«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 298

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اسماعیل شاکری گفته:
    مدت عضویت: 2974 روز

    سلام و درود بر شما همفرکانسی های عزیز

    امروز تصمیم گرفتم از اولین روز شروع کنم و یک تحول بزرگی در خودم ایجاد کنم

    در مورد بخشندگی خدا باید تجربه شخصی خودم رو بگم یادم میاد پارسال رفته بودم پیاده روی و چندین ساعت پیاده روی کردم و به بخشندگی و وهاب بودن خدا فکر میکردم و به یک درک عای از بخشندگی خدا رسیدم و حس بی نظیزی . حسی از جس سبک شدن حسی از جنس پرواز از جنس رها بودن حسی از جنس یکی شدن با مخلق

    زمانی که داشتم پیاده روی میکردم فکر میکردم ما انسان ها زمانی که یک نفر یک بدی به ما بکنه چه قدر ما کینه به دل میگیریم چه قدر بد برخورد میکنیم چه قدر احساس بد به خودمون راه میدیم حس قربانی شدن و… حتی زمانی که اون فرد میاد و معذرت خواهی هم میکنه بعضی وقت ها نمیتونیم دلمون را صاف کنیم و به راحتی ببخشیم یا نیاز داریم فکر کینم یا زمان بگذره و خیلی موارد که اون حس بد رو از خودمون دور کنیم بعد اومد همین مورد رو در مورد خدا دیدم یعنی از دید خدای مهربان دیدم و یاد آیات قرآن افتادم . خدا توی قران فرموده من شرک رو هرگز نمیبخشم و بعد فرموده بر شما شایسته است که توبه کنید و هر زمان که توبه کنید خداوند رو توبه پذیر مهربان خواهید یافت.

    بعد انگار یه پرده از ذهنم کنار رفت که ببین خدا چه قدر مهربان هست چه قدر اصلا نمیشه در ک کرد بی نهایت مهربان هست که بزرگترین گناه رو یعنی شرک رو اگر فهمیدی و متوجه شدی که اشتباه کردی و برگشتی و توبه کردی خدا وند رو توبه پذیر مهربان خواهی یافت

    یعنی زمانی که فهمیدی و برگشتی توبه کردی همون گناه بزرگی که گفتم نمیبخشم زمانی که متوجه شدی و توبه کردی همون رو هم میبخشم و با مهربونی با تو بر خورد میکنم.

    بعد به خودم گفتم ما انسان ها چه قدر بد برخورد میکنیم خدا اینطوری بنده هاش رو میبخشه ولی ما حتی خودمونم نمیبخشیم .خدا به ما راحت گرفته ما هم به خودمون سخت گرفتیم و هم به بقیه و زنگی رو به کام خودمون تلخ کردیم.وقتی خدا به این سادگی میبخشه وقتی خدا به این راحتی میبخشه وقتی خدا انقدر مهربون هست که این قددددددددرررر راحت بنده هاش رو میبخشه واینقدر عاشقانه اونها رو دوست چرا من سعی نکنم این گونه باشم و انقدر سبک شدم اصلا دیگه هیچ چیزی توی دلم نبود از همه انسان های زندگیم و همه انسان های زندگیم رو همون جا بخشیدم و برای همیگیشون طلب بخشش و آمورزش کردم و براشون دعا کردم که خدا هدایتشون کنه وو خیبر برکت بیشتر بهشون بده

    و خودم رو هم بخشیدم گفتم من که میخوام خدا گونه باشم چرا نتونم یک ذره از بخشندگی خدا رو توی وجود خودم بیدار کنم

    وقتی خدا بزرگترین گناه رو وقتی بنده متوجه بشه و توبه کنه میبخشه و با مهربانی و عاشقانه باهاش رفتار میکنه و دروازه های نعمت رو بر روی اون باز میکنه چرا من نتونم ذره ای از این بخشندگی رو در درون خودم بیدار نکنم

    اصلا اینها مثل سیل به وجودم تزریق میشد نمیتونم اون حس رو بازگو کنم الانم داره فقط ازم اشک میباره و تایپ میکنم

    من ادم احساستی نیستم اصلا اما در این موارد اشک سرازیر میشه

    همه رو بخشیدم اون شب و براشون از خدای مهربان طلب آمورزش و هدایت و دعای خیر کردم

    خودم رو هم بخشیدم و خواستم برای حتی دقایقی مثل خدای مهربان بخشنده بشم و حس بی نظیری داشتم در اون لحظه

    به قدر ی سبک شده بودم که چه زیبا هست این حس بخشندگی چه قدر قشنگه که گوشه ای از بخشندگی خدای مهربان رو در وجودمون زنده کنیم وجودم شده بود سراسر عشق سراسر لذت سراسر لبخند و به خدم میگفتم

    خدای من تو چه قدررر بخشنده هستی چه قدر وهاب هستی که بزرگ ترین گناه رو میبخشی منم میخوام شبیه تو بشم

    و دوستان بینظیر بود اون حس … انگار من خدا دوتایی خلوت کرده بودیم و در این موارد با هم حرف میزدیم

    و به خودم گفتم شاید گناه کردن بنده ای رو دیده باشم ولی توبه کردنش رو ندیدم شاید همون لحظه متوجه شده که اشتباه کرده و با تمام وجودش از خدا طلب بخشش کرده باشه و خدا هم که قربونش برم در لحظه بخشیده اتش ..چرا قضاوت کنم

    چند شب پیش هم داشتم به این مورد فکر میکردم

    اصلا دیگه جرعت قضاوت کردن رو ندارم جرعت غیبت کردن رو ندارم . چون میدونم ممکنه همون لحظه توبه کرده باشه و خدا هم اون رو بخشیده باشه پس چه قضاوتی چه غیبتی و خوب میدونم قضاوت و غیبت جذب دقیقا همون اتفاق یا شبیه به همون در زندگی خودم هست

    چندین ساعت توی اون فضا بودم و واقعا اون حس بخشندگی رو برای حتی زمان کوتاهی تجربه کردم و حسش کردم و هر زمان که برام مسئله ای پیش میاد یا احساس گناه یا دلخوری برام پیش میاد سعی میکنم اونشب رو به یاد بیارم و وهاب بودن خدا روباز با خودم تکرار کنم و در مورد اگاهی ها ی اون شب با خودم و خدای خودم صحبت کنم

    امید وارم تونسته باشم حق مططلب رو عدا کنم

    با عشق تقدیم به همه شما …. دوستون دارم….

    استاد عزیزم و مزیم عزیزم ازتون بینهایت سپاسگزارم

    عاشقتونم

    از خدا براتون بهترین بهترین ها رو میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    علیرضا نجات گفته:
    مدت عضویت: 1811 روز

    به نام هستی بزرگ ارباب همه ارباب ها خدای من

    با سلام خسته نباشید خدمت جناب استاد عباس منش عزیز بسیار مطالب آموزنده ایی بود فقط یکم در مورد تمرین ها به توضیح بدین که دقیقا چیکار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    اولین روز سفر شگفت انگیزم 25مهر 99

    خدایا سپاسگزارم که منو به این مسیر هدایت کردی خیلی وقت بود دنبال این قسمت از سایت بودم اما پیداش نمی کردم ی بارم نظر گذاشتم که فکر کنم تو ی جای اشتباه نظرمو نوشتم اما اشکال نداره شاید باید تکاملم رو طی میکردم که انقد طول کشید اما

    اما به لطف خدا امروز اینجام و اولین روز از سفرمو با تعهد شروع میکنم

    به خودم قول میدم همیشه در صراط مستقیم بمونم تا استباه نکنم اما اگه از مسیر منحرف شدم و گناهی مرتکب شدم خودمو ببخشم چون خداوند توبه پذیره

    به خودم قول میدم که بیشتر از همیشه خودمو دوست داشته باشم و واسه خودم ارزش قایل باشم

    به خودم قول میدم که در تمام لحظات خدارو بیاد داشته باشم تا همیشه تو صراط مستقیم باشم

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی خدایا شکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    در عشق و در نور باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    پردیس گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    تعهد تعهد تعهد!

    این ردپای جلسه ی اولمه. راستش یبار دیگه هم نوشتمش ولی بخاطر هواس پرتی پاک شد. شاید فرصتیه برای بهتر نوشتن!

    در هر صورت من به خودم قول دادم, تعهد دادم که این چله رو تا آخرش برم, فقط و فقط برای سعادت و خوشحالیه خودم.

    احساس گناه کمالگرایی مقایسه کردن خود با دیگران و ناسپاسی و نارضایتی از شرایطی که الان توشم تضادهایی هستن که بهشون برخوردم و همشون شاخ و برگهای درخت کمبود عزت نفسن.

    اولش کمبود عزت نفس یه درخت نبود, اوایل کودکی فقط یه دونه ی کوچولو بود و به مرور با بزرگ شدنمون ریشه دوید و الان تبدیل به یه درخت تنومند شده! فکر نمیکنم هیچوقت بتونیم از ریشه درش بیاریم ولی همیشه میتونیم تا ته کوتاهش کنیم که هر از چند گاهی لازمه!

    راستی اون بالا سه بار نوشتم “تعهد”, بخاطر اینکه من خیلی وقتا خودمو با این جمله که “تو خیلی میدونی پس چرا پیشرفت نمیکنی؟؟” سرزنش میکنم! فقط میخواستم یه یاد آوری باشه که در جواب این حرف بگم :”تعهده که مهمه نه حجم دانسته ها!”

    من در این مورد خیلی از استاد درس گرفتم چون خودشونم میگفتن یه زمانی زیادی کتاب میخوندن و خیلی ذهنشونو پر از اطلاعات میکردن و بعد از یه مدت که دیدن نتیجه ی دلخواهو نمیگیرن تصمیم گرفتن بیشتر وقت برای عمل به اون دانسته ها بزارن تا اضافه کردن بهشون! و اونجا بوده که تغییرات اساسی و به قول معروف جهاد اکبر رو دیدن!!!

    پس از این چله میخوام بجز برای اضافه کردن به دانسته هام برای تبدیل کردن تعهد به یکی از خصوصیات اصلی شخصیتیم استفاده کنم!

    میخوام یک فرد متعهد به انجام قوانین و هرآنچه استاد میگن باشم! این هدفه من از انجام تمارین این چله است. میدونم همه ی خواسته هام و چیزای دیگه پشت تعهد میان پس میخوام یک فرد متعهد باشم.

    با تمام وجودم میخوام به قوانین عمل کنمممممممممم و معجزات برای من به طبیعت زندگیم تبدیل بشهههه!

    راستش با اینکه هنوز روز اولم ولی حس میکنم قشنگ جهان داره منو به بهترین شکل در انجام این تصمیم حمایت میکنه. انرژیشو حس میکنم. از کجاا؟؟ از اونجایی که حالم عالیهههه!

    دعای آخر جلسه ی اول :

    پروردگار مهربونم, ازت میخوام در هدایت من سرسخت باشی چون “ارزششو” دارم! چون من “متعهدم” به هدایت تو. چون من با تو همیشه اون بالا بالاهام.

    25 مهر 99

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    افسانه فولادفر گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    سلام به استاد عشق و آگاهی

    الهی میلیاردها بار شکر بابت بودن در این مسیر و دریافت این آگاهی های ناب

    چه نکته های قشنگی رو استاد میگین واقعا تک و نابه چیزی که از کودکی شنیدیم و شده باورمون حالا یکی پیدا شده و داره راه درست نشونمون میده و میگه این باورها اشتباهه بخدا که راست میگه اینا همشون میخواستن فقط با احساس گناه دادن به ما به خواسته های خودشون برسن

    ✅برای اینکه احساس خود ارزشی کنیم باید احساس گناه نداشته باشیم حالا چجوری با تکرار این باورها که من بنده محبوب خدا هستم و خدا من رو خیلی دوست دارد و من رو با هر خطا و اشتباهی قبول داره و باز هم من رو خیلی دوست داره فقط تنها باید از خطا درس بگیریم و بشه واسمون تجربه که تکرارش نکنیم همین و بس

    ✅هیچ کس توانایی تغییر زندگی کسی رو نداره هیچ کس هرکسی فقط خودش می‌تونه زندگیش رو تغییر بده فقط خودش

    ✅ما اگه نسبت به کسی احساس تنفر داشته باشیم فقط داریم به خودمون ضربه میزنیم اون هیچ‌چیزیش نمیشه و بالعکس اگه نسبت به کسی عشق بورزیم حتی تو دل خودمون این هم نفعش به خودمون میرسه

    ✅چیزی به اسم حق‌الناس حتی تو قرآن وجود نداره فقط ظلم به خود و کفر نسبت به خدا به عنوان ظلم اومده این یعنی ما توانایی تغییر زندگی کسی رو نداریم

    ✅هرچی به خدا وصل تر بشیم بیشتر آروم میشیم و اصلا خطای خاصی نمی‌کنیم و همه کارهامون رو درست انجام میدیم پس ما تنها باید سعی کنیم رو خودمون کار کنیم و به منبع اصلی وصل بشیم این تنها وظیفمونه تا زندگی واسمون شیرین بشه

    استاد جان شما بی‌نظیرترین استاد دنیا هستین

    دوستتون دارم بینهایت,❤️😍❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    رضا بابانژاد گفته:
    مدت عضویت: 1855 روز

    سلام

    من هر روز وهر لحظه حضور خداوند را در زندگی خود با تمام وجود احساس میکنم

    من همواره به خاطر داشته هایم وایده هایم شکرگذااااااااااااااااار خداوند هستم

    من هر روز با تغییر باورهایم در حال طراحی کردن آینده زیبای خودم هستم

    خدااااااااااااایا شکرت که قدرتی در وجود من نهادی تا خالق آینده خودم باشم

    من به خود و خدای خود ایمان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2486 روز

    به نام الله یکتا، آفریدگار و پروردگار مهربانم، مهربان ترین مهربانان

    چهارشنبه 23 مهر 1399 – روز اول

    روز اول سفر پربرکتم از راه رسید و من تعهد کردم بنویسم و می نویسم.

    خیلی وقته که تصمیم گرفتم دیگران رو قضاوت نکنم. سعی می کنم رویدادهای زندگی خودم و اطرافیانم رو ببینم بدون اینکه قضاوتشون بکنم.

    خوب من وقتی دیگران رو قضاوت نمی کنم خودم رو هم نباید قضاوت کنم. احساس گناه از همین میاد: از این که من قاضی شده ام و خودم را متهم کرده ام!!!

    ولی واقعا طبق کدوم قانون؟ با کدوم مجوز؟ پس اولین قدم اینه: قاضی نباشم!

    خدا بارها گفته توبه کنید می بخشم! خدا به اون بزرگی می بخشه. من چرا نبخشم؟؟؟ اونم خودم رو!!!! خود عزیز و نازنینم که از همه کس مهمتره برام!!! قدم دومم میشه این: ببخشم! هم خودم هم دیگران رو! (این برای مواردی که احساس ناراحتی دارم، از خودم یا کسی)

    من، سالها پیش، وقتی تونستم قدم بذارم تو راه تحول که نشستم از اول تا آخر زندگی ام رو مرور کردم! نگاه کردم. مثل یک بیننده معمولی (و نه قاضی) هر صحنه ای میومد تو ذهنم می گفتم خوب چرا این طور شد و براش دلیل داشتم. حوادث بدی که همیشه از فکر کردن بهشون وحشت داشتم (به خاطر همون احساس گناه) با دقت و با جزییات مرور کردم و دیدم. فقط دیدم. به خودم برچسب نزدم. خودم رو بخشیدم. به خودم حق دادم و تصمیم گرفتم از نو بسازم. از نو شروع کنم.

    الان با دیدگاهی که این چند سال پیدا کردم خیلی راحت تر خودم رو می بخشم و خیلی راحت تر با هر مساله ای کنار میام و واقعا ایمان دارم که هر کس خودش زندگی خودش رو می سازه.

    خدایا شکرت که به من این بینش رو داری. خدایا شکرت که به من این اگاهی رو دادی و کمکم می کنی تا به بهترین مرحله از زندگیم برسم و هر دوره از دوره قبل بهتر میشم.

    الان که بعد از مدت ها این فایل رو گوش دادم جریانش برام فرق داشت! واقعا درک متفاوتی داشتم. مثال های عینی بیشتری از اون توی ذهنم میومد. خدایا خیلی خوشحالم که کنارمی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    شیدا و مهرک گفته:
    مدت عضویت: 1812 روز

    سلام استاد و دوستان عزیز

    اول از همه از خدا به خاطر اینکه از سن کم من رو وارد این مسیر کرد و با استاد آشنا کرد بسیار سپاس گذارم وهرروز بیشتر از روز قبل در تلاشم که قدر این لحظات و نعمت رو بدونم

    وخواستم اولین رد پای خودم را به جا بگذارم چون ایمان دارم که مثل تمام اتفاقاتی که تو مسیر زندگیم اتفاق افتاده با شروع این دوره مجددا اتفاق هایی در انتظارم هست که برای افرادی که از قوانین بی خبر هستن مثل معجزه هست

    خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم و همسفرتون هستم

    با آرزوی بهترین اتفاق ها برای همه پیروز باشید 😊❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سایه موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    به نام خدا با عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیز و همراهانشون .

    من به تازگی و به مدت ده روزه که دوره قانون افرینش استاد رو دارم میگذرونم و طی همین ده روز متوجه شدم که تا حالا چقدر باورها و تصورات غلط و اشتباهی در زندگیم داشتم و خیلی وقت ها بخاطر باور های تضعیف کننده فرصت های مناسبی رو از دست دادم و اینکه یاد بگیرم درخواست کنم که چرا که یک درخواست کوچک میتونه نتایج خیلی بزرگی در زندگی ام داشته باشه .

    و امروز تو سایت اتفاقی به دوره سفرنامه برخورد کردم و تصمیم گرفتم که در ان شرکت کنم و در مورد مبحث احساس گناه بود که خیلی عالی بود . مدتی است که برای تصمیم جدیدی که میخام بگیرم احساس گناه و عذاب وجدان دارم و کمی تردید داشتم اما با شنیدن فایل احساس گناه متوجه شدم که معیار واساس انچه که به من حس گناه یا عذاب وجدان میده همه اش ریشه در باورها و فرهنگ های غلط جامعه و خانوادمون دارد و ما خودمون با این باورهای غلط محدود و محبوس کردیم .

    بازم میگم من هنوز اول راه هستم و امیدوارم و تمام تلاشم رو میکنم که بخاطر خودم و خلق زندگی دلخواهم تا انتهای این راه باهاتون همراه باشم .

    تشکر فراوان از استاد عباس منش عزیز بخاطر اینکه چراغ راهنمای من در این مسیر زندگی شدند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهرا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3633 روز

    به نام الله

    امروز روز اول شروع روزشمار هست. البته از چند روز قبل شروع کردم و تا چن روز پیش رفتم اما حسم گفت برگردم از اول و اینبار قویتر شروع کنم.

    حالا ک برگشتم از اول و دوباره فایلو گوش دادم کلا چیزایی رو شنیدم و دیدم که اصلا ندیده و نشنیده بودم! و کاملا به عمق وجودم نشست.

    اینکه فهمیدم فکرهای بیهوده به دردم نمیخوره و فقط باید به چیزهایی فکر کنم که باعث بهبود زندگیم میشه. و طبع اون باید در مورد چیزهایی ک حرف میزنیم هم دقت کنیم. حرفای بیهوده رو نه باید بزنیم نه باید بشنویم!

    اینکه فهمیدم وجدان هرجایی به یه صورت تعریف میشه، و عذاب وجدان هیچ مفهومی نمیتونه داشته باشه و به درد من و پیشرفت زندگیم نمیخوره. من باید یاد بگیرم که به هر مسئله طوری نگاه کنم که حس بهتری بهم بده. و همین هم موجب بالاتر رفتن اعتماد بنفسم میشه.

    اشنباهات من باعث پیشرفت من میشن.

    اینکه روشن شدم که ظالم فقط میتونه به خودش ظلم کنه و نه هیچکس دیگه! و کسی ک به خدا کافر میشه ظالم به خودشه.

    اینکه ما فقط توانایی تغییر زندگی خودمون رو داریم.

    خیلی مشتاقم تغییراتم بعد از پایان این روزشمار ببینم

    🌱🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: