توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 34
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد عزیز من به عنوان یه بنده خوب خدا هر روز و هر شب از بابت داشتن شما به عنوان یک دوست بسیار عزیز سپاس گزاری میکنم که تمامی دگر گونیهای زندیگیم گرفته تا دگرگونی احوالم و….. را مدیون شما هستم
از بابت تمامی این موهبتها سپاس گزارم
زندگی در لحظه همان کلید خوشبختی است که دنبالش میگردیم.
چون زندگی بدون هدایت الله امکان پذیر نیست
خود قران هم مثالشو میزنه .
همیشه باید سکان را به دست قلب و نیروی درونم بسپارم.
و از الهامات این رب استفاده کنم.
برای برداشتن قدم های بعدی نیز حتما باید از او سوال بپرسم.
زیرا تلاش کردن بی ثمر هیچ فایده ای ندارد.
این خدایی است که جز او فرماروایی نیست و به محض اتصال به او همه چیز خوشایند
و لذت بخش میشود مسیر به تو الهام میشود و میتوانی قدم را برداری
تا قدم بعدی گفته شود یا اینکه شک کنی و دوباره به جای قبلی یا
پایین تر بازگردی.
اینقدر راه ها و شیوه های مختلف را امتحان کرده ام که اکنون راهی
بجز متصل شدن به رب نمیبینم.
اینقدر روی ادمها حساب بازکردم که اکنون روی کسی جز الله حساب باز نمیکنم.
اینقدر ادمها را بیخودی بزرگ کردم که الان سعی میکنم تنها رب را در ذهنم
بنشانم و جز او نباشد.
بعضی اوقات تلاشمان این است اما شرک ها چنان مخفی هستند که در دل کار و نتیایج
خودشان را نشان میدهدند.
اما به محض اینکه پشیمان میشیویم و شرک ها را با توحید شتشو میدهیم
خداوند عاشقانه مارا میبخشد و هدایت میکند.
برای بخشش خداوند تنها پشیمانی کافیست.
این نیروی درون من است که همهچیز را میداند و به قول قران
خداوند برکار خویش بسیار چیره است اما بیشتر مردم نمیدانند.
🌻🌺🌸🌻
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی دهِ رهنمای
خداوند پروانه های قشنگ
خداوند رود و خداوند کوهِ بلند
🌺🌸🌻
سلام میکنم به همه ی دوستای عزیزم و همچنین دستی از دستان خداوند،استاد عباس منش نازنین
از خدای خودم تشکر میکنم به خاطر هدایت هایی که با تمام وجودم دارم حسشون میکنم ،درکشون میکنم .همون جوری که خدا شما استاد هزاران بار گفتید هر فایلتون رو میشه هزاران بااااااار گوش دادو لذت برد و بر خلاف چیز های دیگه هیچ وققت تکراری نمیشه چون این حرفا خودِ خدان مگه خدا تکراری میشه؟نهههه خدا هیچ وقت تکراری نمیشه
من کلا آدم احساساتی بودم😅ولی الان انگار هزاران بار بیشتر شده و خییلی از فایل های شما که مثل همین فایل اشک هامو سراریز میکنه که همون جوری که بقیه دوستانم نوشتن در کامنت ها باعث آرامشِ.
خیلی جالبه برام و سپاس گزاره خداوندمم که وقتی ما در راه و فکرش قرار میگیریم و فرکانسامونو سعی میکنیم خوب میکنیم همهههه چییز برامون مصداق خدا پیدا میکنه،از آب گرفته که وقتی میریزه رو سرمون تا دستامونو میشوریم شاد میشیم،حس سبک بالی و راحتی که اینا همممش مصداق خداست،یا وقتی به آسمان و خورشید و درخت نگاه میکنیم همشون یه حس عجیب و مضاعف میدن،همون وقتی که داریم قرآن میخونیمو به خدا فکر میکنیم.در واقع خدا از خودش از انرژی خودش تو همه گذاشته و این خیییلی خوبه و سپاس گزاره خداوندمم.
من این فایل رو چند بار دیگه هم گوش داده بودم ولی الان استاد داشت حرف میزد و گفتن اون پروانه،زمین و آسمان همه چیز خداست یه دفعه این شعر یادم اومد و بیت آخرشو من خییلی قبا پیش نمیدونم چی شد که خودم اضافه کردم از دورنم همین جوری قافیه هتش اومده نوشتم بعد که خواستم بیام و بنویسم که بنظرم یه چیزی تو وجودم گفت بیا و بنویس به نظرم قبلا گفته شده بود بهم تا در زمان مناسب در جای مناسب قرار بگیره🙏 ،بعد از صحبت کردن استاد و اون دوست عزییییز که چه قد زیبا دستی شده از دستان خداوند برای همه ماهایی که این جا هستیم و یه روزیو یه جایی تا تمام وجودمون خواستیم که تغییر کنیم واقعا سپاس گزارم از اون دوست عزیز و استاد که ایم مکان جادویی رو برامون خلق کرده(از این به بعد به سایت میگم مکان جادویی که واقعا هست،شما وقتی یه ذره یه جوری میشی یا شایدم یه ذره احساس بد،وقتی میای امکان نداره حالت خوب نشه،مثل قرص مسکن🤔😅😍)
هر چی بیشتر این شعر و با خودم تکرار میکنم بیشتر میفهمم که هیچ جیزی تو فگر و اندیشه و در واقع فرکانس ما نیست که که مارو به بهترین چیزا و بهترین حس ها هدایت میکنه،خداشو خودشو توی همه ی شکل ها باد،آب و اون میوه های خوشگلو و رنگارنگی که بیشتریامون همیشه در دسترس داریمو میخوریم نمایان کرده(هر چی بیشتر مینویسم و فک میکنم بیشتر دارم به حرفای استاد میرسم،وقتی استاد تو فایل💜 “یه فاور قدرتمند کننده درباره ی خداوند”💜 میگه وقتی یکی ازت بپرسه خدا چه رنگیه، در واقع باید گفت خدا همه رنگاس و هیچ کدوم از رنگا نیست،نمیشه گفت خدا چه رنگیه خدا همه چیزه همه رنگه، و من دارم بیشتر پی میبرم به این حرف،واااااااای😭💜 که من چه قد این فایل رو دوست دارم،به نظرم این فایل هزاران هزاران بارم اگه گوش کنم بازم کمه
و بازم از خدای خودم تشگر میکنم که منو به این خانه ی جادویی هدایت کرد🙏😍
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد و با آرامش باشید و ثروتمند.
حدیث جان با خوندن کامنتت با تو اشک ریختم با تو نوشتم و با تو خدارو تو وجودم در کنارم حس کردم و هر جا اتصالم قطع شد باوجودت دوباره حسش گردم کامنتتو نکته برداری کردم و کلی لذت بردم
سلام به روی ماه تک تک اعضای خانواده ی صمیمی استاد عباس منش 😍
استاد منم مثل خیلی های دیگه اومدم تو این سایت و دوره هایی رو خریداری کردم برای رسیدن به ثروت .
اما کلا با خاک یکسان شدم پودر شدم و دوباره دارم ساخته میشم وقتی به گذشته و رفتارم فکر میکنم اون شبنم رو نمیشناسم مثل یه مار پوست انداختم ،مثل کرم ابریشم که وقتی از پیله در میاد پروانه ای زیباست منم روحم زیبا شده لطیف شده .
من آدمی بودم که از خدا وحشت داشتم تو ذهنم یه موجود زور گوی بی عدالت بود کسی که از نظر من مقصر تمام بدبختیام بود چون بین بنده هاش فرق میزاشت هر اتفاقی برام میوفتاد بهم میگفتن حکمت خدا بوده همیشه ازش میترسیدم و وقتی به مرگ فکر میکردم وحشتم بیشتر میشد این دنیام جهنم بود و هم از جهنم اون دنیا میترسیدم .
اما الان خدایی دارم مهربانتر از پدرم عاشقانه دوستش دارم به خودم میبالم که خالقم هست
لحطه لحظه ی زندگیم پر از آرامشه .منی که همه برام با ارزش بودن چون باورم این بود که اونا باید برام کاری کنن تا خوشبخت بشم و پولدار و مشرک بودم زمین و زمان رو بت کرده بودم همه شکسته شد الان همه آدم ها برام یکسانند و فقط یک نیرو هست اون هم خدای عزیزم ممنونم از وجودش در وجودم 😊
از همه چی لت میبرم خدای الان من دنبال ادب کردن من نیست ،دنبال غضب کردنم نیست صب به صب بهش میگم خداجونم میخوام امروز این کارارو بکنم این غذارو بپزم از این مدل هوا لذت ببرم و اون میگه همه چی همونجوری پیش میره که تو میخوای جان دل😊
وقتی زلزله اومد کل خانوادم نگران بودن و میخواستم از خونه برن بیرون من از تکون خوردن شدید درخت ها لذت میبردم به خودم گفتم این فقط ذره ای از توانایی خدای منه اون بخواد تموم بشه من چیکارم ؟و با خیال راحت خوابیدم
استاد باورتون نمیشه منی که از همه حیوانات میترسیدم دیگه از هیچ حیوونی نمیترسم اونا هم از من نمیترسند گاهی لحظه ای به هم خیره میشیم و ارامش هم رو درک میکنیم 😊
حتی زمانب که یکی از گلدونام کاملا از بین رفته بود هدایت شدم خاکش رو عوض کنم و جاش رو تغییر بدم و بهد از چند روز دوباره برگ های جدید جوانه زدند چه فرقی هست بین دم مسیحایی عیسی و دست های من ؟هر دو یک خدا داریم .وقتی خدا همراهمه منم دستی میشم از دست های او و گره گشایی میشم برای سایرین دست روزی دهنده میشم برای پرنده هایی که میان پشت پنجره ،باغبونی میشم برای گل مرده و به صدها سکل در میام برای رساندن پیام خدا
عاشقتم استاد 😍
شبنم جانم سلام چقدر تحسین برانگیز بود کامنتت چقدر کوتاه و پر مغز لذت بردم اونجا که خودتو با مسیح در یک مدار دیدی ممنونم بخاطر اینهمه اگاهییهای ناب
بنامِ خداوندِ بخشنده بخشاینده، که حمد و ستایش تنها مخصوص اوست که فرمانروایِ قدرتمندِ این کیهان و هستی است
سلام ، خدا رو شکر اونقدر اونقدر ذوق ذوووقی شدم که خدا میداند…
توحید عملی یعنی: تصمیم بگیری با قدرتی که خداوند به تو داده ، خالق زندگیِ خودت با فرکانس ها و کانون توجه ات باشی
و این چیزی نیست جز یکتا پرستی، شخصیتی موحد در خودت ساختن ،که فقط و فقط همه چیز را از خدایش میداند و با یاری و قدرت این نیرو قدم برمیدارد. به هرمیزان که به این اصل نزدیک بشی و یکتاپرستی را در اعماقِ وجودت به جریان بندازی و لحظه لحظه زندگیش کنی، به همان اندازه در همه جنبه ها به تو قدرت میدهد و نور هدایت میشود برایت، نوری که خاموشی ندارد، تا تو در هر قدم با تجربه خواسته هایت ، وجودت را وسعت بدی ، چون همه چیز در همین لحظات رقم میخورد، چرا که نتیجه لاجرم از آن توست… و تو به آن و برایِ دستیابی به آن هدایت خواهی شد و با ادامه دادنت به تک تکشون خواهی رسید، ااما فقط در صورتی که اونقدر رها بوده باشی که نتیجه رو سپرده باشی، که سرسپرده اش باشی، به میزانِ سرسپردگی ات..
میزانش رو میتونی هربار از رفتاراایی که داری از قدم هایی که در دل ترسهات میزاری بفهمی، وگرنه باورات هنوز کار نیفتادند و فقط توهماتِ تو هستند…. پس هربار خودت را بسنج و لذت ببر و قدم بردارد… برایِ تغییر جهانت، جهانی که با یکتا پرستی خلق میشود..
چقدر این بخش از نوشته شما زیباست مریم جانِ شایسته ام:
اگر یکتاپرست باشی، نمی توانی به چیز دیگری وابسته شوی، زیرا یکتاپرستی آنقدر وابستهات میکند که دیگر فضایی نمیماند.
میخوام کامنت دوستمون رو، همزمان با طلوع آفتاب و سلامی دوباره به نور و زیبایی واین روز قشنگ بنویسم، و بگم که آآآآآآشقتم خدا… و سپاسگزارم برای این صبحِ زیبایِ تابستانی
خداوند در نسیمی ست که می وزد
خداوند پروانه ایست که در باد می رقصد
خداوند قلمی ست که عشق را مینویسد
خداوند سراسر زیبایی و عشق است
خداوند در قلبی است که عشق می ورزد
خداوند طلوع خورشید است
خداوند نور آسمان ها و زمین است
من دستان خداوند هستم که مینویسد
زبان خداوند هستم که سخن میگوید
قلب خداوند هستم که عشق را می پراکند
من دستان سخاوتمند خدا هستم که می بخشد
این خداست که در من تجلی یافتته
آمده بودم میلیاردر شوم، عاشق و سرگشته کویت شدم
آمده بودم اسرار ثروت را بیاموزم ، قرآن را به دستم دادی و گفتی بخوان، کلید گنج هایِ زمین و اسمان را در دستانم قرار خواهدی داد
این کتاب یک گنج نامه است
اما باید قلبت را پاک کنی
خواندم تو را و اجابت کردی مرا…
چقدر این کامنت فوق العاده است
تفاوتِ انسان ها به اندازه تفاوتِ قدرتِ خداوند در باور و ذهنشان است..
تو تویِ این مسیر قدم بردار و خدا رو باور کن، هرآنچه که بخواهی برایِ توست.. زیبایی ها را ببین خداا را ببین…تحسین کننده و سپاسگزارش باش، ذهنت رو پرورده کن برایِ دریافت خدا به شکل هایِ گوناگون و قطعا نتیجه حضورِ خداست در زندگی به شکل هایِ گوناگون، بیشتر و بیشتر از قبل، و به اندازه ای که ظرفِ وجودم جا داشته باشد، خدا میتونه در اون رشد کنه و هربار منو بیفزاید..
استادِ عزیزم ممنونم ک هستید و درباره فضل و رزقِ خداوند و یکتاپرستی میگویید ، هربارعمیق تر از قبل چون شما نمونه آدمی هستید ک هربار خودتون رو برایِ وسیع تر شدنِ خدا در وجودتون پرورش داادید.. و من از خدایم برایِ وجود شما و هدایتم به این سایت سپاسگزارم..
