سریال زندگی در بهشت | قسمت 28 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    سلام به استادعزیز و بانوی خوش سلیقه که این فایلهای زیبا تهیه می‌کند وروی سایت میزاره

    من هنوز این فایل ندیدم درواقع این فایل ازنشانه امروز من بود که وقتی وارد صفحه شدم نمیدونم چرا ولی دلم خواست یه چیزی بنویسم

    قبل ازاینکه من با سایت شما اشنابشم همیشه اینو جمله به خودم میگفتم همیشه همیشه اینو میگفتم وبهش باورداشتم که… “من تاحالا هرچی که خواستم خدا بهم داده” و واقعا هم همین جوربود ولی من همیشه دنیام کوچیک ومحدود بود توی دنیای کوچیک خودم آرامش داشتم چیز زیادی نمیخواستم وهمیشه اینو باخدای خودم میگفتم چون من کلا عادت دارم که باخودم باخدای خودم حرف بزنم گاهی واسش نامه مینویسم وهمیشه توی گفتگوها باخدای خودم میگفتم خدایا من چیز زیادی از دنیای وسیعی که داری نمیخوام جز دنیای کوچک خودم وآرامش آرامش آرامش عشق وپاکی ولی ازوقتی باسایت شما آشنا شدم که اینو یه معجزه میدونم که کارو خواسته خدا بودمن دراین مسیرقراربگیرم و از دنیای کوچک خودم بیرون بیام دنیای بزگ و بینظرخداوند زیبایی های بی انتهای خداوند ببینم وبیشتربخوام ویه چیزجالب دیگه اینکه من تو سن کمتر که بودم همیشه این سوال تو ذهنم ازخودم میپرسیدم که من اگرتو یه خانواده دیگه بایه مذهب دیگه تویه کشوردیگه به دنیا آمده بودم حتما الان دین من این بود همیشه دوست داشتم به طور خیلی جدی برم درباره دین های مختلف تحقیق کنم جست‌وجو کنم ولی الان میگم خدای همه ادیان یکی هس دیگه نمیخوام دینها بشناسم میخوام خدام بیشتربشناسم و یه چیز دیگه که خیلی دوس دارم بگم اینکه اولین فایلی که من ازاستاد دیدن وباعث شد جذب این سایت بشم وخیلی برام جذاب بود طوری که چندبارگوش دادم فایلی بودکه استاد درمورد الهامات صحبت می‌کرد وبا یه تحقیق که درمورداحتمالات بود اینو بازش کرد توضیحش داد خیلی اینو دوس داشتم

    واینکه من زمانی که باسایت شما اشناشدم خواهرم یکسال قبل باسایت شما آشنا شده بود ووقتی دید من مشتاقم وفایلهاتون دنبال میکنم بدون اینکه من بخوام یا اصلا اطلاع داشته باشم که ازمحصولات شما خریدکرد فایل عزت نفس دراختیار گذاشت استفاده کردم چندین بار گوش دادم خیلی خوب بود ممنون ازوقتی که برای این فایل گذاشتین ونعمت بزگ دیگه ای که خدا برام فراهم کرد اینکه من خیلی دوس داشتم 12قدم تهیه کنم ولی خوب هزینه برام درحال حاضرمقدورنبودکه پرداخت کنم بازم خدا هوامو داشت بدون اینکه من اطلاع داشته باشم خواهرم این محصول 12قدم تهیه کرد بدون اینکه من درخواستی بکنم گفت من 12قدم دارم خواستی بدم اینم گوش کن ووقتی این جمله شنیدم انقدرخوشحال شدم که خدا بازم چجوری هوامو داشته خیلی متنم طولانی شد میدونم ولی خیلی دوس داشتم که بنویسم ممنونم ازسایت خوبتون همیشه موفق شاد وسالم باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به همه ی دوستانم در خانواده صمیمی عباسمنشی

    این فایل”زندگی در بهشت قسمت 27″ رو من خیلی میگذره که دیدمش الان که مینویسم قسمت 107 روی سایت هست.

    حالا این قسمت شده نشانه ی امروز من و من باید ……….

    چون الان عزیزدلم خوابه و فایلشو دارم در هارد، نمیتونم راحت نگاه کنم. اما با خوندن دیدگاه انتخابی الا صحنه ها رو یادم اومد.

    بله لیوای پسر دوست داشتنی که علاقه اش به ستاره شناسی علاقه منه….

    من در حالی دنبال نشانه ایی هستم تا بتونم ایده ایی پیدا کنم تا از علاقه ام پول دربیارم. تا راهی برای تغییر شغل باشه و پیدا کردن شغلی و کاری که با عشق دنبالش کنم و برام اهمیت زیادی داشته باشه. نه مثل کاری که الان هستم با وجود پیشرفت و ارتقا سمتی که پیدا کردم اما خیلی راحت میتونم نرم و دلم براش تنگ نمیشه. چون من عاشق این کار نیستم حقیقتا… من باید به دنبال علاقه حقیقی خودم باشم و بدونم که از اون طریق هم میتونم به پول برسم.

    یک چیزی در درون من و ذهنم رد شد که گفت شروع کن به نوشتن،فهیمه مگه دوست نداشتی یک کتاب تو حوزه نجوم برای کودکان بنویسی خب دست به قلم شو، نمیدونی مهم نیست. فقط انجام بده و بقیه اش رو بسپاربخدا.

    تو قدم اول رو بردار تا قدم بعدی بهت گفته بشه.

    نشین حساب کتاب کن ببین چی میشه،تو فعلا باید رو همین تمرکز کنی باشه….

    من میرم که در دفترم دست به قلم بشم.

    خدا جون تنها از تو یاری میجویم……….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مریم انصاریان گفته:
    مدت عضویت: 1860 روز

    به نام خدایم که در وجود معصومانه بچه ها حضورشو دارم بیشتر احساس میکنم

    سلامی پر از حس سپاسگزاری به مریم جان که با این تمرکز روی بچه ها بخصوص لیوای ،کلی به فکرم واداشت که نگاهی جدی به خودم داشته باشم و بخوام که برگردم به گذشته ها و با مرور کودکی و همه زندگیم خودمو بهتر بشناسم و هر آنچه ناشناخته در وجودمه کشفشون کنم و بفهمم که واقعا برای چی در این جهان هستم.میخوام چیکار کنم بعد از رسیدن به اولین هدف بزرگی که با همه وجودم با تک تک سلولهام میخوامش و دیشب در اوج اغتشاشهای ذهنی فهمیدم که تنها فکر کردن به این خواسته هست که نه تنها حالمو خوب میکنه بلکه چنان انرژی بهم میده که با یادش فقط خنده روی لبهامه و حس لذتی که انگار دارمش، و این نوع از احساس میتونه بعد این راهنمای من باشه برای اینکه بفهمم آیا خواسته هام واقعیه یا نه.

