https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/02/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-02-11 06:16:192022-02-14 20:07:20سریال زندگی در بهشت | قسمت 254
204نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود بر استاد عزیزم و مریم جان و تمام بچه های مهربان و دوست داشتنی….
دلم تنگ شده بود برای دیدن زیباییهای پرودایس….پرودایسی که در همه فصول سال زیبا و شگفت انگیزه…..خداروشکر یه بار دیگه مریم جان از یک پروژه دیگه رونمایی کردن….عالی بود مریم جان از این همه تحرک و عمل گراییتون….شما برای من یک الگوی بسیار عالی هستین ….
هر وقت میام اینجا مینویسم و کامنت های بچه ها رو میخونم، حال دلم عاااالی تر میشه و به خودم تلنگر میزنم که ببین دختر، اینا ورودی های مثبتن و نشونه اش اینه که تو احساست عالی تر میشه.
از کامنت های دوستام یاد میگیرم که منم زیبایی های بیشتری رو ببینم و موشکافانه تر جزئیات رو تماشا کنم.
اون بکگراند فایل، چقددررر حال دلمو رویایی میکنه هر وقت نگاهش میکنه، انگار روحمو تازه تر میکنه.چه صبح زیبا و شفافیه.عجیییب بوی زندگی میده.خدایا شکرت.
یعنی من وقتی این قسمت رو با قسمت های 244 و 245 میدیدم،ناخودآگاه تحسین میکردم.تمیز کردن و مرتب کردن، هر جایی که میخواد باشه، عجیییببب انرژیش مثبته.
مریم جان، شما شم خیلی خوبی توی مرتب کردن وسایل و چیدمان شون دارین!!
اصلا عالی همه چیو مرتب میکنی. خدایا شکرت. اینم خودش یه مهارته.
منم از بچگی، خیلی تمیز بودم و مرتب؛ همه جا و توی همه ی کارام.و همیشه اطرافیانم بهم میگفتن تو چقدر تمیزی، اینجوری وسواس میگیریا!!
اما من واقعا لذت میبردم. یعنی کیه که از تمیزی و مرتب بودن بدش بیاد. هر چیزی که رنگ و بوی خدایی بده، که تمیزی و پاکیزگی و مرتب بودن یکی از اوناست، همه دوسش دارند.
انقدر نکات مثبت این فایل زیاد بود که نمیدونم کدومشو بگم. بچه ها هم خیلی اشاره کردند.
اما استاد و مریم جانم، میخوام یه چیز جالب بهتون بگم که منو دوباره کشوند به سایت که حتما حتما بنویسم.
اونم اینه که من چند هفته پیش که قسمت 244 و 245 روی سایت قرار گرفت،انقدررر مریم جان رو تحسین کردم و از پروژه ی ارگنایزینگ ایشون خوشم اومد و تا چند روز هی پیش خودم تحسین اش میکردم که با عشققق اینکارو انجام میداد، و تو ذهنم میاوردم.
که چند روز پیش اومدم کمک مامانم کنم و گفتم داخل کابینت هارو بریزم بیرون و مرتب کنم و تمیز کنم، که یه ایده ای اومد که برم قفسه های مخصوص در کابینت بگیرم و چسب های آویزی، که فضای بیشتری رو بشه استفاده کرد. انقدر قشنگ و مرتب چیدمان کردم، که مامانم تعجب کرده بود و خوشش اومده بود.و بهم گفت چجوری به ذهنت رسید که اینکارارو انجام بدی؟؟ و خودمم نمیدونستم چجوری این ایده اومده. با خودم گفتم، آره، چرا این ایده قبلا ها به فکرم نرسیده بود. خیلی واسم جالب شد و گفتم خدایا بهم بگو چجوری من انقدر قشنگ همه چیو مرتب کردم و چیدم که قبلا اینکارو نمیکردم. گفتم خدایا بهم بگو این مال چه توجهی بوده. و چند ساعت بعدش، تصویر مریم جون توی کارگاه، مثل برق، مثل باد، از ذهنم گذشت و گفتم آرررههههه!!.. چون من خیلی تحسینش کردم و توجه کردم و خوشم اومد، که ناخودآگاه خدا این ایده رو به ذهنم آورد که منم اینجوری مرتب کنم.
وااای استاد، انقدر ذوق کردم و هیجان زده شدم که یکبار دیگه، قانون واسم تایید شد. و خدارو هزاران بار شکر کردم.
و حتی من تمیز کردن و گردگیری اصولی منزل و درزهای ریز خونه و کابینت ها رو هم توی قسمت 117 از مریم جون یاد گرفتم که انقدر دقیقق تمیز کنم تا مورچه ها و سوسک ها توی خونه تردد نکنند!!
خیلی خوشم اومد که مریم جون دوباره وسایل اتاق رو عوض کردند. خیلی زیباتر شد. کلا دوس دارم آدمایی که توی هر جنبه ای از زندگی شون به فکر تغییر و تنوع هستند. همیشه از این بهتر و کاراتر و زیباتر. حتی چند وقت دیگه دوباره چشمتون به وسایل زیباتر و کاراتر میخوره، که همینارو هم عوض میکنید و دوباره تنوع میدین و این عااالیه، عالی.
من همیشه و حتی همین الانشم، میبینم که مامانم و اطرافیان حتی یه سینی، یه بشقاب، یه قابلمه شونو هم عوض نمیکنند. و وسایل چهل سال پیش شون رو هنوز دارند و استفاده میکنند!. یه مبل رو جابجا نمیکنند. یه یخچال و اجاق گاز رو حتی جاشو واسه تنوع عوض نمیکنند. از بس که تو منطقه امن خودشون موندند و نمیخوان که تغییر کنند. از این آدما تقریبا زیادند. اما من عاشق تنوعم.تنوع خیلی خوبه.
چقدر سرویس دستشویی تمیز و قشنگ شد. چقدر اون کانتر زیبا بود، با اون رنگ جادوییش.
وای خدا، اصلا دیوانه شدم از این همه پاکیزگی و مرتبی!
چقدر اون برچسب ها، فضای پشت سینک ظرفشویی رو زیباتر کرد.
واقعادستمریزاد عزیزم از دیدن کارهات کیف میکنم عزیزم من خودمم خیلی توی اورگنایز و ساخت وسایل مهارت دارم همیشه ساختن رو جز مهارت هام میدونستم ولی اورگنایز رو نه تا اون قسمت کارگاه که شما فرمودید که یکی از مهارت های من اورگنایز به خودم گفتم عجب من یه عمریه همچین مهارتی دارم و ساده از کنارش رد میشم حالاکه مرتب فایلهاتون رو دنبال میکنم میبینم عجب چقدر این مهارت اساسی ازدیدن کارهاتون چقدر لذت میبرم
مانا باشی و برقرار مریم عزیز مرسی بخاطر فایل هایی که با ما به اشتراک میگذارید واقعا پر از درس
سلام ، به مریم بانو عزیز و سلام به استاد عزیزم ...
براتون بهترین ها رو از خداوند خواستارم
چه فایل زیبایی ، چند روزی بود فایل دانلودی نذاشته بودید و حسابی دلمون براتون تنگ شده بود ، توی تمرین ستاره قطبی دیروزم نوشتم که دوست دارم استاد یه فایل جدید بزارن روی سایت ولی دیروز نذاشتید اخرشب که میخواستم تیک بزنم دیدم انجام نشده .. اما توی دلم گفتم اگر عمر دوباره ایی برای فردا داشته باشم بازم اینو میخوام ، و وقتی امروز دیدم این خواسته تیک خورد حسابی خوشحال شدم . سپاسگذار شما عزیزان و خداوند هستم که این سایت شده غار حرا تک تک ما ادمایی که دنبال زندگی قشنگ و ارتباط با خالق و فرمانروای جهان هستیم . خدا رو شاکرم بابت این زیبایی هایی که داره تو زندگیمون رقم میخوره ، این شادی ها، این نعمت ها، این زیبایی ها ، چندین وقته که درکم خیلی فرق کرده ، دنبال زندگی اروم افتادم و جویای اون هستم و توی این مواقع رجوع میکنم به ایه سوره یونس که خداوندبه مومنان میگه تنها به فضل و رحمت خداوند شاد شوند که این بهتر از هر چیزی هست که می اندوزند . استاد به نظر من تنها کاری که ما باید برای زندگی مون انجام بدیم اینه که بدونیم خودمون کی هستیم و بعدش به واسطه خودمون که اصلمون همون خداست میتونیم خدا رو بشناسیم . همون خدایی که فرمانروا عالمیان هست ، همون بزرگی و الله ی که توی تک تک سلول هامون نفوذ داره و به این جسم ما برکت عطا کرده ….. استاد و مریم جون من خیلی توی سایت کامنت نمینویسم اما وقتی میام و مینویسم اصلا من نمینویسم و واقعا دستای منه که داره حرکت میکنه و این جملات گهر بار جاری میشه . توی قدم اول که سوره حمد رو تشریح کردید و ایه اول سوره که اولین ویژگی الله رو مهربان و بخشنده بودن خودش بیان میکنه همیشه یک تصویر و یه مثل میاد تو ذهنم که دوست دارم با شما عزیزانم به اشتراک بذارم شاید باعث بشه که درکتون مث درک من زیبا تر و پربار تر بشه . وقتی ما از واژه مهربانی صحبت میکنیم شاید یه ادم مهربون و خنده رو بیاد جلو چشممون که سرمون رو نوازشی میکنه و عشقی نثارمون میکنه . اما من میخوام هزاران دیتیل دیگه اضافه کنم که فقط از ذهن محدود من میگذره و خدا میدونه اگر این ذهن محدود نباشه تا کجاها میخواد پیش بره ….. دوستای گلم عزیزان دلم …… اگر من بخوام مهربانی رو با ذهن محدودم تا انتهاش فکر کنم … میبینم که اگر بخوایم خدای مهربان و خالق و فرمانروا رو توی قالب یه ادم مهربون بگنجونیم اینطوری میشه که …. این ادم رفیق شیش منه که لحظه ایی منو رها نمیکنه ، این ادم ثروت تمام دنیا رو داره و این ادم در قدرت جهان نقش مهمی داره ، این ادم دور و برش پره از ادمای ثروتمندی که همشون مطیع فرمان اون هستن ،و این ادم اکسیر جوانی و سلامتی رو میدونه ، و این ادم از شدت عشق زیاد به تو که مث بچه اش میمونی میخواد تمام انچه رو که داره به تو بده و از لذت تو لذت ببره ….. اگر هر کدوم از ماها همچین ادمی رو کنارمون داشتیم بنده مخلص او میشدیم و تمام زندگیمون رو وقفش میکردیم و دیگه از هیچ چیزی ترسی نداشتیم و اصلا دیگه هیچ موضوعی مهم نبود سعی میکردیم همه حواسمون رو جلب اون کنیم تا حواسش بهمون باشه در واقع عاشقش میشدیم چون این دیگه ته خوشبختی دنیاست که میشه یه ادم همچین تجربه ایی رو داشته باشه . …… ………..
اما این مال ادمایی هست که فقط دنبال این دنیا و زیبایی هاش هستن … میخوام بگم من هم این دنیا رو میخوام هم اون دنیا پس این جلوه مهربانی رو پس زمینه ذهنم میکنم که این درک کوچکی از پروردگار منه و هر چی بیشتر پیش بریم این درک وسیع تر میشه و انتهایی نداره . فکر کنین یه همچین خالقی تو رو با عشق خلق میکنه و اینقدر عزت و شوکت و قدرت بهترمیده که میاد تکه ایی از وجود خودش تو بهت هدیه میده و میگه برو باهاش دنیات رو بساز برو خدایی کن ، برو با این برکت اونجا فرمانروایی کن …. برو و عشق بورز ، لذت ببر ، زیبایی ببین ، خلق کن ، و اگر اینجوری لذت ببری و عشق کنی جایزه ات اینه که بعد این دنیا یه زندگی هزاران بار رویایی تر برات اینور اماده هست که با توصیفاتش هوش از سر ادم میره ….. اخه اینقدر باحال دیده بودین ، اینقدر باحال بهش نگاه کرده بودیم ….
چه مالک ، چه قدرت ، چه حکومت و چه فرمانروایی به مهربانی تو …. به قول یکی از دوستان سایت که میگفت مگه چی توی تو نیست که در خانه دیگری دنبالش بگردم . الیس الله بکاف عبده … ایا خدا برای بنده اش کافی نیست به قول استادم of course که هست ….. چه ما میخوایم که توی تو نباشه در صورتی که هر چی توی ذهن ما هست از تو هست از وجود تو هست ….. خدایا شکرت
توی همین وادی ها بودم و سرچ در اگاهی های ناب که نمیدونم چی شد خواب بودم ، رویا بود ،یا بقول استاد این پرده از جلوی چشمام گذشت ….
اما چه پرده ایییی دوست داشتم میشد براتون ویس میدادم و میگفتم و اشک میریختم و حس خوبمو از صدام میشندین که هر وقت برای خودم تعریف میکنم بغض امانم نمیده و اشک میریزم مث ابر بهار ….
توی ذهنم داشتم سرچ میکردم که تصویری از زندگی در بهشت رو ببینم که منو ترغیب کنه برای دیدن زیبایی ها …. میدونم این کامنت طولانی شده و میشه ولی اینقدر زیبایی هاش بی حد و حصره که میخوام واسه خودمم دوباره تداعی بشه و درونم اکنده از مهر و عشق بشه ، پس مینویسم تا شما هم بدونین چی به من گذشت ….
قبلش اینو بگم که من تصویری از بهشت توی قران و توی کتاب در اغوش نور خونده بودم اما این کجا و ان کجا ………
نمیدونم چطور شروع کنم اما اهسته و پیوسته مینویسم تا چیزی جا نمونه ….
چشمامو بستم و دیدم چقدر احساس سبکی دارم و هیچ حسی ، هیچ وزنی ….. رها رها در توده ای از نور …. همه چی نور بود ، نه نوری که اذیتت کنه ، نوری که با وجودت عجین شده بود ، توی خلا … پاهامو احساس کردم که روی چیزی قرار گرفت نگاه کردم دیدم توی یه باغ بسیار پهناور هستم سر سبزی این باغ بی نهایت بود ، یه عطر و فضا، نوا، برق و درخشش خاصی بود انگار همه چی برق میزد … همه چی از خودش نور داشت همه چی نوا داشت یه موسیقی و طنین زیبایی در همه فضا پخش بود … دیدم یه جوی اب جلومه که از چشمه ایی سرازیر شده …. چه ابی ،اینقدر میدرخشید که مث اینه خودمو به چشمه رسوندم تا از اون اب بخورم دستمو زیر اب بردم چنان سرمایی نابی تمام وجودمو گرفت و دستام که توی اب برق میزد و انگار دستامو توی حوضی از جواهر برده بودم جرعه ایی اب خوردم و تمام وجودم جان تازه ایی گرفت تمام جانم پر از سلامتی و برکت شد و انگار به پرواز دراومدم … روی چمن ها که راه میرفتم انگار با هر قدمم کلی درخشش به هوا افزوده میشد مث کرمای شب تاب که وقتی از روی چمن بلند میشن و همه فضا درخشنده میشه دقیقا همونجوری بود فضا مث اکلیل میدرخشید با هر قدم من .. دیدم یه ابشار جلومه که به سمتش رفتم و و دیدم یه فضای بزرگ مث یه استخر بینهایت وجود داره که اب ابشار داخل اون میریزه و این فضا اینقدر درخشنده و نورانی بود که توصیفی براش ندارم ، پامو توی اب گذاشتم …. اینقدر شفاف بود که تا انتهای این استخر دیده میشد و تهش پر از جواهرات و زیبایی هایی بود که منو ترغیب کرد که برم و ببینم ، توی اب پر از ماهی هایی بودن که مث الماس میدرخشیدن …. وارد استخر شدم و اینقدر سبک و زیبا بود که داشتم فقط به این طرف و اونطرف میرفتم و سبک سبک بودم با ماهی ها شنا میکردم …. یه ماهی به سمت من اومد اینقدر براق زیبا بود که حذی نداشت چند لحظه ایی بهش نگاه کردم و اونم با لبخندی بهم نگاه میکرد و اومد جلو بوسه ایی به گونم گذاشت و خندید و رفت کلی ذوق زده شدم و با انتهای اب رفتم دیدم پر از مروارید و جواهره … دستمو به سمت یکی از اونا بردم و توی دستم گرفتم و دوست داشتم گردنبندی داشته باشم همین ذهنیت که گذشت از سرم دیدم یهم دسته ایی از مرواریدها بلند شدن و با هم و کنار هم قرار گرفتند و دور گردنم حلقه شدن …. و توی سینه ام نشستن وااااای وقدر زیبا بود من فقط از ذهنم گذشت و این اتفاق افتاد … .از خوشحالی کلی توی اب با طنین صدای ابشار با ماهی ها رقصیدیم و خوشحالی کردم … از اب بیرون اومدم و احساس سبکی داشتم و پیراهن بسیار زیبایی تنم بود که انگار توی اب خیس نشده بود و سبک سبک توی تنم میرقصید موهای طلایی زیبا با نور خورشید نوازش میشد و تمام وجودم اکنده از سرحالی و نشاط بود . درختی دیدم که زیرش تختی بود روی تخت نشستم و دلم خواست از میوه درخت بخورم شاخه به سمت من کشیده شد و میوه اش رو توی دستانم گذاشت،،،،، مزه اش فقط بهشت بود ….. ، سرم رو برگردوندم و دیدم یه عمارت زیبای سفید پشت سرم هست که با شاخه ها و بوته های گل تزیین شده بود و ……… بعدش اومدم و روی چمن ها دراز کشیدم و به عمق اسمون بی نظیر خیره شدم و لذت میبردم از دمای هوا نور زیبای خورشید و سرسبزی و مطبوعی هوا که زبان قدرت نداره حسشو بگه …. همینطور که خوابیدم بودم احساسم خواست که یه یار زیبا رو کنار خودم داشته باشم که این عشق رو بهش بدم و ارامش بیشتری بخوام که دیدم از پشت سرم یه اقای قد بلند و بسیار زیبا خنده کنان به سمتم اومد و دستامو گرفت و توی چشام نگاه میکرد ، من اونجا نفهمیدم چی شد اما صحبت نمیکردیم این عشق فقط ساتع میشد و در اغوش هم قرار داشتیم …. و مهر و محبت و فقط دریافت میکردیم روی سبزه ها دراز کشیدیم و داشتیم از این هوای مطبوع لذت میبردیم که و موهای طلایی منو نوازش میکرد و من چشمامو بسته بودم و این عشقو دریافت میکردم و صدای طنین موسیقی عشقمون رو دوچندان کرده بود ، توی همین فضا بودم که دلم خواست که یه کودک زیبا داشته باشم تا باهاش بازی کنیم و لذتمون بیشتر بشه ….. دیدم دریچه از نور باز شد و یه دختر کوچولوی مو طلایی به سمت ما اومد و توی اغوش من نشست …… عین فرشته ها بود روی سپید ، مو طلایی ، چشمان ابی ، با چند شکوفه که لای موهای حلقه حلقه اش بود و لباس زیبای سفیدی که یه فرشته ازش ساخته بود ، منو بغل کرد و یه بوسه شیرینی روی گونم گذاشت منم توی اغوش گرفتمش و بعد دیدم همسرم هم جفتمون رو توی اغوش گرفته و این عشق بی نهایت شد و هممون سرشار از زیبایی و حس و نشاط شدیم …. عشقمون اصلا نهایتی نداشت …. دختر بچه بلند شد و شروع کرد بازی کردن توی اب میرفت .. شادی میکرد با گلها بازی میکرد با پرنده ها بازی میکرد و میخندید و لذت میبرد و من در اغوش عشقم به کودک نگاه میکردم و میخندیدم و لذت میبردم و سپاسگذار خداوندی بودم که گفت والله لا یخلف المیعاد ……
خدا بهم خندید و عشقش رو نثارم کرد
این تجربه منو واداشت به جای اینکه دنبال اینو اون باشم من فقط بنده و عبد خوبی باشم چون حاضرم تمام زندگیمو فدای یه لحظه از اون اگاهی کنم …. اون اگاهی چیزی بود که هر لحظه بهش فکر میکنم اشک تمام چشمامو پر میکنه و منو وادار میکنه که فقط بشینم و بهش فکر کنم که ما با کی طرف هستیم. با این حد از مهربانی ……
حالا باید بشینیم ببینیم که مهربانی چقدر تو دیدگاه ما نقشش عوض شده چقدر میتونه بی انتها باشه .. چقدر میتونه تو رو بنده خالص و عبد سراپا گوش کنه… چقدر دلت رو اروم میکنه …. چقدر زیبایی های زندگیتو بیشتر کنه. این حرفا حد و نهایتی نداره تا اخر عمرم بشینم بنویسم تمونی نداره چون همین لحظه ها خودش نهایت نداره چه برسه این همه شوکت و زیبایی خالق که زبانمون قاصره از گفتنش ……
چقدر عالی بود امروز که دوباره با نوشتن این زیبایی و این آگاهی حس و حالم فرق کرد و بزرگی پروردگارم رو یاداوری کرد ….. همش لذت لذت لذت بود
براتون بهترین ها رو میخوام و زیباترین ها زندگیتون و عشقتون سرشار از برکت الهی . در پناه حق ،❤️
سلام،با آرزوی بهترین ها برای شما،قطعا این فایل حاکی از یک زن قدرتمند،مقتدر و با اراده هست که قادر هست هر آنچه را که میخواهد خلق کند و هیچ وقت منتظر یک قدرت برتر از خود نیست که منتظر بماند کارها را برایش انجام دهد،یعنی متکی به خود بودن.بسیار عالی و زیبا،قابل تحسین است👏😍
سلام به مریم بانو عزیز و استاد عباسمنش که این روزا جاش خیلی خالیه تو پارادایس
خداروشکر میکنم که امروز موفق به دیدن این قسمت فوق العاده زیبا از سریال زندگی در بهشت شدم .
امروز بعد از باز شدن در یه منظره زیبا از دریاچه و محیط درختی و سرسبز پارادایس دیدیم .
یه صبح دلپذیر و رویایی که هوا تمیز و صاف و شفافه
خانم شایسته امروز تصمیم گرفته صبح زود بیدارشه تا از هوای ناب صبحگاهی استشمام کنه و سطح انرژی خودشو بالا ببره چون امروز کلی کار داره و قراره با خلاقیت خودش خونه رو دیزاین کنه ..
من تحسین میکنم خانم شایسته رو که تا این حد مستقل از استاد هستن و تنهایی به فروشگاه برای خرید میرن و با جسارت تصمیم گیری میکنن .
این خیلی خوبه که مسائل های زندگیتو خودت حل کنی و منتظر کسی نباشی تا حتما با هم فکری اون این کارو انجام بدی ..
چقدر من احساس قدرت از پشت همین موبایلم کردم که با لنز دوربین مریم بانو وارد این فروشگاه پر از جنس های با کیفیت شدیم .
خداروشکر بابت فراوانی و این همه اجناسی که قفسه هارو پر کردن
چقدر خوبه که انقدر پول داشته باشی که بتونی کله این فروشگاه رو با همه ی دم و دستگاهش بخری و با خیال راحت و با همچین قدرتی وارد این فروشگاه بشی و از هر جنسی که واقعا دوست داری بخری نه اینکه دنبال جنسی بگردی که ارزون تر باشه یا به اصلاح خودمون قیمت مناسب تری داشته باشه .
من تا حالا در اطراف خودم هیچ زنی رو ندیدم که مثل خانم شایسته انقدر با ذوق و اشتیاق کار های فنی انجام بدن ..
من تحسینشون کردم بارها و بارها
زمانی که داشتن چوب رو برش میدادن
زمانی که داشتن چوب ها رو رنگ میزدن
زمانی که میز کار خودشون رو درست کردن
زمانی که برای اتاق خواب قفسه درست کردن و پرده های اتوکشیده و زیبا رو روی پنجره نصب کردن
زمانی که دستشویی رو خیلی قشنگ رنگامیزی و دیزاین میکردن
من واقعا تحسینشون میکنم ، این بانو یه پنجه طلایی به تمام معنا هستن .
من میتونم ببینم که تغییر باور های محدود کننده و ایجاد باور های قدرتمند کننده در زندگی استاد چه تاثیرات شگفت انگیزی گذاشته .
حتی استاد تو دوره عشق و مودت در روابط وقتی که میگن اگه باورتو تغییر بدی اون شخصی که دوست داریو با تمام ویژگی هایی که میخوای جذب میکنی و شاید تعدادشون کم باشه اما تو همونی که میخوای رو جذب میکنی اگر امروز با چشمام نمیدیدم این صحنه هارو شاید خیلی باورش سخت میشد ولی الان دارم میبینم و باور میکنم …
استاد نتیجه باور های خودشو دیده و میدونه که هر غیر ممکنی ممکنه اگر ما باورمون رو عوض کنیم .
درخت های سرسبز پارادایس
برفک هایی که زیره سایه ی نرده ی چوبی روی پل دریاچه زده
پرنده ای که لنز دوربین خانم شایسته داشت باشکوه پرواز کردنش رو به تصویر میکشید
صدای پرنده ها اول صبح
ماه زیبا که عین مروارید در آسمان پارادایس میدرخشید
و هوای ناب و زیبای پارادایس که جون میداد چندین نفس عمیق بکشی تا اعماق وجودت خنک و تر و تازه بشه.
همشون برای من شگفت انگیز و تحسین بر انگیز بودن ..
ممنون از خانم شایسته دوست داشتنی که این تصاویر زیبارو با ما به اشتراک گذاشتن .
واو هوای پردایس همیشه پر از تازگی و احساس خوبه و هوای شهر ما هم امروز خیلی عالیه و به همین دلیل خیلی احساس خوبی دارم. خداروشکر که امروز رو با احساس خوب شروع کردم و از اول صبح تا الان سعی کردم احساساتم رو کنترل کنم و روی احساس خوب نگهش دارم تا الان که موفقیت آمیز بوده و تا آخر شب همینجوری خوب خواهد ماند خدارو شکر.
خداروشکر که شما رو داریم مریم جون خیلی مهربونی خیلی پر انرژی هستی همه ی کارهارو عالی انجام میدی و وقتی فیلم میگیری و بهمون نشون میدی ما هم کلی احساس خوب بهمون دست میده و کلی انگیزه میگیریم و مرسی مریم جونم. اتاق واقعا رنگ و روی تازه ای گرفت و خیلی بهتر از قبل شد واقعا عالی بود همه جا کلی تمیز و مرتب شد. وقتی همه جا مرتب باشه خیلی احساس خوبی به آدم دست میده واقعا خوبه.
راستی مریم جون تمام اون وسایلا و لباس های خوشگل و نازی که خریدی مبارکت باشه.
دقیقا همه چیز داره برای یک خونه و حتی از همه کشور ها
چه ایده جالبی داشت که نوشته بود آسیا و آفریقا
میشه ایده گرفت برای کار ها
خب جای دوم فروشگاه مارشال
چقدر لباس های زیبایی داره و جنساش هم که حتما خووبه چون کسی که ثروتمنده هیچ وقت جنس بد چون ارزونه نمیخره چون میدونه ارزشش بیشتر از ایناست
خب میرسیم به خونه چقدر خوبه که یاد بگیرم از مریم بانو که وقتی ایده های جالب میاد سریع اقدام کنم و شک و تردید نکنم که بابا کی حال داره ولش کن ولی وقتی به پایان کار فکر میکنی میبینی اره آقاجان ارزش داره
چقدر عالی اتاق چیدن و چقدر کلاه که اگه بخایم با باور فراوانی نگاه کنیم از نظر من کمم هست چون ثروت و لذت پایانی نداره آقاجان
تازه صبح ها وقتی پرده بره کنار چه صحنه زیبایی میشه دید از این طبیعت زیبا که هر روز برای ما درس هایی داره 😁😎
یاد گرفتم که تو ایده هام توحیدی عمل کنم و منتظر کسی نمونم و سریع دست به کار بشم حالا یا دستی از طرف خدا میاد یا اگرم نیاد اعتماد به نفس بالایی پیدا کردم که اره اینو خودم ساختم پس میتونم بهتر عمل کنم خصوصا اگر خانم باشه که دیگه یه کف مرتب هم داره👏👏👏👏
چقدر این پارادایس زیبایی داره حتی سایه و آفتابش هم زیبایی داره اون صحنه ای که سایه چون ها افتاده بود روی راه رو ورودی چقدر قشنگ بود انگار سه بعدی شده بود خدایا شکرت که هر چیزی در این دنیا قشنگی خودشو داره
سلام می کنم خدمت استاد و خانم شایسته عزیزم و همینطور دوستای خوبم😍
پرادایس تو هر فصل سال یک زیبایی از خودش نشون میده، الان که فصل سرد پرادایس هست ،
این صبح زیبا که خورشید تازه داره طلوع می کنه ⛅
این رنگ سفیدی که پرادایس رو واقعا بهشت ترش کرده❄
چقدر این هوای پرادایس شفاف شده☁
چقدر این آب شفاف و زلال شده و انعکاس این درختای زرد زیبا توی اب جوری افتاده که انگار اطراف خونه به جای آب آیینه ست. 🥰
و این ماه نصفه زیبا که تو آسمونه 🌗
و این سکوتی که فقط صدای خوندن پرنده ها میاد 🎼
و اون صحنه ای که بعدش خورشید برفارو آب میکنه و فقط تیکه ای که سایه افتاده و برفا موندن ، باورنکردنی جالب و رویاییه 🤭
همه اینا دست به دست هم دادن که آدم نتونه چشم از این صحنه های زیبا برداره🤗 خدایا شکرت🙏
من عاشق تنهایی خرید رفتنم و حسای عالیی رو تو اون لحظات تجربه می کنم🤗
خانم شایسته عزیزم اولا ازتون سپاسگزارم که باز هم با عشق این قسمت رو برامون فیلم گرفتین❤
و اینکه یه کاری که من برای خودم از وقتی که استاد رفتن تمپا انجام میدم، اینه که تو این فایل هایی که شما و استاد برای سریال زندگی در بهشت منتشر می کنید، سعی می کنم روی رفتارهاتون، عملکردهاتون و… دقیق بشم و از همشون یک درسی رو یاد بگیرم و برای خودم یادداشتش کنم و بیشتر و بیشتر توی زندگیم بهشون عمل کنم! واقعا از تک تک قسمت های این سریال میشه یک عالمه درس یادگرفت!
خانم شایسته عزیزم، مدتیه که شما توی ذهن من چنان الگویی شدید که ذهن من ناخودآگاه میگه تو رفتارهای این خانم قدرتمند بینهایت ویژگی فوقالعاده هست که تو باید از ایشون الگو بگیری💡
باز هم ازتون سپاسگزارم که اینقدر الگوی خوبی هستید😍
احساس خوبی بهم دست میده وقتی میبینم که ایشون اینقدر با خودشون در صلح و آرامشن 🌱
اینقدر دارن عالی در عمل قوانین رو اجرا می کنن 💪
اینقدر دمبال پیشرفت بیشتر هستن و هر روز برای خودشون پروژه بر میدارن و دست به عمل میشن!
من عاشق این ویژگی ایشون و استادم🤗
چون وقتی این ویژگی رو میدیدم ناخوداگاه از خودم میپرسیدم من باید چه پروژه ای رو برای امروز بردارم؟
و جواب ها اینا بود که مثلا برو فلان باوری که فکر می کنی مثلا توی عزت نفس توش ضعیف تری امروز خیلی بیشتر روش کار کن یا چیدمان اتاقت رو جوری تغییر بده که وسایلا دردسترس تر و مرتب تر باشن!
و وقتی من میرفتم و انجامشون میدادم بعدش ..
🏆چنان احساس رشد کردن، احساس رضایت از خودم و زندگیم، احساس اعتماد به نفس، احساس پیشرفت و شور و شوق فوقالعاده ای بهم دست میداد 🤗 و غیر از اینکه تو اون جمبه از زندگیم پیشرفت می کردم یا کارها برام راحت تر میشد بعدشم این احساس های فوقالعاده رو تجربه میکردم و باز بیشتر عاشق حس پیشرفت میشدم 🤩 و روز بعدش باز از خودم سوال های مناسب می پرسیدم ( چطور از این ساده تر؟ چطور از این کاراتر؟ چطور از این لذت بخش تر؟)
بازم به خاطر همه چیز ازتون سپاسگزارم، خانم شایسته و استاد عزیزم🥰🙏
خواستم سال جدید رو بر همه عزیزانم تبریک بگم بر استاد عزیزتر از جانم که به مدت۹۵۵ روزه برای من پدری می کنه و خواهد کرد ان شالله
بر دوستان عزیزم سال نو را تبریک میگم که با کامنت های عالیشون حال منو عوض کردن
بر مریم بانوی بهشتمون سال نو رو تبریک میگم
پدر عزیزم پدری که زندگی منو متحول کردی امسال در خونه ی جدیدم ماهی سال نو خودم را خریدم دو تا ماهی که اونقدر زیبا هستن اونقدر برام می رقصن و من به دیدنشون شاد میشوم
خدایا شکرت
استاد عزیزم شما به من درس دادی .. درس خدا شناسی … درس خود شناسی
ممنونم پدر عزیزم ممنونم💏💏💏💏
خدایا شکرت برای دستانی که روی زمین داشتی و ازت خواستم و به من نشون دادی
پدر عزیزم . مریم بانوی نازم . دوستان در سایت الهی سالی پر از برکت . ثروت .نعمت و شکوفایی را براتون از خدای رحمان خواستارم
بنام خداوند بخشنده مهربان…
سلام و درود بر استاد عزیزم و مریم جان و تمام بچه های مهربان و دوست داشتنی….
دلم تنگ شده بود برای دیدن زیباییهای پرودایس….پرودایسی که در همه فصول سال زیبا و شگفت انگیزه…..خداروشکر یه بار دیگه مریم جان از یک پروژه دیگه رونمایی کردن….عالی بود مریم جان از این همه تحرک و عمل گراییتون….شما برای من یک الگوی بسیار عالی هستین ….
عالی در هر زمینه ایی….
عاشقانه دوستت دارم 😘😘😘
به نام رب العالمین
سلام به همه ی دوستای گلم.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبارو.
خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی.
هر وقت میام اینجا مینویسم و کامنت های بچه ها رو میخونم، حال دلم عاااالی تر میشه و به خودم تلنگر میزنم که ببین دختر، اینا ورودی های مثبتن و نشونه اش اینه که تو احساست عالی تر میشه.
از کامنت های دوستام یاد میگیرم که منم زیبایی های بیشتری رو ببینم و موشکافانه تر جزئیات رو تماشا کنم.
اون بکگراند فایل، چقددررر حال دلمو رویایی میکنه هر وقت نگاهش میکنه، انگار روحمو تازه تر میکنه.چه صبح زیبا و شفافیه.عجیییب بوی زندگی میده.خدایا شکرت.
مریم عزیزم، خیلی خیلی خیلی تحسین تون می کنم عزیز دلم.
یعنی من وقتی این قسمت رو با قسمت های 244 و 245 میدیدم،ناخودآگاه تحسین میکردم.تمیز کردن و مرتب کردن، هر جایی که میخواد باشه، عجیییببب انرژیش مثبته.
مریم جان، شما شم خیلی خوبی توی مرتب کردن وسایل و چیدمان شون دارین!!
اصلا عالی همه چیو مرتب میکنی. خدایا شکرت. اینم خودش یه مهارته.
منم از بچگی، خیلی تمیز بودم و مرتب؛ همه جا و توی همه ی کارام.و همیشه اطرافیانم بهم میگفتن تو چقدر تمیزی، اینجوری وسواس میگیریا!!
اما من واقعا لذت میبردم. یعنی کیه که از تمیزی و مرتب بودن بدش بیاد. هر چیزی که رنگ و بوی خدایی بده، که تمیزی و پاکیزگی و مرتب بودن یکی از اوناست، همه دوسش دارند.
انقدر نکات مثبت این فایل زیاد بود که نمیدونم کدومشو بگم. بچه ها هم خیلی اشاره کردند.
اما استاد و مریم جانم، میخوام یه چیز جالب بهتون بگم که منو دوباره کشوند به سایت که حتما حتما بنویسم.
اونم اینه که من چند هفته پیش که قسمت 244 و 245 روی سایت قرار گرفت،انقدررر مریم جان رو تحسین کردم و از پروژه ی ارگنایزینگ ایشون خوشم اومد و تا چند روز هی پیش خودم تحسین اش میکردم که با عشققق اینکارو انجام میداد، و تو ذهنم میاوردم.
که چند روز پیش اومدم کمک مامانم کنم و گفتم داخل کابینت هارو بریزم بیرون و مرتب کنم و تمیز کنم، که یه ایده ای اومد که برم قفسه های مخصوص در کابینت بگیرم و چسب های آویزی، که فضای بیشتری رو بشه استفاده کرد. انقدر قشنگ و مرتب چیدمان کردم، که مامانم تعجب کرده بود و خوشش اومده بود.و بهم گفت چجوری به ذهنت رسید که اینکارارو انجام بدی؟؟ و خودمم نمیدونستم چجوری این ایده اومده. با خودم گفتم، آره، چرا این ایده قبلا ها به فکرم نرسیده بود. خیلی واسم جالب شد و گفتم خدایا بهم بگو چجوری من انقدر قشنگ همه چیو مرتب کردم و چیدم که قبلا اینکارو نمیکردم. گفتم خدایا بهم بگو این مال چه توجهی بوده. و چند ساعت بعدش، تصویر مریم جون توی کارگاه، مثل برق، مثل باد، از ذهنم گذشت و گفتم آرررههههه!!.. چون من خیلی تحسینش کردم و توجه کردم و خوشم اومد، که ناخودآگاه خدا این ایده رو به ذهنم آورد که منم اینجوری مرتب کنم.
وااای استاد، انقدر ذوق کردم و هیجان زده شدم که یکبار دیگه، قانون واسم تایید شد. و خدارو هزاران بار شکر کردم.
و حتی من تمیز کردن و گردگیری اصولی منزل و درزهای ریز خونه و کابینت ها رو هم توی قسمت 117 از مریم جون یاد گرفتم که انقدر دقیقق تمیز کنم تا مورچه ها و سوسک ها توی خونه تردد نکنند!!
خیلی خوشم اومد که مریم جون دوباره وسایل اتاق رو عوض کردند. خیلی زیباتر شد. کلا دوس دارم آدمایی که توی هر جنبه ای از زندگی شون به فکر تغییر و تنوع هستند. همیشه از این بهتر و کاراتر و زیباتر. حتی چند وقت دیگه دوباره چشمتون به وسایل زیباتر و کاراتر میخوره، که همینارو هم عوض میکنید و دوباره تنوع میدین و این عااالیه، عالی.
من همیشه و حتی همین الانشم، میبینم که مامانم و اطرافیان حتی یه سینی، یه بشقاب، یه قابلمه شونو هم عوض نمیکنند. و وسایل چهل سال پیش شون رو هنوز دارند و استفاده میکنند!. یه مبل رو جابجا نمیکنند. یه یخچال و اجاق گاز رو حتی جاشو واسه تنوع عوض نمیکنند. از بس که تو منطقه امن خودشون موندند و نمیخوان که تغییر کنند. از این آدما تقریبا زیادند. اما من عاشق تنوعم.تنوع خیلی خوبه.
چقدر سرویس دستشویی تمیز و قشنگ شد. چقدر اون کانتر زیبا بود، با اون رنگ جادوییش.
وای خدا، اصلا دیوانه شدم از این همه پاکیزگی و مرتبی!
چقدر اون برچسب ها، فضای پشت سینک ظرفشویی رو زیباتر کرد.
خدایا شکرت.
عاشقتونم.
ان الله یحب المتطهرین.💙
سلام و صد سلام به مریم عزیز
واقعادستمریزاد عزیزم از دیدن کارهات کیف میکنم عزیزم من خودمم خیلی توی اورگنایز و ساخت وسایل مهارت دارم همیشه ساختن رو جز مهارت هام میدونستم ولی اورگنایز رو نه تا اون قسمت کارگاه که شما فرمودید که یکی از مهارت های من اورگنایز به خودم گفتم عجب من یه عمریه همچین مهارتی دارم و ساده از کنارش رد میشم حالاکه مرتب فایلهاتون رو دنبال میکنم میبینم عجب چقدر این مهارت اساسی ازدیدن کارهاتون چقدر لذت میبرم
مانا باشی و برقرار مریم عزیز مرسی بخاطر فایل هایی که با ما به اشتراک میگذارید واقعا پر از درس
سپاس عزیزم
سلام ، به مریم بانو عزیز و سلام به استاد عزیزم ...
براتون بهترین ها رو از خداوند خواستارم
چه فایل زیبایی ، چند روزی بود فایل دانلودی نذاشته بودید و حسابی دلمون براتون تنگ شده بود ، توی تمرین ستاره قطبی دیروزم نوشتم که دوست دارم استاد یه فایل جدید بزارن روی سایت ولی دیروز نذاشتید اخرشب که میخواستم تیک بزنم دیدم انجام نشده .. اما توی دلم گفتم اگر عمر دوباره ایی برای فردا داشته باشم بازم اینو میخوام ، و وقتی امروز دیدم این خواسته تیک خورد حسابی خوشحال شدم . سپاسگذار شما عزیزان و خداوند هستم که این سایت شده غار حرا تک تک ما ادمایی که دنبال زندگی قشنگ و ارتباط با خالق و فرمانروای جهان هستیم . خدا رو شاکرم بابت این زیبایی هایی که داره تو زندگیمون رقم میخوره ، این شادی ها، این نعمت ها، این زیبایی ها ، چندین وقته که درکم خیلی فرق کرده ، دنبال زندگی اروم افتادم و جویای اون هستم و توی این مواقع رجوع میکنم به ایه سوره یونس که خداوندبه مومنان میگه تنها به فضل و رحمت خداوند شاد شوند که این بهتر از هر چیزی هست که می اندوزند . استاد به نظر من تنها کاری که ما باید برای زندگی مون انجام بدیم اینه که بدونیم خودمون کی هستیم و بعدش به واسطه خودمون که اصلمون همون خداست میتونیم خدا رو بشناسیم . همون خدایی که فرمانروا عالمیان هست ، همون بزرگی و الله ی که توی تک تک سلول هامون نفوذ داره و به این جسم ما برکت عطا کرده ….. استاد و مریم جون من خیلی توی سایت کامنت نمینویسم اما وقتی میام و مینویسم اصلا من نمینویسم و واقعا دستای منه که داره حرکت میکنه و این جملات گهر بار جاری میشه . توی قدم اول که سوره حمد رو تشریح کردید و ایه اول سوره که اولین ویژگی الله رو مهربان و بخشنده بودن خودش بیان میکنه همیشه یک تصویر و یه مثل میاد تو ذهنم که دوست دارم با شما عزیزانم به اشتراک بذارم شاید باعث بشه که درکتون مث درک من زیبا تر و پربار تر بشه . وقتی ما از واژه مهربانی صحبت میکنیم شاید یه ادم مهربون و خنده رو بیاد جلو چشممون که سرمون رو نوازشی میکنه و عشقی نثارمون میکنه . اما من میخوام هزاران دیتیل دیگه اضافه کنم که فقط از ذهن محدود من میگذره و خدا میدونه اگر این ذهن محدود نباشه تا کجاها میخواد پیش بره ….. دوستای گلم عزیزان دلم …… اگر من بخوام مهربانی رو با ذهن محدودم تا انتهاش فکر کنم … میبینم که اگر بخوایم خدای مهربان و خالق و فرمانروا رو توی قالب یه ادم مهربون بگنجونیم اینطوری میشه که …. این ادم رفیق شیش منه که لحظه ایی منو رها نمیکنه ، این ادم ثروت تمام دنیا رو داره و این ادم در قدرت جهان نقش مهمی داره ، این ادم دور و برش پره از ادمای ثروتمندی که همشون مطیع فرمان اون هستن ،و این ادم اکسیر جوانی و سلامتی رو میدونه ، و این ادم از شدت عشق زیاد به تو که مث بچه اش میمونی میخواد تمام انچه رو که داره به تو بده و از لذت تو لذت ببره ….. اگر هر کدوم از ماها همچین ادمی رو کنارمون داشتیم بنده مخلص او میشدیم و تمام زندگیمون رو وقفش میکردیم و دیگه از هیچ چیزی ترسی نداشتیم و اصلا دیگه هیچ موضوعی مهم نبود سعی میکردیم همه حواسمون رو جلب اون کنیم تا حواسش بهمون باشه در واقع عاشقش میشدیم چون این دیگه ته خوشبختی دنیاست که میشه یه ادم همچین تجربه ایی رو داشته باشه . …… ………..
اما این مال ادمایی هست که فقط دنبال این دنیا و زیبایی هاش هستن … میخوام بگم من هم این دنیا رو میخوام هم اون دنیا پس این جلوه مهربانی رو پس زمینه ذهنم میکنم که این درک کوچکی از پروردگار منه و هر چی بیشتر پیش بریم این درک وسیع تر میشه و انتهایی نداره . فکر کنین یه همچین خالقی تو رو با عشق خلق میکنه و اینقدر عزت و شوکت و قدرت بهترمیده که میاد تکه ایی از وجود خودش تو بهت هدیه میده و میگه برو باهاش دنیات رو بساز برو خدایی کن ، برو با این برکت اونجا فرمانروایی کن …. برو و عشق بورز ، لذت ببر ، زیبایی ببین ، خلق کن ، و اگر اینجوری لذت ببری و عشق کنی جایزه ات اینه که بعد این دنیا یه زندگی هزاران بار رویایی تر برات اینور اماده هست که با توصیفاتش هوش از سر ادم میره ….. اخه اینقدر باحال دیده بودین ، اینقدر باحال بهش نگاه کرده بودیم ….
چه مالک ، چه قدرت ، چه حکومت و چه فرمانروایی به مهربانی تو …. به قول یکی از دوستان سایت که میگفت مگه چی توی تو نیست که در خانه دیگری دنبالش بگردم . الیس الله بکاف عبده … ایا خدا برای بنده اش کافی نیست به قول استادم of course که هست ….. چه ما میخوایم که توی تو نباشه در صورتی که هر چی توی ذهن ما هست از تو هست از وجود تو هست ….. خدایا شکرت
توی همین وادی ها بودم و سرچ در اگاهی های ناب که نمیدونم چی شد خواب بودم ، رویا بود ،یا بقول استاد این پرده از جلوی چشمام گذشت ….
اما چه پرده ایییی دوست داشتم میشد براتون ویس میدادم و میگفتم و اشک میریختم و حس خوبمو از صدام میشندین که هر وقت برای خودم تعریف میکنم بغض امانم نمیده و اشک میریزم مث ابر بهار ….
توی ذهنم داشتم سرچ میکردم که تصویری از زندگی در بهشت رو ببینم که منو ترغیب کنه برای دیدن زیبایی ها …. میدونم این کامنت طولانی شده و میشه ولی اینقدر زیبایی هاش بی حد و حصره که میخوام واسه خودمم دوباره تداعی بشه و درونم اکنده از مهر و عشق بشه ، پس مینویسم تا شما هم بدونین چی به من گذشت ….
قبلش اینو بگم که من تصویری از بهشت توی قران و توی کتاب در اغوش نور خونده بودم اما این کجا و ان کجا ………
نمیدونم چطور شروع کنم اما اهسته و پیوسته مینویسم تا چیزی جا نمونه ….
چشمامو بستم و دیدم چقدر احساس سبکی دارم و هیچ حسی ، هیچ وزنی ….. رها رها در توده ای از نور …. همه چی نور بود ، نه نوری که اذیتت کنه ، نوری که با وجودت عجین شده بود ، توی خلا … پاهامو احساس کردم که روی چیزی قرار گرفت نگاه کردم دیدم توی یه باغ بسیار پهناور هستم سر سبزی این باغ بی نهایت بود ، یه عطر و فضا، نوا، برق و درخشش خاصی بود انگار همه چی برق میزد … همه چی از خودش نور داشت همه چی نوا داشت یه موسیقی و طنین زیبایی در همه فضا پخش بود … دیدم یه جوی اب جلومه که از چشمه ایی سرازیر شده …. چه ابی ،اینقدر میدرخشید که مث اینه خودمو به چشمه رسوندم تا از اون اب بخورم دستمو زیر اب بردم چنان سرمایی نابی تمام وجودمو گرفت و دستام که توی اب برق میزد و انگار دستامو توی حوضی از جواهر برده بودم جرعه ایی اب خوردم و تمام وجودم جان تازه ایی گرفت تمام جانم پر از سلامتی و برکت شد و انگار به پرواز دراومدم … روی چمن ها که راه میرفتم انگار با هر قدمم کلی درخشش به هوا افزوده میشد مث کرمای شب تاب که وقتی از روی چمن بلند میشن و همه فضا درخشنده میشه دقیقا همونجوری بود فضا مث اکلیل میدرخشید با هر قدم من .. دیدم یه ابشار جلومه که به سمتش رفتم و و دیدم یه فضای بزرگ مث یه استخر بینهایت وجود داره که اب ابشار داخل اون میریزه و این فضا اینقدر درخشنده و نورانی بود که توصیفی براش ندارم ، پامو توی اب گذاشتم …. اینقدر شفاف بود که تا انتهای این استخر دیده میشد و تهش پر از جواهرات و زیبایی هایی بود که منو ترغیب کرد که برم و ببینم ، توی اب پر از ماهی هایی بودن که مث الماس میدرخشیدن …. وارد استخر شدم و اینقدر سبک و زیبا بود که داشتم فقط به این طرف و اونطرف میرفتم و سبک سبک بودم با ماهی ها شنا میکردم …. یه ماهی به سمت من اومد اینقدر براق زیبا بود که حذی نداشت چند لحظه ایی بهش نگاه کردم و اونم با لبخندی بهم نگاه میکرد و اومد جلو بوسه ایی به گونم گذاشت و خندید و رفت کلی ذوق زده شدم و با انتهای اب رفتم دیدم پر از مروارید و جواهره … دستمو به سمت یکی از اونا بردم و توی دستم گرفتم و دوست داشتم گردنبندی داشته باشم همین ذهنیت که گذشت از سرم دیدم یهم دسته ایی از مرواریدها بلند شدن و با هم و کنار هم قرار گرفتند و دور گردنم حلقه شدن …. و توی سینه ام نشستن وااااای وقدر زیبا بود من فقط از ذهنم گذشت و این اتفاق افتاد … .از خوشحالی کلی توی اب با طنین صدای ابشار با ماهی ها رقصیدیم و خوشحالی کردم … از اب بیرون اومدم و احساس سبکی داشتم و پیراهن بسیار زیبایی تنم بود که انگار توی اب خیس نشده بود و سبک سبک توی تنم میرقصید موهای طلایی زیبا با نور خورشید نوازش میشد و تمام وجودم اکنده از سرحالی و نشاط بود . درختی دیدم که زیرش تختی بود روی تخت نشستم و دلم خواست از میوه درخت بخورم شاخه به سمت من کشیده شد و میوه اش رو توی دستانم گذاشت،،،،، مزه اش فقط بهشت بود ….. ، سرم رو برگردوندم و دیدم یه عمارت زیبای سفید پشت سرم هست که با شاخه ها و بوته های گل تزیین شده بود و ……… بعدش اومدم و روی چمن ها دراز کشیدم و به عمق اسمون بی نظیر خیره شدم و لذت میبردم از دمای هوا نور زیبای خورشید و سرسبزی و مطبوعی هوا که زبان قدرت نداره حسشو بگه …. همینطور که خوابیدم بودم احساسم خواست که یه یار زیبا رو کنار خودم داشته باشم که این عشق رو بهش بدم و ارامش بیشتری بخوام که دیدم از پشت سرم یه اقای قد بلند و بسیار زیبا خنده کنان به سمتم اومد و دستامو گرفت و توی چشام نگاه میکرد ، من اونجا نفهمیدم چی شد اما صحبت نمیکردیم این عشق فقط ساتع میشد و در اغوش هم قرار داشتیم …. و مهر و محبت و فقط دریافت میکردیم روی سبزه ها دراز کشیدیم و داشتیم از این هوای مطبوع لذت میبردیم که و موهای طلایی منو نوازش میکرد و من چشمامو بسته بودم و این عشقو دریافت میکردم و صدای طنین موسیقی عشقمون رو دوچندان کرده بود ، توی همین فضا بودم که دلم خواست که یه کودک زیبا داشته باشم تا باهاش بازی کنیم و لذتمون بیشتر بشه ….. دیدم دریچه از نور باز شد و یه دختر کوچولوی مو طلایی به سمت ما اومد و توی اغوش من نشست …… عین فرشته ها بود روی سپید ، مو طلایی ، چشمان ابی ، با چند شکوفه که لای موهای حلقه حلقه اش بود و لباس زیبای سفیدی که یه فرشته ازش ساخته بود ، منو بغل کرد و یه بوسه شیرینی روی گونم گذاشت منم توی اغوش گرفتمش و بعد دیدم همسرم هم جفتمون رو توی اغوش گرفته و این عشق بی نهایت شد و هممون سرشار از زیبایی و حس و نشاط شدیم …. عشقمون اصلا نهایتی نداشت …. دختر بچه بلند شد و شروع کرد بازی کردن توی اب میرفت .. شادی میکرد با گلها بازی میکرد با پرنده ها بازی میکرد و میخندید و لذت میبرد و من در اغوش عشقم به کودک نگاه میکردم و میخندیدم و لذت میبردم و سپاسگذار خداوندی بودم که گفت والله لا یخلف المیعاد ……
خدا بهم خندید و عشقش رو نثارم کرد
این تجربه منو واداشت به جای اینکه دنبال اینو اون باشم من فقط بنده و عبد خوبی باشم چون حاضرم تمام زندگیمو فدای یه لحظه از اون اگاهی کنم …. اون اگاهی چیزی بود که هر لحظه بهش فکر میکنم اشک تمام چشمامو پر میکنه و منو وادار میکنه که فقط بشینم و بهش فکر کنم که ما با کی طرف هستیم. با این حد از مهربانی ……
حالا باید بشینیم ببینیم که مهربانی چقدر تو دیدگاه ما نقشش عوض شده چقدر میتونه بی انتها باشه .. چقدر میتونه تو رو بنده خالص و عبد سراپا گوش کنه… چقدر دلت رو اروم میکنه …. چقدر زیبایی های زندگیتو بیشتر کنه. این حرفا حد و نهایتی نداره تا اخر عمرم بشینم بنویسم تمونی نداره چون همین لحظه ها خودش نهایت نداره چه برسه این همه شوکت و زیبایی خالق که زبانمون قاصره از گفتنش ……
چقدر عالی بود امروز که دوباره با نوشتن این زیبایی و این آگاهی حس و حالم فرق کرد و بزرگی پروردگارم رو یاداوری کرد ….. همش لذت لذت لذت بود
براتون بهترین ها رو میخوام و زیباترین ها زندگیتون و عشقتون سرشار از برکت الهی . در پناه حق ،❤️
سلام،با آرزوی بهترین ها برای شما،قطعا این فایل حاکی از یک زن قدرتمند،مقتدر و با اراده هست که قادر هست هر آنچه را که میخواهد خلق کند و هیچ وقت منتظر یک قدرت برتر از خود نیست که منتظر بماند کارها را برایش انجام دهد،یعنی متکی به خود بودن.بسیار عالی و زیبا،قابل تحسین است👏😍
سلام به مریم بانو عزیز و استاد عباسمنش که این روزا جاش خیلی خالیه تو پارادایس
خداروشکر میکنم که امروز موفق به دیدن این قسمت فوق العاده زیبا از سریال زندگی در بهشت شدم .
امروز بعد از باز شدن در یه منظره زیبا از دریاچه و محیط درختی و سرسبز پارادایس دیدیم .
یه صبح دلپذیر و رویایی که هوا تمیز و صاف و شفافه
خانم شایسته امروز تصمیم گرفته صبح زود بیدارشه تا از هوای ناب صبحگاهی استشمام کنه و سطح انرژی خودشو بالا ببره چون امروز کلی کار داره و قراره با خلاقیت خودش خونه رو دیزاین کنه ..
من تحسین میکنم خانم شایسته رو که تا این حد مستقل از استاد هستن و تنهایی به فروشگاه برای خرید میرن و با جسارت تصمیم گیری میکنن .
این خیلی خوبه که مسائل های زندگیتو خودت حل کنی و منتظر کسی نباشی تا حتما با هم فکری اون این کارو انجام بدی ..
چقدر من احساس قدرت از پشت همین موبایلم کردم که با لنز دوربین مریم بانو وارد این فروشگاه پر از جنس های با کیفیت شدیم .
خداروشکر بابت فراوانی و این همه اجناسی که قفسه هارو پر کردن
چقدر خوبه که انقدر پول داشته باشی که بتونی کله این فروشگاه رو با همه ی دم و دستگاهش بخری و با خیال راحت و با همچین قدرتی وارد این فروشگاه بشی و از هر جنسی که واقعا دوست داری بخری نه اینکه دنبال جنسی بگردی که ارزون تر باشه یا به اصلاح خودمون قیمت مناسب تری داشته باشه .
من تا حالا در اطراف خودم هیچ زنی رو ندیدم که مثل خانم شایسته انقدر با ذوق و اشتیاق کار های فنی انجام بدن ..
من تحسینشون کردم بارها و بارها
زمانی که داشتن چوب رو برش میدادن
زمانی که داشتن چوب ها رو رنگ میزدن
زمانی که میز کار خودشون رو درست کردن
زمانی که برای اتاق خواب قفسه درست کردن و پرده های اتوکشیده و زیبا رو روی پنجره نصب کردن
زمانی که دستشویی رو خیلی قشنگ رنگامیزی و دیزاین میکردن
من واقعا تحسینشون میکنم ، این بانو یه پنجه طلایی به تمام معنا هستن .
من میتونم ببینم که تغییر باور های محدود کننده و ایجاد باور های قدرتمند کننده در زندگی استاد چه تاثیرات شگفت انگیزی گذاشته .
حتی استاد تو دوره عشق و مودت در روابط وقتی که میگن اگه باورتو تغییر بدی اون شخصی که دوست داریو با تمام ویژگی هایی که میخوای جذب میکنی و شاید تعدادشون کم باشه اما تو همونی که میخوای رو جذب میکنی اگر امروز با چشمام نمیدیدم این صحنه هارو شاید خیلی باورش سخت میشد ولی الان دارم میبینم و باور میکنم …
استاد نتیجه باور های خودشو دیده و میدونه که هر غیر ممکنی ممکنه اگر ما باورمون رو عوض کنیم .
درخت های سرسبز پارادایس
برفک هایی که زیره سایه ی نرده ی چوبی روی پل دریاچه زده
پرنده ای که لنز دوربین خانم شایسته داشت باشکوه پرواز کردنش رو به تصویر میکشید
صدای پرنده ها اول صبح
ماه زیبا که عین مروارید در آسمان پارادایس میدرخشید
و هوای ناب و زیبای پارادایس که جون میداد چندین نفس عمیق بکشی تا اعماق وجودت خنک و تر و تازه بشه.
همشون برای من شگفت انگیز و تحسین بر انگیز بودن ..
ممنون از خانم شایسته دوست داشتنی که این تصاویر زیبارو با ما به اشتراک گذاشتن .
خدایاشکرت
۲۳ / ۱۱ / ۱۴۰۰
به نام خدای مهربون
سلام به استاد عزیز و مریم جون گلم
سلام به همه دوستای عزیزم
واو هوای پردایس همیشه پر از تازگی و احساس خوبه و هوای شهر ما هم امروز خیلی عالیه و به همین دلیل خیلی احساس خوبی دارم. خداروشکر که امروز رو با احساس خوب شروع کردم و از اول صبح تا الان سعی کردم احساساتم رو کنترل کنم و روی احساس خوب نگهش دارم تا الان که موفقیت آمیز بوده و تا آخر شب همینجوری خوب خواهد ماند خدارو شکر.
خداروشکر که شما رو داریم مریم جون خیلی مهربونی خیلی پر انرژی هستی همه ی کارهارو عالی انجام میدی و وقتی فیلم میگیری و بهمون نشون میدی ما هم کلی احساس خوب بهمون دست میده و کلی انگیزه میگیریم و مرسی مریم جونم. اتاق واقعا رنگ و روی تازه ای گرفت و خیلی بهتر از قبل شد واقعا عالی بود همه جا کلی تمیز و مرتب شد. وقتی همه جا مرتب باشه خیلی احساس خوبی به آدم دست میده واقعا خوبه.
راستی مریم جون تمام اون وسایلا و لباس های خوشگل و نازی که خریدی مبارکت باشه.
امیدوارم همیشه شاد باشید و موفق.
فعلا خدانگهدار❤️
به نام الله یکتا
خدایا شکرت بابت این تازه و عالی
امروز خرید داریم
به به دوباره میخایم باور فراوانی رو محکم تر کنیم
چقدر این فروشگاه خونه خوب عالیه
دقیقا همه چیز داره برای یک خونه و حتی از همه کشور ها
چه ایده جالبی داشت که نوشته بود آسیا و آفریقا
میشه ایده گرفت برای کار ها
خب جای دوم فروشگاه مارشال
چقدر لباس های زیبایی داره و جنساش هم که حتما خووبه چون کسی که ثروتمنده هیچ وقت جنس بد چون ارزونه نمیخره چون میدونه ارزشش بیشتر از ایناست
خب میرسیم به خونه چقدر خوبه که یاد بگیرم از مریم بانو که وقتی ایده های جالب میاد سریع اقدام کنم و شک و تردید نکنم که بابا کی حال داره ولش کن ولی وقتی به پایان کار فکر میکنی میبینی اره آقاجان ارزش داره
چقدر عالی اتاق چیدن و چقدر کلاه که اگه بخایم با باور فراوانی نگاه کنیم از نظر من کمم هست چون ثروت و لذت پایانی نداره آقاجان
تازه صبح ها وقتی پرده بره کنار چه صحنه زیبایی میشه دید از این طبیعت زیبا که هر روز برای ما درس هایی داره 😁😎
یاد گرفتم که تو ایده هام توحیدی عمل کنم و منتظر کسی نمونم و سریع دست به کار بشم حالا یا دستی از طرف خدا میاد یا اگرم نیاد اعتماد به نفس بالایی پیدا کردم که اره اینو خودم ساختم پس میتونم بهتر عمل کنم خصوصا اگر خانم باشه که دیگه یه کف مرتب هم داره👏👏👏👏
چقدر این پارادایس زیبایی داره حتی سایه و آفتابش هم زیبایی داره اون صحنه ای که سایه چون ها افتاده بود روی راه رو ورودی چقدر قشنگ بود انگار سه بعدی شده بود خدایا شکرت که هر چیزی در این دنیا قشنگی خودشو داره
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی
خدایا شکرت بابت این طبیعت زیبا
سلام می کنم خدمت استاد و خانم شایسته عزیزم و همینطور دوستای خوبم😍
پرادایس تو هر فصل سال یک زیبایی از خودش نشون میده، الان که فصل سرد پرادایس هست ،
این صبح زیبا که خورشید تازه داره طلوع می کنه ⛅
این رنگ سفیدی که پرادایس رو واقعا بهشت ترش کرده❄
چقدر این هوای پرادایس شفاف شده☁
چقدر این آب شفاف و زلال شده و انعکاس این درختای زرد زیبا توی اب جوری افتاده که انگار اطراف خونه به جای آب آیینه ست. 🥰
و این ماه نصفه زیبا که تو آسمونه 🌗
و این سکوتی که فقط صدای خوندن پرنده ها میاد 🎼
و اون صحنه ای که بعدش خورشید برفارو آب میکنه و فقط تیکه ای که سایه افتاده و برفا موندن ، باورنکردنی جالب و رویاییه 🤭
همه اینا دست به دست هم دادن که آدم نتونه چشم از این صحنه های زیبا برداره🤗 خدایا شکرت🙏
من عاشق تنهایی خرید رفتنم و حسای عالیی رو تو اون لحظات تجربه می کنم🤗
خانم شایسته عزیزم اولا ازتون سپاسگزارم که باز هم با عشق این قسمت رو برامون فیلم گرفتین❤
و اینکه یه کاری که من برای خودم از وقتی که استاد رفتن تمپا انجام میدم، اینه که تو این فایل هایی که شما و استاد برای سریال زندگی در بهشت منتشر می کنید، سعی می کنم روی رفتارهاتون، عملکردهاتون و… دقیق بشم و از همشون یک درسی رو یاد بگیرم و برای خودم یادداشتش کنم و بیشتر و بیشتر توی زندگیم بهشون عمل کنم! واقعا از تک تک قسمت های این سریال میشه یک عالمه درس یادگرفت!
خانم شایسته عزیزم، مدتیه که شما توی ذهن من چنان الگویی شدید که ذهن من ناخودآگاه میگه تو رفتارهای این خانم قدرتمند بینهایت ویژگی فوقالعاده هست که تو باید از ایشون الگو بگیری💡
باز هم ازتون سپاسگزارم که اینقدر الگوی خوبی هستید😍
احساس خوبی بهم دست میده وقتی میبینم که ایشون اینقدر با خودشون در صلح و آرامشن 🌱
اینقدر دارن عالی در عمل قوانین رو اجرا می کنن 💪
اینقدر دمبال پیشرفت بیشتر هستن و هر روز برای خودشون پروژه بر میدارن و دست به عمل میشن!
من عاشق این ویژگی ایشون و استادم🤗
چون وقتی این ویژگی رو میدیدم ناخوداگاه از خودم میپرسیدم من باید چه پروژه ای رو برای امروز بردارم؟
و جواب ها اینا بود که مثلا برو فلان باوری که فکر می کنی مثلا توی عزت نفس توش ضعیف تری امروز خیلی بیشتر روش کار کن یا چیدمان اتاقت رو جوری تغییر بده که وسایلا دردسترس تر و مرتب تر باشن!
و وقتی من میرفتم و انجامشون میدادم بعدش ..
🏆چنان احساس رشد کردن، احساس رضایت از خودم و زندگیم، احساس اعتماد به نفس، احساس پیشرفت و شور و شوق فوقالعاده ای بهم دست میداد 🤗 و غیر از اینکه تو اون جمبه از زندگیم پیشرفت می کردم یا کارها برام راحت تر میشد بعدشم این احساس های فوقالعاده رو تجربه میکردم و باز بیشتر عاشق حس پیشرفت میشدم 🤩 و روز بعدش باز از خودم سوال های مناسب می پرسیدم ( چطور از این ساده تر؟ چطور از این کاراتر؟ چطور از این لذت بخش تر؟)
بازم به خاطر همه چیز ازتون سپاسگزارم، خانم شایسته و استاد عزیزم🥰🙏
خدایا شکرت ❤🙏
به نام خدا
خدای جلال و بزرگ
سلام بر پدر عزیزم بابا حسین ناز و خوشگلم
سلام بر خواهر و برادرای عزیز و گلم
حال و احوال
ساعاتی تا تحویل سال در ایران نمونده
خواستم سال جدید رو بر همه عزیزانم تبریک بگم بر استاد عزیزتر از جانم که به مدت۹۵۵ روزه برای من پدری می کنه و خواهد کرد ان شالله
بر دوستان عزیزم سال نو را تبریک میگم که با کامنت های عالیشون حال منو عوض کردن
بر مریم بانوی بهشتمون سال نو رو تبریک میگم
پدر عزیزم پدری که زندگی منو متحول کردی امسال در خونه ی جدیدم ماهی سال نو خودم را خریدم دو تا ماهی که اونقدر زیبا هستن اونقدر برام می رقصن و من به دیدنشون شاد میشوم
خدایا شکرت
استاد عزیزم شما به من درس دادی .. درس خدا شناسی … درس خود شناسی
ممنونم پدر عزیزم ممنونم💏💏💏💏
خدایا شکرت برای دستانی که روی زمین داشتی و ازت خواستم و به من نشون دادی
پدر عزیزم . مریم بانوی نازم . دوستان در سایت الهی سالی پر از برکت . ثروت .نعمت و شکوفایی را براتون از خدای رحمان خواستارم
دوستون دارم