پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

853 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صحرا دختر طبیعت گفته:
    مدت عضویت: 2750 روز

    سلام سلام سلام به خدای فراوانی و آسانی ها که قراره خیلی طبیعی و عزتمندانه منو به خواسته هام برسونه 🥳🤩💃🏽🗽🇺🇸🧘🏽‍♀️

    سلام به استاد و مریم عزیزم 🤗🥰 و همسفر های پایه 🙋🏽‍♀️🙂➕🌻

    من چی شنیدم ، استاد قرار بود بیاد ایران

    اما استاد خوب مون ایران نیست😉

    نیاید هم ایران باشه ، به جاش ما بچه‌های سایت ، همون ۱٪ که از بدنه جامعه جدا هستیم و عزم مون رو جزم💪🏽 کردیم برای تغییر زندگی مون ، هم مدار استادمون هستیم برای دیدن زیبایی های آمریکای ثروتمند دوست داشتنی 🗽🇺🇸

    ما بچه های سایت فارغ از موقعیت جغرافیایی مون ، با استاد و مریم عزیزم هم مدار هستیم و آگاهانه هر روز میایم و فایل میبینیم و 👣 میگذاریم 👏🏼👏🏼👏🏼

    چقدر چقدر چقدر لذت بخش و شیرینه 🥲🥲🥲

    با شروع این سری از سریال زیبای سفر به دور آمریکا 🇺🇸🗽 به خودم قول دادم که برای هر قسمت تحت هر شرایطی کامنت بگذارم 🙂

    دمت گرم صحرا که تا به الان متعهد بودی به این قولت 👏🏼👏🏼👏🏼

    خدا میدونه که چه اتفاقات خوبی تو راهه🥲🥲🥲

    پیشاپیش از خدای خوبم خیلی خیلی تشکر میکنم

    خدایا شکرت شکرت شکرت 🙏🏽💚🙏🏽💚

    چند روز پیش جایی بودم که عزیزی برگشت گفت مشخصه اصلا پیگیر اخبار نیستی (با حالت 😳)

    و من در پاسخ گفتم بله آگاهانه اخبار رو دنبال نمیکنم و بعد 🤐 کردم

    به طرز عجیبی شور و شعفی در وجودم در جریانه و تا به همین لحظه همه کارهام به آسانی و راحتی در حال انجام شدنه…

    هر لحظه از زندگیم پر از هدایت الله مهربانی هاست 🥲🥲🥲

    من به اندازه ای که روی خودم کار کردم و توحیدی عمل کردم ، نشونه ها رو بهتر متوجه شدم…

    من بعد از اون دورهمی فوق العاده 🥲 استاد و مریم عزیز در کالیفرنیای چهار فصل ، بیشتر باور کردم که می‌شود و ما حتما حتما به خواسته هامون میرسیم.

    بله به خواسته مون میرسیم به آسونی و راحتی و خیلی طبیعی و عزتمندانه

    منطق این باور هم ، اتفاقات سری قبل سفرمون بود که یک عالمه خواسته در من بوجود آورد و بعد آروم آروم نشونه ها از راه رسیدن🥲🥲🥲

    من در اون شرایط مشغول به کار نبودم ، ولی در حال کار کردن روی خودم بودم و خیلی آگاهانه ورودی هامو کنترل میکردم و پیگیر هر قسمت سفر بودم و در بیشتر مواقع در حال تحسین زیبایی ها و شادی ها و فراوانی ها بودم…

    و‌ بعدش به جاهای خیلی خوب و زیبایی هدایت شدم ، ولی مهم تر از اون ، به کار مورد علاقه ام هدایت شدم که نشونه اون دعوت شدن خیلی آسون و راحتم به یک کنفرانس بین المللی در مجمع جهانی در آمریکا🇺🇸 بود…

    قبل این کنفرانس ، موضوعات مورد علاقه ی خودمو گاهی بهش فکر میکردم و در حد مطالعه سطحی بود نه داشتن رویا و خواسته…

    بعدش یک سری نشونه اومد و گفتگوهای خوبی هم صورت گرفت….

    و بعد به دیدن یک ویدیو در یوتیوب هدایت شدم و خودم رو در اون فضای آموزشی کنار بچه ها میدیم🥲🥲🥲

    اینو خیلی خوب یادمه که اون مدرسه در شهر زیبای تمپا بود🥲🇺🇸🗽

    و بعد چند روز ، مدیر مدرسه ای خارج از کشور با یکی دوستانم که از دستان بینظیر الله مهربان بود یک جلسه آنلاین رو هماهنگ کرده بود که همزمانی داشت با کنفرانس بین المللی ما

    این مسیر زیبای توحیدی موجب کسب یک عالمه تجربه های ناب ناب ناب شد…

    و بعد اون سفر توحیدی خارج از کشور در اسفند ۱۴۰۰ 🥲🥲🥲

    خدای من اسفند ۹۹ نشونه ها و همزمانی ها اتفاق افتاد و من اسفند ۱۴۰۰ در همون لوکیشن فوق العاده کنار یک عالمه بچه بودم 🥲🤹🏽‍♀️🧑‍🤝‍🧑👶

    تازه اول راه هستم و در حال سپری کردن مسیر زیبای تکامل…

    خدای خوبم تنها تو را میپرستم

    و تنها از تو یاری می جویم

    منو هدایت کن به راه مستقیم ، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای…

    راهی پر از زیبایی و ثروت و فراوانی و عشق و آرامش

    الهی آمین 🙏🏽💚🙏🏽💚

    🗓️ بماند یک 👣 در ۲۷ذابان ۱۴۰۱ ، ۱۸ نوامبر ۲۰۲۲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2011 روز

    ملکا؛ ذکرِ تو گویم که تو پاکی و خدایی / نروم جز به همان ره؛ که توأم راه نمایی…..همه درگاهِ تو جویم؛ همه از فضل تو پویم / همه توحیدِ تو گویم؛ که به توحید سزایی….

    سلام میکنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و دوس داشتنی ..خداروشکر میکنم خداوند به من این جسارت و ایمان رو داد تا روی خودم کار کنم و به زیبایی ها توجه کنم چون قانون جهان بر این هست که هدایت میشم به زیبایی های بیشتر….این قانون رو دارم در خودم و زندگیم پیدا میکنم که چرا اوایلی که با استاد عزیزم شروع کردم سریال سفر به دور امریکا رو ندیدم ولی بعد از اینکه دوره 12 قدم رو تهیه کردم و دوره روانشناسی ثروت رو تهیه کردم و مهمتر از همه روی خودم کار کردم بر اساس قوانینی که شما درک کردید الان مشتاقانه و بی صبرانه منتظر فایل جدید شما هستم در سریال سفر به دور امریکا این کاملا قانون بدون تغییر خداوند رو به من میگه …که مهدی اگر میخوای زیبایی های بیشتر رو ببینی اگر میخوای خوشبختر و شادتر و ثروتمندتر از گذشته باشی باید روی زیبایی ها تمرکز کنی و دارم نتایجشو در زندگی خودم به وضوح میبینم…. پدیده همزمانی هایی که در زندگی من اتفاق افتاده اصلا کم نیست و اگر بخوام در موردش بنویسم هزاران ساعت زمان میبرد اما به چند تا از همزمانی های خداوند اشاره میکنم ….خب همیشه دوست داشتم صدای خداوند رو بشنوم و هیچوقت اتفاق نمی افتاد تا اینکه وقتی تکاملم رو در درک قوانین طی کردم متوجه شدم که کلام خدا نشانه هاست ؛کلام خدا همزمانی هاست ؛ کلام خدا از احساست بهت گفته میشه و به قول شما وقتی همزمانی ها اتفاق میفته شاخک هاتو بده بالا ببین چی داره بهت میگه….وقتی این موضوع رو درک کردم سعی کردم در بیشتر وقت ها این قانون رو در زندگیم پیاده کنم و خداروشکر از وقتی متوجه شدم زندگیم رنگ دیگه ای گرفته چرا که خداوند همچیز میشود همکس را به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح و به شرط پرهیز از معامله با ابلیس…خداروشکر میکنم برای تک تک این اگاهی هایی که فرمانروای جهانیان به من میگه و منم دارم مینویسم … تقریبا 10 ماه پیش بود که ستاره قطبی نوشتم خدایا ازت میخوام دختر فوق العاده ای با این مشخصات وارد زندگیم بشه و حتما هم فرکانسیم باشه و دوره های عباسمنش رو کارکرده باشه و از خودم کوچیکتر باشه و …….. و هر روز رابطمون بهتر از قبل بشه و لذت بیشتری ببرم از زندگیم و فرمانروای کیهان توسط احساسم عصر اون روز با من صحبت کرد و گفت این شخصیت تو مائده هست در نیشابور ، حالا مائده کی هست در کامنت های گذشتم گفتم فقط بگم من در گروه تلگرامی بودم و به اندازه 5 الی 10 دقیقه در گروه با هم صحبت کرده بودیم فقط همین بود و بس حتی من پی وی این شخص نرفته بودم وهیچ شماره ای نداشتم …. و ساعت 18:18 شده چند ساعت بعد از اینکه به من گفته شده بود ….. مائده در تلگرام به من تکست داد و به من گفت ساعت 18:18 شده کارت داشتم اقای رحیمی حسم بهم گفت بهت تکست بدم و نشانه دیدم اون لحظه فقط میگفتم الله اکبر یعنی چی من تازه به این دختر داشتم با خدا صحبت میکردم همین الان باید تکست بده این همزمانی رو از طرف فرمانروای کیهان دیدم و با ایمان امدم نیشابور و الان6 ماهی میشه که زندگی رویایی داریم …اره هروز که از رابطم میگذره به عظمت و قدرت خداوند بیشتر پی میبرم که باید نشانه های خدا رو جدی بگیرم…همزمانی دیگه من همین چند هفته پیش بود که بهم گفته شده بود برای تسویه حساب وام بانکیم اقدام کنم و منتظر نشانه ها بودم تا اینکه 2 تا نشانه امد اولیش این که دامادمون گفت 17/7 میام نیشابور و با هم بریم شهرتون و دومی اینکه دقیقا تسویه حساب بانکم روزش 17 بود من این رو به عنوان نشانه خدا دیدم و جالب اینجاست که من 200 میلیون وامم رو به دلایلی از دست داده بودم چون قانون تکامل رو رعایت نکرده بودم اما طبق فرکانسایی که به جهان داده بودم داشت عمل میکرد که من میخوام تسویه بشه چجوریشو نمیدونم رفتم شهرمون و یسری اتفاقات معجزه وار افتاد و من وامم رو تسویه کردم واقعا الانم دارم مینویسم باورم نمیشه که به هیچ عنوان خودم باورم نمیشه بماند بشمایی که دارید این کامنت رو میخونید وامم به راحتی و با عزت تسویه شد طبق فرکانسای خودم حالا چطور بزار بگم چون برگای خودمم کاملا ریخت مادرم گفت میخوام ساخت و ساز کنم فلان جا رو میخوام خونه فلان جا رو بفروشم و یه پولی به تو هم بدم و بقیشم بزنم به ساخت و ساز …و این شد که وامم تسویه شده من اصلا از هیچکدام این ایده ها خبری نداشتم فقط به قول استاد دستامو از روی پارو ها برداشتم و گفتم من تسلیمم خودت هدایتم کن …الله اکبر همین الانی که کامنتو داشتم مینوشتم به ساعت 18:18 الارم شکرگزاریم بود و زنگ خورد اصلا این کامنتی که من دارم مینویسم ساعت 18:18بود داشتم مینوشتم و چی بشه 18:18 بنویسم این همزمانی ها کار من نیست همش خودشه هچیز اووووست ، خداوند همچیز میشود همکس را به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح و به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مائده کردی گفته:
      مدت عضویت: 2591 روز

      خداوند و شکرگزارم برای وجودت عشق خدایی من عشق الهی من

      شکرگزار پروردگارم برای اینکه تورو گزاشت سر راهم و مدارمون یکی شد

      درسته استاد

      یکی از غیرقابل باور نکردنی ترین اتفاقات سال ۱۴۰۰ ورود مهدی توی زندگیم بود

      و معجزه آورترین اتفاق زندگیم

      شما فکر کنید

      من نیشابور هستم مهدی بیرجند و وقتی صدای قلبشو میشنوه و حرکت میکنم میاد پیش من

      دقیقا دو روز بعد از اینکه منو مهدی باهم آشنا میشیم

      و حتی من ذکر کرده بودم توی ستاره قطبیم تمام مشخصات مهدی

      و حتی گفته بودم از شهر خودم نباشه

      دقیقا در این حد دقیق

      و قشنگ تر و لذت‌بخش تر و جذاب تر اینجا بود که خداوند کاری کرد که حتی شغل های منو مهدی و یکی انتخاب کرد خدای من

      خدای من خدای من

      و ما هر روز رابطمون داره قشنگ تر و قشنگ تر میشه

      و بعدا استاد جونم حتما توی یک مکالمه ای میگیم چطوری داریم با هم زندگی می‌کنیم به لطف خدای بزرگم

      همش چیزی جز معجزه نیست

      همین و بس

      خداوند بیشتر از ما دوست داره که ما خوشبخت بشیم و خوشگل تر تکاملمونو طی کنیم و سریع تر به خواسته هامون برسیم

      الهی شکر

      عاشقتونم و عاشقتم عشق من🙂🥰❤👑

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ریحانه گفته:
        مدت عضویت: 2047 روز

        سلام مائده جان

        عزیزم خیییلی کامنت خودت واقات بهم امید وانگیزه داد تا بیشتر وبیشتر رو خودم کار کنم

        تحسین میکنم رابطه عاشقانه تون رو

        تحسین میکنم حس خدایی دوطرفه رو

        ان شاالله روز به روز پیشرفت بیشتر ورابطه ای رؤیایی داشته باشید .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2148 روز

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر….

    عرض سلام و ادب و احترام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و سلام به تمامی دوستان ارزشمندم….خداروشکر میکنم که در این خانواده صمیمی حضور دارم…

    در ابتدای فایل که گفتین اینجا برف باریده و ما هر دو پا برهنه اینجا هستیم تا دوربین پاهای شما رو نشون داد به خودم گفتم الله اکبر اینم از معجزات دوره قانون سلامتیه..😍😍 بعد در ادامه دیدم شما گفتین اینا شن های سفید و نرم هستن…بینهایت زیبا بودن…خدا رو شکر برای این همه زیبایی …نور آفتاب تابیده شده بر این شن های سفید و زیبا چه دلبری میکرد..ًخداروشکر

    اونجایی که استاد گفتین من میخواستم برم مسافرت..‌.و همه چیز رو آماده کرده بودم به خودم گفتم یعنی استاد میخواسته بیاد ایران….و خود بخود کودک درونم جیغ زد از شادی…بعد جلوتر که شما خودتون گفتین میخواستم بیام ایران اونجا دیگه کلی زیاد ذوق کردم…اما ذوق بیشترم از این مدار بالای شما استاد عزیزمه…از این هدایت های واضح خداوند..‌از اینکه اینقدر استادم عملگرا هستن در درک و عمل به قوانین الهی…منم دارم این عمل کردن به هدایت های الهی رو از شما یاد میگیرم…

    من خودم الان در مسافرت هستم…و وقتی درخت های رنگارنگ رو میبینم یاد فایل های شما می‌افتم…این سفر من هم بخاطر دیدن فایلهای شما بوده….زیبایی ها رو دیدم تمرکز کردم و خداوند خیلی راحت منو هدایت کرد به دیدن زیبایی ها از نزدیک….من دیروز در مرتفع ترین روستای قابل سکونت ایران بودم در ارتفاع 3400 متری.. روستای سربیژن در استان کرمان….جای همگیتون سبز یه آش بلغور آتیشی خوردیم…😋😋😋 عالی بود…اینقدر هوا سرد و بینظیر بود….هنوز هم در این استان زیبا هستیم و کلی داریم حال میکنیم….این در حالیه که همه درگیر اخبار و اطلاعات ناخواسته هستن….این هدایت خداونده.. وقتی که همه چیز رو به خودش میسپاری….این سفر در حالی اتفاق افتاد که من تازه قراره برم سرکار در یکی از هتل های بزرگ شهرمون…اینم هدایته خداونده…

    وقتی که این آغاز به کار با این سفر همزمان شد خود اون مسئول مربوطه به من گفت مشکلی نیست…برو مسافرتت و بعد که اومدی بیا و با قدرت شروع کن….خیلی خوشحالم…خیلی هم از اینکه قراره برم سرکار و هم اینکه الان در سفری هستم که خیلی داره بهم خوش میگذره…و از این بابت که در مسیر دیدن زیبایی ها هستم خیلی خیلی از خداوند سپاسگزارم….

    از شما استاد عزیز و مریم جانم هم سپاسگزارم که با نشون دادن این زیبایی ها و نعمات بینهایت خداوند به ما زیبایی های بیشتری در زندگیمون به وجود میاد ….خداوند رو شاکرم برای حضور شما دو استاد نازنین و تمام دوستان ارزشمندم….عاشقتووونم و سپاسگزاررررر😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    فاطمه کیاستی گفته:
    مدت عضویت: 2087 روز

    به نام خداوندی که هدایتگر تمامی آدم هاست

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم.

    خیلی وقته که تو سایت کامنت نذاشتم اما این فایل انقد قشنگ بود، انقد قشنگ بود که اصلا نتونستم نیام و درموردش ضحبت نکنم.

    خدارو هزاران بار شکر میکنم که تو زندگیم با شما استاد عزیزم آشنا شدم که انقد متفاوت و عالی هستین از بدنه جامعه.

    خدارو هزاران بار شکر میکنم که خداوند منو تو مسیر و مدار شما قرار داد که منم بشنوم این آگاهی هارو و درک کنم و لذت ببرم و احساسمو خوب کنم.

    خدارو هرچقدرم روزانه و شبانه شکر کنم کمه. بی نهایت نعمت دارم تو زندگیم بی نهایت .

    چقد این فایل قشنگ بود هم محتواش هم مکانش هم اسمش. اصلن اسمش که دیوانه کنندس(هدایت الهی) خدای من همه ما آدم‌ها اینو داریم تو زندگیمون این هدایت نصیب همه میشه و از وقتی که با شما آشنا شدم اصلن فهمیدم خدا منم هدایت میکنه قبلا همش فکر میکردم هدایت فقط برای پیامبرا بوده و بس اما الان میفهمم که عه چه قشنگ خدایا تو فرق نمیذاشتی بین آدم هات این ما بودیم که فرق میذاشتیم و نمیفهمیدیم. و از وقتی درک کردم و مطمئنم هنوز حتی 1 درصدم درک نکردم و جای کار داره تا خیلی خیلی بهتر بشنوم صدای خدای عزیم رو اما همین یک کمی هم که درک کردم خدای من چقد قشنگه چقد واقعا خدا جوری برات میچینه که اگه عقل انسانی خودت را هزاران بار هم زور بهش میاوردی نمیتونستی اونجور که خدا برات میچینه بچینی.

    بارها برام اتفاق افتاده که از خدا خواستم خدایا امروز چی بپزم؟ امروز چی بخورم؟ امروز از کدوم مسیر برم؟ و چقد قشنگ برام چیده و بهم گفته و وقتی انجامش دادم اصلن دیدم که عه من همیشه هم مثلا همون غذارو میپختم الان چقد خوشمزه تر شده یا قبلا هم اینو میخوردم اما الان نخوردم چقد به نفعم شد. خیلی اتفاق افتاده و چقد همونجا اعتبارشو دادم به خدا و بهش گفتم از این بیشتر میخام از این هدایتت بیشتر میخام. از این چیدنات بهتر میخام.

    چقد مفهوم هدایت رو با دیدن فایلاتون درک میکنم که حتی شما هم واسه کوچکترین کاراتون از خدا میخایین بهتون بگه من اینو از شما یاد گرفتم و نتیجه دیدم و چقد لذت بردم. اصلن حاضر نیسم ثانیه و لحظه‌ای بدون درک کردن قانون بدون این هدایتا بگذرونم .

    اینو از شما یاد گرفتنپم که مدام به خدا بگم خدایا من نمیدونم تو میدونی تو منو کمک کن تو برام بنویس.

    استاد من چندین ساله که دیگه ساعت کوک نمیکنم که صبح بیدار شم به خدا میگم منو بیدار کنه و دقیقا سر همون ساعتی که میگم منو بیدار میکنه گاهی ممکنه دیرتنر بیدار کنه و اونجاست که میگم حتمن نباید سر او ساعت بیدار میشدم خودت بهر میدونی که منو کی بیدار کنی. چقد این کار برام لذت بخشه که قدرتمند ترین فرمانروای کیهان صبحا همیشه بیدارت کنه و تو از لحظه بیدار شدنت همراهشی تا شب تو میخوابی اما اون نه و منتظره تا باز تو پاشی.

    خدایاشکرت برای همه نعمت هایی که تو زندگیم دارم.

    استاد عزیزم و مریم عزیزم هزاران بار سپاسگزارم که انقد فایلهای با کیفیت و عالی و پر از آگاهی برامون تهیه میکنین.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مهدی آبانگاه گفته:
    مدت عضویت: 1859 روز

    به نام پروردگار مهربان

    سلام

    چقدر جالب و شگفت انگیزه هدایت ها و همزمانی ها

    ممنون استاد عزیزم که انقدر عالی از قدرت، مهربانی و هدایت های خدای وهاب و هدایت گر و توانا میفرمایید

    خداروشکر که این کلمات را بر زبان شما جاری می‌کنه

    خدایی که در همه ی امور مارا هدایت می‌کنه کمک می‌کنه و همواره با ماست

    او نزدیک است

    او همیشه با ماست

    او مهربان است

    او وکیل و کارساز است

    آرامش از جانب اوست ، سلامت از جانب اوست ، مودت و صمیمیت از جانب اوست ، رزق و ثروت و برکت از جانب اوست ووو………

    در مورد مثالی که از همزمانی ها و هدایت ها خواستم بزنم

    من دوتا ماشین داشتم که اخیرا بدلیل تغییر شغلم یکی را خواستم بفروشم چون دیگه نیازی نداشتم بهش

    ماشینی که چندسال کار کردم باهاش و خیلیم برام مفید بود و کلی تجربه خاطره داشتم ازش

    ولی ب قیمتی که میخواستم بفروشم و منطقی بود مشتری پیدا نمیشد

    چند روزی گذشت و من آگهی فروش رو پاک کرده بودم تا اینکه یک دوست نه چندان نزدیکم که در گذشته باهم باشگاه می‌رفتیم و چند سالی هست همو ندیدیم به من پیام داد و پرسید ماشینتو عوض کردی ؟ بدون سلام و احوالپرسی ؟

    جالب اینجا بود که اصلا قصد خرید هم نداشت😄

    ولی انگار از سر کنجکاوی پرسید

    بعد همون لحظه من گفتم با خودم که بذار الآن یه بار دیگه آگهی کنم برای فروش

    بعد میخواستم یک ساعت استراحت کنم و بخوابم

    چند دقیقه بعد یک نفر زنگ زد و من فکر کردم زنگ آلارم ساعت موبایل هست و خواستم قطع کنم اما تماس وصل شد و صحبت کردیم اومد ماشینو دید و پسندید و قولنامه کردیم و بیعانه داد گفت ماشین امشب منزل خودتون باشه بهت اعتماد دارم فردا هم رفتیم دفترخانه و کار انجام شد.

    بازم ممنون

    امیدوارم هرجا که هستید در پناه الله یکتا شاد باشید ثروتمند باشید سعادت مند باشید در دنیا و آخرت

    ب امید دیدار ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    ملیحه عزیز ساجدی گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام و درود به همه همفرکانسیهای نازنین و استاد قشنگم و خانم شایسته دوست داشتنی ….

    چقدر خوشحالم چقدر شاداب و سپاسگزارم و چقدر حسه خوبی دارم با دیدن این فایل زیبا هم لبخند زدم هم اشک ریختم و هم سپاسگزار بودم و البته همه فایلهای سفر بدور اآمریکا قشنگه اما هر چه جلوتر میریم میبینیم از این هم زیباتر میشه .

    گاهی کوه سر سبز ….گاهی جنگل زیبا … گاهی دریای آرام … گاهی کوهای داغ آتشفشانی بینظیر ..و حالا هم این کوهه سفی شنی زیبا که واقعا بینظیر و باور نکردنیه خدارو صد هزار مرتبه شکر ..و

    بهتر از همه اینها در این فضای ملکوتی حرفهای استاد و مریم جان در مورد هدایت خدایا اگر هر لحظه من شکر گزار باشم برای این فایله بینظیر باز هم کمه .

    استاد قشنگم واقعا هدایت قشنگترین اتفاقهارو رقم میزنه . من با دوره دوازده قدم زندگیم متحول شد و در فایل هشتم به مهاجرت از ایران هدایت شدم بخدا قسم که من حتی در ذهنم هم نمیگنجید که از ایران برم نهایتا میگفتم که تا شمال سفر کنم چوصلا خارج از کشور نرفته بودم و حتی بهش فکر نمیکردم و الان تو استانبول بعد از یک سال و نیم زندگی ده برابر بهتر از ایران رو دارم خدارو صد هزار مرتبه شکر اونهم با پنجاه میلیون تومن پول مهاجرت کردن و با چهار نفر همسر و پسر و دخترم و به هر کسی که میگفتم باور نمیکرد دروغگو خطابم میکردن

    و استاد چقدر اتفاقهای بعد مهاجرت برام رویایی بود اولش که اومده بودم من فقط و فقط به توکلی که ما تو فایل قدم دوازدهم در قدم شش و هفت بهش اشاره کرده بودین و توضیحه مفصل دادین گوش میکردم و عمل میکردم و حتی گاهی بقدری میترسیدم از غربت و تنهایی که حالمو بد میکرد اما بعدش میگفتم خدا هست خدا هست خودش میگه چیکار کنمو استاد واقعا یک ایمان عجیبی پیدا کرده بودم که منو قوی میکرد ی حسه قشنگ و اتفاقها یکی پس از دیگری پیش اومد .

    منیکه حتی در بدو وردوم به اینجا یک بالش هم نداشتم زیر سرم بزارم و تنها ی خونه خالی اجاره کرده بودیم الان بعد یکسال و نیم توش پر وسایل و راحتم و اونقدر به جاهای دیدنی و زیبا هدایت میشم که رویاییه و تنها من سپاسگزاری میکنم و اشک میریزم . اما اینم بگم گاهی یادم میره کجا بودم و ناسپاسی هم میکنم .

    و بعد دیدن این جاهای زیبا با حسه قشنگم به دوره زیبا و پر محتوای قانون سلامتی آشنا شدم و چقدر این دوره بینظیره ….

    امروز داشتم به این فایل نگاه میکردم و به مسیله مدار که بر خوردم و شنیدم دیدم حتی بدن ما هم به همین شیوه عمل میکنه وقتی ی مدت بهش خوراکه خوب میدی تو مدار شادی و سلامتیه و وقتی ی غذای بد بهش میدی منظورم خارج از برنامست سریع آلارم میده و اونرو بلافاصله به بیرون از جسمت هدایت میکنه و توی اون محیطه تمیز آشغال نمیزاره بمونه ..

    من اینجام چون روی خودم کار کردم و در معرض وقایعه ایران قرار نگرفتم و از اون محیط دور شدم .

    حتی اتفاقهایی که در اینجا رخ میده گاهی خانوادم از ایران به من خبر میدن واقعا از اتفاقهای نابهنجار دورم .

    چقدر درکتون میکنم استاد که وقتی گفتید نشد به ایران سفر کنید چون دقیقا این اتفاق برام افتاد…..یکی از خواهرام مریض شد و من میخواستم به ایران برم و ملاقاتش کنم وهر کاری میکردم جور نمیشد برم هر کاری ینی جوری که میشد ولی نشد …. که بعد شنیدم اوضا اینطور بهم ریخته و الان شما تو حرفاتون اشاره کردید که وقتی روی خودت کار میکنی جهان تورو به جاهای نامناسب نمیبره و مدارت با اونجا ناهماهنگ میشه .

    آره استاد دیدن فایلهای سفر به دور آمریکا برا لذتبخشترین و زیباترین فیلمه دنیاست ..

    شما و همدم گرامیتون به زندگی همه ما نور و خوشیبختی و توحید بخشیدید.و رسالتتون رو بخوبی اجرا کردیدو چه بسا بهتر از این هم خواهد بود .خدارو صد هزار مرتبه شکر بابته بدونتون و بودنم در این مدار زیبا …

    دوستتون دارم بقدر شنهای سفید اون دشته زیبا اون کوهای قشنگ و رنگا رنگ درختهای کنار جاده و همه دنیای زیبایی که برای ما ساختید 💜💜💜❤❤❤❤❤💜💚💚💚💚💕💕💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    سکینه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته گلم

    خیلی خیلی فایل امروز عالی بود البته میدونم و ایمان دارم که تمام فایل های شما عالی است ولی این فایل در وجود من تحول عظیمی ایجاد کرد

    استاد عزیزم چه مکان عالی زیبا و واقعا معنوییی بود من اول که عکس فایل رو دیدم فکر کردم کنار ساحل هستید چون دیده بودم بعضی از سواحل آمریکا ماسه های سفید داره

    ولی که فایل رو دیدم متوجه شدم که نه اونجا یک صحرای زیباست

    راستشو بخواین اول که گفتید اینجا برف آمده باور کردم😁😁😁

    استاد عزیزم زمانی که گفتید خانم شایسته نشستن و همزمانی هایی که براشون اتفاق افتاده رو نوشتن متوجه شدم که تمرین اینه که همزمانی هایی که در زندگی مون اتفاق افتاده رو بنویسیم

    استاد در لحظه اول گفتم که تا الان توی زندگیم هیچ همزمانی وجود نداشته

    استاد نمیدونید با جمله به جمله حرف های شما یکی یکی یادم میامد معجزات خدا در زندگیم رو

    استاد من بلافاصله رفتم دفترم رو آوردم چون چیز هایی که داشتم به یاد میاوردم زیاد بود و گفتم بنویسم یادم نره

    من به همون ترتیب که به یاد آوردم براتون مینویسم

    استاد عزیزم من از زمانی که فایل های شما رو جسته گریخته در اینستا گوش میکردم و به خاطر شرکت در جلسات نتورک سعی کردم در معرض موج منفی نباشم برای همین تلوزیون نگاه نمیکردم ولی توی خونه من تلوزون روشن بود و گاه گداری چشمم بهش میفتادولی خدا رو شکر ۳سال بود که اخبار توی خونه ما پخش نمیشدو ما اخبار نمیدیدیم

    تقریبا دوماه است که تلوزیون توی خونه ما به طور کلی جمع شده البته کنترولش خراب شد و کلید های تلوزیون هم خراب بود و عملا تا کنترل درست نشه تلوزیون روشن نمیشه

    من و همسرم تصمیم گرفتیم که تلوزیون رو دیگه روسن نگنیم

    الان که فایل شما رو شنیدم دیدم درست بعد چند روز از این اتفاق این قضایا در ایران اتفاق افتاده و ما چون تلوزیون نداریم این خبرهارو نمیشنویم

    به قدری رسانه ها پوشش میدن که چند باری که رفتیم میهمانی و بچه هام شبکه پویا که مخصوص کودکانه نگاه میکردن میدیدم اتفاقات رو زیرنویس میکنن و ناخود آگاه بچه ها ویا والدین اونها رو میخوندن

    البته الان نمیدونم هنوز هم همینطور هست یا نه اون اوایل که بود

    خدا رو شکر که درست چندروز قبل از این اتفاق ها تلوزون ما جمع شد

    استاد من به خاطر باورهای نادرستم چندین سال بود که مسافرت نرفته بودم

    آخرین سفر من کربلا بود ۶ماه قبل ازدواجم

    و از اون زمان به خاطر شرایط بد مالی که خودمون با باورهامون ایجاد کرده بودیم شرایطش پیش نمیومد کار همسرم به گونه ای است که هر روز برن سرکار پول دارن و اگر نرن پول ندارن و حقوقشون هم هفته ای پرداخت میشه

    من در گذشته به شدت به همسرم وابسته بودم الان هم نمیگم عالی شدم ولی خداروشکر تا حد زیادی روی خودم کار کردم و این وابستگی کم تر شده

    بعد از گذشت ۹ماه ثبت نام در سایت و گوش کردن فایل ها و کار کردن روی خودم تصمیم گرفتم برای رفع وابستگیم یک اقدام عملی بزرگ انجام بدم چون اقدامات قبلیم کوچیک بود برای همین نتیجه هم کوچیک بود

    به همسرم گفتم برو و یک کار در شهرستان و یا عراق بردار البته بهش نگفتم چرا 😁😉اگر این اتفاق میفتاد من ایشون رو هر دوسه ماهی یک بار میدیدم و توی این مدت میتونستم روی خودم کار کنم

    که این اتفاق نیفتاد و من تصمیم گرفتم که چون تابستون هست و بچه ها تعطیل هستن و طفلی ها هیچ وقت مسافرت نرفتن بچه ها رو بردارم و بدون همسرم بریم مسافرت من و سه فرزندم ناگفته نمونه که ما ماشین نداریم و با اتوبوس رفتیم

    من به تمام اطرافیان گفتم که کاروانی میرم چون اونها که توی فرکانس من نیستند و شروع به مخالفت میکنند و باورهای غلط رو به من منتقل میکنند با نگفتن به اونها با ذهنی آرام و با باورهای مثبت و عالی به مسافرت رفتم

    برای خرید بلیط من هیچ برنامه ای نداشتم که کجا بریم اونجا چکار کنیم چند روز بمونیم من فقط گفتم ما میریم و خدا خودش هدایت میکنه

    وقتی برای خرید بلیط رفتم مسئول باجه پرسید بلیط برای کجا میخواین من بی اختیار گفتم ساری😃

    به یه نفر زنگ زدم چادر مسافرنی بگیرم ایشون گفت چادر ما خراب شده و دادیم درست کنن تا اکن زمان که شما میخواین آماده نمیشه

    من گفتم خدا میخواد ما چادر نبریم برنامه دیگه ای برامون چیده😍خدایا شکرت🤲

    از لحظه ورودم به اتوبوس ایرپاد تو گوشم بود و فایلهای شما رو گوش میکردم بعد از دوساعت که از شهر خارج شدیم (ما شب حرکت کردیم)اتوبوس خراب شد و ما تا صبح اونجا کنار جاده بودیم تا اتوبوس بعدی بیاد و ما رو بببره

    جالبه وقتی داشتم علائم رو میدیدم که به چه علت این اتفاق افتاده و به ایمانم قویتر میشد که این فرکانسها هستند که همه زندگی ما رو رقم میزنند

    در همین حال بودم که فایلی از شما در حال پخش بود و چکیده حرف های شما این بود که ما در هرلحظه داریم به پیشرفت جهان کمک میکنیم مثلا اگر اتفاقی به ظاهر بد برامون میفته باعث این میشه که افراد دیگری کار داشته باشن افراد دیگری حقوق و پول دریافت کنند

    من به خودم گفتم ببین اگر این اتوبوس خراب شده اولین نگاه مثبت من اینه که باور هام قویتر شد که زندگی ما دست خودمونه و هیچ چیز از قبل مقدر نشده

    دوم اینکه این اتفاق بد نیست و یک فرد دیگه هم میتونه به واسطه سفر ما کرایه دریافت کنه و پول داشته باشه چند نفر که تعمیرات اتوبوس رو بر عهده دارن براشون کار درست میشه کیانی که قطعات این اتوبوس رو تولید میکنند از مواد اولیه، سرهم کردن، نقل و انتقال،کلی فروشی،جزئی فروشی و…..همه و همه از این اتفاق سود خواهند برد پس این چه اتفاق میمون و مبارکی استو خدا اینگونه با بینهایت دستش روزی رو برای کسانی که درخواست میکنند میرساند

    خدا رو شکر چه همزمانی عالی این اتفاق و این فایل عالی🤲

    استاد من در زمان مجردی چند باری به شمال کشور سفر کرده بودم و همیشه اسم شمال برای من هوایی مرطوب شرجی و باران های هر روزه رو تداعی میشد

    استاد ما یک هفته در شمال بودیم و در این مدت هوااا بسیار عالی بود البته ظهرگرم میشد ولی اصلا من در شمال رطوبت شرجی بودن هوا و باران رو تجربه نکردم

    خدایا شکرت چه همزمانی عالیی🤲

    گفتم که من هیچ برنامه ای نداشتم و گفتم میریم و خدا هدایت میکنه من هیچ آشنایی از شهر های شمالی نداشتم و شرایط اسکان رو هم نمیدونستم

    در ساری باهدایت الله وقتی از اتوبوس پیاده شدیم یک راننده تاکسی ما رو سوار کرد و چندین جا برد برای اجاره سوئیت و بالاخره ما رو برد به امامزاده ابوالفضل که سوئیت داشت و ما اونجا یک اتاق اجاره کردیم

    سه شب اونجا بودیم خیلی عالی بود بچه ها در زمان هایی که توی سوئیت بودیم در محوطه امامزاده بازی میکردن خیلی دوست داشتن اون شرایط و مکان رو توی روز میرفتیم مکان های دیدنی و تاریخی و بازارهای ساری رو میدیدیم

    که ایمان دارم که اگر کاروانی میامدیم نمیدیدیم چون در گذشته من کاروانی به شمال کشور آمده بودم و فقط امام زاده ها و دریا رو دیده بودم.

    در اینترنت سرچ میکردم و با نشان مسیر یابی میکردم و میرفتیم

    اونجا هرکس من رو با سه تا بچه میدید که بدون ماشین بدون همسرم بدون رزرو مکان به سفر آمدیم تعجب میکردند

    باورتون نمیشه من برای اینکه از یه شهر به شهر دیگه برم تو اَپ اسنپ روی لوکیشن یه شهر نزدیک به اون جایی که بودم انتخاب میکردم و بدون هیچ گونه اطلاعات روی یک قسمت آن کلیک میکردم و اسنپ میگرفتم و وقتی به اونجا میرسیدیم میدیدیم که اونجا دقیقا همون بهترین جایی است که باید میرفتیم وسوئیتی متناسب با پول و شرایط ما با کیفیتی عالی در اونجا بود و ما اجاره میکردیم و وقتی کسی اونجا میفهمید میگفت مگه میشه این مکان با این قیمت؟؟!!!

    بلیط برگشت و شهر برگشت به طور معجزه آسا مشخص و رزرو شد

    خدایا شکرت که همیشه بهترین ها را برایم فراهم میکنی🤲

    خداوندا به قدل استاد من بر روی شانه های تو بودم و تو مرا به ان مکان های عالی و دیدنی بردی خدایا شکرت❤

    برای خریدبه زیبایی و راحتی هدایت شدیم به بازاری بزرگ که همه چیز را با بهترین قیمت ها داشت خدایا شکرت

    خیلی حرف ها داشتم از این تجربه زیبا ولی واقعا خیلی خیلی طولانی شده و هست

    استاد عزیزشما نمیدونید بعد این سفر چقد اعتماد بنفس من بیشتر شد و وابستگیم به همسرم بینهایت کم شد

    خدایا شکرت🤲

    استاد عزیزم این قسمت فایل من رو برد به سالها پیش

    شما فرمودید باهرچه مبارزه کنید بیشتر در زندگی تجربه میکنید

    سالها پیش همسایه ای داشتیم که یه خانم با پسرش زندگی میکرد هر روز و هر شب حتی ساعات۲و۳صبح پسر این خانم شروع میکرد به سروصدا دعوا زدن مادرش شکستن شیشه ها و ظروف و…..

    درب خونه رو طوری میکوبید که دیوار خونه ما ترک برداشته بود

    من مدام به صاحب خانه اونها زنگ میزدم و شکایت میکردم بعد چند ماه شکایت و پیگیری ایشون رو از اونجا بیرون کردند

    استاد من امروز با گوش کردن این فایل متوجه شدم که از چند ماه بعد اون قضایا همسرم هرشب که میامد خونه با بچه هام بلند بلند صحبت میکرد که من مدام میگفتم یواشتر صداتون میره تو خونه همسایه

    بچه هام موقع بازی باهم زیاد جیغ و داد زیادی دارند که من همش باید تذکر بدم

    درب حیاطمون یک ساله خراب شده و درست بسته نمیشه و باید محکم بکوبیم تا بسته بشه😐😐😐😐

    من دقیقا همون شرایط رو جذب کردم😐😅

    من از زمانی که نوجوان بودم به من گفته بودند که اگر برات خاستگار اومد فقط ۳ چیز رو بگو

    _اعتیاد نداشته باشید

    _صداقت داشته باشید

    _اهل نماز باشید

    به من گفتن فقط این سه مورد مهمه باقی مهم نیست

    من هم که بچه بودم و تمام توجهم رفت روی این ۳ گذینه

    استاد بعد حدود ۳۰تا۴۰خاستگار من با کسی ازدواج کردم که بعد از ازدواج متوجه شدم اعتیاد داشته است درخانواده ای بزرگ شده اند که هیچ کدام باهم و با دیگران صداقت ندارند و بسیار دروغ میگویند حتی در موارد بسیار ناچیز و این دروغ گفتن نوعی عادت

    ایشون نمازشون رو چهار پنج روز در میون میخواندند

    من همون چیزی رو جذب کردم که به اون توجه کردم

    بینهایت از خدا سپاسگزارم که این قانون عالی را در جهان قرار داده که هر کس هر فرکانسی بفرستد همان را دریافت میکند

    و این است عدالت خدای عزیزم خدایا بینهایت شکر

    استاد عزیزم خانم شایسته عزیز

    دوستانم در سایت سپاسگزارم که وقت گذاشتید و مطالب من رو خوندید

    ایمان دارم که اگر بنشینم و با تمرکز زندگی گذشته ام را مرور کنم بینهایت مواردی را پیدا میکنم که خداوند مرا در زمان مناسب در مکان مناسب قرار داده است و بینهایت درد پای قانون جذب را در زندگیم میابم

    استاد عزیزم از خدا به خاطر وجود شما وجود این سایت عالی این فایل های بینظیر و این دوستان همفرکانسی عزیزم سپاسگزاری میکنم

    ❤خدایا تورا هزاران بار شکر و هزاران بار سپاس❤🤲🤲🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1815 روز

    سلام استاد و مریم عزیزم. یعنی انقدر اگاهی های این فایل زیاد بود که برای فهمش باید بارها گوش بدم تا متوجه بشم. اخرای فایل برام حکم یه دوره اموزشی رو داشت که سر تا پام گوش شنوا شده بود برای حرفای شما. استاد درک حرفاتون و گوش دادن بهشون و میزان اهمیتی که بهشون میدم نسبت به گذشته فرق کرده. بهتر شده. بیش تر به حرفاتون توجه دارم. ایمان اعتمادم بهتون بیش تر شده و این یه تکاملی بوده و هست که داره طی میشه… تاکیدتون روی این موضوع ک وقتی ما به خواسته ها و زیبایی ها توجه کنیم فارغ از اینکه بیرون چ خبره خدا مارو هدایت میکنه و ما فقط باید رو خودمون کار کنیم، کاری به دولت و رهبر و این چیزا نداشته باشیم‌. داستان هاتون که چه طوری خدا به بهترین شکل هدایتتون کرده و قدم بعدی رو از طرق مختلف براتون روشن ساخته از داستان هم زمانی تولد راین با رسیدن شما و راهنمایی های اقوامشون تا دیدن آدام و اینکه چقدرر این ادم دست قدرت مندی از جانب خدا بوده که هم مکان های زیبا رو بهتون معرفی کرده هم اطلاعات مختلفی درمورد فورد و ارتباط با کسانی داده ک ماشین مثل شمارو دارن. وااای این ایمان شما این حد از ایمان واقعا برای من به شخصه قابل درک و تصور نیست و ان شالله کم کم بهش برسم منم ک وقتی بهتون میگن اگه میخواین روغن ماشین رو تعویض کنید باید یه ماه و نیم قبلش وقت میگرفتین ولی شما با حال خوب میگین خدا هدایت میکنه. هدایت میکنه به موقعش. استاد این حد از ایمان و باور از کجا میاد؟ دلم میگه از تکاملی که طی شده و ایمانی که کم کم ساخته شده. برای توهم ساخته میشه فقط ادامه بده و خدا جواب ایمان شمارو میده و درست در یک قدمی تعویض روغنی سکنا میکنین و اینترنت قطع میشه و کار شما راه میوفته. الله اکبرررر. باورم نمیشه استاد بغض گلومو گرفته یعنی خدا اینقدر برای بندش خوب میسازه؟؟؟ یه فایل تازگیا ازتون گوش میدادم ک شبیه همین فایل بود و خودش یه هم زمانی بود.. اینکه میگین تو باورش کن او همه کار برات انجام میده..باورش کن و با این داستانا میشه باور رو ساخت که چ طور میچینه همه چیو قشنگ و یه قول خودتون اینقدر راحت و ساده میشینین روی دوش خدا و میخواین هدایتتون کنه، طلب هدایت میکنین و وقتی کاری خداوند و هدایتش درونش دخیل باشه خیلی راحت و عزت مندانه انجام میشه.

    اگه بخوام از هم زمانی هام بگم چیزایی که یادم میاد اینه…

    چند ماه پیش ما میخواستیم ماشین بخریم و خیلی پیگیر بودیم با خودم فکر میکردم خریدش طول بکشه چون باید فرد مورد اطمینان پیدا بشه و ما ازش ماشینو بخریم.استاد یه شب یکی از دوستای همسرم بهش زنگ زد و گفت هادی تو ماشین نمیخوای؟همسرمم گفته بود اررره و دقیقا همونی بود ک ما میخواستیم.همسرم ازش پرسیده بود از کجا میدونستی ما ماشین میخوایم گفته بود من نمیدونستم فقط یهو به دلم افتاد که اول به شما زنگ بزنم. یعنی من مات این هماهنگی بودم ک دقیقا همون تایم که ما میخواستیم ماشین بخریم ایشونم میخواست بفروشه و به ما خودش زنگ زد و همونی بود که ما میخواستیم.

    2. پارسال که رفته بودین جاهای مختلف امریکا و فیلم گرفته بودین من خیلیی از مکان هایی ک رفتین ذوق کرده بودم و چقدررر جالب بود که بهمن پارسال من رفتم باغ گلهای اصفهان و ویوی لوکیشن خیلی جاها شبیه جایی بود که شما رفته بودین وهمون احساساتی که در دیدن ویدیوی شما در من شکل گرفته بود دوباره زنده شد.

    3. من وقتی مجرد بودم برای عروسیم همیشه میخواستم یه ارایشگر از فامیلامون بیاد برای میکاپم ولی ایشون قم زندگی میکردن و من یزد بودم..اما همیشه میگفتم من میخوام ایشون بیاد ولی اصلا نگران نبودم و به خواستمم نچسبیده بودم. خلاصه پارسال دقیقا نزدیک عروسی من ایشون به خاطر کار همسرش اومدن یزد و من به خواستم رسیدمو خیلی راحت میکاپم توسط ایشون انجام شد.

    4. استاد شما میگین جهان کبوتر با کبوتر باز با بازه و من تجربه کردم.. من خیلی سعی میکنم شرایط الان ایرانو بهش توجه نکنم و جالبه امسال که میرم مدرسه هیچ کدوم از دانش آموزانم یه بارم درمورد این مسائل حرف نمیزنن و خیلی با خودشون در صلحن ولی یه سری دوستام که میدونم پی گیر مسائل هستن تعریف میکردن که چقدر بچه ها سر کلاس اغتشاش راه میندازنو شعار مینویسنو اینا…

    5. من تو این دوماه ک مدرسه میرم جالبه که چند سری مدارس مراسم های مختلف داشتن و آش و صبحونه و این چیزا بچه ها اوردن مدرسه و من در شادیشون به لطف خدا شریک بودم و این هم زمانه برام خیلی قشنگ و جالبه.

    6. امشب برای اولین بار میخواستم تو شلوغی شهر رانندگی کنم. همسرم خسته بود و نیومد باهام.قلبم بهم گفت برو اتفاقی نمیوفته.. رفتم و اتفاقی نیوفتاد. فقط یه جا میخواستم پارک کنم که وقتی پارک کردم یه اقا پسری بهم گفت بیا یکم جلوتر و راهنماییم کرد.. با خودم گفتم ببین خدا هیچ وقت دیر نمیکنه…تو پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت..خدا درست زمانی که احتیاج به کمک و راهنمایی داشتی دستشو برات فرستاد تا بهت بگه چه طور درست تر پارک کنی. خدا حواسش بهت هست و در زمان مناسبش هدایتت میکنه. دستاشو میفرسته. فقط تسلیم باش و برو. هرکاری میکنه بکن.من حتی برای اینکه کدوم طرف پارک کنم هم از خخدا هدایت خواستم و گفت سمت چپ برو و وقتی رفتم اون اقا پسر بود. این یعنی تسلیم باش و خدا دستشو زودتر برات فرستاده…این داستان امشب برای من درس و یاداوری باید باشه و ان شالله خدا کمک کنه همیشه تسلیم باشم…

    دیگه چیزی یادم نمیاد. خیلیی ممنونم ازتون که دارین یه خدای جدید رو نشونمون میدین که برای منی که هنوز تازه دارم میشناسمش درکش سخته ولی با تکامل بیش تر و بیش تر میشه…

    در پناه خدا باشین.منتظر فایل های قشنگ تر و جذاب تر هستیم 😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه عزیزانی که پیام منو میخونن

    استاد عزیزم من فایلو همین الان گوش دادم و خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم که اومدنتون به ایران کنسل شده چون اگر میومدین قطعا من در شرایطی نبودم که در سمینارهای شما شرکت کنم و همین لحظه با همین فایل که درمورد هدایت بود از خداوند خواستم که با شما هم فرکانس شم تا بتونم شمارو چه در ایران و چه در جای دیگه ای ببینم و از علم و آگاهی و تجربه های شما بهترین بهره رو ببرم

    درمورد تمرین این فایل یک هدایت عالی که چند ماه پیش برام اتفاق افتاد رو تعریف میکنم که انقدر برای خودم شگفت انگیز بود که همون روز در دفترم یادداشت کردم که یادم بمونه خداوند چگونه از من محافظت میکنه

    موضوع از این قراره که من چند ماه پیش یه جایی کار میکردم که هر روز صبح سر ساعت دقیقی از خونه میزدم بیرون و تاکسی میگرفتم و خیلی برام مهم بود که سر ساعت برسم به محل کارم یه روز صبح با اینکه سر ساعت بیدار شده بودم و و طبق روال همیشه کارامو انجام داده بودم اما نمیدونم چی شد که به خودم اومدم دیدم داره دیرم میشه اما هنوز لباس نپوشیدم و برام عجیب بود که چرا نگران نیستم و عجله نمیکنم انگار یه حسی بهم میگفت نمیخواد عجله کنی تو به موقع به محل کارت میرسی خلاصه من با خونسردی از خونه زدم بیرون و با خودم گفتم چون دیر شده نیازی نیست حتما سوار تاکسی شم با اولین ماشینی که سر راهم قرار گرفت میرم و در همین لحظه یه ماشین وایستاد که تاکسی نبود و من سوار شدم . راننده یه آقای مسن بود که به محض سوار شدن من شروع کرد به صحبت کردن درمورد عزاداری های محرم چون (این جریان واسه محرمی بود که گذشت و عاشورا نزدیک بود)بعد نظرشو درمورد عزاداری گفت که مثلا اشتباهه و مردم دارن اشتباه میکنن و خیلی برام جالب بود درمورد قرآن صحبت کرد و گفت که سالهاست که داره قرآن میخونه و… تمام اون 35 دقیقه رو ما باهم صحبت کردیم درمورد آیات قرآن و اتفاقا خیلی از دیدگاههاشون درمورد قرآن تا اونجایی که خوده من قرآنو درک کردم درست بود .ما همینطور گرم صحبت بودیم و داشتیم به مقصد میرسیدیم که یه بارون شدید و غیر طبیعی شروع شد و به جرآت میتونم بگم که انگار داشت از آسمون سیل میبارید بعد رسیدیم به جایی که من باید پیاده میشدم و باید یه تاکسی دیگه سوار میشدم و یه مسیر کوتاهی هم پیاده میرفتم تا به محل کارم میرسیدم بعد آقاهه برگشت بهم گفت من اجازه نمیدم شما توی این بارون از ماشین پیاده شید آدرس دقیقتونو بهم بگید من شمارو دقیقا میبرم اونجا و منو برد و دقیقا جلوی در محل کارم پیاده کرد و کرایه شم نگرفت چون گفت من اصلا مسافر کش نیستم اینجا هم مسیر هروز منه که درواقع راه برگشتم به خونه ست و نمیدونم چی به دلش افتاده بود که امروز منو سوار ماشینش کرده بود

    وقتی من از ماشین پیاده شدم از این اتفاق خشکم زده بود که اصلا چی میشه که من امروز دیرتر از روزای دیگه حرکت کنم بعد سوار اولین ماشین بشم بعد کلی با راننده درمورد قرآن صحبت کنم بعد به طور ناگهانی بارون شدید بباره بعد منو بیاره دقیقا جلوی محل کارم بعد کرایه شم نگیره و من هی این اتفاقو توی ذهنم تکرار میکردم و خدارو شکر میکردم. همون موقع خداوند بهم گفت وقتی نگران نباشی وقتی عجله نکنی وقتی همه چیو بسپاری به خدا خداوند یه جوری تو رو در بهترین زمان و بهترین مکان قرار میده که اصلا برای ذهنت قابل درک نیست وقتی به خدا اعتماد کنی اون دستانش رو برات میفرسه اون کسی رو که مسافرکش نیست برات مسافر کش میکنه اون حرفای درست رو از طریق بندگانش به گوشت میرسونه اون برات چتر میشه وقتی داره سیل میباره اون به تو پناه میده تا زیر بارون سردت نشه و اون به تو برکت میده و تورو بدون هزینه به مقصدت میرسونه.استاد عزیزم تمام صحبتهای شمارو درباره هدایت باور میکنم

    خدارو شکر میکنم که هنوزم وقتی یادش میوفتم واقعا ذوق میکنم

    بینهایت از شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    کیمیا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    سلام استاد جانم

    این شد نشونه امروز من، خدایا شکرت که در هر لحظه داری با من صحبت میکنی و منو هدایت می‌کنی واقعا شکرت خداجون

    اینکه اینجا نشستید و خواستتون رو برای خدا نوشتید منو یاد یک قسمت از کتاب ملت عشق انداخت که گفته بود صفات خدارو میشه در هر ذره ای از کائنات پیدا کنی ،چون خدا نه در مسجد است و نه در صومعه و نه کلیسا بلکه خدا در همه جا است همانطور که کسی نیست که خدا را دیده باشد و زنده باشد کسی هم نیست که خدارو دیده باشد و مرده باشد هرکس اورا بیابد تا ابد نزدش میماند

    استاد جان شما خدارو پیدا کردی و راه پیدا کردن رو به ماهم یاد دادی ممنونم ازت

    دوباره و دوباره نشونه من هدایت خدا بود اینکه تو خواستتو گفتی دیگه نگرانی نداره خواسته تو متولد کردی منم تاییدش کردم کافیه در مسیر درست باشیم در مسیر سپاسگزاری باشی و توجهت به خواستت باشه و تسلیم خدا باشی چقدر خوبه این تسلیم بودن در برابر خدا اصلا آرامشی که دارم بعد اینکه میگم خدایا چجوریش با تو من تسلیم من نمی‌دونم چیکار کنم خیلی احساس آرامش دارم بعدش

    چقدر خوبه که خدا باهامون حرف میزنه و چقدر خوبه که ما به این آگاهی رسیدیم که میتونیم نشونه ها رو بفهمیم چقدر راه رسیدن به خواسته آسون هستش

    موضوع دیگه اینکه خانم شایسته بهش اشاره کرد این بود که وقتی با چیزی هم مدار نباشی هرکار کنی نمیتونی واردش بشی مهم نیست چقدر تلاش فیزیکی کنی و من گفتم بله همینه تا من با خواستم هم مدار نشم نمیتونم بهش برسم و باید این فاصله فرکانسی رو کم کم کمش کنم

    استاد جان حرف های شما و خانم شایسته و بچه های سایت که کامنت میزان همه دست خدا برای من هستن تا منو به سمت اون چیزی که می‌خوام هدایت کنن واقعا هرچی بیشتر زمان میزارم برای گوش دادن دوره های که گرفتم و خواندن کامنت و دیدن فایل های رایگان قشنگ حس میکنم که داره زندگیم تغییر می‌کنه چون من تصمیم به تغییر گرفتم خدایا شکرت برای این استاد این سایت و این بچه های سایت عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: