سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹

تک تک زیبایی‌های این سفر‌، چیزی نیست جز «معجزه‌ی تمرکز بر نکات مثبت و در جستجوی دیدن زیبایی‌ها بودن».

هرچه به سمت زیبایی‌های بیشتری هدایت می‌شوم‌، ارتباط میان « مشتاق بودن برای دیدن زیبایی‌ها» و «احاطه شدن با ماجراهایی که دیوانه وار زیبا هستند» را‌، بیشتر درک می‌کنم.

«تمرکز بر زیبایی‌ها و یافتن نکات مثبت در هر چیزی» چنان جادوی عظیمی در خود دارد که‌،

آرام آرام‌، مس وجود‌مان را طلا می‌کند‌،

آرام آرام آدم دیگری از ما می‌سازد

آرام آرام ریشه‌های‌ اتصال به منبع‌مان را عمیق‌تر می‌کند و مدت زمان بیشتری ما را در این اتصال نگه می‌دارد.

آرام آرام درک‌مان را از همیشگی بودن نعمت‌ها‌، عمیق‌تر می‌کند و ترس و نگرانی‌های‌مان از کمبود را‌، محوتر می‌گرداند.

آرام آرام ذهن‌مان را به کنترل‌مان در می‌آورد‌. ظرف وجودمان را چنان رشد می‌دهد که «لاخوف علیهم و لایحزنون» می‌شویم و جسارت بیرون آمدن از زیر چتر باورهای محدودکننده را پیدا می‌کنیم.

آنوقت است که طراوت باران همیشگی نعمت‌ها را لمس می‌کنیم‌ و درهایی از خیر و برکت را به زندگی‌مان گشوده می‌بینیم و با شواهدی از فراوانی و نعمت احاطه می‌شویم که‌، با تمام وجودمان معجزه‌ی ماندن در احساس خوب را تصدیق می‌کنیم.

و دیگر نمی‌توانیم به شیوه‌ای جز تمرکز بر نکات مثبت و یافتن زیبایی‌ها‌، زندگی کنیم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

474 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمیه حجتی» در این صفحه: 1
  1. -
    سمیه حجتی گفته:
    مدت عضویت: 3262 روز

    ‎به نام خدای مهربان

    ‎سلام به استاد عزیزم، مریم شایسته نازنین، مایک زیبا و دوستان گلم

    ‎نکات مثبت این فایل سحرامیز:

    ‎- به به چه جاده زیبایی، چه جاده سرسبز و پرنوری، پر از درختان بلند قامت و زیبا. این جاده را ادامه میدیم و میرسیم به خانه ی آبشار. ببین چقدر راه رسیدن به این خونه جادویی هست.

    ‎- یه تابلویی هست که روش نوشته FALLINGWATER( آبشار)

    ‎- یه کلبه چوبی زیبایی هم در میان درختان سرسبز هست که فکر کنم کلبه نگهبانی باشه و جلوش یه ماشین خیلی زیبایی هست.

    ‎- تصویر زیبای خانه ی آبشار را در یک تابلو میبینیم که روش نوشته Now a world Heritage Site.

    ‎- فیلم خانه ی آبشار خیلی قشنگه. خدای من این خانه بالای آبشار ساخته شده. چقدر رویایی و جادویی هست. در این فیلم قسمتهای مختلف این خانه ی رویایی را میبینیم. اشپزخونه زیباش، اتاق مطالعه شگفت انگیز با میز مطالعه جالبش، تراس‌هاش و حیاطش که زیباییش حیرت انگیزه.

    ‎ببین خیلی شگفت انگیزه که تویه اشپزخونت آشپزی کنی و دائم صدای گوشنواز آبشار را بشنوی، یا تویه اتاقت خوابیدی هر لحظه صدای آبشار را بشنوی یا از پنجره بیرون را نگاه کنی آبشار و طبیعت فوق العاده زیبا را ببینی. وای خدای من شبها عجب هیولا این خانه و ابشار زیبا میشه. دارم دیوانه میشم از فکر کردن بهش. اینجا بهشته.

    ‎ببین این خونه حس آرامش، حس آزادی، حس پرواز بهم میده. قشنگ این خونه همفرکانس شده با طبیعت. انگار طبیعت این خونه رو در آغوش گرفته. ببین این اقای کافمن چه روح بزرگی داشته، چه ذهن زیبایی داشته، چه ذهن ثروتمندی داشته. وقتی ثروتمند باشی ایده های جادویی هم به ذهنت میاد. خدا رحمتش کنه.

    ‎- از یه راه چوبی رد میشیم، سمت چپش نرده های چوبی هست. جلوتر که میریم یه درخت اون وسط هست، خیلی جالب و زیباست. اطراف هم پر از درخت و سرسبزی و قشنگیست.

    ‎- وارد یه راه آسفالته میشیم که اطرافش سنگهای کوچکی بصورت مرتب و منظم چیده شده. چقدر زیباست.

    ‎- یه خانم و اقای زیبایی هست که از خانه ی آبشار دیدن کردن و ما سر راهمون میبینیم. چقدر هم لباسهای شاد و قشنگی پوشیدن. خانمه یه پیراهن رنگارنگ با یه شلوار کوتاه پوشیده، موهای لخت زرد رنگ زیبایی داره و آقاهه یه پیراهن قرمز و شلوارک سفید پوشیده. آقاهه کفشهای اسپورت سفید خوشگلی هم پوشیده و خانمه دمپایی راحتی.

    ‎- چقدر آدم جمع شده جلوی این خونه ی رویایی، دارن عکس میگیرن و لذت میبرن. ( این نشون میده که دنیا پر از آدم‌هایی هست که به دنبال کشف و درک زیبایی ها هستن)

    ‎- استاد عزیزم و مایک هست که دارن با یه خانم زیبا و مهربون که لباس قرمز رنگ پوشیده صحبت میکنن. چقدر این خانم با روی خوش و با مهربانی به مریم جان نگاه میکنه.( برانگیختن بهترین وجه ادمها)

    ‎- استاد از مایک عزیز جلوی خونه آبشار عکس میگیره. دو تا دختر زیبا که تاپ سیاه رنگ و شلوار لی پوشیدن با یک پسری که کلاه و پیراهن سفید داره از خودشون سلفی میگیرن.

    ‎- از زیر تراس‌ها رد میشیم، خدای من چقدر شگفت انگیزه. چندتا آدم هست که دارن از این زیبایی دیدن میکنن یه پسر هم عکس میگیره.

    ‎- استاد میگه : واقعا این ایده ( منظور خانه آبشار) اون زمان یه ایده ی انقلابی بوده.

    ‎- استاد عزیزم پیراهن سفیدرنگ زیبایی پوشیده و روش نوشته: Thanks God

    ‎- خدای من سنگها چقدر بزرگ و زیبا هستن، روشون پر سبزه هست. صدای آب واقعا دیوانه کننده است. هوای تازه، باطراوت و خنکی که در اونجا جریان داره، هوای بهشته.

    ‎- دو تا مرد که پیراهن زرشکی پوشیدن در تصویر هست. اونها هم چشم و دلشون را به زیبایی‌ها باز کردن و دارن لذت میبرن.

    ‎- از میان صخره ها گلهای بنفش رنگ زیبایی روییده. از میان صخره ها آب زلالی میاد. صدای چیکه چیکه آب واقعا هیجان انگیزه. واقعا خیلی حسش خوبه از این فضا رد بشی. ( خدای مهربونم منم میخوام این تجربه را داشته باشم)

    ‎- یک مادر و پسر نازنین در تصویر هست که دارن از این فضای رویایی عبور میکنن. ( تحسینشون میکنم اون احساس لیاقتی که در وجودشون هست برای دیدن این زیبایی‌ها). خانمه یه تیشرت و شلوارک زیبایی پوشیده، موهای طلایی و زیبایی داره، پسرش هم تیشرت و شلوارک خوشگلی پوشیده.

    ‎- از این فضای تنگ عبور میکنیم و بعد با یک محیط وسیعتر احاطه میشیم، محیطی پر از سرسبزی و درخت، حسش بی نظیره. چندین آدم با لباسهای رنگارنگ هم میبینیم.

    ‎- دیدن یه همچین خونه ای، دیدن یه همچین معماری باورهای آدم را بزرگ‌تر میکنه. اینکه برای آدم باورپذیر میشه که من هم میتونم یه همچین خونه رویایی را داشته باشم. اگر یه نفر تونسته من هم میتونم.

    ‎باورهای آدم را نسبت به ثروتمندشدن بزرگ‌تر میکنه. اینکه چقدر ثروتمندشدن خوبه. اگر ثروتمند باشی میتونی یه همچین خونه ای داشته باشی. اینکه ثروتمندان هم خودشون خوب زندگی میکنن و هم خیرشون به تمامه جهان میرسه.اگر ثروتمند بشی چقدر به خداوند نزدیک میشی، هم فرکانس میشی با طبیعت، با زندگی. هم فرکانس میشی با آب، آبشار، درخت، صخره، آسمان، ابرها، هوای پاک و لطیف. هم فرکانس میشی با آرامش، آزادی، رهایی، پرواز. هم فرکانس میشی با پرنده ها، حیوانات، جنگل، کوه. ( خدای مهربونم منم میخوام ثروتمند بشم، خدایا کمکم کن.)

    ‎- استاد عزیزم و مایک در این طبیعت زیبا نشستن و استاد نازنینم صحبت میکنه و مایک یه عروسکی در انگشتش هست، خیلی بانمکه.

    ‎- پسر کافمن کمتر از سی سال این خونه را میبخشه به منابع طبیعی. ببین چه کسی میتونه این کارو بکنه، کسیکه واقعا به ثروت رسیده باشه و لبریز شده باشه، میتونه از ثروت بگذره. بنابراین اگر میخواهیم از ثروت بگذریم باید اول بهش برسیم و سیراب بشیم، بعد.

    ‎(منم میخوام آنقدر ثروتمند بشم که دیگه ازش بگذرم.)

    ‎- یه دختر خانم موبلند داره از یک آقایی که تیشرت قرمز رنگ پوشیده عکس میگیره. بک گراندش هم خانه آبشار هست.

    ‎- یه دختر پسر جوان هم دارن عکس میگیرن از خانه آبشار. پسره تیشرت سفید و شلوارک خاکی رنگ پوشیده و کفشهای قرمز دارد. دختر خانم هم تاپ طوسی رنگ و شلوارک لی پوشیده و کفشهای سفید رنگ فوق العاده زیبایی دارد. موهاش هم لخت و قشنگه. پوستش هم سفید و قشنگه. ( تحسین میکنم این دختر پسر جوان را که هم از بودن در کنار هم لذت میبرن و هم از دیدن خانه ی ابشار).

    ‎- مریم عزیزم از دیدن خانه ی ابشار خیلی هیجان زده و خوشحاله. خیلی حرفه ای و قشنگ از این فضای زیبا و دلنواز فیلم میگیره. بی نهایت سپاسگزارم.

    ‎- ببین بالای خانه ی ابشار کوه های پوشیده از درختان ‌جوان، سرسبز و قشنگ است.

    ‎- الله اکبر من دیوانه شدم از این ابشار. واقعا چی بگم آخه. آب زلال و بهشتی چقدر زیبا جاری میشه. چقدر باهیجان، با شوروشوق و باانرژی جاری میشه. انگار که خیلی خوشحاله و می‌خواد زیباییش را بیشتر به ادمها نشون بده.

    ‎- پایین تراس خانه ابشار پله هست که میرسی به آب.

    ‎واقعا خیلی جادویی و رویاییه.

    ‎- وارد Speyer Gallery میشویم. یه دختر خانم خیلی زیبا و مهربون را میبینیم. صورت ماهی داره، خیلی خوش هیکل و خوش اندامه، لباس گل گلی خوشگلی هم پوشیده و به مریم عزیزم با روی خوش سلام میکنه.

    ‎- یه آقایی هست مثل اینکه به بازدیدکنندگان در مورد خانه ی ابشار توضیح میده، سه نفر هم دورش جمع شده.

    ‎روی پایه های چوبی باکسهای مستطیل شکل هست که درونشون حتما چیزهایی هست برای دیدن، مثل موزه هست.

    ‎از پنجره اتاق فضای بیرون را نگاه میکنیم و یک طبیعت فوق العاده زیبا، درختان سرسبز و باطراوت را میبینیم.

    ‎- روی یک میز یک کارتی هست که روش تصویر زیبایی هست، یک قفسه را نشان میده که توش نخهای رنگارنگ، زرد، سیاه، نارنجی، ابی، سفید، طوسی، کرمی هست و در طبقه پایین قفسه، کتاب و زونکن هست و یه چراغ مطالعه هم در تصویر دیده میشه. در پایین این تصاویر نوشته:

    Please sign our guest book.

    We enjoy reading your comments about the exhibition and your time at fallingwater.

    ‎منظورش اینکه نظرتون را در مورد falling water بنویسید.

    ‎- مریم عزیزم در یک دفتر سفید نظرش را در مورد fallingwater مینویسه. ترجمه را مینویسم:

    خدا رحمت کند فرانک لوید رایت را.

    خدا رحمت کند کافمن را.

    زیبایی ابشار واقعا شگفت انگیز است و من نمی‌دونم چجوری از خداوند تشکر کنم.

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: