داستان هدیه تولدم - صفحه 60
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستان (◍•ᴗ•◍)❤
در ادامه سفرنامم من به اینجا رسیدم.
حالم خیلی بهتره و از کوچک ترین اتفاقات زندگیم لذت میبرم.
دفترچه ای دارم برای یادداشت اتفاقات خوب زندگیم .
اوضاعم بهتر میشه. و ارامشم رو دوباره بدست اوردم. داره اطمینانم به این مسیر لحظه به لحظه بیشتر میشه. و به تازگی هم ایده های نابی بهم الهام شده که میتونم حرفه ام رو از همین امکاناتم شروع کنم .
میرم تو دل ترس عام. از چند روز پیش هم شروع کردم به ضبط صدای خودم و عبارات تاکیدی.
کار هام راحت تر انجام میشه و در کل حالم بهتره. خدارو شکر .
فعلا (◍•ᴗ•◍)❤
میرم تو دل ترس
سلامی دوباره …
چجوری میتونم احساسمو بیان کنم واژه ای برای بیان احسساسم ندارم اینقدر که این فایل ماههه اینقدر که همه حرفهات ارزشمنده مرد اینقدر که خداگونه حرف میزنی انگار خدا ایستاده کنار آب با اون آب و هوای محشر و با لباس سفید داره با من صحبت میکنه با اون لبخند آرامش بخشش با اون آرامش حرفهاش وای که سپاسگزارترینم عاشق مسیریم که توش هستم عاشق تعهدیم برای آگاهی های ناب که با پوست و استخوانم دلم میخواد دریافتشون کنم عاشق ساده ترینااام عاشق حرفهای ساده رفتار ساده حل مسائل به ساده ترین روش هااااا
هر دقیقه هر لحظه انگار داری با من حرف میزنی …….
هر دقیقه هر لحظه دلم میخواد بالا پایین بپرم از شوق و ذوقی که از شنیدن آگاهی های ناب دارم
هر دقیقه دلم میخواد قانون ها رو مثل حساب و کتاب مدرسه یا انجام کارهای روزانه جزیی از خودم بدونم هرچند شاید یه درست انجام ندم اما دلم خوشه به این که دارم پله پله بالا میرم دارم تکاملمو طی میکنم نتیجه خوشایندشو حس میکنم
خدایااااا شکررررت
سپاسگزارم بهترین معلم دنیا
سلام به خانواده معظم عباس منش و شخص شخیص استاد و یار و یاورشون خانم شایسته
من خب مدته زیادیه روی خودم کار میکنم و با فایلها و بیانات گوهر بار استاد عزیز زندگی میکنم و خدا رو شکر روند زندگیم در تمام ابعاد داره خوب پیش میره و نشانه های خیلی خوبی دارم میبینم و احساس میکنم که در مسیر درستی قرار گرفتم و دارم به خواسته هام نزدیک و نزدیکتر میشم و به قول استاد چرخ زندگیم انگار روغن کاری شده و راحتتر داره میچرخه.
من اونقدر مشتاقانه و با جدیت دارم قانون رو دنبال میکنم و تمام سعیم اینه که زندگیم رو در تمام ابعاد با قانون سنخیت بدم که حتی توی خوابم این مباحث یجورایی داره برام تداعی میشه و دارم دنبالشون میکنم.
ولی خب از اونجایی که باور های مخرب گذشته ما خیلی تنه قطور و ریشه های محکمی دارند گاها گفتگوهای ذهنی بدجور میان وسط و جولان میدن که نگو و نپرس و اگه حواست نباشه همچین فیتله پیچمون میکنه که نگو .به همین خاطر من امروز با اینکه با خودم داشتم مباحث استاد رو مرور میکردم و حتی این جمله زیبا بهم گفته شد که انسان زمانی میتونه بگه من رشد کردم که نه تعریف کسی و نه تکذیب کسی روش اثر نذاره و بالا و پائین نشه و این زمانی اتفاق میفته که فرد به صلح درونی برسه و با خودش و خدای بزرگ ارتباط عمیقی برقرار کرده باشه .ولی با این حال نمیدونم چرا ته ته دلم ناراحت بود و حس خوبی نداشتم چون خودم یکی از ترمز هام همین قضاوت دیگرانه و با کوچکترین انتقادی بهم میریزم و یجورایی تایید دیگران برام انگاری مهمه که البته دارم روی این باور کار میکنم که حلش کنم.
توی همین حس و حال بودم که قبل از اینکه کارمو شروع کنم گفتم یفایل استاد رو گوش کنم بعد شروع به کار کنم و چون مدتیه دارم روز شمار رو گوش میدم روز نهم رو باز کردم و دانلودش کردم و گوش کردم .
وای خدای من، عجب صحبتهایی کرد استاد، عجب انرژی بالایی داشت حرفای استاد،عجب آگاهی های زیبا و نابی ،
خیلی خیلی حال کردم و اصلا حالم ۱۸۰ درجه برگشت .نمیدونم شاید قبلا هم استاد این حرفها رو زده بودن و من شنیدم ولی انگار امروز مدار حرفاشون با مدار من یکی بود که اینقدر اثر داشت.
با کلی انرژی کارمو شروع کردم و با توجه به نکاتی که استاد فرمودند از حمله نچسبیدن به خواسته ها و صلح درون و دیدن زیبائیها و تصمیم به اینکه فقط کمی بهتر بشیم و غیره……
دیدم چقدر جهان داره واقعا قشنگتر میشه برام.
چقدر آدما بیشتر بهم احترام میزارن.
چقدر کارام راحتر پیش میره.
چقدر حال خودم خوبه.
چقدر با خودم و دیگران در صلحم.
چقدر چقدر چقدر
میخوام بگم دوستان و عزیزان و همراهان عزیز باید خداوند بزرگ رو هزاران هزار بار شکر و سپاس کنیم به خاطر مسیری که درش هستیم با استاد و راهنمایی به این کار درستی که خدا ما رو حواله کرده بهشون .و قدر خودمونو بدونیم که چقدر خداوند ما رو دوستمون داره که حولمون داده به این سمت و سو .
و ما باید تنها کاری که میکنیم تمرین و تکرار و عملی کردن آگاهی هائیه که استاد عزیز بهمون میده اونم با تعهد بالا و تمرکز صد در صدی.
خدایا شکرت بابت خودت ،خودم ،استاد،مسیر قشنگ،دوستان ،و هر چی که میبینم و نمیبینم .
روز نهم:
استاد عزیزم،چند وقت پیش که برای تهیه یه دفتر که بتونم آموزه های سایت رو مرتب در اون بنویسم رفته بودم،بین اون همه دفتری که فروشنده جلوم ردیف کرده بود،یه دونه سبز رنگش رو دیدم و با خودم گفتم همینه.شما برای من به رنگ سبزید.رنگ زندگی،رنگ شکفتن،رنگ بهار،رنگ قلب،رنگ روشنی و با تلنگری به این فایل،رنگ رهایی.خود به خود خود به خود،خود به خود.اجازه بدید که منم مثل شما عاشق تکرار این عبارت باشم ودلم میخواد مث شما عمیق به مفهومش پی ببرم.هر فایلتون ،یه ترکیب قشنگ و ساده از تعریف عزت نفسه.هر بار یه زاویه جدید.جایی خوندم که استاد حقیقی کسیه که به شما بگه چطور نگاه کنید،نه اینکه به کجا نگاه کنید و شما توی این فایل گفتید«جوری نگاه نکنید که اذیت بشید» انگار که جهان و خدا دست به دست هم دادن که بهم اثبات کنن که این بار مسیرم درسته.
عشق رو در درون خودت پیدا کن و تنها قدرت جهان رو خدا بدون.این رمز زندگیه.
