سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 35
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
چه خوب شد که دوباره سفر به دور آمریکا را دیدم. در قسمت دوم مریم خانم خیلی گذرا گفتن که ویژگی سفر رهایی. اینکه حتی به خوشی هات هم نچسبی. اما من عمق این کلمات را درک نکردم و هر چه پیشتررفتیم نحوه برخورد افراد این سناریو یعنی استاد و مایک و خود مریم خانم در بطن زندگی مرتب و مرتب به ما سند میداد که رهایی چیه و پیامدش هدایتی است که در هر لحظه انگار أتفاق میفتد.
در جلسه سوم است که باز مریم خانم میگوید که اینهمه زیبایی که میبیند را نمیتواند تصویر بکشد و میگوید که ما چه جسم پیشرفته ای داریم و حقیقتا بعد از آن به هر قسمت از بدنم که مینگرم این قدرت شگرف را درش میبینم. قدرت ترمیمی که بدن ما دارد واقعا وصف ناشدنی. پوست گسترده و محافظ و زیبایی که کل بدن ما را با مهربانی و در کمال بی ادعایی پوشانده و حاضر است هر زخم و آزاری را بپذیرد تا از دیگر اعضا مراقبت کند. و هزار و یک ویژگی خاص که هر کدام از اعضای بدنمان به عهده دارند و ما را به یک موجود منحصر به فرد تبدیل کرده اند.
در قسمت 10 _ وقتی چوبها خیس شده اند و اتش روشن نمیشه استاد به مایک میگن ادامه بده و وقتی مایک موفق میشه که آتش را روشن کنه. چقدر زیبا گفت خدا را شکر. و چه حس زیبایی به من ببیننده منتقل میکند که خدا در تمام لحظات این خانواده همراهشان است و اینقدر زندگی با خدا براشون لذتبخش شده که اینقدر قشنگ خدا را یاد میکنند
قسمت 17
خدای درون هیچوقت اشتباه نمیکند حتی برای پیام کوتاه مثل اینکه چطور مریم خانم بتواند استاد و مایک را در بین راهروهای فروشگاه پیدا کند
واقعا در تمام متن این فیلمها تو میتونی هدایت الهی را شاهد بشی و رها بودن و سپردن را یاد بگیری
قسمت 31
آنجا که میگین این دوربین من نماینده نگاه یک خانواده است من را به وجد آورد و وقتی یک جرقه ای در کامنت های بچهها در ناخودآگاه ذهن شما زده میشود قدمها و توجه شما جهت دهی میشود که دوربین را به کدام سمت بگیرین و به کدام وجه قدم بردارین
اوه سرم سوت کشید انگاری ارتباط آدم ها برایم معنا شد
بودنشان در هر کجا کنار همدیگر و تاثیرشان روی هم و پیدایش یک چیز زیبا یک خلقت یک پدیده جدید و همانطور که همیشه استاد میگن اینکه باعث بشیم که به گسترش جهان کمک کنیم
این چیزیه که از قبل وجود نداشته و با این اثر گذاری روی همدیگه بوجود آمده و به وسعت فکر افرادی که در این ماجرا دخیل بودند و روی ناخودآگاه شما اثر گذاشتند و حتی کسانی که بعدا در جریان قرار میگیرند و حتی دیگرانی را بعدا در جریان قرار میدهند و……….
اثر گذار میشود و گسترده
حقیقتا سرم داره سوت میکشد ازین مفهوم گسترده
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
وای ازین صدای جیرجیرک ها
وقتی بچه بودیم این صدا را بیشتر میشنیدیم اما حالا مدتیه که کم میشنویم یا اصلا نمی شنویم با این تغییرات در طبیعت
اما مدتی بود که به فکر صدای زیبا و دلنشین جیرجیرکا بودم
و واقعا شگفت زده شدم که این قسمت دقیقا برای من ضبط شده بود که حس و حال گذشته ها برایم تکرار بشود و لذت صدچندان ببرم
خدایا شکرت
و من اینجا هستم در این نقطه زمان و مکان فوق العاده، بر این لبه اعتماد و خلاقیت. بر این لبه با دستهای گشوده و بی مقاومت ایستاده ام که تو مرا هدایت کنی جهان هستی قشنگم، به بهترین ها، زیباترین ها و ثروتمندی ها.
بر این لبه ایستاده ام با دستهای گشوده که همه خوشبختی، اعتماد، توکل، شادی، رهایی، آزادی، سلامتی و عشقی را که تو به من هدیه میدهی در آغوش بگیرم.
من بی خیال و رها، در صلح و بی مقاومت گوش به نجواهای پر صدای تو سپرده ام. غیر از تو چه بخواهم که تو همه هستی و همه بی تو هیچ.
تویی که در من می زی ای، تجربه میکنی، خلق میکنی و خراب میکنی، دل میسپاری و رها میکنی.
من و تو به تجربه مینشینیم جهان هستی را با نگاهی متفاوت از دیگران که متفاوت بیاندیشیم، متفاوت بیافرینیم و متفاوت زندگی کنیم…
بر این لبه بیخیال و سرخوشانه نشسته ایم و فنجانی قهوه مینوشیم در حالی که پاهایمان را همراه با موسیقی ملایم درونمان، کودکانه تکان میدهیم.
مرسی که همه جا با منی، مرسی که در تک تک لحظاتم همراهمی، مرسی که هستی و عاشقت هستم.
بیا تجربه های دلفریب و بی همتا بیافرینیم. بیا در همه لحظات شاد باشیم و سرخوش و بی خیال و بی مقاومت.
با تمرکز بر شادی، لبه را گسترش دهیم به سوی شادی های بیشتر. بر این لبه گسترش جهان، همه چیز عالیست و فوق العاده و در صلح و عظمت و قدرت.
خدای یگانه و زیبایم ممنونم برای همه چیزهای عالی، عاشقت هستم
سلام بر خانواده مهربان و موفق عباس منش دارم این متن را مینویسم ولی خودم نیستم و یه حس و حالی عجیب دارم و انقدر در ذهنم چیزهایی از دیدن این سفرنامه ها هست که نمیدونم چطوری بنویسم دستانم داره میلرزه برای نوشتن خانم شایسته عزیز فوق العاده دوستتون دارم خیلی زیبا و واقعی مکانها را توضیح میدهید من هر قسمت را که نگاه میکنم خودم را اونجا حس میکنم وبخصوص از جاهای سرسبر و رودخانه ها من اون قسمت که استاد و مایکل شما را سورپرایز کردن را خیلی دوست دارم واینکه چقدر جای بکر و زیبایی بود خیلی دوست دارم حس شما را از اینکه لذت میبرید از جاهای مختلف واینکه الان بیشتر از یک ماهه تو سفر هستید و عملا از خونه و ارامش خونه دور هستید و لذت میبرم که از لحظه لحظه زندگیتون استفاده میکنید و برای من سرمشق شده که بببن میشه از هر لحظه زیبایی ها را دید و از زمان حال لذت برد در کنار خانواده خلاصه اینکه خیلی از سفرنامه هاتون لذت میبرم از خدا طلب بهترینها را برای شما و خانواده دوست داشتنی عباس منش را دارم در پناه خدا
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز که با صبر و حوصله فیلم میگیرن واسه ما خیلی خوشحالم که با دوره های شما آشنا شدم و نتایج خیلی خوبی گرفتم واین سفرنامه های شما بسیار عالیه؛انگار خودم در حال مسافرت با شما هستم ،آبشار خیلی قشنگه لذت بردم عالیه مچکرم ?غذا دادن به سنجاب و مرغهای دریایی رو دوست داشتم همچین مرغهای دریایی دور استاد جمع شده بودن انگار اونام انرژی مثبت میگیرفتن از استاد عباسمنش؛اون قسمت که استاد میخوندن با سیاوش قمیشی خیلی باحال بود?و از اون قسمت که معماری ارگانیک رو نشون میداد خانه کافمن رو خیلی دوست داشتم عاشقتم،خیلی زیبا بود قدرت خدارو با تمام وجود حس میکنی خدایاشکرت دوست دارم،مچکرم استاد
با نام پروردگار فوق العاده مهربانم شروع میکنم :
فکر کنم من کم سن ترین عضو خانواده ی صمیمی عباس منش با 13 سال سن هستم .
من به سفر کردن خیلی علاقه دارم ، مخصوصاً در کشور مورد علاقه ام که امریکا هست .
من از قسمتی که به آبشار نیاگارا سفر کردید ، خیلی لذت بردم .
با توضیحات خانم شایسته که درباره آب توضیح دادن و گفتن که آب هیچ محدودیتی نداره و با تمام سنگلاخ های جلوی مسیرش به راه اش ادامه میده ، به شدت لذت بردم و خیلی دوست دارم برای رسیدن به موفقیت مثل آب بدون هیچگونه محدودیتی به راهم ادامه بدم و هیچ کسی هم نتونه جلوی راهم رو بگیره .
من با کمک استاد عباس منش ، امیدوارم که بتونم باور های اشتباهی که در ذهن من از کودکی وجود دارد ، تغییر بدم و بتونم با بهترین افکار ، زندگی به دور از فقر رو برای خودم بسازم .
خلاصه من از قسمتی به آبشار نیاگارا سفر کردید به شدت لذت بردم ، چون حس کردم زندگی خودمم شبیه به آب هست .
امیدوارم که بتونم حس ام رو از این قسمت ، به کسانی که این دیدگاه رو میخونن مخصوصاً استاد عباس منش و خانم شایسته که زحمت کشیدن با تمام وجود این قسمت رو تهیه و در سایت آپلود کردن ، برسونم .
سلام
هر قسمتی و که مرور میکنم انچنان از سر ذوق اشک میریزم ، که میگم بهتر از این دیگه نیست ! نمیدونم از کدوم بگم ، یعنی نتونستم انتخاب کنم! فقط دیروز توی تاکسی که بودم یه سری حرف از درونم اومد که گفتم همینارو بنویسم،
.
ان دم که ابرها
از قله ی کوه
به سمت دامنه
هجوم می اورند
من
به حسی فراتر از شگفتی میروم
و
ناگاه
تو را میبینم
که ان دور دست ها
روی تکه سنگی نشسته ای
و برایم دست تکان میدهی!
اصلا
هر زیبایی که میبینم
به ناگاه
تو نمایان میشوی!
بدون شک
تو تصمیم میگیری
گل ها چه رنگی شوند!
والا
این همه زیبایی
چگونه ممکن خواهد بود؟
بدون شک
تو برگ های درختان را میکشی
و بعد
روی شاخه ها میچینی !
والا
این ظرافت بس شگفت انگیز
چگونه ممکن خواهد بود؟
اصلا تو بگو
طعم ها از کجا می اید؟
تلخی و شوری و شیرینی
از کجا زاده میشود؟
به راستی که تو همه چیز هستی
حتی من هم تو هستم!
هر چیز را که از دور دیدم
تنهای نقطه ای بود
و چون نزدیکش شدم
عمقی بس عمیق داشت
ودر نهایت تو بودی
و من دیدم که تو همه چیز هستی!
سلام و درود خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته
یک نکته که خیلی تاثیر گذار بود در سری ویدیوهای این سفرنامه برای بنده این بود که در واقعیت و در زندگی ، قوانین و باورهایی که استاد عرض کرده بودن رو در قالب ویدیوهای زندگی شخصی ، در این سفر تفسیر کرد و فرکانس خانم شایسته هماهنگ بود با استاد عباسمنش و همین مسئله به نظرم فوق العاده جذاب و رؤیایی هست.
یه نکته جالب این که در هر ویدیو شدت عشق از ویدیوهای قبلی افزایش پیدا میکرد.
حالا این عشق ها به صورت زیر بود :
عشق در همدلی
عشق در روابط
عشق در زندگی
عشق در صداقت
عشق در سلامتی
عشق در مهربانی
عشق در مشارکت
عشق در صمیمیت
عشق در هماهنک بودن
عشق در صحبت کردن
عشق در نعمات خداوند
عشق در امید و آینده نگری
عشق در ایجاد اتفاقات خوب
عشق در ایجاد احساس خوب
عشق در دوست داشتن مردم
عشق در تمرکز بر نکات مثبت
عشق در نفوذ به اعماق خوشبختی
عشق در ایجاد سفری ماجراجویانه
عشق در رها شدن در دامن طبیعت
عشق در نگاه متفاوت به جهان هستی
عشق در احساس خوب ایجاد کردن در روابط خانوادگی
عشق در تلاش آگاهانه و رقم زدن زندگی و اتفاقات دلخواه
عشق در لذت بردن از زندگی و در زمان حال زندگی کردن
عشق در زیبایی های طبیعت ، مثل آبشار نیاگارا و جنگل ها و ..
عشق در غرق شدن در باورهای زیبا و باورهایی که حس خوب رو میده
عشق در به اشتراک گذاشتن تجربیات و باورهای سرشار از موفقیت ، پیشرفت و..
و
ان شاء ا.. همیشه پر عشق باشید .
استاد راحت باش ، توضیح دادنه نشانه ضعف است جلسه ۹ عزت نفس خودتون گفتید .
سلام بر استاد عزیز ومهربان فرشته وراهنمای ما مریم دوست داشتنی وشما عزیزان خانواده من از صمیم قلب احساس میکنم باشماهانسبت خونی دارم خانواده پراز مهر ومحبت من هستید خانواده بزرگ که بدون دیدن عاشقتونم وبا قلبم باهاتون ارتباط دارم حالم دلم باهاتون خوبه من از طریق باور نکردنی وخاصی با کانال عباس منش آشنا شدم ایمیل هم داشتم ولی نمیدونم چرا نمیشد وارد سایت بشم بعد فهمیدم اگاهی ها من به اندازه نیست وهمان تکامل که باید طی بشه تمام فایلهای رایگان وشاید صد بار گوش دادم نتیجه هم داشتن وعاشق صدای استاد که ارامش بخشه واقعا وحرفهاش از جنس خداست کار وزندگی من شده فایلها وحرفهای استاد من اصلن خواب نداشتم از بس حرفها برام جالب هروز تحقیق اون موقع هم که میخواستم بخوابم استاد تو خواب هم بهم میگفت دست از سرت بر نمیدارم وبرای من فایل پخش میکنه وحرف میزنه باهام تازه وارد سایت شده ام واولین باری میخوام باهاتون حرف بزنم وداشتم نظرات دوستان وفایلهای رو که نداشتم که همه خاص ونابند ودنبال میکردم مثل تشنه ای که تازه رسیده به اب و وبا اینوه شرایطش ونداشتم دوست داشتم ومیگفتم هروز وهرشب خدایا میخوام دوره دوازده قدم وشرکت کنم و ولی سفرنامه رو نگاه نکرده بودم تا یه روز فایل شانزدهم اینقد حالم وخوب کرد وعالی بود که همه سفرنامه رو دیدم اینقد محو تماشا میشدم سه ساعت پنج ساعت که نمیفهمیدم از گشنگی داشتم میمردم به نظر من همه سفرنامه یعنی عشق یعنی خدا یعنی هدایت والهام وتمرکز بر نکات مثبت احساس خوب سپاسگذاری قانون خداوند بنده ورب بودن وواقعا استاد میگن من دارم با قوانین خدا زندگی میکنم به معرض تماشا گذاشتن واین فیلم نیست واقعیت وعشقه که بازیگران واقعی باعشق دارند زندگی میکنن ونه بازی افرادی خاص وناب که باور کردند قوانین ایمان اوردند وعمل کردند واجازه میدهند ماهم از اگاهی های ناب انها استفاده وزندگی انها را به تماشا بنشینینم ودرکل باهم باانها زندگی میکنیم وهر روز درس جدید وقتی مریم عزیز باعشق غذا درست میکند استاد مهربان سپاسگذاری میکند باران رحمت الهی پیچک های زیبا که زمین را کامل پوشانده اهوی سرکش که ایستاده وبه ما مینگرد خدای من اینهمه زیبای یعنی خواب است اسمان ابی این نتیجه تمرکز بر زیبای که شما را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میدهد خدای من عاشقتم که هستی زیبای مهربانی من رادر مسیر عشق وبندگی کنار این خانواده قرار دادی من اشک شوق میریزم از داشتن چنین خدای همیشه ازش هدایت میخواستم وچه زیبا من را در مسیر بندگی قرار داده وگفته سکان زندگی در دست تو است امیدوارم در پناه رب پیروز باشید
با درود به همه دوستان، حسین آقای عباسمنش عزیز و تهیه کننده نازنین پشت صحنه. من با اجازه استاد عباسمنش نازنین خواستم بعنوان پاسخ مسابقه بخشی از صحبت های یک استاد نازنین دیگه رو در اینجا بیارم. امیدوارم جان کلام و پاسخ مسابقه رو با متن زیر رسونده باشم. دوست تون دارم و از توجهتون سپاسگزارم: ???
چشم بسته بپر!
اگر هنوز کنترل می کنید، بدانید که هر کنترلی مانع پیشرفت است. بدون کنترل باش. به امان جهان هستی رهایش کن. تا جهان هستی ترا در پناه خود بگیرد. تا تو امرت را به جهان هستی واگذار و رها نکنی، او امور ترا کنترل نخواهد کرد. اگر کنترل در دست خودت باشد او دور میایستد. وقتی عنان همه چیز را رها کردی او فورا کنترل امور ترا بدست میگیرد. آنوقت متعجب خواهی شد، جهان هستی همه چیز را در دست خود خواهد گرفت. آنوقت زندگی باشکوه میشود. آنوقت هرلحظه شور نشاطی دارد که شخص حتی خیال آنرا نمی توانست بکند. زیرا قابل تصور نیست. اما این اتفاق هنگامی می افتد که شما از میانه برخیزید. و وقتی شما از میانه ناپدید میشوید که کنترل شما از میانه برخیزد. «اشو» ???
——————
? یعنی اینکه ما براساس ذهنیات نادرست مون(که ساخته و پرداخته جامعه است) مدام در حال کنترل کردن همه چیز و همه کس هستیم. چونکه ذهن ما پر از خطر و آسیب و ترس و راههای جلوگیری از این خطرات و آسیب هاست. بهمین خاطر در هر از لحظه زندگی مون بجز زمانی که در خواب هستیم در حال کنترل همه چیز و همه کس از طریق همین ذهن منفی و بدبین و پر از ترس مون هستیم. در حالیکه همه اینها دروغ هایی بوده اند که جامعه به خورد ما داده است. اشوی عزیز میگه “بی کنترل باش”! یعنی اینکه به حرف ذهنت گوش نده. از او پیروی نکن. هرچقدر که تا حالا پیروی کردی بسه. آیا نتیجه ای داده اینهمه سال از او پیروی کردن و او رو دنبال کردن؟ نه. پس همین الان و همین جا تمومش کن. نترس. با شجاعت باش. ?هروقت که ذهنت ترسوندت، بگو هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد. به ذهنت بگو هزاران بار منو از اتفاقات بد ترسوندی و هیچ اتفاق بدی نیافتاد، فقط منو از پیش رفتن در مسیر موفقیت و رشد و لذت بردن از زندگی، و از زندگی حقیقی که جشن و سرور و رقصه، باز داشتی. دیگه به حرفت گوش نمیکنم! ?
و اشوی عزیز میگه اگه اینکار رو بکنی و دست از کنترل کردن برداری، اونوقت با جهان هستی همنوا و همسو و هماهنگ و هم فرکانس میشی. یعنی بگذار جریان رودخانه زندگی تو رو با خودش ببره. و هی دستت رو با کنترل کردن به علف های کنار رودخونه بند نکن. همه چیز رو بدست زندگی بسپار. و اون وقته که زندگی باشکوه از راه میرسه. و هرلحظه چنان شور و نشاطی با خودش بهمراه میاره که حتی تصورش رو هم نمیتونستی بکنی. ???? ???
اما این اتفاق زمانی رخ میده که تو از میانه برخیزی. و هنگامی تو از میانه ناپدید میشوی که دست از کنترل کردن برداری.
جان من دست از کنترل کردن بردار. تو در امان جهان هستی هستی. هیچکس و هیچ چیزی قصد آسیب زدن به تو و ضرر رسوندن به تو رو نداره. هرچیزی که بعنوان خطر و ضرر در ذهن توست، دروغی بیش نیست.
و باز بقول اشو : گمراهتان کرده اند، و رنجی که میکشید گواه آنست و بهیچ گواه دیگری نیاز نیست.
???