    سپاسگزارم بانو جان که با توضیحات شما فهمیدم که من آدم گوشه گیری نبودم،بلکه شخصیتی درون گرا داشتم و شاید به اشتباه این همه سال فکر کردم خجالتی هستم و این باور باعث خیلی اتفاقات در زندگیم شده که تنها دلیلش درک اشتباه از شخصیتم بوده الان که به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم نه تنها گوشه گیر و خجالتی نبودم بلکه شخصیتی قوی هم داشتم که زیر نقاب این شناخت غلط خاک میخورده و جاهایی هم که خجالت کشیدم و گوشه گیری کردم یا از عزت نفس پایینم بوده یا به خاطر اینکه اون فضا برای من دلچسب نبوده و در واقع انرژی مثبتی ازش نمیگرفتم،هزاران سپاس مریم عزیزم💖💖💖 که دستی شدین برای اینکه بخوام خودمو از اول بشناسم.سپاسگزارم سپاسگزارم

    این روزها تضاد هایی رو میبینم که داره مجبورم میکنه به درونم رجوع کنم،خودمو بیشتر بشناسم و بخوام که خود واقعیمو زندگی کنم و این فایل خیلی بهم کمک میکنه سپاسگزارم مریم جان🙏🙏🙏

    از روزی که مهمونای بهشتی داریم تو بهشت حال و هوا وفضا یه رنگ و بوی دیگه گرفته،بوی عشق،بوی شادی،بوی احترام،بوی عزت نفس،بوی خدا بیشتر و بیشتر شده انگار آخه بچه ها خود خود خدا هستن انگار،آروم و رها و شاد و بی ریا،البته که تو پارادایس،وگرنه استاد جان یه همچین جمعی رو ماها که داریم بیا و ببین چه خبره 😁 نه همه اوقات اما هست وقتایی که دعوا و تمسخر و قهر و بی محلی و فیس و افاده که آدم پشیمون میشه از یکجا بودن،حالا اینا هم بین خواهر برادر ها هست هم فامیل،واقعا هم بزرگترین دلیلش تربیت خانواده هست که یا بچمونو طلبکار بار میاریم یا عزت نفسشو می کشیم و خلاص.خدایا سپاسگزارم دارم میبینم که در صلح بودن و دوست بودن و احترام و همه چیزهای خوب میتونه یکجا جمع بشه،باید اینها در وجودت باشه که هر لحظه بتونی درست رفتار کنی وگرنه اگه بخوای چون مهمونی نقش بازی کنی بالاخره یه جا سوتی میدی .حتما باید تحسین کرد چنین خانواده ای رو که قطعا این پدر و مادر خودشون هم تربیت صحیحی داشتن که دارن اونو منتقل میکنن به بچه هاشون،یعنی با این قسمتهایی که براتون مهمونهای بچه دار اومدن، قشنگ مثل همون درختی که از جلوی کارگاهتون از ریشه درش اوردین،این باورهایی که در مورد خانواده های آمریکایی داشتیمو از ریشه کندین تو ذهنمون تمام،از هردوی شما سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان سپاسگزارم

    واقعا اگه هر کسی دنبال علاقه خودش باشه از همون بچگی و حمایت بشه و به خودش و به علایقش احترام گذاشته بشه ،میشه کشوری داشت مثل آمریکا که بهترینهای هرچیزی و هر کاری رو میتونی توش پیدا کنی.خدایا شکرت که دارم به چشم میبینم دروغ بوده هرآنچه،هرآنچه که درباره این کشور و مردمانش شنیدم، خدایا شکرت

    لیوای مهربون و خوش قلب قراره که درباره خودش حرف بزنه،(بینهایت سپاسگزارم از دوستانی که این صحبتهارو ترجمه کردن💖🙏

    و من الان میفهمم که چرا لیوای رو بیشتر از بقیه انگار دوست داشتم چون شخصیتی شبیه به خود من و حتی دخترم داره دختر منم ۱۱سالشه) چقدر خوب و با اعتماد بنفس وعالی صحبت میکنه آروم و با تسلط و چه خوبه که وقتی شما ازش تعریف میکنین تاییدش میکنه،آفرین به این عزت نفسی که داره و من این رفتارو در وجود شما هم مریم جان تحسین کردم همیشه که در مقابل تعریف های استاد همیشه با لبخند و گفتن عاشقتم تاییدش کردین و این درس خیلی خیلی بزرگیه برام که من هم باید این کارو بکنم و تواناییها و خوبیهامو تایید کنم و نگم نه بابا شما لطف دارین،این چه حرفیه وظیفه هست کاری نکردم…..و هزاران حرفی که مثل بمب اتم شخصیتمو نابود میکنه ،سپاسگزارم از این درسی که بهم دادین 💖

    من دانشگاه فیزیک خوندم ولی گرایشم نجوم نبود یادش بخیر ۱۵سال پیش یه دوره نجوم کشوری تو مراغه برگزارشد که منم توش بودم،اصلا حضور من تو اون دوره خودش خواستم و رسیدمی بود که بنظر غیر ممکن میومد،و چه لذت بخش بود وقتی که قدرت خدارو در جایی دور از زمین میدیدی چه عظمتی داره این جهان،و لیوای حق داره که عاشق ستاره ها باشه امیدوارم که استاد جان ومریم جان هم به آرزوشون که سفر به فضا هست خیلی زود برسن،(این خواسته منم هست خدایا مینویسم تو لیست خواسته هام و میسپرمش به خودت میخوام قدرتتو عظمت و شکوه خالقی که وجودم از وجودشه از اون بالا هم ببینم سپاسگزارم که به ارزوم میرسونیم.) دوست داشتم ارشدمو تو گرایش نجوم بگیرم ولی همون گرایش قبلمو قبول شدم و به خاطر مسائلی پایان ناممو ننوشتم و دیگه دنبالشم نگرفتم،اتفاقا امروز از دانشگاه زنگ زدن و گفتن که اگه ادامه نمیدی پروندتو میبندیم منم گفتم ببندید و میخوام از خدا که هر وقت زمانش رسید تو رشته نجوم تو آمریکا تحصیلاتمو ادامه بدم خدایا میدونم این تماس یه نشونه بود از خواسته ای که بهش نزدیکم خیلی نزدیک،یکی دو ماه بود فکرم مونده بود چجوری برم تهران و انصراف بدم خوب کی بهتر از تو میتونه کارامو انجام بده ،فقط خودت و خودت سپاسگزارم که این مساله رو برام بسادگی حل کردی عاشششششششقتم خداجونم 🌼💖 تو بهترینی

    مریم جان بانوی مهربان و خدایی سپاسگزارم که عشقتو دنبال میکنی و با این تصاویر چه ها که در وجودمو اتفاق نمیفته،اگه استاد با محصولات و فایلهای فوق‌العاده داره توحیدو گسترش میده شما هم با این تصاویر بینظیر دارین همراهیش میکنین خدارو سپاسگزارم برای شما دو عزیز بزرگوار.

    این تمرکز شما روی شخصیت لیوای باعث شد که من بیشتر از قبل بخوام دخترعمو همراهی کنم تا از همین کودکی علایقشو دنبال کنه و استعداهاش شکوفا بشن،مانلی من هم عاشششششق مطالعه هست قبل از خواب حتما باید کتاب بخونه بعد بخوابه و البته که هر کتابی رو بارها میخونه و در طول روز زمان زیادی براش میذاره،عاشق کارتون و اسباب بازی هست ولی با خلاقیت فراوان بازی میکنه،کلی از خودش بازی میسازه،کاردستی هایی که همگی از خلاقیت فراوانشه ،الان که دقت میکنم میبینم دلیل اینکه دختر من تو این سنی که دیگه بچه ها علاقشونو به یکسری چیزها به خاطر رشد شون و ورود به فضای جدید سنی از دست میدن،هنوز عاشق این چیزهاست شاید به خاطر اون چیزیه که در درونش داره هدایتش میکنه و میخوام که همراهیش کنم تا بتونه لذت ببره از مسیری که دوست داره توش حرکت کنه من هم گاهی دقیق میشم تو رفتارهاش و بعد از فهمیدم قانون دارم بیشتر میفهمم که واقعا حضور خداوند در وجود بچه ها بیشتره،مثلا دخترم الگوی واضحی هست برام از توجه به خواسته،به چیزی رو که میخواد اینقدر دربارش حرف میزنه،فکر میکنه احساس خوب میفرسته که بالاخره بهش میرسه ،در واقع تا به خواسته اش برسه در حال لذت بردنه و به محض اینکه بهش میرسه یعنی نمیذاره به دقیقه برسه فکرش پیش یه چیز دیگه هست که حالا اونو میخوام،قبلا با همسرم دعوتش میکردیم که تا الان اینو میخواستی از این لذت ببر بعدا بگو چیز دیگه میخوام غافل از اینکه هدف نتیجه نیست لذت بردن از مسیر هست برای رسیدن به خواسته و به محض رسیدن به خواسته حتی قبلش باید خواسته بعدی رو مشخص کنی، الان که قانونو یاد گرفتم تا جایی که میتونم همراهیش میکنم که این قانونهارو برای همیشه در زندگیش بکار ببره و فراموش نکنه خدایا سپاسگزارم که اینقدر درس های بزرگی میتونیم از این بچه های پاک بگیریم،خدایا شکرت

    خدایا شکرت برای این دریاچه پر از خیر و برکت که این همه لذتهای فراوانو بهمون میده،از لذت شنا و شیرجه تو آب و ماهیگیری و قایق سواری و دیدن تلالو خورشید روی دریاچه،تصاویر زیبای آسمان و درختان توی دریاچه و…. همش زیبایی و فراوانی خدایا شکرت

    چه صحنه های زیبایی از تو قایق گرفتین مریم جان انگار من خودم اونجا بودم ،چه خوب که لذت ماهیگیری رو ما هم با شما تجربه کردیم،اینکه رو هدف تمرکز کنیم و راههای مختلفو امتحان کنیم و به جای نامید شدن رو زیباییها تمرکز کنیم تا به خواسته مون برسیم.خدایا شکرت

    فرکانس عشقو که بفرستی فرکانس عشق دریافت میکنی مثل دو مرغ عشق بهشتمون که دارن از هم فیلم میگیرن و از راه دور هم قربون صدقه هم میرن خدایا شکرت

    خدایا شکرت برای این جنگل زیبا و خوشرنگ،براونی ودریاچه و قایق و اهالی و مهمونهای بهشت ،برای آسمان زیبا و خورشید پر تلالو ماهیهای دریاچه،چشمه هایی که ابشون این نعمت بزرگ و بهمون داده برای این همه فراوانی شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2284 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی بینظیرم

    و سلام به تمامی دوستای بهشتی م

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم فرصت زندگی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی رو همراه خودت با عشق ادامه بدم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با عشق و با ارامش بینظیرم و با لذت و با شوق و ذوقم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.

    خدای مهربونم چقدر زیبا تمام وجودم رو پر از ارامش خودت کردی

    چقدر زیبا تمام قلبم رو پر از نور هدایت خودت کردی

    چقدر زیبا منو عاشق و دلبسته و وابسته ی خودت کردی

    چقدر زیبا منو دیوونه و شیفته ی خودت کردی

    خدای عزیزم تو عشق ابدی منی

    تو تمام دارایی منی

    تو دلیل تمام لبخندها و شادی ها و خوشی ها و تمام اتفاقات خوب زندگیمی

    تو قلب منی ؛ زندگی منی؛ تو عطر نفس های منی

    استاد عزیزم چقدر زیبا منو عاشق خدایی کردی که عشقش منو دیوونه کرده

    خدایی که هر وقت با تمام وجودم صداش زدم منو مستجاب کرد

    خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلب هامونه

    خدایی که اغوش گرمش برام امن ترین اغوش دنیاست

    خدایی که دارم با تمام وجودم در تک تک سلول های بدنم حسش میکنم

    خدایی که هیچ وقت تنهامون نمیزاره

    هیچ وقت ترک مون نمیکنه

    خدایی که همیشه اغوش گرم و عاشقانه ش به رومون بازه

    خدایی که برامون همه چیز و همه کس میشه

    خدایا شکرت که تو را داریم و تنها خودت برامون کافی هستی

    خدایا شکرت که بهم توفیق دیدن این سریال بهشتی رو هدیه دادی تا بتونم صدق بالحسنی کنم و تمام ذهن و قلبم رو روی زیبایی ها و نکات مثبت و بهشتی کنم

    خدایا شکرت که دارم این تصویر زیبای این فایل زیبا رو میبینم که لیوای عزیزم تونسته یه ماهی زیبایی بگیره که دیدنش بهم حس و حال فوق العاده ای رو هدیه داده

    خدایا شکرت که دارم صدای پر از ارامش مریم جانم رو میشنوم که داره برامون از ویژگی های زیبا و مثبت این خانواده ی بینظیر و توحیدی و شاد رو توصیف میکنه؛ و چقدر زیبا با این کار الهی تون دارید بهمون یاد میدید که همیشه بیایم و تمرکزمون رو روی زبایی ها و نکات مثبت بزاریم و اون ها رو تحسین کنیم و با این کار زیبا ذهن مون رو عادت میدیم که فقط روی زیبایی ها تمرکز داشته باشه

    و منم دوست دارم ویژگی های مثبت و زیبای این برادرهای بسیار شاد و بسیار با اعتماد به نفس و پدر بینظیرشون رو تحسین کنم

