شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 172
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم،من این پست رو نزدیک پایان مسابقه دیدم و برای اینکه توی مسابقه باشم خیلی سریع متنو آماده کردم،?بنظر خودم اگه وقت بیشتری میزاشتم چیزای بیشتری پیدا میکردم، خب بریم سراغ باور ها:
1_ استفاده کردن از پول برای لذت بردنو رفاه خودمون رو بد یا حتی گناه میدونیم، یعنی حداقل کمک کردن به بقیه رو با ارزش تر از پول خرج کردن برای خودمون میدونیم
باور درستش میتونه این باشه:
لذت بردن از پول زیبا ترین کار دنیاست
این باور به ما احساس خوب هم میده چون هم براحتی از پول استفاده میکنیم و هم فکر میکنیم که داریم کار خیلی زیبایی میکنیم
2_ دیگران رو بیشتر از خودمون لایق پول میدونیم، باید باور لیاقت رو درخومون ایجاد کنیم
3_ قوانین رو خوب درک نکردیم و فکر میکنیم که خداوند خواسته مارو قضاوت میکنه
پس باید روی باور کردن قوانین جهان کار کنیم
4_ این باور اشتباه که فکر میکنیم حتما باید ثروتمند بشیم تا بتونیم ببخشیم، در حالی که پول فقط صفات شخصیت رو برجسته میکنه، بخشنده بخشنده تر و خسیس خسیس تر میشه، اگه ما با پول کم نبخشیم احتمالا با پول زیاد هم نمیبخشیم، به این موضوع خیلی واضح در قرآن اشاره شده
5_ باور فراوانی: چون اگه باورمون نسبت به فراوانی قوی بود، میگفتیم خدا که بینهایت ثروت داره چرا با منت به من بده؟
6_باور اشتباه نسبت به خدا که فکر میکنیم اگه چیزی بهمون بده به جاش یه چیزیم ازمون میخواد درصورتی که اینطور نیست و خداوند بدون هیچ منتی نعمت هاشو به ما عطا میکنه
7_ این باور خیلی جالبه?: این که فکر میکنیم کمک یه دیگران کاری معنوی تر از ثروتمند شدنه، درحالی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست….
پس سه تا شد (البته بیشتر هم هست اگه بگردیم پیدا میشه)
1_لذت بردن از پول زیبا ترین کار دنیاست
2_باور عدم لیاقت
3_عدم درک قوانین جهان هستی
4_حتما باید ثروتمند بشیم تا ببخشیم
5_ فراوانی
6_این باور که خدا هر چی بهمون میده به جاش یه چیزی ازمون میخواد
7_ این باور که ثروتمند بودن معنوی ترین کار دنیاست
امیدوارم برنده شم، خدایا اگه برنده شم یکمشو میبخشم??
آفرین چه دیدگاه قشنگی
سلام خدمت استاد عزیز.امیدوارم هر جا که هستی تنت سالم و شاد باشی.قبل از اینکه جواب مسابقه رو از دیدگاه ذهنی خودم بدم، یه چیزی عرض کنم خدمتتون استاد.چند وقت پیش خانمم یه جمله ای گفت واسم جالب بود،بهم گفت علی : آنقدری که من دارم واسه سلامتی و موفقیت استاد عباسمنش دعا میکنم واسه پدر و مادرم نمیکنم و این احساس مشترکی که هم من دارم و هم خانمم.انقدری که شما در زندگی ما تاثیر مثبت گذاشتین ،هیچکس نگذاشت.
من کوتاه نظرم رو میگم: ایراد در اعمال قرار داد با خداونده و بودن اون اگره.که اگر بهم بدی من فلان کار رو میکنم.اون معامله بین من و خداوند کار رو توی درخواست خراب میکنه.همه چیز باور من هست.باید بگم من بدست میارم ،پس کمک میکنم…
الاهی تمام هم فرکانسی هام و هم رزمام رو برای رسیدن به آرزوهاشون یاری کن،که باوری بشن برای بقیه.تن همتون سالم…
با سلام خدمت همه دوستان و استاد عباس منش عزیز
من امروز صبح به صورت اتفاقی فایل مصاحبه با بیل گیتس و ملیندا را در TED دیدیم ، خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. یاد جمله ای از دکتر الهی قمشه ای افتادم که میگفت مهمترین دعای حضرت محمد این بود که “پروردگارا مرا واسطه در رحمت خودت قرار بده” و در این فایل بیل گیتس و همسرش به معنای واقعی در اسکیل بسیار بزرگ این نقش را برعهده گرفتند، هم با شرکت مایکروسافت به صدها میلیون نفر خدمت رسانی کرده و هم با بنیاد خیریه بی نظیرش که الان 80% از ثروت وارن بافت را هم در اختیار داره تاثیر گذاری عظیمی را بر کل جهان داره میگذاره و دارن لذت می برند
میخوام در جواب سوال مسابقه نتیجه بگیرم که مهمترین ترمز برای ثروتمند شدن به نظرم1) عدم احساس غنی بودن در درون و 2) قبل از اینکه به آگاهی کامل برسیم نمیتوانیم آگاهانه مثل حضرت خضر پیامبر دستی از دستان خداوند باشیم ( از قضا سکنجبین صفرا فزود ) پس باید تسلیم اراده خداوند گردیدم تا ما و روح خداوند یکی شویم و برای یکی شدن باید غنی شویم در درون و بیرون از هر جهت
سلام خدمت استاد عباس منش و دوستان گرامی
به نظر من اولین اشکال در چنین رویکردی ، شناخت نامناسب ما از خداوندست، چراکه در این شکل درخواست، ما ، او را به عنوان نیرویی می بینیم که برای برآورده کردن خواسته هایمان ،نیاز به توجیه دارد، در حالیکه او در قران به صراحت میگوید که تو هر خواسته ای داشته باشی بی درنگ اجابت میکنم…حال ما می خواهیم خداوند را تحت تاثیر قرار دهیم و فکر میکنیم که او موجودی احساساتی است،
اشکال بعدی این است، ما اگر مطمئن باشیم که خداوند عاشق این است که ما ثروت مند شویم و این کار از نظر او همانند دیگر کار های نیکو ، بسیار پسندیده باشد ، دیگر برای راضی کردنش ، شرط نمی گذاریم، مثل اینکه به خدا بگوییم اگر بگذاری به پدرم و مادرم نیکی کنم یک گوسفند ، قربانی میکنم، مسلما خداوند همسو با ثروتمند شدن ماست و اگر ما تصور کنیم برای اینکه او پولدار شدن ما را تایید کند نیازمند دلایل محکم و توجیه کننده است به این معناست که او با ماهیت ثروت و پول مخالف است و این خود یک ترمز بزرگ بر سر راه پول دار شدن ماست،
اشکال بعدی در ترمز عدم باور به فراوانی نعمات خداوند است، ما از او می خواهیم که به ما بدهد تا به دیگران بدهیم این یعنی اینکه ما فکر میکنیم که همه به یک اندازه به نعمات خداوند دسترسی ندارند که این خود می تواند در مورد خود ما هم صدق کند مثلا ممکن است در مواقعی حساس در کار خود که باید به خدا توکل کنیم و با شجاعت پیش برویم با این ترمز که دیگری امکان بیشتری از من دارد و یا موقعیت مناسبتری به هر لحاظ دارد، از من جلو تر است و این باور به شدت مخرب می باشد، ولی اگر ما باور درست داشتیم این گونه فکر میکردیم که هر کسی در هر جایگاهی هست دقیقا خواسته خود اوست و همه به تمامی نعمات خداوند به یک اندازه دسترسی دارند، پس خداوند برای اینکه به کسی روزی برساند نیازی به ما ندارد و کسی اگر نعمتی بخواهد باز هم از ما بی نیاز است. او خود می تواند از خدای قدرتمند خویش ، مستقیما و بی واسطه درخواست کند و بی درنگ دریافت کند. حال ترمز فروانی در این نوع درخواست به این شکل عمل می کند: ما فکر می کنیم که اگر خداوند از خزانه خود به ما ثروت فراوان بدهد این خزانه ، محدودیت دارد و با بخشش به ما دچار کمبود میشود و در نتیجه به باقی بندگان به اندازه کافی نمی رسد ، لذا ما سعی داریم که خداوند را در این نوع درخواست راضی کنیم که نگران نباش، اگر به من بدهی من به بقیه خواهم داد، و این ترمز عدم باور به فراوانی نعمت ها بسیار بسیار راه رسیدن ما به ثروت را سخت میکند،چون این کد مخرب پیامد هایی این چنین دارد: مردم به اندازه کافی برای خرید محصولات تو پول ندارند، بازار دیگر ظرفیت ندارد و هر کس از محصول تو خواسته تا حالا خریده، بازار کشش مشخصی دارد،
کد مخرب بعدی این است من لیاقت ندارم…من به خودی خود، لیاقت ثروتمند شدن و یک زندگی خوب را ندارم و حتما باید کاری کنم تا خدا از من راضی بشه تا به من روزی فراوان بده ، بنابراین تلاش میکنم تا خود را به کمک این توجیهات ، در نظر او و خودم لایق کنم، درحالیکه ما باید بدانیم که از لحظه تولد لایق بهترین ها بودیم لایق ثروت ، ما حتی اگر گناهان بزرگ در زندگی مرتکب شده ایم باز هم لایق بهترین هدیه ها از سوی ملکوت او هستیم،این کد مخرب عدم لیاقت،اثرش را وقتی می بینیم که میرسیم اما کم میرسیم ، میتوانیم در کسب و کار خود تا حد زیادی موفق شویم اما از یه جایی به بعد خودمان خودمان را متوقف میکنیم چون از لحاظ ذهنی ، خود را بیش از این لایق موفقیت نمی دانیم …
کد مخرب دیگر در این نوع درخواست، این است، ما فکر می کنیم مسئول زندگی دیگران هستیم، ما هیچ گونه مسئولیتی در قبال دیگران نداریم، ما تنها مسئول زندگی خود می باشیم تنها مسئول خوشحال کردن و حفظ آرامش خود هستیم اگر این کد مخرب در باور های ما باشد در لحظات حساس ، تصمیمات اشتباه زیادی مرتکب می شویم که ما را بار ها و بارها از هدف اصلیمان دور می کند
سلام به استاد و همه ی رهروان مکتب عباس منش.
خییییلی جالبه که من دقیقا چنین حرفایی رو توی تصوراتم به خدا میگفتم
که خدایا کمکم کن ثروتمند بشم تا اینکارو کنم
من توی اطرافیانم کسایی رو دارم که علی رغم فعالیت فیزیکی ،
ثروتمند نیستند. البته الان میدونم که بخاطر اینه که سطلشون کوچیکه و خییییلی باورهای محدود کنننده وباور کمبود دارن
خلاصه من همیشه به خدا میگفتم منو ثروتمند کن تا واسه اینا خونه بخرم بهشون پول بدم و کلی پتروس بازی دربیارم
وفکر میکردم که چقد افکار خوبی دارم
اما با فایلی که گذاشتید به فکر فرو رفتم وچندتاباور مخرب شناسایی کردم
1)شرک.من با این باورهایی که داشتم خودم رو هم طراز خدا گویا قرار میدم که میتونم واسه دیگران کاری انجام بدم درصورتیکه همه چیز تحت حاکمیت اوست
2)نادیده گرفتن قانون یا برداشت نادرست از قانون
چون طبق قانون هرکس با فرکانس های ارسالی زندگیش رو میسازه و اصلا وابدا کسی در زندگی ما نقشی نداره
ومن حتی اگه ثروتمند باشم نمیتونم با پول دادن به کسی راه وزندگیشو متحول کنم مگراینکه خودش بخواد که اونم با تغییر باورها وفرکانسش ،امکانپذیره.
3)احساس عدم لیاقت ونداشتن عزت نفس.
فکر میکنیم که خودمون لیاقت ثروت رو نداریم وباید ثروتمون رو به دیگران بدیم
حالا میدونم که باید اول خودم از ثروتم ومواهب زندگیم استفاده کنم و خودم مهم ترین شخص زندگیم هستم
4)ثروتمندشدن معنوی نیست و از راه خدا دور میکنه
وپول چیز خوبی نیس
درعمق اون جملات انگار این باور در ما وجود داره که چون ثروت خوب نیست ما باید به دیگران بدیمش
واینجوری تطهیرش کنیم
5)گرفتن تایید وتحسین دیگران وفداکار جلوه دادن
اعتراف میکنم که این مورد در من به وضوح وجود داره
همش دلم میخواد مث پتروس فداکاری کنم و بقیه بگن چقد خوبی.چقد فداکاری
ازخودم بگذرم واسه دیگران
که این در راستای همون عدم لیاقت هم هست.
6)نداشتن شناخت درست از خداوند
ما انگار سیستمی بودن خداوند رو درست درک نکردیم
اینکه خدا مث ما احساساتی نیست
باگریه زاری والتماس وشرط ،نمیشه به خواسته رسید
فقط با فرکانس درست ومناسب میتونیم به خواسته هامون برسیم.پس گذاشتن شرط واسه خدا بخاطر عدم شناخت درسته.
7)یادمون رفته که خداوند بی نیازه وما نیازمندیم
خدا خودش ثروته قدرته .اونه که به ما ثروت میده
چه نیازی هست که بگیم خدایا ثروت بده تا به دیگران ببخشیم؟؟؟
اون خودش کلید تمام گنج ها در دستشه ثروت زمین واسمان مال اونه .اصلا ثروت اونه.
خدا خودش به هرکس بخواد اگرخود شخص بخواد=(یشاء) ثروت میبخشه.
8)محکم نبودن ایمان یه باور مخرب دیگه س.
چون اگه ایمانمون محکم باشه شرط نمیذاریم.
خواستمون رو میگیم و رها میکنیم تا به وقتش بهش برسیم.
9)باور کمبود
فک میکنیم ثروت محدود هست واگه ما ثروتمند بشیم
به بقیه نمیرسه
پس ما باید به دیگران هم بدیم
درصورتیکه ثروت نامحدوده هرکس سطلش رو وسعت بده وباورهاشو درست کنه وکدگذاری درست انجام بده
به ثروت میرسه .
خدایا مارا به راه راست هدایت کن وکمک کن حرف وعمل مون یکی باشه.
درپناه حق موفق باشید.
مهربانوخیلی زیباوشیوابیان کردید.لذت بردم واستفاده کردم.سپاس.
خیلی عالی
احسنت
باسلام خدمت استاد عزیز و دوستان هدفمند پرانرژى خانواده صمیمى عباس منش.
به نظرمن استاد باطرح این سوال هرکدوم ازمارو به خود واقعى مون نزدیکتر کرد . اینکه واقعا وقتى درخواستى ازخداداریم. تو پس کله مون چى میگذره؟ آیامن بادرخواست ازخداوند براى رسیدن به استقلال مالى واقعا دوست دارم دست دیگران رو بگیرم. ویا دارم وارد معامله باخدا میشم ؟ که تو این کارو برامن بکن تامنم یه کارى براى بنده هات بکنم. که به نظرمن این خودش ترمز بزرگیه چون ما فکرمیکنیم ثروت حتما باید از فیلتر ما به دیگران برسه. که به من این روگوشزد میکنه که قوانین خداوند رو بهتر باید بشناسم.وخیلی خیلی روخودم کارکنم که خداوند به فرکانس من جواب میده نه به افکارى که در ذهن مثبت من میگذره. دوستتون دارم
سلام به دوستان
بنظرم وقتی داریم میگیم که خدایا به من ثروت بده قدرت بده و مرا مشهور کن تا عدالت را برقرار کنم یا دست درراه ماندگان را بگیرم یا یتیمان را سیر کنم …. ، داریم به ذهن ناخودآگاهمون این پیغام رو میدیم که نه عدالتی هست و نه خدایی که حواسش به در راه مانده ها و فقیرها و یتیم ها باشه و وقتی این وارد ذهن میشه که خدا به اونا کمک نکرده پس به تو هم کمک نخواهد کرد.هر کسی در هر جایی هست در جای درستشه و باید به خدا اعتماد داشت .
بنظرم اعتماد به خدا و آرامش داشتن و آروم بودن به اینکه خدا حواسش بهت هست میتونه کمک شایانی به انسان ها بکنه.بنظرم تو این دوره زمونه مردم خدا رو فراموش کردن خدا حلال مشکلاته خدا وهابه خدا رزاقه خدا آرامشه هر چی از خدا بخوای بهت میده اگر فکر کنیم که خدایا به من ثروت بده تا دست فقرا رو بگیرم شاید همون فقرا رو هم از خدا دور کنی.چون ممکنه فکر کنن که من نویی که کمک کردم بهشون رزق و روزیشونو دادم در صورتی که اینظوری نیست باید ماهی گیری یاد داد نه اینکه ماهی بدی.بهترین کمکی که میشه به فقرا داد اینکه که شکل درست خدا و خدا باوری رو توشون بیدار کنی.
ممنون از همه
به نام آنکه هستی نا از او یافت فلک جنبش زمین آرام از او یافت
سلام خدمت دوستان و همراهان و هم فرکانسیهای عزیزم
سید حسین عباسمنش ممنونتم خداروشکر که در مداری قرار گرفتم که بتونم گاهی شما رو دنبال کنم و در مسیر توحید هدایت بشم
در مورد سوال :
من یه پسر بچه ۵ ساله دارم که به لطف پروردگار فوق العاده باهوش و دوست داشتنی هست و سپاسگزار خداوندم بابت این نعمت
پسرم گاهی که چیز خاصی از من میخواد قبلش میاد با یه زیرکی خاصی میگه بابا اگه فلان چیز رو برام بخری منم به حرلت گوش میدم و پسر خوبی میشم خوب من با اینکه پسرمو دوست دارم ولی در لحظه میگم خوب اگه قرار باشه در ازای کاری که ازم میخواد خوب باشه پس این دیگه میشه یه روند و همیشه برای خوب بودن یه چیزی میخواد پس براش نمیگیرم و میگم بابا تو باید بی دلیل خوب بودن رو یاد بگیری نه برای گرفتن خواسته ات الان که دارم تایپ میکنم تازه فهمیدم با این شیوه خواستن تازه دور میشیم از اون ثروت چون خدا میگه برو اول یاد بگیر که هر چیزی رو برای خودت بخوای و خودت رو ارزشمند بدونی و دوم اینکه برای من چرب زبونی نکن اینجوری نمیدم خودت رو شیرین نکن اگه واقعا همچین خصلتی در تو باشه وقتش که برسه خودت انجامش میدی نیاز نیست جار بزنی من خودم اگه صلاح بدونم هر جا که بخوام یا هر جا که بخوان کمک میکنم و نیاز نیست که تو یادآوری کنی
فکر میکنم چون خودمون رو لایق ثروت نمیدونیم و میگیم خدا که به ما نمیده بذار اینو بگیم شاید به بهانه ی اونا بهمون داد
استاد ممنونم از نکته سنجی شما در کشف باورهای مانع واقعا در این ضمینه استاد شدین و من مثل شما در این موارد ندیدم
سپاسگزارم
بنام خدای عادل مهر گستر
خیلی کامنتتون بهم احساس خوبی داد و انگار تواین کامنت حرف خدامو خوب فهمیدم چربون زبون نباشم وبرم بفهمم لیاقت ها و ارزش هامو و نگاه ناقصمو به خداوندم بزرگتر و زیباتر کنم.خداوندم سعادت دنیا واخرت نصیب خودتون و فرزند عزیزتون کنه…
برای پخش اگاهی سپاسگزارم..
شاااد وپیروز وثروتمند وسالم باشین در پناه رب العالمین
سلام به دوستان عزیزم
این حس بهم دست داد که طرف انگار داره با خدا معامله میکنه ..خدا رو مثل یه فرد یا تاجر ثروتمند میدونه که میخاد باهاش قرارداد ببنده در صورتی خدا یه تاجر نیست
خدا همون انرژی ک هر چی بسازی همون میشه پس باید بسازیم ک خدا خیلی بخشنده تر از این حرفاست صفاتی مثل رزاق و وهاب ک استاد هم بارها توضیح دادن در موردش
و مورد دیگه اینکه انگار طرف همچین باوری داره ک افراد ثروتمند آدم های بخشنده و خوبی نیستن
آدم های بدی هستن و ثروت رو نمیبخشن و طمع دارن
بخاطر همین میخاد ثابت کنه ک اگه من ثروتمند بشم دیگه همچین آدمیییی نخاهم بود
ینی خدا اگه بهم اینو بدی این رو بهت میدم و من آدم بدی نیستم و میبخشم
پس هم باورهای بهتری راجب خدا باید بسازیم
و هم افراد ثروتمند ک آدم ها خوبی هسسستن
و همون طور استاد میگن دنبال الگوها باشیم مثل بیل گیتس ..وارن بافت ک ثروتمندترین و در عین حال بخشنده ترین آدم ها هسستن
در پناه الله
با عرض سلام وادب خدمت استاد عزیز و هم فرکانسیهای دوس داشتنی .این اولین دیدگاه منه اما واقعا تا این لحظه که این فایلو مشاهده نکرده بودم این ترمز عجیب رو داشتن تو باورهام واصلا متوجه ش نشده بودم خداوند رو سپاسگزار وشاکرم که این رو وسیله ای قرهر داد که بازم هم یکی دیگه از باورهای نادرستم رو شناسایی کنم و متوجه ش بشم که تلاشم رو برا درست کردنش آغاز کنم .
یکی از مهمترین ترمزها بنظرم من همینه که ذهنمون رو شرطی کنیم و فکر کنم اگه برا خودمون از خدا بخوایم خودخواهیه و یجورایی واسطه قرار دادن دیگران و شرک مطلق که اگه برا خودم بخوام نه …نمیشه …خودخواهیه …واین عدم اعتماد بنفس و شرطی قراردادن ایمان ظاهری برا جذب خواسته های وجودی شخصی خودمون که منجر به این ترمز بزرگ میشه تو باورشناسی ما ودرک واقعی ما از شناختمون از خداوند .ممنون وهزاران بار خداروشکر