سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳

هدایت و مهم‌تر از آن‌، اعتماد به جریان هدایت و سرسپردگی در مقابل آن، کلید این سفر و دلیل ماجراهای لذت‌بخشی‌ است که بخش کوچکی از آن ضبط و با شما به اشتراک گذاشته می‌شود.

ما هیچ برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای این سفر نداریم.

همین حالا که در حال نوشتن این کلمات هستم‌، حتی نمی‌توانم کوچکترین ایده‌ای درباره اتفاقات زیبایی داشته باشم که قرار است فردا تجربه کنیم. فقط ایمان دارم زیبایی‌هایش بیش از آن است که بتواند در قوّه‌ی تخیلم بگنجد‌، زیرا خداوند استاد برنامه‌ریزی هاست.

ما فقط خودمان را به این جریان جاری‌ِ خوشبختی سپرده‌ایم‌ و تمام سعی‌مان اجرای «رها بودن و تسلیم این جریان بودن» در عمل است.

تمام سعی‌ ما این است که پاروها را کنار بگذاریم و اجازه دهیم این جریان خوشبختی‌، ما را به مسیرِ زیبایی‌های بیشتر هدایت کند. به نظر من تنها راهِ همراه شدن با این جریان هدایت‌، تشخیص نشانه‌ها‌، اعتماد به آنها و همراه شدن با آنهاست.

چراکه زبانِ گفتگوی این جریان‌، «از طریق نشانه‌هاست».

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

505 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «افسانه عباسی» در این صفحه: 1
  1. -
    افسانه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    سلام به خانواده گل استاد عباس منش و دوستان همسفر و هم فرکانسی . پیامی که از این فایل گرفتم این بود که اولا ممکنه بعضی چیزها در مسیر زندگیمون مثل یک مانع بنظر بیاد مثل قطعی اینترنت اما همین ممکنه ما رو داره به یک مسیر دیگه هدایت میکنه . دوم یاد گرفتم حتی توی شرایطی ک شاید کمی نگران باشیم نکنه ااتفاق ناخوشایندی صورت بگیره مثل قایق سواری بچه ها توی مسیر رودخانه سعی کنیم به جای ترس و افکار متفی تمرکز کنیم روی لذت و اتفاقات خوبش . من همیشه در تخیلات بچه گیم این بود که سوار بر یک قایق روی یک رودخانه حرکت کنم و به جاهایی برم برسم ک برام شگفت انگیز هستش . با دیدن این بخش از فایل یاد تخیلات زمان کودکیم افتادم ک همیشه توی بازیهام نقشش رو بازی میکردم . یک چادری پهن زمین میکردم و خواهرهامو سوار اون چادر میکردم و خیال میکردیم ک سوار قایق شدیم و در تصوراتم در. مسیر رودخانه گاهی پارو میزدیم گاهی با جریان اب به حرکت خودمون ادامه میدادیم

    امیدوارم یک روز واقعا بتونم به این ارزوم در واقعیت برسم

    ممنون از فایل عالی و پیامهای عالی این بخش از سفرمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: