شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 65

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2799 روز

    به نام خدا

    سلام به دوستان عزیز

    به نظرم با توجه به قانون ثروت و سرمایه هر چقدر هم ناچیز باشه باید در جریان باشه.ابتدا امر در همین شرایطی که هستیم ببخشیم حتی اگر بسیار ناچیز باشدمثلا درصد مشخصی از درامدمان را به امور خیریه اختصاص دهیم تا ثروت و سرمایه به گردش درآیدوشاهد جاری شدن ثروت و ورود چند برابر ان به زندگیمان باشیم.دوم اینکه شرط گذاشتن این باور را به ما القا میکند که تو خود به تنهایی نمیتونی ثروتمند شی و باید حتما باشرط و وعده به جایی برسی و الان انسان فقیری هستی که نمیتوانی ببخشی و زمانی که ثروتمند شوی میتونی ببخشی بنابر این هرگز ثروتمند نمیشی چون نمیبخشی.سوم اینکه طبق قانون خصوصیات و شخصیتی که الان داریم وقتی ثروتمند میشیم پررنگ تر و بلدتر میشه یعنی اگر الان خسیس هستیم و نمیبخشیم وقتی ثروتمند شیم خسیستر میشیم و کمتر میبخشیم.به قول قران پرهیزکاران کسانی هستند که در حال توانگری و تنگدستی می بخشند.

    تشکر میکنم از اینکه نظر من رو خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    فاطمه خوانساری گفته:
    مدت عضویت: 2604 روز

    سلام بر همه عزیزان و بزرگواران

    من از 5 مرداد امسال طی یک اتفاق با این فضای امید آشنا شدم و هر لحظه اتفاقات رویایی برایم رخ می دهد. و خدا رو هزار مرتبه شاکر هستم

    بابت این سوال استاد که پرسیدن ترمز های این آرزو چی هستش که باعث نمی شه ما به ثروت برسیم به ذهنم من چند مورد خطور کرد .. یکی اینکه وقتی یک چیزی از خدا می خواهم مثلا یک ثروت هنگفت به طوری که در خیالم این پول تقسیم می کنم بین تمام کسانی که دوستشون دارم و خیریه می زنم و سعی می کنم تمام پولی که خدا اگر بهم بده در راه درست و ثواب خرج می کنم و سعی می کنم دست بقیه رو بگیریم .. من فکر می کنم برای اینکه این قدر این پول به خیال خودم بزرگ در نظر گرفتم که به باور رسیدن بهش نرسیدم و هنوز خودم باور ندارم که می تونم این همه ثروت داشته باشم و به بقیه کمک کنم. دومین مطلب اینکه من باید الان در هر موقعیتی که هستم و با هر چقدر دارایی و سرمایه بتونم بخشش انجام بدم.. و حالت وابستگی و چسبندگی به مال نداشته باشم و بتونم رها و آزاد باشم و وقتی پولی رو خرج می کنم مطمئن باشم که 10 برابرش بهم برمی گرده و این بخشیدن و بزرگ منشی باید بتونم همین الان انجام بدم و به خودم نگم من که هنوز اینقدر پولدار نشدم بتونم دست همه رو بگیریم و یک مطلب دیگه باید بتونم خودمو در فرکانس ثروت قرار بدم . وقتی خودم رو هنوز در مدار ثروت نمی بینم .. چطور می تونم بخشنده باشم مثل یک ثروتمند .. به قول استاد وقتی هر لحظه بتونیم سپاسگزار خدا باشیم و تمام محبت هایی که خدا بهمون داشته ببینیم و خودمون رو ثروتمند ببینیم می تونیم راحت بخشنده باشیم. و اینکه در همه مراحل باید یادمون باشه ما جز کوچکی از این عالم بی نهایت بزرگ و ثروتمند جهان هستیم و قطعا ما باید بندگی کنیم و خدا خدایی خودش رو .. و از خدا بخواهیم همین بخشنده بودن در همه مراحل به ما بدهد تا بتونیم ثروت واقعی رو درک کنیم و به آرزوهامون برسیم .

    موفق و پیروز و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    آمین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    ستیا تمامی گفته:
    مدت عضویت: 2720 روز

    سلام دوستان و همسفران راه کمال و خوشبختی

    در مورد ترمز ها که باعث عدم پیشرفت می شه در وحله اول فکر فقیرانه که هر لحظه این باور وجود داره که پولی نداری تا کمک کنی باید خداوند به تو بده تا بتونی ببخشی در حالیکه باید در همه حال ببخشی اگر باور داری که ثروتمندی

    دوما اینکه عدم لیاقت پول داری و اونورو در درجه اول برای دیگران می خوای نه خودت

    مهمترین قسمت و وحشتناکترین قسمت اینکه تو به عدالت خداوند در مورد جایگاه این افراد شک داری و از خالق اونها می خوای پول بده که تو به اونها بدی انگار خداوند اونهارو ندیده و تو دیدی و می خوای عدالت رو اجرا کنی تو اشراف بیشتری به جهان داری در حالیه هر شخص جایگاهی که در اون هست رو خودش انتخاب کرده

    تو برای خودت می بخشی پس برای این حس توقع دیگه ای نباید داشته باشی

    با ارزوی سلامتی سعادت و ثروت برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    ابراهيم كناركوهي گفته:
    مدت عضویت: 2783 روز

    سلام دوستان و استاد عزیز ممنون از این همه آگاهی که با ما به اشتراک می زارین تا ما هم بتونیم در مسیر بمونیم .واضح و مستقیم بگم من همین امسال ماه رمضون به شدت این دعا رو داشتم و برام مبهم چرا وقتی اونو با خدا مطرح می کنم احساسم خوب نیست و باور کنید همون جلسه دوم که بحث ترمز در مورد خواسته ها مطرح شد فهمیدم من یجورایی می خواستم نظر مساعد خداوند رو بگیرم تا به این طریق بتونم عدم باور فراوانی ولیاقت واسه برخورداری از این فراوانی رو با مطرح کردن این خواسته و تاثیر گذاشتن رو خداوند دور بزنم ،همون باور غلط که میشه با ادای نیت خیر داشتن خدا رو تحت تاثیر قرارداد و با این کار هم خواستم رو از خدا بگیرم هم تو نظر خلق قهرمان و خیر و حاتم طایی باشم که همه این باور ها و ذهنیات غلط و شرک الود بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    آرامه پورعلی گفته:
    مدت عضویت: 2618 روز

    سلام،

    دیشب که این سوال رو استاد مطرح کردن یهو جا خوردم چون این همون چیزیه که منم مثل خیلی از دوستان باهاش درگیر بودم و برام عجیب بود که این یک باور غلطه. ممنونم از شما استاد عزیز و دوستان که این مساله رو اینطور شکافتید. من و همسرم چند ماهی هست که از زندگی کارمندی جدا شدیم و برای خودمون مغازه باز کردیم ، فروش روزهای اول خوب بود اما هفته دوم خوب نیست اصلا و حالا که فکر میکنم میبینم یکی از ترمزها همین مورد بود چون من دقیقا این مورد یکی از چیزهایی بود که تو ذهنم داشتم که اگه فروش مغازه بالا باشه به مسجد محل و به مردم نیازمند محل کمک کنم و با اینکار اعتبار خودمون رو ببریم بالا. ممنونم از همگی که یکی از ترمزهامو بهم نشون دادید. همونطور که دوستان گفتن اینجوری توجهم به فقر انگار بیشتر شده تا ثروت و یه جورهایی کارمو شرطی کردم و انگار نفهمیدم که خدا از همه چیز بی نیاز هست و نیازی به کمک من نداره. حالا تصمیم گرفتم مسیرمو عوض کنم و روی موفقیت خودم تمرکز کنم تا ثروت و فراوانی وارد زندگی من بشه. اما استاد سوال من اینجاست که چه باور درستی رو جایگزین این باور غلط کنیم. چون این چیزیه که تو جامعه خیلی رواج داره. راه و باور درست چیه؟

    ممنونم از همگی. شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    میرمهدی رضائی گفته:
    مدت عضویت: 3850 روز

    استاد من چند روز پیش رفتم سراغ اولین کامنتهایی که تو سایت گذاشته بودم و متوجه شدم تو اون کامنتها من فقط داشتم دیگران رو راهنمایی میکردم و در مورد مشکلاتشون راهکار میدادم در حالی که من خودم نیازمند شدید به راهنمایی بودم و هستم و به خاطر این نیازم به طرف سایت شما هدایت شده بودم، من به جای درخواست هدایت و درج مشکلات خودم همون اول راه داشتم دیگران را هدایت میکردم و خودم رو به کل فراموش کرده بودم !

    در مورد بخشش هم اینکار رو انجام میدم ، من اومدم اینجا که از خداوند بخواهم تا اجابتم بکنه و هنوز نتیجه نگرفته و اجابت نشده دارم میبخشم، منی که هنوز اول کارم ! من هنوز برای خودم نتونستم کاری انجام بدهم اما میخواهم برای دیگران کاری بکنم تا شاد شوند.

    ترمزی که من بهش رسیدم دیگران هستند و تا زمانی که من بخواهم برای دیگران کاری بکنم و همچنین اول دیگران کاری برایم بکنند(حتی خداوند)، همینجوری درجا خواهم زد. امیدوارم منظورم را رسونده باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فرزاد ملکزاده گفته:
    مدت عضویت: 2624 روز

    باسلام.وتقدیم عشق قلبی به استاد عزیز وهمه دوستان.به نظر من همین ذهنیت که اگر خدا به من بدهد من میبخشم خودش مانع وشرک هست چون خداوند نیازی به بخشش ما ندارد.خداوند از فضل و رحمت بی کرانش به همه میدهد ما هرچه داریم،وهستیم ازاوست.و بخشش ما در هر شرایطی با باور درست (باعث رها شدنمان میشود )که ثروت ونعمت چون سیلی وارد زندگیمان میشود.درحالی که بخشش اگر ازته قلب باشد باعث شادی وحس عالی میشود که نشانه فرکانس خوب ودریافت نعمت وثروتیم.خداوند احتیاج به بخشیدن ما ندارد ما بااین کار به احساس خوب ودرنهایت اتفاقات خوب میرسیم وترس از کمبود در ذهنمان نیز مانعی قوی میباشد.اما همگی ما مسافران توحیدی با امید وایمان محکم به (رب)وبه کمک دستی از دستان خداوند استاد عباسمنش با جدیت وتمرکز بر تغییر باورها وقدرتمند ساختن آنها به همه خواسته ها وارزوهایمان میرسیم.خدارو شکر میکنم به خاطر این حس قشنگ خدایا س پاسگذارم عاشقتم.ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    Behnam گفته:
    مدت عضویت: 3175 روز

    سلام

    خدا قوت

    هر زمانیکه دفتر اهدافم را بررسی می کنم ، وقتی به هدفهای کوچک چند ماهه ام ، رسیده ا م نگاه می کنم ، انرژی می گیرم و هر روز روی خودم کار می کنم ، هرگز خسته و منصرف نمی شوم و خودم را قضاوت نمی کنم ، دیگران را هم قضاوت نمی کنم و تلاش می کنم تا بتوانم به اهدافم برسم . من برای خودم چندین شاه کلید پیدا کرده ام که یکی از این شاه کلیدها که با جواب مسابقه در ارتباط است ، به شما معرفی می کنم (در صورتیکه شما هم در مورد ش تحقیق کنید) که اگر اصلاح شود نتایج آن را زندگی تان احساس می کنید .

    اگر دایم هدف و خواسته ام ، که یک شرکت با صد کارمند باشه فکر کنم ، راه رسیدن به آن هدف آسان خواهد شد . اما اگر در وسط این فکر به سختی سخرانی برای کارمندان شرکتم ، فکر را معطوف کنم ، آرزویتان که رسیدن به شرکت دلخواه تان است به آن هدف نخواهید رسید .

    اگر دایم هدف و خواسته ام از خداوند ثروت فراوان باشه ، با خداوند دانا و توانا عهد ببندم که اگر به ثروت دل خواهم برسم ، به موسسه ها و دوستانم کمک می کنم اما در وسط این فکر، اگر پولم تمام شود چی ؟ یا باید تا ابد به همه کمک کنم؟ فکرم را به سختی پول در آوردن یا تمام شدن پولم و یا تا ابد به همه کمک کنم معطوف کنم به خواسته ام نمی رسم .

    (ظرف چند ثانیه تمرکز بروی چیزی، ارتعاشات فعال می شود و هر چه تمرکز قوی تر باشه قانون جاذبه افکار جدیدتری به سوی فکر شما می کشاند که با فکر اولیه شما هماهنگ است . در صورتیکه به مدت طولانی به این فکر معطوف شویم و وسط این فکر کد مخرب دخالت نداشته باشد .تبدیل به باور می شود و باور و خواسته در یک راستا قرار می گیرد در نهایت رسیدن به اهداف آسان می شود)

    کدهای مخرب یک شخص با شخص دیگر متفاوت است . هر شخص یک برداشت متفاوت از یک داستان ، فیلم ، کتاب یا هر موضوعی دارد همان طور که دو کودک همسان دو سرنوشت متفاوت دارن چون برداشت آنها از مسائل متفاوت است در این صورت نمی توان گفت حتما این کد مخرب باعث ترمز میشه و حتما باید تمامی موارد بررسی شود .

    من برای خودم نام این شاه کلید را کودک درون گذاشته ام ! چرا؟

    تمامی تبلیغات رسانه ای ، سریالها ، فیلم ها ، اخبارها و تخفیف های 39 هزار 49 هزار 999 هزار فقط برای کودک دورن ساخته شده است . چرا پس از خرید و وقتی صورت حسابهای آن روز را چک می کنید به خودتون می گوید، این همه خرید کردم پولم تمام شد پول انرژیست و اگر افکار درستی داشته باشید دوباره بدست ش میاورید. در منزل بالغ است که حساب و کتاب می کند ، اما در فروشگاه کودک درون است که خرید می کند.

    لایق بودن من ،اضطراب‌های من ، استرس از ارتباط با دیگران ، چرا در یادگیری مشکل دارم ، ترس از سخنرانی ، پول چرک کف دست است و …

    مسئول ش کیست ؟چرا ذهنم شرطی شده است ؟

    ممکنه کودک درون باشه؟

    کودک درون گم شده یا فراموش شده اما هنوز هم در ناخودآگاه ساکن است. کسی که می داند ، چگونه بازی کند و خوش بگذراند ، و به شما کمک می کند تا خستگی را از خود دور کرده و استرس و احساس تون را در زندگی خود کنترل کنید.

    کودک درون در ارتباط با دنیای روحی ما است، زیرا بیشتر در قلمروی روح ما قرار دارد تا در قلمروی رفتار آگاهانه. ترکیبی از ارزش کنونی و سیستم اعتقادی ما است اگر چه ما از تاثیر آن بر تصمیم گیری های خود خبر نداریم. علت وجود کودک درون این است که وقتی ما کوچک بودیم ، پول کثیف است ، پول سخت بدست میاد ،پول زیاد لیاقت می خواهد و … نمونه هایی از این صحبت ها زیاد است که گفته شده و قوانین خانوادگی ما ایجاب می کرد که ما به عنوان یک خانواده شاد و سالم خود را نشان دهیم بنابراین ما کودک درون خود را تحت فشار قرار می دادیم تا مسئول تر، جدی تر و موفق تر به نظر برسد.

    خودتون را دوست داشته باشید و به خودتون هدیه بدهید .

    ??شاد باشید ، شاد زندگی کنید ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    پگاه گفته:
    مدت عضویت: 3738 روز

    سلام مجدد به استاد عزیزم

    استاد جونم الان که دارم فکر میکنم میبینم که از یه زمانی که من شروع کردم به مطالعه انسانهای موفق و دیدم که بخشش انجام میدن ، و بحث بخشش و انفاق را در قرآن مطالعه کردم، نتونستم فلسفه بخشش را درک کنم

    و متاسفانه این باور در من شکل گرفت که????? خداوند مثل یه انسان باجگیر هست و اگه بخوای موفق بشی باید بهش باج بدی . بابد شروع کنی به چانه زنی و باهاش به توافق برسی که مثلا اگه فلان مقدار درآمد را میخوای باید nمقدار از اون را بهش ببخشی.

    استاد من خداوند را به عنوان منبع ثروت باور نداشتم

    من باور نداشتم که خداوند از فضلش به من میده

    من وهابیتش را باور نداشتم که از وهابیتش به من میده.

    من باور نداشتم که اصلا او همه این نعمت و ثروت ها را برای من خلق گرده????

    استاد جونم الان که دارم اینا را مینویسم اشک هام جاری شده .

    از شدت خجالت . از شدت نادانی خودم . از شدت عدم شناختم به خداوند.

    چقدر خدا توی ذهن من کوچیکه.

    من از خدا توی ذهنم چی ساختم؟

    استاد جونم فدات بشم

    ممنونم ازت

    چشمم را باز کردی

    من را به چالش کشوندی.

    از صبح تا حالا مغزم درگیر این باورهای چرند توی مغزمه.

    این کدهایی که بیچاره ام کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    دل آرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2684 روز

    سلام خدمت استاد عزیز

    به نظر من زمانی که انسان به خدا میگه خدایا من ثروتمند بشم تا بتونم به بقیه کمک میکنم ایمانش به خداوند ضعیفه و در حقیقت من فکر میکنم این افراد خودشون رو هم خیلی دوست ندارن چرا که تو ذهنشون اینه اگه من ثروت رو در جهت خدمت به دیگران درخواست کنم خداوند زود تر و بیشتر بهم میده نسبت به زمانی که من ثروت رو برای خوشگذرونی ها و اهداف کاملا شخصی خودم بخوام شاید این افراد حتی یه جور احساس گناه هم داشته باشن

    و اما این باور چطور شکل گرفته؟ خب تکرار مداوم توجه ما به مسائل یکشان واسمون باور ایجاد میکنه و احتمالا کسانی که این باور رو واسه خودشون ساختن زیاد افراد ثروتمند و خیر رو دیدن و هر زمان صحبت از خوبی های فلان ثروتمند شده حرف از خیر بودنش و کمک های مالیش به نیازمندان هم شده و فرد به این نتیجه رسیده که یکی از دلایل ثروتمند شدن اینجور افراد کمک به دیگران هست و هرچی کمک کنیم چند برابرش وارد زندگی خودمون میشه

    که این باور اشتباه هست چون برداشتشون اشتباهه درسته کمک به دیگران خوبه اما نه چنین کمکی

    به نظر من کمکی خوبه که به نیازمندان آموزش داده بشه واقعا خدا رو باور داشته باشن و از خداوند بخوان نه بنده ی خدا و اتفاقا با کمک ثروتمندان شاید این باور در افراد نازمند شکل بگیره که ثروتمندان کمک بیشتری بهشون میکنن نسبت به خدا و باعث میشن که ایمان همون نیازمندان هم کم بشه یا نهایتا باورشون و در خواستشون از خدا این باشه که یه ثروتمندی بیاد و کمکشون کنه به عبارتی انقدر باور به خدا و خودشون رو از دست میدن که اصلا دیگه باور به فراوانی و اینکه اون ها هم مثل ثروتمندان جزئی از خدا هستند کاملا از بین میره و فقط از بنده ی خدا با ثروت ناچیزش انتظار دارن

    این اشخاص با این باور های محدودکننده فکر میکنن حتما باید یک کاری که از نظر دیگران هم خیر هست انجام بدن و این باور در حقیقت همونطور که گفتم یجورایی باور های جامعه بوده که با توجه زیلد به باور های شخصی تبدیل شده

    اگر به خداوند به عنوان رب به معنای فرمانروای مهربان و بخشنده باور داشته باشیم و خودمون رو جزئی از همین فرمانروای عالم بدونیم خیلی مسائل رو بهتر درک میکنیم و درست تر و در شان اشرف مخلوقات درخواست میکنیم

    همین رب به ما این لقب رو داده و منزلت ما رو تا این حد بالا برده که در روحمون از خودش دمیده بعد ما توی این زندگی مادی از همون روح برترمون فاصله گرفتیم و فراموش کردیم که چقدر جایگاه ویژه ای داریم و باید فقط بخوایم

    خداوند گفته بخواهید تا به شما داده شود و هیچ کجا نگفته خواسته هاتون اگر در جهت کار خیر باشد به شما داده میشود بلکه گفته فقط بخواهید

    چه خیری زیبا تر از خیر به خودمون؟

    در جهت رسیدن به خواسته های خودمون؟

    اگه قرار بود ما چیزایی که دیگران میخوان رو بهشون بدیم پس رب بودن کلا بی مفهوم میشد

    وظیفه ی ما و هر انسانی که اشرف مخلوقات هستیم خواستن خواسته های خودشمونه و ما خدا نیستیم که بخوایم به دیگران چیزی بدیم با باور اینکه اونا خودشون نمیتونن و حالا که من با یه سری آگاهی ها میتونم ثروت رو وارد زندگیم کنم به اونا هم کمک کنم تا خدا بیشتر بهم بده

    ما با بیشتر خواستن و توجه بیشتر به خواسته ها با باور مطلق به ربوبیت خداوند به ثروت میرسیم نه با شرط کمک به دیگران و گول زدن خودمون ( که تو ذهن بعضیا هست آدمای خوب و ثروتمند همیشه به نیازمندان کمک مالی میکنن)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: