شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 39
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
?بسم الله الرحمن الرحیم?سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان گرامی
دو سه روز قبل فکر میکردم که چرا استاد خیلی وقته هیچ مسابقه ای رو قرار نمیدن و الان دیدم که مسابقه گذاشتن خیلی خوشحال شدم
و از دوستان درخواست میکنم که اول نظرشون رو بگن بنویسن ؛بعد نظر بقیه رو بخونن مثل الان خودم هیچ نظری رو نخوندم بعدا که کامنت گذاشتم نظر همه رو میخونم
عرض شود که ترمز برای رسیدن برای ثروت؛بعد از کار کردن روی خودت میتونه صبر نکردن باشه مثلا من ثروت خواستم روی خودم زیاد کار کردم بعد هی عجله میکنم و کارها رو خراب میکنم به خداوند اعتماد کامل نکردم یه حسی میگه صبر کن این کارو انجام نده یه حس دیگه میگه دو ساله صبر کردی که چی ؟ فرصت از دست رفت و …من اگه به این حس باطل گوش بدم همه کارها رو خراب میکنم و این میتونه یه ترمز خیلی قوی باشه که کلا نگهت میداره که هیچ مسیرت رو هم عوض میکنه.
که صبر و ایمان کامل و اعتماد به خداوند رزاق مهمترین نکته میتونه باشه.
صبر با امید نه تحمل
نکته یا مطلب بعدی که همین الان بهم الهام شد حس و حال خوبه
حس و حال خوب که داشته باشی ناخودآگاه اتفاق های خوب برات اتفاق میفته استا فرمودن ترمز
خوب تضادش میشه نگرانی.ترس.دلهره و غیره….
که ترمزش خیلی پیشرفتس مثل لنت نیست که خوب عمل نکنه در جا قفلت میکنه و چپ میشی و بیاو درستش کن
از اینکه با چشمان پر نور و زیبایت کامنتمو خوندی سپاسگزارم????????????
?خدایابه خاطر نعمت مسیر و افراد درست بینهایت شکرت?
سلام به استاد و همگی عزیزانم
و آقا فرامرز عزیز
خدایا شکرت …
درود بر دوستانی که سال 97 در چنین جایگاه بالایی بودن و من واقعاً تحسین میکنم این عزیزانم رو …
من این پیام رو می نویسم تا به دوستانی که به چنین چالش یا سردرگمی دچار شدن پیشنهادی بدم … شکر
البته من هم ماهها درگیر این تردید بودم و همون موقعها بود که از خالق درخواست کردم که درکی در مورد موضوع صبر بهم عطا کنه و باتوجه به مقدار دانش اون زمانم بهم پاسخ داد …
آیا صبر کنم …؟؟؟
نکنه این صبر کردنم اشتباه باشه ؟؟؟
نکنه دارم تاخیراتی ایجاد میکنم ؟؟؟
نکنه دارم بین خودم و خواسته هام فاصله ایجاد میکنم ؟؟؟
و البته شیطان هم دقیقاً از اون شکاف و درز و نقطه ضعف ضربه میزنه و فریب میده و بقول قرآن :
بمحض درخواست کردن از خداوند شیطان القائات خودشو شروع میکنه و …
خلاصه بهم فهمونده شد که اگه میخوام تکلیفم مشخص بشه که صبر کردنم درسته یا نه :
1- باید درخواست نشانه و هدایت کنم …
2- صبر با امید و ایمان و اعتماد (که فرامرز جان فرمودن)
3- تمام نجواهای توی سرتو قطع کن و به دلت رجوع کن و ببین که این صبر با رضا و رضایت و اتفاقات خوب همراهه یا نه؟
4- برو تمام آیه های صبری که استخراج و ترجمه کردی رو دوباره بخون …
5- آیا نتیجه ای داری از این صبر کردنت دریافت میکنی یا نه ؟؟؟
و مورد سوم و پنجم یک تایید محکم برروی صبرم زد و دیدم که صبر کردنم با یکعالمه نشانه و اتفاقات خوب همراهه و بعدش …
و بعدش …
و بعدش ندایی از درونم شنیدم که گفت :
اگه کلاً صبر کردنت با اعتماد و ایمان بخدا همراه نبوده باشه ، ایشان خودش بهت میفهموند که مسیر و صبر کردنت اشتباهه و بالاخره اینقدر برات نشونه میفرستاد تا تو متوجه صبر اشتباهت (صبر همراه خودفریبی) بشی …
و بعد از این ندا ، قلبم آروم شد و گفتم :
خدایا من خودمو سپردم به شما و از شما تقاضا دارم که هر کجا دچار اشتباهی شدم ، لطفاً زود دستامو رها نکن و اینقدر برام نشونه بفرست تا بفهمم که کجاها دارم دچار اشتباه میشم …
گفتم خدایا من خیلی برای خودم ارزش قائلم چون فرزند خودت هستم ولی در پیشگاه شما و در مقابل عظمت دانش شما من ناتوان و ضعیف و نادان هستم ، پس لطفاً هم شفاف هدایتم کن و هم تا متوجه هدایتهات نشدم اونهارو قطع نکن …
و البته که چون خداوند هدایت بنده هاشو بر عهده گرفته پس قطعاً طوری هدایشون میکنه که کوچکترین شک و تردیدی سراغ آدم نمیاد (بجز زمانیکه خود آدم بیش از حد به نجواهای شیطان اهمیت بده) …!!!
و فداش بشم الان نشانه های شفافی دارم دریافت میکنم و تا شک میکنم بیاد اون آیه میفتم که گفته :
اکثر شک و تردیدها گناه هستن …
الهی شکر
الهی شکر
الهی شکر که استاد و شما عزیزان و بنده هستیم و تا به این لحظه و ثانیه وجود داریم و فرصت پیدا کردیم که این مطالب شگفت انگیز عزیزانم رو بخونیم و بخونم …
دوستتون دارم و ممنون که گنجینه دانش خودتون رو به همگی به اشتراک میذارین …
استاد بزرگوار ممنون …
سلام: من در گذشته در دعاهایم میخواستم خدا را یه جورایی اغفال کنم که بهم ثروت بدهد و با آموزشهاییکه از استاد در این یکسال و نیم یاد گرفتم چیز دیگری است، اصلا داستان ثروت و رسیدن به خواسته ها بخدا شرط گذاشتن و وعده دادن نیست، وقتی من توجهم را به چیزی میکنم که کمبود است و نیاز به کمک دارد (بجز مسائل شرک)من توجهم روی کمبود و نا خواسته ها میرود و در آن مدار قرار میگیرم و فرکانسهایم با آن مدار تنظیم میشود ، من در گذشته چون خودم از نظر مال(نقدی)خیلی اذیت شدم بخدا قول داده بودم که وقتی پول نقد داشته باشم دستی قرض بدهم و آنهم ندانسته به ضررم تمام میشد چون کسانی که از من قرض میگرفتن که هم فرکانس بودیم و سر موقه پولم را نمیدادن و منهم حالم خراب میشد و روزبروز فقیرتر میشدم. من زمانیکه میخواهم با ثروتمند شدن به سرطانیها و نیاز مندام کمک کنم ینی یک ترمز قوی دارم و روی ناخواسته ها. توجه میکنم و ندانسته وارد مدار بیماری و کمبود قرار میگیرم و هم جنس آنها را جذب میکنم. ولی من میخوام که با ثروتمند شدن و با سلامتیم به اولین نفر ینی بخودم خدمت کنم و حال بدهم. چون رب عالم. منو خلق کرده که من لذت ببرم. بقول استاد عاشق همه تون هستم در پناه خداییکه منو از گمراهی و شرک نجات داد. میسپارمتون
سلام دوستان عزیز و استاد عزیز
وقتی من میام باور میسازم که جهان پر از نعمت ،ثروت و فراوانیه بعدش میام میگم خدا به من ثروت بده تا به کسی کمک کنم؛ در اصل فراوانی رو نفی میکنم یعنی اینکه خدا به من ثروت میده تا من به بنده های دیگش کمک کنم در حالی که من اصلا نمیتونم به کسی کمک کنم اگر هم کمکی کرده باشم دست خداوند هستم در جهت خواسته اون فرد از خدا .
این خیلی فرق داره با وقتی که من 10درصد درآمدمو میبخشم این بخشیدن یعنی اینکه من باور دارم ثروت بینهایته از چیزی که الان دارم میبخشم بازم ثروت میاد اما وقتی میگم خدا به من بده تا من به کسی کمک کنم یعنی اینکه خداوند نیاز داره به کمک من یا اینکه خداوند برای ثروت و نعمتش شرط گذاشته درحالی که خداوند تمامی نعمتهاشو بی قید و شرط در اختیار تمامی بندگانش گذاشته.
سلام استاد عزیز
به نظر من ۱) حس لایق ندانستن خود ۲) باور نداشتن قدرت الله که می تواند از هزاران راه به فرد اونقدر ثروت بده ( باور نداشتن فراوانی در جهان )که هر دو منفی هستند و ما را از مسیر دور می کنند……
اولین ترمز در این موضوع اینه به نظر من که فرد قصد انجام قانون تکامل نداره و با این موضوع اشنا نیست که تکامل یکی از قوانین اصلی دریافت خواسته های ماست و میخواد به یکباره ثروتی بدستش برسه و این در تناقض با قانونه تکامل هستش…
ترمز دوم در این نوع درخواست اینه که خدا رو به عنوان موجودی احساسی دیدنه که با تحریک احساستش مثل کمک کردن به بیمار سرطانی بتونی ازش امتیاز بگیری…و این نشون دهنده اینه هنوز به نوع عملکرد پاسخ دهی هستی به فرکانسهای ما اشنا نیستیم …
ترمز سوم هم به نظر من اینه که ما احساس لیاقت کامل نمیکنیم که اینجور درخواستی میکنیم و نشون دهنده ایراد در عزت نفس هستش که درخواستمون از منبع و منشا ثروت به این شکل هست که فقط در صورتی که کار خیرخواهانه ای انجام بدیم به ما پاداش داد میشه..
سلام به دوستان و استاد عباس منش عزیز
تا چند هفته پیش من هم تقریبا مثل همه، اینطوری فکر میکردم ولی امروز به چند دلیل، دیگه اینطوری فکر نمی کنم :
یکی اینکه زندگی هرکی توسط باورهای خودش ساخته میشه و تا خودش نخواد من نمیتونم تغییری در زندگی اون ایجاد کنم حالا هر چقدر هم بهش پول بدم.
دوم اینکه داشتن این باور، در همون ابتدای امر نشون میده که هنوز به طور کامل خودمو لایق این پول یا ثروت نمیدونم و با بخشش مقداری از اون پول، میخوام در خودم شایستگی و ارزش دریافت این پول رو ایجاد بکنم.
سوم اینکه ثروتمند شدن من به باورهای من ربط داره نه به هرگونه شرط و شروطی با خدا. هرچند من همیشه ده درصد از درآمدم رو صرف امور خیریه میکنم ولی از خدا نخواستم که اگه به من ببخشه منم میبخشم.
چهارم اینکه من سعی میکنم از قوانینی که خداوند در طبیعت قرار داده استفاده کنم چون درباره ما هم صدق میکنه. یکی از این قوانین که من از زمین آموختم اینه که زمین تشنه وقتی آب بهش میرسه اول آب رو به درون خودش میکشه و تا سیراب نشه، آب رو از خودش رد نمیکنه. یعنی اولویت رو اول به خودش میده بعد به دیگران.
و در نهایت من معتقدم انسان اگر میخواد ببخشه، باید از سر بی نیازی و توانگری ببخشه نه زمانی که خودش نیاز داره.
در این باره میتونم به دو باور مثبت و منفی اشاره کنم :
باور مثبت :چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
باور غلط : الجار ثم الدار یعنی اول همسایه تون بعد خودتون. که به نظر من این باور منفی، به غلط به معصوم منتسب شده است.
بنام خدای مهربان
این موضوع این مسابقه باعث شد یک سفری به اعماق باورهایم داشته باشم .
الان متوجه شدم چه باور شرک آلودی چه ترمز ای بی اس قوی بوده
منم الان که مدتی هست دارم روی خودم کار میکنم وروی محصولات تمرکز کردم .یکی از هدفهام این بوده که از خداوند ثروت را بگیرم و به خانواده خودم که وضعیت مناسبی از نظر مالی ندارند ببخشم .
برا بچه های برادرم موقع ازدواج کمک کنم .پدرم که حقوق بازنشتکیش کفایت مخارجش را نمیکنه کمک کنم
برادرم که شغل مناسب نداره شغل بسازم شدم بروس قادر .?
فکر کنم اگر کسی هم مقابلم ایستاد از بینش ببرم .
ولی الان که دارم دوره ثروت ۱ را کار میکنم میبینم من وقتی قراره از دارمدم قسمتی را ببخشم چیزی از من کم نمیشه خودم احساس خوب پیدا میکنم احساس ثروتمند بودن میکنم وچندین برابرش را بدست می آورم .
پس چه منتی دارم
خداوند اصلن قرار نیست چیزی به من بده همه را همان اول یکجا به همه داده قوانینی ثابت از ازل تا ابد
قوانینی که استاد توی تمام دوره ها به ما آموخت
که راحت میشود یک سرمایه گذاری مادام عمر داشت
خدای شکرت بخاطر قانون
حالا من این باور را دارم که خدا که به اونها نمیده ومن بلدم ازش بگیرم وبدهم به اونها بخشش خیلی خوبه ولی نه با این نیت .نیت مهم الان این نیت شرک هست درون من این بار خودم میخوام خدا باشم .
خدای معذرت چقدر دیر متوجه میشم
استاد هزاران بار تشکر که دست میگذاری روی همان نقاط ضعف من .سپاسگذارم از خدا از شما .از دید گاه دوستان .
سلام به همه دوستان بخصوص استاد عزیزم
متن مخرب :
ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و… بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و… نمایند.
به عبارت دیگر، افراد زیادی در اولین قدم برای ثروتمند شدن، وارد چنین قراردادی با خدا می شوند که به آنها ثروت ببخشد تا آنها به افراد نیازمند کمک کنند.
کد مخرب :
این حرف داره میگه که من خودم رو لایق ثروت و ثروتمند شدن نمی دونم. من خودم رو انسانی ارزشمند نمی دونم. میگه منکه آدم نیستم. منکه ثروت نمی خوام! من که همینجوری با همین وضعیتم می سازمو راضی ام (در صورتی که شدیدا هر روز به دنبال ثروته و شبانه روز بهش فکر میکنه و براش تلاش میکنه) منکه واسه خودم نمی خوام. می خوام به بقیه بدم!
اگر اینطوره چرا این شخص از خدا نمی خواهد که خدا به همون افراد این ثروت را بدهد؟ چرا این شخص اصرار داره که واسطه بشه؟ پس حتما یه چیزی این وسط هست. این یکی از کدهای مخربه که در باطن امر، به حساب خودش، مخفیانه طرف داره هم خودش رو گول میزنه و هم خدا رو. اما اگر ازش بپرسی تو این نیت رو داری؟ شدیدا مخالفت و تکذیب میکنه میگه نهههههههه بابا اصلا و ابدا!
سلام درود بر شما استاد بزرگوار و دیگر دوستان هم فرکانسی من برای اولین بار هست که میخوام بر افزودن این آگاهی های ناب مشارکت کنم و هم به خودم و دیگران کمک کنم حقیقا به قول استاد کسی میتواند جواب کامل رو بده که بر قوانین مسلط باشه و من متاسفانه خیلی روی خودم کار نکردم و چند تا نکته تو ذهنم هست اینکه ما بخوایم پولدار بشیم به خاطر دیگران و به اونا کمک کنیم میشه کاسه داغتر از آش که مثلا بخوایم دیگران رو خوشبخت کنیم شاد کنیم ما بشیم فرشته نجات بندگان خدا خوب نیست یه جورایی شرک به خدا میشه و اینکه خدا خودش هوای تمام بندگانش رو داره و دیگران تا خودشون نخوان تغییر تحولی در زندگیشون رخ نمیده و اینکه خداوند به همه ما توانایی داده و ما میتونیم به تمام خواسته هایمان برسیم و بی نهایت ثروت و فراوانی هست
با سلام و درود
من متاسفانه وقت نکردم همه نظرات همفرکانسی های عزیز رو بخونم
اما من فک میکنم یه کد خیلی کوچولو هست که من نمی دونم حتی چطوری توضیحش بدم
وقتی ما از خداوند همچین چیزی رو می خوایم، یعنی اینکه خدایا به من ثروت بده که من به بقیه کمک کنم یا خدایا به من ثروت بده من بتونم مدرسه بسازم موقعی که ما این درخواست رو داریم زمانی هست که ما در فرکانس های پایین از لحاظ ثروت قرار داریم و هنوز به مرحله ای نرسیدیم که بتونیم با احساس لیاقت ثروت رو ببخشیم پس یه کم کوچولو هم فکر می کنیم که خدا اگه این ثروت رو بده مجبورم خرج خودم نکنم و خرج بقیه کنم چون باهاش قرار گذاشتم
خلاصه بخوام بگم آدم دوست داره اول با پولی که بدستش میرسه مشکلات خودش رو حل کنه، خونه بخره،ماشین بخره و سفرهای رویایی داشته باشه اما ته دلش فک میکنه خدا اگه بخواد بهم اون ثروت رو بده مجبورم خیلی هاش رو صرف امور خیریه کنم همون بهتر که نده
یعنی ته ذهنت همچین چیزی هست حتی شاید به زبون نیاریش اما فکرش رو میکنی
و این باعث میشه به جای اینکه فرکانس برای دریافت ثروت ارسال کنی برعکسش میکنی و ثروت رو از خودت دورش میکنی
امیدوارم منظورم رو واضح رسونده باشم
موفق و موید باشید