیم تماماً ردپاهای قانون رو می دیدم

    و

    دوست دارم برای خودم این مثال رو بزنم برای درک بهتر توحید

    مدت هاست که من دارم روی حل مسائل مالی خودم تمرکز می کنم

    و گه گاه رشد می کنم یه پول خوب وارد زندگیم میشه و دوباره همون آش و کاسه است، یا حتی بدتر از قبل … و من فکر می کنم فاکتوری که من باید روش کار کنم فاکتور اجرای توحید در عمل در کسب و کارم ، هیچ ایده‌ای هم ندارم برای اینکه بخواهم در موردش صحبت کنم ولی مطمئن هستم که چیزی که باعث میشه در کسب و کارم و در کل در خلق ثروت توانا بشم اجرای توحید در عمل هستش.

    چون من قبل از آشنایی با آموزه های استاد بیماری های جسمی و روحی زیادی داشتم ولی به لطف خدای مهربون مدت هاست که در حوزه‌ی سلامتی مسائلم تقریباً تموم شده ، یه سری موارد کوچیک مونده که ان شا الله اون ها هم در زمان مناسبش هدایت میشم به دوره‌ی قانون سلامتی و به کمک اون آموزه ها حل می کنم.

    من هنوز همون آدم قبل هستم هیچ تغییر خاصی در بیرون خودم ایجاد نکردم به غیر از اینکه باورهای مناسب در مورد سلامتی ساختم.

    خیلی وقت ها تو وسایل نقلیه‌ی عمومی کثل مترو یا اتوبوس یا تاکسی یا حتی در خونه و در محل کارم افراد مریض رو می بینم ولی اعراض می کنم

    و این باور توحیدی رو ساختم که وقتی من کانون توجهم رو کنترل کنم و بگذارم روی سلامتی و موارد زیبا خداوند از من در برابر هر گونه خطری ، خواه بیماری باشه و خواه غیر بیماری ، حوادثی مثل تصادف و بلایای طبیعی و .‌.. حفظ می کنه.

    نمی دونم چقدر توانستم منظورم رو توی حرف هام برسونم ولی خودم خیلی خیلی خوب می توانم رابطه‌ی بین سلامتی ام و باورهای توحیدی‌ای که ساختم ببینم

    و

    این یک الگو و یک سند هستش برای اینکه بهم ثابت کنه که اگر به همین شکل عمل کنم می توانم از نظر مالی هم رشد کنم.

    سپاسگزارم استاد عزیزم ، فایل های توحیدی بی نهایت ارزشمند هستند

    در پناه خداوند مهربان و قادر مطلق ، خداوند محافظ مسافر ها باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 700 روز

    به نام خداوند پاک و منزه

    قدم 70

    همه کیفیت زندگی ما مربوط به ارتباط ما با خداوند است .

    همه دستاورها نتیجه باور به خداوند است یعنی کسی که به اصطلاح ما انسان مذهبی نیست بازهم کارها و باورهایی داره که به اصل توحید نزدیک هست.

    خداروشکر من این روزها رو که با قبل خودم مقایسه میکنم مبینم در گذشته کارها برام سخت بود .

    همش دنبال رو بقیه و افکارشون بودم و افسردگی و ناامدی کل زندگی منو گرفته بود و پول هام از راههایی الکی هدر میرفت . اما امروز که یه خرده تغییر کردم مبینم من خیلی از گذشته فاصله گرفتم .

    امروز من کار خاصی نمیکنم و دارم لذت میبرم و بقیه به من احترام میگذارند و رفتارها با من 180 درجه متفاوت تر شده چون خدا داره به من احترام میذاره و روزی میده. من الان جایی هستم که کمترین ارتباط رو دارم و از راههایی به من روزی میرسه که باورنکردنیه

    چرا که من هر روز این همه عزت و احترام رو از خدا میبینم.

    به خدا که من کاری انجام نمیدم و کارها خودش انجام میشه و مصداق میگم بشو و میشود شدم . این در حالی هست که من فقط دارم لذت میبرم و کاری نمیکنم.

    رابطه با خدا همه چی هست . ارباب و سرور من خداست . من دیگه نمیتونم از این نیرو جدا باشم . این انرژی و عشق رو از خدا دارم دریافت میکنم.

    واقعا چقدر ما مشرکیم . گذشته به بت قدرت میدادن. ما الان بقیه رو بهشون قدرت میدیم پس هیچ فرقی نداره و اونا اون زمان مجسمه داشتن و امروز دولت و پدر و مادر و فلان کس همه کاره ما شده .

    پسر عمه من جوان بود و پارسال فوت شد و مادرش خودش رو سرزنش میکرد که من این بچه رو تنها گذاشتم و اگه براش زن میگرفتم اینطور نمیشد و افسردگی نمیگرفت و تاکیید داشت که زن بگیر و… و برخی میگن به خاطر فلان کس اینطور شده.

    یا پسر عمه بزرگ من هم فوت شد و زن و بچه هاش مقصر رو انداختن گردن پدر شوهرش یعنی پدر پسر عمه من که به خاطر اینکه تو شب فلان عروسی این پسر عمه من رو ناراحت کردن فشار روش اومده برای همین باعث فوتش شده و برای همین کلا قطع رابطه کردن.

    یا اکثر ادم ها تو ایران فقط منتظرن که دولت چکار میکنه . این شرکه یعنی قدرت تویی و من هیچ کاره ام

    به خدا که الان میفهمم که شرک و قدرت دادن به عوامل بیرونی ادم رو ذلیل و خوار میکنه .

    جوری انسان رو پست و خار میکنه که انسان رو نابود میکنه و زندگیش جهنم میشه.

    باید نشونه ها رو دید و تایید کرد که از چی اب میخوره چه بد و چه خوب

    خداوند منشا پاکی و خیر و برکت هست و هر شر و بدی به واسطه خودمون هست

    این ها رو به خودم میگم که کارم خراب تر از بقیه هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    لیلی کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ

    و هم این کتاب خدا برای اهل ایمان هدایت و رحمت کامل است

    سلام استاد عزیزم حالتون چطوره شبتون بخیر الهی حال دلت خوش باشه و لبت خندون مریم بانو چطوره

    خدای مهربانم شکرت برای این سایت توحیدی و ارزشمند چقدر خوبه از طریق این سایت و استاد عباسمنش با تو آشنا شدم

    خدا جونم میدونی من تورو دیر شناختم ولی باز شکرت با مهربانی تو با قدرت تو با بخشندگی تو با رحمت تو آشنا شدم

    چقدر خوبه که من کافیه بگم خدایا من اینو میخوام مثل بچه ای که به باباش میگه باید اینو برای من بخری

    چقدر آرامشبخشه این حس که آرام و راحت بشینی و خیالت راحت باشه که خدا پس پرده کارهاتو داره انجام میده درسته من نمیبینم ولی خدا داره راهها رو برام باز میکنه

    چقدر خوبه شبها راحت سرمو رو بالش میزارم و میخوابم و مطمئنم که نیازی نیست من فکر کنم خدا فکر میکنه و بهترین درها رو به روم باز میکنه

    چقدر این حس برام قشنگه و دوستش دارم اینکه خدا منو تو حلقه حمایت و هدایت خودش گرفته و نیازی نیست از چیزی بترسم

    چقدر این حس رو دوست دارم که خدای من دستش بالای همه دستهاست و چون منو دوست داره کارهامو ردیف میکنه

    چقدر این حس رو دوست دارم که خدا منو خیلی دوست داره خدا باهام مهربونه خدا همیشه پیشمه و از رگ گردنم نزدیکتره

    چقدر این حس رو دوست دارم که خدای من یار نزدیکتر از رگ گردنمه

    چقدر این حس رو دوست دارم که هرچی پیش بیاد خدا پشتمه و دنیا رو به نفع من تغییر میده

    چقدر این حس رو دوست دارم که خداست که اختیار همه دلها به دستشه و دلها رو برام نرم میکنه لازم نیست من تقلا بکنم

    چقدر من با این حس حالم خوبه که یک نیرویی توی زندگیمه و درکنارمه که فوق همه نیروهاست و منو عاشقانه دوست داره

    چقدر با این احساس حالم خوبه که خدا رفیقمه خدا بهترین دوستمه خدا خیرخواه منه و کسی از خدا بهم نزدیکتر نیست

    چقدر شبها وقتی میخوابم حالم با این حس خوبه که من میخوابم و خدا بیداره و مواظبمه و نگهبانمه

    چقدر حس و حالم خوب میشه وقتی فک میکنم خدا برام کافیه نیازی نیست به کسی رو بزنم و روی کسی حساب کنم

    چقدر حالم خوب میشه وقتی یادم میاد که خدا جونم تورو تست کردم ببینم همونی هستی که استاد میگه اگه ازت خواستم جواب آزمایشات مادرم خوبه باشه تو گفتی من تضمین میکنم وتضمین کردی سپاسگزارم

    خدایا ازت خواستم تا از اون دست خیابون میام این دست تاکسی رو برام نگه داری چون اون مسیر تاکسی کمه و تو دقیقا این کارو کردی برام سپاسگزارم

    خدایا ازت خواستم یه مستاجر خوب برام پیدا کنی و تو دقیقا این کارو کردی همون که خواستم

    خدایا ازت خواستم از دست قطره چشم منو نجات بدی دیگه حوصله قطره ریختن به چشمم رو نداشتم وقتی رفتم دکتر گفت دیگه نمیخواد قطره بریزی ازت سپاسگزارم

    خدایا یه وقتایی دلم خواسته خودم تنها صندلی عقب باشم تا رسیدن به مسیر چون حوصله نداشتم از جام بیم اونورتر بشینم و تو دقیقا نزاشتی هیچ مسافری سوار بشه

    خدایا یه وقتایی یعنی اکثر وقتا دلم میخواد فقط با تو برم پیاده روی تو هم باهام میای دستمو میگیری و باهم میریم قدم میزنیم چقدر این حس رو دوست دارم که تو بزرگترین قدرت جهان کنارمی و دستمو گرفتی و باهام راه میای

    ازت سپاسگزارم

    خدایا تو تنها یار و یاور منی چقدر خوبه که من فقط تورو دارم تو بهترین و وفادار ترین رفیق هستی تو بسیار مهربانی

    دوستت دارم خدای من دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 820 روز

    1403/6/24

    روز 70

    سلام به استاد و مریم عزیزودوستان گل

    خدایاشکرت که امروز هدایت شدم به فایل توحید

    وقتی به زندگیم نگاه میکنم موفقیت های پایدارم اونایی بودن که فقط به خدا توکل کردم ولی اونجاهایی که شکست خوردم چون به غیر خدا باورداشتم حتی اگر شکست هم نخوردم اما موفقیت پایدار نبود

    اگرجایی ترسیدم یعنی شرک

    اگر ازکسی ترسیدم یعنی شرک

    اگر روی حرف ادما حساب کردم یعنی شرک

    اگر به ادما قدرت دادم یعنی شرک

    اگر وابسته به شرایط و ثروت ادما بودم یعنی شرک

    اگر برای حال خوبم به کسی وابسته بودم یعنی شرک

    اگر فکرکردم روزی من دست مدیر و … هست یعنی شرک

    اگر فکرکردم مردم باید به من کمک کنند تا رشد کنم یعنی شرک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 494 روز

    سلام به استادعزیزم و دوستان

    من مدرک ارایشگری دارم ومتخصصم

    چندماه پیش بمن الهام شد ارایشگری روبعنوان شغلت انتخاب کن وثروتمند شو واینقدر ادامه بده که توروببرمت امریکا اونجا زندگی کنی قشنگ خدا واضح بامن حرف زد یک مدتی تمرین شدید داشتم در زمینه تخصصم ولی نجواها بمن غلبه کرد گفتم خونمو وسایلمو بفروشم یک خونه نو وسایل نوبخرم وبه شغل بلاگری مشغول بشم هیچ تخصصی هم ندارم در زمینه بلاگری

    خلاصه سر دوراهی بودم که به این فایل توحید عملی ونشانه روز هدایتم کرد خدا

    ویک سالن زیبایی دقیقا روبروی خونه هست که همیشه یه حسی توگوشم میگه سالن بزن ومثل این سالن کارکن ببین چقدرمشتری داره وکارش خوبه همش خدا میگه توکه چندسال وقتتوگذاشتی در زمینه ارایشگر ی کلی هدف وخواسته داری چرا نمیری تو این شغله؟!

    چند روزی هست که اجازه میدم خدا لحظه به لحظه زندگیمو برنامه ریزی کنه وخدا الان واضح تر ازگذشته بمن میگه درنوشته های این فایل بوسیله دست خدا واضح داره بامن حرف میزنه ومیگه

    بایدانرژی وزمانی که صرف شرک ورزیدن می نمایی یعنی صرف زیر پاگذاشتن اهداف وایده ها وخواسته های خود می کنی و کاری را انجام دهی که دیگران راضی باشند و دنباله رو وطرفدارخودنمایی تاشاید درامد کسب نمایی صرف اجرای توحید عملی ودنباله رو خدا وند بعنوان منبع تمام خیروبرکت ها وقدرتها نمایی وبه خدا وابسته بشوی

    انوقت این نیرو بعنوان منبع همه قدرتها وانرژی ازطریق هزاران دستش برای کسب وکارت مشتری میشود به توعشق می ورزد برایت ارامش سلامتی وثروت میشود

    دقیقا احوال منو توضیح داده خدا وبمن میگه چرا ارایشگری که تخصص توهست زیر پات گذاشتی

    برای اینکه مردم را راضی نگه داری میخای خونه ووسایل نوبخری برای بلاگر شدن تا مردم راضی بشن و دنباله روت بشن شاید درامدی کسب کنی

    خونه نو با وسایل نوبخر ولی بخاط اینکه لایق بهترینهایی

    تو بمن اعتمادبکن و شغل ارایشگری از زیر صفر شروع بکن خودم برات بینهایت مشتری میفرستم ازچی میترسی نگران چی هستی

    من همش دو روزه بخدا اجازه دادم بامن حرف بزنه الان داره به این واضحی بامن حرف میزنه

    تواین دور روز وزنم کم شده حسابی زیبا شدم

    پوست صورتم میدرخشه ارامش دارم راهم مشخصه

    تمام کارای عقب افتادمو انجام دادم باهدایت لحظه به لحظه خدا میخام عادت کنم مدیربت زندگیمو بسپارم دست خدا وبهش صد درصد عمل کنم تا به ارامش سلامتی وثروت برسم وبا همسرم فرزندم بریم به امریکا برای مهاجرت وبچم اونجا بره مدرسه این کامنت راگذاشتم چون خدابمن میگه برو بنویس تا از ترمز ذهنیت مطلع بشی وچون کارت درسته بنویسش خدایاشکرت که منو داری اینقدر واضح وروشن هدایت میکنی اینقدر قشنگ داری بامن حرف میزنی هرکاری انجام میدم میگم بحرف خداگوش کنم ببینم چی میشه

    ازاول صبح تا اخر شب موقع خواب به حرف خداگوش میکنم بعدش میبینم چه جالب نتیجش عالی شده من الان چقدر ازخودم راضیم وارامش دارم چه جالب همش میگم اخ جون توراه درست دارم حرکت میکنم به همه کارای عقب افتادم که تنبلی نمیزاشت انجام بدم الان همشو انجام دادم ودارم ازنتیجش لذت میبرم

    گفتم تجربمو باهاتون به اشتراک بزارم چون خدا گفت برو بنویس گفتم چشم .خدایا عاشقتم خدایاشکرت

    خدایا صدهزاربارشکرت

    مرسی ازاستاد عزیز وخانم شابسته عزیزم وهمه دوستان

    شاد وثروتمند درپناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    ومن یتوکل علی الله فهو حسبه.

    واگر بر خدا توکل کنید برای شما کافیست.

    هر وقت این آیه رو می نویسم ومی خونم ارزو می کنم باورش کنم وعمل کنم درک کنم وبه این نقطه برسم که خدا برای من کافی هست خدا برای من همه چیز می شه عشق ومحبت ثروت ودارایی رابطه خوب وزندگی سراسر خوشبختی.

    ولی از انجایی که انقدر متعهدانه کار نمی کنم وایمانم قوی نیست وشاید هنوز تکاملم طی نشده به خاطر کم کاری فراموش می کنم مشرک می شم می ترسم .

    در حالی که اگر باور کنی خدا قدرت داره که هر کاری رو برات انجام بده وبرات همه چیز بشه دیگه نباید بترسی از هیچ کس وهیچ چیز نباید غمگین ونامید بشی نباید استرس بگیری .

    وقتی شب می خوای بخوابی با یاد خودش واینکه اون در وجودت هست از رگ گردن نزدیکتر اینکه مواظبت هست چشمات رو می بندی وصبح با یادش با ارامش بیدار می شی بدون نگرانی چون می دونی یه همراه داری یه دوست یه کسی که کافیه بگه باش تا بشود چشمانت باز می شه لبخند می زنی به روزی که پر از یاد خداست ازش تشکر می کنی که بهت زندگی داده اجازه داد امروز رو ببینی از اینکه نور خورشید رو داری صدای پرندگان صدای مردم توی خیابان از سقف بالای سرت از تشک نرم وگرمت از فرش زیر پات از چهره ی همسر وفرزندت که خواب هستند از اشپزخانه ای که بهت داده که می تونی صبحانه رو اماده کنی از اب سرد وگرم که صورتت رو بشوری وخودت رو توی اینه ببینی وبا دیدن خودت بیشتر وبیشتر به یاد خدا باشی وشکر کنی برای سلامتیت برای چهره زیبات برای نعمتهایی که توی یخچال هست .

    حالا هر قدم رو برمی دارم شکر می گم وچه حس خوبی هست وقتی توکل می کنی وکارهات مثل معجزه حل می شه طوری که دهانت باز می مونه واشکت در می یاد اما کافیه منم منم کنی بگی من این کار رو کردم من می تونم وخدا رو فراموش کنی همه چیز به هم می ریزه.

    عاشق لحظه هایی هستم که با خدا هستم توکل دارم حس آرامشش رو با هیچ چیز عوض نمی کنم وچه غم انگیزه لحظه بی خدایی چه استرس ونگرانی وترسی هست.

    خدایا بزرگترین خواستم ایمان به توست ارامش قلبی از داشتن تو ست.

    استاد ومریم عزیز سپاسگزارم که دستان خدا شدید در زمین برای هدایت برای توحید.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: