شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 35

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید صادق طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2580 روز

    سلام وقت بخیر من ۳ماهه با شما آشنا شدم یه مقدار سخت برام تکامل راطی کردن ولی خوشحالم .به نظر من وقتی من میخام از پولم به کسی ببخشم اولا توجهم پیش کمبود و فقر میشه به خاطر همین ترمز به حساب میاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    عباس ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    خداوند در همه جا همه چیز وجود دارد خداوند در جسم ما و در روح ما وجود دارد پس اگر ما از جنس خداوند هستیم میتوانیم خالق یک زندگی ایدال باشیم و میتوانیم به همه نعمتهای و فراوانی نعمتها دست رسی داشته باشیم خداوند تمام نعمتهای این جهان را در اختیار ما قرار داده است و ما بدون محدودیت میتوانیم استفاده کنیم ولی در اینجا به مشکل وجود دارد که همان ترمز همه ما میباشد و ان مشکل این است که باور به از جنس خدا بودن خودمان نداریم و خدا را یک فرمانده میدانیم که نعمتها را در شرایط خاص به ما میدهد. این باور غلط ما است که خود را از دست رسی داشتن به آنچه خدا در اختیار ما قرار داده است محروم میکند .و برای همین برای دست رسی به ثروت با خداوند قرار داد میبندیم که اگر به ما ثروت دادی مقداری از ان را میبخشیم در صورتی که خداوند بدون بستن هر قرار دادی همه نعمتهای خود را در اختیار ما قرار داده است .

    در فصل 17 کتاب قرار بود شاد باشی به طور کامل این توضیح داده شده است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    امیررضا سهل آبادی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز و هدفمند گروه بزرگ‌تحقیقاتی عباسمنش

    با توجه به اینکه این کار(یعنی خدمت خیر رساندن به دیگران کار پسندیده و خوبی هست)اما با توجه به نظر شخصی خودم من این نظر رو دارم که هر کسی باید با توجه به فرکانس خودش نتایج خودش رو بگیره ینی کسی که امروز فرکانس نادرستی دارد و در مسیر خواسته هایش نیست من نمیتونم اونو با توجه به فرکانس خودم به سمت خواسته هایش برسانم حالا میخواهد پدرم باشد مادرم باشد یا هر کسی.این با عدالتی که من تلاش کنم حالا چه ذهنی یا جسمی در تضاد است ینی نمیشود کسی فرکانس منفی داشته باشد و به سمت خواسته مثبتش برود

    یکی دیگر از ترمزهای که مانع ما میشود اینکه باور نا برابری در من به وجود میاد و تضاد ان ینی باور فراوانی را زیر سوال میبرم که خدا به همه به یک‌اندازه نعمت نمیدهد خدا به من این ثروت رو بده که من بتونم اون نا عدالتی و نا برابری رو جبران کنم و باور مخرب دیگه باور شرک الود که من بنده باید بنده های دیگر خدا رو کمک کنم و رو خدا حساب نکردم چون وقتی رو خدا حساب کنی و فقط فقط امیدت به خدا باشه نه کس دیگه اون خودش میدونه از چه طریقی به کسی کمک کنه یه روز از دست من کمک میکنه یه روز از طریق یکی دیگه پس اینکه فقط من بتونم با کسب ثروت کمک کنم درست نیست

    ما باید باور فراوانی رو باور توحید که تنها منبع رزق و روزی فقط خداست کار کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    نسیم سلطانخواه گفته:
    مدت عضویت: 3336 روز

    سلام بر دوستان و استاد بزرگوار

    خیلی دوست داشتم تمام نظرات رو تا اخر بخونم و بعد جواب بدم ولی طاقت نداشتم دوست داشتم انچه که خودم درک کردم بدون دخالت نظریات بقیه بنویسم و بعد برم سراغ تجربیات دوستان.

    حقیقت ش وقتی سوال استاد دیدم اولش خیلی تعجب کردم چون هیچ وقت به اشتباه بودن این تفکر ،فکر نکرده بودم دلیلش هم این بود که از بچگی داستان های زیادی در این مورد شنیده بودم که فلان ادم ثروتمند در گذشته چیزی نداشته و با خدا همچین عهدی کرده و خدا بهش ثروت داده و حالا همچین کارهای خیری انجام میده و همچین ثروتی داره1.عقاید اشتباهی که بدون منطق شکل گرفته و 2.اینکه فکر می کنم لایق ثروت نیستم پس باید اون با بقیه تقسیم کنم نه اینکه از همش لذت ببرم3.به خود اعتماد ندارم فکر می کنم اگه ثروتمند بشم از خدا دور خواهم شد و شاید این هم ریشه در اعتقادات و باورهای غلطم داره و می خوام خودم قانع کنم که اگه ثروتمند هم بشم رابطه م با خدا بهتر میشه که بدتر نمیشه و من خودم داستان ها ی دینی در این مورد شنیدم که خدا به فلان شخص ثروت نداد تا ازش دور نشه و می خوام خیال خدا رو هم راحت کنم که به من ثروت بده من قول میدم بهتر از قبل باشم 4.پیش خودم فکر می کنم حالا که بقیه نمی تونن اوضاع خودشون درست کنن خدا به من بده که من اون ها از این وضعیت نجات بدم بازم باور غلط فکر می کنم من دخالتی در سرنوشت افراد دارم 5.می ترسم که اگه من خیلی ثروتمند بشم از خانواده فاصله می گیرم می خوام مقداری به اون ها بدم تا اون ها برای خودم نگهدارم