    تحسین کنم رابطه ی زیبا و دوستانه ای که با هم دارن و با اینکه هر کدوم از این برادرها ویژگی های شخصیتی متفاوتی دارن ولی چقدر زیبا یاد گرفته بودن که به همدیگه و به نظر همدیگه احترام بزارن و به همدیگه توی کارها کمک کنن و با همدیگه کار گروهی رو انجام میدن

    و چقدر ان عشق درونی شون به همدیگه این با هوش و با استعداد بودن شون رو این اعتماد به نفس و عزت نفس فوق العاده شون رو این پر انرژی بودن شون رو تحسین میکنم

    و چقدر استاد عزیزم رو تحسین میکنم که داشت با عشق باهاشون صحبت میکرد و اون ها هم چه شوق و ذوقی داشتن و داشتن با تمام وجودشون با استاد صحبت میکردن

    خدای من ؛ چقدر این لیوای عزیزم رو دوست دارم یه بچه ی بسیار اروم و درون گرا و عاشق نجوم و بازی های ذهنی هستش و چقدر این درک و فهم و هوش بینظیرش رو تحسین میکنم چقدر زیبا و با اعتناد به نفس بالا داره برامون از عشق و علاقه به نجوم صحبت میکنه و

    من عاشقتم مریم عزیزم که برای تمرکز بیشتر مکان تون رو برای صحبت کردن با لیوای عزیز عوض کردین تا با ارامش و با تمرکز بهتری یه گفت و گوی عالی رو داشته باشین و چقدر با شوق و ذوق داشتین لیوای عزیز رو تحسین میکردین و منم با تمام وجودم شما مریم عزیزم رو تحسین میکنم

    چقدر پدر و مادر بینظیر این بچه ها رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا این بچه ها رو تربیت کردن و چقدر زیبا عشق علاقه ی بچه هاش رو میدونن و با تمام وجودم مادر عزیزشون رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا به عشق و علاقه ی بچه هاش اهمیت میده و برای لیوای عزیز یه کتاب درمورد نجوم رو تهیه میکنه و لیوای عزیز هم با عشق اون رو مطالعه میکنه

    خدای من چقدر این صدای طبیعت بهشت مون زیباست و دیدن این دریاچه ی بهشتی مون و درختای سرسبزمون ادمو دیوونه میکنه و فقط میتونم با تمام وجودم خدا رو به خاطر این همه نعمت و ثروت و فراوانی که بهمون داده هزاران بار شکر میکنم

    و چه لذتی داره توی بهشت زیبامون توی قایق زیبامون بشینی و بری توی دریاچه ماهیگیری کنی دقیقا مثل مریم جان و لیوای عزیز

    الله اکبر به این صدای زیبای پرنده هایی که دارن توی بهشت مون میخونن و اشک رو توی چشمام جمع کرده و نور زیبای خورشید که به این دریاچه تابیده و دریاچه رو زیباتر کرده و دیدن این اسمان ابی و کلبه ی بهشتی مون روحمو پرواز داده و اینقدر حال و هوام عالی و زیباست که انگار توی این دنیا نیستم

    و چقدر این ارامش شما مریم عزیزم و لیوای عزیزم رو دوست دارم و ارامش بینظیری رو بهم هدیه دادین و با تمام وجودم تحسین تون میکنم که دارید از تک تک لحظات تون لذت میبرید و حس و حال خوب رو به خودتون هدیه میدید و حالا میخایم برای گرفتن ماهی یکی یکی از ایده هامون رو امتحان میکنیم تا به هدف مون برسیم و چقدر این مصصم شدن تون برای رسیدن به هدف مون رو تحسین میکنم که برای ما هم کلی درس داشت که برا رسیدن به هدف مون با احساس خوب مون و با تمام وجودمون قدم برداریم و ایده هایی که بهمون الهام میشه رو اجرا کنیم و ناامید نشیم و ادامه بدیم و به خدا توکل کنیم تا به هدف مون برسیم

    خدای من لیوای و مریم جان به هدف شون رسیدن و یه ماهی خییل زیبایی گرفتن و با تمام وجودم این ادامه دادن شون رو تحسین میکنم که ناامید نشدن و منم با شادی تون شاد شدم و چقدر حس و حال خوبیه وقتی که برای رسیدن به هدفت تمام راهها رو امتحان میکنی و شاید وسط راه کمی خسته بشی ولی وقتی که ادامه میدی و نتیجه ش رو میبینی اون همه خستگی به یه حس و حال فوق العاده ای تبدیل میشه و چقدر مهمه که برای رسیدن به هدف مون حس و حال مون رو خوب نگه داریم چون ممکنه نجواهای ذهنی اذیت مون کنن و نیاز به کنترل ذهن قوی داشته باشی

    من عاشقتم استاد خوش قلبم که اینقدر زیبا دارید به عزیزدلتون عشق رو هدیه میدید و با تمام وجودم این رابطه ی زیبا و الهی تون رو تحسین میکنم

    و با تمام وجودم شما مریم عزیزم رو تحسین میکنم که شاید لمس کردن ماهی برای اولین بار کمی ترس داشتن ولی به ترس شون غلبه کردن و چقدر همین حمله کردن به ترس ها باعث میشه ادمو بزرگ کنه و عزت نفسش رو بیشتر کنه و تجربه های جدیدی رو میتونیم تجربه کنیم

    مریم جان از تجربه کردن با بچه ها برامون گفتین ؛ منم تجربه ی بودن با بچه ها؛ بازی کردن باهاشون و صحبت کردن باهاشون رو داشتم و دقیقا همین طوره وقتی با بچه ها هستی؛ یه حس فوق العاده ای داری و کلی کنارشون لذت میبری و کلی درس رو ازشون یاد میگیری

    ممنونم ازتون دستای بینظیر خدا به خاطر این فایل های بهشتی که کلی درس و اگاهی و حس و حال خوب رو به قلب هامون هدیه میدین

    عاشقتونم

    خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

    خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1339 روز

    Livy the science guy 😉🧬⚗️🥽🔭📡🌡️🧪

    بسیار بسیار فایل جالبی بود ، چقدر احساس هم فرکانس بودن با لیوای داشتم ، شخصیت های مشابه ، هر چند من به ماهیگیری علاقه ندارم ولی به کنجکاوی های علمی بسیار علاقه دارم. ماهیگیری هم بخاطر اینکه مجبورم بشینم منتظر تا نتیجه اتفاق بیافته. شاید لیوای نرمال باشه.

    به شخصه مدتی هست که دیگه دنبال مباحث علمی نیستم. فقط تمرکزم روی همین سایت و مباحث اینجاست.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر مطالب و آموزه های این سایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1069 روز

    به نام خدا

    سلاممم

    این قسمت که با صحبت های مریم عزیز شروع شد و به چه نکته ی طلایی اشاره کردن که این 4 برادر با اینهمه تفاوتشان کنار هم چه رابطه ی خوبی دارن وقتی من آنلاین خانواده رو دیدم گفتم واوو چار تا پسر چه مشکلاتی اینا با هم دارن ودیدم ذهنم سریع رفت پی مشکل ،و آگاهانه بردمش سمت مثبت ها و بعدش دیدم چقدر این خانواده با خودشون در صلح هستن و توی آب بازی می‌دیدم چقدر داداش هوای همو دارند و با هم بازی میکنن

    مورد بعدی که بهش اشاره کردین این بود وقتی تصمیمتون روکرفتین برای ماهیگیری با اینکه از نظر عقلی گفتین ماهی هاچون ترسیدن قایم شدن ولی شما گفتید چون مصمم هستید به این کار هر ایده ای چه عقلانی باشه چه نباشه چه شدنی باشه چه نباشه رو امتحان کردین و مورد مهمش به نظرم اینه که گفتید در عین این حال به زیبایی ها توجه می‌کنید و آخر نتیجه اش شد ماهی که گرفته شد .

    و اشاره کردین به تو دل ترس ها رفتن که تجربه خوی بوده ،منم بعضی ترس هامو که تجربه کردم واقعا دیدم فقط از دور ترس داشت تو دلش که بری حله ولی هنوز با خیلی ترس ها مواجه هستم و نتونستم تو دلشون برم

    مثلا یکیش مصاحبه با افراد موفق آنقدر نسبت به این موضوع ترس دارم که همش کلی نجوا میاد تو ذهنم که نه بابا اونا اصلا با تو حرف نمی‌زنن،تو‌بلدی نیستی حرف بزنی ،خیلی ضایع است این کار میخوای بری چی بگی ،مسخره تا میکنن و ….. و من هنوز نتونستم تو دل این ترس بزم و خودم تجربه اش بکنم ولی تمام تلاشم رو میکنم که این کار رو انجام بدم که البته باید رو باور هام کار کنم

    مریم جون ممنونم بابت این قسمت زیبا از این سریال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهره آرزومندی گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    بنام خداوندهدایتگر

    سلام به همگی

    خدایاشکرت برا دیدنه این همه زیبایی

    خدایاشکرت به قانون بدون تغییرت

    خدایاشکرت برااین سایت بینظیرواستاد عزیزم

    خدایاشکرت

    وبازهم تحسین میکنم این خانواده پرانرژی و بسیاردلنشین وکاملا درصلح

    تحسین میکنم پدرخانواده رو که اینقدربا پسراش هم جهته وازادی کامل بهشون داده

    تحسین میکنم روابط بینه بچه هارو

    تحسین میکنم ویژگی خاصی که هرکدوم از بچه هادارن واینقدرمحترمانه باهم برخورد میکنن

    تحسین میکنم ازادی مالی زمانی ومکانی استادوورفتارخیلی زیبایی مریم جان

    تحسین میکنم این بهشت زیبارو

    خدای من

    هرچقدرتفریح ولذت میبری بازهم هست هیچ چیزی دراین بهشت تمومی نداره خدایاشکرت برااین همه نعمت وثروت

    تحسین میکنم ویژگی بینظیر بچه هارو همش بدنبال تجربه کردنن اصلا ترسی دردل ندارن وبسیار جسورن

    تحسین میکنم این خانواده بینظیرو

    خدایاشکرت

    یاد صحبت هایی شما استاد عزیزم افتادم وقتی درمدار درستی باشی خداوند افراددرستی بسمت شما هدایت میکنه ومن الان دارم میبینم بینظیرن این افراد بینظیرن

    خدایاشکرت به قانون بدون تغییرت شکر

    خدایا هدایتم کن تا دراین مسیرالهی ثابت قدم باشم

    خدایاهدایتم کن به افراد بینظیرو زیبایی بیشتر

    خدایاشکرت

    تحسین میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نسرین ویسی گفته:
    مدت عضویت: 2277 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    این دومین بار هست که در این چند وقته این فایل بعنوان نشانه ام باز شده ؛نشانه ای که مرا به قدم بعدی هدایت کند .پس باید نکته ای دراین فایل باشد وتمرینی که باید بهتر به ان گوش کنم وبهتر ان را عملی کنم در زندگیم .23 روز دیگه من در این سایت چهار ساله میشم .خیلی برام سخت بود باورش.چون همیشه با خودم میگفتم من دیگه حداکثر تو 5 سال به همه ارزوهام میرسم وحالا میبینم که همون جا یی هستم که چهار سال پیش بودم .البته یک سال دیگه فرصت دارم .فرصت دارم که به خودم بیام وتمرکزی تر این راهو ادامه بدم .اگه میگم تغییر چندانی نکردم نسبت به دوستان دیگه ای هست که تو این سایت اومدند وتغییرات بزرگی داشتند بخصوص از لحاظ مالی وخیلی سریعتر ازمن .خوب پس اولین اشتباهم این که دارم خودم رو با دیگران مقایسه میکنم .من باید فقط خودم را با خودم مقایسه کنم .درسته که اونها سرعت تغییراتشون بیشتر ازمن بوده ولی خوب چیزی که مهمه سرعت نیست قضیه همون لاک پشت وپرنده است ؛نمی دونم حرفم درسته یا نه ایا نباید خودم رو سرزنش کنم که سرعتم کمه وچهار سال گذشته ومن هنوز همون جام .ایا توقعم از خودم نباید بیشتر باشه .پس این ایه چی میگه ووالسابقون والسابقون .ایا اینکه من نمیام تمرکزی کار کنم روی خودم نشان از این نداره که باور نکردم وایمان نیاوردم .من دستاوردهای زیادی داشتم بخصوص تو این یک سال اخیر .نتایج زیادی دیدم ولی احساس میکنم دارم کمرنگ میشم ایمانم داره کمرنگ میشه درسته عزت نفسم بیشتر شده وفهمم از قانون ولی کار کردنم روی خودم کمتر شده نسبت به قبل .شاید یه دلیلش همین توهم باشه که من دیگه قانونو بلدم ؛یه دلیلش شاید مشغله کاری باشه ،هرچی هست باید حواسم باشه به نشانه ها .به این که گمراه نشم .به این که راه درست رو برم وهمیشه حواسم به اصل باشه .اول ازهمه خدا روشاکرم وبسیار سپاسگزارم که چهارسال منو دراین راه ثابت قدم نگه داشت .خیلی مورچه وار حرکت میکنم ولی مطمینم مسیرم درسته ومطمینم خداوند به وعده اش عمل میکنه .من در این چهارسال چیزهای مهمی بدست اوردم .مهم نیست از دیگران عقبم مهم اینه که راهو پیدا کردم ودارم از نسرینی که یک عمر باورهای غلط داشت ونسرینی که عزت نفسش زیر صفر بود بهتر میشم .خدایا تا اینجاش منو اوردی از اینجا به بعدش هم خودت میبری .من لایق رفتن به مدارهای بالاتر هستم .

    خدایا کمکم کن بتونم تمرینها رو انجام بدم .میخوام تمرکزی روی دوره هایی که برام فراهم کردی کار کنم .خودت بهم این گنجهای گرانبها رو دادی خودت هم کمکم کن بتونم ازشون استفاده کنم .خودت بهم فرصت ووقت بده .اولویتم رو تو زندگی این مسئله گذاشتم .کار کردن روی خودم .تمرکزی .مثل استاد ومثل خانم شایسته ومثل شاگرد اولای این سایت .اگه میخوای بهتر بشی باید بهاشو بپردازی .باید وقت بگذاری .

    همین که این فایل باز شد شیطان ذهنم گفت ایییین چیییه اینو که چند وقته پیش دیدم این چه چیز جدیدی میخواد بهم بگه ،زود مچشو گرفتم گفتم اینکه دوباره این فایل اومده یعنی اینکه یه چیز مهم تو فایل هست که پاشنه اشیل منه وبهم کمک میکنه وباید این دفعه با دقت بیشتر وتمرکز بیشتر نگاش کنم وبفهممش .اولین چیزی که شنیدم این بود که خانم شایسته گفتن نکات مثبت این خانواده رو به اشتراک بذارن وبارها وبارها تحسین کردن .پس اولین کارم این بود (بهم گفته شد )که نکات مثبت ادمی رو بنویسم که خداوند منو به سمتش هدایت کرد وباعث شد باورهام در مورد توانایی های یک زن تغییر بکنه بخصوص اینکه این خانوم شباهتهای زیادی به من داره ودقیقا نسخه دیگه ای از من هست که خداوند نشونم داده تا بتونم بفهمم چه نقاط ضعفی دارم وبرطرفشون کنم .خدایا شکرت برای این هدایتت .چقدر تو کارهات درسته خدا .ستایش مخصوص توست .فقط کافیه از تو هدایت بخوام تو به بهترین نحو ما رو هدایت میکنی .عاشقتم .ممنونم برای اینکه منو هدایت کردی به سمت این خانوم .امروز با کلام خانم شایسته فهمیدم که باید نکات مثبت این خانوم رو بنویسم .درنگ نکردم تو همون دفتر سپاسگزاری نوشتم .وحالا با نوشتن این جمله ها در این کامنت خداوند بهم گفت ببین من چه کسی رو بهت معرفی کردم یه نمونه والگوی خوب که تو از نزدیک ببینیش وازش یادبگیری .خدایا منو ببخش که نفهمیدم وحتی این اواخر داشتم نکات منفی این خانوم رو میدیدم وبدتر ازاون به دیگران میگفتم اون هم به خاطر ناراحتی که ازش به دل گرفته بودم .خدایا ممنونم ازت که اینقدر غفور ورحیمی ومنو بخشیدی وحتی بعد ازاین گناهی که کردم هدایتم کردی .داشتم به بیراهه میرفتم ولی تو نجاتم دادی .زبان قاصره از حمد تو .نوشتم چقدر نکات مثبت داشت این خانوم وچقدر میتونه الگوی خوبی برای من باشه که با هربار یاد اوریش میتونم پیشرفت کنم وموفق بشم .خدایا شکرت .ممنونم که کمکم کردی .خدایا بی نهایت شکرت .چقدر تحسین میکنم این خانوم رو .

    بعد ازاینکه نکات مثبت این خانوم رو نوشتم گفتم(بهم گفته شد) باید کامنت بنویسم برای این فایل .کامنت نوشتن یعنی وقت گذاشتن وتوجه کردن ،یعنی تمر کز کردن یعنی فهمیدن ومهم بودن .پس شروع کردم به نوشتن وخدای من هنوز یک دقیقه از فایل نگذشته ومن این همه نوشتم اون هم چه نوشتن با برکتی .احساسم عالیه وخدارو شکر میکنم برای این نوشتن .وخداوند کمکم کنه برای ادامه ش.

    خوب در اولین جمله های خانم شایسته این رو فهمیدم :(برای داشتن یک رابطه خوب باید بدونی که ادمها با هم متفاوت هستند علائق شون وشخصیت هاشون .اول از همه باید این تفاوت ها رو بپذیریم .وقابل احترام بدونیم وحتی تحسین کنیم .وبهم دیگه کمک کنیم .وهم اینکه تفاوتهای خودمون رو ارزشمند بدونیم .)

    اگه ما ذهنمون رو تغییر بدیم میتونیم همه چیز رو در زندگی مون تغییر بدیم.

    چقدر خوب خانم شایسته شخصیت لیوای رو تعریف میکنه اینکه چه جور هست وعاشق چه چیزهای هست .خانم شایسته این چیزها رو در مورد یک پسر بچه ده دوازده ساله میگه .من چند بار نشستم با خودم فکر کنم که به چه چیز هایی علاقه دارم چه شخصیتی دارم چند بار نشستم خودم رو کند وکاو کردم درون خودم رو جست وجو کردم خوب پس کار بعدیم مشخص شد بشینم به درون خودم نگاه کنم .چون میخوام این فایل رو قدم به قدم انجام بدم وتمرینی عمل کنم والان هم کاری برام پیش اومده این کامنتو همین جا تمام میکنم ومیرم سراغ عمل کردن .خدایا کمکم کن کارهامو انجام بدم وبیام دوباره بشینم پای کامنت بعدیم .ونتایج انجام این تمرین رو بذارم .خدایا عاشقانه دوست دارم وممنونم برای هدایتت .دو دقیقه ونیم از فایل گذشته وتو به من چشم بینا وگوش شنوا دادی تا بتونم دو تا تمرین عالی انجام بدم ویه کامنت 1000 کلمه ای بنویسم .خدایا کارت درسته وعاشقتم .ممنونم از شما خانم شایسته عزیزم وممنونم استاد مهربانم .عاشقانه دوستون دارم وممنونم برای این خیر وبرکتی که در جهان جاری میکنین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1798 روز

    بنام خدای مهربان

    سلااام ب همگی عزیزانم

    استاد مریم بانو و دوستان گلم

    روز سوم تعهدم برای دیدن سریال زندگی دربهشت

    الهی صدهزار بارشکرت بابت هدایتم ب این قسمت واقعا خداوند سوپراییزم کرد

    من تازه رسیدم ب توضیحات تکمیلی جلسه 13 دوره احساس لیاقت

    ک درمورد درون گرایی و برونگرایی هست

    و استاد ی مثال زدن درمورد دوبرادر دوقلو ناهمسان لیوای و جوزف

    ک الان دقیقا مریم جان دارن درمورد لیوای و شخصیت درونگراش و جوزف شخصیت برونگرا و تفاوت های شخصیتی این 4برادر صحبت میکنن

    الهی صدهزار بارشکرت خدای من بابت ابن هدایتت واینکه بهم گفتی مسیرم درسته و تصمیمی ک گرفتم برای دیدن هرروز سریال درسته

    الهی صدهزار بارشکرت

    خداوند همیشه داره منو هدایت میکنه

    واین یک نشانه ی محکم هست برای من

    و ایمان ب اینکه فاالهمهه فجورها وتقواها

    و خیروشرش را ب اوالهام کرد

    سپاسگزارم خدای من بابت همدارشدنم با این آگاهی ها و این زیبایی ها

    چقد زیبا گفتن مریم عزیزم ک باید پارو ترس هات بزاری و خودت تجربه کنی

    همه چیز رو

    واگه کتابها بخونی و فیلما تماشاکنی نمیتونی اون احساس وحال وهوا رو تجربه کنی

    خدایا شکرت بخاطر وجود لیوای عزیز

    و مریم بانوی عزیزم منم درونگرا هستم

    و امروز متوجه شدم ک چقد زیباست وقتی با خودت ب صلح برسی و هرجوری ک هستی خودتو قبول داشته باشی

    و دنبال علایقت باشی

    و سعی کنی با تجربه ناشناخته ها وترس هات رشد کنی

    چقددد از درون بزرگ میشی و حس فوق العاده ای داره عمل کردن و قدم برداشتن برای ب دل ترس ها رفتن

    چندبار من تجربه ش کردم حس خییلی خوبیه قلبت باز میشه و انگار ب باری از دوشت برداشته میشه

    الهی صدهزار بارشکرت

    چقد تحسین کردم مادر لیوای رو ک سعی نکرد لیوای و تغییر بده و هولش بده ب سمت برونگرایی

    ب قول استاد واقعا زن عاقلی هست ک رفته حتی چیزی ک لیوای دوسداشته رو خریده براش کتاب درمورد ستاره ها

    و حتی تلسکوپ

    تحسین میکنم لیوای رو ک کتاب ب قول خودش 3اینچ و خونده وحتی درموردش باعشق با مریم جان صحبت کرد

    و قشنگ علاقه ش و میشه حس کرد

    چقد تحسبن میکنم پدر لیوای رو ک اینقد خوب رفتار میکنه واحترام میزاره ب خودش و خانواده ش و الگوی فرزندان هست

    چقد تحسبن کردم لیوای رو ک فکر همه چی و کرده بود و نون آورده بود همراش و ب الهامش گوش داده بود و ب راحتی عملیش کرد ونتیجه گرفت

    چ تجربه ی قشنگیه گرفتن ماهی من از نزدیک دیدم البته با تور ولی دوسدارم با قلاب تجربه ش کنم و لذتشو ببرم

    چقد تحسین میکنم استاد رو ک هم تفریحشو میکنه

    هم ب سایت میرسه

    هم فیلم میگیره

    و هم راحته وقتی مهمان هم داره باز کارش اولویته

    چقد زیباست این دریاچه ی خدای من چ آرامشی داره پراز حس خوب شدم وقتی تصویر رکاب زدن مریم جان تو قایق و دریاچه رو دیدم حس کردم خودم اونجام و دارم رکاب میزنم

    الهی صدهزار بارشکرت

    امروز هوا خییلی عالی بود پیش ما خداروشکر دو روزه داره بارون میباره

    نزدیک غروب ابرها ب سرعت داشتن حرکت میکردن جالبه در دوجهت متفاوت

    ب پدر گفتم ک باد داره جاب جاشون میکنه

    ولی فک کنم بازم بباره ،پدر گفت ابرها جایی میرن ک دستور دارن

    چقد خوشم ازاین حرفش اومد

    یاد شعر پروین عزیز افتادم

    این جهان نقشی از ایوان ماست

    ابر وباد و خاک سرگردان ماست

    گفتم خدایاشکرت ک آسمان هاو زمین و مسخر من کردی و هر چیزی ک هست برای اینه ک ب من خیر برسونه وخدمت کنه

    و بعد باز هوا ک تاریک شد چنان رعد وبرقی زد و شروع ب باریدن کرد ک گفتم الله اکبر عظمتت وشکر

    و کل اسمون و روشن کرد تو چند ثانیه

    چ کسی همچین قدرتی داره

    الله اکبر

    خدایا شکرت

    و ی چیز جالب ک دیشب برام اتفاق افتاد

    ی تماس داشتم بامادر ک بعد اتمام تماس پیام اومد از همراه اول ک اعتبارتو بیشتر کن

    من بهش اهمیتی ندادم وتو دلم گفتم خدا خودش بهم میده

    و جالبه چن دقیقه بعد پیامک ی شارژ 10تومنی اومد ک گوشیت شارژ شد خخخخ

    گفتممم خدااای من داری چیکار میکنی !!!

    چقد زود جواب میدی

    الهی شکرت

    وقتی نگاه کردم دیدم ی شماره ناشناس برام انتقال داده

    باخودم گفتم از اونجایی ک هیچ اتفاقی اتفاقی نیست پس این شارژ روزی من بوده ک از طریق این شخص خدا برام فرستاده

    خدایا شکرت مرسی ک هستی وهدایتم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1818 روز

    به نام خدوند بخشنده ی هدایتگر تمومی بنده ها

    سپاسگزار خداوندم که باره دیگر برمن منت نهاد و به من یک زندگی دوباره هدیه داد و روزم رو میخوام با درس گرفتن دوباره ازین چهاربرادر بزرگوار ودوست داشتنی شروع کنم

    سلامودرود به شما دوعزیز مهمان نواز

    ممنونم ازین بچه های باتربیت و خوش ذوق که کلی هم باهم خوش گذروندیم و ازاونها درسها یادگرفتیم

    از اون قسمتی که این مهمونای عزیزمون وارد پرادایس شدن،و ازهمون اولی که بدون هیچ‌ رودروایسیی شروع به ماهیگیری کردند،خیلی دوست داشتم بیشتر بااونها آشنابشم و از نوع شخصیتی که ذاتاً دارند بیشتر درس بگیرم،چون معمولا این دست از آدمها یک شخصیت کاملا بااعتماد بنفسی دارند و کاملا خودشونن و قضاوت دیگرانی براشون مهم نیست و دقیقامیخوان چیزیو تجربه کنن که دوست دارند

    والان بیشتر فهمیدم که اونها کاملا باعزت نفس و بااعتماد بنفس فوق العاده ای هستند وبقول مریم جان هرکدوم باشخصیتی کاملا متفاوت هستند که اتفاقا هرکدوم به شخصیت همدیگه احترام میذارند و درکنار هم وبا پذیرفتن شخصیتهای همدیگه بهترین لذت رو اززندگی میبرند

    این نیست که برادربزرگتر احساس بزرگی بهش دست بده که بخواد توسر اون برادراش تسلط داشته باشه و بهشون امرونهی کنه

    نه اتفاقا دیدم که همون برادر کودک درونش فعالتره و بقیه ی برادراشو تشویق میکنه که شناکردنو تجربه کنن،باهاشون تنیس بازی میکنه،موتورسواری میکنه،بدون اینکه بخواد گردن کلفتی کنه و حرف حرفه‌خودش باشه،واین برام بسیار تحسین برانگیزبود که چقدر احترام و ارزش بین اونها حکمفرما بود تا حرف زور و زننده…

    عاشق شخصیت لیوای عزیزشدم که اینقدر تواین سنو سال باجزئیات عالی درمورد علم نجوم، بزرگی وگرما وونور ستارگان و خورشید انقدر دقیق و شیوا صحبت میکرد،آخه بچه ی بااطلاع تااین حد؟!

    که بتونه انقدر خوب درک کنه،جوری صحبت کنه که انگار خودشو تو اون فضا تجسم میکرد و جوری ازگرماوونور ستارگان میگفت که گویا داره همون لحظه گرماشو احساس میکنه و توصیفش میکنه!

    احسنت و هزاران افرین به این پسر وبه این پدرمادر گل ودوست داشتنی که به فرزندانشون اجازه دادن درمسیر علاقشون قدم بردارن و رشد کنن

    احسنت و هزاران هزاربار به این پسرباید آفرین گفت که یک کتاب به قطر سه اینچی رو بادقت کامل اون هم تو یک‌ماه مطالعه کرده و الان داره اون اطلاعات مفیدش رو منتقل میده

    چقدر دیدگاهش رو دوست داشتم که درمورد معلم چهارمش صحبت میکرد،اون میگفت معلم کلاس چهارمم هم بدترین و هم بهترین بود

    بهترین بود چون کلی چیزبه من یادداد ومنو باعلم آشناکرد،وبدترین بود چون خیلی سختگیر بود اما همین سختگیر بودنش هم برام مفید بود چون منو به یه سطح دیگه ای برد

    آفرین به این دیدگاه زیبابینش که حتی بدبودنش رو هم ربط میده به اینکه اونو به یه سطح دیگه ای برده،همین دیدگاه زیبابین اینجور آدماست،که هیچ وقت نخواستن دلیل پیشرفت نکردنشون رو به عامل بیرونی ربط بدن،و به بهونه ی سختگیربودن شرایط وموقعیتها نخوان حرکت کنند

    ودراخر وقتی مریم جان به ایشون گفتن شماخیلی بااعتمادبنفسی،درجواب گفت بله من هستم،چقدر ایشون رو‌تحسین کردم که اینقدر قاطع جواب داد آفرین به تو پسر بااعتمادبنفس و دوست داشتنی

    چقدر اون لحظه ای که ازتوی آب بالیوای عزیز قایق سواری میکردید،و همزمان هم استاد ازونجا فیلم میگرفت،یه صحنه ی جذابی برام شده بود،آدم هم خودشو توقایق احساس میکنه هم دور از قایق،یه حس جالبی بهم دست میداد که هردوتون همزمان فیلم هردوقسمت رو کنارهم گذاشتید

    خدای من چقدر صدای پرنده های تواین فضا انرژی بخشه،چقدر آدم یه حس فوق العاده ای بهش دست میده،اصلا صدای طبیعت،نورآفتاب،بوی مطبوع چمنهاودرختها،آبی وزلالی دریاچه،آسمان صاف و چشم نواز همه وهمه دست به دست هم داده تا تو از این فضای بهشتی لذتش رو ببری

    مریم جان بسیار تحسین برانگیزی که کلی با لیوای عزیز وقت گذروندی و تجربه های خوب راجب ماهی گیری کسب کردید،وتونستی کلی به ترسهاتون غلبه کنید

    واقعا من تجربه ی وقت گذروندن بابچه هارو بسیار دوست دارم،وفکرمیکنم بهترین دوران عمرم از اون موقعی بود که دخترم به دنیااومد و تا سه سالگیش که خیلی تو یک عالم دیگه ای برای خودش یه زندگی متفاوتی داشت و جوری باخودش بازی میکرد که انگار یه نفرواقعی درکنارش داره باهاش صحبت میکنه و تو رؤیای خودش توبهترین ماشینوخونه داشت زندگی میکرد،و من همیشه وهر روز کارهای اونو تماشامیکردم و عشق میکردم ازینهمه شوروشوقی که اون برای بازی های تخیلی خودش داره

    من کلی ازتجسم هایی که دخترم تودوران کودکیش باخودش داشت وباخودش حرف میزد کلی درس میگرفتم واینکه واقعاماادما ازهمون بدو تولدمون باورای خوب تو ذاتمون بوده ولی کم کم اون الماس درونمون با باورای نامناسب پوشیده میشه

    چقدر حس رها بودن بچه هارو دوست دارم،چقدر خودشونن و دوست دارن توهرچیزی کنجکاوی درونشون رو فعال کنن

    چه حس فوق العاده ای بود که اون لحظه لیوای ماهی گرفت و باشوروهیجان جلوی دوربین ماهیو گرفت که ازش فیلم بگیری

    مریم جان آفرین به شما که درکنار بچه های گل تونستید کلی تجربه های جدید کسب کنید،وکلی به ترسهاتون غلبه کنید

    همین ماهی تو دست گرفتنتون و اینکه به شکلی اون رو بگیرید که بی حرکت بمونه و اون قلاب رو ازدهنش بیرون بکشید،این خودش یه تجربه ی فوق العاده ای بود

    چقدر اینجا میشه تجربه ی زیادی کسب کنی،چقدراین شیوه ی زندگی کردن به دلم نشسته که برای تجربه ی هرچیزی نیازی نیست به استیت پارکهایی بری که مسیرش طولانی باشه

    همینجا توهمین محوطه هررر کاری رو میتونی آزادانه تجربه کنی،خدایاشکرت پرازنعمتو فراوونیه،اینجا تورو لعلک ترضی میکنه که ازهر نعمتی هرچقدر دلت میخواد استفاده میکنی

    خدایاشکرت که امروزهم باشخصیتهای متفاوت بچه ها آشناشدیم و چقدر برای من درس داشت که همه ی اونها باوجود شخصیتهای متفاوتشون انقدر با صلح درکنارهم دارن لذت دنبارو میبرن

    پدرخانواده رها از هر قیدو بندی بچه هارو آزاد گذاشته تا هرتجربه ای که دوست دارن کسب کنن

    داستان بهبود شخصیتم درراستای توجه به الگوها وزیباییهای این فایل ادامه دارد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: