سفر به دور آمریکا | قسمت 96 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

﷽

سلام به خانواده عزیزم

خدایا سپاسگزارم بابت این روز عالی

خدا جونم ممنونم که بهم اجازه دادی یک روز دیگه رو تجربه کنم و ازش لذت ببرم

استاد چه همزمانی باحالی

من این چند وقت درگیر ثبت نام ماشین جدیدم هستم و از طرفی هم درگیر تعویض ماشین قدیمی

و حالا این فایل هم درمورد تعویض ماشین بود

و چقدر شما اعتماد به نفس دارید

آفرین به شما

فایل رو بدون سانسور میزارید

اصلا فکر بقیه واستون مهم نیست

خیلی راحت میگید ماشین رو عوض نکردم چون ارزون میخریدن

خدایا شکرت که به من کمک کردی با اعتماد به نفس بیشتری زندگیمو ادامه بدم

استادجان من قبلاً واقعا اعتماد به نفس پایینی داشتم و از این بابت خیلی اذیت شدم ولی با هدایت الله و آموزش های شما خیلی خیلی رشد کردم

خدایا سپاسگزارم بابت این ماشین های قشنگ و جذاب

من واقعا علاقه زیادی به ماشین دارم

واقعا از ته دل دلم ماشین های فوق العاده و لوکس میخواد

خدایا هدایتم کن به سمت ماشین های لوکس و گرانقیمت

و ی آموزش فوق العاده توی این فایل

که به پول باید احترام بزاریم تا بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون بشه

و اما باورسازی امروز من

دلم میخواد هدایتم رو دنبال کنم و امروز کارهام سروسامان بگیرن و این مستلزم اینه که ذهنم رو آروم کنم و بیخیال نسبت به نتیجه و پیش نرفتن کارها، زندگی روزانمو ادامه بدم و نتایج رو به خدا واگذار کنم

من عاشق زندگی هستم و دلم میخواد شاد و سرحال زندگی کنم و لذت های دنیارو تجربه کنم

یادم باشه برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی‌افتد

من فقط و فقط باید به هدایتم گوش کنم و کارهایی که دستور میده رو انجام بدم بقیشو خدا واسم درست می‌کنه

استاد این چند وقت ذهنم همش داشت نجوا میکرد که تو هیچ کاری نکردی اصلا رشد نکردی و مدام داری عقب میری تا حدودی جوابشو میدادم ولی کامل نمیتونستم

تا دیشب یکی از همکارهای قدیمی باهام تماس گرفت و در مورد پر کردن پول ماشین پرسید وقتی طلب هایی که داشتم رو گفتم و گفتم انشاالله جورش میکنم ی لحظه به خودم اومدم

منی که ی موقع‌هایی پول بنزین نداشتم بزنم

منی که موجودی کارتم از سه چهار میلیون بیشتر نبود و اگه هم نیومد فوری می‌رفت برای بدهی و اجاره و …

منی که ماه به ماه به بدهی هام اضافه میشد

حالا صد میلیون و دویست میلیون طلب دارم

حالا خیلی از بدهی هامو دادم و دارم به صفر میرسونمشون

حالا می‌خوام جواب ذهنمو قاطعانه بدم

ای ذهن سرزنش‌گر من

اگه اینا پیشرفت نیست پس چیه؟؟؟

به خدا قسم مدارم خیلی رفته بالا و صداهای قرارداد های بزرگ و پول های زیاد داره مدام توی سرم زنگ میزنه

منی که تشنه ی جلسه بودم حالا ازم خواسته میشه فقط برم جلسه ای که همه چیزی طی شده رو بنویسم

من فعلی اصلا و ابدا قابل مقایسه با من قبلی نیست

به قول استاد مشکل ما آدما اینه که شرایط واسمون عادی میشه و انگار یادمون می‌ره کجا بودیم و به کجا رسیدیم

واسه منی که فقط بدهی بالا میاوردم و خانوادم از پیشرفت من ناامید بودن، اون موقع ها عادی بود و واسم تکراری شده

و همچنین واسه منی که الان با ی قرارداد، حقوق یک سال سالهای قبلمو بدست میارم حالا عادی شده و واسم تکراری

اون موقعی کسایی دور و اطراف من بودن که با مدار داغون من همخونی داشتن

حالا کسایی دور و اطراف من هستن که با مدار حال من همخونی دارن

پس عادیه فکر کنم زندگی من پیشرفتی نداشته

باید هر روز و هر روز این آگاهی هارو با خودم مرور کنم

خدایا سپاسگزارم بابت این جایی که هستم و این مداری که دارم

هدایتم کن به مدار های بالاتر که با تموم وجود واسش تلاش میکنم و ذهن سرزنش‌گرم رو خاموش میکنم

دوستون دارم استاد

خدانگهدار