داستان هدیه تولدم - صفحه 71
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدا
سلام استاد عزیز و خانواده ٱگاه
رد پای ۱۰
در باره این فایل از تجارب و نتایج که تا حال گرفتم و بنویسم
به هر چیز و هر کسی که تا حال چسپیدم، نگرانش بودم، ترس داشتم و خیلی برام مهم بود با سرعت از خودم دور میکردم تا اینکه خدا را هر هزار بار شکر قبل از اینکه رابطه ام با عشقم کاملا قطع شود متوجه شدم.
میخواهم بیشتر توضیح بدهم من قبل از این رابطه هم فایل های رایگان استاد را میشنیدم نتایج هم تا جای گرفته بودم و ٱرام بودم اما ٱن قدر که حالا درک میکنم و میتوان گفت به اندازه که حالا این حرفا را درک میکنم و باورش دارم ان زمان شاید نداشتم گر نه در مدار وابستگی و چسپیندگی نمی رفتم، و ازطرفی باید بگم من تقریبا دو سال و چند ماه طول کشید تا وابسته بشم در حال که اون طرف در همون روز های اول وابسته شده بود.
خوب فعلا سر ایمان و توحیدی بودنم کار میکنم و تا جای وابستگی را از بین بردم نمیگم کاملا ولی سرش با تمام وجودم و عاشقانه کار میکنم و هر روز بهتر میشه، گر چه فعلا تنها به فایل های رایگان دست رسی دارم و همین ها هم میتونه خیلی کمکم کنه و مسیرم را مشخص کردم، هر روز ایمانم به الله بیشتر میشه بیشتر تسلیم تر میشم، و به همان اندازه ٱرام تر و خوشحال تر میشم، و با توکل و امید به الله این مسیر را ادامه میدهم و مطمینم من یک فیصد بندگی کنم نود و نُه فیصد دیگرش را به الله میسپارم.
در پناه الله یکتا کامیاب، موفق، سالم و ٱرامممم باشین.
با وجود ی چیز به ظاهربد ارامش داشتم و حالم خوب بود و قر نزدم و این روی خانوادهم تاثیر گذاشت و باعث شد راحت تر و سریع تر بگذره و دیدن فیلمی اموزنده و الهم بخش.
مهم ترین نتیجه آرامش هست .
رابطه درست با خدا باعث راحت شدن زندگی هست.
زیبا دیدن حتی چیزی به ظاهر بد و به سود خودت دیدن.
درصلح بودن با خودت یعنی پذیرفتن همه چیز و مقاومت نشون ندادن و مطمئن باشی همه چی سرجای خودشه و قضاوت نکردن حسرت نخوردن ودرکل حال خوب داشتن.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه همفرکانسیهای عزیزم ماه اول روز نهم چغدر حاوی پیام بود واسم شاید هنوز کلی باور اشتباه دارم
ولی با گوش دادن به این فایل فهمیدم چرا وقتی تولد یه امام میشه همجا میگن جشن میگیرند شیرینی میدن چرا؟ چون اونا هم مثل شما استاد باورهای درست داشتن تو مدار درست بودن
رها بودن از انسانها
ایمان داشتند
فقط خدارو اصل میدونستند
دل بجز خدا به کسی نمیدادن
اونا مثل ما انسان بودن ولی فقط توحید رو درک کرده بودن و روابط خوبی با خدا داشتن همین
نگاه میکنم میبینم من درسته دارم رو خودم کار میکنم
ولی هنوز وابسته افرادم
هنوز خدارو به عنوان تنها قدرت جهان نمیدونم
هنوز قانون رو رعایت نمیکنم
راسش مدتیه خودمو بمب آرون کردم و دارم فقط گوش میدم و تو کارم کار میکنم میدونم اگه درست به فایلها گوش بدم و تمرینها و انجام بدم به قول استاد همه چی خودش اتفاق میفته
خداروشکر میکنم که خدا منو با این قانون این اصل آشنا کرد
گوش میدم و گوش میدم تا تکامل من طی بشه و میرقصم میخندم و سعی میکنم با همه چی صلح کنم
تا خدارو بفهمم
قلبم رو پاک میکنم و کاری ندارم میخا آینده چی بشه
باید بتونم منم صفات خدارو داشته باشم
باید بتونم صلح کنم با خودم
باید باور کنم از اعماق وجودم از اعماق قلبم که خدا حامی منه و میخاد من به همه هدفام برسم استاد عزیزم واقعا تو این مدار بودن سخته ولی لذت داره
کلی تجربه کسب میکنیم
کلی اشک میریزیم
کلی درس یاد میگیریم
خدایا شکرت شکرت شکرت
باید زمان بزارم و یاد بگیرم و شکر گذار همین لحظم باشم
خدایا شکرت که این فایل رو گوش دادم
خدایا شکرت که میتونم تایپ کنم
خدایا شکرت که سواد دارم
خدایا شکرت که گوشی اندروید دارم
خدایا من به هر خیری که خودت برسونی محتاجم
خدایا خودت بهترینهارو واسه من میخای من باید مسیرو پیدا کنم
و خودت مسیرو گذاشتی سر راهم
خدایا شکرت دوستون دارم استاد و همه همفرکانسیهای خوبم
سلام به همگی وقتتون بخیر
استاد عزیزم سپاسگزارم
خوب این فایل نکاتی خیلی مهم داشت ک با چند بار دیدن باید متوجهش شد
نمیدونم درسته یا نه اما میخوام بدونم وقتی ثروت ساختن اصل هست چطور میشه رها بود و نچسبید با چه منطقی؟؟؟ من پاشنه آشیلم همینه خوب برای ثروت ساختن باید رو باورها باید کار کرد از اونطرف هم نباید چسبید با چه روشی ممنون میشم دوستانی ک میخونن پاسخی بدن سپاس
به نام خدایی که همیشه باماست و به شدت برای ما کافیست
سلام به روی ماهت سپیده جان عزیزم
حسم بهم گفت هرچی از قلبت میاد را بنویس که الهامیست برای خودم و همه
رها بودن و نچسبیدن به خواسته از ایمان به قوانین بدون تغییر خداوند میاد،از ایمان به این که وعده های خداوند حقه گفته از من بخواهید تا به شما داده بدهم
خب حالا ما خواستیم چطور رهاش کنیم با شکرگزاری لحظه ای از تمام تمامممممم داشته هات از حس و حال خوبت با تمام اتفاقات ریز و درشت خوب زندگیت با دیدن نشانه هات که میگه تو در مسیری فقط روی خودت سرمایه گذاری کن با خودت حال کن،با خدا حال کن و در کنار همه و همه این ها روی باورهات کار کن روی ترمزهایی که باعث شدن تو از خواسته ات دور بشی
اونوقت خواسته ها بقول استاد و چیزی که تجربه کردم و قانون را دیدم در زندگی ام بصورت خود به خود
براحتی براحتی از جایی که فکرش را هم نمیکنی بهت داده میشه
بقول استاد نعمت های خدا که همیشه بوده و هست این ما هستیم که باید ظرف وجودیمون را گسترش بدهیم برای دریافتشون که این فقط وفقط با شکرگزاری و حال خوبت هست
واقعا شکرگزاری تمام احساس خوب هست
که طبق قانون همین احساس خوبت،اتفاقات خوب برات مهیا میکنه
باید صبور باشیم و با تمام احساس خوب روی خودمان کار کنیم
ما لایق بهترین های قلب مون هستیم وقتی خودمان را لایق بدونیم
برات کلی ثروت و نعمت فراوان و بی حساب از خدا خواهانم
مرسی ازت که پرسیدی و باعث شدی این آگاهی ها برام تکرار بشه
خدایا شکرت شکرت شکرت که فراوان جاری هستی
خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان
دوست دارم سپیده جان عزیزم
به خدای بزرگ میسپارمت
استاد عباسمنش عزیزم ممنونتم
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم از شما
من قبل از اینکه این سوال رو بنویسم از خدا پرسیدم چطور چه جوری یه حسی گفت سوالتو بنویس
نجواهاا امد بابا کی حالا میخواد به سوال تو جواب بده سوال تو عقل کل جواب میدن
اما مقاومت کردم در برابر نجوا
و گفتم مینویسم ببینم چی میشه
ک شما این پاسخ دادید
سپاسگزارم
خداوندا بیشتر از روز قبل بهم فهماندی مسیر درسته ادامه بده
مسیر درسته همینه جلو برو
مسیر درسته شکر گزاری یادت نره هااا
من با شکر گزاری ظرفت رو بزرگ میکنم..
خدایا برای دریافت این آگاهی سپاسگزارم
سپاسگزارم دوست عزیزم.مرسی ک آگاهم گردی…
خدایاااا عاشقتم من مهربانم
روز نهم سفرنامه
هر چه بیشتر تمرین کنیم به آرمش دورنی بیشتری میرسیم و این یعنی به صلح رسیدن با خودمون
این مسئله با دیدن و توجه به زیبایی های جهان هستی خود به خود رخ میده
چقدر جالب گفت استاد موفقیت به راحتی وخود به خود ایجاد میشه اگر ما قانون مند باشیم
اگر نگرانی وارد قبلمون کنیم یعنی باور رسیدن به اهدافمون در وجودمون ضعیفه
من مدت زیادیه که آگاهانه سعی میکنم حال خوب رو وارد قبلم کنم
خدا رو سپاس برای این آگاهی های جدید
واقعا عالی بود این فایل …
خیلی حرف برای گفتن داشت . خیلی لذت بردم ازش💪💪💪
این فایل در مورد در صلح بودن با خودمون بود . یعنی اینکه با درون درون خودمون رفیق باشیم . به همه کس و همه چیز از دریچه زیبایی نگاه کنیم . در حال زندگی کنیم و نه نگران آینده باشیم و نه حسرت دار گذشته …
خودمون را دوست داشته باشیم فارغ از اینکه بقیه ما را دوست دارند یا نه …
خودمون را ارزشمند بدونیم ، فارغ از اینکه بقیه ما را ارزشمند می دونند یا خیر …
برای خودمون احترام قائل باشیم فارغ از اینکه بقیه برای ما احترام قائل اند یا نه
بهترین لباس را برای خودمون وقتی خونه هستیم بپوشیم
بهترین غذا ها را بخوریم
خودمون تنهایی بریم جاهای دیدنی شهرمون را ببینیم
اون مهارتی را که دوست داریم یاد بگیریم
برای خودمون کادو بخریم …
تنهایی به عطر فروشی بریم و یه عطر عالی و خوشبو برای خودمون بخریم
همه این ها نتیجه در صلح بودن با خودمون هست 😘😘
وقتی با خودت به صلح میرسی ، وقتی با خدای خودت دوست میشی ، از همه کس و همه چیز بی نیاز میشی ، دیگه نگران از دست رفتن چیزی نیستی ، هیچ نگرانی بابت آینده نداری و فقط سپاسگزار همین لحظه هستی
خود به خود همه چیز عالی میشه 😙😙
از روابط با اطرافیان و خانواده و فامیل و دوستان
میزان درآمد بیزینس ت
کیفیت مشتریانی که به سمت ت هدایت میشوند
میزان سلامتی که تجربه میکنی
آرامش ت ، معنویات و همه چیز
در یک کلام بخوام بگم . وقتی تو با خودت رفیق میشی همه آنچه که به دنبال شان بودی خودشان راه شان را به سوی تو پیدا میکنند
به صورت طبیعی ، خود به خود …
سلام
روز نهم سفرنامه
خیلی خوشحالم و سپاس گذار خداوندم که تونستم امروز هم رد پایی رو بذارم
هر فایلی که از استاد میشنوم، بیشتر از قبل پی میبرم که باید روی باور هام کار کنم…..
و اصلا باورم نمیشد که چیزی که این مدت من رو رنح میداد، نگرانی و وابستگیم بود! این چند وقت همش نگران بودم که باید چه باوری رو عوض کنم تا بتونم به هدفم برسم.
و بعد فهمیدم مشکل از اصله نگرانیه، نه باورام!
سلام
روز نهم سفرنامه
خداروشکر میکنم که این فایل رو پیش روی من قرار داد
هر فایلی که از استاد میشنوم، بیشتر از قبل پی میبرم که باید روی باور هام کار کنم…..
و اصلا باورم نمیشد که چیزی که این مدت من رو رنح میداد، نگرانی و وابستگیم بود! این چند وقت همش نگران بودم که باید چه باوری رو عوض کنم تا بتونم به هدفم برسم.
و بعد فهمیدم مشکل از اصله نگرانیه، نه باورام!
به نام تنهاپروردگارجهانیان
به عنوان نشانه ام دراین روزبایدبنویسم که من هروقت هرکسی ازمن کاری میخواست نمیتونستم بهش نه بگم وبااین که دوست نداشتم اون کارو انجام میدادم که اون ناراحت نشه وخودخوری میکردم، ولی الان خیلی بهترازگذشته ام ،جاهایی که بتونم وبخوام انجامش میدم وحسم خوبه، اماجایی که نتونم یاباب میلم نباشه به راحتی میگم نه وانجامش نمیدم وبازم حسم خوبه،شکرگزاریم،دیدن نکات مثبت کارم شده توروز،خیلی سعی دارم که توجه ام رابرنکات مثبت بگذارم وتضادهانشانه های خداوند،که عاشقمه ومیخواهدپیشرفت کنم،بدانم،خداراشکرکه درمسیردرستیم وهدایت میشویم،ودراین راه عالی قدم گذاشته ایم وبابسیاری ازآدمهای جهان که دردنیای بیرون به دنبال حال خوب میگردندفرق داریم،وخودمان رامسئول زندگی واتفاق های زندگیمان می دانیم،واستادی بی نظیردرزندگی داریم که در تمام عمرنداشته ایم.
قبل از دیدن فایل میخوام بنویسم،
من تقریبا یکی دو ماهی میشه اتفاقای خوب بیشتر برام میفته، آدمای بی نظیر خیلی خیلی خیلی بیشتر به پستم میخورن، خیلی کم پیش میاد ناخواسته ای یا اگرم پیش بیاد خیلی راحت ذهنم و کنترل میکنم، همین دیشب داشتم به دوستم میگفتم دارم حسش میکنم به وضوح که عاشقمه که دوسم داره که من بنده هدایت شدشم❤️چقدر احساس خوبی بود که خوندم خانم شایسته گفت این یعنی با خودت بیشتر در صلحی و ارتباطت با اون داره مستحکم تر میشه،🥺🥺🥺 الهی شکررررررت..
بذارین از اتفاقا و نشونه ها بگم:
وقتی میرم بانک یا هر جا که کار دارم اون شخص خیلی خوش اخلاقه و کارم و خیلی خوب انجام میده تازه مثلا اگه درخواستی داشته باشم بیشتر از چیزی که میخوام هم انجام میده..
وقتی سوار اسنپ میشم ماشینا به طرز عجیبی هم خیلی تمیزن هم آهنگی که پلی میشه آهنگ مثبتیه و هم راننده اسنپ آدم مثبتیه، پر انرژیه ❤️
دو نفر از اعضای خونوادم حال جسمیشون خوب نبود اومدن تو اتاقم بعد یه مدت گفتن حالمون خوب شد،،اینجا انگار اتاقت پر از انرژی و حال خوب و شفاست🥺
روابطم با مردم بی نهایت بهتر شده، بشدت عشق میگیرم از همه، عشق میورزم، انرژی میدم،،اسمم شده انرژی زا شده بمب انرژی
خدا یکیو آورد تو زندگیم که کمکم کنه برا وارد شدن به ترسام و زیاد شدن شجاعتم و جهان بینی گسترده ترم، یه کسی که شاید در ظاهر با من متفاوت باشه اما جنس فرکانسش از منه..
تو این مدت چندبار قشنگ حس کردم اون جریان از درونم رد شده و داره به جای من اوموقع عمل میکنه،یعنی همون لحظه میفهمیدم و گریه میکردم که بخدا این من نیستم که داره این کار و انجام میده،.،یکیش وقتی بود که تنها توی زمین بزرگی بودم و صدای سگ اومد ۶ تا سگ بودن (من از سگ میترسیدم همیشه و تا صداشون میومد من فرااار میکردم)..این دفعه رفتم به سمتشون بخدا باورم نمیشه هنوز یکی داشت به جای من قدم برمیداشت به سمتشون، اون لحظه هیچ ترسی نداشتم هییچ ترسی و پر بودم از عزت نفس اون لحظه هیچ چیز به نظرم غیر ممکن نبود حس میکردم میتونم همه کارارو انجام بدم 🥺به سمتشون قدم برمیداشتم و گریه میکردم میگفتم این من نیستم،این فاطمه نیست که از سگا میترسید🥺 هی میرفتم جلوتر هی باهام حرف میزد میگفت برو جلوتر . تا جایی که به سه چار متری ۶ تا سگ رسیدم اونم توی زمینی که هیچکس نبود و هوا داشت تاریک میشد…دیگه اونا خودشون ترسیدن رفتن😂😍
من تو این مدت خیلی با خدای درونم حرف زدم، دقیقا یاد سپیده میفتم تو کلاب هوس همیشه که میگفت چطور باهاش حرف میزنه، منم باهاش حرف میزنم جوابمو میده و توی اکثر مواقع چیزی که میگه با عقلم جور در نمیاد اما بهم ثابت شده که راست میگه و انجامش میدم چیزی که بقیه نمیفهمنش…دقیقا وقتایی که به حرفاش عمل نمیکنم میبینم نتیجشو…مثلا دیشب تا ساعت نه و اینا درس خوندم بعد یکم خسته شدم البته بیشتر دلم میخواست برم پای گوشیم بهونشم این بود که دیگه ساعت نه هست و دیگه بسه و فلان،،حسم گفت نرو گوشیتو روشن نکن بمون درست و بخون..اولش گوش کردم اما بعد یه نیم ساعتی رفتم گوشیمو روشن کردم و نتیجشم دیدم🙂 دو تا درس از برنامم مونده بود اون و نخوندم تا آخر شب،،با دو تا از دوستام حرف زدم که از هیچکدوم احساس خوبی رو دریافت نکردم و شب با همون فرکانس خوابیدم و خوابای خوبی رو ندیدم اما صبح بیدار شدم گفتم خدایا ببخش منو به حرفت گوش نکردم،الان بهم بگو برم دور درس یا برم تو سایت که بهم گفت برو تو سایت❤️
رفتارم با مامانم خیلی خوب شده. اصولا من و مامانم با اینکه بشدت همو دوس داریم اما خیلی تو سر و کله همیم..یه مدت فقط رو ویژگی ای که دوسش نداشتم تمرکز کرده بودم اما استاد گفتند که روی ویژگیهای مثبت افراد تمرکز کنید که همون رو جذب کنید و من نوشتنم ویژگی های خوبشو و جلوم عکسشو گذاشتم گفتم مثلا سپاسگزارم بخاطر مهربونیت.مامان ممنونم ازت که اینقدر دوستم داری شاید بیشتر از هر کسی دیگه تو این دنیا تو منو دوست داری ..ممنونم ازت که واسم ناهار درست می کنی و غذا درست میکنی.. و فکر نمیکردم به این سرعت جواب بده، خیلی آروم تر شدم خیلی بیشتر درکش میکنم، اونم خیلی بهتر با من رفتار میکنه❤️
یه نمونه دیگه وقتی بود که اوضاع درسی زیاد خوب نبود اما حالم خوب بود ارتباطم را با خدا را حفظ کرده بودم.. قبل از اینکه ظهر بخوابم تو گوشم گفت برو مشاوره درسی بگیر که من باهاش مخالف بودم و اون لحظه اصلا ب ذهنم نمیرسید همچین کاری.. بعد بیدار شدم گفتم خدایا من نمی دونم کی تو گوش من بود حرف زد تو بودی من شک دارم به من بگو با نشونه ها با من حرف بزن و بهترین شکل ممکن همون لحظه بهم گفت برو قران بخون و خوردم به این آیه که این سخن حق از جانب پروردگارت است که هرگز از تردیدکنندگان نباش..همینقدر قشنگ باهام حرف میزنه و هدایتم میکنه.. برای همینه که میگم عاشقمه برای همینه که میگم بنده هدایتشدشم.. حرفشو گوش دادم.(همیشه استاد و الگو قرار می دهم تو پیروی از احساسم که میگن دوستان به من می گفتند که خدا نکنه خدای درون عباس منش چیزی بگه و این به منم حس قدرت میده که پاشو انجامش بده)….همون لحظه مشاور گرفتم و اینم بگم که خودش پولشو همه چیشو واسم جور کرد خیلی راحت.. منی که درس نمیخوندم تا یک ماه شروع شد و الان افتادم روی غلتک که هی داره سرعتش بیشتر میشه❤️❤️
نشونه های خیییییلی زیادن تا صبح میتونم براتون بگم که خدا چقدر عاشقمه و چقدر واضح باهام صحبت میکنه