سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۱

سلام به همه همسفرهای سفر به دور امریکا

وای خدای من چه خانمهای زیبا و خوش اندامی بودند چه لباسهای خوشگلی باور کنید من نرمی و لطافت جنس شلواری که اون خانم مدل ابی پوش پاش بود رو میتونستم احساس کنم و چه احساس خوبی به ادم میده دست میکشی رو این جنس ولطافتشو احساس میکنی خوشرنگیش که دیگه نگو.خیلی دلم خواست لباساشو?.اندامشم معرکه بود?.چه موهای زیبایی هم خوشرنگ بود هم خیلی مدل زیبایی داشت?.یه هارمونی خیلی زیبایی شده بود واقعا اون رنگ لباسا با اون فضا.چه ژستای قشنگی و چه جالب تو حال خودشون بودند کارشونو انجام میدادند اصلا توجه ای نداشتند به دنیای اطراف خیلی راحت انگار توی استادیو عکاسی هستند نه توی یه فضای باز با اون همه ادم و نگاه.استاد عاشقتم که عاشق زیبایی ها هستی یعنی از کوچکترینشونم نمیگذری حالا یه خانم زیبا یه ساختمون زیبا یه فضای زیبا.میدونید جنس فرکانسرو میشه به خوبی شناخت که این ادم فقط دنبال چیزایی هست که احساس خوبی بهش میده احساس سپاس گذاری بیشتر احساس لذت بیشتر احساس شوروشوق بیشتر فارغ از اینکه دیگران چه فکری ممکنه در موردش بکنند یه کسی که استاد انگیزشیه ادم ثروتمند و موفقیه خیلی دنبال کننده داره ولی این ادم خودشه دنیای خودشو داره دنیایی که قوانین ثابت جهان هستی رو شناخته وازشون داره به نحو احسنت در جهت رسیدن به خواسته هاش و خلق زندگی خودش فارغ از اینکه در اطرافش چه بدو بدو هایی هست چقدر قضاوت هست چقدر اعتراض هست استفاده میکنه.

با خودم فکر میکردم چقدر تا حالا تو زندگیت به این شکلی که استاد داره زندگی رو زندگی میکنه تونستی زندگی کنی.اینقدر هیجانی و شاد باشی زیر یه پل تو بارون بشینی و بزنی زیر اواز نه اروم و ساکت باشی عجله نکنی استرس نداشته باشی نگران نباشی وای لباسام خیس شد حالا چیکار کنم و از اون لحظات لذت ببری از بارش باران الهی از اون قطرات زیبایی که همه جا رو میشوره و زیباتر میکنه.و به خودم گفتم مرضی تو به هیچکس جز خودت بدهکار نیستی باید از این به بعد خیلی بیشتر تلاش کنی برای لذت بردن از هرچیزی.