live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 106

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا پیروز گفته:
    مدت عضویت: 2418 روز

    سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان و استاد عباس منش،

    به نظر من داشتن مجموعه ای از باورها در موفقیت هرکسی می تونه مثمر ثمر باشه و نتایجی متفاوت ایجاد کنه

    ۱٫ حرکت در مسیری که عاشقش هستی و شور و شوق فراوانی برای رسیدن به خواسته ات داری

    ۲٫ شجاعانه و بدون ترس و البته با توکل خدای بزرگ در مسیر قدم برداری٫ ایمان داشته باشی که هر یک قدمی که برمی‏داری خدا ده قدم برایت بر می دارد

    ۳٫ برای رسیدن به خواسته ات باید باورهایی کلیدی مطابق و هم جهت با خواسته ات داشته باشی٫ بنابر این با کند و کاو در درون خودت و بررسی اینکه واقعا چه می خواهی، باورهایی قدرتمند و هم جهت با خواسته ات را ایجاد کنی٫

    ۴٫ در حین حرکت به الهامات قلبی ات توجه ویژه کنی و بدون ترس و بدون توجه به نجواهای شیطان قدم هایت را استوار برداری و به آن ها عمل کنی٫ به عبارتی ایمان داشته باشی که قطعاً نتایجی عالی و درخشان می گیری

    ۵٫ در مسیر حرکتت به هیچ کس و هیچ چیز امیدی نداشته باشی و تنها “خدا” را عامل اصلی بدانی و باور داشته باشی که “ید الله فوق ایدیهم” و هرچیزی غیر از خدا، دستان خدا هستند که او برای کمک به تو می فرستد٫

    بنا براین اگر دیگران کمکت کردند ضمن تشکر از آن ها بدانی که عامل اصلی خدا بوده و به آن ها وابسته نشوی و اگر کمکت نکردند بدون انتظار و ناراحتی از کسی مطمئن باشی که خدا دست قدرتمندتر دیگری از خودش را سر راهت می گذارد و حتما موقعیت بهتری برایت در نظر دارد٫ در یک کلام بگویم که هیچ کس را جانشین خدا در قلبت قرار ندهی و “شرک نورزی”٫ نتیجه این نوع نگاه “آرامش درونی” است و سبب پیشرفت می شود

    ۶٫ در مسیر حرکتت به نشانه ها، هرچند کوچک توجه کنی و سپاسگزار خدای متعال باشی و بدانی که “لئن شکرتم لازیدنکم”

    من برای خودم چندین اصل را در زندگی قرار دادم و قاطعانه به آن ها عمل میکنم و فکر میکنم استاد عباس منش هم به این آیتم ها باور دارند:

    ۱٫ ایمان قلبی و باور به اینکه خدا تنها خالق ما و این جهان هستی است

    ۲٫ توکل بر خدا

    ۳٫ ایمان به وعده نصرت الهی که در قران ذکر شده (سوره مبارکه محمد) و اینکه خدا خلف وعده نمی کند (سوء ظن به خدا نداشته باشیم، سوره مبارکه فتح)

    ۴٫ شکرگزاری هر روزه از تمام نعمات الهی

    ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه کردید

    در پناه خدای بزرگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
  2. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3596 روز

    سلام اقای عباس منش

    جوابی که به سوال مسابقه دارم از چند سالی که همراه این آموزها هستم و علمی رو که تا به این حال به لطف خداونداز این آموزها یاد گرفتم رو میگم . البته قبل از مطالعه جوابهای دوستان. چون میخام بدونم که جواب من چقدر به جواب درست نزدیکه و بعد از پاسخ به این سوال نظردوستان رو هم میخونم تا به این طریق هم متوجه بشوم که خودم چقدر و چند درصد ازقوانین جهان رو درست درک کردم.

    اول ازهمه عامل بسیاراساسی و مهمی که نتایج استاد رو متفاوت و بزرگ کرده #باور# میباشدکه این باورخود به چند باوردیگه ربط دارد و مجموع این چند باوردیگه در موفقیت دخیل هستند اولین باورکه استاداون رو پایه و اصل میداند و قبل از همه اون رو درخود پرورش داده بودند باوربه سیستم خداوند و اصلی که میگوید تنها فرکانس های ماست که میتواند این سیستم رو به تحرک وواکنش وادارد و به این معنی که اتفاقات زندگی ما رو فقط فرکانسها و باورهای ما بوجود می آورند ونه هیچ عامل دیگه و استاد این اصل که توحید میباشد رو بعنوان محور اصلی تمام مسایل دیگرمیداند. باور به قدرتی که خداوند به انسان داده که خود زندگیش را هرطور که بخواهد خلق کند چون که این جوهره یا انرژی میتواند با فرکانس و باو ر ما به هرشکلی دربیاید و فرقی نمیکند که خوب یابد یا به صلاح ما باشد یا نباشد پس بنابراین ازاینجا میتوانیم بفهمیم که استاد این انرژی رو به نفع خود ودرجهت خواسته های خود شکل داده اند و این جواب به این سوال هم هست که کسب و کاراستاد چرا اینقدر موفق میباشدچون استادبدون توجه به عوامل فرعی مثل سءو تبلیغات و عوامل غیره که اصل نیستند به این انرژی با فکرو باورخود شکل داده اندو کارهایی ازاین قبیل رو به خداوند سپرده اند مثل آوردن مشتری مخاطب رتبه سایت و غیره . حالا شما این رو درهرجنبه ای درزندگی استاد مشاهده کنید نه فقط در کسب وکار بلکه درهرزمینه ای میباشد نه فقط استاد بلکه هرکسی که روی باورهای خود کارکند و باورتوحیدی نسبت به خداوند داشته باشد میتواند زندگی خود رابه نفع خود خلق کند باوربه این اصل که تمام اتفاقات زندگی ما توسط فرکانس و باورما میباشد همان توحید و اعتماد به رب و فقط روی خداحساب بازکردن است .

    دومین باوراستاد باورفراوانی میباشد که نعمت فرصت بی انتهاست که این باورهای ناب حس رقابت را ازوجود انسان دورمیکند و دیگراین نگرانی بوجود نمی اید که نکند رقبا من راازصحنه به درکنند یا نکند مشتری نباشد یا نکند که کارم نکیرد و حوزه من پرطرفدار نباشد و دهها باورمنفی دیگه که همه آنها با باورفراوانی و اعتماد به این اصل که ما با باورهایمان به این انرژی شکل میدهم کلا برطرف میشود که باور توحیدی میباشد .

    سومین باوراستاد باوربه الهامات میباشد که خداوند ازطریق قلب انسان با نشانه ها با او صحبت و کمک میکند این باوردیگه کولاک میکنه چون دودلی ها برطرف میشود البته این باور اعتماد و ایمان محکم میخواهد چون فردی که قانون را نمیداند و باورهای نادرستی در این باره دارد نمیتواند اعتماد کند و حریف نجوای ذهنی نمیشود که میگوید نه بابا منطقی نیست نکند اشتباه باشد ووووغیره . مثالهایی که استاد میزد که به خدا میگفت ازکدام مسیربرود که خوش بگذرد دردوراهیها یا سر صحنه چه بگوید که خود استاد قسم میخورد که قبل ازاون هیچ ایده ای نسبت به موضوع مورد نظر که باید گفته شود نداشتند و همون لحظه به او گفته میشد و مثالهای دیگر که حتما دوستان ازاستاد شنیده اند.

    اینها نوشته هایی در ذهنم بود و اونها رو نوشتم و بازهم یادآورمیشوم که باور توحید که همان اصل جهان که میگوید تمام اتفاقات زندگی ما توسط فرکانسها و باورهای ما میباشد که با این قدرتی که خداوند به ما داده میتوانیم به این انرژی با فکر و فرکانس و باورخودشکل دهیم. همراه با باور فراوانی و باور به الهامات که این باورها و این ایمان به قوانین خداوند خیال مارو راحت میکنه که خود خالق شرایط خود هستیم و این آرامش و احساس خوبی به ما میدهد و احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب میباشد که این بزرگترین قانون جهان میباشد .

    همواره درپناه الله شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای:
    • -
      راضیه زکی پور گفته:
      مدت عضویت: 2532 روز

      بنام الله یکتا

      سلام امیرجان شما به سه اصل قانون اشاره کردی که زیر بنای تغییر است و بجا بود

      باور به سیستم بودن خداوند که در برابر فرکانسهای ما با ما ارتباط برقرار می‌کنه

      اصل دوم باور فراوانی که در جهان بقول استاد بیش از نیاز انسانها نعمت و ثروت وجود دارد و اگر اینو واقعا درک کنیم تمام انسانها با آرامش خیال درکنارهم زندگی خواهند کرد

      و اصل سوم باور به الهامات که خداوند توسط ندای درونی ما با ما صحبت می‌کنه و یک شرط داره برای اینکه صدای خدا رو بشنوی :

      Silence your mind you can hear GOD speak

      وقتی ذهنت را آروم کنی میتونی صدای خدا را بشنوی

      پس برای ارسال فرکانس باید درنهایت خونسردی و آرامش و با اشتیاق این کارو انجام بدیم چون خیلی زودتر جواب میده

      از خدای مهربونم برایت سلامتی شادی و ثروتمندی رو آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      یوسف امین گفته:
      مدت عضویت: 3822 روز

      سلام دوست عزیز آق امیر گل

      چقدر قشنگ اشاره کردید بله درسته استاد توی بسته روانشناسی ثروت یک مهمترین باور رو باور فراوانی فرمایش میکنن و شما چقدر خوب اون رو اشاره کردید.

      شاد و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 3788 روز

    سلام بر استاد عزیزم و به همه دوستان توحیدی٫

    راستش دارم از استاد یاد میگیرم راحت باشمو صادق و نخوام ادا در بیارم٫

    بچه ها من تا دیروز تا صفحه ۱۴ از صفحه یک رو خوندم٫ بعد که استاد اون فایل ارزشمند رو توی تلگرام گذاشتند و گفتند اول برین جوابتون رو بنویسید و بعد کامنتهای دوستاتون رو بخونید دیگه ادامه ندادم٫

    بچه ها با چه زبونی ازتون تشکر کنم ٫ تا همین جا که خوندم چه آگاهیهای ناب و خالصی دریافت کردم ٫ از تعجب داشتم شاخ در میاوردم٫ توحید تو تموم جوابها داره فریاد میزنه ٫ همه یکصدا دارند میگن فقط توحید عملی ٫ همون چیزی که تو قرآن داره فریاد میزنه و همون راهی که استاد آرزوشو داشت ٫

    استاد بهتون تبریک میگم ٫ ببین چه آدمایی رو خدا برات یکجا جمع کرده که حرف دلت و پیغام خداوند رو از زبونت درک کردند ٫ همشون به یک درک کامل و جامع رسیدند و از زوایای مختلف و در بیشتر موارد مشترک بررسی کرده بودند و توضیح داده بودند٫

    بچه ها از همتون سپاسسسسسگذارم٫

    اینقدر تیکه هایی از متنهای جالب و توحیدیتون که تا حالا اینجوری ندیده بودمشون رو تو کانال شخصی خودم تو تلگرام کپی کردم که به اندازه کانال استاد پر از مطلب ناب شده ٫!!!!!!!!!!!

    اینقدر همه خوبند و عالی درک کردند که آدم دلش نمیاد امتیاز ۵ نده و رد شه ازش ٫

    واقعا با خوندن اون کامنتها به خودم گفتم که فرشته دیگه چه حرفی برای گفتن هست ؟ تازه من ده درصد کامنتها رو خوندم ٫

    و آیا به قول استاد من صلاحیت اینو دارم که بیام اینجا بنویسم نظراتم رو ؟

    آیا من به آنچه میخوام بنویسم عمل میکنم ؟

    امیدوارم همه دوستانی که اینقدر عالی درک کردند خودشون هم عمل کنند و از تموم کسانی که مثالهای عینی از خودشون تو زندگی زدندکه با سپردن خودشون بدست خدای یکتا و عمل به الهامات تونستند موفق بشند ممنونم٫

    کمک بزرگی بود برای باورهای من و از صمیم قلب براتون خوشحال شدم ٫ وبرای همتون آرزوی موفقیتهای خیلی خیلی بزرگتر دارم٫

    الانم با خودم گفتم از همین الان شروع میکنم و میرم و خودم و میسپرم به خدا و ازش میخوام هدایتم کنه و یه جواب عالی به قلبم الهام کنه٫ با این که من هم نمونه های زیادی از هدایت تو زندگیم دارم ولی الان وقتشه که در لحظه باشم و هدایت بطلبم٫

    خداوندا یاریم کن ٫

    خوب چیزی که من میفهمم تا اینجای کار اینه که

    یادمه استاد تو یه فایلی گفته بودن که اون اوایل به اصرار یکی از دوستانش تو حوزه تبلیغات یه عدد خیلی خیلی ناچیز در حد سه چهار میلیون تومن برای اینکار هزینه کردند و بعدش که فهمیدند این راه غلطه دیگه یک ریال هم هزینه نکردند٫

    بعد هم گفتند که نمیخوان بگن تبلیغات بده و شاید بعدا بخوان تبلیغ کنند ولی اون زمان به این نتیجه رسیده بودند که این راه جواب نمیده٫

    خوب الان که به این حرف استاد فکر میکنم که اون موقع استاد چطوری فکر کرده که به این نتیجه رسیده؟?

    خوب الان جوابم اینه که تکیه به تبلیغات یعنی تکیه به عامل بیرونی ، و این یعنی شرک و شکست ٫

    وقتی استاد اینو فهمید خودش خودشو تبلیغ کرد ٫ با معرفی درست خودش و محصولاتش تو تموم سمینارهاش و محصولاتش ٫

    این یعنی عزت نفس و ایمان داشتن به خودت و کارت ٫ که بارها و بارها خودشون گفتند که تا مطمئن نباشند محصولشون جواب میده و هزاران برابر ارزش و بهایی که بابتش پرداخت میشه رو به کسی که هزینه کرده و باورش کرده برمیگردونه اون محصول رو ارائه نمیدن٫

    خوب این یعنی توحید عملی ٫

    از اعتماد به نیروی درون خودت که وصله به منبع کمک میگیری و صد در صد خودتو به الله میسپری و هدایت میشی که چی بگی و چه جوری تولید کنی و از همون رب هم کمک میخوای که اونایی که تو مدارش هستند رو برات بیاره ٫

    اینا همه یعنی قائم به ذات بودن ٫

    در حقیقت استاد هم دارن تبلیغ میکنند و از ابزاری مانند سایت و کانال تلگرام و٫٫٫٫ استفاده میکنند ولی تبلیغاتشون رو به دیگری نمیسپرند که انجام بدن ٫

    خودش و خدای استاد با هم با استفاده از همون ابزار ساده و راحتی که دارند این تبلیغات رو در سراسر جهان انجام میدن ٫

    تو زندگی استاد کسی به غیر از خدا نیست ٫ اون انرژی براش محصول میشه ٫ تدوین میشه ٫ تبلیغ میشه ٫ ثروت میشه ‌٫ عشق میشه ٫ سلامتی میشه ٫ چون استاد اونو به این شکل با باوراش در میاره ٫

    هر کس دیگه ای هم که بتونه مثل استاد باورش کنه بهش داده میشه هر آنچه باور کرده ٫

    استاد تو راهنمای عملی دست یابی به رویاها وقتی از انرژی بودن خداوند صحبت میکنه میگه اگه میخوای به آنچه که در رویای بقیه هم نمیگنجه برسی همین یه دونه رو باور کن ٫

    این یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟

    یعنی هر جور شکلش بدی به همون شکل برات درمیاد ٫ این یعنی فقط تو هستی و اون ٫ بقیه ای نیست ٫ این دنیای توئه ٫

    به قول استاد بساز ٫ پر قدرت بساز ٫

    کی چیکار میخواد کنه ؟

    دیگه با این نگرش همه چیز موضوعیت خودشو از دست میده ٫

    دیگه رقابت معنا نداره ، تبلیغات به اون شکلی که همه فکر میکنند معنا نداره ، دیگه همه چی میشه خودش برات ٫

    خداوند همه چیز می‌شود همه کس را٫٫ 

      

    به شرط اعتقاد،به شرط پاکی دل،به شرط طهارت روح

      

    به شرط پرهیز از معامله با ابلیس٫ 

      

    بشویید قلب‌هایتان را از هر احساس ناروا

      

    و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف، 

      

    و زبان‌هایتان را از هر گفتار ناپاک، 

      

    و دست‌هایتان را از هر آلودگی در بازار٫٫٫ 

      

    و بپرهیزید از ناجوانمردی‌ها، ناراستی‌ها، نامردمی‌ها

      

    چنین کنید تا ببینید که خداوند، 

      

    چگونه بر سفره‌ی شما، با کاسه‌یی خوراک و تکه‌ای نان می‌نشیند 

      

    و  بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد، 

      

    و در دکان شما کفه‌های ترازویتان را میزان می‌کند 

      

    و در کوچه‌های خلوت شب با شما آواز می‌خواند 

      درسته، در دکان استاد کفه های ترازویشان را میزان میکند٫

    واقعا مگر از خدا چه میخواهید؟

    چی میخوای فرشته هان ؟ که در خدایی خدا یافت نمیشود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    خدایا به خاطر تموم شرکهایی که ورزیدم از خودم پوزش میخوام ٫ تو که بخشنده ای ٫ تو که مهربانی ٫ تو که رزاقی ٫ تو که وهابی ٫ تو که غفوری ٫

    مگر چه میخواستم که در خدایی تو یافت نمیشود ؟؟؟؟

    ستمکارتر از خودم به خودم کیست اگه باورت نکنم٫ اگه قانون جهانت رو درک نکنم٫

    اگه نفهمم که در هر لحظه داری برای من شکل میگیری اون جوری که من میخوام و وقتی ثروت و عشق و سلامتی خلق میکنم بهم احسنت میگی و لبخند رضایت میزنی ٫

    من پاره ای از توام ٫

    وقتی تو منو عاشقانه دوست داری چرا خودم نداشته باشم ؟

    من اشرف مخلوقاتم ٫

    من هستم و تو ٫

    من میگویم و تو لبیک میگویی ٫

    درست مثل استاد ٫ درست مثل تموم کسایی که باورت کردند با هر سبک و اعتقادی٫

    اصل همینه استاد ٫

    اصل یعنی فقط من و خدا ٫

    اصل یعنی اعتماد به رب ٫

    به قدرتمند ترین فرمانروای کائنات ٫

    استاد چیا که یادمون ندادی استاد ٫

    چقدر سعادتمندیم که جزء گروه گمراهان نبودیم ٫

    خدا همه چیز میشود همه کس را٫

    شکرت خدااااااا جون ٫

    ممنون که کمکم کردی پیدات کنم ٫

    ای همه هستی ز تو پیدا شده ٫

    شکر ٫

    استاد تشکر ٫ تشکر ٫ تشکر ٫???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 94 رای:
    • -
      سمیه رازگردانی گفته:
      مدت عضویت: 2601 روز

      بنام الله یکتا

      دوست خوووووووووبم فرشته نازززززززززززززززنین چقدر زیبا همه چیز را بیان کردی

      چه زیبا باورهای توحیدی را در قلبمان و روحمان جاری و ساری کردی

      چه هوشمندانه شرک های درونمان را بیدار کردی

      چه صادقانه توحید در کلامت جاری شد

      برایت آرزوی عاقبت بخیری در دنیا و آخرت را دارم

      لذت بردم از پیامت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعید حسن پور گفته:
      مدت عضویت: 2804 روز

      سلام دوست عزیز

      کامنت شما عالی بود ولذت بردم از خوندش،دلی و راحت…

      امیدوارم که بتونیم توحیدی باشیم که البته شیطان عزیز هم بیکار ننشسته ولی خداوند برهر چیز تواناست و ما انتخاب میکنیم که به کدوم سمت بریم به راه کسانی که به آنها نعمت داده یا را کسانی که بر آنها غضب کرده و گمراهان چون خداوند بخشنده و مهربان است

      شاد باشییید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 3012 روز

      سلام خانم میرزایی .

      من سوال شمارو یکروز قبل از مسابقه در قسمت پاسخ به مساعل شما خوندم و اینم میدونم که هم من و هم‌شما و همه ی دوستانی که سوال شما رو خوندند و جواب دادند میدونم جواب درست چیه .

      اما مشکل تمام ما اینه که با باورهای نادرست و ترمزهای ذهنی ای که سالها با اونها زندگی کردیم بزرگ شدیم در واقع ما تمام این باورها رو از دیگران خانواده مدرسه و اجتماع ورسانه ها یادگرفتیم و در ما نهادینه شده اما روح همه ی ما پر از عشق وآگاهی وایمان هست .

      همه ی ما جواب درست رو میدونیم اما هنوز اعتماد نداریم بهش و ایمانی داریم بدون عمل برای همین استاد عباسمنش همیشه میگن اگر هر کدام از ما یکدرصد به تمام جوابهامون ایمان و عمل و اعتقاد داشتیم زندگی ما کن فیکون میشد .

      تصمیم گرفتم در جواب مسابقه شرکت نکنم چون جواب رو در درونم میدونستم وباز هم تصمیم گرفتم فقط جوابها رو مطالعه کنم وخودم رو محک بزنم ببینم چقدر حرفم با عملم یکیه .

      این آگاهی ها رو ما از استادی یاد گرفتیم که همه رو تجربه کرده وسالها وقت گذاشته و آزمون و خطا کرده تا به نتیجه رسیده و ما میتونیم راهش رو بریم و زود تر از استاد وبیشتر موفق بشیم اما شرک و تردید و عادت به زندگی اکتسابی ما اجازه نمیده و با ترس ها و نجواهای ذهنی مون گمراه میشیم .

      در این بین نشانه ها و معجزات کوچک و بزرگ رو طبیعی میدونیم اما تصور کنید اگر یکماه دور تر به این مسیر هدایت شده بودیم چه میشد من به زمانبندی خدا ایمان دارم و مطمعنم در وقت و زمان مناسب به اون یقین و درک درست از قوانین میرسم اون موقع تکاملم رو با صبر و لذت بردن از لحظه به لحظه ی زندگیم طی کردم و خدارو سپاسگذارم بابت تمام شما دوستان عزیزم بخاطر وجودتون خدارو شاکرم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2999 روز

        سلام خانم شادکام عزیز

        چه جالب منم تصمیم گرفتم تو مسابقه شرکت نکنم و فقط با خوندن کامنت ها به آگاهی خودم اضافه کنم و یقین دارم این صفحات مانند گنجی همیشه در اختیار من خواهند بود و این از هر جایزه ای برام باارزش تره

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    رضا آزادیخواه اقدم گفته:
    مدت عضویت: 3523 روز

    با عرض سلام خدمت آقای عباسمنش عزیز و تمامی اغصای سایت

    چندروزی بود که ذهنم درگیر این سوال بود و داشتم زندگی خودمو مرور میکردم و آدمای موفقی که تو زندگیم باهاشون برخورد کردم و خیلی سوال چالشی بود

    و طی این چندروز عوامل زیادی به ذهنم رسید و خواستم بنویسم ولی باز میگفتم نه فلانی همچین دلیلی نداشت ولی موفق شد

    بعد که باز فکر کردم دیدم اول از هرچیزی تعریف من از موفقیت چی هست؟

    بعد دیدم تمام آدمایی که موفق هستن وجه مشابهی ندارن ولی جالبه ی ویژگی دارن و اونم اینه که از هرچی هستن راضین و دلیل این ویژگیشونه که دلیل موفقیتشون شده اونم احساس ارزش و لیاقته که به قول معروف عزت نفس که تنها آدمایی که خودشونو قبول دارن و از اون چیزی که هستند و از اون کاری که انجام میدن احساس لذت و رضایت دارن آدمای موفقی هستن و دلیل این رضایتشون احساس لیاقتشونه و عزت نفسشون

    وقتی داشتم فایل راهنمایی سوال رو که استاد تو کانال گذاشتنو گوش میدادم یدفه استاد گفت خودتون تبلیغ کاراتونو انجام بدید بعد این الهام به من شد که چرا واقعا من این کارو انجام نمیدم و دیدم چون عزت نفسم پایینه ولی به لطف این مجموعه دیگه افسوس نخوردم که چرا من اینجوریم و اونجوریم گفتم چه پیامه خوبی و از اونجا که امسال رو برای خودم سال ارزش گذاری برای خودم انتخاب کرده بودم گفتم این هم ی پیام دیگه و خداروشکر کردم

    به هر حال از نظر من مهمترین عامل موفقیت استاد و سایتشون عزت نفس و ارزشی هست که استاد برای خودش و محصولاتش قائل هستن و تمام آدمهایی که احساس ارزش و لیاقت برای خودشون و محصولاتشون قائل هستن جهان هم براشون ارزش قائل میشه و آدمهایی که تو اون فرکانس هستن رو به سمتش هدایت میکنه

    با ارزوی موفقیت برای تک تک عزیزان??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  5. -
    سمانه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    وقتی این جهان را مانند یک نرم افزار برنامه نویسی ببینیم و خواسته هامون برنامه هایی که می خواهیم تو این فضای برنامه نویسی بنویسیم و اجرا کنیم،اونوقت باور های قدرتمندکننده میشن همون کدها و دستوراتی که برای رسیدن به برنامه ی مورد نظرمون در این فضای برنامه نویسی مشخص باید از اونا استفاده کنیم٫برای ایجاد یک کسب و کار و موفقیت در آن مهم ترین کدی که باید نوشته شود باور احساس لیاقت و ارزشمندی ست٫چرا که این باور بدنه ی اصلی برنامه ایست که می خواهیم در این جهان اجرایش کنیم٫چطور می توانیم انتظار داشته باشیم این نرم افزار برنامه نویسی بهترین نتایج را از کدهایی که نوشتیم به ما بدهد وقتی اولین کد را فراموش کرده ایم وارد کنیم٫ این جهان و سیستم نیز همین گونه است وقتی خود ما خودمان را لایق بهترین ایده و کسب و کار نمی دانیم سیستم نیز ما را به این مسیر هدایت نمی کند٫حتی اگر ایده ای نیز به ذهنمان برسد به موفقیت منجر نمی شود چون درب اصلی برای ورود موفقیت و ثروت از کسب و کارمان قفل است و این قفل تنها با باور احساس لیاقت و ارزشمندی باز می شود٫خداوند ما را آفرید و سپس از روح خود در ما دمید و توانایی خلق هر خواسته ای را به وسیله ی باورهایمان به ما داد٫پس ما اصلی ترین مشخصه و ویژگی خداوند را دارا هستیم و آن خالق بودن است٫و این یعنی خود ارزشمندی و لیاقت٫وقتی این باور در جای جای افکارت نفوذ می کند آنوقت بلندپروازانه به خلق کسب و کارت میپردازی٫آنوقت می دانی که هیچ محدودیتی نداری و میتوانی کسب و کارت را هر طور که بخواهی برنامه ریزی و ایجاد کنی٫این خلق بلندپروازانه به تو احساس شعف و جسارت می دهد،عشق به شریان های کسب و کارت نفوذ می کند٫عاشق کسب و کار و امپراطوری می شوی که می خواهی خلق کنی در این لحظه تو با کائنات هماهنگ می شوی آنوقت همین سیستم و کائنات تو را به مسیر ها و ایده هایی هدایت می کند تا کسب و کارت را هر چه که باشد مشتری های خودش را جذب کند٫دومین باور مهم باور فراوانی ست این که در هر موضوعی در هر کسب و کاری بی نهایت فرصت است برای بهتر شدن بنابراین این باور به تو کمک می کند که دیگر انرژی صرف دنبال کردن رقبا و برنامه ریزی برای تخریب کسب و کار رقبا نداشته باشی چون بی نهایت ایده هست که هر کسب و کاری میتونه از هر بعدی بهتر و بهتر کنه٫در واقع در آن امپراطوری که می خواهی خلق کنی تنها یک حاکم و فرمانروا است و آن خود تو هستی رقابتی نیست که بخواهی بر سر حاکمیتت انجام دهی٫دلیل موفقیت افرادی مثل استاد عباس منش این است که این افراد موفقیتشان را به عامل بیرونی وابسته نمی دانند آن ها می دانند که با باور به خداوند به سیستمی که قوانین ثابتی برای این جهان خلق کرده اگر کد ها را به درستی پیاده کنند قطعا موفق می شوند٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  6. -
    سید مرتضی موسویان گفته:
    مدت عضویت: 2547 روز

    سلام؛ من یه کار خدماتی دارم و قبل از آشنا شدن با این سایت و شناختن قوانین همیشه فکر می کردم اگه سفارشی که می گیرم رو به بهترین کیفیت آماده کنم و تحویل مشتری بدم این اوج موفقیت من هست بدون اینکه توجه به سود مادی اون کار داشته باشم٫ تا جایی که بعضی وقتها موقعی که می خواستم سفارش مشتری رو تحویل بدم نمی دونستم چقدر باید پول بگیرم ؛ تازه مینشستم حساب می کردم که چقدر مصالح برده و چقدر دستمزدش میشه و فقط رضایت مشتری برام مهم بود ولی حالا که با قوانین آشنا شدم می دونم این کار من نصف راه بوده و رضایت مشتری کافی نیست؛ رضایت خداوند و در نهایت احساس خوبی که بعد از اون سفارش بهم دست میده نیز مهمه ٫ وقتی که این احساس خوب رو دارم مطمئن هستم درآمدی که از این کار بدستم می رسه به بهترین حالت ممکن، خرج می شه و به قول قدیمی ها خیلی با برکته٫ ممنون از استاد به خاطر این آگاهی که به من دادند٫ ایمان به خدا و سپردن همه کارها بدست خودش هم درآمد کسب و کار رو زیاد میکنه و مهم تر از اون نحوه خرج کردن درآمد از اون کار رو بهت میگه برای رسوندن منظورم یه مثال از خودم میزنم ٫ من تو زندگیم فقط دو بار ملک خریدم یه بار سال ۸۶ بود که من با قوانین آشنا نبودم برای خرید یه تیکه زمین برای ایجاد کارگاه چقدر که گشتم تا یه ملک پیدا کردم و خریدم برای خریدش پول کم آوردم و مجبور شدم وام با درصد بالا بگیرم و چقدر تو پرداخت قسطاش اذیت شدم و بعد از اون با فروشنده به مشکل برخوردم و پیرو اون با مشاور املاک و بعد از چند ماه به بدبختی سند اون زمین بنامم خورد ولی دومین ملکم رو بعد از آشنایی باقوانین ( در حد خیلی کم چون من هنوز اول راه هستم ) خریدم روزی که تصمیم به خرید ملک گرفتم با توکل برخدا وسپردن به خودش به یک مشاور املاک زنگ زدم که راجع به یه ملک که فکر میکردم خوبه بپرسم ولی اون پیشنهاد دیگه ای بهم داد و من رفتم و ملک رو دیدم و بعد از چند ساعت بدون هیچ دردسری معامله انجام شد و تا چند ماه بعد مشتری برای اون ملک اومد که دوبرابر قیمت خرید، به من پیشنهاد داد ٫ و من ایمانم بیشتر و بیشتر شد که هر چه بوده فقط هدایت خداوند بوده و بس٫ با آرزوی خوشبختی و سعادت برای همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  7. -
    امیرحسین کامرانی گفته:
    مدت عضویت: 3338 روز

    سلام و درود خدمت استاد گرانقدر و بچه های صمیمی این خانواده ی موفق

    نظر من اینه که استاد برای این موفقه که راه برای خدا تعیین نمیکنه. به قول خودش که توی فایل تجسم میگه ، میگه ما باید روی نتیجه ی آخر تمرکز کنیم و اونو تجسم کنیم و برای اون تلاش کنیم. این که از چه راهی میاد برای ما اصلا مهم نیست.

    استاد میخواد فروش بالا داشته باشه خب میاد روی همین تمرکز میکنه و نمیاد بگه که خب حالا میام اینستاگرام رو درست میکنم و یه سئو کار حرفه ای میارم تا سایتو درست کنه و…

    نه ، استاد فقط نتیجه ی آخرو میخواد و بقول قرآن که میگه ” وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِکَ کَانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا (19 اسراء ) ” یعنی هرکس آخرت (نتیجه) رو بخواد و براش تلاش بکنه و ایمان داشته باشه که بهش میرسه ، حتما خداوند از تلاشش (بوسیله ی نعماتی که بهش میده) تقدیر میکنه.

    و یه موضوع دیگه هم هست و اون اینکه واقعا تلاش فیزیکی ما به اندازه ی 1 صدم الهامات هم قدرت نداره. چون الهامات از طرف خدا میان و خداوند چیزی رو میبینه که ما نمیتونیم ببینیم. (وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطًا) پس روی حرف اون بهتر میتونیم حساب کنیم تا اساتید بازار…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  8. -
    feryal گفته:
    مدت عضویت: 2378 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامى

    به نظر من سرچشمه همه چیز از باور و ذهن انسانه .وقتى که ذهن انسان روى مدار ثروت و موفقیت باشه وباورش نسبت به توانایى هاى خودش قوى باشه و خودش رو لایق ثروت بدونه و مهمتر اینکه ایمان کامل به خداى خودش داشته باشه وفقط روى خداى خودش حساب کنه دیگه نیازى به تبلیغات ومسائل جانبى نداره خدا خودش اون رو هدایت میکنه ودر مسیر درست قرار میده.و در آخر این رو یاداورى کنم که هر موفقیتى تکامل خودش رو باید طى کنه از تو حرکت از خدا برکت.

    شاد و پیروز باشید???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  9. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 3649 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و تمام کسانی که این دیدگاه مرا با دقت مطالعه می کنند

    دوستان عزیزم من تا حالا استاد عباس منش را از نزدیک ندیدم و واقعاً از ته دلش و از نوع احساسش و قدرت باورهاش و شدت فرکانس هایی که ارسال میکنه خبر ندارنم ولی از نتایجی که به دست آورده که در تمام فایلهاش از آنها صحبت می کنه و همه ماها در ویدیو هایی که استاد صادقانه با ما به اشترک گذاشتن چیزهای زیادی متوجه شدم و من متوجه شدم که زندگی عباس منش یه جورایی دارای دو وجه هست مثل دو روی یک سکه به قول خودش یک روی آن که پر از سلامتی و ثروت و روابط عاشقانه

    و ارتباطات عالی و آرامش و احساس خوب است و هیچ ربطی به روی دیگر آن که فقر و تنش و بدبختی نداره و اینقدر تفاوت واقعا جای بسی تامل داره که این آدم چه کاری کرد که تونسته اینقدر زندگیش از این رو به اون رو بشه واقعا ما باید همیشه این سوال را در ذهنم بیاریم و از رشد و پیشرفت این آدم انگیزه و انرژی بگیریم و ذهنمون را به تفکر وا داریم تا باورهامون تقویت بشه با نشان دادن حقیقت زندگی عباس منش به ذهنمون و ساکت کردن نجواهای ذهنمون رشد کنیم

    دوستان من

    دوستان من این سوال رو از خودم پرسیدم و به این جواب رسیدم که قوانین جهان همیشه ثابت هستند و هیچ ذره تغییر نمیکنه قوانین جهان موقعی که

    استاد توی قم با پدر و مادرشان زندگی می کردند همین بوده

    وقتی هم که رفتن بندرعباس قوانین همین بوده وقتی هم که رفتم تهران قوانین همین بوده و الان هم که آمریکا هستند قوانین جهان همینه یعنی تغییر ایجاد نشده در قوانین جهان هستی و چه چیزی تغییر کرده که این قدر استاد نتایج شان از بندرعباس به این طرف روز به روز بهتر شده آیا به خاطر اینکه شغل شان تغییر کرده درآمدشان بالاتر رفته و چرا همکارهای ایشون که زودتر شروع کرده بودن کارشون و حتی مدارک دانشگاهی خیلی معتبر بین المللی داشتند و به گفته خودشان حتی بعضی هاشون سطح علمیشون هم از استاد هم بیشتر بوده واونموقع شرایط خیلی بهتی از همه لحاظ نسبت به استاد داشتن پس چرا نتایج استاد را نگرفتند پس این دلیل، این دلیل که شغل استاد تغییر کرده پس نتایجش تغیر کرده مردود اعلام میشه درصورتی که اوایل شروع کار استاد درتهران در همین شغل به خاطر باور های غلط با بدهکاری مواجه شد

    پارتی و رانت هم که نداشتند هیچ کسی را هم که توی تهران نمی‌شناختند هیچ سرمایه اولیه هم که نداشتند فقط با یک ساک قرمز رنگ اومدن تهران هیچ فرش قرمز هم که کسی تهران برای استاد پهن نکرده بود حتی مدرک دانشگاهی هم برای اینکه توی سمیناراشون و کلاسهاشون به آن استناد کنند هم نداشتند خدا وکیلی کدوم یکی از ما همین الانشم این جرات و ایمان را داریم که بدون مدرک سمینار برگزار کنیم عباس منش هیچ یک از فاکتورهای موفقیت که البته فاکتورهای مهم که در نگاه عامه مردم مهم است را نداشت حتی خودش میگه من آدم خیلی با استعدادی هم نبودم میگه توی مدرسه انشاهام مادرم برام مینوشت

    میگه توی فامیل هیچ وقت هیچ کسی از او تعریف نکرد میگه از بچه های عمه پسر عمه هاش مثلا تعریف میکردن به خاطر درسااشون ولی هیچ کسی از من تعریف نمیکرد و چه عاملی باعث شده که نتایج عباس منش اینقدر متفاوت باشه؟؟ دوستان چیزی که من از زندگی استاد عباس منش متوجه شدم

    عباس منش فهمید که خودش مسئول زندگی خودش هست خودش مسئول تمام نتایج وارد شده به زندگیش هست ولی در ابتدا نمی دونست که چطوری باعثش شده

    در ابتدا نمی دونست که چطوری باعث شده که زندگیش اینجوری بشه فکر می کرد ممکن است شهری که توش زندگی میکنه باعث شده، که مهاجرت کرد به بندرعباس یا شغلش باشه که اون را تغییر داد یا پدرش باشه که با مهاجرت از اون هم دورشد یا مدرک تحصیلی باشه که رفت دانشگاه و مدرک تحصیلی گرفت یاهر عامل بیرونی دیگر را که فکر می کرد تغییر داد ولی اون نتایجی را که میخواست نگرفتن ؟؟؟!!

    ولی با افزایش آگاهی‌ها و الهامات خداوند متوجه شد که عاملی فراتر از همه عوامل بیرونی داره زندگیشو رهبری می کنه و فهمید که این عامل بیرونی نیست

    فهمید که این عامل بیرونی نیست این عاملی که زندگی اورا رهبری میکنه این عامل یا عوامل ،درونی هستند و این اینجا بود که نقطه عطفی در درون عباس منش ایجاد شد و اینجا بود که عباس منش متوجه شد که باید یه چیزی در درونش تغییر کند تا نتایجی که میخواهد وارد زندگیش بشه

    آن چیزی:

    چیزی نبود جز افکار عباس منش که به صورت باورهای ریشه دار و غلط سالیان سال در ذهنش مثل سیمان چسبیده بودند و اینجا بود که عباس منش از سختی و استحکام این باورهای غلط آگاه شد و یک جهاد اکبری کرد برای اینکه این باورهای غلط که این زندگی نکبت بار را برای ایجاد کرده بود را تغییر دهد و انصافاً هم خیلی عالی عمل کرد و خیلی هم موفق شد و در ادامه فهمید که به یکباره نمی توان این باورها را تغییر داد و باید آرام آرام به مرور زمان باورهای عالی را جایگزین باورهای غلط کرد و به مرور زمان و باطی شدن تکامل عباس منش باورهایش قدرتمندتر شدن در نتیجه نتایج عالی تر و دوباره باورهایش عالی تر و این روند تا ابد ادامه دارد٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

    در طی این چند سال عباس منش به یقین رسید که:: توحیدی ترین باور همین است که من خودم ۱۰۰% مسوءل تمام زندگی‌ام هستم و ۱۰۰ درصد زندگی‌ام را آن گونه که می خواهم خلق می کنم و من و نه هیچ عامل دیگری نمیتونه روی زندگی من تاثیر بذاره

    دوستان وقتی این باور به این صورت از درون ما ساخته بشه نتایج شگفت انگیز میشه نمونه اش همین سید حسین عباس منشه حی و حاضر

    عباس منش اصلی‌ترین قانون جهان هستی را که این منم که صددرصد زندگی خودم را با افکار و باورهای خلق می کنم خیلی عالی درک کرد و چون قوانین جهان هستی همیشه ثابت بوده هست و خواهد بود و هیچ نگرانی نداشت او می‌داند که وقتی باورهای عالی داشته باشد و افکار دلخواهش ارسال کند نتایج دلخواه بهش برمیگرده و وارد زندگیت میشه و هیچ شک و دودلی و تردید نداشت او می دانست که جهان مانند آینه عمل می کنه و باورهای غالب ما را به ما ثابت می کند و وارد زندگی ما میکنه عباس منش فهمید که

    این سیستم ذره ای خطا نمی کنه ذره به کسب ظلم نمیکنه ذره ای اشتباه نمیکنه پس میشه بهش اعتماد کرد

    دیگه الان استاد عباس منش جایی رسیده که تمام بهانه ها یی

    که ما به عنوان موانع پیشرفت خود تلقی می‌کنیم تمام عوامل بیرونی مثل نوع شغل پارتی میزان تحصیلات سرمایه اولیه میزان ارتباطات و هر آنچه که به آن می شه گفت عامل بیرونی یا تمام عواملی بیرونی که ما به عنوان عوامل رشد مثلآ عنوان میکنیم مثل پارتی،نوع شغل،تحصیلات،پدر ومادر پولدار،یا تبلیغات ،یا سرمایه اولیه و٫٫٫٫ برای استاد عباس منش خنده دار و مسخره است چون قانون را خوب درک کرده و یقین داره یه چیزی در درون من باید تغیر کنه تا نتایج من تغیر کنه و هرچیزی غیر از درون من مانند بردن تقلب سر جلسه امتحانه که شاید کوتاه مدت جواب بده،شاید برای لحظه امتحان به درد بخوره ولی در دراز مدت جواب نمیده و در این مثال فرد سر جلسه کنکور با مشکل مواجه میشه وعوامل بیرونی مثل این تقلبه هستن سرجلسه امتحان وتبلیغات هم همینطور در مثال کسب وکار٫

    عباس منش به یقین رسیده که قانون اصلی جهان اینه که ما با باور هایمان به جهان فرکانس ارسال میکنیم وجهان مانند اینه نتایج همسنگ با فرکانس هایمان رو بهمون برمیگردونه که قانون همیشه ثابت بوده هست و خواهد بود و برای همیشه در همه زمان‌ها جواب میده و ذره ای به کسی ظلم می شود اگه درست ازش استفاده بشه

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
  10. -
    ایران زیبا گفته:
    مدت عضویت: 3900 روز

    سلام

    من اولش اومدم بنویسم بعد فکر کردم دیدم هیچی برای گفتن ندارم، تصمیم گرفتم کامنتها رو بخونم تا چیزی یاد بگیرم ولی چند تا رو که خوندم حس خوبی نداشتم. انگار یکی داشت حرفهای کسی دیگه رو تکرار میکرد تا اینکه ویدئوی توضیحات آقای عباسمنش رو دیدم اونوقت تازه یکم متوجه شدم. حالا میخوام جواب این سوالو با همون درک کوچیک تازه خودم بنویسم.

    چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه‌، در کسب و کارهاست؟

    برای اینکه کسب و کاری داشته باشیم ایده های زیادی به ما میرسه اما خیلی از اونها بیراهه هستند. با داشتن چند ابزار میتونیم اون چند راه درست رو پیدا کنیم(چند راه و نه یک راه) مثل داشتن باور اینکه میشود، فراوانی، عزت نفس و…

    ولی نه با منطق، در واقع نمیشه گفت ما وقتی فکر میکنیم دقیقا داریم از منطقمون استفاده میکنیم. بیشتر اوقات یا با احساسات تصمیم میگیریم و بعد با منطق توجیهش میکنیم و تصور منطقی فکر کردن رو داریم یا اینکه چیزی که بهش میگیم منطق نه حاصل تفکر که حاصل گشتن تو حافظه و مرور خاطرات و تجربیات خودمون و اونچه از دیگران شنیدیم هست.

    یه مساله دیگه هم هست که هنوز نتونستم درکش کنم. انگار ذهن یا شایدم روح کم کم آینده ما رو میسازه. بقول ؟ (الان اسم گوینده یادم نمیاد) زندگی مسیر مستقیم نیست بلکه مسیر پیچ و خم داره، فقط تا سر پیچ بعدی رو میتونی ببینی. اولش فکر میکردم این مشکل منه که نمیتونم دورتر رو ببینم ولی الان به نظر میرسه دورتر یا مسیر بعد از پیچ تا بهش نرسم اصلا وجود نداره. مثل این میمونه که ذهن یا شاید روح مسیر چند قدم جلوتر رو با داشته های الانمون میسازه و بعد بهمون نشون میده و همینطور که پیش میریم بقیه اشو میسازه. فرد به خودش اعتماد میکنه چون باور کرده میتونه همونجور که میخواد اون مسیر رو بسازه پس مهم نیست تا کجاشو فعلا میتونه ببینه.

    مثال تبلیغ که آقای عباسمنش تو صحبتهاشون اشاره کردند، تبلیغ به خودی خود نه بده نه خوب، مسئله اینه که تو این وضعیت من آیا این روش خوبه یا نه. و تنها راه فهمیدنش هم اعتماد به ندای درونه (اینو واقعا درک نمیکنم اما افراد زیادی رو دیدم که به همین شیوه به چیزی که میخواستن رسیدند حتی اگر اولش فقط یه تصویر تو رویاهاشون میدیدند، اصلا خودشون هم نمیدونن که اتفاقات چجوری دست به دست هم داد و مسیر رو براشون هموار کرد ولی به نظرم یه چیزی درون ما هست که اینها رو میدونه فقط من بصورت خودآگاه درکش نمیکنم احتمالا برای همینه که خیلی ها اسمشو میذارن شانس)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: