سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۸

به نام یکتا کیمیاگر هستی

سلام نام زیبای خدای وهابم، خدای هدایتگرم به سوی نور، عشق، خوشبختی هست، به مریم جان استاد عزیز و تک تک مسافران این قطار به سمت خدا تقدیمش میکنم.

خدایاااا چجوری باید سپاسگزارت باشم که منو مسافر این سفر پراز عشق کردی.

این سفرنامه ای که منم یکی از مسافراش هستم.

خیلی خوشحالم که میتونم یه گوشه ای از تجربه هام رو بیام اینجا بنویسم.

الان در سفر هستم.

سفرررر وای خدای من چقد خوب برنامه ریزی میکنی.

در حال سپاسگزاری بودم با کلی حس خوب که خیلی یهو مامانم اومد

گفت زهرا،

گفتم بله مامان

گفت داریم میریم مسافرت

Woooow

من ذوق کردمو و بعدش اشک شوق و عشق تو چشام جمع شد، خدایا چقد خوب پاداش میدی عاشقتمم معشوق یگانه من.

چقد سرسپردگی به هدایتت بینظیره

چقد این سفرنامه برام نتایج فوق العاده ای داشته و داره.

چقد خوبه به دانسته هام عمل میکنم و نتیجه عملم رو چند برابر داری میدی.

.

وقتی به شهری که میخواستیم رسیدیم حسمون گفت اول برو سوغاتی بگیر، با هدایت خداوند اومدیم و نگممم براتون که چه چیزاییی گرفتیم همش طبیعی و نچرال و الص الص جنس:)

یه چیز جالب اینکه تمام این کسب و کار رو یه خانوم اداره میکرد، از اول درست کردن محصولاتش تا فروشش.

و همینطور چقدر مهربوون، خوش اخلاق ومهمون نواااز.

دقیقا همون آگاهی هایی که تو فایل ۵۶ یاد گرفتم رو به وضوح دیدم.

قربون خدا برم من، با هدایتش همین خانوم بهمون خونه ویلایی خودش رو اجاره داد.

خوووونه نبود کههه بهشت بود

دو دست مبل تو حال

امکانات به روز و مدرن

اصن تمیزززز( واقعا مریم جان درسته وقتی شما خیلی به پاکیزگی اهمیت میدی اصلاااا خداوند تورو به جاهای تمییز هدایت میکنه یاد اون دسشویی که ازش فیلم گرفته بودی افتادم)

وقتی میری بیرون رو تراس کلی درختای خوشگل هست، یه نسیم خنک گونه هات رو نوازش میکنه.

قیمتش در برابر این زیبایی میتونم بگم صفره.

یعنی جای جای این خونه برام زیباییه خدایااا شکرت عاشقتممم.

کامنت های بینظیر لایو استاد رو دیشب روی تراس نشسته بودم و با صدای جیرجیرک ها و روباه هایی که صداشون از دووور میومد میخوندم.

الانم درحالی این متن رو دست و دل بازانه مینویسم که روی تراس نشستم، با منظره ای رو به کوه و درخت و صدای آب و پرنده هایی که رو درختن وای ک چه نازن.

راستییی دیشب به طور اشتباهی از یه مسیر دیگه رفتیم، بعد منظره ای رو دیدم که ستودنی بووود، (همون منظره ای که فکر کنم قسمت ۵۴ بعد اینکه از بزرگراه هیولا اومدیم تو جاده پراز درخت که نور از انتهاش معلوم بود)

ینی قرارر بود چشمامون اون زیبایی رو ببینه که اشتباه رفتیم:)

خدایا شکرت امروز هم من رو به سفرنامه هدایت کردی

خدایا شکرت برای اینترنت قوی تو اینجا

عاشقتممممم مهربون ترین.

بارون زندگی من فقط خدا فقط خدا

معنی عاشقی من فقط خدا فقط خدا

خدایا عشقت رو مثل بارون به زندگی تمام دوستانم، استاد و مریم جان ببااار.

زندگیتون پراز خدا.