آنچه طی این سالها از مشاهدهی رفتار استاد عباسمنش در زندگی شخصیشان، برای من گرانبهاترین دورهی آموزشی است، درسهایی است که من از نحوهی نگاه و برخورد ایشان با مسائل آموختهام، اگر نگویم بیشتر قطعاً به اندازهی آگاهیهایی است که، از دورههای ایشان میآموزم. برای من، مشاهدهی زندگی ایشان از نزدیک، نمود عینی تمام آگاهیهایی است که در دورههای مختلف از ایشان شنیدهام. اگر از من درباره شگفتانگیزترین درسی بپرسید که، مشاهدهی زندگی خصوصی استاد عباسمنش مرا تحت تأثیر قرار داده، خواهم گفت:
هرگز هیچ فاصلهای میان آنچه شما از زبان ایشان در فایلها میشنوید و آنچه من در زندگی ایشان میبینم، ندیدهام.
شما صحبتهای ایشان را در دورهها و فایلها شنیدهاید و من رفتارهای ایشان را در زندگی روزمرهشان میبینم و میگویم که هیچ تفاوتی با هم ندارند. آنچه بیش از همه مرا درباره ایشان به تحسین واداشته این است که:
این انسان آموزههایش را زندگی میکند. خودش اولین شاگرد درسهایش است.
این سفرنامه را دوست دارم، با عشق برای تهیه فایلهایش وقت میگذارم، با عشق ماجراهایش را ضبط میکنم و این کار از آب و غذا خوردن برایم جذابتر و لذتبخشتر است. چون حداقل میتوانم، قطرهای از دریایی را با شما به اشتراک بگذارم که به رشد خودم کمک کرده است.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰144MB10 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباس منش عزیزم، مریم جانم، مایک زیبا و دوستان ارزشمندم
نکات مثبت این فایل بی نظیر:
– به به یه خرگوش کوچولوی ناز و ملوس. چقدر سریع میدود. روح منم با دیدن این خرگوش زیبا پرواز کرد. خدای مهربونم خالق این خرگوش زیبا تو هستی، تویی تنها قدرت و فرمانروای جهان.
– استاد اینا اومدن به یک جای خیلی زیبا و میخوان صبحانه ی محلی بخورن. این محله ی زیبا خیلی رویایی و قشنگه. دیدن این محله زیبا خیلی حس خوبی بهم میده، انگار بهشته. پر از گلهای خوشرنگ و زیباست.
گلهای زرد، قرمز و بنفش خیلی زیبایی در یک باغچه ی کوچولو جلوی یک ساختمان رویایی هست. گلدونهایی به شکل سطل به رنگهای زرد، سبز، صورتی، سفید، نارنجی و یاسمنی که توش گلهای خوشرنگی هست از نرده های چوبی آویزون کردن.
روی نرده ها تابلویی زدن که روش نوشته No smoking.
کنار در اینه ای، یه گلدونی بزرگی هست که توش گلهای بنفش رنگ زیبایی هست.
جلوی این ساختمان سنگی یه دستگاه یخساز هم هست که روش نوشته ICE.
– یه خانم فروشنده خیلی زیبایی را در تصویر میبینیم که موهاش را تراشیده ( که نشانه اعتمادبنفس و عزت نفس بالای این خانم هست. نشون میده که این خانم چقدر خودشه، چقدر به خودش راحت میگیره)، خلاصه که خیلی خوشگل شده. انگشترهای زیبایی هم داره. نمونه هایی از انواع مختلف نونها را به استاد اینا نشون میده که از هر کدوم خواستین بهتون بدم. چه نونهای جالب و متنوعی ( نشانه فراوانی در تنوع نان)، معلومه که خیلی باحال و خوشمزه ان. استاد و مایک چقدر با دقت و با مزه به نونها نگاه میکنن. این خانم با خودکار روی کاغذی فکر کنم درخواست استاد اینا را مینویسه.
پشت این خانم زیبا، دوربین هست، کولر هست، بالای کولر نوشته WELCOME. دوتا سطل سبز و زردی هم اون پشت هست. روی دیوار روی تابلویی نوشته HOT DOGS .
– یه دختر خانم خیلی زیبا، مهربون و خوش رو که کلاه داره، تیشرت ابی رنگ زیبایی پوشیده. صورتش مثل ماه میمونه، نونی را که استاد اینا سفارش دادن از پنجره تحویل میده. خیلی خوشگل و ملوس میخنده ( نشانه فراوانی آدمهای خوب و مهربون). دیوارهای این ساختمان، چوبی و قرمز رنگه.
– استاد عزیزم را میبینم که موبایلش را در دست گرفته و خنده ی زیبایی بر لبانش هست.
– ببین اعتمادبنفس و شجاعت استاد را، بدون پیراهن میره از یه خانم سوال بپرسه. خانم هم با عزت و احترام از جاش بلند میشه و جواب سوال استاد را با توضیحات کامل میده.
– این خانم امریکایی چقدر زیباست. قدبلند و باصفاست. اندام ظریف و قشنگی داره. موهاش خیلی کوتاه و قشنگه( نشانه ی اعتمادبنفس و عزت نفس بالای این خانم هست). یه پاکت بیسکویت هم در دست داره. سوشرت سیاه رنگ زیبایی هم پوشیده. چقدر ملوس هم میخنده. مرد خانواده هم خیلی باحاله، خیلی مهربونه. سرش را از ته تراشیده، خوش هیکل و زیباست. عینک هم داره. جلیقه سیاه و شلوارک خوشگلی هم پوشیده. چقدر خوشگل قهقهه میزنه.
– استاد چقدر عالی با این خانواده غریبه ارتباط برقرار کرد و چه خنده ای راه انداختن و استاد و مایک هم خیلی باحال میخندن.
– مایک با استاد شرط بندی کرده بود و استاد شرط بندی را برد و استاد تویه جمع بچش را بغل میکنه و سرش را میبوسه و تخریبش نمیکنه و بهش اعتمادبنفس میده. واقعا چقدر پدر خوبی هست استاد، چقدر مهربونه.
– چقدر این خانم امریکایی از صحبتهای همسرش لذت میبره. معلومه خیلی عاشق هم هستن.
این پدر و مادر نازنین و مهربان 3 تا پسر پاک، معصوم و زیبا هم دارن. اونطرف نشستن بر روی صندلیهای سبزرنگی، دور فایرپیت. از بودن در کنار هم لذت میبرن، از طبیعت زیبا، از گفتگو و خنده های استاد، مایک و پدر و مادرشون. چه دمپاییهای قرمز و سیاه خوشگلی پوشیدن. پسر کوچولو بارانی نارنجی رنگی هم پوشیده و بامزه میخنده. معلومه پسر شادابی هست. پشت سرشون سرسبزی و طبیعت است. بالای سرشون چادر ابی رنگی هم زدن که شاید برای اینکه نور آفتاب اذیتشون نکنه.
این خانواده یه ماشین سیاه رنگ خوشگلی هم دارن و پشتش پر از وسایل هست. یه چادر نارنجی رنگ هم زدن و زیرش میز و پر از وسایل است. اونطرف هم چادرهای زرد و طوسی میبینیم که خیلی خوشگلن، فکر کنم شبها اونجا میخوابن و از شبهای جنگل لذت میبرن، وای عجب جادویی و هیجان انگیز میشه.
خلاصه من این خانواده شاد و مهربون را تحسین میکنم که اومدن در دل طبیعت چادر زدن و دارن لذت میبرن و خاطرات و لحظات قشنگی را تویه ذهنشون ثبت میکنن و جالبیش تو اینکه چقدر فرکانس نزدیکی به فرکانس استاد اینا دارن که با اونها همسایه شدن و استاد اینا را هم ملاقات کردن.
– ببین اعتمادبنفس و خودباوریه استاد را میگه: همیشه من میبرم. همیشه هم پول میسازم، در دل باران، در دل جنگل.( یکی از ویژگیهای استاد اینکه همیشه از خودش تعریف میکنه)
– استاد عزیزم با عشق از خودش و مایک سلفی میگیره در یک مکان خیلی زیبا. اونجایی هست که صبحانه خوردن. 3 تا چراغ خوشگل از چوب آویزونه. پشت سرشون پر از درخت، سرسبزی و کوههای پوشیده از درختان سرسبز هست. صندلیهای ابی، زرد و قشنگی هم در تصویر هست و نیمکت قرمز و زرد. وای خدای من یه گربه ی زرد رنگ ملوس هم هست. خدایا من عاشق گربه ام. واقعا از دیدن این گربه ی نازنین خیلی هیجان زده شدم.
– یکی از درسهایی که از زندگیه استاد، مریم جان و مایک میشه گرفت اینکه اینها از کارهای خیلی ساده لذت میبرن، شوخی های ساده و بامزه ای دارن.(نشون میده که استاد اینا چقدر با خودشون در صلحن، چقدر ذهن پاک و زیبایی دارن)
– واقعا چقدر استاد عشق میکنه از اینکه از مایک عکس میگیره. واقعا تحسین برانگیزه روابط این پدر و پسر. استاد داره از مایک بر روی یک پل چوبی عکس میگیره. پشت سر مایک درختان سرسبز، قشنگ و رودخانه ی زیبایی هست.
– روی یک تابلوی چوبی نوشته CUCUMBER FALLS
OHIOPYLE STATE PARK
و این تابلو بر روی سنگ زده شده.( ابشار را نشون میده).
مایک چقدر جالب و با ادا و اطوار از پشت این تابلو میاد. چقدر این بچه باحال و شادابه، چقدر خودشه، چقدر اعتمادبنفس بالایی داره. استاد عزیزم مایک را بوسش میکنه و مایک با عشق پدرش را بغل میکنه، میپره رو دوشش. واقعا خیلی صحنه ی قشنگیه.
– وای خدای من چه آبشاری. چقدر فوق العاده زیباست. چه صخره های بزرگی، روشون سبزه هست. 3 تا پسر نازنین هم روی صخره ها وایسادن و دارن با عشق به ابشار نگاه میکنن. 3 تا دختر گل هم دارن تویه آب، آب بازی میکنن. چقدر این ادمها آزاد و رها هستن. واقعا دیدن این ابشار و این آدمهای شاد، حس آزادی و رهایی را بهم میده. ( منم دوس دارم آزاد و رها زندگی کنم، آزاد و رها)
– یه خانم زیبایی که یک سگ پشمالویی سیاه و سفید خوشگلی داره، داره از صخره ها بالا میاد. واقعا خیلی حال میده با سگت بری از ابشار لذت ببری.
– خدای من اونطرف ابشار هم یه پدر مهربونی از دختر نازنینش داره با عشق عکس میگیره. خیلی صحنه ی قشنگیه.
– استاد نازنینم داره از آب عکس میگیره. صدای آب چقدر دیوانه کننده است. خدای من چه عکسهای خوشگلی گرفته استاد. اینجوریه دیگه وقتی ثروتمند باشی میتونی بهترین موبایل را بخری و باهاش بهترین عکسها را بگیری.
و هر چقدر هم از آب عکس بگیری بازم کمه، آب مثل الماس میمونه. خیلی نعمت بزرگ و ارزشمندیه.
– وقتی ابشار را میبینم که اینقدر با قدرت داره سرازیر میشه یاد فراوانی نعمت و ثروت میفتم، اینکه نعمت و ثروت در جهان نامحدوده، نعمت و ثروت همیشگی و دائمی هست، نعمت و ثروت همیشه جاری هست و هر روز بیشتر و بیشتر میشه. بنابراین نباید کمبود را باور کنیم، باید فراوانی را باور کنیم، فراوانی همه چیز رو. باید باورهامون را بزرگ کنیم، باید ظرفمون را بزرگ کنیم تا نعمت و ثروت بیشتری را از جهان دریافت کنیم.
این آبشاری که با این قدرت داره سرازیر میشه اینو میگه که اگه تو هم باورهای قدرتمند کننده داشته باشی ، نعمت و ثروت با قدرت و بصورت نامحدود و با سرعت وارد زندگیت میشه.
– و دو درس مهم دیگه ای که از این فایل گرفتیم:
اول اینکه خیلی بااطمینان در مورد چیزیکه تجربه چندانی دربارش نداریم صحبت نکنیم و همیشه احتمالی را تویه ذهنمون برای تحقیق بیشتر بزاریم و دوم اینکه هرگز پولمون را شرط بندی نکنیم.
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشیم