«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 109
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با عرض سلام و خسته نباشید
در مورد احساس گناه ، در ابتدا باید بدانیم که این احساس گناه در اکثر مواقع ناشی از اعتماد به نفس پایینی است که ما داریم پس در ابتدا باید به تقویت اعتماد به نفس خود بپردازیم.
(بخشیده شدن خود باعث میشود که احساس گناه از بین برود زیرا دیگر گناهی وجود ندارد که بخواهد احساس گناه وجود داشته باشد پس راه های آمرزیده شدن گناهان نیز خود راه حل هایی به شمار میروند)
اگر گناه یا عمل ناشایستی که ما انجام دادیم مرتبط با خدا بده(حق الله )باید توجه داشت که خداوند بسیار توبه پذیر است و ما باید به این نکته ایمان قلبی داشته باشیم و همواره یادآور لطف و مهربانی خدا باشیم.وقتی ما ایمان داشته باشیم که خداوند گناه ما را میبخشد پس دیگر احساس گناهی نداریم.
اما اگر احساس گناه ما مرتبط با دیگران باشد (حق الناس) در قدم اول باید دست از سرزنش کردن خود برداریم و به جای آن تلقینات مثبت داشته باشیم.
افکار خود را سامان دهیم و از اشفتگی در بیاریم زیرا خود این آشفتگی باعث میشود که حتی اگر آن کار را مدت ها پیش انجام داده باشیم باز دچار استرس شویم و به سرزنش خود بپردازیم.
سعی کنیم که به طریقی عمل خود را جبران کنیم حتی اگر گناه بسیار بزرگی را مرتکب شده باشیم
کار های کوچک باعث میشود که نگرش منفی ما به مرور نسبت به خودمان از بین رفته و با نگرشی مثبت به خود نگاه کنیم و این نگرش به مرور جای آن نگرش منفی را میگیرد(چقدر “نگرش “اوردم تو یه جمله :) ) و باعث کاهش و در انتها از بین رفتن احساس گناه میشود.
سعی کنیم خودمان را جای طرف مقابل قرار دهیم و بسنجیم که تا چه میزان از کار ما رنجیده است.افکار منفی را از خودمان دور کنیم شاید کار ما در نظر ان فرد زیاد جلوه نکرده باشد.
سعی کنیم خودمان هم تا جایی که امکان دارد از خطا های دیگران گذشت کنیم این عمل باعث میشود که وقتی مرتکب خطایی میشویم دید بهتری نسبت به آن فرد داشته باشیم و امید بیشتری که از خطای ما بگذرد تا باشد که باور های ما روی آن شخص هم اثر بگذارد.
(مواردی که برای حق الناس گفته شد در حق النفس یا زیان رساندن ما به خودمان ، هم صدق میکند.)
توجه داشته باشیم:”الا بذکر الله تطمئن القلوب”آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرام میگیرد.
همواره به یاد خدا باشیم ،از او طلب مغفرت کنیم و از او بخواهیم که تمام دل ها را از کینه پاک کند.
به خدا میسپارمتون.
با سلام خدمت دوستان اولین چیزی که به ذهنم رسید اینکه ببخشید تا بخشیده شوید
باسلام،
در خصوص احساس گناه بابت خطایی که صورت گرفته بستگی دارد خطای انجام شده در مورد شخص دیگری باشد یا بابت خطایی باشد که بین خود شخص و خداوند میباشد در مورد اول میبایست خسارت وارد شده به آن شخص جبران گردد حال اگر خطا یا خسارت وارد شده احساسی و عاطفی یا جانی یا مالی باشد بهرحال برای رها شدن از احساس گناه در گام اول رضایت طرف مقابل حاصل گردد و از وی دل جویی شود و در گام بعدی هم بخشش خود میباشد که طرف خودش را ببخشد و خسارت مجدد نزند در مورد دوم که خطای به عمل آمده بین خود شخص و خداوند است توبه نمایید و به فضل خداوند مطمعن باشد چون خداوند توبه توبه کنندگان را حتما میبخشد و مصداق این بیت است که صد بار اگر توبه شکستی باز آ این درگه ما درگه نومیدی نیست که بر گرفته از آیات قرآن است
به نام خدا ، با سلام
کسی که مرتکب گناهی بزرگ شده ودیگه نمیتونه خودش رو کنترل کنه باید بدونه که خدا گناها رو میبخشه خدا توبه رو می پذیره هر چند بار توبه کنی باز خدا قبول میکنه . باید امید داشته باشی باید بتونی افکارتو کنترل کنی اگر افکار منفی داشته باشی طبق قانون جذب افکار منفی و موقعیت های نا مناسب رو جذب میکنی باید افکارتو تغییر بدی وفقط مثبت بیندیشی به خدا توکل کن خوشبختی رو حس کن باید خدا رو تو دلت حس کنی همانطور که (یاد خدا دل ها را آرام می سازد) هر کاری که انجام میدی بابتش سپاس گزاری کن . با خودت حرف بزن از خودت بپرس که چه کار کنم تا بهتر و صبور و با ایمان باشم؟ باید اعتماد به نفس داشته باشی سرت رو با کارهای جالب و شاد کننده قاطی کن ، مراقبه کن ، با خدا حرف بزن . احساسات رو کنترل کن و احساسه پاکی کن افکار منفی رو مثبت کن و بهترین پیشنهاد اینکه واسه رسیدن به آرامش و امیدوار بودن قرآن بهترین و فوقالعاده ترین پیشنهاد است. یه تجربه ای از خودم بگم که به خاطر انجام گناهی عذاب وجدان گرفته بودم و هر دفعه خودمو سرزنش میکردم ولی یک روز اومدم رو به آینه نشستم و با خودم حرف زدم و گفتم : تا کی باید این کار رو ادامه بدم ، چرا باید گذشته عذابم بده ، چرا نتونم احساس آرامش کنم ، چرا از این عذاب رها نشم ؟؟ کارهای زیاد انجام دادم در وهله اول کتاب هایی خوندم که سرم گرم شه ، مراقبه و ورزش هایی انجام دادم که بتونم احساس قدرتمندی کنم وهر لحظه از خداون سپاسگزاری می کردم سعی میکردم افکار مثبتی داشته باشم و خودمو شاد میکردم به هر آنچه که بهم احساس شادی میداد از ترانه گوش دادن تا مشورت کردن و … که شادم میکردن ویک لیست تهیه کردم و چند عبارت تاکیدی نوشتم واونا رو هر روز میخوندم و باور داشتم که دیگه بخشیده شدم و دیگه اصلا گناهی به فکرم نمیرسید
موفق باشد.
– اولا همه ی انسانها کم و زیاد گنه کارند
– هر چقدر که گناه ما بزرگ باشه بخشندگی خدا بزرگتره
– یاد اوری گناهان گذشته هیچ سودی به حال ما ندارد
با سلام
هر چقدر هم که گناهان ما بزرگ باشد لطف و مرحمت و بخشایش خدا بزرگتر است چرا اصلا ما لطف خدا را گوچک می بینیم بیاییم این باور را در خود ایجاد کنیم که هر چقدر که گناه ما بزرگ باشد خدا بخشنده تره جای این که لطف و بخشش نا محدود خداوند را در در حد درک ضعیف و ناقص خودمون کوچک ببینیم بیاییم با افزایش وسعت بخشیدن به درک و باورمون نسبت به لطف بی انتهای خدا ، خودمون را در هاله ای از لطف خدا ببینیم اینکه خدا همواره با ماست عاشق ماست و خدا بیشتر از ما تمایل دارد خدا بیشتر از ما عاشق اینه که ما به سمتش بریم این که باهاش باشیم برای اون باشیم و خداوند بیشتر از ما خواهان این است که ما احساس خوب داشته باشیم بجای این که دائم به گناه بزرگی که انجام شده فکر کنیم دائم عذاب وجدان نسبت به گناه انجام شده داشت باشیم نا امیدی از خدا خودش بزرگترین گناهه ، ولی ما با دائم مایوس از رحمت خداییم وقتی خود خدا می گه من می بخشم چرا ما نا امید باشیم چرا برای خودمون اینقدر سخت می گیریم چرا وقتی خدا می خاد ما را ببخشد ما خودمون دنبال عذاب و و یا داشتن احساس گناه و نا امیدی میریم تمام این حرف ها ر می زنم که و می خام بگم که باید اول از تفکرو باور های خودمون شروع کنیم باید این فکر اشتباهه از سرمون بیرون کنیم و و جای اون باور های درست جایگزین کنیم این مهمترین مرحله است که دیدمون را نسبت به خدا عوض کنیم
در فکر عاقبت گناهی که انجام دادیم باشیم این که عذاب وجدان این کار را داشته باشیم اصلا مگه به ما کمکی می کنه فقط این که ما را از خاسته هامون باز می دارد فقط اینکه ما را از با خدا بودن دور می کنه فقط اینکه ما را از داشتن احساس خوب باز می دارد و بیایید با با این کار بیشتر به خودمون ظلم نکنیم و این هم باز دام شیطان است این ما عذاب وجدان و حس بد داشته باشیم این که در خلاف مسیر راه رسیدن به خدا گام برداریم این کار ( داشتن عذاب وجدان ) کاملا بی نتیجه است و هیچ چیزی عاید ما نمی کند بیایید با داشتن حس خوب لحظه به لحظه به خدا نزدیک بشیم
این که بیاییم اعتماد به نفس را در خودمون تقویت کنیم این که خودمون لایق بدونیم این که خودمون شایسته این بدونیم که لایق بخشش خدا هستیم این که عفو خدا شامل حال ما هم میشه این که خدا عاشق ماست ما را بیشتر از خودمون دوست داره این که دوست داره ما زندگی بهتری را تجربه کنیم
کار دیگ ای که باید انجام بدیم این است که به درگاه خدا توبه کنیم و از خدا درخواست امرزش داشته باشیم و مطمئن باشیم که خدا ما را می بخشه باز هم تاکید می کنم به این مورد باور داشته باشیم که خدا ما را می بخشد باید با داشتن این باور در خواست توبه کنیم این که خدا می گه هر بنده ای نزد من توبه کنه من نه تنها اونو می بخشم بلکه هر خواسته ای داشته باشه براش انجام می دم ببینید چه حس فوق العاده ای به ادم دست میده
در مورد حق الناس هم باید از کسب رضایت کنیم اگه ازش حقی پایمال کردیم در صدد جبران ان براییم و اگر توان این کار را نداریم ازش فرصت بخواهیم تا زمانی که بتونیم این کار را جبران کنیم
بیایید به اینده به دید مثبت نگاه کنیم جای این که به گذشته تلخ و پر گناه فکر کنیم تا حداقل با اینده مثبت ، گذشته منفی خود را جبران و اصلاح کنیم
از این گذشته مگه بقیه گناه نمی کنند اگه خدا قرار باشه همه را عذاب کنه همه را ببره جهنم که نمیشه واضح و اشکاره که خدا با دید بخشش به بنده هاش نگاه می کنه
جریان حر و امام حسین را که همه شنیده ایم به خودتون یاداوری کنید … جایگاه افراد و گناه صورت گرفته در این مرد را با وضعیت خود مقایسه کنید کمی اعتماد به نفس داشته باشید کمی خودتون را باور کنید کافیه که بخاهید خدا شما را ببخشه
قبل از این که خدا ما را ببخشه ما باید خودمون را لایق بخشش بدونیم و باید خودمون را ببخشیم حس عذاب وجدان کنار بزاریم و داشتن حس خوب راتجربه کنیم بیاییم با این کارمون کمی فضا را برای خدا باز کنیم با این کارمون به خدا اجازه بدیم که لطفش شامل حال ما هم بشه
صحیتی دیگر با استاد : وقتی در ابتدا به جواب این سوال یا جواب سوالات جلسه قبل فکر می کردم چیز خاصی به نظرم نمی رسید ولی وقتی شروع می کردم به کمی نوشتن و مطالب پست سر هم به ذهنم میومد فوق العاده شگفت زده میشم و کلی خودم تحسین می کنم نوشتن راه فوق العاده ایه که انسان به تمام اهدافی که در مسیرش هست برسه
خدایا ازت فوق العاده مچکر و سپاسگذارم که این استاد فرزانه با این باور و دیدگاه های فوق العاده را بر سر راه من قرار دادی
با سلام . به نظر من باید به این فکر برسیم که هر کسی از جمله خودمون از روی نا اگاهی امکان داره خیلی اشتباهاتو انجام بده و وقتی اونا و درک میکنه باید بدونه که در اون زمان اون رفتار از روی نا اگاهی بوده و حالا که اگاه شده خو شو ببخشه . باید درک کنه که این اتفاق در اصل به او نشان داده که چه چیزی درست است و واقعا چی میخواد .از وجوده خودش طلب ببخشش کنه و اطمینان داشته باشه که بخشیده شده و خودش را کاملا دوست داشته باشه و خودش هم خودش را ببخشد و اونجاست که خدا هم اونو میبخشه . هر اتفاقی در خود بذر موفقیت برابر یا بزرگتر از خود را داراست
به نام الله
کسی که احساس گناه دارد ،
1- اول باید باور کند که گناه یا خطایی انجام داده ، و خود را به عنوان فردی خطا کار بپذیرد. و بداند انسان مجموعه ای از نقاط مثبت و منفی ست. و برای تغییر دادن خود لازم است ابتدا خود را همانطور که هست بپذیرد. و قبول کند که بنا به شرایطی کار اشتباه را کرده،الان پشیمان است،و دوست دارد به سمت خیر پیش رود و اشتباهش را جبران کند.
2- بنظر من این عالیست که بخدا اینگونه نگاه کند که خدا قادر مطلق است پس اگر میخواست قطعا میتوانست یک انسان گناهکار رو به درجه پستر و پایینتر از انسانیت نزول دهد و او را تبدیل به چیزی غیر از انسان کند ولی خدای بزرگ ما تواب و الرحمن و الرحیم است پس میگوید من توی انسان را باتمام ویژگی هایت دوست دارم برای خودم خلق کردم و همیشه امید دارم در جهت خیر و خوبی حرکت کنی .پس هر چقدر هم که گناه کسی بزرگ باشد خدای مهربان او را میبخشد و بخشش خود را اینگونه نشان میدهد که باز فرصت انسان بودن با تمام ویژگی ها و قدرت و برتری را به او میدهد.
3-حالا که خدا فرصت دوباره به او میدهد و او را بخشیده است ،و او همچنان انسان ست ، حالا که او خود را بخشیده و با تمام وجود دوست داردتغییر کند ، باید خودش را به شدت دوست داشته باشد باید قدر خود و این موقعیت و زندگی دوباره را بداند و تصمیم بگیرد که در جهت اهداف جدیدش حر کت کند ،
4- خواسته های جدیدی برای خود خلق کند و انرا پررنگ کند ، مدار زندگی ش را عوض کند و اهدافش را مرور کند ،زندگی نویی برای خود ترسیم کند.
5-هر روز و هر شب با خدای خود صحبت کند ،مراقبه کند ،و بخاطر تک تک لحظات عمر دوباره ش خدا را سپاسگزاری کند.
6-باید گذشته را رها کند ،رویاها و ارزوهای جدید داشته باشد در جهت رسیدن به انها نهایت تلاشش را کند
7-در زمان حال زندگی کند و بداند ما با حق لذت بردن و شاد زیستن و عشق ورزیدن به دنیا امده ایم و با زندگی کردن است که خدا را شکر میگوییم و دوست داشتنمان را ثابت میکنیم.
9-باید برخیزد ،ورزش کند ،کار کند ،انسان بودن خود را گرامی ترین نعمت بداند و زندگی را برای خود بسازد
10-تصمیم بگیرد برای جبران کار اشتباهش کارهای جدیدی در جهت گسترش جهان گسترش خیر و نیکی و رساندن خیر وبرکت وجودیش به عالمیان انجام دهد.
با آرزوی سلامتی شادی و موفقیت روز افزون برای همگی
بهش میگم ما اگه احساس گناه میکنیم به خاطر ترسمون از خداست از اینکه خدا ما رو نبخشه ما رو به حال خودمون رها کنه و احساس بی ارزشی کنیم در حالی که ما نباید در این مورد از طرف خودمون تصمیم بگیریم باید بریم ببینیم خدا چی میگه نظرش در مورد انسان گناه کار چیه آیا خدا میبخشه یا نه ما نباید از طرف خودمون قضاوت کنیم بهترین جایی که میشه حرف خدا رو شنید جایی نیست جز تو قران اونجا خداوند میفرماید :اگر بنده ام دست از گناه بر دارد و توبه کند و کارهای صالح بکند تماام گناهانش را نادیده گرفته و حسنات را جایگزین آن میکنم ..جای جای قران به این موضوع اشاره میشود در جای دیگر خداوند میفرماید همه گناهان با توبه بخشیده میشود بجز شرک که باید دست از شرک خود بردارد .برای اطلاع بیشترر بهتر است به قران مراجعه شود (س نساء آ48)(زمر 53)(70فرقان تاکید میشود )(عمران135)….و بقیه آیاتی که همش خدا بندش رو به سمت خودش میکشونه
سلام
سوالو اینطوری مطرح میکنم که یادمه توی کتابخونه بودیم و داشتیم درس میخوندیم…..دو تا از بچه ها بسیار ادم های با شخصیت و اهل مطالعه بودن… یکیشون دانشجوی دکترا بود….با هم یه اختلاف نظر جزئی روی میز مطالعه داشتن …..من رفتم که چایی بیارم….وقتی که برگشتم دیدم اون آقای دکتر که اسمش محمد بود با وحشت فراوان داره گریه میکنه و ایستاده بود و تمام بدنش میلرزید….متوجه شدم که محمد به صورت ناخودآگاه با پایه صندلی زده یکی از تخم چشم دوستشو از حدقه بیرون کشیده….منم کلی وحشت کردم……میخوام اینطور سوالو مطرح کنم حالا محمد که بسیار پسر باشخصیتی بوده و تا حالا برای بار اول دستشو روی یکی بلند کرده و 50 درصد بینایی یک شخصو کور کرده چگونه احساس گناه رو پاک کنه؟
جواب:پاسخ این سوالو باید در مباحث خداشناسی پیدا کرد….این احساس گناه یکی به خاطر ترس از خشم خدا….و دیگری ترس از نفرین فرد ضربه خورده که این مورد هم باز به همون مورد اول و ترس از خشم خدا برمیگرده…..
قبل از اینکه پاسخی برای ترس از خدا پیدا کنیم…….در صورت دسترسی بتوانیم حلالیت رو از فرد ضربه خورده بطلبیم…..تکرار میکنم در صورت دسترسی
حالا در مورد خداشناسی:باید ببینیم که تعریف ما از خدا یا باور ما به خدا چگونه هست؟آیا خدا بسیار کینه ایه؟آیا بسیار عصبیه؟اگه خدا اهل بخشش حتی با ارتکاب بدترین گناهان هست؟آیا بخشش یا شکنجه خدا میزان داره….تکرار میکنم آیا در خدا چیزی به نام میزان هست؟
پاسخ تمام پرسش ها خیر هست…
ما یاد گرفتیم که خدا چیزی به نام احساس نداره که بخواد میزانشو داشته باشه…..یا اینکه اصلا برای خدا خشم…خوشحالی…..کینه….شکنجه…..تعریفی نداره….
اگر کسی با من مخالفه پس به من این پاسخو بده که خدایی که احساس داره چطور این اجازه رو میده که یکی از بنده هاش به یکی دیگه صدمه بزنه…….و بعد اونی که صدمه وارد کرده،بوسیله خشم خدا به همون اندازه بهش صدمه وارد بشه….یعنی هر دوتاشون الان صدمه دیده هستن…خوب اگه خدا احساس داره که همون اول اجازه ارتکاب جرمی نمیده که این وسط یکی قربانی که شد هیچ بعد بزنه فرد خاطی رو هم قربانی کنه…..چه کاریه؟همون اول اجازه هیچ کاری نمیداد….اما یه نگاهی به اطراف بندازیم هر کسی در هر مسیری بره اگه احساس خوب و باور قوی داشته باشه همونو گسترش میده…..مثل داعش و یا مجمع هم جنس بازها..یا گروه های قاچاق…لطفا قبل از هر مخالفتی با این نظر کمی به این اتفاقات که واقعا اتفاق افتاده نگاهی کنیم….استاد توی فایل به صلاحمون هست یا به صلاحمون نیست کاملا توضیح داده که سیستم اینگونه است که هر چیزی که میخواد باشد گسترش میابدو بد و خوب فقط تعریف شخصی ماست ……
پس دیگه مجازاتی نیست…..خدا خشم ندارد……کلا احساسی نیست……سیستمی هست که فقط پاسخ میدهد به باور یا احساس ما……اگه باورمون به بخشندگی و مهربانی خدا باشه همین پاسخو دریافت میکنیم….و اگر باورمون به خشم خدا باشه دقیقا خشمو دریافت میکنیم…..و دقیقا همین جا بود که اشتباه میکردیم و خدا رو احساسی میدیدم……
حالا اون دوست من برای پاک کردن این گناه باید بداند که چگونه به خدا نگاه کند……اینکه خداوند سیستمی هست که پاسخ میدهد به احساس و باور ما….. اینکه خداوند مهربان و پر از عشق هست
و دقیقا ما هر لحظه به خاطر نوع احساسمون در مداری قرار میگیریم که هیچ راهی به جز همون یه راه نداریم و دقیقا فرد ضربه زننده و ضربه خورده در چه مداری بودن……قطعا احساس بسیار بدی داشتن…در کل باور های مخرب…..
پس کسی اینجا مقصر نیست……..