شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 183
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت دوستان عزیزم و استاد بزرگوارم
به طور خلاصه و مفید باید خدمتتون عرض کنم انسان هایی که از جهان هستی و خداوند ثروت را برای کمک به دیگران میخواهند سخت در اشتباه هستند،زیرا شعور و تدبیر خداوند را نادیده گرفته اند،خداوند خودش به طور مستقیم بسیار بیشتر و بهتر از شما میتواند بندگانش را کمک کند و آن هارا از درد یا رنجی برهاند،نیازی به وجود واسطه بین خداوند و مخلوقاتش نیست،و مورد دوم این است که افرادی هم خواهان ثروت هستند تا بعد از به ثروت رسیدن انتقامی از دیگران یا گذشته ی خودشان بگیرند و این دسته از افراد هم سد بزرگی بین خودشان و ثروت لایتناهی قرار داده اند،
در کل زمانی دریچه ی رزق شما گشوده میشود که در ابتدا ثروت را قلبا برای آسایش و رفاه خودتان بخواهید و دوم اینکه خود را نیازمند ثروت نبینید یعنی بدون ثروت از خودتان ضعف نشان ندهید چه به صورت ظاهری و چه به صورت باطنی
از زندگی لذت ببرید
قلبا مطمئن باشید که اگر در جهت درست حرکت کنید،سیلی از ثروت به سوی شما روان میشود
من امتحان کردم
اصلا کار نمیکنم،یعنی در مدت مشخصی کار معینی را انجام نمیدم،فقط بعد از باور این مساله نه پولام تموم میشه،نه پیشنهادات پولسازی که بهم میشه
واقعا احساس بی نیازی میکنم .
خدا را شاکرم
و از همتون ممنونم که دست به دست هم دارید روی زندگی خودتون و دوستانتون تاثیرات بسیار مثبتی میذارید
عباس منش دمت گرم
مطمئن باش چند وقت دیگه نتایجی را بهت نشون میدم که تو مخیلتم نمیگنجه
به جایی دعوتت میکنم و چیزهایی بهت نشون میدم که فقط توی فیلما دیدی
اینا حرف نیست
فیلمشو استاد واستون میذاره
به امید دیدار
?
با سلام
ایا ان اشخا صی که ما میخواهیم بعد از ثروتمند شدن به انها کمک کنیم ممکن است انها هم همین انگیزه را داشته باشند که خدایا اگر به ما ثروت بدهی ؟ اغلب ما میخواهیم ان ثروتمند ما باشیم و دیگران کمک گیرنده در صورتیکه باید کمک کنیم دیگران هم در مدار ثروت قرار گیرند
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه افراد سایت خوبمون که اینقدر خوب زندگی کردن براشون مهمه…
همین الان یهویی تصمیم گرفتم که بیام ببینم که ایا بانوشتن میتونم ترمز هام رو پیدا کنم چون واقعا بعضی هاشون خیلی پنهان هستند چون تو فایل جدید استاد شنیدم که میگفت اکثر افراد به هنگام نوشتن این ترمز ها که نمیزارن اونجوری که میخوان باشن رو پیدا میکنند..منم اومدم که ببینم که اغا اشکال کار کجاست که واقعا نمی تونم خود واقعیم رو نشون بدم ….
دوستان من در زمینه درس و دانشگاه مشغول به فعالیت هستم و امسال پشت کنکوری هستم و دوباره میخوام که تلاش کنم ولی دقیقا نمیدونم که چی واقعا نذاشت پارسال موفق بشم منظورم باور های مخرب هستش .به امید خدا شروع میکنم به این امید کهمن هم پیداشون کنم…………..
ترمز1-احساس گناه……………هر چقدر که درموردش بگم کم گفتم حداقل در مورد من این طوری صدق میکنه…من این احساس گناه رو به خاطر گناهان شرعی البته با توجه به حرف بقیه وگرنه خودم حقیقت رو نمیدونم…بزارید رک حرف بزنم و دیگه شرم و حیا کافیه چون واقعا تو این زمینه مشکل دارم این گناهی که گفتم خودارضایی هستش که دامن میتونم بگم همه ی جوانان و نوجوانان ما رو گرفته هر بار که مرتکبش میشم نمیدونید که چه عذابی با عنوان احساس گناه میکشم شاید براتون جالب باشه که من وقتی مرتکبش میشم واقعا دیگه نمیتونم روال عادی زندگی کردن رو ادامه بدم مثلا وقتی انجامش میدم نمیتونم درس بخونم با اینکه واقعا خیلی بهش علاقه دارم وقتی انجامش میدم و میرم سر درس یه ندایی بهم میگه که تو از درگاه خداوند رانده شده ای ….دیگه خداوند تورو دوست نداره پس کمکت هم نمیکنه پس اگه کمک خداوند که خالق این جهانه نباشه تویه نوعی چه جوری میخوای موفق بشی و….خدا شاهده که همیشه ای زمزمه هارو میشنوم وهربار بر خودم لعنت میفرستم که چرا دارم با این کار خودم رو نابود میکنم دوستان من حداقل هفته ای 4ی5 بار مرتکبش میشم وهربار احساس گناه شدیدتری میگیرموچون این احساس که بدترین فرکانس ها رو به جهان هستس میفرسته بیشتر و بیشتر مرتکبش میشم و واقعا قانون جاذبه عمل میکنه …بارها شده که تصمیم به ترکش گرفتم ولی نشده شاید اراده ام قوی نیست شاید ورودی های مناسبی ندارم که با کوچکترین وسوسه از طرف شیطان میرم انجامش میدم و بعدش احساس گناه که نیزاره درس بخونم که خداشاهده همین بود که پارسال من به هدفم که همون پزشکی دانشگاه تهرانه برسم من میدونم که میتونم بهش برسم ولی این ترمز تیتانیومی واقعا نمیزاره که به سمت جلو حرکت کنم..اصلا درس چیه زندگیم رو مختل کرده وخیلی هم بدخلق شدم کلا تقی به توقی نمیخوره که من عصبی ..ناراحت..غمگین میشم این احساس گناه این بلا رو سرم اورده…….بعد انجام دادنش عین نصوح میمونم که یهویی اراده ام قوی میشه که دیگه انجامش ندم ولی فکرکنم تاوقتی مثل اون یه بلایی سرم نیاد یه مروارید دختر پادشاهی گم نشه منم نتونم تغییر کنم ای کاش که من هم اراده نصوح رو پیدا میکردم که تصمیم گرفت در مسیر خداوند و طبق دستوراتش عمل کنه و روند رو به رشدش رو ادامه بده و فرد موفقی بشه….تاوقتی غسل نگیرم و نرم سراغ نمازهام نمیتونم درس بخونم مسخره است نه ولی اینه زندگی من شاید باتوجه به محیطی که توش بزرگ شدم این باور هارو دارم ..الان یه حرفی که همیشه مادربزرگ من که خیلی به قول خودش ادم مذهبی هستش رو به یاد میارم :همیشه بهم میگه که اگه میخوای چشمات خوب ببینه و ذهنت خوب یاد بگیره باید نماز بخونی …….الان خودم که دارم میگم خنده ام میگیره همیشه من هم بهش میگم پس انشتین که نماز نمیخوند چه جوری چشماش میدید و ذهنش کاری کرد که مشهورترن فرد جهان بشه با این که واقعا نمیدونیم که چیکار کرده برا بشریت..درسته که خودمم این حرف رو قبول ندارم ولی چون از گذشته همیشه بهم اینجوری گفته برام تبدیل شده به یه ورودی همیشگی و درنتیجه یه باور ریشه ای و با وجود خودارضایی نماز چی ؟؟این ترمز همون طور که گفتم هرچقدر که بگم درموردش بازم کمه چون واقعا خداشاهده همین بود که پارسال نذاشت که من موفق بشم و همه ی وقتم به جای درس خوندن با احساس گناه سپری شد با این که خیلی درس خوندن رو دوست دارم…………این میتونم بگم که98%شاید هم بیشر ترمز های من رو شامل میشه ..چندین بار درموردش تو فایل های مصاحبه بااستاد درموردش نوشتم ولی استا جواب نداد شاید به دلیل زیادی سوالات بود که نوبت به من نرسید ولی خواهشا استاد اگه داری کامنتم رو میخونی یه فایل اختصاصی درمورد خودارضایی بذار چون مطمئنم که خیلی ها به خاطرش دارن عذاب میکشن واینکه خیلی قبولت دارم به عنوان دستی از دستان خداوند که دارید ما رو هدایت میکنید………راستی دوستان اگه شما هم یه همچین تجربه ای داشتید لطفا بهم پاسخ بدید که ایا تونستید ترکش یا کنترلش کنید اگه تونستید چه جوری واقعا//؟؟؟؟؟؟؟؟
ترمز2-مقصر دونستن دیگران رد عدم موفقیتم…………من همون طورکه گفتم اهل روستا هستم و تابستون ها به همراه پدرم تو مزرعه کار میکنم و همیشه پدرم رو تو عدم موفقیتم مقصر میدونم که وقتم رو میگیره و نمیزاره درس بخونم ..ولی باور کنید منی که اهل روستا هستم اگه کل کار هایی که به همراه پدرم انجام میدم رو رو هم جمع کنم شاید حتی 1ماه هم نشه و همین1 ماه 11ماه دیگه سال رو با مقصر دونستن پدرم از من میگیره…شاید جالب باشه چون این باور رو دارم که اون مقصره واقعا این باوره کار خودش رو میکنه و جوری شرایط رو میچینه که پدرم مقصر واقع بشه مثلا همین امروز که یه سری رفتیم مزرعه یه مشکل پیش اومد ماشینمون خراب شد و یه دیدن10 دقیقه ای مزرعه تبدیل شد به 5ساعت و کل تایم عصرم رفت درحالی که خودم خواستن که باهاش برم واین بلا هم سرمون اومد پس واقعا باورها هستن که زندگی مارو میسازن حالا کم کم دارم بهتر درکش میکنم ..خدایا شکرت
ترمز3-باور اب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب رو دارم ………….مثلا همی امروز که شب اومدم خونه وعصرم تلف شد شب هم هیچ کاری نکردم و درحالی که اون همه درس دارم ….شاید واقعا رنج درس نخوندن برام زیاد اشکار نیست و لذت رو الان تو این میبینم که هرکاردیگه ای به جز درس خوندن انجام بدم..قبلا که از اهرم رنج و لذت استفاده میکردم واقعا جوری ذهنم رو برنامه ریزی کرده بودم که همیشه خوب درس میخوندم ولی الان که ازش استفاده نمیکنم شاید به همین دلیل باشه که تنبلی میکنم پس دوباره باید از نو شروع کنم ب نوشتین اهرم با بدترین اتفاقات وبهترین اتفاقات در5سال اینده……..
ترمز4-باوربه اینکه خداوند در مسیر هدفی که دارم بهم کمک نمیکنه……………….این هم برمیگرده به همون احساس گناه لعنتی که باعث شده اون خدای مهربون رو مثل جلادی ببینم که تا یه گناهی میکنم من رو عذابم میده ولی خداشاهده که همین عذاب هارو هم خودم دارم ایجاد میکنم ..درحالی که میگم باورم اینه که خداوند به خاطر گناهانم من رو هدایت و کمک نمیکنه ولی خودش شاهده که همیشه تو یه جاهایی یه کمک هایی کرده که ازپس هیچ کسی برنمیومد………همین اشنایی با گروه که خیلی اتفاقی بود و ازبهترین کمک های خداوند بوده واسم………..
ودرپایان ببخشید که کامنتم طولانی شد ولی واقعا خیلی خوب متوجه شدم که اشکال کارم کجاست و ازخداوندبه خاطرش ممنونم….برای همتون ارزوی سلامتی ..ثروت..پیدا کردن کد هاوترمز های مخرب رو از خداوند طلب میکنم…راستی استاد خواهشا به مطلب 1 توجه کن و یه فایلی در موردش بذار خیلی ممنون……
چقدر شبیه من هستی دوست عزیز. منو یاد دوران کنکور خودم میندازی که فکر میکردم تنها راه موفقیت برای من که نه مهارتی دارم و نه در خانواده ثروتمندی هستم کنکور هست. اما الان اگه برگردم عقب با نگاه دیگه ای کنکور میدم. تمام تلاشمو براش میکنم اما بعنوان یه چالش باحال که سر راهم توی بخشی از زندگی قرار گرفته. اصلا بعنوان تنها راه نجات و خوشبختیم بهش نگاه نمیکنم. تلاشتو بکن و با هر رتبه ای به اندازه تلاشت انتخاب رشته کن و بگذر. در مورد کمال گرایی مطالعه کن. در مورد خودارضایی هم فکر نکن چون بقیه در موردش نمیگن تو تنهایی تو کاملا نرمال هستی. این نیاز طبیعیه توئه. لازم نیست انقدر مذهبی بهش نگاه کنی. شاید چون سنت هنوز کمه تحت تاثیر باورهای مذهبی و دوستانت فکر میکنی این بدترین و مذمومترین کار دنیاس. اما توصیه میکنم به خودت حق بده و اصلا گاهی بعنوان جایزه خودارضایی کن و بعدش هم بدون احساس گناه و شرم با انگیزه پاشو برو دنبال درس و کارهات. هیچ خدایی برای عذاب تو وجود نداره. همش فیزیکه. انرژیه. انقدر به خودت فشار نیار مخصوصا توی تنهایی پشت کنکور. من در مورد زیاد خوابیدن یه مدت اینجوری بودم. سالها نمیتونستم زود بیدار شم و کل روزمو بهم میریختم. بعد یه مدت گفتم اصلا میخوام تا لنگ ظهر بخوابم و در کمال تعجب دیدم وقتی نگران زود بیدار شدن نباشم خیلی راحت تر بیدار میشم. کامنتت نشون میده دنبال هدایتی و مطمئنم اینده درخشانی داری. منم هیجده سالگیم مسائل تورو داشتم. اما الان ۳۶ سال سن دارم مهاجرت کردم با روزی دوسه ساعت کار درامد عالی دارم. یه دختر و یه پسر دارم و هر روز دارم از زندگی بیشتر لذت میبرم و بیشتر میفهمم. تا میتونی فایلهای استاد رو ببین و خودتو توو این فضا نگه دار
با سلام
به نظر من تنها ترمزی که باعث میشه اینچنین قراردادی با خدا ببندیم و ببندند تنها بر می گرده به باور غلط در مورد لایق بودن افراد. به عبارتی من وقتی خودم رو لایق ثروت و فراوانی ندونم با خدای خودم وارد یک معامله خیالی میشوم و سعی می کنم با این معامله خیالی به خدا بگم تو به جای من تلاش کن پول و ثروت و موقعیت بده اونوقت ببین من چه جوری خرجش می کنم در راه تو!!! در حقیقت بی عرضگی خودمون رو در تلاش مکردن با این قرارداد و حرفها به ناخودآگاه و خودآگاهمون ثابت می کنیم!
وقتی من خودمو لایق ثروت و فراوانی ببینم هیچگاه کاری نمی کنم که دیگران حتی خدا از من با اینگونه به اصطلاح نیکوکاری و دستودلبازی راضی شود،بلکه چون ایمان دارم آنچه به دست آورده ام به خاطر تلاش و کوشش خودم بوده و بهایش را نیز پرداخته ام و همچنین ایمان دارم که خدا خودش خواسته من به اینجا برسم اون ثروت و نعمت رو در جهت دریتش به کار می برم. از طرفی باور دارم که اینگونه خرج کردن ها بی اعتقادی خالص به عدالت خداست. هر موقعبتی وقتی لیاقتش رو داشته باشند برای مردم فراهم میشود.
با سپاس
سلام به دوستان و خانواده هم فرنکانس
ممنوم از استاد بابت سوالی که پرسیدن و دوستانی که کلی آگاهی دادن و من رو بیشتر قابل لمس تر کردن با قوانین جهان. اتفاقا منم چند ساعت قبل از مسابقه استاد ، این سوال از ذهنم گذشت در صورتیکه در دوره کشف قوانین شرکت نکردم و خیلی جالب تر اینکه این سوال با مسابقه لاتاری همزمان شده که اگر کسی ببره ۱.۶ میلیارد دلار دستش رو میگیره و همه تو فضای مجازی میگفتن اگر ببرین فلان مقدار کمک میکنیم.
اولین موضوع اینکه کسانیکه اینجوری فکر میکنن خدا رو سیستمی درک نکردن مثل انسان در نظر گرفتن و با گفتن اگر من فلان بشم کمک میکنم هنوز موضوع فرکانس رو درک نکردن شما خودت تعیین میکنی ثروتمند باشی یا فقیر.
موقع درخواست ما بیشتر روی ناخواسته ها تمرکز داریم. شک داریم این اتفاق برای ما بیفته یعنی همون عدم اعتماد به نفس و لیاقت یعنی حتما باید شانس دخیل باشه و گرنه بطورعادی این اتفاق برای ما نمیفته.
وقتی ذهن و احساس ما یکی نشه کد مخرب کار خودش رو انجام میده و ما رو از مدار خارج و دور میکنه تا زمانیکه شک داشته باشی کد مخرب نمیزاره به خواستت برسی.
موضوعی که دوستان هم اشاره کردن قضیه معامله کردن هست شما با قوانین و یک سیستم نمیتونی معامله کنی شما تاحالا تونستی با یک کامپیوترهمچنین کاری کنی اون کامپیوتر در اختیار تو هست که از تو دستور بگیره.
از این جا به بعد رو ذهنم نوشت:
کد مخرب همون تلاش و توجه به ناخواسته هاست و یجور شک کردن به سیستم و فرکانس جهان هستی است.
کد مخرب خیلی میتونه ما رو به شک بندازه و این کار شیطان هست.
کد مخرب توجه به عدم فروانی هست.
کد مخرب همون نتیجه گرا بودن ماهاست.
کد مخرب عجله کردن و زود جواب خواستن از فرکانسا هست.
آگاهی که امروز چشمم به یک نوشتی خورد :
ساده نگاه کن ولی عمیق
درود ب همه و استاد عزیز اولین کامنتم رو در سایت مینویسم،قانون رو تا حدودی میشناسم و هنوز خیلی راه دارم ب نظرم اگر ما ب رب اعتقاد داریم که خداس که قدرتش از همه بیشتره چرا میایم با خدا معامله میکنیم و کسی یا چیزی رو بین خودمو خدا واسطه قرار میدم این عدم احساس لیاقت و کمبود عزت نفس و بی ایمانی ب رب نشون میده فقط با خدا خود خدا ارتباط میگیریم و وقتی رشد کنیم و بقیه ببینن و الگو بگیرن و بشیم یکی از دستان خدا مثل استاد ،فکر میکنیم خدا رو باور داریم و درست فکر میکنیم ولی هنوز این مخ لامصب داره زورشو میزنه برا مقابله با ما ممنونم از خدا و بعد هم استاد خوبم که راه زندگی رو بهم نشون میدن ممنون از همه ی دوستان چقد فراوانی چقد نعمت خدایا ممنون خدایا به همه بده
یا حق
با سلام خدمت استاد و خانواده صمیمی عباس منش
الان ساعت نزدیک 11 شبه و بعد از مدتهای مدید میخوام این مطلب رو تو قسمت نظرات بنویسم. قبل از نوشتن بهتره اینم بگم که فقط چندتا کامنت آخر رو خوندم و فهمیدم چرا استاد میگن که خوندن این نظرات بهتر از خوندن هزاران کتاب موفقیت هستش لذا باید زمان کافی برای خوندن این نظرات بزارم. الانم یه حسی بهم گفت که مطلب بنویسم منم دست به کار شدم. البته نخوندن مطالب دیگران قبل از جواب دادنم این خوبی رو داره که جوابم خالصه و فکر خودمه هر چند جواب من، جواب کاملی نباشه.
در مورد سوال استاد دو مورد به نظرم رسید. اول اینکه این گفته که خدایا به من ثروت بده بعد من از این ثروت در راه خیر استفاده میکنم این ترمز رو داره که خدا خودش نمی تونه به افراد دیگه کمک کنه و این منم که میتونم کمک کنم و منم که میدونم کجا جای مناسبه برای کمک کردن.
ثانیا می شه گفت این یه نوع وعده وعیده و از اونجایی که وعده و وعیدها معمولا به جایی نمیرسند و ما این رو میدونیم، به نوعی داریم سر خدا شیره میمالیم که خدایا تو بده منم میبخشم ولی بعد که به ما رسید نخواهیم بخشید(جریان چه کشکی چه پشمی). در قران هم آمده که “بل یرید الانسان لیفجر امامه” (یعنی انسان میخواهد که در آینده راهش برای هر کاری(خلف وعده) باز باشد). خود ما هم میدونیم که میخواهیم نقد بدست بیاریم و نسیه ببخشیم. اینم به نظرم یه ترمزی هست که تو این گفته وجود داره.
از خدای منان سپاسگزارم که به من فرصت داد این مطلب رو با شما دوستان به اشتراک بزارم. برای همه دوستان آرزوی داشتن باورهای قدرتمند و ثروت آفرین رو دارم.
سلام
بارها و بارها از استاد شنیده بودم که ما اساس فرکانس ارسالی را دریافت می کنیم اما درک واضح و شفافی برایم ایجاد نمی شد تا این که مسابقه باور مخرب این جمله که خدا پول بدهد تا من کار خیر انجام دهم، روی سایت قرار گرفت.
در ظاهر فرکانس خوبی است کار خیر انجام دادن و کمک کردن به دیگران اما وقتی به اساس فرکانس توجه کنیم، درمی یابیم چقدر باورهای مخرب در درونش هست که با دیدگاهی که از دوره ها آموختیم در تضاد است.
الف: هر فردی هر کجا هست جای درستش همانجاست و عدالت حاکم است
این که هر فردی آگاهانه یا ناآگاهانه خالق صد درصد زندگیش است و با باورها و فرکانسهای ارسالیش در موقعیت فعلیش قرار دارد نه به جبر و تقدیر و با تغییر فرکانسش می تواند تغییر ایجاد کند. به عبارتی هر فردی هر کجا هست، جای درستش همان جاست، چیزی اشتباه نشده است، حق کسی ضایع نشده است، بی عدالتی رخ نداده است و من فقط می توانم فرکانس و باورهای خودم را تغییر دهم و اتفاقات و شرایط جدیدی را برای خودم رقم بزنم و هیچ تاثیر و قدرتی برای تغییر فرکانس دیگران را ندارم. به عبارتی اگر فرد خاصی شرایط مناسبی ندارد، کسی مقصر نیست، ظلمی صورت نگرفته است بلکه باورها و فرکانس همان فرد خاص مناسب نبوده که چنین شرایطی را تجربه میکند و ما نیز خبر نداریم که او چه فرکانسی را ارسال کرده است. بنابراین همچنان اعتماد خودم را به قانون و فرکانس و خدا حفظ میکنم.
ب: چه نگاه و باوری به خدا در این جمله پنهان است که خدا به من پول بدهد تا من ببخشم
نوع نگاه غالب انسانها به خدا اینگونه است که خدا انسانی است قدرتمند که اگر دلش بسوزد یا اگر پیگیر باشیم و خواهش و تمنا کنیم، می توانیم دریافت کنیم در حالی که خدا انرژی است و احساسات انسانی ندارد. جهان براساس قوانین ثابت عمل می کند نه خواهش و تمنا
ساز و کار جهان اینگونه است که هر کس اساس فرکانس ارسالیش را دریافت می کند جهان مثل آیینه رفتار می کند و در هر لحظه با فرکانس جدید تغییراتی را تجربه می کنیم تا به فرکانس با ثبات برسیم مثال چوب در آب که با هر موجی و نسیمی به سمتی می رود و از همان اول کسی نمی داند حتی خدا هم نمی داند که به چه سمتی میرود. هر فرد با هر فرکانس و باوری، نتیجهای را دریافت می کند و با تغییر باورها نتیجهای متفاوت را. چیزی برای کسی تقدیر نشده است.
ج: چرا توجه نمی کنیم همون خدایی که من دارم و از آن درخواست می کنم خدای او نیز هست. همه ما به یک اندازه به خداوند، به عنوان منبع رحمت، ثروت و برکت نزدیکیم و به یک اندازه، امکان دریافت حمایت و هدایت او را داریم. و اصلا چرا خداوند را ناتوان فرض کرده ایم یعنی خودش نمیتواند بدون واسطه و دلالی من به آن فرد کمک برساند
د: اصلا چرا تکیه کلام ما شده است کمک به دیگران و آیا حل مسایل مردم وظیفه دیگران است؟ وظیفه دولت است؟ چرا توجه نداریم مشکلات و مسایلی که افراد دیگر با آن برخورد کردهاند بخشی از مسیر رشد و شناسایی خواسته است. قانون تضاد قانون جهان است که در آن افراد به وضوح
خواسته هایشان می رسند لذا بهتر است تنها به خودمان اجازه دهیم که شادتر زندگی کنیم، و این فرصت را به دیگران بدهیم تا با برخورد با تضادها، خیلی سریع تر، راهشان را پیدا و به سمت خواسته های شان هدایت بشوند. این قانون جهان است و باید این مسئله را به عنوان بخشی از مسیر هدایت آن افراد به سمت خواسته های شان، بپذیریم. دیگران هم باید تکاملشان را طی کنند.
ذ: چرا باور نداریم پول و ثروت بی نهایت مثل اکسیژن همه جا و به وفور وجود دارد و این ارتعاش و باورهای نادرست افراد است که مانع دستیابی شان به ثروت شده است نه محدودیت منابع
ر: چرا خدا بدهد که من ببخشم و خودم را لایق و شایسته آن ندانم چرا با خواهش و تمنا عزت نفس خودم را کاهش دهم چرا پول را صرف خودم و نیازهایم نکنم؟ چقدر تاثیر فیلم بینوایان روی مردم ایران عمیق است
ط: اصلا ثروت چیز جدای از همان انرژی نیست، ثروت، سلامتی، خوشی و همه چیز خودش هست آن انرژی همه چیز است قدرت همه چیز در اختیار خودش هست. بنابر باید باورهای درستی داشته باشیم تا جریان ثروت وارد زندگیمان شود نه این که خدایا به من ثروت بده
ظ: چرا باور نداریم که در هر کاری باید تکامل خودمان را طی کنیم حتی در بخشش و لذا بهتر است ده درصد ورودی فعلی مان را ببخشیم آن هم نه به نیت کمک به دیگران بلکه برای رشد و جریان ثروت بیشتر به زندگی خودمان
به نام خدایی که همین نزدیکیست
سلام و درود به استاد عزیزم و دوستان ثروتمندم
باورهای اشتباهی که تا قبل از این سؤال زیبایی که استاد عباس منش عزیزم فرمودند شخصاً تو خیلی از خواسته هام داشتم وباورهای مخربی که من پیدا کردم عبارتند از:
خدا عدالت نداره ومن باید به دیگران کمک کنم
خدا نمی تواند رزق و روزی بنده هاش رو بدهد و من باید تا آنجایی که میتوانم به بنده هاش کمک کنم
خدا قدرت اداره جهان رو نداره برای همین بعضی در جایگاه و زمان خودشون نیستند و اشتباهی شده است
خدا قابل اعتماد نیست پس اول باید پول بده تا من کمک کنم
من لایق ثروت زیاد نیستم و خدا در قبال کمک به دیگران به من ثروت میدهد
خدا رو احساساتی دانستن و گول زدن او
فقط من می توانم به دیگران کمک کنم و آنها رو ثروتمند کنم
ثروت زیاد خوب نیست فقط در قبال کمک کردن به فقرا
کمک باید حتماً پولی باشه
ثروت در جهان کمه و فقط باید پول مفت به دستم بیاد تا کمک کنم.
همیشه شاد و پیروز باشیم
یا حق
به نام خدا
سلام همفرکانسی های عزیز
چیزی که من بعد از ساعتها فکر کردن و نوشتن به ذهنم رسید این بود که
۱. هرانسان فقط میتونه زندگی خودش را تغییر بده ..یعنی به فرض اینکه من پولدار شدم نمیتوانم با بخشش به دیگران فرکانس آنها را تغییر بدهم
۲.عدم باور فراوانی که ثروت به خودی خود نیست فقط من ثروتمند شوم و ببخشم و دیگران دسترسی ندارند به ثروت بینهایت کیهان
بینهایت سپاس همین تفکر برای من کافی بود