سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۵

اگر اینجاهستم به معنی این هست که متعهد شدم با کنترل کانون توجه ام زندگی ام را کنترل کنم.

و امیدوارم بتوانم از لحظه به لحظه ی این زندگی لذت ببرم.

اینکه خانم شایسته با اینکه دیروقت خوابیده صبح زود دوباره بیدار میشه رو تجربه کردم.

اصلا ادم نمی تونه بیدار نشه وقتی چنین عشقی در درون ادم زبانه می کشد.

تازه دارم تجربه میکنم که خداوند مرا بیدار میکند.

چه عبادتی از این بهتر که خداوند رو در زیبایی ها پیدا کنم.

داشتم فکر میکردم که من هم باید کل امریکا رو کل ایران رو و کل جهان رو بگردم.

و استاد چقدر تجربه های متفاوت و زیبا داشته و چه درس هایی گرفته .

درسته عبادت همینه که ادم بزاره روحش پرواز کنه.

عبادت همینه که ادم مشغول کار مورد علاقش هست.

چه صبح زیبایی چه دریاچه ی محشری.

چقدر زیبایی چقدر خوبی خدا صد هزار مرتبه شکرت.

نکته ی بعدی صدای جیرجیرک هاست .

درس امروزم در مورد عزت نفس است.

چیزی که امروز دریافت و درک کردم اهمیت نقش عزت نفس است.

عزت نفس افسار ذهن را در بر می گیرد و راه را بر نجواهای شیطان می بندد.

عزت نفس شخصیتت را می سازد. عزت نفس و توکل بر الله چنان انرژی در وجودت به پا می کند که

برای ادامه مسیر بدون توقف بمانی.

خدایا صد هزار مرتبه شکرت که این موضوع را بهم الهام کردی.

من می خواهم طوری زندگی کنم که زندگی ام را تماما خودم رقم بزنم.

زندگی که تمام تحت کنترل من است و این نهایت آزادی است.

من انسان ارزشمندی هستم فارغ از اینکه چه شرایطی دارم.

اصل من اساس من درون من بسیار ارزشمند است و قابل ربط به موضوعی نیست.

یادگرفتم که برای کنترل زندگی ابتدا باید از ریشه ها شروع کرد از درون از همان اساس و پایه و اصل.

از آنجا که همواره توحید اساس زندگی ام بوده از همینجا شروع کردم.

اما ذهن و روح نیز مانند جسم ورودی های دارند که باید آنها را کنترل کرد.

زیرا ما یک دستگاه ارسال کننده فرکانس هستیم.

همه چیز در نهایت به نفع ام رقم می خورد اگر در مسیر درست باشم.

روحم را آزاد می کنم تا پرواز کند و در بند جسم گرفتار نباشد.

عبادت یعنی اینکه به رشد خودت و جهان کمک کنی.

عبادت یعنی بتوانی حضور خداوند را در این جهان پیدا کنی.

آره دقیقا استاد به جایی رسیده که می خواهد و می شود.

آفرین و احسنت که ادامه دادی .

ایمان همه چیزه توحید همه چیزه خداوند همه چیزه.

به فرمانروایی خداوند قسم این خداست که هر لحظه نمایانگر می شود و تنها به چشم دل قابل رویت است.

خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت ابن evening بسیار بسیار زیبا

این جریان آب با آدم حرف می زند با روح و روان آدم بازی میکند.

چه موج های زیبایی روی آب هستند خدایا هزاران هزاران مرتبه شکرت.

چه درخت هایی چه غروبی مگر می شود اینجا خوابید از بس که زیبایی است از بس که قشنگی است.

وااااای چه صدای آبی چه صدایی به به خدایا شکرت.

عاشق اینم که همیشه از شب ها سپیده دم ها فیلم بگیرید.

چه صداهایی این کنسرت خداوند است که به راه انداخته.

چه شعر زیبایی می خوانی. من عاشق این موقع هایی از روز هستم که شما فیلم گرفتید.

چی بگم فقط می تونم بگم خدایا شکرت.

استاد افرین چه عکسایی میگیری. چه آهوی زیبایی این خداست که نمایان شده .

تصور کردم که دارم با عشق منم اون زرافه رو ناز میکنم و بهش غذا می دم.

چه کودک زیبایی از این بچه ها خیلی چیز ها می شود یاد گرفت.

چه ابر های زیبایی که هر کدام به شکلی نمایان شدند.

چقدر زیبایی چقدر نعمت چقدر اشکالی از خداوند چگونه سپاسگزار اینهمه زیبایی باشیم واقعا!!!

چه غروب شگفت انگیزی من بیدارم یا خواب . اینها داستان نیستند واقعیت هستند.

پس ببین و باور کن و سپاسگزار باش و لذت ببر.

دقیقا فکر می کردم این زیبایی ها توی رویاهاست ولی الان دارم می بینم .

آری گر درک کنی خودت خدا می بینی.

این قسمت از سفرنامه دیگه جلوه تماما خدارا می توانم در تک تک ثانیه هایش احساس کنم.

چه طاووسی این جز زیبایی خداوند مگر چیز دیگری می تواند باشد.

مگر من و شما جز سپاسگزاری خداوند کاری داریم اصلا؟!

چه گوره خر های زیبایی چقدر زیباست که به حیوانات عشق می ورزی.

اوه چه بوفالوی هیولایی. چه آهنگ زیبایی به به.

چه خیابان زیبایی چقدر زیبایی انگار در بهشت هستیم.