آآآآآآآآشتقتم خدایِ لطیف
به نام خدای اجابت کننده به نام خدای هدایتگر
سلام به استاد عزیز و همه دوستان
استاد یادمه اوایل که عضو سایت شده بودم و این محیط برام جدید بود، وقتی کامنتای بچه ها رو میخوندم که نوشته بودن ما با این فایل اشک ریختیم اشکامون بی اختیار روی گونمون میریزه با خودم میگفتم وااا چی میگن اینا آخه مگه فایل اشک درمیاره؟ و حالا بیشتر از یک سال گذشته و من الان اینجام قسمت یک توحید عملی، در حالی دارم مینویسم که حالم دگرگون شدس و اشکایی که داره از چشمام سرازیر میشه بی اختیاره و الان دارم حال اون دوستان رو که زمانی برام بی معنی بود رو درک میکنم. استاد جنس این حرفا چیه؟ چیه که اشک من رو در میاره در حالی که حالم خوبه و احساس عالی دارم و خود این اشک ها حالم رو عالی میکنه؟ جنس این حرفا چیه که آرامش صدای شما انقدر زیاد و متفاوته؟ اصلا ارام بخشه، شنیدن این اگاهی ها یجوریه یه مدلیه که ارامشش رو نمیتونم بگم حالم رو نمیتونم وصف کنم. وقتی داشتم فایل رو گوش میدادم، اونجا که گفتین در مورد اون حادثه و بعد از اون عبادت هاتون که بخاین مسیر رو پیدا کنید که رسالتتون چیه، یاد دوسال پیش خودم افتادم که انقدر سردرگم بودم توی بالکن خونمون ایستاده بودم و گریه امونم نمیداد و به خدا میگفتم که حق نداری اون دنیا من رو سوال جواب کنی ها چون من از تو خستم از تویی که فرق میزاری بین بنده هات تو حتی تو زمان ما یه راهنما یه امام نزاشتی که بخاد مسیر درست و غلط رو بهمون بگه یذره اصلا بگه تو چی هستی، پس حالا که اینطوریه منم هرکار دلم بخاد میکنم چون از تو کمک خواستم و نکردی این همه تقلا کردم برای داشتن خواسته هام ولی تو بهم ندادی منکه اختیاری ندارم تو زندگیم این همه صدات میزنم ولی جوابش کو؟؟؟ استاد به خود خدا قسم که اونموقع حتی فکر نمیکردم مسیر هدایتم این شکلی باشه، اینجا باشه توی این سایت باشه، یکی از اون سر دنیا که توی امریکا داره زندگی میکنه من بخام با آگاهی هایی که از خدا میگیره راهم رو پیدا کنم. من هیچ وقت توی خوابم هم نمیدیدم که این شکلی باشه. من بندگی نمیکردم برا خدا ولی اون خداییش رو کرد. اون همونموقع منو اجابت کرد و بعد از مدتی من افتادم تو این مسیر و با شما اشنا شدم. اون خدا اون زمان که شما رو نجات داد، من و امثال من رو که خودش رو گم کرده بودیم و داشتیم بهش درخواست میدادیم که نجاتمون بده رو میدید حتی با اینکه من چند سال بعد از این اتفاق درخواست دادم ولی امثال من زیادن تو این دنیا که در خواست داده بودن از قبل و درخواست خواهند داد در اینده. اون اصل ادم هیچ وقت ادم رو ترک نمیکنه که همیشه هست این ماییم که ازش دور میشیم یا بهش نزدیک میشیم.
استاد اون جملتون که گفتین اگه فکر میکنید خدارو پیدا کردین ولی ثروتمند نیستین بدون باورهات هم در مورد خدا ایراد داره هم در مورد ثروت. اگر فکر میکنی خدا رو پیدا کردی ولی هنوز سلامت نیستی بدون باورهات هم در مورد خدا ایراد داره هم در مورد سلامتی و…..
اینا چی دارن میگن؟ اینا میگن که خدا خود خود خود هرچی خوبیه که تو فکر میکنی. خدا خود خود ثروته و تو اگه فقیری بدون که خدارو باور نداری و انرژی خدا تو زندگیت نیست. خدا خود خود سلامتیه و تو اگه سلامتی نداری بدون که خدا رو باور نداری و انرژی خدا تو زندگیت نیس. تو ایراد داری نه اینکه خدا برات فقر بخاد یا بیماری. تویی که خدارو نداری. بابا مشکل تویی نه خدا. تویی که از منبعت دور شدی. فقر و بیماری و بدبختی که انرژی ندارن اینا فقط زمانی به وجود میان که تو اون انرژی رو از زندگیت خارج میکنی و اون انرژی خداس. هرچی که خوبی تو جهانه خداست و هرجا که میبینی خوبی نیست اونجا ادما از اون انرژی خودشون رو دور کردن. اون همیشه هست این ماییم که ازش دور میشیم و فاصله میگیریم با کارهایی که انجام میدیم با شرک هایی که میورزیم با ترس هامون با اعتماد نکردنمون بهش. با باورهای غلطی که تو ذهنمون نسبت بهش ساختیم و اون باورها وضعیتمون رو شکل داده. خدایا ممنونتم که اجابتم کردی. ممنونتم که اوردیم اینجا. ممنونتم که استاد رو سالم نگه داشتی از اون حادثه. ممنونم که با اینکه ازت دور میشم ولی تا صدات میکنم تو اجابتم میکنی. ممنونم که به سمت این فایل هدایتم کردی و به دلم انداختی که بیام این فایل رو گوش بدم. مهربونم من رو ببخش که با اینکه تو پاک و منزهی و هر خیری به من میرسه از جانب توعه ولی من بعضی وقت ها به نجواهام گوش میدم و ازت دور میشم و هروقت که ازت دور شدم وجودم پر از ترس شد و نگرانی ولی باز هم تو هر دفعه وقتی برمیگردم مهربونتر از قبلی و باهام حرف میزنی و نشونه هات رو برام میفرستی و ارومم میکنی. مثل همین الان. ای خدااااا استاد بخدا الان توی یه حالیم اشکام امونم نمیدن دارم تار میبینم صفحرو ولی دارم مینویسم. آرامشی دارم خدایی از جنس خودش دلم میخاد چشمامو یه لحظه ببندم و نفس عمیق بکشم و ریه هامرو پر کنم از عطر خودش که اینجا حضور داره. شکرت مهربانم. ممنونم استاد جان. این فایل ها رو نمیشه براش قیمت تعیین کرد. مرسی که رایگان گذاشتینش. براتون آرزوی خیر های بی نهایت دارم. براتون آرزوی ثروت و نعمت بی نهایت دارم. خداروشکر میکنم که هستین. براتون آرزوی سلامتی و شادی بی انتها دارم❤
این شعر و اهنگ زیباهم الان به دلم افتاد و برای خدا مینویسمش البته با کمی تغییر و ویرایش😄
تازگیا دل من یجایی گیره باتو
اومدی توی قلبم زود وا کردی جاتو
با تو عجیبه حالم عجب هوایی داری
اول عشقمونه آخر بی قراری
من تو هوات مستم
رو شده دیگه دستم
همه شهر میدونن
تو رفتی توی وجودم
اینو خودم میدونم
من اینجوری نبودم
همه شهر میدونن
تازه رسیدی اما
مثل جونم برام عزیزی
با یه اشاره آسون تو وجودم لبریزی
من اینجوری نبودم
با من چی کارا کردی
خوش اومدی تو قلبم
خوب جاتو پیدا کردی❤
خوب جاتو پیدا کردی❤
سلام فاطمه عزیزم❤عجب همزمانی من همین الان با هدایت پروردگار داشتم فایل توحید ۱ رو گوش میدادم و بعد اومدم تو سایت و میون کامنت های لایک خورده کامنت شما توجه مو جلب کرد…وقتی فایل پلی شد گفتم خدایا اخه…ولی بعد !!ببین چه خدایی داریم🥰استاد تو فایل گفتن خدا بهت ثروت میده سلامتی میده رابطه خوب میده .خودش میشه رفیق برات میشه برکت برات میشه رابطه فوق العاده میشه همه چی و همه کس.
دستِ خدا مرسی واسه حس خوبت که با ما به اشتراک گذاشتی.
در پناه خودش ثروتمندشاد سعادتمند باشی
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیزم
خوشحالم که فرکانس های خوبی دارین که در زمان مناسب در مکان مناسب هستی این عالیییههه.
خوشحالم که با دیدگاهم که از طرف خود خدا اومده تاثیر گذاشتم و تونستم دنیارو جای بهتری برای زندگی کنم.
برات ارزوی بهترین ها رو دارم دوست خوبم❤
فاطم جان با تکتک جمله هات نوشتم حسش کردم باهات اشک ریختم یادداشت برداری کردم قلبم آرامش گرفت ویکبار دیگه توحید رو ب قلبم هدیه دادم ممنون از کامنتت
سلام فاطمه خانم گل گلی… چقدر خوب حالتو نوشتی و من با خودن کامنتت دقیقا یاد اون روزایی انداختی که دقیقا منم زار زار گریه میکردم و از اینهمه تفاوت بین خودم و بقیه دلخور بودم و میگفتم چرا فلانی داره و من ندارم چرا اونا خوشحالن و من نیستم چرا اونو هرجور دوست دارن زندگی میکنن و تفریح و مسافرت اما من ده سال هیچ جا نتونم برم چرا اینجوری میکنی و بعدم دم از عدالت میزنی ؟ کو اون عدالتت؟ مگه اونا چه فرقی با من دارن؟مگه همه بنده های تو نیستیم؟اونا حتی یاد تو هم نمی افتن بعد تو همه جوره هواشونو داری بعد من که همش نماز میخونم دعا میکنم مراقب رفتار و اعمالم هستم چرا دارم تو بدبختی و عذاب و ناراحتی زندگی میکنم ؟ خدایا بهم بگو چیکار کنم؟ من دیگه کم آوردم ، کمکم کن …..مگه نمیگی از رگ گردن به من نزدیکی ؟پس خودتو بهم نشون بده …… اینا رو میگفتم و گریه میکردم … خدا جواب منم داد دقیقا منم با فایل های استاد اشنا شدم اما نه در مورد خدا در مورد ثروت اونو گوش دادم و بعد رفتم بقیه فایل ها رو نگاه کردم دیدم در مورد ایمان هم فایل هست و دیگه گوش دادم و گوش دادم ،خیلی زمان برد تا منم با دستان استاد عباسمنش که شد اجابت خواسته من از خدا که خودشو بهم نشون بده کم کم فهمیدم من خدارو اشتباه شناختم خیلی اشتباه و اون نبوده که از من دور بوده اون من بودم که دور بودم و بظاهر فکر میکردم بهش نزدیکم …اینکه اگه من ثروتمند نیستم ولی فکر میکنم با خدام پس نه خدارو شناختم و نه ثروت و توی بقیه جنبه های زندگی هم همینه خیلی حسم رو به جایگاه الانم هم تغییر داد چون هنوز هیچ کدوم از چیزایی که میخوامو ندارم و فهمیدم هنوزم باید بیشتر از این به شناخت خدا ادامه بدم و وقتی اونو بشناسم لاجرم ثروت.سلامتی.شادی.عشق و همه خواسته هام اجابت میشه ….ممنونم از تو دوست خوبم که کامنت گذاشتی و ممنونم از استاد عزیزم که هر روز داره بهم یاداوری میکنه خدا رو بشناس ایمان واقعی بیار و این اصله اساسی زندگی ایت باشه یعنی توحید ….خداجونم شکرت بابات این همه آگاهی ناب … دوستتون دارم
من معجزات خدا را زیاد دیدم اتفاقاتی که معجزه وار امدن و من گاهی فکر چرا خدا باید به یکی انفدر توجه کنه ، الان که فایلتون رو گوش دادم میگم شاید خدا به واسطه من به بیمارانم میخواهد کمک کند ادمهایی که محتاجن و نیاز دارن ، اقای عباسمنش میخوام قوی بشم باورهای داغونم نزاشت حرکت ککنم ترسهام بالا بود یه ارامشی دارم بعد شناخت ترسهام و سپردم خودمو به خدا
سلام استاد عزیزم
الان مدتیه خداوند حسابی داره بهم حال میده و هدایتاشو میفهمم .
همیشه دوست داشتم هدایت خداوند رو ببینم و گاهی از اینکه هدایت ها به همسرم گفته میشد اما من آنها رو درک نمی کردم، بهش حسودیم میشد.
مثلا خیلی واضح بهش گفته سد که الان باید مهاجرت کنی اونم به یک شهر دیگه تو همون استان ،نه ، بلکه به یک استان دیگه و جالب اینجاست که همون موقع بهترین زمان بود چرا که من از لحاظ ذهنی آماده بودم ، من کارمند بانک هستم و در آن زمان جابجائی ها شروع شده بود و من درخواست جابجائی به یک استان دیگه رو دادم.علیرغم ناراضی بودن مدیران استان و حرف های همکاران که داری اشتباه میکنی و …من روز بعد از هدایت درخواست خودم رو نوشتم و تقریبا یک ماه بعد ما در استان دیگری با فرهنگ متفاوت خونه ای اجاره کرده و جابجا شدیم . باورم نمی شد که از لحاظ مالی وضعم بهتر شد، بیشتر روی رشد شخصی مان متمرکز شدیم ، بسیار بیشتر فراوانی ها رو دیدیم ،بسیار سفر و تفریح کردیم ، وقت ازاد بیشتری بهمون داده شد و…..
از ابتدای سال ۹۹ دارم هدایت هایی رو به همراه نشونه هاش میبینم و میشنوم و از این بابت بسیار خوشحالم . هرچند شما میگید ما در هر لحظه در حال هدایت هستیم و برای هر چیزی حتی خوردن یا نخوردن یک لیوان آب . اما فکر می کنم باید صبر کنم تا تکاملش طی بشه و خودم رو سرزنش نکنم .
ابتدای سال به خرید دوره اعتماد به نفس هدایت شدم و از این بابت خیلی خیلی خوشحالم . همون موقع بود که بهم گفته شد وارد بورس شو . من ۶ ماه بود که برای احساس لیاقت خودم ماهی یک میلیون قبل از هر خرجی برای خودم بر میداشتم و از همین پول هم دوره استاد رو خریدم . متاسفاته این الهام رو بخاطر ترس هام تقریبا ۴۰ روز به تعویق انداختم اما یه روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم بهم گفت اینقدر دس دس نکن و عمل کن و من همون روز با سپردن کل پولم به همکارم که در بورس سرمایه گذاری کرده بود، دادم و باورم نمیشد سهامی رو برام خرید که درست بعد از یک ماه و نیم ۲ میلیون بهم سود داد یعنی ۶ میلیون من شد ۸ میلیون .
یا یه بار در تفریحاتمون وقتی تونستم عصبانیتم رو کنترل کنم و نجنگم (در مقابل چوپانی که به دلایل نا معقول به کمپ ما اعتراض و سرو صدا میکرد ) بهم گفته شد حرکت کن و در مسیر جای خوبی رو بهت نشون میدم.بهش گفتم باید سایه داشته باشه، پشه نداشته باشه، هیزم در دسترس باشه،سرسبز و زیبا باشه و اون گفت باشه . تو به من اعتماد کن . فقط در اولین پیچ به سمت راست برو. بهش گفتم سمت راست که یک روستا بیشتر نیست و جایی برای اطراق کردن نداره . او به من گفت فقط به حرف من عمل کن و بهم اعتماد داشته باش . و من عمل کردم و خیلی خیلی زود به جایی هدایت شدم که تمام آنچه مبخواستم و یک مسیر پیاده روی بسیار زیبا در امتداد اون که بسیار دنج و رویایی بود نسیبمون شد.
یا درست بعد از فروش سهامم بهم گفته شد طلا بخر . جالب بود که یکی از مشتری های بانک هم که طلا فروشی داره همون روز اومد اما من توجه نکردم اما با دیدن چند نشانه مثل اقدام همسرم جهت تعویض انگشتر حلقه ش با یک گردن بند و رفتن من و دخترم به یک جای باستانی در شهر و اینکه دختر پرسید این سوراخ ها که ایجاد شده چیه و من گفتم افرادی که دنبال طلا و گنج میگردن اینها رو ایجاد کردن و بالاخره آمدن آن مشتری طلا فروش به بانک و خرید نهایی من انجام شد درست ۳ ال ۴ روز بعد از الهام اولیه . الان داره قیمت میره بالا و حتی زمان فروشش هم بهم گفته شده . و من هم در خرید سهام و هم طلا به اون نچسبیدم و رها هستم یعنی دائما پیگیر افزایش یا کاهش اون نبوده و نیستم.
اخیرا سرمایه گذاری رو دوست دارم .و این با باورهای جدید من شکل گرفته . من قبلا دنبال کارهای سخت و پیچیده و نیاز به تلاش زیاد بودم اما افکار و باورها و فرکانسم رو تغییر دادم و این خواسته در من شکل گرفته . راحتی با وقت آزاد بیشتر. از همین نقطه ای که هستم و امکانات و منابع و پولی که دارم شروع میکنم و به فضل خداوند امیدوارم . نه تنها امیدوار بلکه مطمئنم در این مسیر لذت بخش هر اتفاقی هر چند ظاهر درستی نداشته باشه ، فقط سوده و سوده و سوده. چون او میخواد که جهان گسترش پیدا کنه . نگاه کن که یک دانه گندم یا جو چگونه حداقل ۱۵۰ دونه میشه یا دانه میوه چند صد میشه و چندین سال بار میده . چگونه هر زوج چند تا بچه میارن . تمام اینها گواه گسترش و افزایشه. امکان نداره من با باورهای درست نسبت به کسب و کار و سرمایه ام و فراوانی و توحیدی عمل کردن متضرر بشم . هرگز. این تو قوانین خداوند نیست .
خدای عزیز و هدایتگرم از تو بخاطر لطفی که به من داشتی واقعا سپاسگزارم
یک مورد دیگه در خصوص هدایت خداوند همین دیروز بود که تنهایی به جنگل ابر در شاهرود رفتم ( ۱.۴۵ ساعت از دامغان ) غروب بود و من از مسیر جدیدی به داخل جنگل رفتم . مسیر داشت ناهموار تر میشد اما با دیدن اتومبیل هایی که داشتن بر میگشتن گفتم پس هنوز میتونم جلوتر برم . جایی رسیدم که دیگه اتومبیلی ندیدم و جاده ناهموارتر. گفتم میرم جلوتر . به شیبی تند برخورد کردم که سانتیمتری رفتم پائین و با ناهمواری. آخه آدم عاقل، با ماشین پژو ۴۰۵ هم آفرود سواری میکنن. حالا اومدی پائین چطوری میخوای برگردی . اینها نجواهای ذهنم بود و حسابی از اومدنم در این مسیر جدید پشیمون شده بودم اما به خیال ابنکه ادامه این مسیر منو بجای زیبائی هدایت میکنه یا مسیر برگشت در ادامه این مسیره، جلوتر رفتم و دو شیب بالا و پایین رو رد کردم به جائی رسیدم که هنگام عبور، ماشین کاملا کج شد و با بسم الله بسم الله عبور کردم . بالای همان تپه به روبرو که نگاه کردم دیگه استپ کردم چرا که آنقدر سربالائی تند بود که فقط برای ماشین های آفرود جواب میداد اونم با راننده های کارکشته و جسور. همونجا وایستادم و کمی غذا خوردم اما با عجله و اضطراب. داشت غروب میشد و من باید بر میگشتم . نصف بیشتر غذا رو برای پرنده ها و مورچه ها کنار یک بوته گذاشتم و به خدا گفتم اشتباه کردم . من الان ترسیدم . کمکم کن. هدایتم کن . وسایل رو پشت ماشین گذاشتم و چشمم به نمای زیبای سمت راستم افتاد. یه حسی بهم گفت حالا که تا اینجا اومدی چن تا عکس زیبا از این منظره بگیر. به اون سمت حرکت کردم و در حین عکاسی با موبایلم به آن منظره توجه میکردم . واقعا زیبا بود . کمی آرامتر شدم . به طرف اتومبیل اومدم و سوار شدم . دور زدم و از خدا کمک خواستم . شیب اول و آن ناهمواری که اتومبیل کج شده بود. یهو نگاهم به راهی افتاد که دقیقا کنار آن ناهمواری بود. چطور موقع اومدن اونو ندیده بودم؟؟؟ خدا رو شکر کردم و گفتم این از هدایت اول اما همش نگران غول آخر بودم . دو تا سر بالائی رو که آخراش ماشین داشت سر میخورد رو گذروندم ( خدا رو شکر) در شیب آخر درست غوله جلوم بود . دقیقا پائین آن سر بالائی یه چوپان با گوسفنداش وایستاده بود. کنارس نگه داشتم و خسته نباشی و خدا قوت گفتم . بهش گفتم : راه ساده و راحت تری از این سر بالایی هست که برگردم؟؟؟؟؟. و او با لبخند گفت هرگز از این سربالائی نرو از این راه که دقیقا کنار آن بود برو. وقتی به راحتی از جاده فرعی که آن تپه رو دور میزد به بالای اون غول رسیدم واقعا خدا رو شکر کردم . از این همزمانی که با لبخند منو هدایت کرد و نگرانی رو از من دور کرد . خدایا بابت هدایتت و حفاظتت سپاسگزارم .
فهمیدم وقتی ترسیدم باید بری تو دل ترسم و از خدا هدایت بخوام و آرام باشم
فهمیدم باید به نشونه ها بیشتر توجه کنم
فهمیدم از جائی کمک میشه که پیش بینی نکردم.
فهمیدم باید حرکت کنم تا در مسیر هدایت بشم.
فهمیدم باید نجواهای ترس آلود رو کنترل کنم با توجه به زیبائیها یا هر چیز دیگه و خودم رو به خدا که آرامش میده بسپرم.
خدایا شکرت . ممنون
به نام الله یکتا
سلام میکنم به همهی شما دوستان خوب و استاد عباس منش(دستی از دستان الله)نمیدونم چرا ولی احساس میکنم که باید این تجربیات که تازه چند ماه هست کا کم کم شروع کردم و دارم رو خودم کار میکنم با توکل به الله بهتون بگم
چند روز پیش که دوباره فایلی که جواب به مسابقه ی کنترل ورودی ها بود رو دوباره گوش دادم تونستم بیشتر بفهمم استاد چی میگن،اینی که همیشه میگن بسته به این که چه قد رو خودت کار میکنی و مدارت عوض میشه و چیزهای متفاوتی رو میتونی درک کنی واقعاااااا همینه،در واقع فایل های استاد هیچ وقت دانسته هاش و الهاماتش تموم نمیشه،من الان زمانی دارم این مطالب رو مینویسم که بیماری کرونا همهی جهان رو فرا گرفته ولی باااز هم برمیگردم به حرف های استاد که میگن زمانی که آدم ها و افراد جامعه به چیز هایی دارن توجه میکنن که بهتر بگیم بیهوده و بی فایدس تو یعی کن یه جور دیگه جهان و ببینی،من الان بعد ۴ ماه این مطلب رو بهتر درک میکنم زمانی که در اوج قرنطینه همه ناراحت و سردرگم بودن که باید چه طوری گذروند من به دنبال این بودم که رو خودم کار کنم و بتونم خداای خودمو زیااااد،خییلی زیاد درک کنم
الان اصلا نمیتونم بگم که الله و خیلی خوب درک کردم چون باز هم به قول استاد این ها همه طی تکامل اتفاق میفته و من با توکل به الله و امید داشتن و این که مطمئنم الله هدایت گر من خواهد بود کمکم میکنه تا بتونم بهتر بهتر بیشتر بشناسمش،واقعا درسته که استاد میگن وقتی خدارو درک کنی وقتی فقط فقط اون را به عنوان تنها قدرت بپذیری نعمت و ثروت و سلامتی وارد زندگیت میشه،ان قد که از حرف زدن درباره ی این موضوعات خسته نمیشم.ولی برمیگردم به چندین خط بالاتر ،وقتی اون فایل رو گوش دادم و میدم احساس کردم داره اتفاقی برای من میفته که تقریبا برای استاد افتاد،الان ۵ماه هست که دانشگاه ها تعطیلن و من ۸۰ درصد زمانم را در خانه به درس و زبان و صد البته استاد میپردازم
با این که دغدغه هایی دارم ولی باز هم نظرم این هست که به خاطر همت که خودم خواستم زندگیمو تغییر بدم و زندگیم این جوری داره رغم میخوره و خیییلی نشانه های دیگه که این تعطیلات اصلا قرار نبود اینقدر طول بکشه
و الانم که امتحان های دانشگاه ها مجازی شده و همه ی اتفاقات خوب و الله بزرگم رو شاکرم به خاطر تمام این اتفاقات
و این رو باید بگم که بستگی به این داره که ما چه جوری له اتفاقات نگاه کنیم🙂💜🙏
امید وارم هممون خییلی بیشتر از این بتونیم خدای درونمونو درک کنیم و باهاش همراه شیم🙏🙏
در پناه الله یکتا شاد و سلامت وثروتمند باشید
سلام و درود به همه هم قطارهای عزیز و استاد عزیزم.
بله آهنربا. وقتی قطعه ای فلزی می تواند خاصیتی پیدا کند که هم جنس خود را به خویش جذب نماید، چرا انسان و بالاتر از آن خدا نتواند! اما انسان با اختیار خویش جاذبه و دافعه را انتخاب می کند. به نظر به اندازه آدمها ، تفسیری از خدا هست. وقتی این همه تفسیر هست، لابد موضوع مهم و یا گم شده ای هست که ذهن کنجکاو را به سوی خود می کشاند.
قطاری که مدتی هست که با خرید بلیطش در آن سوار شده و در این مسیر زیبای مهر ورزی و فراوانی و عشق با هم هستیم، من بسیار مسرور و خوشحالم.