«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 89
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
چرا درباره سوال ویزگی های افراد با اعتماد به نفس بالا حرفی نزدید و نگفتید اونایی که برنده شدند جواب سوال را چی دادند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با سلام جواب سوال قسمت دوم” باید به کسی که مرتکب گناه
بزرگی شده است بقبولانیم که خداوندرءوف تر ومهربانتراز
آن چیزی است که به ما گفته اند وسعی نماییم احساس وفقط
احساس خوبی را دراوبوجود اوریم که درک کند خداوند مثل
ما انسان نیست که عقده وکینه وحس انتقام دردل داشته باشد
واینکه می گویند خداوند قهار وجبارو…. برای کسانی است که
که اصلا خداراقبول ندارندوبه دشمنی با او پرداخته اند.اگر
شخص از صمیم قلب توبه کند ودرمسیر قوانین حاکم برجهان
قرار بگیرد وچون جهان احساسات مثبت وخوب رابیشتر از
نکات منفی جذب میکند به او بقبولانیم که احساس بخشنده
بودن خدا را در وجودش حس کندو حالش را بهتر کندوبگویییم
که احساس گناه رابا توبه کردن یکباره از ذهنش بیرون و
کانون توجهش راهمواره به رحمانیت ومهربانی خدا متمرکز
کند وهرموقع احساس گناه به سراغش امدفورا باتغییر فرکانس
وتوجه به مهربانی وگذشت خیلی خیلی بزرگش احساسش را
بهترکندبه اوبگوییم اگر درمسیر احساس بهتری نسبت به
خدا قرارگیرد چون توبه کرده خود بخود ان انسانها وکسانی
که درحق انها ظلم کرده اوراخواهند بخشید واگرنبخشند کسی
بزرگتر از انها یعنی خدا حتما اورا بخشیده است. پس دیدگاه
اورابه خدا تغییر دهیم به اینکه احساس بشری را جایگزین
احساس خدا قرار ندهیم .به اوبقبولانیم که ابوسفیانها و…
که حمزه را شهید کردند اگر واقعا توبه می کردند حتما
امرزیده میشدند.چه برسد به ما.
سلام خدمت استادبزرگوارم
اینگونه عرضی میکنم کسی که اعتماد به نفس داره اولا شهامت بالایی داره ومهمتر اینکه خودش رو دوست داره.کسی که حب الذات داره کاری روکه میخواد انجام میده و به خاطر دوست داشتن خودش برای کار کرده یانکرده خودش رو اذیت نمیکنه و احساس گناهی که همراه باگفتگوی درونی هست سراغش نمیاد.به نظرم ما باید یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم.این دوست داشتن با غرور و خودخواهی فرق دارد.ودیگه اینکه به آفرینش دید وسیع داشته باشه واز مرگ زیاد یادکنه.و با دیگران رفتار خوب داشتن باعث احساس خوب و اعتماد به نفس هم میشود.
خلاصه نوشتم.استاد خواهش میکنم در موردبخشیدن دیگران که باعث شدن احساس ارزشمند بودن رو ازدست بدهیم راهنمایی بفرماید.
باعرض سلام خسته نباشیت خدمت اقای عباسمنش وگروه خوبشون وهمه دوستان من وقتی کاره اشتباهی انجام میدهم میگم خدایا مرا ببخش میدونم که خداوند اینقدر بزرگ وبخشنده است که همه گناهان ما رو میبخشه مثلا من وقتی نماز صبحم قضا میشه میگم خدایا مرا ببخش شاید بارها شده که سه روز پشت سرهم نمازم قضا شده باز هم امید به بخشش خداوند دارم و میدونم که خداوند میبخشه بدترین چیز احساس گناه است وقتی که احساس گناه کنی یعنی این که خودت رو نمیبخشی واین خودش یک نو ع گناه است یعنی اینکه ایمانم به خدا ضعیف هست وبخشش خداوند رو قبول ندارم در حالی که خداوند خیلی بزرگ وبخشنده هست ا گرخداوند میخواست به خاطر گناهایی که انجام میدیم نبخشه تمام عمر باید تاوان گناهایی که در زندگی انجام میدیم بدهیم چون فکر ما کوتاه است وحاضرنیستیم خودمون رو ببخشیم فکر میکنیم خدا همینطر هست به عظمت وبزرگی خدا شک داریم که این خودش یک نوع شرک وگناه است این جمله معروف تو ذهنتون باشه وهمیشه تکرارش کنیت اگر هزار بار توبه شکستی باز ای نترسیت دوستان ازخدا معذرت خواهی کنیت خدا ما رو دوست داره وروحش رو درما دمیده ما رومیبخشه هیچ وقت بندهاش رو تنها نمیزاره
باسلام به همه همکاران گروه عباس منش و استاد گرامی
با سپاس از زحمات وخدمات شما ، نظربنده در خصوص سئوال قسمت دوم اعتماد بنفس (اقدامات لازم برای رهایی از گناه) اینست که :
چنانچه شخص دارای احساس گناه باشد لازم است مدتی را در این حال سپری نماید تا بدینوسیله مافات بخشی از خطای انجام شده صورت گیرد. این مدت برای فراد مختلف متفاوت بوده و از چندین روز تا چند هفته و ماه هم ممکن است به درازا بکشد. بعد از این مرحله باید اشتباه خود که که به این گناه منجر شده است را بپذیرد که پذیرش شرط اول رهایی است.
در ادامه چنانچه امکان جبران مافات و یا امکان مراجعه برای پوزش و طلب بخشش وجود داشته باشد باید مراجعه و اقدام نماید که هریک از این مراحل بخشی از روند رو به آرامش می باشد. حتی اگر بخشش متصور نباشد باز هم خوب است (و حتی لازم) که مراجعه برای اظهار ندامت و طلب بخشش انجام شود که این بخشی از وظیفه برای رهایی از گناه می باشد. در مواردی که اصولا امکان مراجعه وجود ندارد همینکه شخص به این اعنقاد برسد که به مرحله طلب بخشش از خطای خود رسیده است گو اینکه این امر اتفاق افتاده است. درهرحال در کنار همه این اقدامات باید از خدای خود طلب آمرزش و کمک برای برطرف شدن این احساس گناه را نماید.
پس از این مرحله باید در جهت بهبود و بازسازی خطای انجام شده گام بردارد که هر گام بیشتر در این راه سبب رفع تدریجی گناه خواهد بود. از جمله موارد اقدام اینست که با نیت برای جبران مافات اقدام به انجام کارهای خیرخواهانه از طرف شخص مغبون نماید ویا دعا خیرخواهانه برای او .
با سپاس مجدد از این گروه
ارادتمند شما، فرهاد صابری
به نام خدا
باسلام به استاد وتمام دست اندرکاران سایت استاد عباس منش
شکل گرفتن اعتماد به نفس یک فرایند است چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتدوبرای شکل گیری اعتماد به نفس لازم است قدمهای خاصی را برداریم این نظر نه ازاینترنت است ونه کپی برداری از جایی یا کسی، فقط به فقط تجربه شخصی است. ما اززمان کودکی تا حال اعمالی را انجام داده ایم که به زعم خودمان گناه تلقی می شود وازیادآوری آن احساس گناه وخجالت می آید سراغمان، ما دونوع احساس کناه داریم 1-واقعی 2- غیر واقعی .احساس گناه واقعی ازوجدان ما نشات می گیردورشد می کند ما کاری رابرخلاف اصول مورد قبول خود انجام داده ایم یابه دیگری صدمه زده ایم که ازبابت آن احساس گناه وخجالت می کنیم اما نوع غیرواقعی آن ممکن است تحت شرایطی بوجود آمده باشد که ما هیچ نقشی درآن نداشته ایم مثلا در کودکی مورد سوءاستفاده کسی واقع شده باشیم. نیاز است تا به احساس گناه وخجالت خود نگاه کنیم ونقش خود رادرآن پیدا کنیم واز شر آنهایی که مال ما نیستند خلاص شویم .من جهت شناسایی احساس گناه وخجالت خود اول شروع به نوشتن بیوگرافی زندگی خود کردم اززمانی که به یاد می آوردم تازمان حال، تمام خاطرات واتفاقاتی که درزندگیم روی داده بود نوشتم وبعدبا دعا ویاری خواستن ازخداوند که این شهامت را به من بدهد که موشکافانه وبی باکانه از درون این بیوگرافی تمام مسائلی که از به یاد آوردن آن احساس پشیمانی وگناه وخجالت می کردم لیست کنم تمام رنجشها (نام تمام آنهایی که از آنها رنجش داشتم که مهمترین آنها پدرم بودکه در سوال اول توضیح دادم) تمام احساسات ناخوشایند ،تمام احساس گناه وخجالتها، تمام ترسها ازکودکی تا به حال وتمام روابطی که داشتم حتی روابط جنسی که یک بار داشته ام، ببخشیدکه اینطور رک می نویسم مابرای رهاشدن ازاحساس گناه وخجالت خود باید درون خودرا جراحی کنیم ومانند پیاز لایه لایه ازروی آن برداریم تا به مغز آن برسیم در غیر این صورت همیشه نشخوار ذهنی داریم. تمام سوءاستفاده هایی که ازمن شده بودتمام سوءاستفاده هایی که از دیگران کرده بودم تمام کارهای خوبی که انجام داده بودم و بالا خره نوشتن مسائلی که به صورت راز بین خودم وخدای خودم بودبیرون بیاورم بعد یکایک آنها مورد تجزیه وتحلیل قراردادم این کار یک روز ودوروز نبودالان چهارسال ونیم می باشد که شروع کرده ام وهنوزهم ادامه دارد وتاآخرعمرهم ادامه دارد عرض می کنم چرا .برای تمام موارد یک ترازنامه نوشتم به این صورت که شرایطی که باعث به وجود آمدن آنها شده بود انگیزه هاواعتقادات وباورهایی که باعث شد درآن شرایط بدآنگونه عمل کنم ونقش خودم را دریکایک آنها پیدا کردم وچگونگی دقیق خطاهایم را نوشتم واین خطاهایم رایک بار برای خودم باصدای بلند اقرار کردم بعدازدرخواست ازخداوند جهت حضوردرآن مکان تمام خطاهایم را باصدای بلند برای خداوند هم اقرار کردم وبرای سومین بار یک شخص مورد اعتماد پیداکردم شخصی که مطمئن بودم راز مرا فاش نمی کند بعد برای او هم اقرار کردم ودیگر رازی نداشتم که نزد خودم نگاه دارم زیرا وقتی رازی را بایک نفر درمیان گذاشتی دیگر راز نیست . البته صداقت -شهامت دراین ترازنامه حرف اول را می زند بعد لیست تمام افرادی راکه به آنها صدمه وآزار رسانده بودم تهیه کرده ودر پی جبران آنها برآمدم اولین کاری که انجام دادم بخشیدن تمام آنهایی بود که به من آزار رسانده بودند این قسمت کار من خیلی دردآوربود هنوزهم درگیر همین مسئله هستم بعد شروع کردم به جبران خساراتی که زده بودم وتاآنجایی که توانستم عمل کردم خداوند هم دراین راه خیلی کمک کرد ولی هنوز هم چند مورد خسارت مالی دارم که نتوانستم جبران کنم وقتی که این برنامه رااجرا میکردم هر بار انگار باری ازدوشم برداشته می شد وبه آرامش دست می یافتم واگر من موفق نمی شدم خودم را ببخشم وبپذیرم که این خطاها راانجام داده ام هرگز موفق به این کار نمی شدم وکار دیگری که مانده است انجام دهم تا دیگر مرتکب گناه نشوم این است که هرشب از خودم ترازبگیرم وکارهایی را که درطول روز انجام داده ام مرور کنم واگر خدای نکرده خطایی ازمن سرزده فورا به آن اقرار کنم ودر صدد رفع آن بر آیم ومواظب با شم که تکراراشتباه نکنم .هرچه هست درون من است بیرون خبری نیست .بیرون زتونیست آنچه درعالم هست ازخود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
به نظر بنده اگه خداوند بسیار بسیار بخشنده نبود بزرگترین گناه کبیره رو “یأس و ناامیدی از رحمت خودش” قرار نمی داد. توی آیه ی قرآن به وضوح خداوند به ما وعده داده که تمامی گناهان ما رو می بخشه. پس اگه به گناهی که در گذشته کردیم علاقه نداریم و واقعا از انجامش پشیمون هستیم، نه این که توی دلمون هنوز بهش علاقه داشته باشیم و دنبال فرصتی برای تکرارش بگردیم، خداوند توبه (تمایل به بازگشت) ما رو پذیرفته و خود خداوند هم به سوی بنده ی گناهکارش از مجازات به بخشش بازگشت و توبه می کنه. به همین دلیله که خداوند “تواب و رحیمه”.
نکته ی قابل توجه دیگه اینه که وعده های عذاب که توی قرآن داده شده وعده های حتمی نیستند، وعید هستند. یعنی قابلیت محقق نشدن رو دارند. یعنی حتما حتما گناهکار بهشون مبتلا نمیشه و به این روش مجازات نمیشه. مشابه این که شما به یه بچه ممکنه بگید اگه دست به کبریت بزنی دیگه از شکلات خبری نیست. ولی وقتی چنین کاری کرد و معذرت خواست یا به هر دلیل دیگه شما از مجازات کردنش منصرف میشید.
این آیه ی بسیار قشنگ جواب قریب به اتفاق احساس کسانی که احساس گناه می کنند رو میده: “قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله، ان الله یغفر الذنوب جمیعا” یعنی {ای پیغمبر}، به بندگانت که با گناه کردن در حق “خود” اسراف و زیاده روی کرده اند بگو از رحمت خداوند ناامید نشوند. خداوند “همه ی” گناهان را می بخشد!
یه نکته ی جالب توجه دیگه که دیروز توجه منو به خودش جلب کرد این بود که خداوند توی سوره ی واقعه برای مقربین و اصحاب یمین گفته که چقدر از “اولین” مردمان و چقدر از “آخرین” نسل ها هستند ولی برای اصحاب دست چپ یا اصحاب شِمال نگفته. یعنی شاید کلا بسیار کم هم باشند ولی اگه خداوند توی قرآن به وضوح تعداد جهنمی ها رو می گفت درواقع به بیشتر شدن جهنمی ها و بی تفاوتی بیشتر آدم ها موقع گناه منجر می شد. و از اونجا که قرآن معجزه ست خیلی حساب شده نوشته شده و نباید راه گناه رو بازتر کنه
در نهایت برای بهتر شنیدن صحبت هایی از این دست به دوستان عزیزتوصیه می کنم از محتوای سایت های بیدارباش و مصاف دات آی آر استفاده کنند. به قول آقای رائفی پور “علی” ضارب خودشو ببخشه، خدا نبخشه؟ اهل بیت پیامبر از کسانی که در حقشون اجحاف کردند بگذرند و براشون طلب مغفرت کنند خداوند از اونا بخشنده تر نباشه؟ پیغمبر به عیادت یهودی ای که روی سرش خاکستر می ریخت بره و براش طلب سلامتی و بخشش بکنه و خداوند کمتر از پیغمبرش بخشنده باشه؟ امام حسین (ع) توی قتلگاه به شمر بگه اگه سر از تنم جدا نکردی قول میدم تا الان هرکاری کردی برات شفاعت کنم ولی این اسراف رو در حق خودت نکن. امام حسین تا این حد برای قاتل خودش رئوف و دلسوز و نگران باشه و خدای امام حسین نباشه؟ یه کم اگه فکر کنیم، متوجه می شیم به قول آقای رائفی پور، خیلی شقی هستند اونایی که میرن جهنم. فکر گناه، گناه نیست فکر ثواب ثوابه، گناه یک برابر نوشته میشه ثواب ده برابر، دیگه واقعا کی میره جهنم؟ ما چنین خدایی داریم عزیزان.
امیدوارم صرفنظر از این که به عنوان بهترین نظر شناخته بشه یا نشه عرایضم، که اگه ارزشی داشته باشه فقط به معرفت و علم بیشتر من کمک میکنه و بقای مادی نداره، برای همسفرای خودم توی دنیا مفید و موثر واقع بشه و راه آخرتتون رو هموار تر کرده باشم. به فکر باقیات الصالحات خودتون باشید. قدر خودتون رو بدونید. فرصتمون توی دنیا زیاد نیست. میتونیم خیلی کارا بکنیم
واقعا درست گفتید.با توکل و امیدواری به خداخیلی کارا میتونیم انجام بدیم.
بابت سایت هایی که معرفی کردید سپاس.
با سلام . تجربه ی شخصی من اینه :
اول اینکه نظر شخص رو وجود خداوندی بخشنده و مهربان جلب می کنم … خدایی بسیار عاشق که فرزندانش رو می بخشه ، می فهمه و عاشق بازگشتشون به طرف خودشه … و دعوتش می کنم به درک اینکه فهمیدن اینکه اشتباه و خطا کردیم و وجود عذاب وجدان نعمتی است که خیلی ها ازش بی بهره هستند …
بعد از اون روشن می کنم که حسرت خوردن و عذاب وجدان عملکرد محسوب نمیشه … تنها داشته ی ما لحظه ی اکنونه … و عملکرد صحیح توبه ، درس گرفتن ، قول دادن به خودم و خدای خودم برای تکرار نکردن اشتباه و شروع عملی در راستای جبران خسارت ( از خودم و هر خسارتی که بابت این اشتباه زدم ) اون هم بطور منطقی و با مشورته …
با سلام
اعتراف بهترین راهکار است
با سلام خدمت استاد عباس منش و دوستان گرامی
به نظر من انسان موفق کسی است که اگر گناه یا اشتباهی هم کرد باز هم احساس مثبت را دارد چون خدا همیشه و هر لحظه هست و انسان را میبخشد و در این مواقع انسان موفق به اشتباهات بزرگ به عنوان یک فرصت برای خودشناسی نگاه میکند و از آن درس میگیرد و طرز نگاه آن به این قضیه این است که از آن به عنوان شکوفا کردن استعدادها و انگیزه بیشتر برای پیشرفت نگاه میکند و راه درست و مستقیم را پیدا میکند و میداند که معصوم از خطا و اشتباه نیست و فقط خدا کامل است و امامان معصوم هستند و بدون گناه هستند و یک لحظه هم احساس گناه نمیکند چون خداوند بخشنده و مهربان است و فقط خوبی بندگان خود را میخواهد
با تشکر از همه دوستان و استاد عباس منش