داستان هدیه تولدم - صفحه 78
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا آفرینش هستی وتشکراز از آگاهی رسانی شما استاد گرامی وخانم شایسته دراین فایل موضوع هدایت من این بود که اگر با خودم درصلح باشم وخودم را لایق چیزی ها خیلی بهتر بدونم وبرای خودم ارزش قائل باشم با خدای درونم ارتباط برقرار کنم همه من را دوست خواهند داشت فارغ از این که کسی تولدت را به یاد داشته باشند یا نه وقتی ما به با خودمان در آشتی باشیم
جهان هم با ما سازه کار است وشرایط خوبی برای ما رقم میزند
تنها کار من ایجاد هماهنگی میان ذهن و روحم است
وقتی آرامش داری وقتی با خودت در صلح باشی
درهای نعمت وثروت به روی باز میشه
من هم دارم سعی می کنم با خودم در صلح با شم
تابه آرامش درونی برسم به امید آن روز
سلام
به مناسبت تولدت از الان تا شب تولدت هر روز تولدت مبارک
خوشحالم که مقایسه که میکنم خیلی شبیه بهم زندگی کردیم والان هم درادامه همون مسیر دارم پا جا پای یکی از موفقترین افراد موجود که من میشناسم میگذارم البته دائم دارم در این مسیر سعی میکنم تکاملم بیشتر بشه چرا که من شما را دارم بعنوان الگو وشما نداشتین و خوشحالم که میتونم با دیدن رشد بقیه هم خوشحال بشم هم یاد بگیرم که منم میتوانم و این ها همه را با توجه به آگاهییهایی که به ما میرسانی مدیون شما ولطف خداوند هستیم واین نشان دهنده پاسخ خداوند به سوال ما برای پیشرفت بوده است متشکرم استاد عباسمنش .
سلام به استادجان ودوستان خداروشکریک روزدیگه ویک آگاهی ناب دیگه برای من واقعابایدتک تک جملات روروش استاپ کردوفکرکردازتون ممنونم خداوندبه شماسلامتی بده استادجان من الان تواسباب کشی به خونه ی جدیدم هستم که کلی براش ذوق دارم همیشه هم ازکوچکترین کارهابه اطرافیانم کمک کردم چه خانواده ی خودم چه خانواده ی همسرم به خاطرهمین هم ازهمه توقع دارم که بیان وکمکم کنن ویه جوری ازشون ناراحت بودم ولی وقتی این فایل روگوش دادم خیلی آروم شدم کلی باخودم صحبت کردم که من هرکاری کردم برای خودم بوده وتوقع داشتن یعنی انتظارجبران وقتی من درسلامت کامل هستم ومیتونم کارهاموخودم درآرامش انجام بدم بهترکه ذهنم روازاین موضوع پاک کنم ومطمینم خداوندوکاینات خودشون یاری دهنده من هستند.خدایاهزاران بارشکرت میکنم🙏🙏
سلام خدمت استاد بی نظیرم ودوستان هم مسیرم.امروز که خانمدرس های بی نظیری که خانم شایسته ی عزیزواسمون نوشتن رو از برگ نهم این سفرنامه میخوندم واینکه هر زیبایی ای که توجه مارو جلب میکوه هرکمکی که به کسی میکنیم هرلبخندی که برای کسی میزنیم وهر تحسینی که حتی در دل دیگرانو میکنیم وبه طور هر احساس خوبی که در هرلحظه در دل داریم نشانه ای از صلح باخودمونه خیلی برام خوشحال کننده بود واینو فهمیدم که من نسبت به سالهای قبل چقققدر بیشتر باخودم به صلح رسیدم .چون در گذشته دنیای اطرافم واطرافیانم واسم مهم نبودن من اصلا تمرکزم روی زیبایی های اطراف نبود کسی رو از ته قلبم دوس نداشتم بجز دوسه نفراز نزدیکترین افراد خانوادم با شادی دیگران شاد نمیشدم وحتی حسادت هم می کردم وتحسین خوبی ها وموفقیت های دیگران برام کار آسونی نبود به همین خاطر ارتباطات خوبی با بقیه نداشتم وآدم عصبی و زود رنجی بودم که گمان نمیکنم کسی هم ازبودن بامن لذت میبرد.اما حالاکه دارم فکرمیکنم میبینم که چقدر از نشانه های این صلح باخودم وارتباط بین من وخدام که مهمترین ارتباطم باید باشه بهترشده چرا که الان کسای زیاااادی رو دارم که از ته قلبم دوسشون دارم واوناهم دوسم دارن کسای زیادی هستن که ازبودن بامن لذت میبرن الان چقدر در دل مسائل ومشکلات هم یادم میاد که تمرکزمو از روشون بردارم ونکاتی روببینم که بهم حس بهتری میدن الان چقدر سپاسگزارترم الان با دیدن غریبه ها هم سعی میکنم یه لبخند ساده بهشون هدیه بدم از کمک کردن به دیگران لذت میبرم باشادی اطرافیانم شاد میشم هر موفقیتی رو که میبینم در دلم تحسینشون میکنم .خدارو سپاسگزارم که منو با قوانین جهان توسط استاد نازنینم آشنا کرده وازش میخوام که منو توی این مسیر ثابت قدم نگه داره وهرروز آگاهتر باشم.
سلام به استاد عباس منش بزرگوار و خانم شایسته عزیز وتمام دوستان سایت
گوش دادن این فایل سراسر آرامش و انرژی مثبت رو به آدم منتقل میکنه و قشنگ نشون میده که استاد چقدر با خودشون درصلح هستن و آرامش درونی دارن و وقتی به خودم نگاه میکنم که هرزمان آرامش درونی داشتم و ایمان قوی به خداوند داشتم زندگی هم برای من در بیرون آرامش داشت و بدست آوردن هر چیزی راحت بود و هرموقع برای بدست آوردن چیزی عجله کردم و هرس خوردم و استرس داشتم اوضاع بدتر میشد و کارم عقب میفتاد و گاها” انجام نمیشد و اینو الان متوجه میشم هرموقع با خدایی خودم در صلح بودم همه کارها و اهداف خود به خود به بهترین نحو انجام میشد بدون تلاش فیزیکی خاصی و راحت همه چیز جلومیره
ممنون استاد عزیز بابت این حس آرامش درونی که با کلامتون منتقل میکنید.
موفق و پیروز باشین
سلام به استاد عباس منش ودستان هم فرکانس خودم
این دومین فایل من در دوره تحول زندگی هست این فایل یه نکته جالب برای من داشت که بزرگترین کاری باید انجام بدهیم اینه روی باورهای خودم کار کنیم وباورهای جدید بسازیم وباخودمون توصلح وارامش باشیم به قول استاد هرچی ما بخواهیم وجود داره ونیاز نیست ما چیز جدیدی خلق کنیم ما فقط با بالابردن فرکانس هامون باورهای درست با خواسته هامون برخورد می کنیم این طبیعی که ما وقتی داریم روی باورهامون کار می کنیم دوبارم فکر منفی داشته باشیم دوبار عصبانی بشیم نگران بشیم دچارتردید باشیم اما طبیعی نیست بخواهیم بیشتراز ۵ دقیقه دراین حال باقی بمانیم
چون باید همیشه توجه کنیم احساس خوب اتفاقات خوب احساس بد اتفاقاب بد برامون پیش میاره
می دانی باور دارم خدا همه بنده هاش حمایت می کنه فقط کافی ازش بخواهی
پس با امید به خدا وراهنمایی استاد دراین مسیر به تمام خواسته هام برخورد می کنم ..
استادعزیزم تولدت مباااااارک من تولدم نزدیکه وچقدراین فایلت دوست داشتنی بودخداروشکربرای وجودت حضورت که تونستی رسالت خودتو پیداکنی،وحالااینهمه آدم ازداستانهای زیبای شما به حقیقت وجودشون رسیدن تبلورت مباااارک ،چقدردوس داشتنیه حرفاتون،خداروشکربرای آفریدن شما ،خداکنه همه مابه درک بالایی ازعشق به خودبرسیم یکی ازتاثیرگذارترین انسانهای زندگیم هستین خداروشکر درآستانه تولدم این فایل دوس داشتنی شمارودیدم وباشماآشناشدم مطمعنم امسال بهترین کادوروازخداوکائنات خواهم گرفت بدون توقع ازهیچ آدمی چون من باخودم درصلحم وپرازشادی وعشقم حتی اگه هیچ کس یادش نباشه میدونم خدادوسم داره استادچقدرخوشحالم برای حضورارزشمندت عزیزم میلادت مباااااارک😊😊😍😍😍😍
سلام و وقت به خیر
هیچ وقت از این منظر به قضیه نگاه نکردم. واقعا من همیشه در روز تولدم منتظرم ببینم چند نفر بهم تبریک میگن یا چه هدایایی میخرن در حالی که بهترین هدیه دنیا را خودم میتونم به خودم دهم آن هم هدیه ای گرانبها به نام احساس خوب
به نام خدای وهابم
سلام استاد نازنینم
من تعهد میدم ک از امروز به بعد هر روز بیشتر با خودم در صلح باشم
رها باشم از همه چی فقط و فقط زیبا ببینم زیبا فک کنم زیبا حرف بزنم
خیلی از ورودیها رو کنترل کردم ولی گاهی وقت نجواهای ذهنی دارم باید کنترل بشن
گاهی وقت توی ذهنم با ادمای اطرافم جر و بحث میکنم
خدایا ازت میخوام ک قدرت کنترل ذهنم رو بهم بدی تا بتونم همیشه با خودم و دنیای اطرافم در صلح باشم
خدایا سپاسگذارم
عاشقتونم ❤
ب نام خدا
سلام ب خانواده صمیمی عباسمنش
نکاتی ک من از این فایل درک کردم
۱.وقتی خودتو دوست نداری .وقتی خودتو همونطور ک هستی نپذیرفتی.وقتی احساس ارزشمندی نمیکنی فارغ از اینکه دیگران دوستت دارن یا ن؟یعنی ب بقیه میگی من دوست داشتنی نیستما ولی دوست داری کاری بکنی بقیه دوستت داشته باشن این یعنی اذیت کردن خودت.یعنی میخوای چیزیو بزور بدست بیاری.و این یعنی بر خلاف قانون عمل کردن و خب قطعا نتیجه هم نمیگیری پس جور دیگه فک کنم.هماهنگ با قانون عمل کنم تا زندگیم عوض ش.قانون میگه از درون ب بیرون.ولی وقتی رو چیزهای بیرونی حساب میکنیم اولا ک شرک دوماه عکس قانون یعنی از بیرون ب درون ک مسلما جواب نمیگیریم.امروز قسمت۷۳سفر ب دور آمریکارو دیدم مریم جان۱جا گفت ب خودت سخت نگیر لبخند بزنید ی چیزها دست تو نیست بعد دیدم چقدر با این فایل هماهنگی داره ک آره ما نمیتونیم بیرونو تغییر بدیم ولی وقتی تمرکزمونو میزاریم ب درون بیرونمونم تغییر میکنه و خب من ک هنوز اول راهم ولی با چیزهایی ک شما میگید استاد،لازم من رو درونم کار کنم
۲.استاد این چیزی ک شما گفتین این نگاه یعنی نگاه برخلاف نگاه عموم و برخلاف چیزی ک تا حالا زندگی کردیم باشه دربیشتر آدما حسادت هس عدم دوست داشتن خود هس.حسرت خوردن هس اینا خودش نشتی انرژی هس ولی نگاه شما یعنی بر خلاف عموم فک کردن تا نتیجه متفاوتتر باشه.سخت ولی شدنی است.باور عموم اینه وقتی ب دیگری حسادت میکنی انگار داری اونو نابود میکنی ولی دقیقا بر عکس.
استادگوش کردن ب این فایل و اینکه ببینم چ درسی برام داره چند روز طول کشید و آخرین بار گوش دادنش همزمان شد باتولد شوهر خانم دکتری ک باهاش توی ۱درمانگاه همکاری دارم و خب من و پزشک شیفتم ب تولد دعوت شدیم چون تولدش تو مطب بود.بعد کار وقتی تولد شروع شد ماهم رفتیم جشن ۱آن این واگویه ذهنیو داشتم ک من تو این جشن چیکار میکنم وقتی ب حرفای ۲پزشک حاضر در جمع گوش میدادم با شوهر خانم دکتر ک مهندسه ۱آن گفتم من چ حرفی دارم تو این جمع بزنم و خودمو کمتر از اونا دیدم و احساس عدم لیاقت بخاطر حرفایی ک اونا میزدن و من میشنیدم احساس ترس کردم ک من چیزی ندارن برای گفتن و من چقدر از اینا کمترم فقط ب صرف مدرک تحصیلی یا حالا…و اینجا بود ک فهمیدم چقدر عزت نفسم کم.چون من دست کمی از اونا ندارم درسته شغلم منشی تزریقاتی هس ولی منم لیسانس مدیریت دولتی دارم ولی چرا من این افکار میاد تو ذهنم و خب فهمیدم ک لازم روی احساس ارزشمندیم کار کنم و دواش محصول عزت نفس
۳.ماهمیشه ب تضادها برمیخوریم وتضادها برامون ایجاد خواسته میکنن ولی وقتی رو خودمون کار میکنیم ب همه ی خواستهامون میرسیم براحتی.خیلی خیلی راحت.
۴.استاد اینحا شما گفتین ب خودت سخت نگیر.هر چقدر سخت بگیری جهان بر تو سخت خواهد گرفت ک خب این برمیگرده ب همون کانون تمرکزو توجه ما.ولی ۱باور غلطی ک هم تو خونوادم هس هم تو شهرم وقتی ۱چیو ب خودت نگیری میگن علی بی غم یا تو چقدر بی غیرتی.بی عاری.انگارغیرت ب این تو وقتی ب مسئله ای بر خوردی خودتو تو فشار بزاری بقیه ببینن تو غصه میخوری خب این یکی از پاشنه های آشیل من و لازم روش کار کنم
در آخر استاد عزیزم از شما تشکر میکنم ب خاطر این فایل هایی ک دراختیار ما قرار میدی
خدایاشکرت باعشق