و اینجا عجیب بوی خونه میده🌹
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم
روز نهم از سفر من
استاد عزیز من .چقدر دوست داشتنی میشوید وقتی که در فایلی از دوران کودکی و تضادها صحبت میکنید .
تو این فایل شما دهها نکته و سویچ برای کار کردن روی باور و عزت نفس به من دادید و من سعی کردم اونها رو یادداشت کنم .
من هنوز در قدم ششم هستم و امیدوارم بتونم یه روز محصول عزت نفس رو تهیه کنم .
اما با شنیدن حرف های شما امروز امیدوار تر شدم .چون شما گفتید که همه ی اونچه درخواست کنید به دست شما میرسه .
امیدوارم در روزهای بعدی در قدم ها بیام و از دریافت درخواستهام بنویسم
برای شنیدن این آگاهی ها هزاران بار شکر
و ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته که باعشق این سفر نامه رو آماده کردن
سلام بر شما دوستان عزیزم ،
روز نهم سفر زیبام هستم ،
سفری ک واقعا هر لحظه اش برایم زیباست ، این سفر ک من رو داره بزرگتر میکنه ، من از زمانی ک با شما آشنا شدم با اینکه زمان کمی میگذره اما خیلی تغییر کردم . این فایل زیبا رو در اتوبوس در مسیر بازگشتم از شهر کرمانشاه به نوشهر گوش دادم . در این سفر من عاشقانه با خدا بودم و خدا بسیار بهم کمک کرد و شادی در قلبم بود ، با خدای خودم رفیق هستم ، همه رو دوست دارم خودم رو دوست دارم ، میدونم ک بهترینها رخ میدهد از این روزها و این لحظات لذت میبرم ، با همسرم بهم قول دادیم ک روزه ی انرژی مثبت بگیریم ، چند بار نزدیک بود روزه امون رو بشکونیم که بهم یاد آوری کردیم و نتیجه اش هم دیدیم ، خداروشکر من در همه چیز در صلح هستم و میبینم ک همه چیز سر جاش هست و میدانم ک به موقعش همه چیز اتفاق میفته ، از زاویه ی خداوند به جهان نگاه میکنم و میزان لذتی ک از زندگیم میبرم صدها برابر شده ، خداروشکر میکنم ، من فقط خدارو باور کردم و میدونم ک خود به خود موانعی ک الان در مسیرم هست کنار خواهد رفت ایمان دارم بهش .
الهی شکرت ک زندگیم هر روز از هر جهت عالی و عالی تر میشود .
با سلام و درود بر مردان و زنان راه آزادی
روز نهم سفرنامه من…. امروز روز عالی بود برام همه افرادی که دیدم همشون خوشخنده و اون روی مهربونشونو بهم نشون دادن هرچند ک مدتیه من ادم بدی ندیدم ن اینکه بخام چشم پوشی کنم از کارهای افراد واقعا آدم بدی ندیدم
تونستم به چند نفر کمک کنم با عشق
همه افرادی که میبینم امکان نداره که با یه لبخند زیبا و واقعی روی لبشون به من سلام نکنن یا ارتباط نگیرن خداروشکر بابت تمامی اتفاقات زندگیم
خداروشکر بابت کنترلم روی احساساتم
خداروشکر بابت مداری که توش قرار دارم
خداروشکر ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
موفق باشید
سلام به همه ی عزیزای دلم.
سپاسگزار استاد و خداوندم که همچین فایل بشدت بشدت ارزشمند رو دیدم.سپاسگزار خداوندم هستم که من و هدایت کرد به این فایل چیزی که دقیقا بهش نیاز داشتم.
نتیجه گیری من از این فایل:
۱)نگراان چیزی نباش هر کس و هر اتفاق دقیقا باید همونجوری باشه که هست یعنی الان همه چیز و همه کس سرجای خودشونن.اگر اتفاق به ظاهر نامناسبی میفته باید میفتاده و این اتفاق طبیعیه و نشون دهنده غالب فکرا و باورای توعه. هر اتفاقی که تو دنیا میفته انعکاسی از باورها و افکارتوعه. اگر تو ثروتمند نشدی یعنی غالب باورهای تو در این راستا بودن که تو ثروتمند نشی،یعنی حتما اون وسط مسطا یه گیری بوده مثل همین نگران بودن.شاید روی خودمون خیلی کار کرده باشیم اما در کنارش به خواستمون که مثلاً ثروتمند شدن هست هم چسبیدیم و نگران ندیدن نتایج و اتفاقات خوب هستیم.همین چیزی که شاید به چشم نیاد چونکه توی دنیای امروز بین ادما کااملا طبیعیه،مانع از رسیدن تو به خواستت بشه.
مورد دوم اینه که باید عاشق خودت باشی عزیزم باید عاشق همینی که هستی باشی نباید حسرت بخوری که فلان اتفاق افتاد من فلان کار و نکردم و…
اون اتفاقایی که افتاده بخاطر فرکانست بوده.الان چی؟الان میتونی با فرکانسای قشنگ تر و بهتر با فرکانسایی پر از اگاهی و لطف خدا زندگیتو به نفع خودت بکنی.اگر حسرت بخوری و توجه کنی به نرسیدن های گذشتت مطمئن باش باز هم واست اتفاق میفته و جذبش میکنی.پس حسرت نخور و اروم باش و لذت ببر و از الانت لذت ببر قشنگ❤️😍
۲)سعی نکن اتفاقات بیرون و تغییر بدی تو در تغییر دادن اتفاقات بیرون و از تغییر دادن دیگران ناتوانی و بقول استاد هر چی تلاش میکنی حل نمیشه.برای اینکه اتفاقات نامناسب بیرونی رو کنترل کنی یا حتی اگر شخصی هست که رابطه مناسبی باهاش نداری سعی نکن اون شخص و تغییر بدی خودت تغییر کن.خودت فکرت و عوض کن خودت رابطت و با خدا خوب کن سعی کن با خودت درصلح باشی سعی کن اون حس آرامش حضور خدا تو قلبتو حس کنی و لبخند عضو جدا نشدنیه صورتت باشه.
وقتی با خودم درصلحم پر از حس آرامش و قوت قلب میشم اصلا انگار خدارو توی وجودم حس میکنم ،حس میکنم کسی هست.رو لبم لبخنده عاشق دیگرانم عااشق بچه هام،از هر چیزی لذت میبرم مثلا تو خیابون میخوام آدرس بپرسم لذت میبرم از ارتباط با یه ادم دیگه، لذت میبرم از این اعتماد به نفس و قدرت کلامم.وقتی با خودم درصلحم از حل کردن یه تست ساده هم لذت میبرم.
این خیلی نکته مهمیه اینکه روی خودت کار کن تا اتفاقات به نفع تو اتفاق بیفتند.
۳)این جمله رو از استاد خیلی شنیده بودم که من همه چیو راحت بدست اوردم اما هیچوقت مثل الان بهش فکر نکرده بودم.
وقتی استاد میگه من به همه چیز راحت رسیدم یعنی از از یه اتاق نه متری به ده ها خونه و زمین چند صد متری رسیده،یعنی از یه موتور قراضه به ده ها موتور از بهترینا رسیده،یعنی از پیکان به بهترین ماشینا و گرونقیمت ترین ماشینای دنیا رسیده،یعنی از عصبانیت و بدبینی به شادی و آرامش رسیده یعنی به یه رابطه فوق العاده با عزیزدلش و با همه ادمای اطرافش رسیده،،،فک کن به ایننن همه ثروت و سلامتی و روابط سطح یک به راحتی رسیده یعنی چی کار کرده؟روی خودش کار کرده روی افکارش کار کرده. پس منم میتونم راحت به خواسته هام برسم پس منم میتونم به ثروت بی نهایت برسم اما باید روی خودم کار کنم باید ذهنم و کنترل کنم باید تمرکزم رو قشنگیای اطرافم باشه رو قشنگیای اتاقم،خونمون،خونواده فوق العادم،صدای پرنده های بی نظیر.نباید توی احساس بد به هر دلیلی بمونم باید سریع حالمو خوب کنم چون این به نفع خود منه.مثلا توی بحث روابط ممکنه بعضی موقع با افراد یه بحثی چیزی میکنیم توی ذهن خودمون هی اون اتفاق و نشخوار کنیم و بگیم اره نباید محلش بذارم نباید جلوش خوش اخلاقی کنم که حساب کار دسش بیاد.درصورتی که این فکر یه ترمز بزرگ برای رسیدن به ارامش و رابطه خوب با خدا و مدار بالاتر و سلامتی و همه و همه ی چیزای خوبه.
من با برادرم همچین بحثی رو داشتم و بعدشم دقیقا همین فکر و چندماهی توی حالت قهر و حس نامناسب و اصلا نه ارامش داشتم نه حس خوب نه از جمع لذت میبردم و نه با خودم درصلح بودم.تا اینکه یکی از فایلای استاد رو گوش کردم گفت به هر دلیلی توی احساس بد نمون چون احساس بد برابر است با اتفاقات بد.اون موقع بود که انگار یهم تلنگر زدن و همون موقع بهش پیام دادم و ابراز علاقه کردم.به حدی به احساس خوب رسیدم به حدی به ارامش رسیدم که گفتن نداره با اینکه برادرم تا چندماه بعد هم یخورده تو قیافه بود اما نمیذاشتم ذهنم چیزی بگه میگفتم من حالم عالیه اگه تمرکزم و رو چیزای نامناسب بذارم به خودم ضرر زدم نه اون.
استاد عزیزم این صحبتای شما پیام الله بود برای من که اروم باش،روی خودت کار کن ،بسمت من بیا ،اونوقته که من همه چیو واست ردیف میکنم.
خدایا شکرت❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سپاسگزارم استاد دوسداشتنی.
سلام استاد عزیز وخانم شایسته مهربان.من هم بعد ازچرخیدن بااساتید دیگر بالاخره راهمو پیدا کردم .درسته که چندین ماهه که عضو سایت هستم ولی فعالیت نداشتم .به طور جدی مصمم شدم بعد از شنیدن فایلهای گفتگو با دوستان وایجاد باور اینکه من هم میتوانم مثل دوستان نتیجه بگیرم فعالتر شوم واولین کامنتم رو مینویسم.شکرخدا فهمیدم که اول باید از عزت نفس شروع کنم ودارم فایلهای مربوط به عزت نفس رو کارمیکنم هرچند که همین اول راه هم داره جواب میده واحساس قدرت بیشتری پیدا کردم .تو همین فایل متوجه علت نرسیدن به خواسته هام شدم واون هم احساس نگرانی در مورد خواستهام .وحسرت خوردن به اشخاصی که به ارزوی من رسیدن.
با سلام به خانواده گرم و صمیمی عباسمنش
از وقتی که با خودم در صلحم ، از وقتی که احساسم را آگاهانه خوب میکنم ، به قول خود استاد چرخ زندگیم خیلی روان تر چرخیده ، خوابم بهتر شده ، بیشتر به کارهایم میرسم ، انسان ها بیشتر دوستم دارند و بهم احترام میگذارند ، بدون اینکه از پدرم بخوام برایم کلی لباس خرید در حالیکه نیازی هم نداشتم ، هر ترم موقع انتخاب واحد دانشگاه کلی مشکل برام پیش میومد و درس ها تداخل میخورد ولی این ترم انتخاب واحدم یک دقیقه ای تمام شد و همه چیز همون جوری پیش رفت که خودم میخواستم ، اولین کار زندگیم که قراره در ازاش پول دریافت کنم ، بهم پیشنهاد شد ، انسانی اومد تو زندگیم که بهم یه چیز خوب آموزش داد، پیج کاریم بدون این که تلاشی کنم پیشرفت بیشتری کرد و همه چی بهتر شده واقعا خوشحالم 😍