    ممنون از استاد بزرگوار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 2532 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان

    اینو بگم من مدت کمی هست عضو سایت هستم .ولی در کل از قبل این طرز فکرو زیاد نداشتم که خدا بهم چیزیو بده تا ببخشم.ودر جواب این سوال میتونم خودمونی اینو بگم که دست کرم و بخشش ما تو هر شرایطی برامون خیر و برکتو بیشتر میکنه یعنی من وقتی هنوز تو این شرایط متوسطم بتونم ببخشم ارزشش خیلی بیشتره تا اینکه منتظر بشینم تا پولی زیادی بیادو بعد ببخشم .

    دوم اینکه شرط گزاشتن برای خدا معنی نداره خب خدای من خدای بچه های بی سرپرست ،خدای فقرا،خدای بیماران و…هم هست بخواد ببخشه خب به خودشون میده حتما نیازی نیست پول به من بده تا من بدم به کسی یا یه جاییو برای کسی بسازم.سوم اینکه این میتونه یکی از شرکای خفی باشه که استاد تو فایلای قبلیشون اشاره کردن انگار یه جورایی داریم فکر میکنیم حالا که اون عده از افراد فقیر یا بیمار و…از قانون جذب اطلاع ندارن که خودشون بتونن در امدشونو زیاد کنن یا بیماریشونو درمون کنن خدا چاره ای براش نمیمونه تا به من ببخشه تا منم بعد پولدار شدنم ببخشم که اونم شاید اگر تغییر مسیر نداده باشم و تو این فرکانس باشم ببخشم…

    امیدوارم تونسته باشم منظورمو درست بیان کرده باشم.

    از استاد عزیز و دوستان بابت وقتی که میزارن برای بررسی نظرات سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    مهدی ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2575 روز

    به نام خداوند بخشاینده و مهربان

    سلام به عباس منش عزیز و تمام اعضای گروه تحقیقاتی عباس منش

    سوال:

    افراد زیادی هستند که از خداوند درخواست میکنن و نزد خدا تعهد میکنن که با اون ثروت کارهای خیر انجام میدن چی ترمز های در این جملات است که سبب میشه ما به خواسته هامون نرسیم؟؟؟

    جواب:

    بعضی افراد اینگونه از خداوند درخواست میکنن چون این دیدگاه رو نسبت به خداوند دارن که خداوند فقط ااینگونه به درخواست هاشون پاسخ میده یعنی این باو رو نسبت به خداوند دارن که وقتی خدا یه چیزی رو میده در مقابل یه چیزی هم میگیره

    در حالیکه خداوند می‌فرماید:

    ای محمد اگر بندگان من در مورد من از تو پرسیدن به آنها بگو من نزدیکم من اجابت میکنم در خواست درخواست کننده را اما اون ها هم باید به من ایمان بیارن (بقره186)

    خوب خداوند نگفته اون ها هم باید به من کاری انجام بدن گفته اون ها باید منو باور داشته ‌باشن به من ایمان داشته‌باشن تا به درخواست هاشون پاسخ داده شوه

    اون باور و ایمان که سلیمان نبی داشت

    سلیمان نبی اینگونه از خداوند درخواست نکرد خدا رو باور داشت گفت خدایا به من قدرت و ثروت بده که نه قبل از من به کسی دادی و نه بعد از من به کسی میدی

    نگفت خدایا به من قدرت و ثروت بده من میخام فلان کارا رو انجام بدم چرا چون باورش داشت

    اونایی که اینگونه با خداوند معامله میکنن خدا رو باور ندارن و اون ترمز های که نمیگذاره ما به خواسته ها مون برسیم باور نداشتن خداوند است نداشتن باور های توحیدی است

    و باید رو باور های توحیدی کار بشه باید ایمانمان رو نسبت به خداوند قویتر کنیم

    چون وقتی خدا رو باور داشته‌باشی به همه چیز میرسی

    و اونایی که خدا رو باور ندارن به هیچ چی نمیرسن

    حالا در مثال اینکه بعضی ها تمام چیز های رو که برای رسیدن به خواسته هاشون باید انجام بدن رو انجام میدن مثلا:تجسم، صحبت کردن، نوشتن … هم همینطور چون خدا رو باور ندارن به خواسته هاشون نمیرسن

    و در اخیر خداوند رو سپاسگزارم بخاطر در این مسیر زیبا هستم

    و تشکری میکنم از عباس منش عزیز که این آگاهی ها رو با ما در میان میزارن جهان سپاس

    خدایا ما رو به راه راست به اونای که نعمت دادی هدایت کن آمین….

    شاد پیروز و ثروتمند باشید

    خدایا شکرت….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    لیلی عاصی گفته:
    مدت عضویت: 2840 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان عزیزم

    بنظر من این باور 3 ترمز (باور مخرب) دارد :

    1- باور کمبود

    الان اگر ببخشم دیگر پولی ندارم و خودمم نیازمند میشوم پس هر وقت پولدار و ثروتمند شدم میبخشم .

    در صورتیکه مؤمنان همیشه میبخشند چه در ثروتمندی و چه در تنگدستی

    2- نداشتن احساس لیاقت و شایستگی

    الان که پولدار نیستم و بیچاره ام و نمی توانم ببخشم هر وقت پول فراوان داشتم و ثروتمند شدم و احساس کردم که خیلی ثروتمند و مهم شده ام میتوانم ببخشم .

    در صورتیکه ما همیشه باید احساس لیاقت و ثروتمندی داشته باشیم چه با درآمد 1 میلیون تومان در ماه چه با درآمد 1 میلیارد تومان در ماه

    3- احساس عذاب وجدان و کمک به دیگران برای برطرف کردن این احساس

    هر وقت پولدار شدم باید ببخشم . اگر نبخشم بقیه چیکار کنن ؟!!! پسر خالم که فقیره پس چی ….

    همسایه مامانم پس چی ….

    من داشته باشم و اونا نداشته باشن .

    در صورتیکه ما میبخشیم برای کمک به خودمان و آمدن جریانی از نعمت و ثروت در زندگیمان نه برای کمک به دیگران و آسودگی خیالمان

    حق یارتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    فهيمه مسگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2562 روز

    سلام هم فرکانسای من

    این اولین دیدگاهیه ک من میزارم چون خیلی زیاد نیست ک با شما ها اشنا شدم حدود چند روزه

    از اینکه خدا شماهارو سر راه من گذاشته و باعث شده ک جور دیگه ای اطرافم رو نگاه کنم و لذت ببرم از هر اونچه دارم و با چ علمی بخوام هر اونچه ندارم

    خدا مهربونتر از این حرفاس ک بخواد چیزیو از بندش دریغ کنه ولی این بستگی ب خود ما داره ک چجوری باورش کنیم

    چجوری بهش ایمان بیاریم

    وقتی ب خدا میگیم فلان ثروت رو ب من بده وقتی دادی من فلان قدرش رو خیر مدرسه و بیمارسات و …..میکنم یعنی داری گرو کشی میکنی البته این نظر منه

    تنها مانعی ک سر راه اینجور افراده اینه ک باور دارن اگه برا خودشون بخوان خدا بهشون نمیده اگه یمقدارشو نذر کنه شاید خدا بهشون بده ک این خیلی اشتباهه

    از خداجونیم تشکر میکنم ک شماهارو سرراه من قرار داد تا حال دلم خوب شه

    دوستتون دارم هم مداریااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    على يزدانى گفته:
    مدت عضویت: 2753 روز

    بنام الله یکتا

    با سلام.

    وقتى ما چنین قراردادى رو با خداوند میبندیم این باور را از ما نشان میدهدکه درجهلن کمبود منابع است وبدین معنا که خدایا من الان چیزى ندارم اگه تو به من ببخشى من هم به بندگانت میبخشم که این احساس کمبود یک مانع ذهنى است. ضمنا کسى که این قرار داد رو با خدا میبنده قوانین جهان رو درک نکرده ومیخواداز روى احساسات انسانى وجهالت بخشش کنه وانگار خدا خودش نمیتونه ببخشه وخدا باید به ما بده که ما ببخشیم در صورتیکه که اگه اون فردخاص بخواد ودر مدارش باشه اون هم مستقیما وراحت از خداوند نعمت دریافت میکنه. این احساس ترحم واحساسى عمل کردن نسبت به بندگانى که از نعمت ها کمتر برخوردارند هم مانع دیگر ذهنى است که ما میخواهیم با بستن چنین قراردادهایى با خدا مثلا این تعادل ویا عدالت رو برقرار کنیم. قربان شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2763 روز

    سلام به دوستان گرامی

    ما باید ایمان قوی داشته باشیم که حتما به خواسته مون می رسیم و این ایمان قوی نیازی به گذاشتن شرط برای خدا نیست. کمک ما به بندگان دیگر باید احساس خوبی در ما ایجاد کنه و این به خداوند کمک نمی کنه بلکه به خودمان کمک میکنه که ظرف خودمون بزرگ تر کنیم.

    ترمز بعدی احساس عدم لیاقت است. ما فکر میکنیم لایق ثروت نیستم و به خاطر همین این شرط می گذاریم در صورتی که باید خودمان لایق بهترینها بدانیم .خداوند بیشتر ما از ما دوست داره که ما به خواسته هامون برسیم و به این موضوع باور و ایمان قوی داشته باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: